سعید جلیلی که به دلیل سمتش به عنوان مذاکره کننده ارشد هستهای ایران برای خارجیها آشناست، سعی کرده خود را از احمدینژاد که علاقه روحانیون نسبت به او کم شده، دور کند. اما او همان استراتژی انتخاباتی هشت سال پیش احمدینژاد را پیش میبرد و در فضای ناشفاف سیاست ایران بسیاری او را پیشتاز انتخابات میدانند.
بیانیههای انتخاباتی او نشان میدهد که او الزاما به دنبال بهبود روابط با غرب نیست. او در مبارزات انتخاباتی خود گفته است: "من با آشتی مخالفم. اصول ما مبارزه با تهدید است نه دوستی مجدد. ما باید گفتمان مقاومت را در جامعه بکار گیریم."
او برای نشان دادن دینداری خود به شهر قم سفر کرد و روز چهارشنبه میکروفون را در اختیار مصباح یزدی که زمانی حامی معنوی احمدینژاد محسوب میشد گذاشت. یک روز بعد در اجتماع زنان گفت، از روشهای غربی دور کنند و مادر بودن را به عنوان "هویت مرکزی" خود در آغوش کشند.
به نظر میرسد پشت جلیلی نیرویی وجود دارد. او به وضوح از حمایت روحانیونی برخوردار است که فهرست انتخاباتی را گزینش میکنند و چهار سال پیش به طور گستردهای متهم به تقلب در انتخابات برای نگه داشتن احمدینژاد بر سر قدرت شدند.
آیتالله خامنهای رهبر ایران ادعا میکند که بیطرف است، اما پیامهای مشابهی مبنی بر رد سازش در مورد مسئله هستهای یا حمایت از متحدان منطقهای نظیر رژیم سوریه و حزبالله لبنان منتشر کرده است. آیتالله یزدی، عضو مجلس خبرگان نیز از جلیلی حمایت کرده است.
جلیلی که پای راست خود را در جنگ ایران و عراق از دست داده است بین مردم شهید زنده محسوب میشود و به این خاطر محبوبیت دارد. او که 48 سال دارد، فرد مورد اعتماد روحانیون در سالهای مذاکرات بینتیجه بوده است. در ایران، روحانیون سیاستهای مهم کشور، نظیر روابط خارجی و مسئله هستهای، را تعیین میکنند، نه رئیسجمهور و ریاستجمهوری جلیلی میتواند با برخورد سختگیرانه آنها در مورد مذاکرات هستهای محتمل با آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ همراستا باشد.
چالش اصلی ریاستجمهوری ایران هدایت اقتصاد داخلی است، که با ولخرجیهای احمدینژاد و تحریمهای بینالمللی به خاطر برنامه هستهای تهران وضعیت نامساعدی دارد. این میتواند نقطه ضعف جلیلی باشد. او قبلا دیپلمات و مشاور بوده است و هرگز سمتی انتخابی برعهده نداشته و با بودجه درگیری نبوده است.
صادق زیباکلام، تحلیلگر سیاسی در تهران میگوید: "او در خلاء حرف میزند. بیشتر درباره رویاها حرف میزند تا مسایل واقعی. به طور مبهم از مقاومت میگوید اما هیچ پیشنهادی برای تورم و انزوای بینالمللی ایران ندارد. جلیلی نسخه جدید احمدینژاد است. میتوانید حرفهای سال 84 احمدینژاد را ببرید و جای سخنرانیهای جلیلی بچسبانید."
سعید جلیلی در یک برگه انتخاباتی گفته است: "ما معتقدیم وضعیت ایران در دوران احمدینژاد تقویت شد. به اقشار فقیر و کمدرآمد توجه نشان داده شد، ارزشهای انقلابی رشد کرد. اما با این وجود ضعفهای وجود داشته که در مورد آنها مسامحه نمیکنیم."
جلیلی پس از ده سال فعالیت در دانشگاه، در سال 2001 مشاور سیاسی ارشد بیت رهبری شد. او سپس معاون امور اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه و در سال 2007 به عنوان مذاکره کننده ارشد هستهای انتخاب شد.
او به رغم شیوه ناسازگارش، در سال 2009 در زمان صرف ناهار در یک ویلا در سوئیس با ویلیام برنز معاون وزارت امور خارجه آمریکا دیدار کرد که اولین ملاقات رودررو بین نمایندگان ایران و آمریکا از انقلاب سال 57 محسوب میشد.
در وبسایت محافظه کار الف آمده است: "آیا جلیلی به جای نامزد ریاستجمهوری شدن نباید به وظایفش رسیدگی کند؟" و اینطور استدلال میکند که در صورت انتخاب شدن جلیلی و انتخاب گروه جدید مذاکرهکننده، موضع ایران در مذاکرات هستهای ضعیف میشود.
چیزی که احتمالا میتواند بازی را تغییر دهد ائتلاف سه نفره ولایتی، قالیباف و حداد عادل است. آنها پیمان بستهاند که هر کدام انتخاب شد به نفرات دیگر پستهای کلیدی اعطاء کند.
هاشمی رفسنجانی و خاتمی نیز میتوانند نقش تعیینکنندهای داشته باشند. آنها میتوانند از یکی از دو نامزد متمایل به اصلاحطلبان، به احتمال خیلی زیاد حسن روحانی، مذاکرهکننده سابق هستهای، حمایت کنند.
بیانیههای انتخاباتی او نشان میدهد که او الزاما به دنبال بهبود روابط با غرب نیست. او در مبارزات انتخاباتی خود گفته است: "من با آشتی مخالفم. اصول ما مبارزه با تهدید است نه دوستی مجدد. ما باید گفتمان مقاومت را در جامعه بکار گیریم."
او برای نشان دادن دینداری خود به شهر قم سفر کرد و روز چهارشنبه میکروفون را در اختیار مصباح یزدی که زمانی حامی معنوی احمدینژاد محسوب میشد گذاشت. یک روز بعد در اجتماع زنان گفت، از روشهای غربی دور کنند و مادر بودن را به عنوان "هویت مرکزی" خود در آغوش کشند.
به نظر میرسد پشت جلیلی نیرویی وجود دارد. او به وضوح از حمایت روحانیونی برخوردار است که فهرست انتخاباتی را گزینش میکنند و چهار سال پیش به طور گستردهای متهم به تقلب در انتخابات برای نگه داشتن احمدینژاد بر سر قدرت شدند.
آیتالله خامنهای رهبر ایران ادعا میکند که بیطرف است، اما پیامهای مشابهی مبنی بر رد سازش در مورد مسئله هستهای یا حمایت از متحدان منطقهای نظیر رژیم سوریه و حزبالله لبنان منتشر کرده است. آیتالله یزدی، عضو مجلس خبرگان نیز از جلیلی حمایت کرده است.
جلیلی که پای راست خود را در جنگ ایران و عراق از دست داده است بین مردم شهید زنده محسوب میشود و به این خاطر محبوبیت دارد. او که 48 سال دارد، فرد مورد اعتماد روحانیون در سالهای مذاکرات بینتیجه بوده است. در ایران، روحانیون سیاستهای مهم کشور، نظیر روابط خارجی و مسئله هستهای، را تعیین میکنند، نه رئیسجمهور و ریاستجمهوری جلیلی میتواند با برخورد سختگیرانه آنها در مورد مذاکرات هستهای محتمل با آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ همراستا باشد.
چالش اصلی ریاستجمهوری ایران هدایت اقتصاد داخلی است، که با ولخرجیهای احمدینژاد و تحریمهای بینالمللی به خاطر برنامه هستهای تهران وضعیت نامساعدی دارد. این میتواند نقطه ضعف جلیلی باشد. او قبلا دیپلمات و مشاور بوده است و هرگز سمتی انتخابی برعهده نداشته و با بودجه درگیری نبوده است.
صادق زیباکلام، تحلیلگر سیاسی در تهران میگوید: "او در خلاء حرف میزند. بیشتر درباره رویاها حرف میزند تا مسایل واقعی. به طور مبهم از مقاومت میگوید اما هیچ پیشنهادی برای تورم و انزوای بینالمللی ایران ندارد. جلیلی نسخه جدید احمدینژاد است. میتوانید حرفهای سال 84 احمدینژاد را ببرید و جای سخنرانیهای جلیلی بچسبانید."
سعید جلیلی در یک برگه انتخاباتی گفته است: "ما معتقدیم وضعیت ایران در دوران احمدینژاد تقویت شد. به اقشار فقیر و کمدرآمد توجه نشان داده شد، ارزشهای انقلابی رشد کرد. اما با این وجود ضعفهای وجود داشته که در مورد آنها مسامحه نمیکنیم."
جلیلی پس از ده سال فعالیت در دانشگاه، در سال 2001 مشاور سیاسی ارشد بیت رهبری شد. او سپس معاون امور اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه و در سال 2007 به عنوان مذاکره کننده ارشد هستهای انتخاب شد.
او به رغم شیوه ناسازگارش، در سال 2009 در زمان صرف ناهار در یک ویلا در سوئیس با ویلیام برنز معاون وزارت امور خارجه آمریکا دیدار کرد که اولین ملاقات رودررو بین نمایندگان ایران و آمریکا از انقلاب سال 57 محسوب میشد.
در وبسایت محافظه کار الف آمده است: "آیا جلیلی به جای نامزد ریاستجمهوری شدن نباید به وظایفش رسیدگی کند؟" و اینطور استدلال میکند که در صورت انتخاب شدن جلیلی و انتخاب گروه جدید مذاکرهکننده، موضع ایران در مذاکرات هستهای ضعیف میشود.
چیزی که احتمالا میتواند بازی را تغییر دهد ائتلاف سه نفره ولایتی، قالیباف و حداد عادل است. آنها پیمان بستهاند که هر کدام انتخاب شد به نفرات دیگر پستهای کلیدی اعطاء کند.
هاشمی رفسنجانی و خاتمی نیز میتوانند نقش تعیینکنندهای داشته باشند. آنها میتوانند از یکی از دو نامزد متمایل به اصلاحطلبان، به احتمال خیلی زیاد حسن روحانی، مذاکرهکننده سابق هستهای، حمایت کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر