غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه در پنجاه و یکمین نشست خبری خود در پاسخ به سؤالی در مورد “شخصی به نام آرش صادقی” که در برخی منابع از مفقود شدن وی در زندان اوین خبر داده است، گفت: در تحقیقاتی که انجام دادهایم، مشخص شد شخصی به این نام در سال ۹۱ یا ۹۲ وارد زندان اوین نشده است، بلکه در سال ۸۹ یک نفر با این نام دستگیر و به یک سال زندان محکوم شده و دوران محکومیت وی نیز در سال ۹۰ به اتمام رسیده است.
وی در پایان با اشاره به پذیرش مسئولیت مرکز اطلاعرسانی قوه قضائیه از سوی پورمحمدی گفت: پورمحمدی مسئولیت رسانهای قوه را برعهده دارد و به قصد ساماندهی اوضاع اطلاعرسانی به قوه آمده است.
آرش صادقی دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی روز یازدهم خرداد ماه توسط ماموران زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفت و پس از آن اعلام اعتصاب غذا کرده بود. هومن موسوی در بیست و یکمین روز اعتصاب غذای آرش صادقی در گفتگو با صدای آمریکا گفت: بعد از اعتصاب غذا هیچ کس از او خبر ندارد، به خانواده او اجازه ملاقات ندادند. وکیل ایشان هم آقای طباطبایی هم با مسئولین زندان و دادسرا تماس گرفتند، ولی متأسفانه نه خبر از وضعیت آرش دادند نه ملاقات. ایشان درخواست کردند که تلفنی با آرش صحبت کنند که از زنده بودن او مطمئن شوند، ولی ….
آرش صادقی ، فعال دانشجویی و عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی نخستین بار در ۱۸ تیرماه سال ۱۳۸۸ در جریان اعتراضات انتخاباتی بازداشت شد و در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگهداری میشد.
وی پس از ۵۰ روز بازداشت با قرار کفالت آزاد شد، اما مجدد در ششم دیماه همان سال بازداشت و در فرودین سال ۱۳۸۹ با قرار وثیقه آزاد شد.
این زندانی سیاسی در دادگاه بدوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با حکم قاضی پیرعباس به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام و تبلیغ علیه نظام به ۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. حکم دادگاه بدوی در دادگاه تجدید نظر به پنج سال حبس تعزیری کاهش یافت.
آقای صادقی دوباره در ۲۵ دی ماه سال ۹۰ بازداشت شد و تاکنون در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگهداری میشود.
مادر آقای صادقی در جریان حمله ماموران برای بازداشت فرزندش دچار ایست قلبی شد و جان سپرد.
حسین صادقی، پدر آرش گفته بود: برای من دیگر هیچ چیزی باقی نمانده؛ هم همسرم به دلیل هجوم ماموران به خانه ام در اثر شوک از دستم رفت و هم آرش به دلیل فشارهای بعد از انتخابات دچار مشکلات زیادی شد که سلامتی اش را از دست داد، مسئولان قضایی هم به جای رسیدگی تهدید می کنند. من در گذشته اشتباه کردم که آرش را مقصر مرگ مادرش می دانستم و برای جبران این اشتباه می خواهم صدای مظلومیت آرش و همسرم باشم.
وی در پایان با اشاره به پذیرش مسئولیت مرکز اطلاعرسانی قوه قضائیه از سوی پورمحمدی گفت: پورمحمدی مسئولیت رسانهای قوه را برعهده دارد و به قصد ساماندهی اوضاع اطلاعرسانی به قوه آمده است.
آرش صادقی دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی روز یازدهم خرداد ماه توسط ماموران زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفت و پس از آن اعلام اعتصاب غذا کرده بود. هومن موسوی در بیست و یکمین روز اعتصاب غذای آرش صادقی در گفتگو با صدای آمریکا گفت: بعد از اعتصاب غذا هیچ کس از او خبر ندارد، به خانواده او اجازه ملاقات ندادند. وکیل ایشان هم آقای طباطبایی هم با مسئولین زندان و دادسرا تماس گرفتند، ولی متأسفانه نه خبر از وضعیت آرش دادند نه ملاقات. ایشان درخواست کردند که تلفنی با آرش صحبت کنند که از زنده بودن او مطمئن شوند، ولی ….
آرش صادقی ، فعال دانشجویی و عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی نخستین بار در ۱۸ تیرماه سال ۱۳۸۸ در جریان اعتراضات انتخاباتی بازداشت شد و در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگهداری میشد.
وی پس از ۵۰ روز بازداشت با قرار کفالت آزاد شد، اما مجدد در ششم دیماه همان سال بازداشت و در فرودین سال ۱۳۸۹ با قرار وثیقه آزاد شد.
این زندانی سیاسی در دادگاه بدوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با حکم قاضی پیرعباس به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام و تبلیغ علیه نظام به ۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. حکم دادگاه بدوی در دادگاه تجدید نظر به پنج سال حبس تعزیری کاهش یافت.
آقای صادقی دوباره در ۲۵ دی ماه سال ۹۰ بازداشت شد و تاکنون در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگهداری میشود.
مادر آقای صادقی در جریان حمله ماموران برای بازداشت فرزندش دچار ایست قلبی شد و جان سپرد.
حسین صادقی، پدر آرش گفته بود: برای من دیگر هیچ چیزی باقی نمانده؛ هم همسرم به دلیل هجوم ماموران به خانه ام در اثر شوک از دستم رفت و هم آرش به دلیل فشارهای بعد از انتخابات دچار مشکلات زیادی شد که سلامتی اش را از دست داد، مسئولان قضایی هم به جای رسیدگی تهدید می کنند. من در گذشته اشتباه کردم که آرش را مقصر مرگ مادرش می دانستم و برای جبران این اشتباه می خواهم صدای مظلومیت آرش و همسرم باشم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر