مجید محمدی - اسلامگرایان شیعه در ایران در چند دهه اخیر وعدههای بسیاری برای کسب قدرت و تحکیم آن به مخاطبان خود عرضه کردهاند. این ادعاها در انتخابات و جنبشهای اجتماعی به برنامههای سیاسی آنها تبدیل شده است.
تجربه جمهوری اسلامی از این جهت جالب است که میتوان ادعاهای اسلامگرایان شیعه را با آنچه انجام دادهاند، روبرو نهاد و در باب آنها داوری کرد.
ذیلا ده دروغ بزرگ و بنیادی این گروه را بررسی میکنیم.
۱. حکومت دینی خدمات عمومی را برای مستمندان مجانی میکند
این اولین وعده دروغی بود که رهبر فرهمند اسلامگرایان شیعه به جامعه ایران داد و هیچگاه عملی نشد. خمینی در ۱۲ اسفند ۱۳۵۷ گفت: "علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم."
از آنجا که معنویت مقیاس و معیار اندازهگیری در ایران ندارد، نمی شود آن قسمت مربوط به وعدههای معنوی را ارزیابی کرد. اما آب و برق مجانی و اتوبوس مجانی برای مستمندان قابل ارزیابی است. این خدمات هیچگاه برای هیچ کس مجانی نشدند.
میتوان پرسید که چگونه با سنگسار و قطع دست و پا و انگشتان و اعدام و شکنجه و سانسور میتوان افراد را به مقام انسانیت رساند. خمینی اولین و بزرگترین دروغگو در میان اسلامگریان بود که همه وعدههای خود در فرانسه را زیر پا گذاشت.
همچنین ادعا میشود که تنها اسلامگرایان به داد فقرا و محرومان رسیدهاند. اما حکومت اسلامگرایان درصد بیشتری از جامعه را به زیر خط فقر فرو برده است.
بر اساس آخرین آمارها در چهار سال گذشته حدود دو سوم جمعیت کشور زیر خط فقر و حدود ۱۰ میلیون نفر در فقر مطلق به سر میبرند. اسلامگرایان بیش از رسیدگی به فقرا به خود و نزدیکان خویش رسیده و فساد دامن تک تک آنها را گرفته است.
آب و برق و اتوبوس مجانی هیچگاه برای هیچ کس مجانی نشدند. همچنین ادعا میشود که تنها اسلامگرایان به داد فقرا و محرومان رسیدهاند. اما حکومت اسلامگرایان درصد بیشتری از جامعه را به زیر خط فقر فرو برده است. بر اساس آخرین آمارها در چهار سال گذشته حدود دو سوم جمعیت کشور زیر خط فقر و حدود ۱۰ میلیون نفر در فقر مطلق به سر میبرند.
اصولا مدیری در جمهوری اسلامی نمیتواند سالم بماند چون اولا در فضای غیر شفاف کار میکند و ثانیا باید با سوءاستفاده کنندگان از قدرت همراهی کند تا در شغل خود باقی بماند.
۲. اجرای احکام شریعت توسط دولت جرم و جنایت را ریشهکن میکند
اجرای سی سال احکام شریعت در ایران نه تنها جرم و جنایت در کشور را کاهش نداده بلکه بسیاری از جرائم در واحد جمعیت افزایش یافتهاند. این جرائم تا حدی که کشف شدهاند به اعدام وزندان انجامیدهاند. تعداد زندانیان کشور در حالی که جمعیت از سال ۱۳۵۷ دو برابر شده، به هفت برابر رسیده است. از نظر اعدام نیز ایران در صدر فهرست اعدام بر واحد جمعیت قرار دارد.
مورد به مورد می توان جرائم را مطرح کرده و نشان داد که اجرای احکام شریعت در مواجهه با این جرائم به کاهش انها منجر نشده است. به عنوان مثال سه دهه است که جمهوری اسلامی قاچاقچیان مواد مخدر را بر اساس تفسیری که از شریعت عرضه شده اعدام میکند، اما تعداد معتادان کشور همیشه رو به افزایش بوده است. تنها در ۱۰ ماه نخست سال ۱۳۹۱ موارد کلاهبرداری ۳۰ درصد افزایش یافته است. (معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی، الف، ۲۱ بهمن ۱۳۹۱)
اجرای احکام دینی و به قدرت رسیدن اسلامگرایان در ایران نه تنها به ریشهکنی فساد حکومت و شفافیت امور منجر نشده، بلکه فساد و عدم شفافیت را افزون ساخته است. فساد در جمهوری اسلامی در سه دهه اخیر رو به افزایش بوده و نه کاهش. اسلامگرایان در بسیاری از حیطههای فساد در ایران رکوردشکنی کردهاند. فسادی نیست که اسلامگرایان بدان مرتکب نشده باشند.
۳.حجاب موجب تحکیم نظام خانواده میشود
علیرغم اِعمال حجاب اجباری در جامعه، آمار طلاق در دو دهه اخیر در ایران رو به افزایش بوده است. حجاب اجباری حکومت هیچ گونه ربطی به آمار ازدواج و طلاق در کشور نداشته و این دو تحت تاثیر شرایط اقتصادی و اجتماعی و جمعیتی کاهش یا افزایش داشتهاند. هیچ تحقیق علمی نمیتواند رابطهای میان این دو برقرار کند.
۴. اسلامگرایان تنها گروهی هستند که استقلال و تمامیت ارضی کشور را حفظ کردهاند
اسلامگرایان شیعه همه دولتهای ماقبل خود بالاخص در دو سلسله پهلوی و قاجار را خائن به کشور و وابسته به خارجی و همه گروههای سیاسی رقیب خود مثل مارکسیستها، ملیگرایان و لیبرالها را مزدور بیگانه یا گولخورده از بیگانه معرفی میکنند.
اما کشوری که اسلامگرایان به ارث بردند، قبلا شکل گرفته و استقلال آن تامین شده بود. بخشهایی از آن جدا و بخشهایی نیز که در حال جدا شدن بود، به آن پیوسته بود. هر دولت دیگری که در ایران در سه دهه اخیر بود استقلال و تمامیت ارضی کشور را حفظ میکرد.
اگر اسلامگرایان بر سر کار نمیآمدند و اگر ارتش را قلع و قمع نمیکردند، اصولا جنگی رخ نمیداد تا نوبت به اخراج اشغال کننده خاک کشور برسد. عراق هرگز این ریسک را نمیکرد که به کشوری با ارتشی نوین با حدود ۴۰۰ هزار پرسنل حمله کند.
اجرای سی سال احکام شریعت در ایران نه تنها جرم و جنایت در کشور را کاهش نداده بلکه بسیاری از جرائم در واحد جمعیت افزایش یافتهاند. این جرائم تا حدی که کشف شدهاند به اعدام وزندان انجامیدهاند. تعداد زندانیان کشور در حالی که جمعیت از سال ۱۳۵۷ دو برابر شده، به هفت برابر رسیده است. از نظر اعدام نیز ایران در صدر فهرست اعدام بر واحد جمعیت قرار دارد.
اسلامگرایان البته چندان ارجی برای تمامیت ارضی قائل نیستند. آنها برای کمک به حزبالله و بر سر کار نگاهداشتن بشار اسد حاضرند یک استان کشور را فدا کنند: "سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست. اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم." (مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار، خبرگزاری دانشجو، ۲۶ بهمن ۱۳۹۱)
۵. همه مردم با حکومت هستند
تیتر خبر مربوط به تظاهرات ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ آن است که "برای جشن بزرگ ۲۲ بهمن همه آمدند." (تابناک، ۲۲ بهمن ۱۳۹۱) این دروغ بزرگ را علی خامنهای بعدا تکرار کرد: "در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، همه، از همه جا آمدند." (۲۸ بهمن ۱۳۹۱)
در طول سه دهه گذشته به مناسبتهای گوناگون این دروغ به مردم ایران گفته شده است. حتی حضور در تظاهرات ۲۲ بهمن که ضرورتا به معنای تایید حکومت و دولت نیست (و ممکن است افراد به دلیل دلبستگی به انقلاب بهمن ۵۷ و نه نظام برآمده از آن به خیابان بیایند) به حساب ذخیره حکومت گذاشته میشود.
۶. حکومت دینی احترام و شان زنان را حفظ کرده است
حکومت دینی زن را به شهروندی درجه دوم و صغیر تبدیل کرده است. زنان به راحتی نمی توانند در داخل و خارج کشور سفر کنند؛ هر روز در خیابان آزار جنسی میبینند؛ حق حضانت و طلاق ندارند؛ فقط ۱۲ درصد آنها دارای شغل بیرون از خانه هستند؛ حکومت هر روز به خاطر نوع پوشش و آرایش متعرض آنها میشود؛ از بسیاری از مشاغل محروم هستند؛ و انواع تبعیضها علیه آنها اعمال میشود.
مردان غیرخودی در جامعه ایران حقوقی ندارند و زنان در مرتبهای پایین تر از آنان قرار میگیرند. اگر خصوصیاتی مثل زن بودن، سنی بودن، اقلیت قومی بودن، همجنسگرا بودن، بهایی یا مسیحی بودن و مانند آنها در کنار هم قرار گیرند، تبعیض علیه آنها به طور تصاعدی افزایش مییابد.
۷. اسلامگرایان شیعه به دنبال وحدت مسلمانان هستند
اسلامگرایان شیعه به دلیل تمرکز بر قدرت سیاسی، بیشترین اختلاف را در میان مسلمانان کشور دامن زدهاند. همچنین نقض حقوق مذهبی سنیها (تاسیس مسجد، برگزاری مراسم مذهبی، آموزش دینی کودکان آنها در مدارس بر اساس باورهای دینی خود، تاسیس رسانههای مستقل) که در ایران جاری است نه تنها زمینهای برای وحدت مسلمانان در ایران فراهم نمیآورد، بلکه اختلاف برانگیز است.
حکومت دینی زن را به شهروندی درجه دوم و صغیر تبدیل کرده است. مردان غیرخودی در جامعه ایران حقوقی ندارند و زنان در مرتبهای پایین تر از آنان قرار میگیرند. حق حضانت و طلاق ندارند؛ فقط ۱۲ درصد آنها دارای شغل بیرون از خانه هستند. آنها با آزار جنسی، حجاب اجباری و محدودیت از سفر روبرو هستند.
حمایت بیدریغ جمهوری اسلامی از رژیم بشار اسد در سوریه، شیعیان عراق، شیعیان افغانستان و شیعیان بحرین از اقدامات اساسی رژیم در ایجاد و تداوم جنگ مذهبی میان مسلمانان در این کشورها بوده است.
۸. دولتهای غربی مانع پیشرفت کشور شدهاند
این یکی از بزرگترین دروغهای اسلامگرایان برای هندوانه گذاشتن زیر بغل مخاطبان خود و افزایش تنفر از غرب بوده است.
در این زمینه میتوان پرسید: غرب چه نقشی در هزینه کردن درآمد نفت برای واردات کالاهای مصرفی، ۲۲ دقیقه کار متوسط مفید برای هر ایرانی در روز، فراری دادن ایرانیان متخصص به خارج کشور، تاراج منابع کشور و انتقال آن به خارج به جای انباشت سرمایه و سرمایه گذاری داخلی داشته است.
چه کسی سپردن مسئولیتهای کشور به افراد ناشایست و بیصلاحیت، دخالت در ایجاد تنش در منطقه و نا امن کردن کشور برای سرمایهگذاری، افت کیفیت آموزشی، نا امید کردن بخش خصوصی و نهادهای مدنی مستقل از کار و تلاش در کشور و اموری مانند آنها را بر عهده داشته است؟
۹. کسی که مخالف لابی اسرائیل سخن بگوید در دولت آمریکا جایی ندارد
تنها یک نمونه برای ابطال این گزاره کافی است. آن نمونه هم چاک هیگل است که از سوی اوباما برای وزرات دفاع نامزد شده است. هیگل در سال ۲۰۰۸ به صراحت از لابی یهودی و ارعاب نمایندگان کنگره توسط آن و تصویب برخی مصوبههای بی معنی توسط آنها به واسطه ارعاب سخن گفته است.
او بارها از اسرائیل انتقاد کرده و با برخی از تحریمهای علیه ایران نیز مخالفت کرده بود و علیرغم همه اینها برای وزارت دفاع نامزد شد.
۱۰. آمریکا مسبب اصلی کشتار مسلمانان است
هرگاه تعدادی مسلمان سنی یا شیعه در عراق و افغانستان و پاکستان و دیگر مناطق دنیا کشته شوند، مقامات جمهوری اسلامی و رسانه های دولتی آن را به حساب ایالات متحده میگذارند. این از دروغهایی است که حدود پنج دهه است اسلامگرایان برای افزایش کینه به غرب و کاهش اختلافات درونی مسلمانان گفتهاند.
همه به خوبی میدانند که سنیهای افراطی در پاکستان شیعیان را میکشند، شیعیان افراطی در ایران سنیها را میکشند، سنیهای افراطی و شیعیان افراطی در عراق همدیگر را میکشند.
این ماجرا ۱۴۰۰ سال است ادامه دارد و یکباره پیدا نشده که بتوان آن را بر گردن غربیها انداخت. اتفاقا تعداد مسلمانانی که به دست مسلمانان کشته میشوند همیشه بیشتر از میزان کشتههای آنها به دست باورمندان دیگر ادیان یا غیر باورمندان است.
در جنگ ایران و عراق دو طرف مسلمان بودند. در لبنان مسلمانان همدیگر را به قتل رساندهاند. به واقع این دولت دولت جمهوری اسلامی است که جان مسلمانان را بیش از اهل دیگر ادیان با اعدام، ترور، آلودگی هوا، پارازیت یا برنامه اتمی میگیرد.
تجربه جمهوری اسلامی از این جهت جالب است که میتوان ادعاهای اسلامگرایان شیعه را با آنچه انجام دادهاند، روبرو نهاد و در باب آنها داوری کرد.
ذیلا ده دروغ بزرگ و بنیادی این گروه را بررسی میکنیم.
۱. حکومت دینی خدمات عمومی را برای مستمندان مجانی میکند
این اولین وعده دروغی بود که رهبر فرهمند اسلامگرایان شیعه به جامعه ایران داد و هیچگاه عملی نشد. خمینی در ۱۲ اسفند ۱۳۵۷ گفت: "علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم."
از آنجا که معنویت مقیاس و معیار اندازهگیری در ایران ندارد، نمی شود آن قسمت مربوط به وعدههای معنوی را ارزیابی کرد. اما آب و برق مجانی و اتوبوس مجانی برای مستمندان قابل ارزیابی است. این خدمات هیچگاه برای هیچ کس مجانی نشدند.
میتوان پرسید که چگونه با سنگسار و قطع دست و پا و انگشتان و اعدام و شکنجه و سانسور میتوان افراد را به مقام انسانیت رساند. خمینی اولین و بزرگترین دروغگو در میان اسلامگریان بود که همه وعدههای خود در فرانسه را زیر پا گذاشت.
همچنین ادعا میشود که تنها اسلامگرایان به داد فقرا و محرومان رسیدهاند. اما حکومت اسلامگرایان درصد بیشتری از جامعه را به زیر خط فقر فرو برده است.
بر اساس آخرین آمارها در چهار سال گذشته حدود دو سوم جمعیت کشور زیر خط فقر و حدود ۱۰ میلیون نفر در فقر مطلق به سر میبرند. اسلامگرایان بیش از رسیدگی به فقرا به خود و نزدیکان خویش رسیده و فساد دامن تک تک آنها را گرفته است.
آب و برق و اتوبوس مجانی هیچگاه برای هیچ کس مجانی نشدند. همچنین ادعا میشود که تنها اسلامگرایان به داد فقرا و محرومان رسیدهاند. اما حکومت اسلامگرایان درصد بیشتری از جامعه را به زیر خط فقر فرو برده است. بر اساس آخرین آمارها در چهار سال گذشته حدود دو سوم جمعیت کشور زیر خط فقر و حدود ۱۰ میلیون نفر در فقر مطلق به سر میبرند.
اصولا مدیری در جمهوری اسلامی نمیتواند سالم بماند چون اولا در فضای غیر شفاف کار میکند و ثانیا باید با سوءاستفاده کنندگان از قدرت همراهی کند تا در شغل خود باقی بماند.
۲. اجرای احکام شریعت توسط دولت جرم و جنایت را ریشهکن میکند
اجرای سی سال احکام شریعت در ایران نه تنها جرم و جنایت در کشور را کاهش نداده بلکه بسیاری از جرائم در واحد جمعیت افزایش یافتهاند. این جرائم تا حدی که کشف شدهاند به اعدام وزندان انجامیدهاند. تعداد زندانیان کشور در حالی که جمعیت از سال ۱۳۵۷ دو برابر شده، به هفت برابر رسیده است. از نظر اعدام نیز ایران در صدر فهرست اعدام بر واحد جمعیت قرار دارد.
مورد به مورد می توان جرائم را مطرح کرده و نشان داد که اجرای احکام شریعت در مواجهه با این جرائم به کاهش انها منجر نشده است. به عنوان مثال سه دهه است که جمهوری اسلامی قاچاقچیان مواد مخدر را بر اساس تفسیری که از شریعت عرضه شده اعدام میکند، اما تعداد معتادان کشور همیشه رو به افزایش بوده است. تنها در ۱۰ ماه نخست سال ۱۳۹۱ موارد کلاهبرداری ۳۰ درصد افزایش یافته است. (معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی، الف، ۲۱ بهمن ۱۳۹۱)
اجرای احکام دینی و به قدرت رسیدن اسلامگرایان در ایران نه تنها به ریشهکنی فساد حکومت و شفافیت امور منجر نشده، بلکه فساد و عدم شفافیت را افزون ساخته است. فساد در جمهوری اسلامی در سه دهه اخیر رو به افزایش بوده و نه کاهش. اسلامگرایان در بسیاری از حیطههای فساد در ایران رکوردشکنی کردهاند. فسادی نیست که اسلامگرایان بدان مرتکب نشده باشند.
۳.حجاب موجب تحکیم نظام خانواده میشود
علیرغم اِعمال حجاب اجباری در جامعه، آمار طلاق در دو دهه اخیر در ایران رو به افزایش بوده است. حجاب اجباری حکومت هیچ گونه ربطی به آمار ازدواج و طلاق در کشور نداشته و این دو تحت تاثیر شرایط اقتصادی و اجتماعی و جمعیتی کاهش یا افزایش داشتهاند. هیچ تحقیق علمی نمیتواند رابطهای میان این دو برقرار کند.
۴. اسلامگرایان تنها گروهی هستند که استقلال و تمامیت ارضی کشور را حفظ کردهاند
اسلامگرایان شیعه همه دولتهای ماقبل خود بالاخص در دو سلسله پهلوی و قاجار را خائن به کشور و وابسته به خارجی و همه گروههای سیاسی رقیب خود مثل مارکسیستها، ملیگرایان و لیبرالها را مزدور بیگانه یا گولخورده از بیگانه معرفی میکنند.
اما کشوری که اسلامگرایان به ارث بردند، قبلا شکل گرفته و استقلال آن تامین شده بود. بخشهایی از آن جدا و بخشهایی نیز که در حال جدا شدن بود، به آن پیوسته بود. هر دولت دیگری که در ایران در سه دهه اخیر بود استقلال و تمامیت ارضی کشور را حفظ میکرد.
اگر اسلامگرایان بر سر کار نمیآمدند و اگر ارتش را قلع و قمع نمیکردند، اصولا جنگی رخ نمیداد تا نوبت به اخراج اشغال کننده خاک کشور برسد. عراق هرگز این ریسک را نمیکرد که به کشوری با ارتشی نوین با حدود ۴۰۰ هزار پرسنل حمله کند.
اجرای سی سال احکام شریعت در ایران نه تنها جرم و جنایت در کشور را کاهش نداده بلکه بسیاری از جرائم در واحد جمعیت افزایش یافتهاند. این جرائم تا حدی که کشف شدهاند به اعدام وزندان انجامیدهاند. تعداد زندانیان کشور در حالی که جمعیت از سال ۱۳۵۷ دو برابر شده، به هفت برابر رسیده است. از نظر اعدام نیز ایران در صدر فهرست اعدام بر واحد جمعیت قرار دارد.
اسلامگرایان البته چندان ارجی برای تمامیت ارضی قائل نیستند. آنها برای کمک به حزبالله و بر سر کار نگاهداشتن بشار اسد حاضرند یک استان کشور را فدا کنند: "سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست. اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم." (مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار، خبرگزاری دانشجو، ۲۶ بهمن ۱۳۹۱)
۵. همه مردم با حکومت هستند
تیتر خبر مربوط به تظاهرات ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ آن است که "برای جشن بزرگ ۲۲ بهمن همه آمدند." (تابناک، ۲۲ بهمن ۱۳۹۱) این دروغ بزرگ را علی خامنهای بعدا تکرار کرد: "در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، همه، از همه جا آمدند." (۲۸ بهمن ۱۳۹۱)
در طول سه دهه گذشته به مناسبتهای گوناگون این دروغ به مردم ایران گفته شده است. حتی حضور در تظاهرات ۲۲ بهمن که ضرورتا به معنای تایید حکومت و دولت نیست (و ممکن است افراد به دلیل دلبستگی به انقلاب بهمن ۵۷ و نه نظام برآمده از آن به خیابان بیایند) به حساب ذخیره حکومت گذاشته میشود.
۶. حکومت دینی احترام و شان زنان را حفظ کرده است
حکومت دینی زن را به شهروندی درجه دوم و صغیر تبدیل کرده است. زنان به راحتی نمی توانند در داخل و خارج کشور سفر کنند؛ هر روز در خیابان آزار جنسی میبینند؛ حق حضانت و طلاق ندارند؛ فقط ۱۲ درصد آنها دارای شغل بیرون از خانه هستند؛ حکومت هر روز به خاطر نوع پوشش و آرایش متعرض آنها میشود؛ از بسیاری از مشاغل محروم هستند؛ و انواع تبعیضها علیه آنها اعمال میشود.
مردان غیرخودی در جامعه ایران حقوقی ندارند و زنان در مرتبهای پایین تر از آنان قرار میگیرند. اگر خصوصیاتی مثل زن بودن، سنی بودن، اقلیت قومی بودن، همجنسگرا بودن، بهایی یا مسیحی بودن و مانند آنها در کنار هم قرار گیرند، تبعیض علیه آنها به طور تصاعدی افزایش مییابد.
۷. اسلامگرایان شیعه به دنبال وحدت مسلمانان هستند
اسلامگرایان شیعه به دلیل تمرکز بر قدرت سیاسی، بیشترین اختلاف را در میان مسلمانان کشور دامن زدهاند. همچنین نقض حقوق مذهبی سنیها (تاسیس مسجد، برگزاری مراسم مذهبی، آموزش دینی کودکان آنها در مدارس بر اساس باورهای دینی خود، تاسیس رسانههای مستقل) که در ایران جاری است نه تنها زمینهای برای وحدت مسلمانان در ایران فراهم نمیآورد، بلکه اختلاف برانگیز است.
حکومت دینی زن را به شهروندی درجه دوم و صغیر تبدیل کرده است. مردان غیرخودی در جامعه ایران حقوقی ندارند و زنان در مرتبهای پایین تر از آنان قرار میگیرند. حق حضانت و طلاق ندارند؛ فقط ۱۲ درصد آنها دارای شغل بیرون از خانه هستند. آنها با آزار جنسی، حجاب اجباری و محدودیت از سفر روبرو هستند.
حمایت بیدریغ جمهوری اسلامی از رژیم بشار اسد در سوریه، شیعیان عراق، شیعیان افغانستان و شیعیان بحرین از اقدامات اساسی رژیم در ایجاد و تداوم جنگ مذهبی میان مسلمانان در این کشورها بوده است.
۸. دولتهای غربی مانع پیشرفت کشور شدهاند
این یکی از بزرگترین دروغهای اسلامگرایان برای هندوانه گذاشتن زیر بغل مخاطبان خود و افزایش تنفر از غرب بوده است.
در این زمینه میتوان پرسید: غرب چه نقشی در هزینه کردن درآمد نفت برای واردات کالاهای مصرفی، ۲۲ دقیقه کار متوسط مفید برای هر ایرانی در روز، فراری دادن ایرانیان متخصص به خارج کشور، تاراج منابع کشور و انتقال آن به خارج به جای انباشت سرمایه و سرمایه گذاری داخلی داشته است.
چه کسی سپردن مسئولیتهای کشور به افراد ناشایست و بیصلاحیت، دخالت در ایجاد تنش در منطقه و نا امن کردن کشور برای سرمایهگذاری، افت کیفیت آموزشی، نا امید کردن بخش خصوصی و نهادهای مدنی مستقل از کار و تلاش در کشور و اموری مانند آنها را بر عهده داشته است؟
۹. کسی که مخالف لابی اسرائیل سخن بگوید در دولت آمریکا جایی ندارد
تنها یک نمونه برای ابطال این گزاره کافی است. آن نمونه هم چاک هیگل است که از سوی اوباما برای وزرات دفاع نامزد شده است. هیگل در سال ۲۰۰۸ به صراحت از لابی یهودی و ارعاب نمایندگان کنگره توسط آن و تصویب برخی مصوبههای بی معنی توسط آنها به واسطه ارعاب سخن گفته است.
او بارها از اسرائیل انتقاد کرده و با برخی از تحریمهای علیه ایران نیز مخالفت کرده بود و علیرغم همه اینها برای وزارت دفاع نامزد شد.
۱۰. آمریکا مسبب اصلی کشتار مسلمانان است
هرگاه تعدادی مسلمان سنی یا شیعه در عراق و افغانستان و پاکستان و دیگر مناطق دنیا کشته شوند، مقامات جمهوری اسلامی و رسانه های دولتی آن را به حساب ایالات متحده میگذارند. این از دروغهایی است که حدود پنج دهه است اسلامگرایان برای افزایش کینه به غرب و کاهش اختلافات درونی مسلمانان گفتهاند.
همه به خوبی میدانند که سنیهای افراطی در پاکستان شیعیان را میکشند، شیعیان افراطی در ایران سنیها را میکشند، سنیهای افراطی و شیعیان افراطی در عراق همدیگر را میکشند.
این ماجرا ۱۴۰۰ سال است ادامه دارد و یکباره پیدا نشده که بتوان آن را بر گردن غربیها انداخت. اتفاقا تعداد مسلمانانی که به دست مسلمانان کشته میشوند همیشه بیشتر از میزان کشتههای آنها به دست باورمندان دیگر ادیان یا غیر باورمندان است.
در جنگ ایران و عراق دو طرف مسلمان بودند. در لبنان مسلمانان همدیگر را به قتل رساندهاند. به واقع این دولت دولت جمهوری اسلامی است که جان مسلمانان را بیش از اهل دیگر ادیان با اعدام، ترور، آلودگی هوا، پارازیت یا برنامه اتمی میگیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر