بخشی از سخنرانی نوروزی امسال رهبری در مشهد این بود : ” بنابراین ما که به عملکرد خودمان و برنامهی گذشته و آیندهی خودمان نگاه میکنیم، نگاهمان باید واقعبینانه باشد؛ ارزیابی ما ارزیابی درستی باشد. بعضی از مردمِ خود ما وقتی به اوضاع کشور نگاه میکنند، فقط ضعفها را میبینند؛ گرانی را میبینند، افت تولید در برخی از واحدهای تولیدی کشور را میبینند، فشارهای دشمنان را میبینند. این نگاه، نگاه ناقصی است. بنده نگاه متفاوتی دارم. من وقتی به اوضاع کشور و اوضاع ملتمان نگاه میکنم، یک میدان عظیم پرچالشی را مشاهده میکنم که ملت ایران در این میدان، به رغم دشمنان، سربلند و پیروز ظاهر شده است.
ضعفها هست، مشکلات هست؛ در مجموعهی حوادث و رویدادهای کشور، تلخیها و تلخکامیهائی وجود دارد؛ ولی کسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همهی وجود تلاش کردند که ملت ایران را فلج کنند؛ این را به زبان آوردند. آن خانم بیکفایتی که مسئولیت سیاست خارجی کشور آمریکا را بر عهده داشت، سینهاش را سپر کرد و گفت میخواهیم تحریمهائی در مورد جمهوری اسلامی اعمال کنیم که ایران فلج شود! این را صریحاً به زبان آوردند. و حالا عرض خواهم کرد که فعالیتها و اقدامهای آنها چه بود و چه شد و به کجا انجامید. بنابراین از یک طرف، تلاش دشمن است در این عرصهی عظیم و میدان بزرگی که ملت ایران در آن به چالش و مقابله با دشمن سرگرم است؛ از طرف دیگر، وجود دستاوردهای بزرگی است که نشاندهندهی ظرفیت و قدرت و هوشمندی این ملت بزرگ است. وقتی انسان این صحنه را ملاحظه میکند، مثل صحنهی هماوردیِ ورزشکاران قدرتمندی است که زحمت و تلاش و کوشش و خستگی در آن هست، اما یک قهرمان، در این میدان موفق میشود، پیروز میشود؛ همه او را تحسین میکنند و آفرین میگویند. این قهرمان در این صحنهی عظیمی که در مقابل چشم ما است، ملت ایران است. هر کس این صحنه را درست ببیند و درست مطالعه کند، به ملت ایران آفرین میگوید؛ همچنان که ما امروز صدای آفرین هوشمندان نکتهبین دنیا را میشنویم که از میان همان کشورهائی که دشمن و بدخواه ملت ایرانند، نخبگان سیاسی، نخبگان دانشگاهی، افراد دنیادیده و مجرب که اوضاع را زیر نظر دارند، به ملت ایران آفرین میگویند. این عرصهای است که در مقابل چشم ما است. بنابراین نگاه کردن و فقط به ضعفها چشم دوختن، غلط است. باید دید مجموعهی این تلاشها در سطح کشور چگونه انجام میگیرد و به چه سرانجامی منتهی میشود. با این دید وقتی به صحنه نگاه کنیم، باید به ایران و ایرانیِ مسلمان آفرین بگوئیم…
گفتیم که تلاشهای اینها بیاثر نبود؛ بله، بیاثر نبود، اما در کنار اثر منفی، یک اثر مثبت بزرگی هم که مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ یعنی تحریم موجب شد که نیروهای درونی و ظرفیت عظیم ملت ایران فعال شود، استعدادهائی بروز کند و کارهای عظیمی تحقق پیدا کند؛ که اگر تحریم نبود، این کارها اتفاق نمیافتاد. ما به برکت تحریم توانستیم به کارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند که اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیکردیم. در زمینهی کارهای زیربنائی ــ که بعد عرض خواهم کرد ــ در سال ۹۱ پیشرفتهائی صورت گرفت که در مقایسهی با سالهای قبل هم، سال ۹۱ یک سال برجستهای است. کارهای زیربنائیِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمینهی راه، در زمینهی انرژی، در زمینهی کشف منابع جدید نفت، در زمینهی کشف منابع جدید اورانیوم، در زمینهی ایجاد و توسعهی نیروگاه و پالایشگاه و دهها کار صنعتی بزرگ؛ که اینها همه زیرساختهای اقتصادی آیندهی کشور است. بله، ما اگر چنانچه این زیرساختها را از قبل فراهم کرده بودیم، تحریم دشمن همین مقدار اثر منفی را هم که کرد، نمیکرد. این کارها را ما انجام دادیم و توانستیم پابهپای دشمنی و تحریم دشمنان، در جهت مثبت جلو برویم. کارهای بزرگی انجام گرفت؛ یک قلم، پیشرفتهای بزرگ علمی در طول سال ۹۱ است. در زمینهی علم و فنّاوری کارهائی شد که حقیقتاً چشمپُرکن و برای انسانی که معتقد به آیندهی کشور است، خرسندکننده و خوشحالکننده است. یعنی همین سالی که خواستند بر ملت ایران سخت بگیرند، جوانان عزیز ما، دانشمندان ما ماهوارهی ناهید را به فضا فرستادند؛ کاوشگر پیشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگندهی فوق پیشرفته ساخته شد. اهمیت هر کدام از اینها به قدری است که جا دارد یک ملت برای هر یک از اینها اظهار خوشحالی و خرسندی کند، برایش سرود بسازند، جشنواره درست کنند. کارها چون متراکم است، درست تبلیغ نمیشود و خبررسانیِ کاملی هم انجام نمیگیرد. وقتی که این موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر این قضیه برای دانشمندان دنیا و ناظران بین المللی تعجبآور بود که اول انکار کردند؛ ولی بعد که دیدند چارهای نیست و حقایق و نشانههای درستی و واقعیت را مشاهده کردند، مجبور شدند که قبول کنند.
در حوزهی سلامت و مهندسی پزشکی کارهای بزرگی انجام گرفت که مربوط به سلامت مردم است. در زمینهی زیستفنّاوری در منطقه اول شدیم. کارهای تخصصی برجستهای در این زمینه انجام گرفت و اقلام متعدد داروئی بر این اساس تولید شد. این همان سالی است که بر ملت ایران سخت گرفتند، برای اینکه او را از زندگی و از همهی فرآوردههای استعداد بشری محروم کنند. در همین سال، در حوزهی نانوفنّاوری ــ که یک انقلاب در زمینهی فنّاوری و صنعت است ــ رتبهی اول را در منطقه پیدا کردیم. در همین سال، در چندین حوزهی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بودیم. در رکوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم کشور در تولیدات علمیِ کل جهان، شاهد پیشرفت بودیم. در مسابقات علمیِ فنّاورانهی دانشجویان، کشور نسبت به سال گذشته سی و یک درصد رشد داشت. در سال ۹۱، تعداد دانشجو به قدری افزایش پیدا کرد که بیست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داریم. بیست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجویان در کشور مشغول تحصیل هستند. اینها پیشرفتهای عظیم ملت ایران است. در حوزهی آب، در حوزهی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژیهای نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هستهای، کشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا کند. اینها همه مربوط به آن سالی است که دشمنان ملت ایران همهی تلاش خود را بسیج کردند تا ملت ایران را از کار بیندازند.”
حال برپایه این سخن رهبری که ” باید دید مجموعهی این تلاشها در سطح کشور چگونه انجام میگیرد و به چه سرانجامی منتهی میشود.” و با استناد به همین مدعاهای پیشترفتی که در زمینه تولید علم و…کرده است می توان پرسید که سرانجام و نتیجه این تلاشها را در قالب چه شاخص هایی بزبان کمی و اقتصادی می شود اندازه گرفت تا اثباتگر این مدعاها باشد؟ و آیا به صرف مدعا کارتمام است و دیگران باید این مدعاها را باور کنند چون رهبری می گوید؟ براستی اگر اوضاع اینگونه است که مدعا شده پس چرا اصلی ترین شاخص اقتصادی کشور یعنی نرخ رشد اقتصادی، که نمایانگر همه تلاشها و پیشترفتها درهمه زمینه هاست، در سال ۱۳۹۱ منفی برآورد میشود؟ یا وضعیت « شاخص فلاکت » ایران را در رتبه بدترین های جهان قرار داده است؟
« شاخص فلاکت » یک نشانگر اقتصادی است که فرمولی بسیار ساده دارد : کافی است نرخ تورم و بیکاری هرکشور را با یکدیگر جمع کنید تا « شاخص فلاکت » به دست بیاید. برپایه آمارهایی که تاکنون از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده است نرخ تورم سال ۱۳۹۱ برابر ۳۱٫۵ درصد و نرخ متوسط بیکاری سه فصل اول ۱۲٫۲ درصد بوده است. با جمع ایندو « شاخص فلاکت » دراین سال برابر ۴۳٫۷ درصد می شود که یکی از بالاترین ارقام این شاخص درجهان است!
به تازگی نشریه «اکونومیست» رتبه بندی کشورها را بر اساس شاخص فلاکت انجام داده است که البته با استناد به آمارهای سال ۲۰۱۱ میلادی به دست آمده است. این رتبه بندی مربوط به ۹۶ کشور جهان است و با توجه به آمار نرخ تورم و بیکاری در سال ۲۰۱۱ میلادی، ایران را با عدد شاخص ۳۳ درصد، در رتبه سوم قرار داده است. صعود این رقم به ۴۳٫۷ درصد با گذشت سه ماه از سال ۲۰۱۳ میلادی، نشاندهنده افزایش ۱۰٫۷ درصدی « شاخص فلاکت » نسبت به سال ۲۰۱۱ میلادی است، و در واقع ایران با دستیابی به این رقم توانسته رتبه بدترین را کسب کند!
نکته جالب، رده های پایینی این جدول است که کشورهایی مانند قطر، سوئیس، آلمان و دانمارک را به خود می بیند. قطر با نرخ تورم ۲٫۵ درصدی و نرخ بیکاری نیم درصدی، در مجموع « شاخص فلاکت » را به سه درصد رسانده و رتبه ۹۶ را در میان ۹۶ کشور بررسی شده به خود اختصاص داده است. بالاتر از سوئیس که « شاخص فلاکت » در آن ۳٫۵ درصد است و حتی آلمان و دانمارک که « شاخص فلاکت » در آنها به ترتیب ۸ و ۹ درصد است.
آنچه از نمودار « شاخص فلاکت » ایران در سال ۱۳۹۱ می توان بصراحت دریافت اینکه هیچ کدام از دو شاخص تورم و بیکاری دراین سال نه تنها بهبود نداشته است بلکه بدتر شده اند، به گونه ای که « رکود تورمی » را تا اعماق اقتصاد ایران و زندگی اقتصادی و معیشتی مردم نفوذ داده است. اینکه چرا با درآمد افسانه ای نفت در این هشت سال « شاخص فلاکت » به چنین رقمی رسیده و چه بلایی بر زندگی اقشار محروم و متوسط جامعه ما آورده است، دلایل بسیاری را می توان برای آن برشمرد که مهمترین سرفصل های آنها شیوه اداره کشور و سیاست خارجی است.
در انتها داوری درمورد « سخنان رهبری و شاخص فلاکت » را، و اینکه آیا منتقدان فقط نقاط ضعف را می بینند و ایشان نقاط قوت را؟ و سرجمع مدعاهای پیشترفت مطرح شده از سوی ایشانرا باید با چه شاخص هایی اندازه گرفت؟ بعهده انصاف خوانندگان می گذارم.
منبع: ندای سبز آزادی
ضعفها هست، مشکلات هست؛ در مجموعهی حوادث و رویدادهای کشور، تلخیها و تلخکامیهائی وجود دارد؛ ولی کسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همهی وجود تلاش کردند که ملت ایران را فلج کنند؛ این را به زبان آوردند. آن خانم بیکفایتی که مسئولیت سیاست خارجی کشور آمریکا را بر عهده داشت، سینهاش را سپر کرد و گفت میخواهیم تحریمهائی در مورد جمهوری اسلامی اعمال کنیم که ایران فلج شود! این را صریحاً به زبان آوردند. و حالا عرض خواهم کرد که فعالیتها و اقدامهای آنها چه بود و چه شد و به کجا انجامید. بنابراین از یک طرف، تلاش دشمن است در این عرصهی عظیم و میدان بزرگی که ملت ایران در آن به چالش و مقابله با دشمن سرگرم است؛ از طرف دیگر، وجود دستاوردهای بزرگی است که نشاندهندهی ظرفیت و قدرت و هوشمندی این ملت بزرگ است. وقتی انسان این صحنه را ملاحظه میکند، مثل صحنهی هماوردیِ ورزشکاران قدرتمندی است که زحمت و تلاش و کوشش و خستگی در آن هست، اما یک قهرمان، در این میدان موفق میشود، پیروز میشود؛ همه او را تحسین میکنند و آفرین میگویند. این قهرمان در این صحنهی عظیمی که در مقابل چشم ما است، ملت ایران است. هر کس این صحنه را درست ببیند و درست مطالعه کند، به ملت ایران آفرین میگوید؛ همچنان که ما امروز صدای آفرین هوشمندان نکتهبین دنیا را میشنویم که از میان همان کشورهائی که دشمن و بدخواه ملت ایرانند، نخبگان سیاسی، نخبگان دانشگاهی، افراد دنیادیده و مجرب که اوضاع را زیر نظر دارند، به ملت ایران آفرین میگویند. این عرصهای است که در مقابل چشم ما است. بنابراین نگاه کردن و فقط به ضعفها چشم دوختن، غلط است. باید دید مجموعهی این تلاشها در سطح کشور چگونه انجام میگیرد و به چه سرانجامی منتهی میشود. با این دید وقتی به صحنه نگاه کنیم، باید به ایران و ایرانیِ مسلمان آفرین بگوئیم…
گفتیم که تلاشهای اینها بیاثر نبود؛ بله، بیاثر نبود، اما در کنار اثر منفی، یک اثر مثبت بزرگی هم که مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ یعنی تحریم موجب شد که نیروهای درونی و ظرفیت عظیم ملت ایران فعال شود، استعدادهائی بروز کند و کارهای عظیمی تحقق پیدا کند؛ که اگر تحریم نبود، این کارها اتفاق نمیافتاد. ما به برکت تحریم توانستیم به کارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند که اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیکردیم. در زمینهی کارهای زیربنائی ــ که بعد عرض خواهم کرد ــ در سال ۹۱ پیشرفتهائی صورت گرفت که در مقایسهی با سالهای قبل هم، سال ۹۱ یک سال برجستهای است. کارهای زیربنائیِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمینهی راه، در زمینهی انرژی، در زمینهی کشف منابع جدید نفت، در زمینهی کشف منابع جدید اورانیوم، در زمینهی ایجاد و توسعهی نیروگاه و پالایشگاه و دهها کار صنعتی بزرگ؛ که اینها همه زیرساختهای اقتصادی آیندهی کشور است. بله، ما اگر چنانچه این زیرساختها را از قبل فراهم کرده بودیم، تحریم دشمن همین مقدار اثر منفی را هم که کرد، نمیکرد. این کارها را ما انجام دادیم و توانستیم پابهپای دشمنی و تحریم دشمنان، در جهت مثبت جلو برویم. کارهای بزرگی انجام گرفت؛ یک قلم، پیشرفتهای بزرگ علمی در طول سال ۹۱ است. در زمینهی علم و فنّاوری کارهائی شد که حقیقتاً چشمپُرکن و برای انسانی که معتقد به آیندهی کشور است، خرسندکننده و خوشحالکننده است. یعنی همین سالی که خواستند بر ملت ایران سخت بگیرند، جوانان عزیز ما، دانشمندان ما ماهوارهی ناهید را به فضا فرستادند؛ کاوشگر پیشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگندهی فوق پیشرفته ساخته شد. اهمیت هر کدام از اینها به قدری است که جا دارد یک ملت برای هر یک از اینها اظهار خوشحالی و خرسندی کند، برایش سرود بسازند، جشنواره درست کنند. کارها چون متراکم است، درست تبلیغ نمیشود و خبررسانیِ کاملی هم انجام نمیگیرد. وقتی که این موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر این قضیه برای دانشمندان دنیا و ناظران بین المللی تعجبآور بود که اول انکار کردند؛ ولی بعد که دیدند چارهای نیست و حقایق و نشانههای درستی و واقعیت را مشاهده کردند، مجبور شدند که قبول کنند.
در حوزهی سلامت و مهندسی پزشکی کارهای بزرگی انجام گرفت که مربوط به سلامت مردم است. در زمینهی زیستفنّاوری در منطقه اول شدیم. کارهای تخصصی برجستهای در این زمینه انجام گرفت و اقلام متعدد داروئی بر این اساس تولید شد. این همان سالی است که بر ملت ایران سخت گرفتند، برای اینکه او را از زندگی و از همهی فرآوردههای استعداد بشری محروم کنند. در همین سال، در حوزهی نانوفنّاوری ــ که یک انقلاب در زمینهی فنّاوری و صنعت است ــ رتبهی اول را در منطقه پیدا کردیم. در همین سال، در چندین حوزهی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بودیم. در رکوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم کشور در تولیدات علمیِ کل جهان، شاهد پیشرفت بودیم. در مسابقات علمیِ فنّاورانهی دانشجویان، کشور نسبت به سال گذشته سی و یک درصد رشد داشت. در سال ۹۱، تعداد دانشجو به قدری افزایش پیدا کرد که بیست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داریم. بیست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجویان در کشور مشغول تحصیل هستند. اینها پیشرفتهای عظیم ملت ایران است. در حوزهی آب، در حوزهی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژیهای نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هستهای، کشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا کند. اینها همه مربوط به آن سالی است که دشمنان ملت ایران همهی تلاش خود را بسیج کردند تا ملت ایران را از کار بیندازند.”
حال برپایه این سخن رهبری که ” باید دید مجموعهی این تلاشها در سطح کشور چگونه انجام میگیرد و به چه سرانجامی منتهی میشود.” و با استناد به همین مدعاهای پیشترفتی که در زمینه تولید علم و…کرده است می توان پرسید که سرانجام و نتیجه این تلاشها را در قالب چه شاخص هایی بزبان کمی و اقتصادی می شود اندازه گرفت تا اثباتگر این مدعاها باشد؟ و آیا به صرف مدعا کارتمام است و دیگران باید این مدعاها را باور کنند چون رهبری می گوید؟ براستی اگر اوضاع اینگونه است که مدعا شده پس چرا اصلی ترین شاخص اقتصادی کشور یعنی نرخ رشد اقتصادی، که نمایانگر همه تلاشها و پیشترفتها درهمه زمینه هاست، در سال ۱۳۹۱ منفی برآورد میشود؟ یا وضعیت « شاخص فلاکت » ایران را در رتبه بدترین های جهان قرار داده است؟
« شاخص فلاکت » یک نشانگر اقتصادی است که فرمولی بسیار ساده دارد : کافی است نرخ تورم و بیکاری هرکشور را با یکدیگر جمع کنید تا « شاخص فلاکت » به دست بیاید. برپایه آمارهایی که تاکنون از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده است نرخ تورم سال ۱۳۹۱ برابر ۳۱٫۵ درصد و نرخ متوسط بیکاری سه فصل اول ۱۲٫۲ درصد بوده است. با جمع ایندو « شاخص فلاکت » دراین سال برابر ۴۳٫۷ درصد می شود که یکی از بالاترین ارقام این شاخص درجهان است!
به تازگی نشریه «اکونومیست» رتبه بندی کشورها را بر اساس شاخص فلاکت انجام داده است که البته با استناد به آمارهای سال ۲۰۱۱ میلادی به دست آمده است. این رتبه بندی مربوط به ۹۶ کشور جهان است و با توجه به آمار نرخ تورم و بیکاری در سال ۲۰۱۱ میلادی، ایران را با عدد شاخص ۳۳ درصد، در رتبه سوم قرار داده است. صعود این رقم به ۴۳٫۷ درصد با گذشت سه ماه از سال ۲۰۱۳ میلادی، نشاندهنده افزایش ۱۰٫۷ درصدی « شاخص فلاکت » نسبت به سال ۲۰۱۱ میلادی است، و در واقع ایران با دستیابی به این رقم توانسته رتبه بدترین را کسب کند!
نکته جالب، رده های پایینی این جدول است که کشورهایی مانند قطر، سوئیس، آلمان و دانمارک را به خود می بیند. قطر با نرخ تورم ۲٫۵ درصدی و نرخ بیکاری نیم درصدی، در مجموع « شاخص فلاکت » را به سه درصد رسانده و رتبه ۹۶ را در میان ۹۶ کشور بررسی شده به خود اختصاص داده است. بالاتر از سوئیس که « شاخص فلاکت » در آن ۳٫۵ درصد است و حتی آلمان و دانمارک که « شاخص فلاکت » در آنها به ترتیب ۸ و ۹ درصد است.
آنچه از نمودار « شاخص فلاکت » ایران در سال ۱۳۹۱ می توان بصراحت دریافت اینکه هیچ کدام از دو شاخص تورم و بیکاری دراین سال نه تنها بهبود نداشته است بلکه بدتر شده اند، به گونه ای که « رکود تورمی » را تا اعماق اقتصاد ایران و زندگی اقتصادی و معیشتی مردم نفوذ داده است. اینکه چرا با درآمد افسانه ای نفت در این هشت سال « شاخص فلاکت » به چنین رقمی رسیده و چه بلایی بر زندگی اقشار محروم و متوسط جامعه ما آورده است، دلایل بسیاری را می توان برای آن برشمرد که مهمترین سرفصل های آنها شیوه اداره کشور و سیاست خارجی است.
در انتها داوری درمورد « سخنان رهبری و شاخص فلاکت » را، و اینکه آیا منتقدان فقط نقاط ضعف را می بینند و ایشان نقاط قوت را؟ و سرجمع مدعاهای پیشترفت مطرح شده از سوی ایشانرا باید با چه شاخص هایی اندازه گرفت؟ بعهده انصاف خوانندگان می گذارم.
منبع: ندای سبز آزادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر