۱۳۹۲ فروردین ۲۹, پنجشنبه

سخنانی از احمد شیرزاد پیرامون اصولگرایان و دولت احمدی نژاد

احمد شیرزاد نماینده اصلاح‌طلب مردم اصفهان در ششمین دوره مجلس در مورد صداقت اصولگرایان در انتقاد از دولت احمدی‌نژاد می‌گوید: «اگر وجود جریان انحرافی در دولت را که اصولگرایان منتقد بر آن اصرار دارند بپذیریم، اصولگرایان ناچار از آن می‌شوند تایید کنند با دولت نهم و دهم خاستگاه مشترک دارند و تا همین چندی پیش هم‌مسیر بودند.»

این نماینده اصلاح طلب که با بهار گفت و گو می کرد، گفته است: اصولگرایان منتقد حتی اگر از بعضی خطاهای دولت‌های نهم و دهم آگاه شده باشند یا نسبت به برخی از عملکرد‌های دولت انتقاد داشته باشند، هرگز مدیریت کلان دولت را زیر سوال نمی‌برند. نحوه ابراز انتقاد‌های اصولگرایان از دولت، به اذهان متبادر می‌کند که در پشت پرده انتقاد‌های امروز، اختلاف‌های شخصی یا تضاد منافع است. همان‌طور که گفتم سر باز زدن دولت از هماهنگی با نهاد‌های خاص یا تمرد در مقابل بعضی از خواست‌های این نهاد‌ها باعث بروز اختلافات بین دولت و اصولگرایان است. شاید اگر همین روش‌ها و عملکردها در مدیریت کلان و جزیی کشور با هماهنگی بیشتری با بخش‌ها و نهاد‌های خاص صورت می‌گرفت امروز شاهد مطرح‌شدن انتقادها از دولت نبودیم.

شیرزاد در ادامه افزوده است: فکر نمی‌کنم اصولگرایان سنتی موفق شوند افکار عمومی را در خصوص سهیم‌نبودن در اشتباهات دولت نهم و به‌خصوص دهم قانع کنند. متاسفانه در فضای تبلیغاتی، افکار عمومی و رسانه‌ای کشور ابهام و ایهام‌های زیادی وجود دارد. این فضای پرابهام تنها اصلاح‌طلبان را از مخاطبانشان دور نمی‌کند، بلکه باعث شده مخاطبان اصولگرایان هم نتوانند صدای آن‌ها را بشنوند. در این شرایط، طرف‌های گفت‌وگو نمی‌توانند پای صحبت یکدیگر بنشینند و از افکار و نظرات هم آگاه شوند. تنگ‌نظری اصولگرایان در مورد شفاف‌سازی افکار عمومی کشور، این‌بار دامن خودشان را گرفت. آنچنان فضای رسانه‌ای کشور بسته شد که اصولگرایان هم از تریبون‌های سنتی‌شان محروم ماندند.

این گفت و گو به شرح زیر است:

برخی از اصولگرایان سعی دارند با انتقاد از احمدی‌نژاد و دولتش از اشتباهاتی که در هشت سال گذشته مرتکب شده‌اند، تبری بجویند. آیا این انتقاد‌ها می‌تواند در چند ماه باقیمانده تا انتخابات به جدا شدن سرنوشت اصولگرایی از سرنوشت دولت و حامیان آن کمک کند؟
هر دو دوره دولت آقای احمدی‌نژاد با حمایت‌های بی‌دریغ چهره‌های شاخص اصولگرا و غالب گروه‌های جناح اصولگرایی تشکیل شد. حمایت‌های اصولگرایان از آقای احمدی‌نژاد و دولتش تا چندی پیش کاملا پررنگ بود. حافظه تاریخی ایرانیان هرگز فراموش نمی‌کند که اصولگرایان تا همین چندی پیش با چه ادبیات خشنی اصلاح‌طلبان منتقد را به حاشیه راندند. اگرچه منتقدان اصولگرای دولت دهم تلاش می‌کنند که یاد و خاطره حمایت‌های گذشته خود را کمرنگ کنند اما مردم فراموش نمی‌کنند که در روزهای پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸، اصولگرایان چطور تمام‌قد به حمایت از دولت نهم و رییس آن پرداختند. پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نیز در مقابل انتقاد‌ها و اعتراض‌های مردم و اصلاح‌طلب‌ها ایستادند و همه صداهای مخالف را به حاشیه راندند. بخش عمده‌ای از اصولگرایان با توجیه دفع افسد به فاسد یا دستاویز قرار دادن اصولگرا بودن آقای احمدی‌نژاد، راه هرگونه انتقادی را از او بستند. به همین دلیل است که امروز نمی‌توانند تبار تاریخی آقای احمدی‌نژاد یا بعضی از یاران او مانند مشایی را انکار کنند.
البته اگر بخواهم منصف باشم باید بگویم که شاید بتوان از تک چهره‌های اصولگرایی نام برد که به جای دفاع از احمدی‌نژاد و دولتش در جواب انتقاد‌های موجود در جامعه در مورد احمدی‌نژاد، سکوت یا سعی کردند گناه کم‌کاری‌ها یا سوء‌مدیریت مدیران ارشد دولتی را به گردن «جریان انحرافی» بیندازند.

آیا منتقدان اصولگرای دولت سعی دارند با پررنگ کردن نقش جریان انحرافی در ایجاد مشکلات کشور، از بار مسئولیتی در قبال حمایت‌هایی بکاهند که در گذشته از دولت داشتند؟
استفاده از ترکیب «جریان انحرافی» این معنا را به ذهن می‌رساند که جریان اصولگرا و حامیان دولت، حداقل در آغاز در یک مسیر حرکت می‌کردند. ولی ناگهان گروهی از همراهان دیروز، راه خود را جدا کرد و مسیر دیگری را در پیش گرفت. اگر همین تعریف ساده را برای عبارت پرکاربرد «جریان انحرافی» قبول کنیم، اصولگراهای دیگر نمی‌توانند هم‌تبار بودن با جریان دولت را کتمان کنند. اگر اصولگرایان می‌خواهند تکلیفشان را در انتخابات روشن کنند، بهتر است صادقانه رفتار و موضع مشخصی را اتخاذ کنند و مهم‌تر از همه باید در مقابل آنچه گذشته مسئولیت بپذیرند.

یکـی از انتقادهـای اصولگرایان از احمدی‌نژاد به بازی گرفته نشدن در هیچ‌یک از دو دولت او بود. با وجود این آیا اصولگرایان شریک اشتباهات دولت هستند؟
نه انتقادهای امروز اصولگرایان و نه پنجه به صورت منتقدان کشیدن اصحاب دولت، نمی‌تواند گذشته‌هایی را که یار غار یکدیگر بودند از اذهان پاک کند. انکار خود‌خواسته گذشته واقعیت‌ها را تغییر نمی‌دهد. اصولگرایان و جناح دولت در تمام اشتباهات و ندانم‌کاری‌های هشت‌ساله دولت شریک هستند. اصولگرایان و یاران احمدی‌نژاد پروژه مشترکی را از هشت‌سال پیش آغاز کردند و باید با یکدیگر آن را به پایان برند. هیچ‌یک از این دو گروه نمی‌توانند ناگهان خودشان را از بازی بیرون بکشند و آب تطهیر بر سر خود بریزند. متاسفانه مشکل این است که اصولگرایان سعی دارند مسئولیت تاریخی و اخلاقی خودشان را قبول نکنند و با ابهام و سکوت از کنار آن بگذرند.
هرچند بر میزان انتقاد‌های اصولگرایان از دولت دهم افزوده می‌شود، اما این انتقادها تنها به چند حوزه خاص محدود می‌شود. آیا انتقادی به دولت در حوزه‌های مدیریتی و کلان وارد نیست، یا کاستی‌های این حوزه‌ها برای اصولگرایان اهمیت چندانی ندارد؟
معمولا اصولگرایان زمانی انتقاد از فرد یا گروهی را آغاز می‌کنند که با آن فرد یا گروه تضاد منافع پیدا کنند. این‌طور که از شواهد برمی‌آید تمام مشکل اصولگرایان با دولت یا حداقل به قول خودشان «جریان انحرافی» محدود به برخی تمرد‌ها و سرکشی‌های دولت در مقابل خواست‌ها یا دستورهای برخی از نهاد‌های نظام می‌شود.

تقریبا هرگز هیچ‌یک از منتقدان امروز احمدی‌نژاد یا دولتش تاکنون روش‌ها، شعارها، ایده‌ها یا عملکرد دولت در سال‌های گذشته را زیر سوال نبرده‌اند. بیشتر احساس می‌شود اختلاف عمده بین اصولگرایان و دولت بر سر منافع شخصی یا به دلیل سوء‌تفاهم‌های بین این دو گروه است نه بر سر روش‌های اجرایی و مدیریتی چند سال گذشته.

در میان تمام اختلاف‌ها یا انتقاد‌هایی که در این سال‌ها از سوی اصولگرایان در مورد دولت مطرح شده، تنها چند اختلاف بین اصولگرایان و دولت مهم ارزیابی می‌شوند. از جمله اختلاف مجلس گذشته با دولت نهم بر سر وزارت کشور آقای کردان یا اختلافات اخیر مجلس و دولت بر سر حضور آقای مرتضوی در دولت. جز این چند مورد خاص در موارد مهم مانند انرژی هسته‌ای، مدیریت کلان کشور، مسائل اقتصادی و نحوه حذف یارانه‌ها، دولت و بدنه اصولگرایی کاملا هماهنگ عمل کردند. به‌خصوص در نحوه تقسیم پول بین اقشار فرودست جامعه برای جلب نظر آن‌ها، دولت و جریان اصولگرایی تفاهم داشتند. انتقادات امروز اصولگرایان به غیر از بعضی تک‌چهره‌هایی که از منظر کارشناسی دولت را زیر سوال می‌برند، اختلاف بر سر چرایی تمرد دولت از خواست‌ها یا دستورات بعضی نهاد‌های کشور است.

در این صورت انتقاد‌های امروز به معنای اعلام برائت اصولگراها از دولت نیست؟
اصولگرایان منتقد حتی اگر از بعضی خطاهای دولت‌های نهم و دهم آگاه شده باشند یا نسبت به برخی از عملکرد‌های دولت انتقاد داشته باشند، هرگز مدیریت کلان دولت را زیر سوال نمی‌برند. نحوه ابراز انتقاد‌های اصولگرایان از دولت، به اذهان متبادر می‌کند که در پشت پرده انتقاد‌های امروز، اختلاف‌های شخصی یا تضاد منافع است. همان‌طور که گفتم سر باز زدن دولت از هماهنگی با نهاد‌های خاص یا تمرد در مقابل بعضی از خواست‌های این نهاد‌ها باعث بروز اختلافات بین دولت و اصولگرایان است. شاید اگر همین روش‌ها و عملکردها در مدیریت کلان و جزیی کشور با هماهنگی بیشتری با بخش‌ها و نهاد‌های خاص صورت می‌گرفت امروز شاهد مطرح‌شدن انتقادها از دولت نبودیم.
با تمام تلاشی که منتقدان اصولگرای احمدی‌نژاد دارند، آیا می‌توانند افکار عمومی را قانع کنند که چندان هم حامی دولت نیستند؟
فکر نمی‌کنم اصولگرایان سنتی موفق شوند افکار عمومی را در خصوص سهیم‌نبودن در اشتباهات دولت نهم و به‌خصوص دهم قانع کنند. متاسفانه در فضای تبلیغاتی، افکار عمومی و رسانه‌ای کشور ابهام و ایهام‌های زیادی وجود دارد. این فضای پرابهام تنها اصلاح‌طلبان را از مخاطبانشان دور نمی‌کند، بلکه باعث شده مخاطبان اصولگرایان هم نتوانند صدای آن‌ها را بشنوند. در این شرایط، طرف‌های گفت‌وگو نمی‌توانند پای صحبت یکدیگر بنشینند و از افکار و نظرات هم آگاه شوند. تنگ‌نظری اصولگرایان در مورد شفاف‌سازی افکار عمومی کشور، این‌بار دامن خودشان را گرفت. آنچنان فضای رسانه‌ای کشور بسته شد که اصولگرایان هم از تریبون‌های سنتی‌شان محروم ماندند.

اگر اصولگرایان بخواهند مسئولیت اشتباهات گذشته‌شان را بر عهده بگیرند، به‌جای انتقاد از دولت باید چه روشی را در پیش بگیرند؟
 هیچ چیزی بهتر از صداقت نیست. در قدم اول باید باور کنند که در نحوه مدیریت کشور در هشت‌سال گذشته شریک هستند و نمی‌توانند مسئولیت آنچه بر سر کشور آمده است را به گردن دیگری بیندازند. اصولگرایان باید هرچه زودتر به جای فرافکنی و انتقادات کلی با صداقت تمام به اشتباهاتشان اعتراف کنند. اگر بتوانند مصلحت‌اندیشی را کنار بگذارند و مسئولیت حمایت‌هایی که از آقای احمدی‌نژاد و دولت او کرده‌اند را برعهده بگیرند، شاید بشود امیدوار بود بخشی از خطا‌هایی که در گذشته مرتکب شده‌اند را نزد افکار عمومی کشور جبران کنند اما برای جلوگیری از تکرار شرایط فعلی، بهتر است به بازنگری در نحوه عملکرد و باورهایشان بپردازند. مصلحت‌اندیشی‌های اصولگرایان تاکنون برای این جناح سیاسی و برای کشور و مردم هزینه‌های زیادی دربر داشته است. شخصا گمان می‌کنم برخی از اصولگرایان منفعت شخصی خود را بر مصالح عمومی کشور ارجح می‌دانند. از همین‌رو کشور دچار مدیرانی از جنس احمدی‌نژادها می‌شود. اصولگرایان باید با تغییر تعریف در منافع و مصلحت‌هایشان از تکرار شرایط موجود جلوگیری کنند.

هیچ نظری موجود نیست: