مهدی خزعلی زندانی سیاسی محبوس در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین که ۸۳ روز است در اعتصاب غذای اعتراضی به سر می برد عصر امروز در تماس با خانواده ی خود اعلام کرده که همچنان در سلول انفرادی و در وضعیت ممنوعیت از هر چیز اعم از ملاقات و خبر و … است.
به گزارش خبرنگار کلمه، فرزند آیت الله خزعلی که بعد از بیش از دو هفته بی خبری، ساعتی پیش موفق شد با خانواده ی خود تماس بگیرد اعلام کرده که همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد.
بر اساس این گزارش علیرغم آنکه وی همچنان از روحیه ی بالایی برخوردار است نگرانی ها از وضعیت جسمی این زندانی سیاسی پس از ۸۳ روز اعتصاب غذا افزایش یافته است.
*****
محمدصالح خزعلی، فرزند این زندانی سیاسی در هفتاد و هفتمین روز اعتصاب غذا، از قول پدرش، در صفحه ی فیس بوک خود نوشته بود:
قوانین اوین: ۱-قانون ممنونع الورود است! ۲-مظالبه قانون جرم است! ۳-سخن از قانون استهزاء نفس است! ۴-طلب وکیل موجب تشدید محرومیتهاست! ۵-چشم بندی داده اند تا نبینی! ۸-قطع ارتباط با دنیا و اخبار تا نفهمی! ۷-تهدید اطرافیان سلاحی کارآمد ۸-سلول انفرادی به عنوان فشار روحی و روانی ۹-کاغذ و قلم خطرناک تر از مواد مخدر ۱۰-تحقیر انسانیت
مهدی خزعلی – ۹۱/۱۱/۱۰ — سلول ۱۰۴
*****
زینب خزعلی، دختر مهدی خزعلی نیز، ساعتی پیش در دلنوشته ای که در صفحه ی فیس بوک وی منتشر کرده، نوشته است:
پدر مهربانم…
امروز اول فروردین ۹۲ ،هشتادو سومین روز اعتصاب غذایت است.نمی دانم با وجود ممنوع بودن دانستن ساعت در سلولت، لحظه ی تحویل سال را فهمیدی یا نه.ما هم اینجا هفت سینی چیدیم و تنها عکست را داشتیم که بر سر سفره بگذاریم.
پدر عزیزم، میدانم آنجا هم برای خودت هفت سینی مهیا کردی.مثل آن زمانی که در جبهه با همان وسایل، با سیم چین و سیمینوف و سر نیزه و سه پایه و…هفت سین را چیده و به استقبال نوروز میرفتی.اگر امروز سیب نداشتی به جایش سلول داشتی.اگر سبزه نداشتی به جایش اعتقادات سبزت را داشتی.امروز سلاحت که همان قلمت است را داشتی.شاید سکوت عمیق سلولت هم یکی از سینهایت باشد.سکوتی که فریادها دارد.شاید سین دیگرت سرمای سلولت باشد.گفتی سلولت بسیار سرد است و زندانبانان حتی از دادن لباس های گرمی که برایت آوردیم امتناع کردند.
ششمین سینت شاید سربازی باشد که صدای پایش در راهروی ساکت زندان بگوشت میرسد.
اما برای سین آخر، من سینه ی دریایی ات را بر سر سفره میگذارم.سینه ی پر مهرت را.
پدرم، لحظه ی تحویل چشمهایم را بستم و به داخل سلول انفرادیت آمدم.همان قطعه ای از بهشتت.همان خلوتگه یارت، و با وجود ضعف و ناتوانی چه پرحرارت مرا در آغوش می فشردی و بر سر سفره ی هفت سینت مینشاندی.
*****
مهدی خزعلی پیش از بازداشت آخرش در آخرین نوشته خود در وبسایت شخصی با اشاره به تهدیدهای صورت گرفته از سوی برخی نهادها و اشخاص به صراحت گفته بود: آزادی من با دستور شخص رهبری بوده است و بازداشت و نقض امان فقط با دستور ایشان میسر است.
اعلام برائت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی اولین بار در دیدار آیت الله خزعلی با فرزند زندانیش در اوین مطرح شد. وی از فرزند خود خواسته بود تا اعلام برائت کند تا بتواند از این حبس انفرادی رها شود. اما مهدی خزعلی درخواست پدر را رد کرده بود.
مهدی خزعلی نهم آبان ماه سالجاری در جلسه سرای اهل قلم به اتفاق سایر شرکت کنندگان بازداشت شد و هر چند بعد از مدتی همه شرکت کنندگان این جلسه آزاد شدند، اما خزعلی تاکنون در حبس است که به غیر از سه روز نگهداری در بند ۳۵۰، باقی آن را در انفرادی بند ۲۰۹ بوده است.
به گزارش خبرنگار کلمه، فرزند آیت الله خزعلی که بعد از بیش از دو هفته بی خبری، ساعتی پیش موفق شد با خانواده ی خود تماس بگیرد اعلام کرده که همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد.
بر اساس این گزارش علیرغم آنکه وی همچنان از روحیه ی بالایی برخوردار است نگرانی ها از وضعیت جسمی این زندانی سیاسی پس از ۸۳ روز اعتصاب غذا افزایش یافته است.
*****
محمدصالح خزعلی، فرزند این زندانی سیاسی در هفتاد و هفتمین روز اعتصاب غذا، از قول پدرش، در صفحه ی فیس بوک خود نوشته بود:
قوانین اوین: ۱-قانون ممنونع الورود است! ۲-مظالبه قانون جرم است! ۳-سخن از قانون استهزاء نفس است! ۴-طلب وکیل موجب تشدید محرومیتهاست! ۵-چشم بندی داده اند تا نبینی! ۸-قطع ارتباط با دنیا و اخبار تا نفهمی! ۷-تهدید اطرافیان سلاحی کارآمد ۸-سلول انفرادی به عنوان فشار روحی و روانی ۹-کاغذ و قلم خطرناک تر از مواد مخدر ۱۰-تحقیر انسانیت
مهدی خزعلی – ۹۱/۱۱/۱۰ — سلول ۱۰۴
*****
زینب خزعلی، دختر مهدی خزعلی نیز، ساعتی پیش در دلنوشته ای که در صفحه ی فیس بوک وی منتشر کرده، نوشته است:
پدر مهربانم…
امروز اول فروردین ۹۲ ،هشتادو سومین روز اعتصاب غذایت است.نمی دانم با وجود ممنوع بودن دانستن ساعت در سلولت، لحظه ی تحویل سال را فهمیدی یا نه.ما هم اینجا هفت سینی چیدیم و تنها عکست را داشتیم که بر سر سفره بگذاریم.
پدر عزیزم، میدانم آنجا هم برای خودت هفت سینی مهیا کردی.مثل آن زمانی که در جبهه با همان وسایل، با سیم چین و سیمینوف و سر نیزه و سه پایه و…هفت سین را چیده و به استقبال نوروز میرفتی.اگر امروز سیب نداشتی به جایش سلول داشتی.اگر سبزه نداشتی به جایش اعتقادات سبزت را داشتی.امروز سلاحت که همان قلمت است را داشتی.شاید سکوت عمیق سلولت هم یکی از سینهایت باشد.سکوتی که فریادها دارد.شاید سین دیگرت سرمای سلولت باشد.گفتی سلولت بسیار سرد است و زندانبانان حتی از دادن لباس های گرمی که برایت آوردیم امتناع کردند.
ششمین سینت شاید سربازی باشد که صدای پایش در راهروی ساکت زندان بگوشت میرسد.
اما برای سین آخر، من سینه ی دریایی ات را بر سر سفره میگذارم.سینه ی پر مهرت را.
پدرم، لحظه ی تحویل چشمهایم را بستم و به داخل سلول انفرادیت آمدم.همان قطعه ای از بهشتت.همان خلوتگه یارت، و با وجود ضعف و ناتوانی چه پرحرارت مرا در آغوش می فشردی و بر سر سفره ی هفت سینت مینشاندی.
*****
مهدی خزعلی پیش از بازداشت آخرش در آخرین نوشته خود در وبسایت شخصی با اشاره به تهدیدهای صورت گرفته از سوی برخی نهادها و اشخاص به صراحت گفته بود: آزادی من با دستور شخص رهبری بوده است و بازداشت و نقض امان فقط با دستور ایشان میسر است.
اعلام برائت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی اولین بار در دیدار آیت الله خزعلی با فرزند زندانیش در اوین مطرح شد. وی از فرزند خود خواسته بود تا اعلام برائت کند تا بتواند از این حبس انفرادی رها شود. اما مهدی خزعلی درخواست پدر را رد کرده بود.
مهدی خزعلی نهم آبان ماه سالجاری در جلسه سرای اهل قلم به اتفاق سایر شرکت کنندگان بازداشت شد و هر چند بعد از مدتی همه شرکت کنندگان این جلسه آزاد شدند، اما خزعلی تاکنون در حبس است که به غیر از سه روز نگهداری در بند ۳۵۰، باقی آن را در انفرادی بند ۲۰۹ بوده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر