حکم اعدام ۴ تن از فعالان فرهنگی خوزستان از سوی دیوان عالی کشور تایید شده و خانواده هایشان میگویند آنها تنها به خاطر فعالیت های فرهنگی شان در راستای احیا و زنده نگاه داشتن سنت ها، آداب و رسوم شان به محاربه با خدا و اعمال تروریستی متهم شده اند.
غازی عباسی، جاسم مقدم پناه، عبدالامیر مجدمی و عبدالرضا امیرخنافره، ۴ تن از فعالان فرهنگی شهر شادگان خوزستان هستند که تایید حکم اعدام آنها از سوی دیوان عالی کشور، طی روزهای گذشته به آنها و خانواده هایشان ابلاغ شده است.
ستار جنامی، از بستگان غازی عباسی و عبدالرضا امیر خنافره درمصاحبه با "روز" میگوید که آنها از سال ۸۸ در بازداشت به سر می برند و در تمام این مدت هم از ملاقات با خانواده هایشان محروم بوده اند.
او می افزاید: ۷ نفر هستند که الان ۴ نفر را اعدام داده اند و اعدام شان هم تایید شده و در خطر اجرای حکم قرار گرفته اند. شهاب عباسی برادر غازی عباسی و همچنین سامی جدماوىنژاد و هادی البوخنفرنژاد هم به تبعید به استان اردبیل محکوم شده اند.
این فعالان فرهنگی چه نوع فعالیتی داشتند و چرا بازداشت و متهم به محاربه با خدا شده اند؟ از ستار جنامی سئوال میکنم.میگوید: آنها فقط در راستای احیای فرهنگ و آداب و رسوم منطقه خودشان فعالیت میکردند. جلسات شعرخوانی به زبان عربی برگزار میکردند و جشن هایی محلی ترتیب میدادند که در این جشن ها با لباس محلی حضور می یافتند. آنها خانواده ها را به پوشیدن لباس محلی شان ترغیب میکردند، خواهان این بودند که اسامی عربی از اماکن عمومی حذف نشود و به این مساله اعتراض داشتند. خواهان این بودند که خانواده ها اجازه داشته باشند خودشان اسامی بچه هایشان را انتخاب کنند. یکسری اسامی عربی ممنوع شده و آنها به این قضیه اعتراض داشتند. آنها همچنین به فقر و بیکاری گسترده در منطقه هم معترض و خواهان حقوق انسانی و قانونی خود بودند.
آقای جنامی می افزاید: تمام فعالیت های آنها کاملا فرهنگی بود اما آنها را بازداشت و به محاربه با خدا متهم کردند و اتهام فعالیت های تروریستی زدند در حالیکه اصلا این بچه ها اهل این چیزها نیستند. چطور می توانند آخر به یک مسلمان اتهام بزنند و بگویند محارب با خدا هستی؟ آیا پوشیدن لباس محلی، شعر خوندن به زبان عربی و برگزاری جشن، محاربه با خدا و اقدام تروریستی است؟ اگر پوشیدن لباس محلی و ترغیب خانواده ها به احیای سنت های محلی و فرهنگی شان جرم است بله بچه های ما جرم مرتکب شده اند اما کجای قانون اینها جرم است؟ او با اشاره به اینکه این فعالان فرهنگی امکان و اجازه دفاع از خود را نداشته اند میگوید: از سال ۸۸ در زندان نگاهشان داشتند، آن هم در بازداشتگاه اطلاعات. زیر انواع شکنجه ها بودند که اعتراف کنند محاربه با خدا و عمل تروریستی کرده اند اما این بچه ها به جرم ناکرده اعتراف نکرده اند، علیرغم همه شکنجه هایی که متحمل شده اند. دست عبدالرضا را زیر شکنجه شکستند. بقیه هر کدام به نوعی دچار مشکل شدند. اما اعتراف دروغ نکردند. چون جرمی هم مرتکب نشده اند. بعد در دادگاه ۷ نفر را ۲ ساعته محاکمه کردند و اجازه ندادند حتی وکلایشان از آنها دفاع کنند؛ وکلایی که اکثرا هم تسخیری بودند ولی اجازه دفاع نیافتند. بعد هم شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز سال گذشته حکم اعدام داد.الان هم که تایید شده هر لحظه امکان اجرای آن وجود دارد و جان این بچه ها در خطر است.
آقای جنامی می افزاید: بچه های ما از سال ۸۸ تاکنون هیچ گونه ملاقاتی با خانواده هایشان نداشتند. یکبار برای چند دقیقه عبدالرضا توانست مادرش را ببیند و دیگر تمام شد. هیچ یک در این ۴ سال نه ملاقاتی داشتند نه چیزی. آنها را به زندان کارون اهواز که فرستادند و باز در شرایط ایزوله قرار دادند،حتی از تماس و ارتباط آنها با سایر زندانیان جلوگیری کردند. من از شما سئوال میکنم کجای قانون چنین اجازه ای میدهد. کجا اعتراض به فقر و بیکاری سرسام آور در منطقه می شود اقدام تروریستی؟ اینکه من بخواهم اسم بچه ام را فلان اسم عربی بگذارم و حکومت ممنوع کند و من اعتراض کنم می شود محاربه با خدا؟
آقای جنامی سپس با اشاره به نامه ای که این محکومان به اعدام نوشته اند میگوید: آنها در نامه ای از مجامع حقوق بشری خواسته اند که کمک کنند و نگذارند اعدامشان کنند. آنها جرمی مرتکب نشده اند. ما هم امیدمان به همین مجامع بین المللی و حقوق بشری است. مسئولان که هیچ جوابی نمیدهند، اصلا امکان پی گیری وجود ندارد. با کوچکترین اعتراضی اتهام میزنند. می گویند مفسد فی الارض هستید محارب هستید.
او میگوید که پدر عبدالرضا امیرخنافره پس از شنیدن صدور حکم اعدام برای فرزندش، درگذشته است: ۴ سال نه ملاقاتی بود نه چیزی، بعد یکباره خبر صدور حکم اعدام را که دادند پدر عبدالرضا با شنیدن این خبر سکته کرد و درگذشت. کلا خانواده ها را به هم ریخته اند. الان هم دست ما از همه جا کوتاه است و فقط از خدا و بعد هم نهادهای حقوق بشری میخواهیم کمک کنند. نگذارند این بچه ها بیگناه اعدام شوند. آخر کجا به یک نفر به دلیل فعالیت های فرهنگی میگویند تروریست و بعد هم اعدام میدهند؟
غازی عباسی، جاسم مقدم پناه، عبدالامیر مجدمی و عبدالرضا امیرخنافره، ۴ تن از فعالان فرهنگی شهر شادگان خوزستان هستند که تایید حکم اعدام آنها از سوی دیوان عالی کشور، طی روزهای گذشته به آنها و خانواده هایشان ابلاغ شده است.
ستار جنامی، از بستگان غازی عباسی و عبدالرضا امیر خنافره درمصاحبه با "روز" میگوید که آنها از سال ۸۸ در بازداشت به سر می برند و در تمام این مدت هم از ملاقات با خانواده هایشان محروم بوده اند.
او می افزاید: ۷ نفر هستند که الان ۴ نفر را اعدام داده اند و اعدام شان هم تایید شده و در خطر اجرای حکم قرار گرفته اند. شهاب عباسی برادر غازی عباسی و همچنین سامی جدماوىنژاد و هادی البوخنفرنژاد هم به تبعید به استان اردبیل محکوم شده اند.
این فعالان فرهنگی چه نوع فعالیتی داشتند و چرا بازداشت و متهم به محاربه با خدا شده اند؟ از ستار جنامی سئوال میکنم.میگوید: آنها فقط در راستای احیای فرهنگ و آداب و رسوم منطقه خودشان فعالیت میکردند. جلسات شعرخوانی به زبان عربی برگزار میکردند و جشن هایی محلی ترتیب میدادند که در این جشن ها با لباس محلی حضور می یافتند. آنها خانواده ها را به پوشیدن لباس محلی شان ترغیب میکردند، خواهان این بودند که اسامی عربی از اماکن عمومی حذف نشود و به این مساله اعتراض داشتند. خواهان این بودند که خانواده ها اجازه داشته باشند خودشان اسامی بچه هایشان را انتخاب کنند. یکسری اسامی عربی ممنوع شده و آنها به این قضیه اعتراض داشتند. آنها همچنین به فقر و بیکاری گسترده در منطقه هم معترض و خواهان حقوق انسانی و قانونی خود بودند.
آقای جنامی می افزاید: تمام فعالیت های آنها کاملا فرهنگی بود اما آنها را بازداشت و به محاربه با خدا متهم کردند و اتهام فعالیت های تروریستی زدند در حالیکه اصلا این بچه ها اهل این چیزها نیستند. چطور می توانند آخر به یک مسلمان اتهام بزنند و بگویند محارب با خدا هستی؟ آیا پوشیدن لباس محلی، شعر خوندن به زبان عربی و برگزاری جشن، محاربه با خدا و اقدام تروریستی است؟ اگر پوشیدن لباس محلی و ترغیب خانواده ها به احیای سنت های محلی و فرهنگی شان جرم است بله بچه های ما جرم مرتکب شده اند اما کجای قانون اینها جرم است؟ او با اشاره به اینکه این فعالان فرهنگی امکان و اجازه دفاع از خود را نداشته اند میگوید: از سال ۸۸ در زندان نگاهشان داشتند، آن هم در بازداشتگاه اطلاعات. زیر انواع شکنجه ها بودند که اعتراف کنند محاربه با خدا و عمل تروریستی کرده اند اما این بچه ها به جرم ناکرده اعتراف نکرده اند، علیرغم همه شکنجه هایی که متحمل شده اند. دست عبدالرضا را زیر شکنجه شکستند. بقیه هر کدام به نوعی دچار مشکل شدند. اما اعتراف دروغ نکردند. چون جرمی هم مرتکب نشده اند. بعد در دادگاه ۷ نفر را ۲ ساعته محاکمه کردند و اجازه ندادند حتی وکلایشان از آنها دفاع کنند؛ وکلایی که اکثرا هم تسخیری بودند ولی اجازه دفاع نیافتند. بعد هم شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز سال گذشته حکم اعدام داد.الان هم که تایید شده هر لحظه امکان اجرای آن وجود دارد و جان این بچه ها در خطر است.
آقای جنامی می افزاید: بچه های ما از سال ۸۸ تاکنون هیچ گونه ملاقاتی با خانواده هایشان نداشتند. یکبار برای چند دقیقه عبدالرضا توانست مادرش را ببیند و دیگر تمام شد. هیچ یک در این ۴ سال نه ملاقاتی داشتند نه چیزی. آنها را به زندان کارون اهواز که فرستادند و باز در شرایط ایزوله قرار دادند،حتی از تماس و ارتباط آنها با سایر زندانیان جلوگیری کردند. من از شما سئوال میکنم کجای قانون چنین اجازه ای میدهد. کجا اعتراض به فقر و بیکاری سرسام آور در منطقه می شود اقدام تروریستی؟ اینکه من بخواهم اسم بچه ام را فلان اسم عربی بگذارم و حکومت ممنوع کند و من اعتراض کنم می شود محاربه با خدا؟
آقای جنامی سپس با اشاره به نامه ای که این محکومان به اعدام نوشته اند میگوید: آنها در نامه ای از مجامع حقوق بشری خواسته اند که کمک کنند و نگذارند اعدامشان کنند. آنها جرمی مرتکب نشده اند. ما هم امیدمان به همین مجامع بین المللی و حقوق بشری است. مسئولان که هیچ جوابی نمیدهند، اصلا امکان پی گیری وجود ندارد. با کوچکترین اعتراضی اتهام میزنند. می گویند مفسد فی الارض هستید محارب هستید.
او میگوید که پدر عبدالرضا امیرخنافره پس از شنیدن صدور حکم اعدام برای فرزندش، درگذشته است: ۴ سال نه ملاقاتی بود نه چیزی، بعد یکباره خبر صدور حکم اعدام را که دادند پدر عبدالرضا با شنیدن این خبر سکته کرد و درگذشت. کلا خانواده ها را به هم ریخته اند. الان هم دست ما از همه جا کوتاه است و فقط از خدا و بعد هم نهادهای حقوق بشری میخواهیم کمک کنند. نگذارند این بچه ها بیگناه اعدام شوند. آخر کجا به یک نفر به دلیل فعالیت های فرهنگی میگویند تروریست و بعد هم اعدام میدهند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر