۱۳۹۲ اردیبهشت ۸, یکشنبه

گفتگو با حسین مقیمی پیرامون انتخابات92

یکی از فعالان سیاسی بر این باور است که همه گرایش‌های فکری و سیاسی باید به عرصه انتخابات بیایند و برای مدیریت کشور برنامه ارائه کنند. نامزد‌های انتخابات یازدهمین دور ریاست‌جمهوری باید با دیدی وسیع و بلندمدت امنیت ملی و رشد کشور را تضمین کنند. لازم است تاکید کنم تجربه ثابت کرده است اصلاح‌طلبان توانایی بیشتری در این زمینه دارند.

حسین مقیمی، معاون عمرانی وزارت کشور در دولت اصلاحات در گفت و گو با روزنامه بهار گفته است: کشور در شرایطی مشابه شرایط پس از پایان جنگ تحمیلی به سر می‌برد. باید مدیران از جنس مدیران دوران جنگ و پس از جنگ بر سر کار بیایند تا اصلاح امور تضمین شود. در دوران اصلاحات و سازندگی، جز ساخت و گسترش زیرساخت‌های توسعه در کشور، نرخ ارزش پول ملی روند رو به رشدی داشت. مردم در کشور و محافل بین‌المللی به ایران و نظام سیاسی آن اعتماد داشتند. باید آرزو کنیم، کسی دولت یازدهم را تشکیل دهد که برای آینده برنامه داشته باشد، نه شعار.

متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است:

اصولگرایان چقدر در مشکلات کشور توسط دولت شریک هستند؟
حمایت‌های همه‌جانبه برای بر سرکار آمدن احمدی‌نژاد و کمک به تشکیل دولت او که از وزرای اصولگرا تشکیل شده بود، اصولگرایان را در مشکلاتی که برای کشور پیش‌آمده است شریک می‌کند. اما مهم‌تر از حمایت اصولگرایان از دولت‌های اول و دوم احمدی‌نژاد، تسلط همه‌جانبه اصولگرایان بر ارکان‌ اصلی حکومت در طی هشت سال گذشته است. اصولگرایان بر دولت و مجلس تسلط داشتند و در تمام دستاورد‌های منفی یا مثبت این نهاد‌ها شریک هستند. با حمایت و زیر نظر اصولگرایان بود که دولت «شعار» تشکیل شد و افرادی «شعاری» به مجلس راه یافتند. به یک نمونه شعار افزایش میزان یارانه نقدی که توسط ریس هیات دولت این روزها تکرار می‌شود اشاره می‌کنم. این شعار چه هزینه‌هایی برای کشور دربردارد؟ دولت و مجلس و مردم را نسبت به مجلس بدبین می‌کند. اگر اصولگرایان فکر می‌کنند می‌توانند از هزینه‌هایی که امثال این شعار طی هشت‌سال گذشته به کشور وارد ساخته شانه خالی کنند، اشتباه کرده‌اند. اصولگرایان باید اشتباه خود را بپذیرند تا بتوانیم امیدوار باشیم از تکرار آن در آینده خودداری کنند. ما تمایلی برای حذف اصولگرایان از عرصه سیاسی و مدیریتی کشور نداریم اما چه التزامی وجود دارد که برای بار دوم مرتکب این اشتباه نشوند؟ تنها التزام قابل قبول، تضمین حضور همه خطوط فکری و اعتقادی در انتخابات آینده است. حضوری به دور از شعار.
اصولگرایان می‌توانند به واسطه انتقاد از احمدی‌نژاد خود را از اتهاماتی که به دولت احمدی‌نژاد وارد می‌شود، مبری کنند؟
از انتقاد اصولگرایان، با هر قصد و نیتی از دولت احمدی‌نژاد استقبال می‌کنم. امروز اصولگرایان با آزادی و در امنیت انتقاداتی از احمدی‌نژاد را مطرح می‌کنند که روزگاری تصور آن هم برای ما هزینه در بر داشت. این انتقادات جدا از آن‌که روحیه نقد قدرت در جامعه را رواج می‌دهد، مردم را بیشتر با مشکلاتی که دولت‌های نهم و دهم برای کشور به وجود آورده‌اند آشنا می‌سازد. نقد آزادانه قدرت به چرخش قدرت در جامعه و ترویج جمهوری‌خواهی خواهد انجامید. از سوی دیگر اصلاح‌طلبان پیش از مهیا شدن برای ورود به عرصه انتخابات پیش‌رو مجبور بودند مردم را از مشکلاتی که کشور با آن مواجه است آشنا کنند. اصولگرایان با انتقاد از احمدی‌نژاد از زحمت اصلاح‌طلبان در این زمینه می‌کاهند.
جز مواردی که اصولگرایان منتقد به آن اشاره می‌کنند، کشور با مشکلات دیگری نیز مواجه است. مشکلاتی که جامعه هدف اصلاح‌طلبی دوست دارند آن‌ها را از زبان یک اصلاح‌طلب بشنوند.
مهم‌تر از هر مشکل یا معضلی، دور شدن کشور از روندی که در سند چشم‌انداز پیش‌بینی شده بود، برای ما هزینه دربرخواهد داشت. وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور نگران‌کننده است. دولت‌های نهم و دهم عملکرد راضی‌کننده‌ای نداشتند. قرار بود نرخ بیکاری یک‌رقمی شود. اما امروز وضع بیکاری کشور چطور است؟ قرار بود تورم به زیر ده‌درصد برسد. نرخ بیکاری که به صورت رسمی اعلام می‌شود، چقدر است؟ نرخ واقعی آن چقدر است؟ قرار بود سالی هشت‌‌درصد، یعنی طی هشت سال ۸۴ تا ۹۲، ۶۸‌درصد رشد اقتصادی داشته باشیم. نرخ رشد اقتصادی کشور طی این سال‌ها آنقدر پایین بوده که حتی از تکرار آن شرم دارم. اگر آمار و ارقام واقعی اقتصادی در اختیار رسانه‌های گروهی قرار بگیرد، میزان یأس و سرخوردگی مردم بسیار بیشتر از این خواهد شد.‌درصد‌هایی که برای رشد اقتصادی این سال‌ها منتشر می‌شود، همگی بسیار پایین‌تر از سطح انتظار و پیش‌بینی‌های سند چشم‌انداز است. تازه ما مطمئن نیستیم که این آمار و ارقام واقعی باشند. واقعیت‌های اجتماعی کشور، ملموس‌تر از مسائل اقتصادی، بر مردم آشکار است. سن ازدواج به دلایل اقتصادی و فرهنگی بالا رفته. به همان نسبت سن آغاز به فحشا،‌درصد طلاق و آسیب‌های اجتماعی نیز افزایش یافته. میزان اعتیاد به انواع مخدر برای کشوری با جمعیت جوان چون ایران هشدار دهنده آینده‌ای اسفبار است. در صورت ادامه روند کنونی ظرف چند سال آینده با تلاشی اجتماعی مواجه خواهیم شد.
در حوزه فرهنگ آسیب‌های سیاست‌های غلط و شعاری دولت را می‌توان در حوزه نشر، سینما، تئاتر و مطبوعات دید. این معضلاتی که به آن‌ها اشاره کردم، مصداق مشتی از خروار مصایب بر سر راه این کشور و مردم است. از سوی دیگر دولت با ارائه آمار و ارقام غیرواقعی اعتماد مردم را از خودش سلب کرده است. در یک کلام از آنچه بنا بود طی هشت‌سال گذشته، طبق سند چشم‌انداز به آن برسیم، سال‌ها عقب هستیم.
با این توجه به شرایط کشور آیا به صلاح است که اصلاح‌طلبان برای مدیریت چهار سال آینده کشور، نامزد شوند؟
همه افرادی که دلسوز مردم، کشور و نظام هستند، باید به میدان بیایند. کسی که توانایی اصلاح امور و خارج کردن کشور از این شرایط بحرانی را دارد باید در انتخابات پیش‌رو نامزد شود. اگر انتخابات پیش رو سالم و پرشور باشد، مردم می‌توانند از بین نامزدها، بهترین گزینه را انتخاب کنند. انقلاب ما اسلامی و نظام ما جمهوری است. یک انتخابات پرشور می‌تواند هر دو وجه اسلامیت و جمهوریت نظام را حفظ کند. اگر تمام اندیشه‌ها و خطوط فکری بتواند در انتخابات پیش رو نماینده داشته باشد، اعتماد مردم به انتخابات افزایش خواهد یافت. هر چند در بین مدیران اصلاح‌طلب گزینه‌های بیشتری برای اداره کشور دیده می‌شود، امیدوارم مدیران لایق اصولگرا هم به‌دور از شعارزدگی، نامزد انتخابات شوند و برای ترمیم آسیب‌های هشت‌سال گذشته برنامه ارائه دهند. اما شرط مهم حضور در این انتخابات برای نامزد‌ها و هوادارانشان رعایت اخلاق و قانون است. دیگر نباید مردم را نامحرم فرض کرد یا با شعار‌های پوپولیستی افکار آنان را به بیراهه برد. باید واقعیت‌ها را با مردم در میان بگذاریم و از آنان برای حل مشکلات کشور یاری بخواهیم. در این صورت جدا از آن‌که چه کسی پیروز انتخابات خواهد بود، اعتماد مردم به نظام بیشتر خواهد شد. ایران رییس جمهوری می‌خواهد که بتواند از ادامه این روند رو به اضمحلال کشور در تمام عرصه‌ها جلوگیری کند. کسی که بتواند عقب‌ماندگی‌های هشت‌سال گذشته را جبران کند و کشور را به آنچه در سند چشم‌انداز پیش‌بینی شده بود، نزدیک کند.
آیا اصلاح‌طلبان در صورت ورود به عرصه انتخابات و پیروزی، می‌توانند تمام مشکلاتی را که طی دو دوره دولت گذشته پیش آمده است اصلاح کنند و کشور را به آنچه در سند چشم‌انداز پیش‌بینی شده، برساند؟
همه باید به میدان بیایند. اصولگرا و اصلاح‌طلب. باید از همه نیرو‌های کارآزموده و لایق برای مدیریت کشور استفاده کرد. تجربه دوران سازندگی و اصلاحات نشان می‌دهد که اصلاح‌طلب‌ها توانایی بیشتری در مدیریت کشور به نسبت اصولگرایان دارند. به گمان من اگر دولت قوی اصلاح‌طلب کار را در دست بگیرد، موفق به اصلاح کشور خواهد شد. اما اگر یک دولت اصولگرا نیز تشکیل شود، دولتی که برای ایران و اسلام به‌دور از شعار کار کند، امید رفع شرایط موجود می‌رود. تنها ترس ما از تشکیل یک دولت اصولگرا، تصفیه همین مدیرانی است که با روش آزمون و خطا طی هشت‌سال گذشته کار یاد گرفته‌اند. اگر دولتی اصولگرا با هدف به کار گرفتن مدیران تازه‌کار بر سرکار بیاید، اوضاع کشور شاید از این هم بدتر شود. امیدوارم که هر دولتی، چه اصولگرا، چه اصلاح‌طلب بر سرکار بیاید، از کارشناسان جدا از گرایشات سیاسی آنان استفاده کند.
جدا از استفاده از کارشناسان در عرصه مدیریت کلان و میانی، دولت آینده باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟
همه گرایش‌های فکری و سیاسی باید به عرصه انتخابات بیایند و برای مدیریت کشور برنامه ارائه کنند. نامزد‌های انتخابات یازدهمین دور ریاست‌جمهوری باید با دیدی وسیع و بلندمدت امنیت ملی و رشد کشور را تضمین کنند. لازم است تاکید کنم تجربه ثابت کرده است اصلاح‌طلبان توانایی بیشتری در این زمینه دارند.
کشور در شرایطی مشابه شرایط پس از پایان جنگ تحمیلی به سر می‌برد. باید مدیران از جنس مدیران دوران جنگ و پس از جنگ بر سر کار بیایند تا اصلاح امور تضمین شود. در دوران اصلاحات و سازندگی، جز ساخت و گسترش زیرساخت‌های توسعه در کشور، نرخ ارزش پول ملی روند رو به رشدی داشت. مردم در کشور و محافل بین‌المللی به ایران و نظام سیاسی آن اعتماد داشتند. باید آرزو کنیم، کسی دولت یازدهم را تشکیل دهد که برای آینده برنامه داشته باشد، نه شعار

هیچ نظری موجود نیست: