۱۳۹۲ مهر ۶, شنبه

پرتاب کفش بسوی اتومبیل روحانی در فرودگاه از طرف افراطی های تند رو


فرارو : مخالفان مذاکره با آمریکا در هنگام خروج روحانی از فرودگاه جلوی خودرو وی را گرفتند و با شعار مرگ بر آمریکا مانع از حرکت آن شدند، در این برخورد اعتراضی یکی از مخالفان کفش خود را به سمت خودروی رئیس جمهور پرتاب کرد.

به گزارش مهر، حسن روحانی پس از بازگشت از سفر نیویورک در فرودگاه مهرآباد تهران در محوطه بیرونی پاویون ریاست جمهوری با استقبال جمعی از جوانان حامی مواضع هیات ایرانی در نیویورک مواجه شد که برای ورود او حلقه انسانی تشکیل دادند و گوسفند قربانی کردند.

روحانی در پاسخ به ابراز احساسات و شعار های حامیان خود با تکان دادن دست و از پنجره باز خودرو از آنان تشکر کرد که هوادارن به شعار روحانی روحانی تشکر تشکر و صل علی محمد بوی بهشتی آمد از اوحمایت کردند.

روحانی پس از گذشتن از حلقه هوارادان در حالی که مخالفان وی در حال اقامه نماز بودند قصد عبور از مسیر کنار آنان را داشت که ناگهان مخالفان با ایستادن جلوی ماشین وی مانع از حرکت شدند و شعار مرگ بر آمریکا سر دادند.

در این هنگام یکی از مخالفان کفش خود را به سمت خودرو روحانی پرتاب کرد که به کسی اصابت نکرد.

بر اساس این گزارش در حالی که مخالفان مانع عبور ماشین روحانی شدند نیروی انتظامی تلاش کرد راه را برای عبور وی باز کند و در این میان چندین نفر جلوی ماشین به زمین خوردند که با هدایت نیروی انتظامی و توقف ماشین رئیس جمهور حادثه ای پیش نیامد.

در پایان ماشین رئیس جمهور به همراه تیم همراهان و حراست از فرودگاه خارج شدند. پیش از ظهر امروز حدود 100 نفر از مخالفان مواضع و مذاکرات روحانی از بسیج دانشجویی در فرودگاه مهرآباد تهران حضور یافته بودند. تجمع حامیان مواضع روحانی نیز از همین تعداد جوان و دانشجو در فرودگاه تشکیل شده بود.

درخواست حكم جلب و دستگیری سعید مرتضوی عامل جنایات کهریزک

یك وكیل دادگستری گفت: درخواست حكم جلب و دستگیری سعید مرتضوی به دادگاه تقدیم شد اما صدور آن به آینده موكول شد.

شیخ محمود عطار در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا بیان كرد: امروز به همراه وكیل خود ترك همدانی به شعبه 15 دادسرای ویژه كاركنان دولت مراجعه كردیم و طی لایحه ای درخواست جلب و دستگیری سعید مرتضوی را تقدیم دادگاه كردیم.

وی توضیح داد: بازپرس پرونده درخواست ما را ضمیمه پرونده نمود و صدور دستور را با آینده موكول كرد.

عطار ادامه داد: هفته گذشته جعفری بازپرس شعبه 15دادسرای ویژه كاركنان دولت گفتند كه مرتضوی چهارشنبه در دادگاه حاضر می شود اما با تماس تلفنی با خبر شدیم كه چنین اتفاقی رخ نداده است

در سفر روحانی به نیویورک وضعیت حقوق بشر وزندانیان سیاسی مسکوت ماند.

در نشست رسانه‌ای حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران در نیویورک بیش از هر چیز از رابطه ایران و آمریکا و مذاکرات هسته‌ای پرسیده شد و هیچ سئوالی در مورد وضعیت حقوق بشر و زندانیان سیاسی ایران مطرح نشد.

رئیس‌جمهور ایران در نشست رسانه‌ای خود که شامگاه امروز، جمعه پنجم مهرماه (۲۷ سپتامبر)، برگزار گردید گفت لحن باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا و مقام‌های بلندپایه کشورهای غربی در مورد ایران تغییر کرده است.

وی در مورد مذاکره ایران و آمریکا که احتمال می‌رفت در سفر نیویورک روحانی برگزار شود گفت برای دیدار با اوباما برنامه‌ریزی شده بود و ایران نیز با این دیدار مشکلی نداشت اما روابط دو کشور پیچیدگی‌های تاریخی‌ای دارد که مانع از چنین ملاقاتی شد.

در تمام طول نشست رسانه‌ای حسن روحانی هیچ خبرنگاری از وضعیت حقوق بشر در ایران سئوال نکرد

با این حال رئیس‌جمهور ایران تأکید کرد که “فضا کاملا متفاوت است” و هدف دولت وی حل مشکلات و ایجاد اعتماد گام به گام میان ملت و دولت دو کشور است.

روحانی بار دیگر در نشست مطبوعاتی خود اعلام کرد که در مورد مسائل خارجی ایران، دولت وی “اختیارات کامل” دارد و بدون این اختیارات دولت نمی‌تواند به مذاکره در این امور بپردازد.

وی از اعتمادسازی بیشتر ایران در مذاکرات هسته‌ای سخن گفت و افزود ایران از سال‌ها پیش گفته است که نمی‌خواهد سلاح هسته‌ای تولید کند.

روحانی همچنین اعلام کرد که طرح پیشنهادی ایران برای پیشبرد مذاکرات هسته‌ای در دور بعدی مذاکرات ایران و کشورهای گروه ۱+۵ در ژنو ارائه خواهد شد.

بخش دیگری از سخنان حسن روحانی به وضعیت سوریه مربوط می‌شد که در آن برای نخستین بار یک مقام بلندپایه ایرانی مخالفان حکومت بشار اسد را به دو دسته “معارضان” و “تروریست‌ها” تقسیم کرد.

برای نخستین بار یک مقام بلندپایه ایرانی مخالفان حکومت بشار اسد را به دو دسته “معارضان” و “تروریست‌ها” تقسیم کرد

روحانی گفت سیاست ایران در قبال سوریه حمایت از گفت‌وگو و مذاکره حکومت اسد با “معارضان” و طرد “تروریست‌ها” است و کشورهای دیگر نیز باید از حمایت “تروریست‌ها” دست بردارند.

رئیس‌جمهور ایران گفت سیاست منطقه‌ای ایران دوستی با همه کشورهاست و جمهوری اسلامی حاضر است در هر کنفرانسی بدون هیچ پیش‌شرطی شرکت کند.

در تمام طول نشست رسانه‌ای حسن روحانی هیچ خبرنگاری از وضعیت حقوق بشر در ایران سئوال نکرد.

این در حالی است که در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، دورانی که مناقشات هسته‌ای ایران و کشورهای غربی شدت گرفته بود، در هر سفر وی به نیویورک خبرنگاران از جنبه‌های مختلف نقض حقوق بشر در ایران از او می‌پرسیدند.

در طول سفر اخیر حسن روحانی به نیویورک تنها روز گذشته، پنج‌شنبه چهارم مهرماه (۲۶ سپتامبر) بود که روحانی در جمع شورای روابط خارجی آمریکا و نهاد غیردولتی انجمن آسیا در نیویورک گفت‌: “”””””ما می‌خواهیم، زندان‌های خالی داشته باشیم.”

وی با بیان این‌که در هفته‌های اخیر “اقدامات خوب و مثبتی” در جهت آزادی زندانیان سیاسی صورت گرفته است، گفت امیدوار است این روند ادامه یابد.

نظامیان و منصوبان رهبری از مذاکرات روحانی رضایت داشتند.

یک روز پس از سخنرانی رییس جمهور ایالات متحده و همچنین حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل; تعدادی از فرماندهان نظامی به استقبال مذاکره با امریکا رفته،و در این میان برخی اظهارات اوباما را نشانه عقب نشینی ایالات متحده در قبال ایران، و بعضی دیگر اظهارات حسن روحانی را نشانه عقلانیت روحانیت شیعه دانسته اند. یکی از فرماندهان نظامی نیز حضور رییس دولت جمهوری اسلامی در نیویورک را نشانه اقتدار نظام خوانده است.

در این ارتباط سرلشگر پاسدار رحیم صفوی با اشاره به اظهارات رییس جمهوری ایالات متحده درباره ارتباط با جمهوری اسلامی گفت: "به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها به این حقیقت که ایران، یک کشور قدرتمند و باثبات در منطقه است که از روش منطقی و هوشمندانه در برخورد با دشمنانش پیروی می‌کند، پی‌برده‌اند. آمریکایی‌ها به طور محسوس یک نوع نرمش و عقب‌نشینی را در مقابل ایران انتخاب کرده‌اند."

دستیار و مشاور رهبرجمهوری اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران اضافه کرد: "برای اولین بار آقای اوباما به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد که ما خواستار تغییر رژیم در ایران نیستیم و یا به حق مردم ایران برای دستیابی به انرژی هسته‌ای صلح‌جویانه احترام می‌گذاریم و این موضوع، حق ایران را تثبیت کرد."

فرمانده سابق سپاه پاسداران همچنین تاکید کرد: "البته سخنان اوباما مواضع منفی هم داشت مثل اینکه گفت شرایط موجود فقط به انزوای عمیق‌تر ایران می‌افزاید و یا اینکه ایران باید راه دیگری برای منطقه و جهان انتخاب کند. این حرفها، صحبت‌های گزنده‌‌ای بود."

این مقام ارشد نظامی ـ امنیتی جمهوری اسلامی سپس به تمجید از حسن روحانی پرداخته وافزوده است: "جناب آقای حجت‌الاسلام دکتر روحانی هم در سخنرانی بسیار هوشمندانه‌ خود، هم علیه خشونت و افراطی‌گری و هم در رابطه با خطوط قرمز ایران برای دسترسی به انرژی هسته‌ای به خوبی از حقوق ایران دفاع کرد."

وی در عین حال گفت: "آمریکایی‌ها هم‌اکنون به این نتیجه رسیده‌‌اند که نمی‌توانند با ایران قدرتمند دست و پنجه نرم کنند. البته ایران نیز در موضع طلبکارانه از آمریکا باقی خواهد ماند؛ چون واقعیت این است که ایران طلبکاری‌های زیادی از آمریکایی‌ها دارد."

رحیم صفوی در بخش دیگری از اظهارات خود به هدف اصلی حمایت کنونی فرماندهان نظامی از شعار "تعامل سازنده" حسن روحانی هم به طور تلویحی اشاره کرده و گفته است: "ما امیدواریم جناب آقای حجت‌الاسلام دکتر روحانی و دولت ایشان در دیپلماسی خارجی بتواند از حقوق ملت ایران، چه حقوق هسته‌ای و چه رفع تحریم‌ها به خوبی عمل کنند.نباید به آمریکایی‌ها خوش‌بین بود و باید عمل آنها را دید، اگر آنها تحریم‌ها را آرام آرام برداشتند و یک اعتماد متقابل ایجاد شد، می‌توان امیدوار بود."

این مقام ارشد نظامی و دستیار آیت الله خامنه ای دیدار وزرای خارجه جمهوری اسلامی و ایالات متحده را بلامانع دانسته و برای نخستین بار بدون تقبیح مذاکره با امریکا تاکید کرده است که "دکتر روحانی می‌تواند در این عرصه دیپلماسی خوب عمل کند و جناب آقای ظریف نیز به عنوان وزیر خارجه‌، فردی هوشمند و قابل اعتماد است که ادبیات آمریکایی‌ها را بخوبی می‌شناسد و می‌تواند مواضع خوبی در مقابل آقای جان کری (وزیر خارجه آمریکا) بگیرد."

همزمان با این اظهارات رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشور نیزبه تعریف و تمجید از حسن روحانی و سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل پرداخت.

حسن فیروزآبادی در این باره گفت: "یک بار دیگر عقلانیت روحانیت شیعه در چهره رئیس جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد درخشید و در چارچوب و در کلام نغز رهبر انقلاب، عزت، حکمت و مصلحت را در جهان به کرسی نشاند. آقای رئیس‌جمهور، مواضع صریح و انقلابی و حق‌طلبانه و مستحکم ملت ایران را به جهانیان نشان داد. "

وی همچنین تاکید کرد: "سخنان مقام محترم ریاست جمهوری یک پیام داخلی هم داشت، آنجا که گفت "مخالف را نه تنها باید تحمل کرد که باید با او کار کرد، آقای روحانی با این حکمت سیاسی شعارهای اصلاح‌طلبان را پشت سر گذاشت و راهی نو برای همبستگی، نشاط و مشارکت ملی گشود."

البته رییس ستاد کل نیروهای مسلح که مهدی کروبی کاندیدای اصلاح طلب و معترض در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۴ و ۱۳۸۸) او را "رییس ستاد نظامیان دخالت کننده در انتخابات" خوانده بود هیچ توضیحی در این باره و ربط عدم تحمل مخالف به اصلاح طلبان ارایه نکرده است.

در دیگر سو اما سرتیپ پاسدار حسینعلی یوسفعلی زاده، فرمانده سپاه استان خراسان شمالی هم به تمجید از روحانی پرداخته و مدعی شده که "صحبت کردن نظام جمهوری اسلامی و حضور رییس‌جمهور کشور ما در آمریکا نشانه اقتدار نظام جمهوری اسلامی و یک استراژی کاملا جدی است، به معنای اینکه ما همچنان از حق، منافع و مصالح خود دفاع می‌کنیم و بنا نیست سر خم کنیم، بلکه بناست نقش خود را ایفا کنیم."

سرتیپ پاسدار حسین دهقان وزیر دفاع جمهوری اسلامی به طور تلویحی از رضایت آیت الله خامنه ای برای مذاکره با ایالات متحده خبرداده و اعلام کرده: "ملت ما امروز در سطحی از اقتدار قرار دارد که می‌تواند با رهبری‌های حکیمانه و مدبرانه مقام معظم رهبری با اعتماد کامل وارد مذاکره شده و در هر چالشی از خود دفاع کند.

او البته این را هم خاطرنشان کرد که "مذاکره به خاطر مذاکره در این مقطع زمانی برای ما موضوعیت ندارد. نظام سلطه و در رأس آن آمریکا باید حقوق ملت ایران را در قالب پروتکل‌ها و موافقتنامه‌های بین‌المللی به رسمیت شناخته و در فضایی برابر، بدون هر نوع تحمیل و به دور از سوء تفاهم‌هایی که نظام صهیونیستی برای آنها ایجاد می‌کند، وارد مذاکره شود که در این صورت ما هم آماده شفاف‌سازی هستیم".

استقبال نظامیان از ارتباط با ایالات متحده و نشستن پای میز مذاکره درحالی است که تا پیش از اظهارات روز سه شنبه باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل،برخی فرماندهان نظامی از بدبینی به امریکایی ها سخن گفته و از شیوه ای که حسن روحانی برای تعامل و مذاکره با غرب در پیش گرفته است انتقاد کرده بودند.

آنها تا پیش از پیروزی حسن روحانی در انتخابات او و نزدیکانش رابه "واداده گی در برابر غرب" متهم و او را فردی سازشکار با دشمنان جمهوری اسلامی معرفی می کردند.

حسن روحانی کاندیدای پیروز یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یکی از محوری ترین برنامه های خود را پیش از پیروزی، تعامل با دنیا و تنش زدایی در این عرصه اعلام کرده بود.

از جمله وی پیش از انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرده بود که "ما برای اینکه به اهداف ملی دست پیدا کنیم و برای اینکه کشور را از تحریم ظالمانه نجات دهیم و برای اینکه روابطمان را با دنیا براساس تعامل سازنده بنیانگذاری کنیم در این عرصه ورود کرده‌ایم."

برخی ناظران معتقدند دلیل اصلی رضایت رهبر جمهوری اسلامی و همچنین استقبال فرماندهان نظامی از مذاکره مستقیم با ایالات متحده بر سر مناقشه ی هسته ای در پی گسترش تحریم ها و تاثیر گذاری آن بر اقتصاد کشورست. چرا که رهبر جمهوری اسلامی در دوسال گذشته تحریم های بین المللی را "میدانی شوق آفرین" خوانده بود اما از شروع سال جاری و با بحرانی شدن شرایط کشور در سخنرانی خود در شهر مشهد از اثر گذاری تحریم ها خبرداد.

او گفته بود: "البته من اين را بگويم ــ اين را يك بار ديگر هم چند ماه قبل از اين گفتم ــ كه آمريكائی‌ها اظهار خوشحالی كردند و گفتند كه فلانی اعتراف كرد كه تحريمها اثر گذاشته. بله، تحريمها بی‌اثر نبود؛ ميخواهند خوشحالی كنند، بكنند. تحريمها بالاخره اثر گذاشت."

این درحالی بود که کمی پیش از این او و همچنین منصوبانش در سپاه پاسداران، از جمله رییس سابق اداره سیاسی سپاه با اعلام ایستادگی در برابر مشکلات و شعارهای نظیر اقتصاد مقاومتی، گفته بودند که "هر ملتي كه مي خواهد پيشرفت كند، بايد هزينه هاي آن را نيز بپردازد. رفتن موضوع هسته اي به شوراي امنيت و فشارهاي اقتصادي بر ملت ايران، هزينه هاي اين پيشرفت است."

روسای جمهوری آمریکا و ایران روز جمعه پس از35 سال تلفنی گفتگو کردند.

روسای جمهوری آمریکا و ایران روز جمعه در پایان سفر حسن روحانی به نیویورک صحبت کردند.

باراک اوباما بعدازظهر جمعه در یک کنفرانس خبری در واشنگتن از این مکالمه بی سابقه خبر داد.

به گفته مقام های آمریکایی این مکالمه در ساعت دو و نیم بعد از ظهر روز جمعه و به مدت ۱۵ دقیقه صورت گرفته است.

به گفته آقای اوباما، او پس از گفت و گو با همتای ایرانی خود به این نتیجه رسیده است که دو کشور می توانند به یک توافق جامع برای پایان دادن به مناقشه هسته ای دست پیدا کنند.

آقای اوباما گفت راه رسیدن به توافق با ایران دشوار است ولی با به روی کار آمدن دولت جدید در این کشور یک فرصت استثنایی برای پیش بردن گفت و گوها پدید آمده است.

حسن روحانی در حال ترک نیویورک؛ او این عکس را در توییتر منتشر کرده است

به گفته یک مقام آمریکایی که خواسته نامش فاش نشود، آقای روحانی پیش از ترک نیویورک خواستار گفت و گوی تلفنی با آقای اوباما شده بود.

آقای روحانی هم با انتشار پیام هایی در شبکه اجتماعی توییتر بخش هایی از مکالمه خود با باراک اوباما را نقل کرده است.

به نوشته آقای روحانی او به باراک اوباما گفته است که با عزم سیاسی می توان به سرعت به اختلافات بر سر برنامه اتمی ایران پایان داد.

آقای روحانی همچنین به باراک اوباما گفته است که به تعامل با اعضای گروه ۱+۵، به خصوص ایالات متحده در هفته ها و ماه های آینده امیدوار است.

آقای روحانی نوشت در پایان مکالمه او برای آقای اوباما آرزو کرده که روز خوبی داشته باشد و رئیس جمهوری آمریکا هم به فارسی گفته است: خداحافظ.

حسن روحانی در توییتی که بعدا حذف شد، نوشت که آقای اوباما برای او آرزوی سفری خوش داشته و بابت ترافیک سنگین نیویورک عذرخواهی کرده است.

این نخستین تماس روسای جمهوری ایران و آمریکا در سه دهه گذشته است.

به گفته یک مقام ارشد دولت آمریکا بخش عمده ای از گفت و گوی تلفنی باراک اوباما و حسن روحانی به مناقشه هسته ای ایران با غرب اختصاص داشت ولی آقای اوباما درباره وضع زندانیان آمریکایی در ایران هم ابراز نگرانی کرده است.

وزرای خارجه ایران و آمریکا نیز روز پنجشنبه در حاشیه مذاکرات جمهوری اسلامی و گروه ۱+۵ در نیویورک با هم دیدار داشتند و برای ادامه مذاکرات اتمی در ژنو در ماه آینده توافق کردند.
مکالمه تاریخی

تصویر منتشر شده به وسیله کاخ سفید از لحظه مکالمه باراک اوباما با حسن روحانی

باراک اوباما و حسن روحانی ارشدترین مقام های آمریکایی و ایرانی هستند که از زمان تصرف سفارت ایالات متحده در تهران به وسیله "دانشجویان پیرو خط امام" با یکدیگر گفت و گو کرده اند.

حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در کنفرانس مطبوعاتی که صبح جمعه داشت با استقبال از "تغییر لحن" مقام های غربی، به خصوص رئیس جمهوری ایالات متحده گفت برنامه‌ریزی‌هایی برای دیدار او و باراک اوباما انجام شده بود اما این دیدار با توجه به دهه‌ها تنش میان دو کشور پیچیدگی‌هایی داشت که مانع از انجام آن شد.

روسای جمهوری ایران و آمریکا سه شنبه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کردند و برخلاف پیشبینی های صورت گرفته این دو با هم رو در رو نشدند.

به گفته یک مقام آمریکایی تماس تلفنی روسای جمهوری ایران و آمریکا با ابتکار عمل آقای روحانی صورت گرفته است.

اما خبرگزاری رویترز به نقل از یکی از نزدیکان آقای روحانی گزارش کرده که تماس آقای اوباما برای رئیس جمهوری ایران غیرمنتظره بوده است.

به گفته آقای اوباما، او و حسن روحانی توافق کردند که به وزرای خارجه خود ماموریت دهند تا برای رسیدن به یک توافق تلاش کنند.

آقای اوباما که در کاخ سفید صحبت می کرد، گفت: "در حالی که مطمئنا موانع مهمی بر سر راه پیشرفت (گفت و گوها) وجود دارد و موفقیت آن به هیچ وجهی تضمین نشده است، من بر این باورم که می توانیم به یک راه حل جامع دست پیدا کنیم."

بعضی از نقل قول های آقای روحانی از همتای آمریکایی خود از توییتر حذف شدند

آقای اوباما همچنین گفت: "ما متوجه چالش های پیش رو هستیم، همین واقعیت که این اولین تماس میان رؤسای جمهور آمریکا و ایران از سال ۱۹۷۹ بود نشان دهنده بی اعتمادی عمیق میان دو کشور است اما همزمان چشم انداز حرکت به آن سوی این تاریخ دشوار را به ما نشان می دهد."

آقای اوباما تاکید کرد که حل مساله مربوط به برنامه اتمی ایران همچنین می تواند کمک زیادی به باز کردن فصلی تازه در روابط دو کشور براساس تامین منافع و احترام متقابل کند.

حسن روحانی هم در توییتر نوشته که دو طرف توافق کردند برای حل و فصل دیگر موضوع ها از جمله مسائل منطقه ای زمینه سازی کنند.
دیپلماسی توییتری

خبر گفت‌و‌گوی تلفنی روسای جمهوری ایران و آمریکا پیش از آن که به وسیله آقای اوباما اعلام شود، به وسیله آقای روحانی در شبکه اجتماعی توییتر منتشر شد.

حساب کاربری آقای روحانی علاوه بر انتشار بخش هایی از گفت و گوی دو رئیس جمهور، یکی از پیام های حساب کاربری وزارت امور خارجه آمریکا را منتشر (ری توییت) کرد.

این پیام به نقل از جان کری مکالمه تلفنی دو رئیس جمهور را تاریخی خوانده و با اشاره به دیدار وزرای خارجه آمریکا و ایران، قدم های اولیه در برقراری گفت و گو بین دو کشور را خوب توصیف کرده است.

همزمان، حساب کاربری کاخ سفید در توییتر تصویر آقای روحانی در هواپیمای عازم ایران را که پیش تر به وسیله او در این شبکه اجتماعی منتشر شده بود، بازنشر کرده است.
'اطلاع‌رسانی به اسرائیل'

کاخ سفید دولت اسرائیل را از مکالمه باراک اوباما و حسن روحانی مطلع کرده است.

به گفته یک مقام آمریکایی که از او نام برده نشده، دولت آمریکا گفته است که دولت اسرائیل حق دارد به وعده های ایران برای حل و فصل نگرانی های بین المللی از برنامه اتمی خود بدبین باشد و ایالات متحده قصد دارد اسرائیل را در جریان تماس های آتی خود با ایران بگذارد.

بنیامین نتانیاهو دوشنبه آینده در واشنگتن با باراک اوباما دیدار می کند.

۱۳۹۲ مهر ۵, جمعه

صدیقی :رای مردم مشروعیت‌ساز نیست/ اسلام با لیبرال دموکراسی مخالف است

به گزارش خبرنگار «نسیم»، محورهای سخنان امام جمعه موقت تهران، صدیقی که صبح دیروز در همایش "پاسداران تشیع" در نیشابور بیان شده به شرح زیر است:
-دفاع مقدس دوره عرفان، عشق، ولایت‌مداری محض و یادآور کربلا بود.

-دفاع مقدس برای ما قرن‌ها ذخیره و سرمایه علمی و معنوی به‌جا گذاشت.

-تمام دستاوردهای امروز در مسائل هسته‌ای، هواوفضا و علوم پزشکی نتیجه هشت سال دفاع مقدس است.

-باید ریشه‌های احتیاج را در کشور از بین ببریم و بهترین راه گسترش تولید در کشور است.

-ما باید به دنبال کشوری خودکفا درمسائل علمی، اقتصادی و کشاورزی باشیم ولی این خودکفایی باید در کنار اهمیت دادن به اخلاقیات در جامعه باشد.

-دانشگاه‌های ما مواد درسی خود را از غرب گرفته‌اند لذا باید تلاش کنیم دانشگاه‌ها را به معنی واقعی اسلامی کنیم.

-دروس سیاسی دانشگاه‌ها اعتقادات لیبرال دموکراسی را به جوانان ما آموزش می‌دهند که با اسلام مخالف است.

-بزرگترین ظلم به اسلام این است که آن را غیر سیاسی بدانیم.

-آرا مردم زمینه‌ساز است ولی مشروعیت ساز نیست و اگر تمام دنیا از یزید هم حمایت می‌کرد باز هم حق با امام حسین بود و امثال این امر در حال حاضر نیز جریان دارد.

نقدی بر اکبر گنجی پیرامون تحریف الفاظ سکولاریسم و لیبرالیسم

خبرنامه گویا
آقای گنجی، منظور شما از این‌که به‌جا و بی‌جا در هر فرصتی که به‌دست می‌آورید صفت “سکولار” را به نام بشار اسد می‌چسبانید چیست؟… ممکن است که یک حکومت دیکتاتوری، لائیک و سکولار هم باشد اما دیکتاتوری در این‌گونه حکومت‌ها نتیجه و حاصل و تابع “سکولاریسم” آن‌ها نیست اما با قاطعیت می‌توان گفت که دلیل سرکوب و اختناق و تبعیض در یک حکومت دینی حاصل و تابع و نتیجه‌ی دینی بودن حکومت است
اکبر گنجی مقاله‌ای نوشته است در رد فرضیۀ کابرد سلاح شیمیایی به وسیله بشار الاسد در سوریه.
من به مطالب او در این زمینه کاری ندارم اما یک نکته مثل همیشه در نوشته‌های ایشان جلب توجه می‌کند و آن هم کاربرد نا‌به جا و ناشیانۀ صفت سکولار و واژۀ سکولاریسم پشت نام رهبران نظام‌های دیکتاتور و فاسد جهان است.

در این مقاله هم طی موارد متعددی جناب گنجی واژه سکولار را به اسم دیکتاتورعلوی سوری پیوند زده و از «رژیم سکولار بشار اسد» نام برده است.

از آنجا که نمی‌شود و نمی باید در برابر این گونه مغلطه‌ها ـ که معمولا با هدف تخریب و آلودن مفاهیم فکری پی گیری می شوند ـ سکوت اختیار کرد ، ونیز نمی توان ازکنار کوشش های غرض آلودی که قصدشان آلودن برخی از مهم ترین مفاهیم اجتماعی و سیاسی ست گذشت واز آن جمله نمی توان بدل شدن مفهوم سکولاریسم را به یک دشنام و به یک مارک غرض ورزانۀ سیاسی دید و دَم بر نیاورد، یادداشت زیر را در نقد چنین مغلطه ها و چنین تحریف هایی نوشته ام که متأسفانه چندی ست که دروجود کوششگرانی مثل اکبر گنجی به یک اعتیاد نسبتاً علاج ناپذیر بدل شده است .

این یادداشت ها نخستین بار در حاشیۀ مطلب ایشان درسایت گویا ، نوشته و سپس با تفصیل بیشتری به مقاله ای تبدیل شد که هم اکنون که پیش روی شماست :

آقای گنجی:
باتوجه به اینکه بشار الاسد علوی نورچشم نظام خمینیستی بوده و هست و از آنجا که رهبر نظام اسلامی و تکیه گاه اصلی استبداد دینی او یعنی مجلس خبرگان رهبری سالهاست که همۀ سرمایه سیاسی و «معنوی» و مالی و نظامی ی حکومت امام زمانی ولابت فقیه را حرج او و خرج حفظ حکومت جنایتبار او کرده و می‌کنند تا آنجا که برخی از مقامات بلند پایه امنیتی و نظامی حکومت ولایت فقیه سوریه را استان سی و پنجم جمهوری اسلامی می نامند، ( لزومی با یادآوری مخارج هنگفتی نیست که بیش از سه دهۀ تمام به وسیله ملاهای حاکم بر ایران از کیسه ناداری مردم فقیر و محروم ایران سخاوتمندانه به پای اسدیسم سوری [پدر و پسر] و حزب الله لبنان ریخته می شود !) باری با توجه به موارد یاد شده، سئوال من این است که : منظور شما از اینکه به جا و بی‌جا در هرفرصتی که به دست می‌آورید صفت «سکولار» را به نام بشار اسد می‌چسبانید چیست؟

آیا جز آن است که می‌خواهید نشان دهید که با تمام وجود از دست یابی ملت ایران به یک حکومت انسانی و شرافتمندانه بیزار و متنفرید؟ و دوست ندارید که ایرانیان نیز مثل سایر ملل متمدن جهان مدرن ، صاحب دولت و حکومتی باشند که در آن همه باشندگان این کشور بیرون از اعتقادات دینی شان و بیرون از مرام و مسلک و باورهای فلسفی یا سیاسی یا اعتقادی شان شهروندان آزاد کشور شناخته شوند و فارغ از آنکه شیعه‌اند یا سنی‌اند یا درویش‌اند یا مسیحی‌اند یا یهودی‌اند یا بهایی‌اند یا بی‌دینند یا خداناشناسند ، در برابر قانون از حقوق مساوی برخوردار باشند ؟

و آیا جز این است که با همۀ دعوی هایی که داشته اید و دارید می‌خواهید نشان دهید که هنوز هم یک پاسدار حکومت دینی هستید و همچنان برای حکومتی دلتان می‌تپد که مشتی ملا ی حوزوی و روضه خوان شیعی زیر نام دین و به دعوی نمایندگی از سوی خدا و پیغمبر و امام زمان بر ایرانیان مسلط کرده‌اند و با تکیه بر بیداد بی سابقه و در سایه قبیح ترین نوع سرکوب سیاسی و به یمن رواج فریب و جهل و جنون، سی و چهار سال است که پوست از سر ملت ایران کنده‌اند؟

علت آنکه مدام لفظ سکولار را به نام متحد اصلی حکومت خمینیستی ملا‌ها یعنی بشار الاسد سوری می‌چسبانید درچیست؟

آیا می‌خواهید ضمن پیوند صفت سکولار به بشار الاسد (که گاهی هم همین عنوان را به هیتلر و استالین و موسولینی اهدا می کنید) آزادی را و حقوق بنیادی انسان‌های آزاد را ـ که تنها در یک حکومت سکولار و تنها در کشور‌هایی که لائیسیته را به عنوان اصل بنیادین حکومت دموکراتیک پذیرفته اندـ دست یافتنی ست ، لوث و بی حرمت کنید؟

آیا نهادن واژه «سکولاریسم» در کنار نام دیکتاتور تبهکاری که ملت خودش را ده هزار ده هزار می‌کشد، به معنای آن نیست که مقصود اصلی شما بی اعتبار کردن مفهوم سکولاریسم است؟

آیا به سبک برخی رهبران حزب توده که با تکیه بر تئوری پردازی‌های کیانوری پس از انقلاب مفهوم «لیبرال» و لیبرالیسم را بدل به بک فحش و ناسزای سیاسی کرده بودند تا از این طریق دشمنان «خط امام » را از میدان به در کنند، شما هم قصد دارید تا مفهوم «سکولاریسم» را که حاوی یک ارزش والای انسانی و اجتماعی و سیاسی و فلسفی و از مهم ترین و ارجمند ترین دستآورد های مدرنیته است، مرادف با اسدیسم و هیتلریسم و استالینیسم جا بزنید و با چنین تمهیداتی این مفهوم ارجمند را تبدیل به یک مارک سیاسی کنید تا به کار حکومت آخوند‌ها بخورد و برای بریدن صدای آزادیخواهان به کار برود؟

آیا می‌خواهید مفهوم سکولاریسم را به یک ضد ارزش بدل کنید؟

آیا به راستی تصور نمی کنید که با این گونه تکه پرانی‌های بی منطق و بیرون از موقع و محل (کنتکست) و با مصرف کردن کنایی ی مفاهیم فکری، در تحلیل‌های سیاسی ـ ژورنالیستی هدفدار خود، عمق کینه‌تان را نسبت به «سکولاریسم» به معبر عام می آورید و به نمایش می گذارید؟

گاهی از خود می پرسم که به راستی آیا واقعاً شما تا این حد با آزادی دشمنی دارید؟

لطفاً پاسخ دهید که در مقالۀ خودتان به چه منظوری لفظ «سکولار» را به نام اسد چسبانده‌اید؟

آیا به موضوعی که طرح کرده‌اید یعنی به اتهاماتی که بشار الاسد را هدف گرفته اند ارتباطی دارد؟ و آیا تأکید بر «سکولاریسم» بشارالاسدی ، به مقصود شما که همانا تبرئۀ بشار اسد از اتهام است کمکی می رساند ؟

آیا ذکر واژۀ «سکولار» در کنار نام بشار الاسد ، جزئی از دلائل شما برای اثبات عدم استفاده از سلاح‌های شیمیایی در سوریه بوده است؟

خلاصه آن که آیا دلایل متدولوژیک در کار بوده است؟

به راستی آقای اکبر گنجی «رژیم سکولار اسد» یعنی چی؟

آیا شما هرگز از یک نویسنده بافرهنگ اروپایی شنیده‌اید که مثلا بگوید «رژیم سکولار ژنرال دوگل» یا «رژیم سکولار هلموت اشمیت»؟ یا «رژیم سکولار اوباما»؟ یا «رژیم سکولار جواهر لعل نهرو؟»
این همه تأکید بر سکولاریت رژیم اسد، که (هم خودش و هم پدر جنایتکار ش بیش از سه دهه) پرورده و معتمد و مورد حمایت آخوندهای حاکم بر ایران ولایت فقیه بوده است، (تا آنجا که سیدعلی خامنه‌ای حاضر است تا باقی آبروی داشته و نداشتة بقیةاللهی خودش را هم برای او هزینه کند) در چیست؟

فکر نمی‌کنید که با چنین تأکیدی تمایل خودتان را به حفظ حکومت بیدادگر دینی و تداوم خمینیگری در ایران به خوانندگان لو می‌دهید و نشان می‌دهید که مطلقاً آزادی خواه نیستید و اگر هم روزی یک چیزی به اسم«آزادی» خواسته بوده اید ، قاعدتاً «آن چیز» را برای «مؤمنان شیعه» (البته باتفسیری که خودتان از ایمان و از شیعه گری دارید ) می خواسته اید؟

آقای گنجی به یاد داشته باشید که در ایران و نیز در هیچ نقطۀ دیگر جهان ، حضور و حفظ و حیات آزادی و دموکراسی ممکن و میسر نیست مگر آنکه حکومت کشور بر لائیسیته و سکولاریسم بنا شده بوده باشد .

البته این واقعیتی ست که برای دموکراتیک خوانده شدن یک حکومت، سکولاریسم، شرط کافی نیست ،اما به طور قطع شرط لازم و ضروی هست .

روشن است که بدون وجود سکولاریسم و بدون جدایی دین از حکومت و دولت، وجود دموکراسی بی‌معنا و حضور و زندگی آن ازمحالات است زیرا همچنان که خود می دانید ادیان ، گوناگون و به وفورند ، و نیز هر انسانی به هر دینی برداشت و درک و تفسیر خودش را از آن دین دارد و هرکجا که پای دین به میان آید تعدد تفاسیر و تنوع ادراکات آدمیان از عقاید و باورها ، گونه گون و بیشمارند.

آشکار است که دین حاکم نمی‌تواند تأمین کنندۀ آزادی برای همگان باشد زیرا درک حاکمان از آزادی با ادراک آحاد مؤمنان متفاوت و در غالب موارد متضاد است .

ازین رو ، یک حکومت دینی از هرنوع آپارتاید ناخواستنی تر و ضد انسانی‌تر است زیرا دولت و قدرت مسلط ، دستگاهای مجریه و مقننه و قضائیه را وسیله تسلط و سیطرۀ تفسیر رسمی و حکومتی خود از دین می کند و برداشت ویژۀ خود از دین ـ که خواه و ناخواه با سرکوب اعتقادات و باورها یا بی باوری های دیگران توأم است ـ را مقدس می‌شمارد و به نام خدا بر همگان تحمیل می‌کند.

ازین رو یک حکومت دینی که در آن حاکم خود را دست خدا و نمایندۀ خدا بر زمین می داند خطرناک تر از آپارتاید و حکومت های مبتنی بر تبعیضات نژادی و خونی ست و البته چنین آپارتایدی را نظام به اصطلاح جمهوری اسلامی (جمهوری!؟ عجب!) سی و چهار سال است بر ملت فلک زدۀ ایران تحمیل کرده و متأسفانه بسیاری از کتاب خوانده های دیندار را هم ( دور از جان شما ) بدل به عملۀ ظلم خویش و کارگزار سیطرۀ صنف ملایان بر جامعه مظلوم ایران کرده است!

البته ممکن است که یک حکومت دیکتاتوری، لاییک و سکولار هم باشد در این مورد حق با شماست و ازین نوع ، نمونه هایی هم داریم ، اما دیکتاتوری در این گونه حکومت ها نتیجه و حاصل و تابع «سکولاریسم» آنها نیست بلکه علل دیگری دارد ومربوط به امور دیگری ست که در موارد مشخص می توان یک به یک بر شمرد.

مثلا می توان ثابت کرد که دلیل دیکتاتوری فرانکو یا پینوشه یا سرهنگان یونان سکولاریسم حکومت آنان نبوده است. اما با قاطعیت می توان گفت (و چندین نسل از ایرانیان را می توان شاهد آورد ) که دلیل سرکوب و اختناق و تبعیض در یک حکومت دینی حاصل و تابع و نتیجهء دینی بودن حکومت است.

ازین گذشته در دیکتاتوری های غیر دینی آزادی های عرفی و بخش مهمی از آزادی های فردی شهروندان دست ناخورده و بیرون از قُرُق حکومتی باقی می مانند و مردم کمابیش از آنها برخوردارند.
مثلا در شقی ترین نوع دیکتاتوری های نظامی مردم می توانند آن گونه که می خواهند بپوشند بنوشند به هنر و ذوقیات بپردازند و عشق بورزند حال آن که حکومت دینی به رختخواب انسانها و به بشقاب سر سفره و به چگونه پانهادن زن و مرد و کودک درمبال و به خفت و خورد و مُرد و عروسی و عزای آدم ها هم کار دارد و به هر قیمت بر آن است تا رفتار فردی و شیوۀ زیست آدمیان را از الف تا یا بر اساس مقررات شبه قانونی خود که همانا احکام از پیش تعیین شدهء شرع مبین است قالب بندی و تابع امر و نهی محتسب و داروغه و قاضی و غازی شرع کند. و به ناگزیر زور و جبر جاری بر جامعه را مقدس می خواند و فرمان مستبد دینی را فرمان خدا و دست و بازوی سرکوب در نهادهای نظامی و امنیتی خود را دست و بازوی خدا و قاتلان و دوستاقبانان خود را سربازان انبیا و ائمه و اولیا می نامد .

در چنین نظام هایی آزادی سیاسی که هیچ ، حتی آزادی ادرار کردن هم برای آدمی وجود ندارد و اصولا آنچه که وجود خارجی ندارد آزادی آدمی و حق آدمی در انتخاب شیوۀ زندگی خویش است .

حال آنکه سکولاریسم، در فرهنگ سیاسی غرب از بدو تولد و کودکی خویش تا امروز (که در کشورهای آزاد و پیشرفته جهان بالیده و به سرو بلند بالایی بدل شده است) همواره پیش شرط وجود دموکراسی شمرده می‌شده و توأمان و هم عنان با آزادی و دموکراسی بوده است.

سکولاریسم همواره همسو و همراه با مفهوم آزادی و حقوق بشر است و شرط اساسی و ضروری ست برای ساختن یک جامعه دموکراتیک و آزاد ، درحالیکه یک حکومت دینی انسانیت را به رسمیت نمی‌شناسد و اصولاً در جامعه برای آدمی حقی قائل نیست .

مؤمن درنظام های سیاسی متکی بر دین، مُکلّف است نه صاحب حق.

خمینیسم نخستین سنگ بنایی که نهاد بر روی نعش حق حاکمیت مردم ایران و بر پیکر بی جان حق انسان در برخورداری از آزادی و در برخورداری از برابری حقوق آحاد جامعه در برابر قانون بود.

اما بر خلاف نظامی که شما و دوستانتان سالهاست از آن حمایت می کنید و در راه طولانی ساختن عمر آن می کوشید، سکولاریسم، حق جنابعالی را در برخورداری از باورهایتان و در ابراز و بیان اعتقاداتتان و در به جا آوردن نماز و روزه و مناسک و آداب دینی‌اتان زیر سئوال نمی‌برد و آزادی شما را از شما نمی‌گیرد، سهل است، موظف است که امنیت و آزادی شما و همۀ آحاد باورمندان را در به جای آوردن و عمل کردن به هرگونه باور و آئینی که دارند فراهم سازد .

اما حکومت سی و چهار ساله شما آزادی اعتقاد را از ملت ایران گرفت .

واقعیت آنست که برداشت و تفسیر خمینیستی و خامنه ایستی و جنتیستی و مصباحیستی از تشیع را ـ که به آن نام ولایت مطلقۀ فقیه داده اند و چیز دیگری جز حکومت زور و عدوانی یک صنف زیاده خواه کلریکال (ملایان) نیست ـ در کشور ما به زور سلاح گرم و سرد بر مردم اعمال کرده اند.

قطعی ست که در یک حکومت دینی هرگز آزادی و دموکراسی و برابری حقوق انسان‌ها تحقق نمی‌یابد.

گفتنی ست که شما (جناح های گوناگون حکومتی) یعنی مدافعان دستگاه دینی حاکم بر کشور ما، سی و چهار سال فرصت داشتید تا نشان بدهید که بهشت شما یک جهنم واقعی بوده است. حقیقت آن است که حکومت دینی در ایران در واقعیت بخشیدن به آرمانهایی که ادعا می کرد کاملا شکست خورده است.

خود شما نیز در خلوتی که با وجدان خود داشته باشید خواهید پذیرفت که این نظام علاوه بر خسارت‌های بی‌حد و حصر جانی و مالی ، که بر ملت ایران زد، همه ارزش‌های والای ملی ما ایرانیان را ویران کرد و حتی اخلاق و معنویت مردم ایران را هم به سموم هرزۀ استبداد دینی به باد فنا سپرد و با کمال تأسف، به لحاظ تاریخی، همه کوشندگان بقای نظام را داغ رسوایی بر پیشانی نهاد زیرا آن‌ها را به کارگزاران فلاکت و بدبختی و تحقیر ملت ایران در آخر سدۀ بیستم و اوائل سدۀ بیست و یکم بدل کرد تا آنجا که اصطلاح قرآنی «خسر الدنیا ولآخره» حقیقتاً برازندۀ این گونه «خواهران و برادران خودی حکومتی» شده است.

پس مکرراً می گویم که این دو (یعنی سکولاریسم و حاکمیت دین) از یک جنس نیستند و در کنار هم قرار نمی‌گیرند و فی المثل نمی توان گفت که : «اگر تو سکولاری من هم طرفدار حکومت دینی هستم پس من و تو به یک نسبت آزادی خواه هستیم !»

خیر اینطور نیست جناب گنجی! این دو یک جا کنار هم نمی‌نشینند!

چنین سخنی مغلطه خواهد بود زیرا یک فرد طرفدار حکومت دینی آن هم در قرن بیست و یکم محال است که آزادیخواه باشد! چرا که روح آزادی و روح برابری حقوق انسان‌ها و شهروندان در یک حکومت دینی از‌‌ همان آغاز کار محکوم به فناست.

اما سکولاریسم به گوهر و در بنیان خویش، از همان آغاز، همچون پادزهر استبداد و در حکم تریاقی بوده است برای رفع مسمویت های ناشی از فساد قدرت‌های متکی به دین و بستری بوده است برای محدود کردن مفاسد بی‌حد و حصر و جهل و جنایت و عقب ماندگی مدعیان دین که از سوی متفکران و فیلسوفان و بزرگان عصر روشنگری به بعد اندیشیده و اختراع و آفریده شده و به یمن اندیشۀ پویا وبه مدد جان‌های جستجو گر و نیک خواه بشریت به فرهنگ گریزناپذیر جوامع رشد یافته و انسان محور بدل شده است.

اینچنین گستاخ و فارغبال به دنبال تخریب فرهنگ سکولاریسم نباشید و یادتان باشد که دیریست تا دوران ترویج افکار عوام گرایانه به سر آمده است زیرا به یمن دستاوردهای مدرن تکنولوژی رسانه ای که حاصل همین تمدن های سکولار و دموکراتیک بوده و نتیجهء آزادی اندیشۀ انسان مدرن از قید و بند دگم ها و جزم اندیشی های اهل دین است، همه گونه اطلاعات در همۀ زمینه ها در اختیار همگان است و به زودی زود دکان فریبکاران بالکل تخته خواهد شد!

کلام آخر این است که اگر ایران با یک حکومت سکولار اداره نشود ملت ما هرگز روی آزادی و خوشبختی را نخواهد دید.

حکومت دینی بنا به طبیعت دین اهل حذف است و فرهنگ حذف با برابری حقوق و آزادی همۀ انسان‌ها سنخیت ندارد.

اینهمه مغلطه نکنید آقایان روشنفکران دینی!

به جاست که شما نیز در حفظ و حراست از اصالت مفاهیم و ارزش هایی که ثمره اندیشه های بزرگند و علوم انسانی بر آنها بنا شده است به سهم خود بکوشید اگر بتوانید !

منتقد نظام مجرم است!

راه دیگر
در نظام جمهوری اسلامی بر خلاف ادعاها و شعارهای رسمى، همواره انتقاد، مصداق محاربه و دشمنی قرار گرفته و هرگونه نقدی از نظام سیاسی یا اصول قانون اساسی یا اعتراض به عملکرد مسئولان کشور یا بیان عقیده در ارتباط با امور سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظایر آن جرم محسوب می‌شود.

در تازه ترین اقدام ۱۹ نماینده مجلس طرحی با عنوان جرم سیاسی را به هیات رئیسه مجلس ارائه کرده‌اند که براساس آن انتقاد از عملکرد حاکمیت حتی اگر به قصد ضربه زدن به نظام نیز نباشد «جرم» محسوب می‌شود.

در این طرح هر رفتاری که با انگیزه نقد عملکرد حاکمیت و کسب و حفظ قدرت باشد٬ حتی اگر فرد با جمهوری اسلامی عناد نداشته باشد جرم سیاسی محسوب و هرگونه توهین و افترا به مقام‌های جمهوری اسلامی به همراه توهین به رئیس کشور خارجی یا نماینده سیاسی آن نیز مصداق جرم سیاسی شمرده شده است.

این در حالی است که حاکمیت جمهوری اسلامی در عملکرد سی و چند ساله خود به کرات نشان داده است هیچ گونه تحمل و بردباری نسبت به منتقدان خود نداشته و همواره با تظاهر و صحنه سازی و با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی حاکمیت، خود را مظلوم و منتقدان را ظالم و دشمن معرفی کرده است.

نمایندگان مجلس در خرداد ماه سال ۱۳۸۰ نیز طرحی در خصوص جرم سیاسی به تصویب رسانده که با ۱۸ ایراد شورای‌ نگهبان مواجه شده بود که بدنبال اصرار مجلس بر این طرح، مصوبه مذکور، در ‌‌نهایت برای تائید به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شد و هنوز هم در اختیار مسئولان این مجمع قرار دارد.

در قوانین جمهوری اسلامی جرم سیاسی تعریف نشده و سال‌هاست قوه قضائیه و مجلس مشغول تهیه لایحه یا طرحی جامعی برای تعریف جرم سیاسی هستند و امروز نیز این طرح نمایندگان مجلس که با نام نقد عملکرد حاکمیت و کسب یا حفظ قدرت، مشخص شده معنای گسترده‌ای به تعریف جرم سیاسی داده و عملا هر صدای منتقد قابل پیگیری و طیف وسیعی از فعالان عرصه سیاسی در زیر تیغ آن قرار می‌گیرند.

متاسفانه در جمهوری اسلامی به واسطه عملکرد حاکمیت و نبود پاسخ گویی، موج نقد طلبی و انتقاد مردم از رفتار مسئولان کشور بیشتر و عمیق‌تر از گذشته شده، اما سران نظام از نقد به عنوان دشمنی یاد می‌کنند و با شعار هتک حرمت اصول و مقدس خواندن نظام تاب تحمل هیچ انتقادی را ندارند و پاسخ هر نقدی زندان و تنبیه است.

این در حالی است که مطالبه کردن و نقد کردن در تمامی جوامع با با دشمنى کردن فرق دارد اما به نظر می‌رسد در نظام جمهوری اسلامی هیچ کس نباید انتقادی نسبت به عملکرد مسئولان داشته باشد و زیرا جمهوری اسلامی مدینه فاضله‌ای است که در آن هیچ عملی بر خلاف خواست مردم و هیچ حقی از حقوق ملت ضایع نمی‌شود که بتوان آنرا مورد استناد برای نقد حاکمیت قرار داد.

مقامات جمهوری اسلامی به کرات اعلام می‌کنند که ما در ایران حتی یک زندانی سیاسی نداریم؛ اما معلوم نیست بسیاری از فعالان عرصه سیاسی و اصلاع رسانی بر چه مصداقی در زندان‌ها بسر می‌برند و در رابطه با آنان حکم‌های سلیقه‌ای به اجرا در می‌آید.

نظام در حالی صحبت از مردم سالاری می‌کند که بر اساس این تعریف می‌باید در همه زمینه‌ها به مردم و افکارعمومی پاسخ‌گو بوده و همه بخش‌های سیاسی، فرهنگی، اجرایی و مالی شفاف و با نظارت مردم اداره شود، اما تنها چیزی که هیچ‌گاه به آن توجه نشده است حقوق مردم است.

با نگاهی به مدیریت کشور در برخی مقاطع و به علت سیاست‌زدگی محض و نگاه امنیتی ـ سیاسی به حوزه‌های مختلف بحث آزاداندیشی و نگاه به دموکراسی و مردم سالاری عملا هیچ جایگاهی در نظام ندارد و نتیجه اعمال سلیقه‌های شخصی و حاکمیتی باعث بروز و تولد طرح‌هایی از این دست می‌گردد که انتقاد جرم است.

این در حالی است که این روش دیکتاتوری و خود کامگی در نظام جمهوری اسلامی نه تنها باعث سکوت در بین سیاسیون و عامه مردم نشده بلکه موجب گردیده مردم و نخبگان در هر موردی حتی در مباحثی که رژیم نقش مستقیمی را ایفا نمی‌کند موجب انتقاد قرار گیرد.

درخاتمه باید گفت سران جمهوری اسلامی با بازتعریف جرم سیاسی می‌خواهند با مسکوت گذاشتن واقعیات، مخالفان سیاسی خود را بدون تشریفات قانونی تادیب کرده و حتی به نوعی عملا آنها را از صحنه حذف کند.

رضا نجفی، نماینده جدید ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی احتمال دستیابی ایران به توافق را بعید دانست.

رضا نجفی، نماینده جدید ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی امروز جمعه پنجم مهرماه (۲۷ سپتامبر) پیش از آغاز مذاکرات هسته‌ای ایران با آژانس در وین، احتمال دستیابی به توافق را بعید دانست.


به‌ گزارش رادیو زمانه به نقل از خبرگزاری فرانسه، رضا نجفی گفت: “این نخستین دیدار است به‌همین خاطر گمان می‌کنم که کسی انتظار ندارد همه مشکلات را تنها در یک نشست حل کنیم.”

نجفی افزود: ” ما قصد داریم مسائل موجود را مورد بررسی قرار دهیم و دیدگاه‌های خود را در مورد چگونگی ادامه همکاری به‌منظور حل تمام این مسائل مطرح کنیم.”

انتظار داریم مسایل موجود مورد بررسی قرار گیرد هم‌چنین درخصوص راه‌های ادامه همکاری‌های ما با هدف حل و فصل همه این مسایل رایزنی‌ها و تبادل نظری انجام شود.

این یازدهمین مذاکره هسته‌ای میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در طول یک سال و نیم اخیر است و هنوز دو طرف به توافقی دست نیافته‌اند.

در نوامبر ۲۰۱۱ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با انتشار گزارشی در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران بر اساس مدارکی که در دست آژانس است نوشت این کشور تا سال ۲۰۰۳ در راه دستیابی به سلاح هسته‌ای تلاش کرده و این تلاش‌ها می‌تواند به‌ویژه در تأسیسات نظامی پارچین ادامه یافته باشد.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها از ایران درخواست کرده که اجازه بازرسی از پارچین را به بازرسان این آژانس بدهد اما ایران هر بار آن را رد کرده است.

۱۳۹۲ مهر ۴, پنجشنبه

جمهوری اسلامی با اعتدال اعدام میکند! بیش از 50 اعدام در یک ماه اخیر

خودنویس -هم‌زمان با سخنان روحانی در سازمان ملل و دعوت از جهانیان برای روی آوردن به «اعتدال» و صلح، ده‌ها تن در ایران به دار مجازات آویخته شدند و تعداد دیگری نیز در صف اعدام به سر می‌برند.

یکی دو روز مانده به سفر حسن روحانی به نیویورک، دستگاه قضایی تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله نسرین ستوده را بی‌قید و شرط آزاد کرد و موجی از شادمانی را در جامعه و همین‌طور فضای مجازی باعث شد. به موازات آن سخنان روحانی به تیتر یک برخی از نشریات تبدیل شد که گفته بود در برخورد با بدحجابان رعایت اعتدال صورت بگیرد!



از سوی دیگر همزمان با حضور رییس جمهوری اعتدال‌گرا در نیویورک خبری منتشر شد که از آزادی پنجاه تن از محکومین حوادث ۸۸ حکایت داشت. این خبر نیز مزید بر علتی برای شادمانی آنانی شد که امید بسته بودند روحانی با شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل و رو به رو شدن با اوباما، یخ‌های رابطه با آمریکا را بشکند، پی آمد آن تحریم‌ها برداشته شوند، دلار ارزان شود و مملکت با وجود روحانی بشود …مملکت گل و بلبل

تعدادی از زندانی‌ها آزاد شدند، گمانه‌زنی‌ها در مورد اسامی آن پنجاه نفری که وعده آزادی‌شان داده شد آغاز شد، اما درست در زمانی که روحانی رودر روی کریستین امانپور نشسته بود و به زبان انگلیسی پیام صلح به مردم آمریکا می‌داد و در هنگامه‌ای که به عنوان سخنران در مجمع عمومی سازمان ملل جهانیان را به اعتدال و صلح و دوستی دعوت می‌کرد، در ایران طناب‌های دار در پشت دیوارهای زندان ها در شهر های مختلف آویزان بود و به دستور قضات جان انسانها گرفته می‌شد.

بر اساس گزارش دیده‌بان حقوق بشر در یک ماه گذشته در ایران بیش از پنجاه نفر به دار مجازات آویخته شده‌اند.

سازمان عفو بین الملل در همین ارتباط با انتشار بیانیه‌ای در خواست چندین‌باره‌ی خود مبنی بر توقف ماشین اعدام در جمهوری اسلامی را خواستار شده و از مسوولان دستگاه قضایی تقاضا کرده است که اجرای حکم شش زندانی دیگری که در زندان کرج در انتظار اعدام به سر می برند را متوقف سازد

سازمان عفو بین الملل در بیانیه مذکور با نام بردن از این شش زندانی جرایم انتسابی آنان را محاربه و فساد فی الارض اعلام کرده است که در ارتباط به ترور یک روحانی در کردستان بازداشت شده اند

از سوی دیگر در نیویورک و جایی که حسن روحانی و دیگر دیپلمات‌های برجسته‌ای که ادعا می‌کنند با اختیار تام به سازمان ملل آمده‌اند نیز جمعی از ایرانیان با حمایت سازمان حقوق بشر ایران در مقابل ساختمان سازمان ملل با در دست داشتن پلاکادرهایی خواستار توقف اعدام‌ در ایران شدند؛ خواسته‌ای که تا به امروز با .بی‌اعتنایی از سوی مقامات جمهوری اسلامی مواجه بوده است

سازمان حقوق بشر ایران که آمار مربوط به موارد نقض حقوق بشر اعدام‌ها را به همراه مستندات آن منتشر می‌کند، از اعدام چهار نفر در ارومیه، یک نفر در مشهد، چهار نفر در کرمان، یک نوجوان هجده ساله در کازرون، هشت نفر از جمله سه زن در یزد و پنج نفر در قزوین خبر داده است و اعلام کرده علاوه بر موارد فوق تعدادی نیز در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می‌برند.

تصویر مریم شفیع پور فعال دانشجویی ودانشجوی محروم از تحصیل زندانی در مقابل سازمان ملل

هم‌زمان با سخنرانی حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی، در مجمع عمومی سازمان ملل در روز سه‌شنبه (۲۴ سپتامبر-۲ شهریور)، گروهی از فعالان حقوق بشر با همراه داشتن تصاویر زندانیان سیاسی وعقیدتی در ایران در مقابل مقر این سازمان در شهر نیویورک تجمع کردند و خواهان آزادی این زندانیان شدند.

عکس زیر، یکی از این فعالان را نشان می‌دهد که تصویر مریم شفیع‌پور، دانشجوی محروم از تحصیل زندانی را در دست دارد. خانم شفیع‌پور که از روز ۵ مرداد ماه امسال در بند ۲۰۹ زندان اوین تهران محبوس است، هفته‌ی گذشته به دلیلی که به خانواده‌اش اعلام نشده به بیمارستان منتقل شد. و آن‌گونه که مقامات دادستانی تهران به پدر او گفته‌اند، به دلیل عدم هم‌کاری با بازجویان پرونده از ملاقات محروم است.

به عهد قجر برمیگردیم : " ازدواج پدر با فرزند خوانده اش قانونی میشود"

پیش از این در لایحه حمایت از کودکان، ازدواج “سرپرست” با “فرزندخوانده” به طوری کلی “ممنوع” بود، اینک اما نمایندگان مجلس با اصلاح ماده مربوط به این موضوع (ماده ۲۷)، ازدواج سرپرست و فرزندخوانده را “مشروط” به حکم دادگاه صالح کرده‌اند. این لایحه روز یکشنبه ۳۱ شهریور با تصویب مجلس برای تایید به شورای نگهبان رفته است. تصویب چنین ماده‌ای از سوی قوه مقننه، موجبات نگرانی فعالان حقوق زن و کودک در ایران را فراهم کرده است. توران ولی‌مراد، فعال حقوق زنان و دبیر ائتلاف اسلامی زنان با طرح این سئوال که “پشتوانه‌های علمی و واقعیت‌های اجتماعی موید تصویب این مصوبات چیست” به “روز” می‌گوید: “تحقیقات و شواهد همه نشان می‌دهند حتی سخن گفتن از این مسائل در جوامع خطرناک است. مطرح کردن این مسائل، قبح آن را ازبین برده و باعث رواج آن می‌شود چه برسد به قانونی کردن آن. من متاسفم که این ماده در مجلس تصویب شده و نماینده‌ها با آن موافق بوده‌اند.”

سالار مرادی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس اما در گفت‌وگو با “روز” از اصلاح این ماده دفاع می‌کند: “فرزند خوانده حکم فرزند را ندارد. فقه و شرع این اجازه را می‌دهد که سرپرست با فرزندخوانده ازدواج بکند.” او ادامه می‌دهد: “دختری که وارد یک خانواده می‌شود در زمانی که به سن بلوغ برسد، به مردهای آن خانواده نامحرم است. مگر اینکه صیغه محرمیت یا عقدی جاری شود.”

ولی‌مراد اما با انتقاد از نمایندگان مجلس می‌گوید: “تعجب می‌کنم که چرا زنان مجلس به این ماده اعتراض نکردند. من نمی‌دانم خانم‌هایی که در مجلس هستند پس قرار است چه کار بکنند؟ مردان هم همین طور؛ این‌ها خودشان پدر هستند فکر نمی‌کنند این اتفاق می‌تواند برای دختر بچه خودشان هم بیافتد؟ نمایندگان مجلس وقتی در خصوص مسائل مربوط به کودکان تصمیم گیری می‌کنند باید تمام بچه‌های کشور را مثل بچه‌های خودشان فرض کنند. با چه عقل و منطق و استدلالی می‌توان پذیرفت که مردی که قرار است برای کودک بی پناهی پدری کند، اجازه داشته باشد با او ازدواج کند و با وی رابطه جنسی داشته باشد؟”



ولی‌مراد: مسیر مخالف دنیا را نرویم

در ماده ۲۷ لایحه حمایت از کودکان آمده است: “ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعد از آن بین سرپرست و فرزندخوانده ممنوع است مگر اینکه دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی سازمان، این امر را به مصلحت فرزندخوانده تشخیص دهد.”

توران ولی‌مراد، مدیر “شبکه ایران زنان” این را نقض آشکار حقوق زنان و کودکان می‌داند و می‌گوید: “کسی که می‌خواهد رابطه جنسی برقرار کند مرد است، قاضی هم مرد است. اگر نمایندگان توانسته‌اند چنین ماده‌ای را تصویب کنند پس چنین قاضی‌ای هم که رای به ازدواج بدهد پیدا می‌شود.”

این فعال حقوق زنان همچنین معتقد است وجود چنین قانونی به روح جامعه آسیب می‌زند: “این قانون به جوانمردی و تقویت روح رحمت و عطوفت صدمه می‌زند و حس هوس‌رانی و بوالهوسی و طمع‌ورزی و علاقه به داشتن ارتباط جنسی با کودکان را تقویت می‌کند، یعنی از اساس خطاست.”

او ادامه می‌دهد: “کدام زنی می‌تواند قبول کند که بچه ای را بیاورد و برایش مادری کند، در حالی که بداند این کودک می‌تواند شریک عاطفی و جنسی شوهرش بشود؟ همین مسائل به سادگی سلامت خانواده را هم تهدید می‌کند.”

عضو شورای مرکزی جامعه زینب با اشاره به اینکه این‌گونه قوانین علاوه بر ضایع کردن حقوق کودک و زن، به اسلام هم صدمه می‌زند، می‌گوید: “همه دستورات اسلام مخالفت با ظلم است و مخالفت با تضییع حقوق انسانی است.”

او ادامه می‌دهد: “در همه جای دنیا قانون تصویب می‌کنند، فرهنگسازی می‌کنند و از لحاظ اجتماعی امکانات فراهم می‌کنند که هیچ فرد بالغی اجازه نداشته باشد به یک بچه نابالغ با انگیزه جنسی دست بزند و این کار جرم به حساب می‌آید. ما که قرار نیست مسیر عکس را برویم. قوانین باید این گونه باشند که از کودک حمایت همه جانبه کنند تا به سن بلوغ و رشد برسد و خودش انتخاب بکند.”



سالار مرادی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس اما نظر شرعی را موافق با چنین قانونی می‌داند: “زمانی که دختری وارد خانواده می‌شود و به سن بلوغ می‌رسد به مردهای آن خانواده نامحرم است. باید در نظر بگیریم که شرع و فقه این اجازه را می‌دهد و ما نمی‌توانیم چیزی که شرع اجازه آن را داده ممنوع کنیم.”

مرادی می‌افزاید: “قانون به خاطر اینکه هم حقوق طفل رعایت بشود هم حقوق خانواده، این را مشروط کرده به اجازه دادگاه، ولی این مغایرتی با فقه و شرع ندارد.”

توران ولی‌مراد دبیر ائتلاف اسلامی زنان با این نماینده مجلس مخالف است: “از زاویه اخلاقی هم که نگاه کنیم در اسلام به اخلاق و ارزش‌های اخلاقی سفارش شده است. نباید لطف و رحمتی که یک فرد به یک بچه بی‌سرپناه می‌کند به هوس و طمع بهره‌وری جنسی آلوده شود.”

او ادامه می‌دهد: “چنین قانونی امکان بهره بردن جنسی از کودکان را فراهم می‌کند. زاویه دید باید پدر و فرزندی باشد تا سرپرست بتواند پدری کند. چنین مسائلی باید تقبیح و مطرود بشود نه اینکه با اما و اگر چنین مساله‌ای را مجاز کنند.”



نامه‌ای به معاون حقوقی رییس‌جمهور

“این ماده اگر به قانون تبدیل شود علاوه بر قانونی کردن خشونت جنسی علیه دختربچه‌های بی‌سرپرست، باعث عدم تمایل زنان متاهل به گرفتن فرزندخوانده دختر، بر هم زدن امنیت روحی زنان در این خانواده‌ها، فرهنگ سازی در جامعه در این راستا و شکستن قبح اجتماعی آن است.” این بخشی از نامه توران ولی‌مراد دبیر ائتلاف اسلامی زنان به الهام امین‌زاده، معاون حقوقی رئیس جمهور است. او همچنین در این نامه یادآوری کرده: “توجه دارید که قیدِ ذکرِ «در زمان حضانت» حتی ازدواج با دختران زیر سن ۹ سال را هم دربرمی‌گیرد که بالاتر از خشونت جنسی و روانی، مرگ در اثر صدمه های جسمی و جراحت را می‌تواند به دنبال داشته باشد.”

از ولی‌مراد در همین خصوص سئوال می‌کنم: آیا معاون حقوقی می‌تواند جلوی قانون شدن چنین ماده‌ای را بگیرد، او پاسخ می‌دهد: “این لایحه در روال طبیعی خودش است و الان نه دست دولت است نه مجلس، البته دولت و مجلس اگر متوجه خطر این مساله بشوند، می توانند متقاضی برگشت لایحه باشند. معاون حقوقی رئیس جمهور اگر بخواهد تابع روال طبیعی باشد وظیفه ندارد که کاری کند اما به هر حال همه افراد مسوول هستند تا اجازه ندهند این مساله به قانون تبدیل شود، چه معاون حقوقی و چه دیگر مسوولان.” این فعال حقوق زنان می‌ افزاید: “من به فعالین حقوق کودک و حقوق زنان، نهادهای مدنی و رسانه‌ها امیدوارم که بتوانند از هر طریق که می توانند، اعم از ایجاد موج رسانه‌ای و به صحنه آوردن مردم یا لابی و برقراری ارتباط با اشخاص موثر کاری کنند. کسانی که در مقام مسوولان این جامعه نشسته‌اند باید متوجه باشند که مردم به آنها اجازه نمی‌دهند قانون هایی این چنین را تصویب کنند و به اجرا درآورند چرا که این گونه اعمال خلاف عقل است. از این رو که عقل یکی از پایه ها قانون در شرع است چیزی که خلاف عقل باشد خلاف شرع هم هست.”

در نخستین مصوبه اصلاحیه لایحه ازدواج سرپرست با فرزندخوانده، ممنوع شده بود اما در دومین مصوبه که در اسفند ماه ۹۱ در مجلس به تصویب رسید ازدواج با فرزندخوانده مشروط شد. اما چرا حالا که این لایحه برای تایید نهایی رفته، در رسانه‌ها بازتاب پیدا کرده است؟ این سووال را از دبیر ائتلاف اسلامی زنان می‌پرسم، او با اشاره به اینکه این ماده در سکوت خبری اصلاح شده و در آن زمان رسانه‌ها بیشتر به خبرهای سیاسی و انتخابات توجه داشتند، می‌گوید: “متاسفانه انجمن‌های مدنی حمایت از کودک و حقوق زنان امکانات کافی برای حضور پررنگ در مراکز قانون‌گذاری ندارند، رسانه و صدای تاثیرگذار در اختیار ندارند و به همین دلایل با اینکه تلاششان را می کنند حضورشان کمرنگ است.”

او اضافه می‌کند: “همچنین مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز راه را برای حضور پررنگ نهادهای حامی زنان و کودکان باز نمی‌کنند و مراکز قدرت خودشان را از حضور آنها فارغ کرده‌اند. این نوع مصوبات نشان می دهد که مراکز قدرت حتی از تحقیقات کارشناسی هم خودشان را محروم کرده‌اند.”

ولی‌مراد در پایان تاکید می‌کند موضوعی که در تبصره ماده ۲۷ این لایحه تصویب شده از ریشه دچار اشکال است: “مساله یک کودک بی‌سرپرست، یک بچه بی پناه است که در جامعه مدنی مسئولیت حفظ و نگهداری و سلامت او از ابعاد مختلف وظیفه دولت است. یعنی دولت موظف است زمینه و امکانات سلامت جسمی، روحی و روانی او را تامین کند و سلامت رشد و شخصیت او از همه لحاظ وظیفه دولت است تا بالغ بشود. حالا دولت می‌خواهد امکاناتی را فراهم کند که این بچه بتواند در خانواده رشد کند و از حمایت خانواده برخوردار باشد. یعنی داشتن پدر و مادر و احتمالا خواهر و برادر را تجربه بکند و محبت پدر و مادر را حس کند. حالا چطور ممکن است اجازه بدهند که کسی که قرار است جای خالی پدر را برای او پر کند با این بچه ازدواج کند و رابطه جنسی داشته باشد؟”

منبع: روزآنلاین

مساله زیر از کتاب تحریر الوسیله امام خمینی گرفته شده است. لطفا به تحریر الوسیله جلد چهارم کتاب نکاح مسعله دوازدهم مراجعه کنید مساءله ۱۲ – کسیکه زوجه اى کمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جایز نیست چه اینکه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما سایر کام گیریها از قبیل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد، و اگر قبل از نه سال او را وطى کند اگر افضاء نکرده باشد بغیر از گناه چیزى بر او نیست ، و اگر کرده باشد یعنى مجراى بول و مجراى حیض او را یکى کرده باشد و یا مجراى حیض و غائط او را یکى کرده باشد تا ابد وطى او بر وى حرام مى شود، لکن در صورت دوم حکم بنابر احتیاط است و در هر حال بنا بر اقوى بخاطر افضاء از همسرى او بیرون نمى شود در نتیجه همه احکام زوجیت بر او مترتب مى شود یعنى او از شوهرش و شوهرش از او ارث مى برد، و نمى تواند پنجمین زن دائم بگیرد و ازدواجش با خواهر آن زن بر او حرام است و همچنین سایر احکام ، و بر او واجب است مادامى که آن زنده است مخارجش را بپردازد. هر چند طلاقش داده باشد، بلکه هر چند که آن زن بعد از طلاق شوهرى دیگرى انتخاب کرده باشد که بنابر احتیاط باید افضا کننده نفقه او را بدهد، بلکه این حکم خالى از قوت نیست ، و نیز بر او واجب است دیه افضا را که دیه قتل است بآن زن بپردازد اگر آن زن آزاد است نصف دیه مرد را با مهریه ایکه معین شده و بخاطر عقد دخول بگردنش آمده به او بدهد، و اگر بعد از تمام شدن نه سال با او جماع کند و او را افضاء نماید حرام ابدى نمى شود و دیه بگردنش نمى آید

مدرک دکترای حسن روحانی از دانشگاه انگلیسی زبان گلاسکو و سخنان دست و پا شکسته به زبان انگلیسی

روحانی در پایان گفتگوی خود با شبکه سی‌ ان ان آنجا که کریستین امانپور از او خواست به زبان انگلیسی‌ پیامی برای مردم آمریکا بفرستد، با مشقت فراوان به زبان اینگلسی گفت: من به مردم آمریکا می گویم من می خواهم از جانب ایرانیان برای آمریکایی‌ها صلح ودوستی بیاورم.

بیژن فرهودی: در ۱۹۹۹ که ادعا شده ایشان مدرک دکترا گرفتند ( البته از سال ۱۳۵۸ نیز خود را دکتر معرفی‌ کرده بودند)، دبیر شورای عالی‌ امنیت ملی‌ بوده، رئیس هیات نمایندگی‌ در مذاکرات اتمی‌ با اروپا ییان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دره بسیار پر مشغله رو داشته، و به قول یک تحلیل اگر آقای روحانی باید یک انسان با قدرت‌های فوق العاده غیر طبیعی باشه که بتواند ضمن دبیری شورای عالی‌ امنیت ملی‌، تز‌ دکترای حقوق خودش را هم (به زبان انگلیسی) بنویسد.

آیا می‌توان باور نمود کسی‌ با این قدرت فوقالعاده ، ” یک جمله ساده انگلیسی ” را در مصاحبه با سی‌ ان ان به زحمت ادا کند؟ یا اینکه قدرت فوق العاده ایشان در بسیج رسانه‌ ها برای فریب افکار عمومی‌ نهفته است؟

دقیقا ۴ ماه پیش در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۳ یک پیشنهاد برای برطرف شدن ” ابهامات بسیار جدی “ در مورد مدرک تحصیلی‌ حسن روحانی و ایجاد امید در مردم در صفحه فیسبوک سپیده دم مطرح کردیم.در آن تاریخ ضمن اشاره به این نکته که آقای روحانی در سال ۱۳۵۸ در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان کاندیدای حزب جمهوری اسلامی مدعی داشتن مدرک دکترا از بریتانیا شده است. در صورتی‌ که زمان دریافت مدرک دکترا از دانشگاه کلدونیان گلاسگو را ۱۹۹۸ میلادی (۱۳۷۶-۱۳۷۷) اعلام کرده، پیشنهاد زیر را مطرح نمودیم:

از آنجا که تحصیل در رشته‌های علوم انسانی‌ به خصوص رشته حقوق در کشور‌های اروپایی و آمریکایی مستلزم تسلط به زبان تخصصی در حد پیشرفته است، پیشنهاد می‌کنیم آقای دکتر حسن روحانی، برای رفع ابهامات در مورد مدرک تحصیلی‌ خود، در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور حداقل یک خبرنگار انگلیسی زبان به مدت چند دقیقه، بدون واسطه و مستقیم با مردم دنیا به زبان انگلیسی (یا یکی‌ دیگر از ۵ زبانی که ایشان به آن مسلط است) سخن بگویند و درباره تناقض‌های موجود در این زمینه توضیح دهند تا مردم ایران و جهان به حسن نیت ایشان پی‌ برده، و زمینه‌ای برای اعتماد بیشتر بین مردم و دولت، و همچنین جامعه جهانی‌ با دولت جمهوری اسلامی ایران فراهم شود. بی‌ تردید در تصویر بین المللی ایشان نیز بسیار موثر خواهد بود.

از حامیان «دکتر» روحانی نیز تقاضا کردیم تا به جای دست‌یازیدن به دفاع‌هایی که یادآور دفاع «دکتر» احمدی‌نژاد از «دکتر» کردان است، به سراغ کسی بروند که به او رای داده‌ و بالاترین مسئولیت اجرائی کشور را به او محول کردند. پیشنهاد کردیم بیاییم از همین امروز مسئولین را برای ساختن ایران مجبور به پاسخ گویی نماییم، که فردا بسیار دیر است. به هر حال ایشان قرار بود که ”حقوق‌دان” باشد و نه ”سرهنگ”. اگر می‌خواهید از او امتیازی بگیرید، و در موقعیت پاسخ‌گویی به خواسته‌هایتان قرارش دهید، یکی از فرصت‌ها همین الان است.



بررسی مدارک موجود در مجلس نشان می‌دهد که حسن روحانی از زمان ورود به قوه مقننه در مجلس اول، خود را دارای مدرک دکترا معرفی کرده است.

«دکتر» حسن روحانی یا «دکتر» حسن فریدون، فردی است که قرار است در مردادماه تنفیذ شود و حداقل به مدت ۴ سال ریاست قوه مجریه را بر عهده داشته باشد.

با وجود تاکید دانشگاه «کالدونین گلاسکو» بر پیروزی دانشجو سابقش در رقابت‌های انتخاباتی سال ۹۲، حرف و حدیث بسیاری باقی است، از جمله این‌که چگونه ممکن است کسی ۵ دوره نماینده مجلس شورای اسلامی از اول انقلاب تا سال ۱۳۷۹ باشد، دو دوره آخرش، نایب رئیس مجلس و از سال ۱۳۶۸ هم دبیر «شورای عالی امنیت ملی» بوده باشد و هم‌زمان در دانشگاهی درس بخواند که در سال ۱۹۹۳ تاسیس شده و قاعدتا بخش حقوق آن نیز نسبتا تازه تاسیس است.

رجوع به سایت مجلس شورای اسلامی این سوال را برمی‌انگیزد که اگر آقای حسن روحانی، که قاعدتا همان «حسن فریدون» معرفی شده از سوی دانشگاه کالدونین است، در سال ۱۹۹۹ دکترا گرفته، چگونه در سال ۱۳۵۹ و بر اساس مدارک موجود در مجلس شورای اسلامی، خود را «دکتر حسن روحانی» معرفی کرده است؟

بر اساس در سایت رسمی مجلس شورای اسلامی، حسن روحانی از ۵ دوره نمایندگی، در دوره سوم، خود را «فوق لیسانس حقوق» معرفی کرده و دو دوره قبل و دو دوره بعد، دارای دکترای حقوق بوده است.

اطلاعات بیشتر در این لینک .

افشا شدن «سرقت ادبی‌» در «خلاصه» تز حسن روحانی

انتشار خلاصه یک برگی رساله «حسن فریدون» از سوی دانشگاه کالدونین گلاسکو و شباهت «بی بدیل» چند خط به پاراگرافی از کتاب «محمد هاشم کمالی»، علامت‌های سوال بیشتری در باره حسن روحانی ایجاد کرده است.
یک کارشناس«مطالعات مذهبی و علوم بین الملل»، امروز با مقایسه متن خلاصه یک برگی رساله حسن روحانی با متون دیگر، به شباهت بی‌بدیل برخی جمله‌بندی‌ها با کتاب «محمد هاشم کمالی» دست یافت.

دکتر کمالی، این متن را در سال ۱۹۹۱ نگاشته است و بر اساس مدارک ارائه شده از سوی دانشگاه کالدونین، متن یک برگی منسوب به «حسن فریدون» در ماه ژوئیه ۱۹۹۸ ارائه شده است.

کتاب «اصول فقه اسلامی» دکتر محمد هاشم کمالی، نخستین بار در سال ۱۹۹۱ نوشته و بارها تجدید چاپ شده است. به عبارت دیگر، دکتر کمالی نمی‌توانسته ۷ سال پیش از نگاشته شدن رساله «حسن فریدون» جمله‌بندی‌ها را از روی دست این محقق ایرانی دانشگاه کالدونین کپی کرده باشد.

اطلاعات بیشتر در این لینک .

کسی که حمله به سفارت آمریکا را حمایت میکرد، آمده است!

این روزها شاهد فعال شدن لابی های جمهوری اسلامی و توجیه کنندگان رفتار و سخنان آقای حسن روحانی در خارج از کشور هستیم اما آنها نمیتوانند حافظه تاریخی مردم را پاک نمایند، فراموش نکردیم دفاع آقای حسن روحانی به عنوان حقوقدان از حمله به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن دیپلمات هایی که میهمان مردم ما بودند که در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی ایران در ۱۹ اسفند سال ۱۳۵۸ که آن زمان آقای حسن روحانی کاندیدای حزب جمهوری اسلامی ایران از سمنان بود خطاب به افرادی که حمله به سفارت آمریکا را خلاف قوانین بین المللی میدانستند، گفته بود که :« فکر نمیکنم هرگز هیچ قانون بینالمللی با اینکه یک سرزمین که سالیان دراز مرکز ظلم و طراحی نقشه های شیطانی بوده (سفارت آمریکا) و اکنون این سرزمین تجاوز، اشغال شود منافاتی داشته باشد.»! و به عنوان حقوقدان، آزاد بودن دبپلمات ها را مشروط کرده و ادامه داده بود که: « امام خمینی به صراحت فرمودند اگر گروگانهای آمریکایی شاه را پس دهند و اموال مسروقه را به ایران بازگردانند بدون محاکمه آزاد خواهند شد. به نظر بنده نیز با قید این شرایط گروگانها حق دارند آزاد باشند.»!

۱۳۹۲ مهر ۳, چهارشنبه

واکنش ها به سخنرانی رییس جمهور ایران

در حالی‌که وزیر خارجه آلمان از سخنرانی حسن روحانی، رییس‌جمهوری ایران در مجمع عمومی سازمان ملل استقبال کرده و آن را «امیدوارکننده» دانسته است، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل آن را «طعنه‌آمیز» خوانده است.

به گزارش رادیو فردا، گیدو وستروله‪،‬ وزیر خارجه آلمان روز سه‌شنبه دوم مهر ماه، در گفت‌وگو با روزنامه «ولت ام سونتاگ» در واکنش به سخنان حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل گفت این سخنان می‌تواند حرکتی نو را در گفت‌وگوهای دشوار اتمی رقم بزند.

آقای وستروله از آنچه «لحن تازه» ایران نامید، استقبال کرده است.

آلمان یکی از اعضای گروه ۵+۱ است که با ایران مشغول گفت‌وگو بر سر برنامه اتمی‌اش هستند.

خبرگزاری فرانسه می‌گوید انتظار می‌رود وزیر خارجه آلمان با رییس‌جمهوری ایران در حاشیه نشست عمومی سازمان ملل در نیویورک دیدار کند. گفته می‌شود او از روحانی خواهد خواست تا در مورد حل و فصل برنامه هسته‌ای ایران اقدامات جدی تری را پی گیرد.

اما از سوی دیگر، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و چند تن از سناتورهای جمهوری‌خواه آمریکا از سخنرانی روحانی انتقاد کرده‌اند.

آقای نتانیاهو، روز دوم مهر ماه در بیانیه‌ای گفت در این سخنرانی هیچ پیشنهاد عملی برای توقف برنامه هسته‌ای ایران که او آن را «نظامی» نامیده، ارائه نشده است.

نخست‌وزیر اسرائیل بار دیگر تاکید کرده است که ایران می‌خواهد «زمان بخرد تا فرصت پیدا کند برنامه هسته‌ایش را پیش ببرد».

او سخنان روحانی را «طعنه‌آمیز و ریاکارانه» خوانده است.

سه تن از سناتورهای جمهوری‌خواه آمریکایی نیز در بیانیه‌ای انتقادهای مشابهی را مطرح کرده‌اند و از دولت خود خواسته‌اند به ایران اجازه ندهد که «برای زمان خریدن دست به فریب‌کاری بزند».

سناتور جان مک‌کین، کلی آیوت و لینزی گراهام که هر سه از هواداران سخت‌گیری علیه ایران هستند این بیانیه را منتشر کرده‌اند.

آنها البته تاکید کرده‌اند که از علاقه دولت باراک اوباما، رییس‌جمهوری آمریکا، برای آزمودن آنچه او علاقه ایران به دیپلماسی نامیده بود، استقبال می‌کنند، اما به انگیزه‌های ایران عمیقا مشکوکند.

باراک اوباما، رییس‌جمهوری آمریکا، روز ۲۶ شهریور در گفت‌وگو با یک تلویزیون اسپانیایی‌زبان گفته بود: «نشانه‌هایی وجود دارند که روحانی می‌خواهد باب گفت‌وگو با غرب و ایالات متحده را باز کند؛ به شکلی که پیشتر شاهدش نبوده‌ایم».

باراک اوباما در آن زمان گفته بود: «ما باید این (تمایل) را بیازماییم.»

در همین حال، این احتمال نیز مطرح شده بود که باراک اوباما و حسن روحانی در حاشیه نشست عمومی ملل متحد ممکن است با یکدیگر دیدار کنند؛ ولی اتفاق هنوز رخ نداده است.

در مهمانی نهار سازمان ملل که برای شرکت‌کنندگان در مجمع عمومی ترتیب داده شده بود، هیات ایرانی شرکت نکرد.

حسن روحانی، رییس‌جمهوری ایران روز سه‌شنبه در گفت‌وگو با شبکه خبری سی‌ان‌ان به تمایل آمریکا برای دیدار و نیز تدارکاتی که در این زمینه چیده شده بود، اشاره کرد اما گفت «باید برای این کار فرصت داده شود تا به سمت گفت‌وگو در فضای سیاسی برویم و شرایط این کار فراهم شود».

آقای روحانی گفته است بین ایران و آمریکا ۳۵ سال است که رابطه‌ای وجود نداشته و برای دیدار و گفت‌وگوی احتمالی به «زمان» نیاز است.

دستور آزادی زندانیان سیاسی همزمان با سفر روحانی به چه معناست؟

وزیر اطلاعات از آزادی تعداد دیگری از زندانیان در عید خم خبر داد.

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین علوی در حاشیه دولت در جمع خبرنگاران گفت: در عید غدیر خم زندانیان بیشتری مشمول عفو و رحمت قرار می گیرند و ما منتظر هستیم که هدیه خوبی به این اشخاص و مردم در این روز داده شود.

خاطرنشان می شود پیش از این نیز محسنی اژه ای از آزادی ۸۰ زندانی سیاسی خبر داده بود.

روند آزادی زندانیان سیاسی از هفته پیش آغاز شده است.

روحانی و اوباما ملاقات نکردند و اعلام آمادگی وی پیرامون دیدار مذاکره با آمریکا

حسن روحانی٬ رییس دولت یازدهم٬‌در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد٬ از آمادگی جمهوری‌اسلامی برای مذاکره با آمریکا و بدون هیچ‌گونه پیش شرطی سخن گفت.

وی در سخنرانی خود٬ با اشاره به این‌که "سخنان اوباما" را دنبال کرده است٬‌ گفت: "ایران به دنبال افزایش تنش با آمریکا نیست. در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا٬ می‌توان به چهارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید". وی همچنین اضافه کرد که جمهوری‌اسلامی انتظار دارد که "از واشنگتن٬ صدای واحد بشنود".

باراک اوباما٬ رییس‌جمهور آمریکا٬ در سخنرانی خود٬ از برنامه هسته‌ای ایران٬ در کنار روابط اسراییل و فلسطین٬ به عنوان یکی از دو چالش اصلی دیپلماسی آمریکا در منطقه خاورمیانه نام برده و گفته بود: "گمان نمی کنم این تاریخ دشوار یک شبه قابل ترمیم باشد. تردیدها عمیق است. اما معتقدم که اگر بتوانیم مسئله برنامه اتمی ایران را حل کنیم، قدمی مهم در راهی طولانی به سوی روابطی متفاوت و مبتنی بر منافع و احترام متقابل برداشته ایم".

روحانی در سخنرانی خود همچنین بار دیگر بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران تاکید کرد و گفت که منافع ملی ایران ایجاب می‌کند نگرانی‌ها پیرامون برنامه هسته‌ای را از میان ببرد. وی همچنین اضافه کرد که ایران حاضر است در برنامه‌ای حاضر باشد که برنامه هسته‌ای ایران و دیگر کشورها زیر نظر قرار گرفته شود٬ اما حق غنی‌سازی حفظ شود.

روحانی اضافه کرد: "به نام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می کنم طرح جهان علیه خشونت و افراطی گری در دستور کار سازمان ملل قرار گیرد. به جای گزینه ناکارآمد ائتلاف برای جنگ در مناطق مختلف جهان، باید به ائتلاف برای صلح پایدار در جهان اندیشید".

این سخنرانی در حالی انجام شد که طی روزهای گذشته امکان ملاقات حسن روحانی و باراک اوباما٬‌ حجم زیادی از اخبار و تحلیل‌ را در رسانه‌‌ها به خود اختصاص داده بود٬‌ اما عدم حضور حسن روحانی در ضیافت ناهار بان كی مون٬ باعث شد که امکان ایجاد این ملاقات به شکل غیررسمی از میان برود.

گفته می‌شود دلیل عدم حضور روحانی در ضیافت ناهار بان كى مون٬‌ سرو شراب و مشروبات الکلی در این ضیافت بوده و وی به همین دلیل از حضور در این مراسم خودداری کرده است.

مسوولان آمریکایی در چند روز گذشته گفته بودند که هیچ برنامه‌ای برای ملاقات میان روحانی و اوباما وجود ندارد٬ اما امکان چنین دیداری منتفی نیست. اما مرضيه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه٬ گفت که ديدار باراک اوباما با حسن روحانی و نيز جان کری با محمد جواد ظريف در دستور کار نيست.

سخنان و مواضع چند روز اخیر مقام‌های جمهوری‌اسلامی و آمریکایی٬‌ باعث شده است که گمانه‌زنی‌هایی پیرامون امکان بروز ملاقات میان اوباما و روحانی مطرح شود. بخصوص آن‌که هر دو تایید کرده‌اند با یکدیگر نامه‌نگاری داشته‌اند.

باراک اوباما٬ رییس‌جمهور ایالات متحده٬ در مصاحبه ای با اشاره به تمایل حسن روحانی برای گفت‌وگو با آمریکا٬ از آن استقبال کرده و گفته بود که کشورش باید این رويكرد را هم امتحان کند. وی اضافه کرده که "این رویکرد رئیس‌جمهوری ایران، پیش از این سابقه نداشته است".

اصول‌گرایان اما از مخالفان چنین مذاکراتی هستند. صادق لاریجانی٬ رییس قوه‌قضاییه٬ در همین زمینه چنین اظهارنظر کرده: "همانگونه که مقام معظم رهبری در جمع فرماندهان سپاه اشاره داشتند دولتمردان و سیاستمداران کشورمان باید به شخصیت و رفتار و منش واقعی آمریکا توجه داشته باشند. مذاکره باید در چارچوب شناخت جامع و کامل طرف مقابل باشد و حیله‌ها و تزویرهای آمریکا را نباید فراموش کنیم و نباید یادمان برود که در جریان فتنه آنان چگونه از این جریان حمایت کردند و در پس دست‌های مخملی‌خود با چنگال‌هایی چدنی و فولادی در صدد مقابله با ملت بزرگ ایران برآمدند".

پیش تر، علاءالدین بروجردی٬ رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم امکان ملاقات میان حسن روحانی و باراک اوباما در حاشیه نشست سازمان ملل را منتفی دانسته بود.

روز گذشته اما سیدمحمد خاتمی٬ رییس‌جمهور دوران اصلاحات٬ با انتشار یادداشتی در روزنامه گاردین نوشت: "رأی مردم ایران به دکتر روحانی و برنامه‌های تحول‌طلبانه‌اش در هر دو عرصه‌ سیاست خارجی و داخلی فرصتی استثنایی و شاید تکرارنشدنی، برای ایران، غرب و همه‌ قدرت‌های محلی و منطقه‌ای فراهم آورده است تا با سیاست خارجی گفت‌و‌گو محور و مبتنی بر رضایت، تکریم و عدالت از قلب خاورمیانه، از جمله با حل‌و‌فصل دیپلماتیک پرونده‌ هسته‌ای ایران که کاملا قابل حل است اگر حسن نیت و انصاف در کار باشد، شاهد دنیایی بهتر برای شرق و غرب عالم باشیم".

با آزاد شدن مشروط چند زندانی سیاسی رییس کمیسیون حقوقی مجلس میگوید:ما زندانی سیاسی نداریم!

رئیس کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس در مصاحبه با "روز" میگوید در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد.به اعتقاد الهیار ملک شاهی تا زمانی که طرح جرم سیاسی که روز گذشته به کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس ارجاع شده تصویب نشده باشد زندانی سیاسی هم وجود ندارد.

کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس اخیرا در بررسی لایحه آئین دادرسی کیفری، به رئیس قوه قضائیه اختیار داده است که به زندانیان واجد شرایط و دارای وضعیت ویژه در طول سال ۲ بار مرخصی بدهد. آقای ملک شاهی به "روز" میگوید که این علاوه بر سه روز مرخصی در ماه است که برای زندانیان در نظر گرفته شده.

مصاحبه روز با الهیار ملک شاهی، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در پی می آید.



آیا زندانیان سیاسی هم مشمول مصوبه اخیر کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس برای استفاده از مرخصی می شوند؟

اصلا ما زندانی تحت عنوان زندانی سیاسی نداریم، چون در واقع جرم سیاسی در حال حاضر در قوانین ما نیست و تعریف نشده.



اگر زندانی سیاسی نداریم چطور اخیرا با تبلیغات فراوان اعلام شد که ۱۲ زندانی سیاسی آزاد شده اند؟

یکسری افرادی هستند که به شکل حقوقی صحبت نمیکنند. ما جرمی به عنوان جرم سیاسی در قوانین نداریم، وقتی جرمی نداریم زندانی سیاسی هم نداریم. ما اتفاقا الان در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس طرحی را دنبال میکنیم که براساس آن جرم سیاسی تعریف شود. اگر طرح ما به تصویب برسد پس از آن اگر کسی مرتکب مصادیقی که ما به عنوان جرم سیاسی تعریف میکنیم، بشود، مجرم سیاسی محسوب و زندانی سیاسی خواهد بود. البته شیوه های رسیدگی به جرایم سیاسی متفاوت از جرایم عادی خواهد بود و تقریبا شبیه رسیدگی به جرایم مطبوعاتی است، یعنی با حضور هیات منصفه و اگر محکوم هم شوند تسهیلات بیشتری در اختیارشان است ولی الان که من با شما صحبت میکنم این قانون را نداریم؛ نه قانون جرم سیاسی، نه مصادیق جرم سیاسی، نه زندانی سیاسی، نه محکوم سیاسی، نه محبوس سیاسی، چون اصلا قانون آن را نداریم.



به طور مثال کسانی که بعد از انتخابات ۸۸ بازداشت شده اند اگر زندانی سیاسی نیستند چه عنوانی دارند؟

امنیتی هستند یا برای اخلال در نظم محکوم شده اند یا عنوان هایی که عنوان های عمومی جرم است.



خب اخلال در نظم، سیاسی نیست؟

در قانون تعریف نشده، باید ابتدا تعریف شود.



عدم تعریف جرم سیاسی می تواند توجیه مناسبی باشد برای نادیده گرفتن حقوق زندانیان سیاسی؟

وقتی در قانون زندانی سیاسی نداریم پس تسهیلات ویژه ای هم ندارند و همچون سایر زندانیان هستند.



حرف من درباره تسهیلات ویژه نیست. همین بحث مرخصی که مطرح است؛ براساس قانون زندانیان حق استفاده از آن را دارنداما در حال حاضر خیلی از زندانیان سیاسی از آن محروم هستند.

زندانیان امنیتی یا بقیه زندانیان تابع مقرراتی عمومی برای استفاده از مرخصی هستند. در مصوبه ای که اخیرا ما داشتیم ـ البته مصوبه کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس است و باید برود دوباره شورای نگهبان ببیند و قطعی شود ـ تسهیلات بیشتری برای زندانیان قائل شده ایم که مثلا در طول ماه بتوانند از یکی دو روز مرخصی استفاده کنند و بعضا یکسری تشویق هایی را داشته باشند. مصوب کرده ایم که رئیس قوه قضائیه اجازه داشته باشد در طول سال به مناسبت های ملی و مذهبی دو بار به زندانیان مرخصی اعطا بکند. تسهیلاتی از این دست برای زندانیان. ولی در اینجااختلافی بین زندانیان، از هر نوعی که باشند، قائل نشده بلکه یک موضوع عمومی است و همه زندانیان می توانند از این تسهیلات استفاده کنند.



آقای ملک شاهی شما میگویید تسهیلات برای همه زندانیان است و اختلافی بین زندانیان نیست. بسیاری از زندانیان سیاسی که شما آنها را امنیتی می نامید سالهاست از مرخصی محروم هستند و...

در حال حاضرهمه زندانیان با یک شرایطی می توانند از مرخصی استفاده کنند. مصوبه ما استفاده زندانیان از مرخصی را بیشتر و تسهیل میکند.یعنی علاوه بر دوبار در سال، در هر ماه هم بتوانند مرخصی بروند.مجموعا مصوبه ای که ما داشتیم درواقع میزان استفاده از مرخصی برای زندانیان را افزایش میدهد و هیچ فرقی میان زندانیان در استفاده از این مرخصی نیست.



آقای دهقان، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس گفته "زندانیان واجد شرایط یعنی کسانی که نزدیکان آنان از دنیا رفته یا مریض هستند و همچنین کسانی که بیماری‌های صعب‌العلاج دارند می‌توانند از مرخصی ۳ روز در هر ماه استفاده کنند". در حال حاضر حسین رونقی ملکی از زندانیان سیاسی وضعیت جسمانی مساعدی ندارد اما درخواست مرخصی استعلاجی او رد شده. چه کسانی این واجدین شرایط برای مرخصی را براساس مصوبه شما تشخیص خواهند داد؟

دادستان یا قاضی مربوطه می تواند در این زمینه نظر دهد. یعنی درباره مرخصی سه روز در ماه دادستان و قاضی مربوطه تصمیم گیر است و درباره مرخصی سالی دو بار هم این امر بر عهده رئیس قوه قضائیه گذاشته شده است. درباره زندانیان سیاسی اجازه دهید اول طرح جرم سیاسی در کمیسیون به نتیجه برسد و مصوب شود بعد براساس تعریف جرم سیاسی ما زندانی سیاسی خواهیم داشت و این زندانیان سیاسی هم تسهیلاتی خواهند داشت.



اشاره به طرح جرم سیاسی کردید. آقای ملک شاهی ماده اول فصل اول این طرح نگرانی های زیادی ایجاد کرده چنانچه گفته می شود با این ماده همه مردم ایران مجرم سیاسی خواهند بود.

کدام ماده؟



ماده اول فصل اول که میگوید "هرگاه رفتاری با انگیزه نقد عملکرد حاکمیت یا کسب یا حفظ قدرت، واقع شود بدون آنکه مرتکب، قصد ضربه‌ زدن به اصول و چهارچوب های بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد، جرم سیاسی محسوب می‌شود".

این طرح هنوز مصوب نیست، در واقع یک پیش نویس و پیشنهاد است که جمعی داده اند. ما این طرح را، چون اخیرا یعنی همین دیروز به کمیسیون واصل شده، در آینده نزدیک به کمیته ای زیرمجموعه کمیسیون قضایی ارجاع میکنیم. ان کمیته از کارشناسان و حقوقدانان برجسته و قضات و کسانی که در علم حقوق مهارت دارند دعوت میکند و به صورت دقیق ماده به ماده بررسی می شود.در آن کمیته که تصویب شد در صحن کمیسیون قضایی با حضور نمایندگان قوه قضائیه و احیانا وزارتخانه هایی از دولت که مرتبط هستند وزارتخانه امنیتی، وزارت دادگستری و همچنین مرکز پژوهش های مجلس و.. بررسی می شود. در خود کمیسیون هم حقوقدانان برجسته ای هستند ۸ – ۹ نفر از اعضای کمیسیون ما از قضات قدیمی هستند. این مسائل بررسی می شود و انشالله مصوبه خوبی می شود.



نظر خود شما درباره این ماده چیست آقای ملک شاهی؟

درباره این ماده، اول باید چیزی در قانون جرم باشد، بدین معنی نیست که هر نقد و هر رفتاری جرم سیاسی باشد بلکه باید آن رفتار در قوانین موضوعه ما جرم تلقی شده باشد. ما میگوییم اگر اشخاصی با انگیزه های خاص مرتکب شده باشند جرم سیاسی است. یعنی اینطور نیست که بیاییم از نظر ماهیتی جرم انگاری بکنیم و مصداق جرم را بیاوریم. جرایم همان است که در قانون مجازات اسلامی و سایر قوانین آمده، برخی از همین ها مصادیق جرم سیاسی قرار میگیرند.

۱۳۹۲ مهر ۲, سه‌شنبه

سعید مرتضوی گم شده است!

روزنامه شرق : «سعید مرتضوی» این روزها جایی آفتابی نمی‌شود. اگر چه سخنگوی قوه قضاییه می‌گوید او مفقود نشده، در تهران و در دسترس است. اما سوال اصلی این است که متهم رخداد کهریزک که پرونده‌اش بعد از اعتراض به‌همراه دو قاضی دیگر در دیوانعالی کشور معطل رسیدگی است این روزها کجاست و چه می‌کند؟ دادستان سابق تهران از قضاوت معلق شده پس نمی‌توان درقوه قضا و دادگاه‌ها سراغ او را گرفت. خانه سازمانی قوه‌قضاییه را هم که در دوران قضاوت و ریاستش بر دادستانی تهران در اختیار داشت پس داده است، با آمدن دولت جدید از سمت سرپرستی تامین‌اجتماعی کنار گذاشته شد و از ترکیب هیات‌مدیره هم برکنار شده است. دیگر رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز هم نیست.

مرتضوی حتی از دانشگاهی هم که در آن تدریس می‌کرده یک‌ترم مرخصی گرفته است. او که با سمت مربی، با مدرک کارشناسی ارشد در رشته حقوق در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال تدریس می‌کند این ترم ازدانشگاه مرخصی گرفته است. این خبر را هم دانشگاه تایید می‌کند و هم خود مرتضوی که از پشت تلفن می‌گوید: «من یک‌ترم مرخصی گرفته‌ام.» در دسترس‌نبودن البته به این معنا نیست که او پاسخ تلفن‌هایش را نمی‌دهد. می‌دهد اما کوتاه. اما اطلاعاتی از خود نمی‌دهد. اینکه این روزها کجاست و چه می‌کند. اطلاعات بیشتر را موکول می‌کند به ملاقات حضوری در یک گفت‌وگو، که آن را هم هربار به آخر هفته و آخر هفته را هم به روزهای بعد حواله می‌دهد. مرتضوی البته در حین همین گپ و گفت‌های تلفنی شرط و شروطی هم دارد. اینکه از نشریه مورد نظر یک نامه به امضای سردبیر و مدیر مسوول همراه داشته باشیم، مبنی بر اینکه سخنان او را بدون دستکاری و کم و کاست منتشر کنیم؛ شرطی که روزنامه بارها بر انجام آن تاکید کرده است.

او بارها و بارها تا پای مصاحبه رفته اما مصاحبه‌کننده را دست خالی بازگردانده است. تلاش برای گفت‌وگو با مرتضوی از زمستان سال گذشته شروع شد و با قول مساعد سرپرست وقت سازمان تامین‌اجتماعی، خبرنگار «شرق» در هفته دوم تعطیلات عید نوروز گذشته برای گفت‌وگو در ساختمان تامین‌اجتماعی حاضر شد، مرتضوی ما را در اتاق خود پذیرا شد و فضا را به شو خی و خنده برگزار کرد. مبلی را نشانمان داد و گفت: «این همان مبلی است که فاضل لاریجانی آنجا نشسته بود» بعد هم به تشریح موقعیت آن روز ملاقات پرداخت و گفت: «موبایل را آنجا روی میز خودم گذاشتم و کل گفت‌وگو را ضبط فیلم وصدا کردم و خودم کنار فاضل نشستم...» در نهایت هم گفت‌وگو را به روز دیگر موکول کرد. اما انتشار خبری به نقل از خبرگزاری «فارس» درباره احتمال محکومیت او به 15 سال حبس و پنج‌سال انفصال از خدمت که به تیتر یک روزنامه بدل شد مرتضوی را به‌شدت عصبانی کرد و گفت که دیگرهیچ وقت با «شرق» گفت‌وگو نمی‌کند.

او 19 سال قبل و در سن ۲۷ سالگی از شهر بابک به تهران آمد و به ریاست شعبه ۹ دادگاه عمومی تهران منصوب شد و بعد هم پله‌های ترقی را به سرعت طی کرد تا به ریاست دادستانی تهران رسید، حالا در سن 46 سالگی هیچ سمت دولتی و رسمی‌ای ندارد، به نظر می‌رسد او این روزها هم در حال طی همان مسیری است که سال 73 طی کرد، اما در مسیر بازگشت. در یک تماس تلفنی می‌گوید که آخر هفته برای رسیدگی به یک کار اوقافی به یزد می‌رود.

صدور دستور جلب کتبی مرتضوی در صورت عدم حضور در دادسرا

پایان ماجراهای سعید مرتضوی هنوز فرا نرسیده است، در دسترس‌نبودن او همه را به مشکل انداخته از جمله پیک نامه‌بر دادگاه را. تا جایی که در صورت عدم‌حضور او در جلسه چهارشنبه این هفته، شعبه 15 دادسرای ویژه جرایم کارکنان دولت حکم جلب کتبی سعید مرتضوی صادر می‌شود. او تا به حال چندین‌بار احضار شده ولی تمکین نکرده است.» به گفته حاج‌محمود عطار، بازپرس پرونده با پس‌دادن درخواست جلب کتبی قول داده است در صورتی مرتضوی این هفته هم در دادسرا حاضر نشود درخواست جلب کتبی او پذیرفته و صادر شود.» این وکیل دادگستری می‌افزاید: «طبق قانون به‌ کلیه جرایم و اتهامات یک متهم ولو با شکات متفاوت یکجا رسیدگی می‌شود و در صورت نیاز هم احضار و یکجا جلب می‌شود.»

پایان ماجراهای مرتضوی هنوز زود است

«سعید مرتضوی» اگرچه تمایل دارد اما هنوز زود است که از دسترس خارج شود، سوالات زیادی است که او باید به آنها پاسخ دهد به‌جز ادامه پرونده کهریزک و شاکیان پرونده پالیزدار در دادسرا، مفقودشدن 20‌هزار صفحه اسناد تحقیق‌وتفحص مجلس از تامین‌اجتماعی که در این سازمان نگهداری می‌شده است هم باز همه نگاه‌ها را متوجه سرپرست پیشین این سازمان کرده است. «سلیمان جعفرزاده» از اعضای تیم تحقیق‌وتفحص از تامین‌اجتماعی به سایت «قانون» گفته بود: «تمام اسناد به‌دست‌آمده از تخلفات سازمان تامین‌اجتماعی که حجم آنها چندین کارتن را تشکیل می‌داد در داخل اتاقی در جنب کتابخانه مرکزی سازمان نگهداری می‌شد که کلید آن فقط در اختیار گروه تفحص‌کننده قرار داشت اما وقتی چندی بعد نمایندگان جهت مراجعه به اسناد به‌دست آمده به محل نگهداری رجوع کردند با حیرت تمام متوجه شدند که اثری از اتاق محل نگهداری اسناد نیست و بنا به‌دلیل نامعلوم دیوارهای اتاق تخریب‌شده و اتاق محل نگهداری از اسناد در سالن ادغام شده است.»

سه ماه و نیم بی‌ خبری مطلق از حامد صارمی


با گذشت ۱۰۸ روز از بازداشت حامد صارمی به همراه پدرش حسن صارمی و خواهرش شهلا صارمی، این زندانی سیاسی از حق ملاقات و تماس تلفنی محروم بوده و اطلاع دقیقی‌ از محل نگهداری و وضعیت سلامتی وی در دست نیست.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، حسن صارمی فعال حقوق کودک و برادر زندانی سیاسی علی صارمی که در هفتم دیماه ۸۹ اعدام شده بود، در تاریخ ۷ شهریور پس از گذشت ۸۳ روز به قید وثیقه از زندان آزاد و شهلا صارمی پس از گذشت ۸۶ روز در تاریخ ۱۰ شهریور ۹۲ به بند نسوان زندان اوین منتقل شد اما حامد صارمی تا کنون هیچ تماسی با بیرون از زندان نداشته و هیچ اطلاعی از وضعیت سلامتی وی در دست نیست.

حدود یک هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری و در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۹۲ حسن صارمی، به همراه دو تن از فرزندانش به نام‌های حامد صارمی ۳۳ ساله و شهلا صارمی ۲۹ ساله در محل منزل مسکونیشان به بازداشت نیروهای امنیتی در آمدند و ماموران اقدام به تفتیش محل سکونت آن‌ها و همجنین ضبط وسایل شخصی از قبیل کامپیو‌تر و موبایل کردند.

علی صارمی که در مجموع حدود 23 سال را در زندان‌های قبل و بعد از انقلاب گذرانده بود در تاریخ ۷ دیماه ۸۹ به اتهام محاربه و همکاری با گروه‌های مخالف نظام و بدون اطلاع وکیل و خانواده‌اش در زندان اوین اعدام شد.

بازداشت بهنام چگینی از اعضای انتخاباتی حسن روحانی در اراک

بازداشت بهنام چگینی از اعضای انتخاباتی حسن روحانی در اراک

بهنام چگینی از فعالان حقوق بشر و عضو ستاد انتخاباتی حسن روحانی در اراک، هفته گذشته بازداشت شده است.

به گزارش کلمه، بهنام چگینی مسئول دعوت از فعالان اصلاح طلب استان مرکزی برای همایش اصلاح طلبان در شهر دلیجان بود که یک روز پیش از این همایش توسط اطلاعات سپاه استان بازداشت شد.

به گمان نزدیکان این فعال سیاسی، نوشته های وی در فیس بوک و نیز برخی از سخنانش در خصوص حقوق زنان در بازداشت چگینی موثر بوده است.

بر اساس این گزارش بعد از تغییرات در اداره اطلاعات استان ها، برخی از پرسنل این اداره به سپاه منتقل شده و مشاهداتی مبنی بر پرونده سازی برای فعالان اصلاح طلب از سوی آنان وجود دارد.

بهنام چگینی پیش از این و پس از انتخابات ۸۸ در اراک بازداشت و به یک سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.

بهزاد شکوهی شهروند بهایی ۷۵ از سوی فرماندار تهران مورد ضرب وشتم قرار گرفت

بهزاد شکوهی شهروند بهایی ۷۵ ساله که برای پیگیری مطالبات خود از وزارت کشاورزی اقدام به تهیه دادنامه نموده بود، پس از احضار از سوی فرمانداری تهران مورد ضرب و شتم و هتاکی قرار گرفت.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهزاد شکوهی پیرمرد ۷۵ ساله بهایی سالهای قبل از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در سمت معاونت وزیر کشاورزی مشغول بکار بوده و پس از سال ۵۷ مانند سایر شهروندان بهایی که سمت دولتی داشتند از کار خود اخراج و منفصل دائم از خدمت گردید.

بهزاد شکوهی پس از ۳۴ سال از زمان اخراج خویش از اداره مزبور، با روی کار امدن دولت جدید داد نامه‌ای تنظیم کرده و آنرا تقدیم مقامات کرده بود پس از این اقدام فرمانداری استان تهران در خیابان عباس آباد ابتدای می‌رعماد وی را احضار نموده و در آنجا اقدام به ضرب و شتم وی نمودند.

یکی از نزدیکان این شهروند بهایی به گزارشگر هرانا گفت: “هزاد شکوهی در فرمانداری مورد هتاکی و ضرب و شتم فراوان قرار می‌گیرد و تهدید می‌شود که دیگر این موضوع را پی گیری ننماید.”

وی ادامه داد: “در تمامی نقاط بدن اثار کبودی و ضرب و جرح مشاهده می‌شود. تشویق ایشان برای رفتن به پزشکی قانونی و شکایت ثمری نداشت چرا که ایشان ضمن آنکه تهدید به پیگیری پرونده خویش شده‌اند از همسر خود که چند سالی است به بیماری الزایمر مبتلا شده‌اند پرستاری می‌نمایند.”

تغییر مواضع روحانی از حمله به سفارت آمریکا تا سازش با آمریکا در 35 سال!

این روزها شاهد فعال شدن لابی های جمهوری اسلامی و توجیه کنندگان رفتار و سخنان آقای حسن روحانی در خارج از کشور هستیم اما آنها نمیتوانند حافظه تاریخی مردم را پاک نمایند، فراموش نکردیم دفاع آقای حسن روحانی به عنوان حقوقدان از حمله به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن دیپلمات هایی که میهمان مردم ما بودند که در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی ایران در ۱۹ اسفند سال ۱۳۵۸ که آن زمان آقای حسن روحانی کاندیدای حزب جمهوری اسلامی ایران از سمنان بود خطاب به افرادی که حمله به سفارت آمریکا را خلاف قوانین بین‌‌المللی می‌دانستند، گفته بود که :« فکر نمی‌کنم هرگز هیچ قانون بین‌المللی با اینکه یک سرزمین که سالیان دراز مرکز ظلم و طراحی نقشه‌های شیطانی بوده (سفارت آمریکا) و اکنون این سرزمین تجاوز، اشغال شود منافاتی داشته باشد.»! و به عنوان حقوقدان، آزاد بودن دبپلمات ها را مشروط کرده و ادامه داده بود که: « امام خمینی به صراحت فرمودند اگر گروگان‌های آمریکایی شاه را پس دهند و اموال مسروقه را به ایران بازگردانند بدون محاکمه آزاد خواهند شد. به نظر بنده نیز با قید این شرایط گروگان‌ها حق دارند آزاد باشند.»!

حسن روحانی سال ها بعد در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۷۴ گفت:«شعار زیبای مرگ بر آمریکا در کشور ما وحدت آفرین شده است.»! و جالب است که در دولتی که آقای حسن روحانی تشکیل داده اند یکی از گروگان گیران سابق دیپمات های آمریکایی یعنی خانم معصومه ابتکار که همیشه از به گروگان گرفتن دیپلمات های آمریکایی و حمله به سفارت افتخار کرده را به عنوان معاونت رئیس جمهور و ریاست سازمان حفاظت محیط زیست منصوب نموده است! خانم معصومه ابتکار در هنگام حمله به سفارت آمریکا به عنوان سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام صحبت می‌کرد و در گزارشی که برای اولین بار در ششم دسامبر ۱۹۷۹ از شبکه ”تی وی آی” که بخشی از کنفرانس خبری «دانشجویان خط امام» پخش شد خانم معصومه ابتکار در پاسخ به این سوال آقای ” جولیان مانیون” که “آیا گروگان‌ها مسئول این برخوردها هستند” می‌گوید که “آنها بخشی از سیستمی هستند که سیاست‌های امپریالیسیتی آمریکا را پیش می‌برند.” و در جواب گزارشگر که میپرسد “آیا منظور شما در این کنفرانس این بود که اگر شما آنجا می بودید شما هم آنها را نابود می کردید” می گوید : «بله منظور من هم این است که به آنها حمله می کردم» گزارشگر در ادامه صریحتر سوال خود را تکرار می کند و می گوید “یعنی شما شخصا اسلحه بر می داشتید و به سمت سر یکی از آنها شلیک می کردید” که ابتکار پاسخ می دهد: «بله البته»!

نامه مادر ستار بهشتی به بان کی مون در پی حضور روحانی در سازمان ملل

در پی سفر حسن روحانی رئیس جمهور ایران به نیویورک، گوهر عشقی مادر ستار بهشتی، وبلاگ نویس منتقد حکومت که در دوران بازداشت جان سپرد، در نامه‌ای به بان کی مون دبیر کل سازمان ملل از او خواست تا با صحبت با آقای روحانی، برای رسیدگی عادلانه به پرونده کشته شدن فرزندش‌ تلاش کند.

به گزارش سحام نیوز، خانم عشقی در بخشی از این نامه با اشاره به فشارها‌یی که پس از مرگ فرزند وی بر او و خانواده اش اعمال شده، نوشته است: “عدم پاسخگویی مراکز قدرت و همچنین اذیت و آزارهای مکرر امنیتی برای ما و خانواده مان، این مادر دردمند و زجر کشیده را بر آن داشت تا طی این مکاتبه از شما عاجزانه تقاضا نماید در دیدارهای خود با ایشان، تقاضا نمایید که وضعیت دردناک خانواده ما را پیگیری و قدمی راسخ برای دفاع از حقوق مظلومان در مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران در کشور خود بردارند.”

ستار بهشتی، ٣٢ ساله، در آبان‌ماه سال گذشته توسط پلیس فتا، مسئول کشف و پیگیری جرایم سایبری، بازداشت و به دلیل فعالیت هایش در شبکه های اجتماعی، به “اقدام علیه امنیت ملی” متهم شد. او در جریان بازداشت مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و جان داد سپس، و در گورستان رباط کریم، محل زندگی اش، به خاک سپرده شد.

کمی پس از درگذشت او، گروهی از زندانیان سیاسی ایران که ستار بهشتی مدتی را در کنار آنان در زندان سپری کرده بود، با انتشار نامه‌ای گواهی دادند که ستار بهشتی مورد شکنجه قرار گرفته است.

اعضای خانواده ستار بهشتی، پیشتر گفته بودند هنگام دفن جسد وی آثار کبودی را در بخش هایی از بدنش مشاهده کرده اند. متعاقب آن، غلامحسین محسنی اژه ای نیز در اظهار نظری در همین زمینه، وجود ضربه و کبودی بر بدن او را تایید کرد.

مادر ستار بهشتی در بخشی از نامه خود به بان کی مون، با انتقاد از عدم رسیدگی به پیگیری‌های او در خصوص مرگ فرزندش نوشته است: “اینجانب شرمسارم که مسئولین قضایی و امنیتی کشورم، به حق طبیعی من رسیدگی نمی کنند و هیچ راهی برای من باقی نگذارده اند تا دست به مکاتبه با آن مقامات محترم ببرم و شما را به دادخواهی از خویش فرا بخوانم.”

وی افزوده: “لازم به ذکر است که نه تنها به داد ما رسیدگی نکردند، بلکه با تهدیدات فزاینده امنیتی خانواده و دخترم (سحر بهشتی) عرصه زندگی عادی و روزانه را نیز بر ما تنگ کرده اند.”

مرگ ستار بهشتی در دوران بازداشت، واکنش‌های مختلفی را در ایران در پی داشت. علی مطهری از نمایندگان تهران در مجلس، مرگ ستار بهشتی در زندان را “سوء تدبیر” و “آسیب به نظام اسلامی” توصیف کرد و گفت که “رفتار خشونت آمیز در زندان” که منجر به مرگ او شده، مصداق “شکنجه” است.

مصطفی نجار وزیر سابق کشور نیز، هنگام حضور در مجلس برای توضیح در خصوص این پرونده، در پاسخ به گفته‌های آقای مطهری که خواستار عذرخواهی از خانواده ستار بهشتی شده بود، افزود: “عذرخواهی ساده چه مشکلی را حل می‌کند؟ شاید لازم باشد فراتر عمل شود و اگر ثابت شود تخلفی صورت گرفته با متخلف و مقصر برخورد لازم صورت گیرد.”

به گزارش منابع خبری، برای متهم به قتل ستار بهشتی، که به گفته مادر آقای بهشتی از خانواده این زندانی “طلب حلالیت” کرده، قرار مجرمیت برای “قتل غیر عمد” صادر شده است.

۱۳۹۲ شهریور ۳۱, یکشنبه

طی روزهای گذشته دست‌کم ۲ زن و ۶ مرد در زندان مرکزی یزد توسط رژیم جمهوری اسلامی اعدام شدند.

طی روزهای گذشته دست‌کم ۲ زن و ۶ مرد در زندان مرکزی یزد اعدام شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران سپیده دم، مورخ ۲۸ شهریور ماه دست‌کم هشت زندانی از بندهای ۳، ۴، ۶ و ۷ زندان مرکزی یزد در محوطه این زندان اعدام شدند.

همچنین به گزارش رادیو زمانه، اسماعیل صادقی دادستان عمومی و انقلاب قزوین، ظهر امروز شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ در جمع خبرنگاران رسانه‌های گروهی این استان از اعدام چهار نفر در زندان مرکزی قزوین خبر داد.

در این نشست خبری، صادقی گفت که در ظرف سال گذشته، ۱۸ مجرم در استان قزوین اعدام شده‌اند و خبر داد که تا پایان سال، چند حکم قصاص و اعدام دیگر هم اجرا خواهد شد.

از آغاز روی کار آمدن حسن روحانی، گزارش شده است که نزدیک به ۱۰۰ تن در ایران اعدام شده‌اند.
عکس ارشیوی

16روز از اعتصاب غذای افشین سهراب زاده زندانی سیاسی کُرد و بی توجهی مسولان زندان

با وجود گذشت ۱۶ روز از اعتصاب غذای یک زندانی سیاسی کُرد در زندان میناب تاکنون مسوولان زندان توجهی به شرایط و خواسته‌های این زندانی برای پایان اعتصاب غذایش نشان نداده‌ و گزارشات از وخامت حال جسمی و روحی این زندانی حاکی است.
بنابه گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ، افشین سهراب زاده ، زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان میناب که از روز۱۶ شهریور ماه اقدام به اعتصاب غذا کرده است. همچنان در اعتصاب غذا بسر میبرد و دادستانی از اعزام وی به بیمارستان بندر عباس ممانعت به عمل می آورد. و گزارشات از وخامت حال جسمی و روحی این زندانی حاکی است.

گفتنی است او در اوایل مردادماه که خونریزی داخلی و دردهای طاقت فرسا وی شدت گرفته بود مسئولین زندان میناب ناچار شدند او را برای انجام عمل جراحی در یکی از بیمارستانهای بندر عباس به زندان بندر عباس منتقل کنند اما در آنجا به این زندانی گفته شد که بودجه بستری کردن و انجام عمل جراحی وی را ندارند و او را چند روزی در زندان بندرعباس نگه داشتند که روزانه با تزریق ۳ آمپول قوی تسکین دهنده که فقط باعث کاهش تا حدودی درد وی می شد اکتفا کردند. این زندانی سیاسی کرد هم اکنون در زندان میناب در وضعیت حاد جسمی بسر میبرد و احتیاج به مداوای فوری دارد.
افشین سهراب زاده فرزند بهروز که در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۸۸ در شهر کامیاران دستگیر و مدتی زیادی در اداره اطلاعات این شهر توسط شهرام رحیمی معاون اطلاعات کامیاران بیرحمانه شکنجه میشود و بطوری که از ناحیه دماغ دچار شکستگی و بر اثر ضربه شدید ین مامور اطلاعات فتق این زندانی سیاسی پاره میشود که بعد از آن به رجایی شهر کرج فرستاده میشود و بعد از ۲۰ روز دوباره به اداره اطلاعات سنندج باز گرداننده میشود و هنگامی که چند بار از شدت درد از هوش میرود، در یکی از بیمارستهای شهر سنندج تحت عمل جراحی فتق قرار می گیرد بصورتی که بعد از این عمل حدود ۹ ماه به وی سوند وصل میشود.
افشین سهراب زاده ۲۳ ساله به اتهام همکاری با یکی از احزاب کرد در شعبه ۲ دادگاه انقلاب اسلامی شهر سنندج به قضاوت مصطفی طیاری به ۲۵ سال زندان و تبعید به میناب محکوم شد.
گفتنی است که روز چهارشنبه ۱۲ تیرماه سال جاری این زندانی اهل کردستان در اعتراض به آنچه «شرایط اسفناک» این زندان گفته شده و تبعیدش از زندان مرکزی سنندج به این زندان اقدام به خودکشی کرده بود.

دکتر احمد زیدآبادی به مرخصی آمد

دکتر احمد زیدآبادی روزنامه نگار و دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) امروز به از زندان رجایی شهر به مرخصی آمد.

به گزارش کلمه، در حالی چهارشنبه بعد از آزادی تعدادی از

به گزارش سحام نیوز به نقل از کلمه، در حالی چهارشنبه بعد از آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی در برخی محافل رسانه ای و مجازی خبر از آزادی زیدآبادی و تعداد دیگری از زندانیان رجایی شهر بود، اما او روز چهارشنبه آزاد نشد و اینک به مرخصی آمده است.

وی عضو کمپین انتخاباتی مهدی کروبی و دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) بود که در خرداد ۸۸، تنها ساعاتی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم از سوی ماموران امنیتی بازداشت و ۱۴۱ روز در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین به سر برد. وی در آذر ماه ۸۹ از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال زندان و تبعید در گناباد و ممنوعیت مادام‌العمر از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی محکوم شد و اکنون دوران محکومیت خود را در زندان رجایی‌شهر می‌گذراند.

عماد افروغ : وجود هر زندانی سیاسی از هر نظر یک آسیب است

عماد افروغ در خصوص آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی در روزنامه آرمان نوشت: به سهم خودم از اینکه تعدادی از شهروندان از زندان آزاد شدند بسیار خوشحالم. فکر می‌کنم اگر بخواهیم از در حبس بودن یک مسلمان، یک انسان و یک ایرانی خوشحال باشیم، خیلی باید از انسانیت به دور باشیم. چه حتی اینکه وی به خاطر مواضع، بیانات و رفتارهای سیاسی‌اش گرفتاراین وضعیت شده باشد.

همان زمان که در یک فضای روانی، سیاسی و اجتماعی خاص و به دلیل اتفاقات مربوط به سال ۸۸ هم تعدادی از شهروندانمان دستگیر شدند نیز موضع گیری کرده و به این کار انتقاد کردم. از خطبه‌های آیت‌ا… هاشمی در نماز جمعه دفاع کردم و آن بحث‌ها را راهگشا دانستم، ضمن اینکه شخصا از منتقدان جدی سیاست‌ها و رفتارهای آقای هاشمی در دولت سازندگی بودم. اما به خودم اجازه ندادم که چون الگوی فکری ایشان را تایید نمی‌کنم روا دارم که به شخصیت ایشان به خاطر آن صحبت ها توهین شود.

در آن زمان هم گفتم پیشنهادات آقای هاشمی شروط و ملزومات حداقلی فضای سیاسی کشور هستند. به عنوان یک شاگرد کوچک جامعه‌شناسی فکر می‌کنم که رفتارها در شرایط عادی و غیرعادی باید متفاوت باشند. مواجهه با مردم هم در شرایط غیرعادی متفاوت است و این مساله هم باید فهمیده شود که کسانی که نظارت و برخورد می‌کنند هم باید برای شرایط ویژه آموزش دیده باشند. نظام با آزادی زندانیان سیاسی، رحمت و سعه صدر و گذشت خود را به نمایش می‌گذارد و هرگاه این رفتارها بروز داده شوند، آثار مبارکی خواهد داشت. قطع نظر از هر تفسیری که از صحبتم شود و شاید برخی را خشمگین کند، باید بگویم که صادقانه احساسات قلبی خودم را بروز می‌دهم و واقعا از این اتفاق خوشحال شدم.

هر کس که به خاطر بیان و قلمش خطایی کند و حتی اگر جرمی هم مرتکب شده باشد، چاره اش زندان نیست بلکه باید مجازات‌های جایگزین برای آن در نظر گرفته شود. البته اینطور هم نیست که فضایی ایجاد شود که هر کس هر چیزی که دلش خواست بنویسد. باید بدانیم که هیچ کس نمی‌گوید هر کسی هر چه دلش خواست بگوید. کسی این را نمی‌خواهد اما باید قوانین درستی برای این مساله تدوین و اجرا شود. تا جایی که امکان دارد نباید مجازات زندان را برای اینگونه مسائل در نظر گرفت و حدالامکان از صدور حکم حبس باید پرهیز کرد.باز هم می‌گویم که من از این اتفاق فرخنده خیلی خوشحال و مسرور هستم و امیدوارم که آزادی زندانیان سیاسی یک استراتژی باشد و نه یک تاکتیک و اگر منع قانونی هم برای ادامه این روند وجود دارد با تدبیر و درایت موانع حقوقی برداشته شوند. وجود زندانی سیاسی از هر حیث یک آسیب است و باید در نظر داشته باشیم که به لحاظ روان‌شناسی اجتماعی وقتی کسی را حبس می‌کنیم و فضای بسته‌ای برایش ایجاد می‌کنیم، مشکلات و عوارض زیادی برای وی ایجاد می‌کنیم.

مساله بعدی هم این است که با این کار، قهرمان درست می‌کنیم. وقتی کسی فقط به خاطر زندان رفتن قهرمان شود، یک قهرمان غیرواقعی است. قهرمان‌ها باید در فضای باز و به وسیله اندیشه و در مصاف مدنی خودشان را نشان دهند و نه با حبس کشیدن. زمانی که در مجلس بحث حبس‌زدایی از مجازات‌های قضایی مطرح شد به سهم خودم تلاش کردم که این حبس‌زدایی برای جرائم سیاسی هم جاری شود و اعتقاد داشتم که این مساله برای جرائم سیاسی اهمیت بیشتری دارد. درشرایط فعلی در وهله اول باید به سمت حبس‌زدایی از تخلفات سیاسی در قانون حرکت کنیم و در وهله دوم نیز در نحوه مدیریت بین شرایط عادی و شرایط غیرعادی تفاوت بگذاریم. در شرایط بحرانی باید سعه صدر خیلی بیشتر باشد. برای این کار اگر خلأ قانونی هم وجود دارد باید رفع شود. باید فضای تضارب آرا وجود داشته باشد و با رعایت اخلاق بتوانیم با فکر افراد سر و کار داشته باشیم.

در فضای اجتماعی و سیاسی کشور ما این مشکل خیلی بزرگی است که افراد اغلب به شخصیت یکدیگر اهمیت می‌دهند و نه به فکر هم. اکنون از اینکه به فکر هم بپردازیم خیلی دوریم و باید به سمتی حرکت کنیم که افکار یکدیگر را نقد کنیم و شخصیت‌های هم را تخریب نکنیم. برای حل مشکل مجازات جرائم سیاسی موانعی هم وجود دارد که فکر می‌کنم در این زمینه نمایندگان مجلس باید دست به کار شوند چراکه اغلب این موانع حقوقی هستند.

بعد از اینکه جرم سیاسی تعریف شد بهتر است، نمایندگان مجلس به فکر باشند تا جایگزینی برای حبس تعریف شود که واقعا می‌تواند این اتفاق رخ دهد و مشکل حبس زندانی حل شود. مثلا وقتی شخصی در فضای سیاسی به کسی هتک حرمت یا توهینی کرد می‌توان برای وی مجازاتی از عذرخواهی تا جریمه نقدی قرار داد. مجازات هم پذیرفتنی است اما نه به خاطر خود جرم بلکه در صورتی که مجرم نتواند جریمه نقدی را بپردازد باید به زندان برود. طبیعی است که در این صورت محکوم تمام سعی خود را خواهد کرد که جریمه را بپردازد تا به زندان نرود و طبیعتا آسیب‌های ناشی از حبس سیاسی هم دامنگیر هیچ کس نمی‌شود. به تبع این اتفاق، فرهنگ تحقیق می‌تواند جا بیفتد. در آن زمان اگر هم کسی بخواهد شخص دیگر را نقد کند باید به صورت مستند این کار را انجام دهد و فضای تخریب و توهین از بین خواهد رفت.

وقتی در مجلس ششم کاندیدا شدم عناوین تمام مقالاتم را در یک بروشور آوردم و در آن زمان حتی از آن بروشور قدیمی هم استفاده کردند که افروغ در فلان روزنامه مقاله نوشته است و به صورت کلی به جای تضارب فکر، من را سوزاندند. حتی می‌خواستم شکایت کنم اما فضا را مناسب نمی‌دیدم چون می‌دانستم که در صورت شکایت نه تنها حمله‌ها کم نمی‌شد بلکه دو تا هم رویش می‌گذاشتند. اگر کسی را بخواهند بزنند باید قبل از آن از خودش سوال کنند یا اینکه حداقل بصورت مستند او را خراب کنند. این مثالی بود که بر سر خودم آمده بود و باید به این سمت برویم که با افزایش سعه صدر در مدیریت بحران‌ها، حل مشکلات حقوقی و کاهش حبس‌ها بتوانیم فضای نقد منطقی را در کشورایجاد کنیم.

زمانی که عده‌ای در کشور به خاطر فقر و رفع مشکلاتشان کلیه می‌فروشند انجام حج عمره جایز نیست.

یکی از اساتید علمیه قم گفت: در شرایطی که عده‌ای در کشور به خاطر فقر و رفع مشکلاتشان کلیه می‌فروشند انجام حج عمره جایز نیست.

به گزارش انصاف‌نیوز، آیت‌الله محمدرضا نکونام چهارشنبه گذشته در درس خارج فقه خود در مدرسه فیضیه قم با تاکید بر لزوم توجه به محتوای اسلام برای استقرار حکومت اسلامی گفت: در جامعه اسلامی باید به دنبال اجرای عدالت و رفع ظلم باشیم و الا با ظاهرسازی اسلامی و پخش همزمان اذان و نماز در سراسر جامعه و برافراشتن گلدسته و گنبد نمی‌توان به جامعه اسلامی رسید.

وی یکی از معیارهای جامعه اسلامی را توجه به فقرا و فقرزدایی دانست و با انتقاد از کسانی که دفعات متعدد به حج رفته‌اند، افزود: کسانی را می‌شناسم که بیش از ۴۰ حج واجب به جای آورده‌اند، غیر از دفعاتی که به عمره رفته‌اند؛ یعنی اینها از پیامبر (ص) هم بیشتر حج به جا آورده‌اند. این در حالی است که ما در کشورمان تعداد زیادی فقیر داریم که به سختی زندگی می‌کنند.

آیت‌الله نکونام در ادامه خاطرنشان کرد: در جامعه‌ای که افراد آن به خاطر رفع گرفتاری‌ها، کلیه می‌فروشند و به خاطر فقر دچار نقص عضو می‌شوند، رفتن به سفر عمره جایز نیست. افراد هزینه حج عمره را به فقرا بپردازند تا مجبور نشوند کلیه بفروشند.

خاطرنشان می شود در سال های اخیر فروش اعضای بدن رشد چشمگیری داشته است که علت اصلی آن فقر و بیکاری است.

تهدید خانواده مریم شفیع پور زندانی سیاسی به خاطر اطلاع‌رسانی درباره وضعیتش

تهدید خانواده یک زندانی سیاسی به خاطر اطلاع‌رسانی درباره وضعیتش
یکی از اعضای خانواده مریم شفیع پور به علت اطلاع‌رسانی درباره این فعال دانشجویی زندانی، توسط دادستانی تهدید به برخورد قضایی شد.
به گزارش سحام٬ دادستانی شهید مقدس، در اقدامی ضمن امتناع از هرگونه اطلاع رسانی درباره وضعیت مریم شفیع پور، خواهر این زندانی سیاسی را تهدید به برخورد قضایی کرده است.

اطلاع رسانی در مورد وضعیت مریم شفیع پور٬ علت این تهدید دادستانی بوده است.

بنا بر این گزارش، اکنون هیچ اطلاعی در مورد وضعیت سلامتی و مکان فعلی این عضو کمپین انتخاباتی مهدی کروبی در دست نیست و خانواده وی کماکان از شرایط وی اطلاعی ندارند.

مریم شفیع پور در ۵ مرداد ماه سال جاری بازداشت شد. وی همچنان ممنوع الملاقات است و در طی این مدت تنها توانسته دو تماس کوتاه تلفنی با خانواده خود داشته باشد که در آخرین تماس خانواده متوجه شرایط نامناسب روحی او شده اند و این موضوع موجب افزایش نگرانی های خانواده شده است. وی در اولین تماس تلفنی خود گفته بود که برایش دعا کنند.

مریم شفیع‌پور که عضو کمیته زنان ستاد دانشجویی انتخاباتی مهدی کروبی در انتخابات سال ۸۸ بود، در سال ۱۳۸۹ به دلیل فعالیت‌هایش از سوی دادگاه انقلاب قزوین به یک سال حبس تعلیقی محکوم شد. اما به گفته مسئولین بازداشت اخیر وی ارتباطی با حکم صادره نشده ندارد.

سردار حسین سلامی"، معاون فرمانده سپاه: آرمان های ما نرمش پذیر نیست

"سردار حسین سلامی"، معاون فرمانده سپاه، شب گذشته در برنامه تلویزیونی نگاه یک گفت: نرمش قهرمانانه یعنی اینکه‌ به هیچ عنوان از خطوط اساسی و منافع ملی و حیاتی خود عقب نخواهیم رفت و این حقوق چیزی نیست که بتوان با هیچ امتیازی آن را معاوضه کرد؛ چارچوب‌های اساسی ما ثابت است و نرمش‌پذیر نیست و اهداف آرمانی ما هیچ‌گاه تنزل نمی‌یابد، مثلاً حق داشتن انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای مطابق معیارها برای ما محفوظ است و این حق تعدیل‌ناپذیر است و نرمشی در آن وجود ندارد، اما در این چارچوب هر نرمش سیاسی به عنوان تاکتیک قابل قبول است، چرا که ما نمی‌خواهیم بن‌بستی در حل مسائل سیاسی ایجاد کنیم.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، سلامی افزود:‌ البته این حل مسائل در فضایی عادلانه، متوازن و محترمانه باشد؛ نرمش قهرمانانه هرگز شامل انفعال و وادادگی در فضای نابرابر و پذیرش هیچ اراده‌ای نیست، اما اجازه می‌دهد دیپلمات‌ها در اعمال تاکتیک‌ها در چارچوب مسلمات استراتژیک بتوانند روش‌های حل را بیابند.

وی اظهار داشت: اگر این روش‌ها در چارچوب آرمان‌ها و اصول و منافع ملی باشد، می‌تواند به تعامل و گفت‌وگو بیانجامد؛ به نظر بنده دلایل متعددی وجود داشت که یکی از آنها این بود که آنها (دشمنان) نمی‌توانستند چشم‌انداز روشنی از مسیر مداخله نظامی در سوریه ترسیم کنند و از این‌رو با شک مواجه شدند.

جانشین فرمانده کل سپاه اظهار داشت: بنده قصد تحقیر سایر قدرت‌ها را ندارم، اما قدرت ما در سطح جهانی است؛ در مقایسه با قدرت آمریکا می‌توانم حرف بزنم، اما در سطح منطقه با فاصله زیاد اول هستیم.

یک وب نگار و یک فعال کارگری در تهران دستگیر شدند

به گزارش منابع خبری، روز پنجشنبه ۲۸ شهریور ماه ۹۲، یک فعال کارگری و همچنین یک وب نگار در تهران بازداشت شدند.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، احمدرضا نجداد، وب نگار و نویسنده منتقد حکومت، روز پنجشنبه زمان خروج از کشور در فرودگاه بین المللی تهران مورد توقیف گذرنامه و بازداشت قرار گرفت.

بر اساس این گزارش، احمدرضا نجداد، پس از توقیف گذرنامه، توسط چند تن از ماموران لباس شخصی به قسمت دیگر فرودگاه هدایت شده و پس از آن خبری از وی منتشر نشده است.

این وب نگار، چندی پیش نیز به دلیل عدم صدور مجوز برای کتابش، با وزارت ارشاد دچار مشکلات جدی شده و پس از مراجعات مکرر به اداره کتاب، با پاسخی مبنی بر اینکه «کماکان تحت بررسی قرار دارد»، مواجه گردیده بود، که مورد اعتراض وی واقع شد.

تا زمان انتشار خبر، از علت دقیق بازداشت و محل نگهداری آقای نجداد خبری منتشر نشده است.

همزمان گزارش رسیده است که مهدی رحیمی، فعال سندیکایی و از کارکنان شرکت نفت، روز پنجشنبه ۲۸ شهریور ماه در تهران بازداشت شده است.

آقای رحیمی هنگام ورود به پالایشگاه تهران، توسط یک خودرو متوقف و بنا به اظهارات شاهدین، یکی ازسرنشینان لباس شخصی داخل خودرو که مجهز به بیسیم بوده، به زور وی را سوار خودرو ی مذکور نموده و از محل دور می شوند.

آقای رحیمی پیش از این نیز در جریان مراسم روز جهانی کارگر، مورد احضار و تهدید قرار گرفته بود.

از محل بازداشت و وضعیت این فعال کارگری خبری منتشر نشده است.

مولوی عبدالحمید از خامنه ای خواست تا اعدام زندانیان اهل سنت را متوقف کند

مولوی عبدالحمید، از رهبران اهل سنت سیستان و بلوچستان در نامه‌ای به رهبر آیت‌الله خامنه‌ای، جمهوری اسلامی، خواستار مداخله وی در پرونده ۲۶ زندانی سُنی مذهب کُرد و جلوگیری از اجرای احکام اعدام آنها شده است. همزمان سازمان عفو بین الملل نیز در بیانیه‌ای با ابراز نگرانی از وضعیت چهار زندانی سنی محکوم به اعدام، خواهان متوقف شد اعدام آنها شده است.

پايگاه اطلاع رسانی دفتر مولوی عبدالحميد، روز شنبه ۳۰ شهريور اعلام کرده که نامه وی روز ۲۸ شهريور ماه برای رهبر ايران ارسال شده است.

در نامه مولوی عبدالحمید با اشاره به آنچه "شرایط ملتهب جهانی" خوانده شده، آمده است که "دشمنان قسم خورده اسلام که از اختلاف سود می برند، در صدد بهره برداری اند."

در بخش دیگری از این نمه امام جمعه اهل سنت زاهدان با اعلام اطمینان از "درایت و دوراندیشی" رهبر جمهوری اسلامی از وی خواسته است که "با انگیزه خیرخواهی برای نظام و میهن اسلامی" از اعدام این افراد جلوگیری کند؛ چراکه "اعدام این جمع اثرات منفی در داخل و خارج کشور به جا می‌گذارد."

این نامه پس از انتشار اخباری مبنی بر احتمال اعدام ۲۶ زندانی سنی مذهب کرد منتشر شده که در سالهای گذشته به دلایل و اتهامات مختلف دستگیر شده‌اند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مولوی عبدالحمید، نسخه‌ای از این نامه به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران نیز ارسال شده است.

پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴، مولوی عبدالحمید به عنوان یک شخصیت با نفوذ در بین اهل سنت ایران جز در موراد محدودی آن‌هم با لحن انتقادی تلاشی برای تماس با آیت الله خامنه‌ای نکرده است.

این نامه را همچنین می‌توان امیدواری اهل سنت به تحولات جدید ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری ارزیابی کرد که در آن اهل سنت بیشترین رای خود را به حسن روحانی داند.

مولوی در شهریور ماه سال ۹۰ با اشاره به نامه های بی پاسخی که درباره مشکلات اهل سنت به آقای خامنه‌ای نوشته گفته بود: "یکی از دغدغه های اهل سنت این است که ارتباط مستقیمی وجود ندارد تا مشکلات اهل سنت را به حداقل برساند."

همزمان با ارسال نامه مولوی عبدالحمید سازمان عفو بین الملل، از سازمان های جهانی مدافع حقوق بشر در بیانیه ای از خطراعدام قریب‌الوقوع چهار نفر از سنی مذهب های کرد در ایران خبر داده است.

بر اساس این بیانیه این افراد در دوران بازداشت شکنجه شده و از دسترسی به وکیل مدافع نیز محروم بوده‌اند.

به گزارش عفو بین الملل احکام اعدام جمشيد دهقانی، جهانگير دهقانی دیگر برادر او، حامد احمدی و کمال مولايی با اتهاماتی نظیر "محاربه" و "فساد فی الارض" از سوی دیوان عالی کشور تائید شده است.

این سازمان حقوق بشری همچنین گفته است که این افراد متهم به دست داشتن در ترور يک از روحاني بلندپایه سنی‌مذهب نزديک به حکومت بوده‌اند در حالیکه همه آنها چندین ماه قبل از این رویداد دستگیر شده اند.

ماموستا محمد شیخ‌الاسلام، نماینده کردستان در مجلس خبرگان رهبری که از جمله هدف های اصلی زنجیره ترورها و سوءقصدهای کردستان در سال ۱۳۸۸ بود، در روز ۲۷ شهریور، هنگام خروج از منزل هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.

در همان سال سه سوءقصد تروریستی دیگر در مناطق کردنشین رخ داد. ماموستا برهان عالی، از روحانیان اهل سنت و امام جمعه موقت سنندج در محل سکونت خود کشته شد.

مقامات قضایی در سالهای گذشته گروه تندرو "سلفی‌ها" را متهم به دست داشتن در این ترورها کرده است.

در تیرماه سال ۹۰ شش نفر به اتهام دست داشتن در این قتل ها دستگیر و به اعدام محکوم شدند. این افراد همگی در دی ماه سال ۹۱ در زندان قزل الحصار کرج به دار آویخته شدند.