۱۳۹۱ اسفند ۲۱, دوشنبه

مقایسه خدعه خمینی و اصلاح طلبان-ناصر مستشار

همان‌گونه که با استالینیست‌ها نمی‌توان به دمکراسی رسید به همان اندازه با پیروان خمینی نمی‌توان به جامعه دمکراتیک دست یافت!

آنهائی که این روزها فریاد می‌زنند که حکومت به‌سوی استبداد قدم بر می‌دارد، لطفا به مردم ایران بگویند که حکومت اسلامی در ۳۳ ساله گذشته چه زمانی توتالیتر نبوده است؟

آیا وقتی آزادی سیاسی فقط برای اصلاح‌طلبان وجود داشته باشد، انگاه معیار دمکراسی در کشور سنجش می‌شود؟

برای مثال محمد خاتمی از خمینی بعنوان یک شخصیت «صادق» یاد کرد! این در حالی‌است که اگر خمینی واقعا یک رهبر «صادق» می‌بود، می‌بایستی به همه وعده‌های خود که در پاریس داده بود ـ استوار می‌ماند و در اجرای همه قول‌های خود پای می‌فشرد! آیا به‌راستی با نیروهائی که هنوز خمینی را می‌ستایند می‌توان به دمکراسی دست یافت؟

چه بخواهیم و نخواهیم، خمینی به بخشی از تاریخ تاریک و روشن مردم ایران پیوسته است!

به خرد جمعی مردم می‌توان باور داشت اما به همان اندازه ـ اکثریت مردم نیز گاهی اوقات اشتباه می‌کنند و دلیل تاریخی و روشن آن انقلاب ۵۷ در زیر پرچم «امام خمینی» بود.

همان مردمی که برای خاک‌سپاری خمینی دست و پا می‌شکستند اما این روزها در سال‌روز مرگ او به تفریح و رقص و پایکوبی می‌پردازند!

این واقعیت تاریخی را نیز باید بیان داشت که اگر در ابتدا اکثریت نیروهای سیاسی و شخصیت‌های شناخته شده به خمینی باور نمی‌آوردند، مردم نیز به نباله روی از خمینی نمی‌پرداختند:

دکتر سنجابی: محتوای جمهوری اسلامی دموکراتیک است.

آیت‌الله دکتر بهشتی: اسلام دین آزادی است، آزادی کسی را سلب نمی‌کند.

«امام خمینی»:

هیچ رژیمی عادلانه تر از اسلام نیست
برای همه محرومان خانه بسازید
خانه نخرید همه را صاحب خانه می‌کنیم
روحانیون نباید رییس جمهور بشوند


دکتر محمد مکری: جمهوری اسلامی با حکومت مذهبی تفاوت دارد

دکتر یزدی: می‌خواهیم اثرات ۲۵۰۰ ساله فرهنگ استبدادی را بزداییم

شک ندارم که شاه اعدام می‌شود.

رهبر حزب توده،دکتر کیانوری از آیت الله العظمی خمینی ستایش کرد: حزب توده به جمهوری اسلامی رای مثبت می‌دهد

روزنامه کیهان سال ۱۳۵۷: به امید روزی که روز زن، حقوق زن و مساله زن نباشد
روز زن را چه کسی انتخاب کرده است؟


در سال مرگ خمینی که از جانب حکومت اسلامی، مراسم گوناگون برگزار گردید در ضمن تعطیلات سه روزه‌ای اعلام شد که به موقعیتی برای مسافرت مردم تبدیل گردید. قاطبه اصلی مردم ایران اصلا به سال مرگ خمینی وقعی نگذاشت و بیشتر به سفر و رقص و پایکوبی پرداختند:

انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از «صحنه‌های زشت» در تعطيلاتی که به مناسبت ارتحال خمینی در چند روز اخير روی داد خود مزید برعلت بی اعتنائی مردم به سال مرگ رهبر انقلاب اسلامی می‌باشد!


کسب آرای مردم در نزد حاکمان اسلامی چه اصلاح‌طلب و غیره کاملا تزئینی هست تا به جهانیان دمکراسی قلابی خود را نشان دهند!

خمینی که می‌گفت میزان رای ملت است در مقابل در خواست قانونی رفراندوم از طرف نیروهای سیاسی دمکرات و آزادی‌خواه گفت: «اگر همه بگویند آری من می‌گویم نه»، و چهره فرعونی او برای مردم آشکار شد و یک بار هم گفته بود که اگر۳۵ میلیون بگویند بله من میگویم نه!

خمینی که در وصیت‌نامه خود تأکید کرده: «ما قلم‌های مسموم وآنهایی را که صحبت ملی و دمکراتیک و اینها را می‌کنند می‌شکنیم».

خمینی در واکنش به اعتراض آقای منتظری راجع به اعدام‌های دهه شصت گفته است: «یکی از این‌ها آمده بود گریه می‌کرد که چرا بعضی از این‌ها را می‌کشند! این‌ها باز توجه ندارند که اسلام در عین حال که تربیت است، یک مکتب تربیت است... اگر ما بخواهیم مسامحه کنیم در قضاوت، تا آخر گرفتار هستیم. ما با هیچ‌کس قوم و خویشی نداریم. ما مطیع اسلام هستیم و احکام اسلام را می‌خواهیم جاری کنیم.»!

این همان خمینی است که در سخنرانی برای گروهی از دانشجويان ايرانی در نوفل لوشاتو در ۸ آبان ۱۳۵۷ راجع به حکومت پهلوی گفته بود: «در منطق اينها [شاه و دربار] آزادی يعنی به زندان کشيدن مخالفان، سانسور مطبوعات و اداره دستگاه‌های تبليغاتی»!

خمینی حتی در وصیت‌نامه خود به حزب اللهی‌ها اختیار تام داده که اگر به آنچه از نظر شرع حرام است در جامعه برخورد کردند «به دستگاه‌هاى مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهى نمودند، خودشان مکلف به جلوگیرى هستند»! بنابراین اگر خامنه‌ای بسیجیان را بر علیه مردم ترویج و تحریک می‌کند، دقیقا در خط امام گام بر می‌دارد!

حال برای رسیدن به دمکراسی، اصلاح‌طلبان هم‌چنان به‌دنبال «راه امام» هستند؟

خمینی از آزادی‌هایی که مردم پس از انقلاب ۵۷ به‌دست آوردند کاملا عصبانی بود! او در این ارتباط گفته است: «ما دیگر نمی‌توانیم آن آزادی را که قبلاٌ دادیم بدهیم و نمی‌توانیم بگذاریم این احزاب کار خودشان را ادامه بدهند. ما شرعاَ نمی‌توانیم مهلت بدهیم. شرعاَ جایز نیست که مهلت بدهیم. ما آزادی دادیم و خطا کردیم»!

خمینی آزادی‌خواهان را «حیوانات درنده» می‌نامد و در مورد آنها می‌گوید: «دیگر نمی‌گذاریم هیچ نوشته‌ای از این‌ها در هیچ جای مملکت پخش شود. تمام نوشته‌های‌شان را از بین می‌بریم. با این‌ها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار خواهیم کرد»!

خمینی برای زندانیان خود حق داشتن دادگاه هم قائل نبود و باور داشت که «این جنایتکارها که در بازداشت هستند متهم نیستند، بلکه جرم‌شان محرز است! او برای کشتن آنها منتظر محاکمه نیز نمی‌شد: «باید فقط هویت آنها را ثابت کرد و بعد آنها را کشت. اصلاً احتیاج به محاکمه آنها نیست»!
در حالی که مردم ایران، ایدولوژی خمینیسم را از خود زدوده‌اند اما نیروهای سیاسی مختلف مانند اصلاح‌طلبان و نیروهای طرفدار آنها که بیشتر در خارج کشور زندگی می‌کنند و مثلا سکولار و لائیک نیز هستند اما هم‌چنان از راه و روش خمینی که آموزگار اصلاح‌طلبان هست تبعیت می‌کنند.

هیچ نظری موجود نیست: