بیش از ۱۲۰ فعال سیاسی و مدنی با امضای بیانیه ای مسئولیت جان حسین رونقی ملکی را که در اعتصاب غذا به سر می برد و شرایط وخیمی دارد، متوجه آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی دانسته اند.از سوی دیگر زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در مورد وضعیت او هشدار داده اند، و سیدمحمد خاتمی هم در پیامی خطاب به این زندانی سیاسی خواستار پایان یافتن اعتصاب غذای او شده و ابراز تاسف کرده که "هنوز سختگیریها و تنگناهایی که برای بسیاری از مردم وجود داشت، ادامه دارد". همزمان خانواده های جانباختگان وقایع بعد از انتخابات مخدوش خرداد ۸۸ در نامه ای "مسئولیت هر گونه اتفاقی برای سید حسین رونقی ملکی و مادرش زلیخا موسوی را به عهده شخص رئیس قوه قضاییه، دادستان تهران و مسئولین زندان اوین" دانسته و در عین حال از آنها خواسته اند به اعتصاب غذای خود پایان دهند.
در این میان اما کسانی سکوت اختیار کرده اند که مسئولیت حقوقی و سیاسی هرگونه اتفاقی برای حسین رونقی ملکی با آنهاست؛ از مسئولان دستگاه قضایی و دادستانی تهران گرفته تا سازمان زندان ها و مسئولان زندان اوین. هیچ یک از آنان تاکنون در قبال وضعیت جسمانی این زندانی سیاسی اظهارنظری نکرده و واکنشی رسمی نسبت به خواسته های او و خانواده اش نشان نداده اند. حسن رونقی ملکی، برادر حسین رونقی ملکی به "روز" میگوید که مسئولان تاکنون با مرخصی استعلاجی برادرش جهت درمان مخالفت کرده و گفته اند خودشان وی را همراه با مامور به بیمارستان بقیه الله منتقل میکنند؛ مساله ای که با مخالفت حسین رونقی ملکی و خانواده اش مواجه شده است.
حسین رونقی ملکی از ۲۰ مرداد و زلیخا موسوی، مادر او از ۲۷ مرداد در اعتصاب غذا به سر می برند. خواسته آنها آزادی حسین به دلیل عدم توان تحمل کیفر و یا مرخصی استعلاجی جهت درمان است.
حسن رونقی ملکی، برادر این زندانی سیاسی در مصاحبه با "روز" توضیح میدهد: بعد از این همه پی گیری در نهایت گفتند خودمان حسین را با مامور به بیمارستان بقیه الله می فرستیم تا آنجا تحت درمان قرار بگیرد و سپس دوباره به زندان برمی گردانیم. اما حسین این مساله را نپذیرفت. پدر و مادرم هم قبول نمی کنند. به این دلیل که هر بار به بیمارستان بردند و تحت عمل جراحی قرار گرفت و مجدد به زندان بازگرداندند، شرایط اش بدتر از قبل شد. شما نگاه کنید حسین در این ۴ سال بارها به بیمارستان رفته و تحت عمل جراحی قرار گرفته و بعد به زندان بازگردانده شده. نه تنها درمان تاثیری نداشته بلکه شرایط زندان باعث شده هر بار وضعیت او بدتر از سابق شود. بار اول کلیه او ۲۰ درصد مشکل داشت بار دوم شده بود ۴۰ درصد و بار سوم ۵۰ درصد و.. تا جایی که یک کلیه اش کاملا از کار افتاد. خب اگر این نوع درمان پاسخ میداد که وضعیت حسین الان این نبود.
او می افزاید: حسین و پدر و مادرم خواستار مرخصی استعلاجی هستند. وقتی دوران نقاهت حسین در زندان طی می شود، وضعیت او می شود همین که می بینید؛ یک کلیه از دست رفته و کلیه دیگر که بار هر دو را به دوش میکشد و وضعیت خوبی ندارد. او خونریزی معده دارد، در اعتصاب غذا هم که هست. در کل وضعیت مساعدی ندارد. شرایط زندان، آب و هوای آنجا و وضعیت غذا و عدم بهداشت کافی و استرس ها و مسائلی که زندان تحمیل میکند اجازه نمیدهد درمان کامل شود یا تاثیرش را بر بدن بگذارد. باعث عود مجدد بیماری می شود و باز وضعیت همان است که بوده و حتی بدتر از سابق.
سئوال میکنم این مسائل را با مسئولان در میان گذاشته اید؟ چه پاسخی داده اند؟ میگوید: پدر و مادرم تهران بودند. الان که با شما صحبت میکنم در اتوبوس و در حال بازگشت به خانه هستند. آنها پیگیری کرده و همه مسائل را توضیح داده اند اما در نهایت پاسخی که گرفته اند این بوده که مرخصی نمی دهیم و خودمان با مامور به بقیه الله می بریم. حسین مخالف است، پدر و مادرم هم وقتی مخالفت میکنند به این معنی نیست که با درمان حسین مخالفت کنند، بلکه نمی خواهند با جان بچه شان بازی کنند. می گویند باز می برند زندان و باز وضعیت حسین بدتر می شود. خواسته زیادی هم ندارند می خواهند مرخصی استعلاجی بدهند.میگویند بگذارید خودمان درمان کنیم، بگذارید درمانش نهایی شود و بعد سالم او را باز تحویل شما میدهیم ببرید زندان.
حسن رونقی ملکی میگوید که وضعیت جسمی مادرش هم که در اعتصاب غذا به سر می برد مساعد نیست. او میگوید که روز گذشته مادرش برای ساعاتی در بیمارستان بستری شده بود ولی با این حال حاضر به شکستن اعتصاب غذای خود نیست.
زلیخا موسوی مادر حسین رونقی ملکی پیش در این در مصاحبه با "روز" گفته بود که قسم خورده است تا به حسین مرخصی نداده اند و دست او را نگرفته، اعتصاب اش را نشکند. او افزوده بود: حسین را آزاد کنند. این خواسته من است براساس قانون و گواهی پزشکی قانونی و توصیه پزشکان او باید آزاد شود. اگر آزاد نمیکنند مرخصی استعلاجی بدهند بیاید بیرون تا بتوانیم درمانش کنیم. بچه ام را سالم تحویل شان دادیم به این روزش آورده اند حالا بگذارند خودمان باز درمانش کنیم.
حسین رونقی ملکی همزمان با آغاز اعتصاب غذایش در نامه ای اعلام کرده بود: "من در اعتراض به بیتوجهی مسئولان به جان و سلامت انسانها، عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی بیمار، افزایش فشار بر خانوادهام، تبعیدهای خودسرانه و غیرقانونی زندانیان سیاسی بیگناه و قرار دادن اجباری آنها در شرایط غیرانسانی، بیخبری از برخی از زندانیان و همچنین در اعتراض به تداوم قانون ستیزیها و نارواییها اعتصاب غذا خواهم کرد هر چند این روش را نادرست و اشتباه میدانم و تبعات سنگینی برای من در پی خواهد داشت".
او دو روز پیش هم در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی که وب سایت کلمه منتشر کرده، خواستار رسیدگی به وضعیت نامساعد خود در زندان شده و اعلام کرده "مسئولیت هر اتفاقی برای سلامت و جان من و مادر رنج کشیدهام با مسئولان جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، بازجویان اطلاعات سپاه، قوه قضاییه، دادستانی تهران و سازمان زندان هاست چرا که پیش از این بارها از طریق نامه نگاری وضعیت موجود را گزارش کردهام و تاکنون با بیتوجهی کامل مسئولان مواجه شده است".
حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس جوان از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده. او ۲۲ آذر ۸۸ در خانه اش در شهرستان ملکان بازداشت شد. وکیلش او را از نابغه های ایران معرفی کرده که دارای توانایی های فراوان است و باید مورد احترام و توجه قرار گیرد نه اینکه زندانی شود. این زندانی سیاسی با نام بابک خرمدین معروف بوده است. او به گفته خانواده اش هنگامی که بازداشت شد در سلامت کامل بود اما طی ۴ سال گذشته، یعنی از زمان بازداشت تاکنون، ۷ بار تحت عمل جراحی کلیه قرار گرفته است.
حسین رونقی ملکی ۳۱ اردیبهشت امسال با عدم تمدید مرخصی استعلاجی اش به زندان بازگشت. اوطی دوران مرخصی هم تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. پیش از این در تماس با مدیرکل زندان های استان تهران درباره وضعیت جسمانی حسین رونقی سئوال کرده بودیم. آقای سلیمانی با وجود تاکید بر اینکه مسئولیت جان همه کسانیکه در زندان های تهران زندانی هستند با اوست اما از وضعیت حسین رونقی ابراز بی اطلاعی کرده بود.
تاسف خاتمی و هشدار خانواده های جانباختگان
سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران در پیامی خطاب به حسین رونقی ملکی، خواستار پایان یافتن اعتصاب غذای او شده است. او نوشته است: "بسیار متاسفم که هنوز سختگیریها و تنگناهایی که برای بسیاری از مردم وجود داشت، ادامه دارد. انتظار این بود که با تحول مبارکی که رخ داده است شاهد آزادی زندانیان و رفع محدودیتها باشیم. ولی اینک میبینیم هنوز خیلی از عزیزان در بند از حقوق قانونی که دارند محرومند".
خانواده های ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، علی حسن پور، میثم عبادی، شهرام فرج زاده، محمد کامرانی، مصطفی کریم بیگی، هدی صابر، کرامت الله زارعیان، ستار بهشتی، محمد مختاری و احمد نجاتی کارگر، جانباختگان وقایع بعد از انتخابات خرداد ۸۸ به اتفاق خانواده های سعید زینالی و اکبر محمدی هم در نامه ای خواستار پایان اعتصاب غذای حسین رونقی ملکی شده و نوشته اند: "از حسین عزیز عاجزانه درخواست می کنیم، به فکر مردم و کشوری باشد که همچنان به وجود او نیازمندند، می دانیم، میدانیم که ظلم و تعدی طرف مقابل و بی قانونی هایی که در حق تو وخانواده ات شده باعث قدم گذاردنت در این راه، با وجود بیماری و مصائب جسمی ات است؛ لکن باز هم تکرار می کنیم که تو و امثال تو تنها متعلق به خود و خانواده خود نیستید، شما سرمایه های این کشور هستید که می توانید با استعدادها و میهن پرستی خود سال ها برای این کشور و این مردم مثمرثمر باشید، به همین دلیل با تمام وجود از تو می خواهیم که به اعتصاب غذایت پایان دهی، فریاد اعتراضت به گوش هر آن کس که باید برسد رسیده است، بدان و مطمئن باش که در این راه تنها نیستی، ما تا آخرین نفس و تا رسیدن به همه خواسته هایمان در کنار یکدیگر خواهیم بود.."
اکبر محمدی از بازداشت شدگان کوی دانشگاه ۷۸ است که در زندان جان باخت. سعید زینالی هم از بازداشت شدگان وقایع کوی دانشگاه ۷۸ است که از ۱۴ سال پیش تاکنون خانواده اش هیچ اطلاعی از وضعیت و سرنوشت او ندارند.
این خانواده ها در نامه ای خطاب به مردم و همچنین مقامات نوشته اند: "به عنوان خانوادههایی که با وجود هزینه های سنگین جانی، همواره مقهور دستگاه قضا بوده ایم هشدار می دهیم که این روند در نهایت باید جایی به پایان برسد، شاید در پرتو توقف این روند بتوان امیدی به تظلم خواهی اینجانبان و سایر خانواده های دردآشنایی که عزیزانشان را از دست داده اند و بعضا اجازه ی برگزاری مراسم ترحیمی هم نداشته اند، و آنها که هنوز نشانی از مزارجگر گوشه هایشان ندارند و بردن نام خون فرزندان از دست رفته شان خط قرمز نظام عدالت محور شده است، داشت".
پیشتر ۱۵ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین هم در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه ا علام کرده بودند که شاهد مرگ تدریجی یکی از همبندیان خود هستند.
عبدالله مومنی، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، سیامک قادری، علیرضا رجایی، سیداحمد هاشمی، سعید مدنی، محسن میر دامادی، عبدالله مومنی، سید علیرضا بهشتی، قربان بهزادیاننژاد، عماد بهاور، محمد امین هادوی، مسعود پدرام، علی خدابخش و محمد حسن یوسفپور سیفی در این نامه نوشته بودند که چه بسا این هشدار نامه عنقریب به شهادت نامهای جدید تبدیل گردد. ما مصرانه درخواست میکنیم تا دیر نشده و انسانی قربانی بیتدبیریها و اهمالهای مسئولین دادستانی تهران نشده است اقدام کنید که ممکن است فردا خیلی دیر باشد.
اکنون بیش از ۱۲۰ فعال سیاسی و مدنی با امضای بیانیه ای اعلام کرده اند: عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان بیماری که نیاز مبرم به مراقبت های ویژه دارند و در غیر این صورت وضعیت جسمی آنان روز به روز به وخامت می گراید و حتی در برخی موارد فجایعی چون مرگ زندانی را به همراه دارد؛ با بسیاری از مفاد پیمان نامه های حقوق بشری در تضاد است. در این خصوص بایستی اشاره کرد که ماده ی ۲۲ کنوانسیون حقوق زندانیان بر لزوم انتقال زندانیان بیمار نیازمند به معالجات ویژه به موسسات تخصصی یا بیمارستان های غیرنظامی در خارج از زندان دلالت می کند. بیمارستان مورد اشاره باید تجهیزات لازم، تخت کافی، لوازم دارویی مناسب و پزشک متخصص و آموزش دیده برای مراقبت های پزشکی و درمانی از زندانی بیمار را داشته باشد. در این زمینه هم چنین ماده ی ۱۰۳ آئیننامه ی اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی جمهوری اسلامی نیز بیان میدارد که در موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه، بایستی با تایید بهداری زندان و اجازۀ رئیس مؤسسه یا زندان و موافقت قاضی ناظر باشد. اما این ماده که مربوط به قوانین داخلی نظام جمهوری اسلامی و زندان های کشور است، در بسیاری از موارد با مخالفت دادستانی و ماموران اطلاعاتی نقض می شود. باید متذکر بود بند ۳ ماده ۷ کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیر انسانی یا ترذیلی آمده است افرادی که به اتهام ارتکاب جرمی تحت تعقیب قرار میگیرند باید در کلیۀ مراحل دادرسی از رفتاری عادلانه برخوردار شوند اما زندانی نامبرده در هیچ یک از مراحل دادرسی از روند حقوقی عادلانه ای برخوردار نبوده است.
آنها نوشته اند: ما امضاء کنندگان این نامه که تلاش های حسین رونقی ملکی جهت گسترش جریان آزاد اطلاعات را مورد احترام می دانیم، ضمن اعلام حمایت از خواسته ها و مطالبات بر حق او اعلام می کنیم که مسؤولیت هرگونه پیامد جسمانی در خصوص وی، بر عهدهی مسؤولین جمهوری اسلامی، به ویژه شخص اول آن، آقای خامنه ای است زیرا که این سهل انگاریها و قانون شکنی ها در نهاد ها و مراجعی مانند قوۀ قضاییه صورت میگیرد که رؤسای آن طبق قانون اساسی منصوب ایشان هستند.
در این میان اما کسانی سکوت اختیار کرده اند که مسئولیت حقوقی و سیاسی هرگونه اتفاقی برای حسین رونقی ملکی با آنهاست؛ از مسئولان دستگاه قضایی و دادستانی تهران گرفته تا سازمان زندان ها و مسئولان زندان اوین. هیچ یک از آنان تاکنون در قبال وضعیت جسمانی این زندانی سیاسی اظهارنظری نکرده و واکنشی رسمی نسبت به خواسته های او و خانواده اش نشان نداده اند. حسن رونقی ملکی، برادر حسین رونقی ملکی به "روز" میگوید که مسئولان تاکنون با مرخصی استعلاجی برادرش جهت درمان مخالفت کرده و گفته اند خودشان وی را همراه با مامور به بیمارستان بقیه الله منتقل میکنند؛ مساله ای که با مخالفت حسین رونقی ملکی و خانواده اش مواجه شده است.
حسین رونقی ملکی از ۲۰ مرداد و زلیخا موسوی، مادر او از ۲۷ مرداد در اعتصاب غذا به سر می برند. خواسته آنها آزادی حسین به دلیل عدم توان تحمل کیفر و یا مرخصی استعلاجی جهت درمان است.
حسن رونقی ملکی، برادر این زندانی سیاسی در مصاحبه با "روز" توضیح میدهد: بعد از این همه پی گیری در نهایت گفتند خودمان حسین را با مامور به بیمارستان بقیه الله می فرستیم تا آنجا تحت درمان قرار بگیرد و سپس دوباره به زندان برمی گردانیم. اما حسین این مساله را نپذیرفت. پدر و مادرم هم قبول نمی کنند. به این دلیل که هر بار به بیمارستان بردند و تحت عمل جراحی قرار گرفت و مجدد به زندان بازگرداندند، شرایط اش بدتر از قبل شد. شما نگاه کنید حسین در این ۴ سال بارها به بیمارستان رفته و تحت عمل جراحی قرار گرفته و بعد به زندان بازگردانده شده. نه تنها درمان تاثیری نداشته بلکه شرایط زندان باعث شده هر بار وضعیت او بدتر از سابق شود. بار اول کلیه او ۲۰ درصد مشکل داشت بار دوم شده بود ۴۰ درصد و بار سوم ۵۰ درصد و.. تا جایی که یک کلیه اش کاملا از کار افتاد. خب اگر این نوع درمان پاسخ میداد که وضعیت حسین الان این نبود.
او می افزاید: حسین و پدر و مادرم خواستار مرخصی استعلاجی هستند. وقتی دوران نقاهت حسین در زندان طی می شود، وضعیت او می شود همین که می بینید؛ یک کلیه از دست رفته و کلیه دیگر که بار هر دو را به دوش میکشد و وضعیت خوبی ندارد. او خونریزی معده دارد، در اعتصاب غذا هم که هست. در کل وضعیت مساعدی ندارد. شرایط زندان، آب و هوای آنجا و وضعیت غذا و عدم بهداشت کافی و استرس ها و مسائلی که زندان تحمیل میکند اجازه نمیدهد درمان کامل شود یا تاثیرش را بر بدن بگذارد. باعث عود مجدد بیماری می شود و باز وضعیت همان است که بوده و حتی بدتر از سابق.
سئوال میکنم این مسائل را با مسئولان در میان گذاشته اید؟ چه پاسخی داده اند؟ میگوید: پدر و مادرم تهران بودند. الان که با شما صحبت میکنم در اتوبوس و در حال بازگشت به خانه هستند. آنها پیگیری کرده و همه مسائل را توضیح داده اند اما در نهایت پاسخی که گرفته اند این بوده که مرخصی نمی دهیم و خودمان با مامور به بقیه الله می بریم. حسین مخالف است، پدر و مادرم هم وقتی مخالفت میکنند به این معنی نیست که با درمان حسین مخالفت کنند، بلکه نمی خواهند با جان بچه شان بازی کنند. می گویند باز می برند زندان و باز وضعیت حسین بدتر می شود. خواسته زیادی هم ندارند می خواهند مرخصی استعلاجی بدهند.میگویند بگذارید خودمان درمان کنیم، بگذارید درمانش نهایی شود و بعد سالم او را باز تحویل شما میدهیم ببرید زندان.
حسن رونقی ملکی میگوید که وضعیت جسمی مادرش هم که در اعتصاب غذا به سر می برد مساعد نیست. او میگوید که روز گذشته مادرش برای ساعاتی در بیمارستان بستری شده بود ولی با این حال حاضر به شکستن اعتصاب غذای خود نیست.
زلیخا موسوی مادر حسین رونقی ملکی پیش در این در مصاحبه با "روز" گفته بود که قسم خورده است تا به حسین مرخصی نداده اند و دست او را نگرفته، اعتصاب اش را نشکند. او افزوده بود: حسین را آزاد کنند. این خواسته من است براساس قانون و گواهی پزشکی قانونی و توصیه پزشکان او باید آزاد شود. اگر آزاد نمیکنند مرخصی استعلاجی بدهند بیاید بیرون تا بتوانیم درمانش کنیم. بچه ام را سالم تحویل شان دادیم به این روزش آورده اند حالا بگذارند خودمان باز درمانش کنیم.
حسین رونقی ملکی همزمان با آغاز اعتصاب غذایش در نامه ای اعلام کرده بود: "من در اعتراض به بیتوجهی مسئولان به جان و سلامت انسانها، عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی بیمار، افزایش فشار بر خانوادهام، تبعیدهای خودسرانه و غیرقانونی زندانیان سیاسی بیگناه و قرار دادن اجباری آنها در شرایط غیرانسانی، بیخبری از برخی از زندانیان و همچنین در اعتراض به تداوم قانون ستیزیها و نارواییها اعتصاب غذا خواهم کرد هر چند این روش را نادرست و اشتباه میدانم و تبعات سنگینی برای من در پی خواهد داشت".
او دو روز پیش هم در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی که وب سایت کلمه منتشر کرده، خواستار رسیدگی به وضعیت نامساعد خود در زندان شده و اعلام کرده "مسئولیت هر اتفاقی برای سلامت و جان من و مادر رنج کشیدهام با مسئولان جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، بازجویان اطلاعات سپاه، قوه قضاییه، دادستانی تهران و سازمان زندان هاست چرا که پیش از این بارها از طریق نامه نگاری وضعیت موجود را گزارش کردهام و تاکنون با بیتوجهی کامل مسئولان مواجه شده است".
حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس جوان از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده. او ۲۲ آذر ۸۸ در خانه اش در شهرستان ملکان بازداشت شد. وکیلش او را از نابغه های ایران معرفی کرده که دارای توانایی های فراوان است و باید مورد احترام و توجه قرار گیرد نه اینکه زندانی شود. این زندانی سیاسی با نام بابک خرمدین معروف بوده است. او به گفته خانواده اش هنگامی که بازداشت شد در سلامت کامل بود اما طی ۴ سال گذشته، یعنی از زمان بازداشت تاکنون، ۷ بار تحت عمل جراحی کلیه قرار گرفته است.
حسین رونقی ملکی ۳۱ اردیبهشت امسال با عدم تمدید مرخصی استعلاجی اش به زندان بازگشت. اوطی دوران مرخصی هم تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. پیش از این در تماس با مدیرکل زندان های استان تهران درباره وضعیت جسمانی حسین رونقی سئوال کرده بودیم. آقای سلیمانی با وجود تاکید بر اینکه مسئولیت جان همه کسانیکه در زندان های تهران زندانی هستند با اوست اما از وضعیت حسین رونقی ابراز بی اطلاعی کرده بود.
تاسف خاتمی و هشدار خانواده های جانباختگان
سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران در پیامی خطاب به حسین رونقی ملکی، خواستار پایان یافتن اعتصاب غذای او شده است. او نوشته است: "بسیار متاسفم که هنوز سختگیریها و تنگناهایی که برای بسیاری از مردم وجود داشت، ادامه دارد. انتظار این بود که با تحول مبارکی که رخ داده است شاهد آزادی زندانیان و رفع محدودیتها باشیم. ولی اینک میبینیم هنوز خیلی از عزیزان در بند از حقوق قانونی که دارند محرومند".
خانواده های ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، علی حسن پور، میثم عبادی، شهرام فرج زاده، محمد کامرانی، مصطفی کریم بیگی، هدی صابر، کرامت الله زارعیان، ستار بهشتی، محمد مختاری و احمد نجاتی کارگر، جانباختگان وقایع بعد از انتخابات خرداد ۸۸ به اتفاق خانواده های سعید زینالی و اکبر محمدی هم در نامه ای خواستار پایان اعتصاب غذای حسین رونقی ملکی شده و نوشته اند: "از حسین عزیز عاجزانه درخواست می کنیم، به فکر مردم و کشوری باشد که همچنان به وجود او نیازمندند، می دانیم، میدانیم که ظلم و تعدی طرف مقابل و بی قانونی هایی که در حق تو وخانواده ات شده باعث قدم گذاردنت در این راه، با وجود بیماری و مصائب جسمی ات است؛ لکن باز هم تکرار می کنیم که تو و امثال تو تنها متعلق به خود و خانواده خود نیستید، شما سرمایه های این کشور هستید که می توانید با استعدادها و میهن پرستی خود سال ها برای این کشور و این مردم مثمرثمر باشید، به همین دلیل با تمام وجود از تو می خواهیم که به اعتصاب غذایت پایان دهی، فریاد اعتراضت به گوش هر آن کس که باید برسد رسیده است، بدان و مطمئن باش که در این راه تنها نیستی، ما تا آخرین نفس و تا رسیدن به همه خواسته هایمان در کنار یکدیگر خواهیم بود.."
اکبر محمدی از بازداشت شدگان کوی دانشگاه ۷۸ است که در زندان جان باخت. سعید زینالی هم از بازداشت شدگان وقایع کوی دانشگاه ۷۸ است که از ۱۴ سال پیش تاکنون خانواده اش هیچ اطلاعی از وضعیت و سرنوشت او ندارند.
این خانواده ها در نامه ای خطاب به مردم و همچنین مقامات نوشته اند: "به عنوان خانوادههایی که با وجود هزینه های سنگین جانی، همواره مقهور دستگاه قضا بوده ایم هشدار می دهیم که این روند در نهایت باید جایی به پایان برسد، شاید در پرتو توقف این روند بتوان امیدی به تظلم خواهی اینجانبان و سایر خانواده های دردآشنایی که عزیزانشان را از دست داده اند و بعضا اجازه ی برگزاری مراسم ترحیمی هم نداشته اند، و آنها که هنوز نشانی از مزارجگر گوشه هایشان ندارند و بردن نام خون فرزندان از دست رفته شان خط قرمز نظام عدالت محور شده است، داشت".
پیشتر ۱۵ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین هم در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه ا علام کرده بودند که شاهد مرگ تدریجی یکی از همبندیان خود هستند.
عبدالله مومنی، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، سیامک قادری، علیرضا رجایی، سیداحمد هاشمی، سعید مدنی، محسن میر دامادی، عبدالله مومنی، سید علیرضا بهشتی، قربان بهزادیاننژاد، عماد بهاور، محمد امین هادوی، مسعود پدرام، علی خدابخش و محمد حسن یوسفپور سیفی در این نامه نوشته بودند که چه بسا این هشدار نامه عنقریب به شهادت نامهای جدید تبدیل گردد. ما مصرانه درخواست میکنیم تا دیر نشده و انسانی قربانی بیتدبیریها و اهمالهای مسئولین دادستانی تهران نشده است اقدام کنید که ممکن است فردا خیلی دیر باشد.
اکنون بیش از ۱۲۰ فعال سیاسی و مدنی با امضای بیانیه ای اعلام کرده اند: عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان بیماری که نیاز مبرم به مراقبت های ویژه دارند و در غیر این صورت وضعیت جسمی آنان روز به روز به وخامت می گراید و حتی در برخی موارد فجایعی چون مرگ زندانی را به همراه دارد؛ با بسیاری از مفاد پیمان نامه های حقوق بشری در تضاد است. در این خصوص بایستی اشاره کرد که ماده ی ۲۲ کنوانسیون حقوق زندانیان بر لزوم انتقال زندانیان بیمار نیازمند به معالجات ویژه به موسسات تخصصی یا بیمارستان های غیرنظامی در خارج از زندان دلالت می کند. بیمارستان مورد اشاره باید تجهیزات لازم، تخت کافی، لوازم دارویی مناسب و پزشک متخصص و آموزش دیده برای مراقبت های پزشکی و درمانی از زندانی بیمار را داشته باشد. در این زمینه هم چنین ماده ی ۱۰۳ آئیننامه ی اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی جمهوری اسلامی نیز بیان میدارد که در موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه، بایستی با تایید بهداری زندان و اجازۀ رئیس مؤسسه یا زندان و موافقت قاضی ناظر باشد. اما این ماده که مربوط به قوانین داخلی نظام جمهوری اسلامی و زندان های کشور است، در بسیاری از موارد با مخالفت دادستانی و ماموران اطلاعاتی نقض می شود. باید متذکر بود بند ۳ ماده ۷ کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیر انسانی یا ترذیلی آمده است افرادی که به اتهام ارتکاب جرمی تحت تعقیب قرار میگیرند باید در کلیۀ مراحل دادرسی از رفتاری عادلانه برخوردار شوند اما زندانی نامبرده در هیچ یک از مراحل دادرسی از روند حقوقی عادلانه ای برخوردار نبوده است.
آنها نوشته اند: ما امضاء کنندگان این نامه که تلاش های حسین رونقی ملکی جهت گسترش جریان آزاد اطلاعات را مورد احترام می دانیم، ضمن اعلام حمایت از خواسته ها و مطالبات بر حق او اعلام می کنیم که مسؤولیت هرگونه پیامد جسمانی در خصوص وی، بر عهدهی مسؤولین جمهوری اسلامی، به ویژه شخص اول آن، آقای خامنه ای است زیرا که این سهل انگاریها و قانون شکنی ها در نهاد ها و مراجعی مانند قوۀ قضاییه صورت میگیرد که رؤسای آن طبق قانون اساسی منصوب ایشان هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر