پرونده حمله به رییس مجلس در قم ابعاد تازه تری به خود گرفته و نه تنها نام چند نماینده و شخصیت متنفذ در آن به چشم می خورد اینک نماینده مجلس از نگرانی حاکمیت برای مقابله به مثل مردم در مقابل نیروهای خودسر خبر داده است.
در حالی که همواره از لباس شخصی ها بعنوان ابزاری برای تحمیل خواسته های فراقانونی گروه های صاحب قدرت استفاده می شود، این بار اما ولی الله شجاع پوریان گفته است که تاریخ مصرف «گروههای خودسر» به پایان رسیده است. یعنی شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور بهگونهای تغییر کرده است که دیگر «خودسری» در هیچیک از شئون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای مردم یا فعالان سیاسی پذیرفتنی نیست. سالهای اول پس از پیروزی انقلاب ممکن بود مردم بتوانند «خودسرها» را به عنوان پدیدهای که حاصل انقلاب است، طبیعی بدانند. اما پس از گذشت بیش از ۳۰ سال از انقلاب و با استقرار کامل نهادهای انتظامی و امنیتی دیگر «خودسری» آن هم در سطح گسترده قابل قبول و قابل توجیه نیست. نهادهای امنیتی ایران باید به این سطح از توانایی رسیده باشند که در مقابل هرگونه «خودسری» از خود واکنش نشان دهند. به همین دلیل گمان میکنم که حتی اگر گزارش کمیته پیگیری حوادث قم در مجلس قرائت هم نشود، باید پرونده خودسرها یا لباس شخصیها را بسته بدانیم.
به گزارش کلمه، هر چند در تاریخ سیاسی کشور، گروه های خودسر همواره نقش آفرینی کرده اند، اما از ابتدای دهه هفتاد انصار حزبالله با هدایت و رهبری حسین الله کرم، مسعود دهنمکی و حاجی بخشی با حمله به زنان و دختران و حمله به جلسات انتخاباتی سیدمحمد خاتمی، حمله به عبدالله نوری وزیر کشور و عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی و ضرب و شتم این دو در مراسم نماز جمعه تهران فصل جدیدی از حضور خودسرها در تاریخ سیاسی کشور به نمایش گذاشتند. حضوری که با حمله به کوی دانشگاه در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ به اوج خود رسید. اینک با حمله به رییس مجلس شورای اسلامی در حرم حضرت معصومه حاکمیت عزم آن دارد تا پرونده این گروه را ببندد و نمایندگان مجلس از قوه قضاییه خواسته اند که نسبت به لباس شخصی ها برخورد جدی تر داشته باشد.
این روزها باز هم الله کرم و جبهه پایداری ها تلویحا دولت روحانی را تهدید کرده اند که اگر بخواهد به حقوق مصرحه مردم در قانون اساسی بپردازد باز هم در مقابل او صف آرایی می کنند مثل همان صف آرایی هایی که در برابر دولت خاتمی کرده اند. در جریان بسیاری از تهاجمات صورت گرفته به مردم و فعالان سیاسی و خانه علما و مراجع رد پای حامیان مصباح یزدی و شاگردانش دیده می شود از نمایندگان مجلسی چون رسایی و کوچک زاده و حسینیان که به سازماندهی پشت پرده و مقابل دوربین می پردازنند تا طلبه های جوانی که احساسات دینی شان با سخنان آتشین تحریک می شود. باید دید آیا اراده ای برای بستن پرونده لباس شخصی ها در این مقطع تاریخی از کشور وجود دارد.
نام نمایندگان و شخصیت های منتفذ در پرونده قم؛ آیا تاریخ مصرف لباس شخصی ها به پایان رسیده؟!
فرانکنشتاین های خودسر، این بار در حرم حضرت معصومه/ نوبت به رییس مجلس رسید
چه کسی شهر را کثیف میکند، مردم کوچه و بازار یا لباسشخصیهای گوش به فرمان؟
گفته می شود که گزارش کمیته پیگیری حوادث ۲۲بهمن قم، حاضر شده است. گزارشی که به گفته تهیهکنندگانش اگر در صحن قرائت شود، برای همیشه پرونده «خودسری» را در ایران میبندد. اما ولیالله شجاعپوریان نماینده اصلاحطلب مجالس ششم و هفتم به «بهار» میگوید: «تاریخ مصرف لباس شخصیها به پایان رسیده است.» او که تجربه تلاشهای مجلس ششم برای مبارزه با «خودسر»ها در مجلس ششم را دارد، معتقد است که شرایط امروز کشور به نحوی است که ممکن است مردم برای مقابله با خودسرها به خیابان بیایند و شورش اجتماعی رخ دهد. به همین دلیل دیگر نهادهای خاص از لباس شخصیها حمایت نمیکنند.
چگونه ایران درگیر پدیدهای بهنام «لباس شخصی»ها شد؟
متاسفانه پس از پیروزی انقلاب معادلات سیاسی و اجتماعی کشور با پدیدهای مشهور به لباس شخصیها مواجه شد. گروهی بدون هویت و شناسنامه رسمی، که با هدایت چند نهاد مشخص به میدان میآمدند تا خواستهایی مشخص را از طریق «لباس شخصی»ها پیگیری کنند. این گروهها در موقعیتهایی که لازم میدیدند به میدان میآمدند و به نقشآفرینی میپرداختند.
شاید در دورهای ممکن بود که لباس شخصیها را به دلیل وقوع انقلاب قابل توجیه دانست اما پس از استقرار کامل نهادهای امنیتی و انتظامی دیگر نمیتوان با هیچ توجیهی حضور افرادی از این دست در معادلات اجتماعی-سیاسی را پذیرفت. امروز نهادهای امنیتی و انتظامی ما به گفته خودشان به حدی قوی هستند که میتوانند کمترین حرکتهای ضد امنیت ملی را در داخل و خارج از کشور رصد کنند. اگر این ادعای مسئولان امنیتی و انتظامی نظام واقعی باشد، میتوانیم انتظار داشته باشیم که این نهادها ناگزیر تکتک افرادی که جامعه به آنها نام خودسر داده است را میشناسند. نام، شغل و رابطان آنها را میشناسند و اگر ارادهای در میان باشد میتوان آنها را دستگیر کرد و برای تکتک آنها احکام قضایی صادر کرد.
یکی از پررونقترین دوران برای نیروهای خودسر، سالهای اصلاحات بود. ترور سعید حجاریان و واقعه کوی دانشگاه تنها نمونههایی از واکنشهای نیروهای خودسر در دوران اصلاحات است. شما در مجلس ششم برای کنترل «خودسر»ها با چه موانعی مواجه بودید؟
در دوران چهارساله مجلس ششم، کمیسیونهای مربوطه مخصوصا کمیسیون امنیت ملی در مواجهه با حضور «لباس شخصی»ها واکنشهای تند و به موقعی از خود نشان میداد. اگر به مجموع مذاکرات مجلس ششم رجوع کنید میبینید که موضوع لزوم مقابله با لباس شخصیها یکی از مهمترین مسائلی بود که در نطقهای نمایندگان مطرح میشد. اما پس از برگزاری جلسات متعدد با مسئولان امنیتی و انتظامی متوجه شدیم که مجموعه «لباس شخصی»ها از مصونیت پولادین برخوردار هستند و ارادهای در کشور برای کنترل آنها وجود ندارد. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم با این گروهها مقابله کنیم و تلاشمان به جایی نمیرسد.
از میزان تحرکات «لباس شخصی»ها در چند سال گذشته به نحو قابل توجهی کاسته شد. لباس شخصیها در طول دوران ریاستجمهوری احمــدینژاد، برخلاف دوران اصلاحات دیگر با کوچکترین بهانهای سر و پا برهنه و کفنپوش، به خیابانها نیامدند. دلیل سکوت لباس شخصیها در چند سال گذشته چه بود؟
همین سکوت هشتساله لباس شخصیها سرنخی مشخص برای یافتن گروهها یا نهادهای هادی «لباس شخصی»ها یا نیروهای «خودسر» است. در دوران دولت و مجلس اصلاحات، «لباس شخصی»ها در تقابل حرکتهای اصلاحی در هماهنگی با بخشهایی از بعضی نهادها که چندان همراه اصلاحات نبودند، به میدان میآمدند. آن زمان هم ما میدانستیم که این گروههای به ظاهر خودسر برای ایفای نقشهایی خاص سازماندهی میشدند. اما بعد از تشکیل دولت نهم چون آن نهادهای خاص قصد حمایت از دولت را داشتند، «خودسر»ها را از معادلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حذف کردند. در هشت سال گذشته حتی دستگاهها و نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی، قوهقضاییه، سازمان بازرسی کشور و دیوان محاسبات که وظیفه نظارت بر کار دولت و نهادهای اجرایی را بردوش دارند نیز با مشکلاتی در زمینه ایفای وظایفشان مواجه بودند. در این شرایط دور از ذهن است اگر فکر کنیم خودسرها برای دفاع از مواضعشان به میدان بیایند. البته همانطور که پیشتر گفتم این موضوع نشاندهنده این امر است که اگر نخواهیم با اطمینان بگوییم تکتک اعضای گروههای خودسر نزد نهادهای خاص شناخته شده هستند، باید بپذیریم که حداقل سرکردههای این گروهها شناخته شده هستند و از سوی نهادهای خاص هدایت میشوند تا زمانی که لازم است به میدان بیایند و زمانی که لازم نیست سکوت پیشه کنند.
با توجه به اینکه بعضی افراد دولت یازدهم را تهدید کردهاند که اگر شرایط آنگونه که آنها میخواهند پیش نرود، به خیابان خواهند آمد، فکر میکنید ممکن است دوباره شرایط حضور کفنپوشان در خیابانها باشیم؟
شرایط کشور به نسبت گذشته تفاوتهای زیادی پیدا کرده است. امروز مجموعه حاکمیت این بیم را دارد که در مقابل حرکتهای «خودسرها» مردم هم به خیابان بیایند. اگر روزگاری مردم در مقابل خودسرها خیابانها را خالی میکردند، امروز این احتمال وجود دارد که حرکتهای هدایت شده خودسرها یا لباس شخصیها با مخالفت علنی مردم مواجه شود. به همین دلیل فکر نمیکنم که حداقل در آینده نزدیک شاهد حضور کفنپوشان در خیابانها باشیم.
میتوانیم امیدوار باشیم که پرونده نیروهای خودسر یکبار برای همیشه بسته شود؟
تاریخ مصرف «گروههای خودسر» به پایان رسیده است. یعنی شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور بهگونهای تغییر کرده است که دیگر «خودسری» در هیچیک از شئون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای مردم یا فعالان سیاسی پذیرفتنی نیست. سالهای اول پس از پیروزی انقلاب ممکن بود مردم بتوانند «خودسرها» را به عنوان پدیدهای که حاصل انقلاب است، طبیعی بدانند. اما پس از گذشت بیش از ۳۰ سال از انقلاب و با استقرار کامل نهادهای انتظامی و امنیتی دیگر «خودسری» آن هم در سطح گسترده قابل قبول و قابل توجیه نیست. نهادهای امنیتی ایران باید به این سطح از توانایی رسیده باشند که در مقابل هرگونه «خودسری» از خود واکنش نشان دهند. به همین دلیل گمان میکنم که حتی اگر گزارش کمیته پیگیری حوادث قم در مجلس قرائت هم نشود، باید پرونده خودسرها یا لباس شخصیها را بسته بدانیم.
در حالی که همواره از لباس شخصی ها بعنوان ابزاری برای تحمیل خواسته های فراقانونی گروه های صاحب قدرت استفاده می شود، این بار اما ولی الله شجاع پوریان گفته است که تاریخ مصرف «گروههای خودسر» به پایان رسیده است. یعنی شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور بهگونهای تغییر کرده است که دیگر «خودسری» در هیچیک از شئون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای مردم یا فعالان سیاسی پذیرفتنی نیست. سالهای اول پس از پیروزی انقلاب ممکن بود مردم بتوانند «خودسرها» را به عنوان پدیدهای که حاصل انقلاب است، طبیعی بدانند. اما پس از گذشت بیش از ۳۰ سال از انقلاب و با استقرار کامل نهادهای انتظامی و امنیتی دیگر «خودسری» آن هم در سطح گسترده قابل قبول و قابل توجیه نیست. نهادهای امنیتی ایران باید به این سطح از توانایی رسیده باشند که در مقابل هرگونه «خودسری» از خود واکنش نشان دهند. به همین دلیل گمان میکنم که حتی اگر گزارش کمیته پیگیری حوادث قم در مجلس قرائت هم نشود، باید پرونده خودسرها یا لباس شخصیها را بسته بدانیم.
به گزارش کلمه، هر چند در تاریخ سیاسی کشور، گروه های خودسر همواره نقش آفرینی کرده اند، اما از ابتدای دهه هفتاد انصار حزبالله با هدایت و رهبری حسین الله کرم، مسعود دهنمکی و حاجی بخشی با حمله به زنان و دختران و حمله به جلسات انتخاباتی سیدمحمد خاتمی، حمله به عبدالله نوری وزیر کشور و عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی و ضرب و شتم این دو در مراسم نماز جمعه تهران فصل جدیدی از حضور خودسرها در تاریخ سیاسی کشور به نمایش گذاشتند. حضوری که با حمله به کوی دانشگاه در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ به اوج خود رسید. اینک با حمله به رییس مجلس شورای اسلامی در حرم حضرت معصومه حاکمیت عزم آن دارد تا پرونده این گروه را ببندد و نمایندگان مجلس از قوه قضاییه خواسته اند که نسبت به لباس شخصی ها برخورد جدی تر داشته باشد.
این روزها باز هم الله کرم و جبهه پایداری ها تلویحا دولت روحانی را تهدید کرده اند که اگر بخواهد به حقوق مصرحه مردم در قانون اساسی بپردازد باز هم در مقابل او صف آرایی می کنند مثل همان صف آرایی هایی که در برابر دولت خاتمی کرده اند. در جریان بسیاری از تهاجمات صورت گرفته به مردم و فعالان سیاسی و خانه علما و مراجع رد پای حامیان مصباح یزدی و شاگردانش دیده می شود از نمایندگان مجلسی چون رسایی و کوچک زاده و حسینیان که به سازماندهی پشت پرده و مقابل دوربین می پردازنند تا طلبه های جوانی که احساسات دینی شان با سخنان آتشین تحریک می شود. باید دید آیا اراده ای برای بستن پرونده لباس شخصی ها در این مقطع تاریخی از کشور وجود دارد.
نام نمایندگان و شخصیت های منتفذ در پرونده قم؛ آیا تاریخ مصرف لباس شخصی ها به پایان رسیده؟!
فرانکنشتاین های خودسر، این بار در حرم حضرت معصومه/ نوبت به رییس مجلس رسید
چه کسی شهر را کثیف میکند، مردم کوچه و بازار یا لباسشخصیهای گوش به فرمان؟
گفته می شود که گزارش کمیته پیگیری حوادث ۲۲بهمن قم، حاضر شده است. گزارشی که به گفته تهیهکنندگانش اگر در صحن قرائت شود، برای همیشه پرونده «خودسری» را در ایران میبندد. اما ولیالله شجاعپوریان نماینده اصلاحطلب مجالس ششم و هفتم به «بهار» میگوید: «تاریخ مصرف لباس شخصیها به پایان رسیده است.» او که تجربه تلاشهای مجلس ششم برای مبارزه با «خودسر»ها در مجلس ششم را دارد، معتقد است که شرایط امروز کشور به نحوی است که ممکن است مردم برای مقابله با خودسرها به خیابان بیایند و شورش اجتماعی رخ دهد. به همین دلیل دیگر نهادهای خاص از لباس شخصیها حمایت نمیکنند.
چگونه ایران درگیر پدیدهای بهنام «لباس شخصی»ها شد؟
متاسفانه پس از پیروزی انقلاب معادلات سیاسی و اجتماعی کشور با پدیدهای مشهور به لباس شخصیها مواجه شد. گروهی بدون هویت و شناسنامه رسمی، که با هدایت چند نهاد مشخص به میدان میآمدند تا خواستهایی مشخص را از طریق «لباس شخصی»ها پیگیری کنند. این گروهها در موقعیتهایی که لازم میدیدند به میدان میآمدند و به نقشآفرینی میپرداختند.
شاید در دورهای ممکن بود که لباس شخصیها را به دلیل وقوع انقلاب قابل توجیه دانست اما پس از استقرار کامل نهادهای امنیتی و انتظامی دیگر نمیتوان با هیچ توجیهی حضور افرادی از این دست در معادلات اجتماعی-سیاسی را پذیرفت. امروز نهادهای امنیتی و انتظامی ما به گفته خودشان به حدی قوی هستند که میتوانند کمترین حرکتهای ضد امنیت ملی را در داخل و خارج از کشور رصد کنند. اگر این ادعای مسئولان امنیتی و انتظامی نظام واقعی باشد، میتوانیم انتظار داشته باشیم که این نهادها ناگزیر تکتک افرادی که جامعه به آنها نام خودسر داده است را میشناسند. نام، شغل و رابطان آنها را میشناسند و اگر ارادهای در میان باشد میتوان آنها را دستگیر کرد و برای تکتک آنها احکام قضایی صادر کرد.
یکی از پررونقترین دوران برای نیروهای خودسر، سالهای اصلاحات بود. ترور سعید حجاریان و واقعه کوی دانشگاه تنها نمونههایی از واکنشهای نیروهای خودسر در دوران اصلاحات است. شما در مجلس ششم برای کنترل «خودسر»ها با چه موانعی مواجه بودید؟
در دوران چهارساله مجلس ششم، کمیسیونهای مربوطه مخصوصا کمیسیون امنیت ملی در مواجهه با حضور «لباس شخصی»ها واکنشهای تند و به موقعی از خود نشان میداد. اگر به مجموع مذاکرات مجلس ششم رجوع کنید میبینید که موضوع لزوم مقابله با لباس شخصیها یکی از مهمترین مسائلی بود که در نطقهای نمایندگان مطرح میشد. اما پس از برگزاری جلسات متعدد با مسئولان امنیتی و انتظامی متوجه شدیم که مجموعه «لباس شخصی»ها از مصونیت پولادین برخوردار هستند و ارادهای در کشور برای کنترل آنها وجود ندارد. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم با این گروهها مقابله کنیم و تلاشمان به جایی نمیرسد.
از میزان تحرکات «لباس شخصی»ها در چند سال گذشته به نحو قابل توجهی کاسته شد. لباس شخصیها در طول دوران ریاستجمهوری احمــدینژاد، برخلاف دوران اصلاحات دیگر با کوچکترین بهانهای سر و پا برهنه و کفنپوش، به خیابانها نیامدند. دلیل سکوت لباس شخصیها در چند سال گذشته چه بود؟
همین سکوت هشتساله لباس شخصیها سرنخی مشخص برای یافتن گروهها یا نهادهای هادی «لباس شخصی»ها یا نیروهای «خودسر» است. در دوران دولت و مجلس اصلاحات، «لباس شخصی»ها در تقابل حرکتهای اصلاحی در هماهنگی با بخشهایی از بعضی نهادها که چندان همراه اصلاحات نبودند، به میدان میآمدند. آن زمان هم ما میدانستیم که این گروههای به ظاهر خودسر برای ایفای نقشهایی خاص سازماندهی میشدند. اما بعد از تشکیل دولت نهم چون آن نهادهای خاص قصد حمایت از دولت را داشتند، «خودسر»ها را از معادلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حذف کردند. در هشت سال گذشته حتی دستگاهها و نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی، قوهقضاییه، سازمان بازرسی کشور و دیوان محاسبات که وظیفه نظارت بر کار دولت و نهادهای اجرایی را بردوش دارند نیز با مشکلاتی در زمینه ایفای وظایفشان مواجه بودند. در این شرایط دور از ذهن است اگر فکر کنیم خودسرها برای دفاع از مواضعشان به میدان بیایند. البته همانطور که پیشتر گفتم این موضوع نشاندهنده این امر است که اگر نخواهیم با اطمینان بگوییم تکتک اعضای گروههای خودسر نزد نهادهای خاص شناخته شده هستند، باید بپذیریم که حداقل سرکردههای این گروهها شناخته شده هستند و از سوی نهادهای خاص هدایت میشوند تا زمانی که لازم است به میدان بیایند و زمانی که لازم نیست سکوت پیشه کنند.
با توجه به اینکه بعضی افراد دولت یازدهم را تهدید کردهاند که اگر شرایط آنگونه که آنها میخواهند پیش نرود، به خیابان خواهند آمد، فکر میکنید ممکن است دوباره شرایط حضور کفنپوشان در خیابانها باشیم؟
شرایط کشور به نسبت گذشته تفاوتهای زیادی پیدا کرده است. امروز مجموعه حاکمیت این بیم را دارد که در مقابل حرکتهای «خودسرها» مردم هم به خیابان بیایند. اگر روزگاری مردم در مقابل خودسرها خیابانها را خالی میکردند، امروز این احتمال وجود دارد که حرکتهای هدایت شده خودسرها یا لباس شخصیها با مخالفت علنی مردم مواجه شود. به همین دلیل فکر نمیکنم که حداقل در آینده نزدیک شاهد حضور کفنپوشان در خیابانها باشیم.
میتوانیم امیدوار باشیم که پرونده نیروهای خودسر یکبار برای همیشه بسته شود؟
تاریخ مصرف «گروههای خودسر» به پایان رسیده است. یعنی شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور بهگونهای تغییر کرده است که دیگر «خودسری» در هیچیک از شئون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای مردم یا فعالان سیاسی پذیرفتنی نیست. سالهای اول پس از پیروزی انقلاب ممکن بود مردم بتوانند «خودسرها» را به عنوان پدیدهای که حاصل انقلاب است، طبیعی بدانند. اما پس از گذشت بیش از ۳۰ سال از انقلاب و با استقرار کامل نهادهای انتظامی و امنیتی دیگر «خودسری» آن هم در سطح گسترده قابل قبول و قابل توجیه نیست. نهادهای امنیتی ایران باید به این سطح از توانایی رسیده باشند که در مقابل هرگونه «خودسری» از خود واکنش نشان دهند. به همین دلیل گمان میکنم که حتی اگر گزارش کمیته پیگیری حوادث قم در مجلس قرائت هم نشود، باید پرونده خودسرها یا لباس شخصیها را بسته بدانیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر