۱۳۹۲ شهریور ۲۰, چهارشنبه

داستانِ عکس هایی که به دستان صاحبِ عکس رسید/مسیح علی نژاد

داستانِ عکس هایی که به دستان صاحبِ عکس رسید

من این مرد را از زمان مجلس می شناسم اش. زمانی که وقتی دانشجویان زندانی شدند رفت اوین و از نزدیک برای آزادی شان تلاش کرد و بعد دیگر برای دوره بعد خودش را کاندیدای انتخابات نکرد. محسن صفایی فراهانی بعدها در خرداد ۸۸ خودش زندانی شد و این تصاویر در خاطر بسیاری از ایرانیان مانده است. حاشیه نوشت همکار نازنینم علی عالی را بر این عکس هایی که امروز در حین مصاحبه به دست محسن صفایی فراهانی داده است را بخوانید:

آخر مصاحبه، عكسو نشونش دادم تا واكنشش رو ببينم.10دقيقه ميخكوب شد.اشك دور چشمانش حلقه زده بود.پرسيدم چرا؟گفت دقيقا اين صحنه ها را به ياد دارم. زماني بود كه ابطحي و عطريانفر در حال اعتراف بودند.گفت به هم ريختم.گفت شديدترين فشارها را در زندان تحمل كرده بود.گفت چه رفتاري با او شده بود...ميخكوب عكس شده بود، حتي سرش را هم بالا نياورد.برگه را نمي خواست بدهد.يه يادگاري روش نوشت:«دنيا مي گذرد، آنچه مي ماند صداقت و مرام است.دورويي ها رنگ مي بازد و اين تصاوير، حسرت من از دورويي آدم هايي است به خاطر... رنگ عوض مي كنند»| امضا: محسن صفايي فراهاني


هیچ نظری موجود نیست: