مصطفی تاج زاده عضو ارشد دو حزب اصلاح طلب جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در زندان اوین تهران به سر می برد، در نامه ای سرگشاده به آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران نوشته است دفاع مطلق حکومت ایران از حکومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه و ''جنایت هایش'' بزرگترین خطای این حکومت در دو سال اخیر است.
به گزارش سایت ''نوروز'' تاج زاده با اشاره به انقلاب های اخیر در برخی کشورهای عربی نوشته است: ''مستحضرید که اکثریت قریب به اتفاق مردمی که در دو سال گذشته رژیم های مستبد و فاسد خود را سرنگون کرده سرنوشت خود را به دست گرفته اند، بلافاصله پس از پیروزی اعلام کردند که قصد استقرار مدل حکومتی مشابه جمهوری اسلامی ایران را در کشور خود ندارند. مسئله آنقدر جدی و آشکار بود که جنابعالی نیز مجبور به اعتراف به این موضوع شدید اما به دلایل آن هرگز اشاره نکردید.''
او سپس این سوال را مطرح می کند که ''به راستی اگر آن چه در منطقه مشاهده می کنیم «بیداری اسلامی» است، چرا ملت ها نظام برآمده از انقلاب اسلامی را که پیشتاز این جنبش است، به عنوان الگوی حکومتی خود برنمی گزینند با آن که اکثریت شان خواهان آنند که قوانین کشورشان با اسلام و موازین آن مغایرت نداشته باشد.''
معاون سابق وزارت کشور ایران در پاسخ به این پرسش نوشته است: ''معایب و نقائص ساختاری و نیز وضعیت ناگوار کشور در زمینه های گوناگون، به ویژه در عرصه مدیریت، چنان چهره ای از آن ترسیم کرده که بیش و پیش از الگو بودن، عبرت آموز شده است.''
سرکوب ها
او این معایب را این گونه برشمرده است: '' در درجه اول باید از نقش تخریبی سرکوب خونین اعتراضات مسالمت آمیز مردمی در سال 1388 نام برد که با کاربرد روش های خاص سرکوب گری، نه تنها چهره جمهوری اسلامی را ملکوک کرد بلکه سرود یاد مستان منطقه داد. مگر ندیدیم که در جریان انتخابات اعتراض آمیز مردم در قاهره، خودروی نیروهای امنیتی مبارک از روی آنان رد شد، تعدادی از تظاهرکنندگان را از پل پرتاب کردند و نظامیان شترسوار، البته با لباس مبدل، هم چون موتورسواران لباس شخصی در تهران وحشیانه به جان مردم افتادند؟ در حقیقت هم چنان که جنبش سبز الهام بخش جوانان مصری و تونسی و دیگر جوانان منطقه در جهت احقاق حقوقشان شد، عملکرد حکومت ما مورد سوء استفاده و تقلید دیکتاتوری های منطقه قرار گرفت.''
تمرکز قدرت در دست رهبر
نکته دومی که تاج زاده به آن اشاره کرده، مساله تمرکز قدرت در دست رهبر ایران است: ''در عصر ارتباطات و حاکمیت گفتمان دموکراتیک، کدام ملت رشید و آزاده ای را سراغ دارید که بپذیرد هفتاد درصد اختیارات حکومت را یک جا در اختیار یک نفر بگذارد.
آن هم در حالی که وی در برابر نهادهای حکومت عملاً پاسخ گو نباشد و نقد عملکردش در عرصه عمومی ( دانشگاه ها، انجمن ها و ...) ممنوع باشد؟ چنین حالتی که هم اکنون در ایران حاکم است از نظر مردمی که انقلاب کرده اند، مطرود است. در جهان معاصر حکومت مطلقه فردی، مطلقاً جاذبه ندارد. ممنوعیت انتقاد به شخص حاکم ویژگی یک نظام مطلوب نیست...
شرط اعتقاد به شخص رهبر برای تایید صلاحیت
تاج زاده در ادامه یادآور شده است: ''شرط تأیید صلاحیت نامزدها را اعتقاد به شخص رهبر خواندن و اعمال نظارت استصوابی – نظامی بر انتخابات هم دلی هیچ ملت آزادی خواهی را به خود جلب نمی کند.
آن چه در تونس و مصر و لیبی مشاهده شد و پیش از این در ترکیه، لبنان، فلسطین، مالزی، پاکستان، عراق و افغانستان نیز به مرحله اجرا درآمد، مگر رقابت آزاد اشخاص و احزاب با گرایش های گوناگون فکری و سیاسی اعم از مسلمان (شیعه یا سنی) سکولار، سوسیالیست، مارکسیست و غیره نبوده است؟ امیدوارم این شیوه به سنت جاافتاده در جهان اسلام تبدیل شود تا حقوق برابر شهروندان در این جوامع تضمین شود و تعهد سیاست ورزان به استقلال میهن، یک پارچگی ''سرزمینی و منافع ملی جای وفاداری های فردی و شخصی را که ویژگی نظام های استبدادی است، بگیرد.
تحمیل یک سبک زندگی
او سپس به نحوه مدیریت کشورهای عربی پس از انقلاب اشاره کرده و نوشته است: ''اکثریت قاطع رهبران و فعالان ملت های آزاد شده، تحمیل یک سبک زندگی را توسط حکومت، روشی شکست خورده ارزیابی می کنند که نتایج عکس مقاصد تحمیل گران در پی داشته است. به باور آنان سیاست «یا روسری یا توسری» نه تنها توهین به حرمت و کرامت انسان ها و نقض کننده اراده آزاد آنان است، بلکه پایه های ایمانی و اخلاقی جامعه، به ویژه نسل جوان و قشرهای تحصیل کرده را سست می کند و آنان را از مقابله با «اجبار حکومتی» به انکار و نفی «واجب شرعی» سوق می دهد. ایران پیش چشم آنان است!''
حزب پادگانی در ایران
تاج زاده فرق دیگر ایران پس از انقلاب با دیگر کشورهای عربی را پس از سرنگونی نظام هایشان مساله حزب پادگانی دانسته و آورده است: ''مردم این جوامع به تشکیل و فعال شدن حزب پادگانی که معمولا همراه با ایجاد مانع در راه احزاب منتقد و مستقل است، حساس اند و سیاست ورزی نظامی را روشی مطرود می دانند که تاریخ مصرف آن گذشته است. به باور آنان سیاست ورزی مدنی تنها شیوه درست و انسانی سیاست ورزی است. نیروهای مسلح حزب نیستند که نیاز به روزنامه، سایت خبری، خبرگزاری و ... داشته باشند و از نامزد خاصی حمایت کنند.''
تجمعات اعتراضی حق مردم
عضو ارشد احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ادامه داده است: ''مردم تونس و مصر و ... برپایی اجتماعات اعتراضی مسالمت آمیز را حق طبیعی و اساسی خود می خوانند، هم چنان که ایرانیان در سال های 58 و 59 و 60 و تا پیش از ترورهای گسترده و کور مجاهدین خلق این گونه می اندیشیدند و براساس آن عمل می کردند. آنان به فتوای مفتیان ..که برپایی تظاهرات آرام ضدحکومتی را فتنه و حرام و الهام گرفته از خارجی ها می خوانند، وقعی نمی گذارند. یعنی همان منطقی که هم اکنون درایران نیز حاکم است. از نظر آنان یادآور رژیم های پیش از انقلابشان است و نشانه دیگری از دیکتاتوری.''
انحسار شبکه های منتعدد رادیویی و تلویزیونی
رسانه ها مساله دیگری است که تاج زاده به آن اشاره کرده و نوشته است: ''شبکه های متعدد رادیو – تلویزیونی در این جوامع در انحصار حکومت و در خدمت شخص حاکم نیست. بلکه احزاب و جریان های گوناگون دارای شبکه های خاص خود هستند. به طریق اولی، در این کشورها آزادی مطبوعات در حد قابل تحسینی مشاهده می شود. اگرچه وضعیت ایده آل نیست. نکته مهم دیگر آن است که برخلاف رویه جاری در جمهوری اسلامی ایران، در آن کشورها مهم ترین مسائل کشور مورد بحث و نقد آزاد در عرصه عمومی واقع می شود. وضعیت آزاد دنیای مجازی و اینترنت هم در آن جوامع نیاز به گفتن ندارد. موجب شرمندگی است که در ایران درصددند برای فیلتر شکنی شخص مجازات تعیین کنند! به نظر می رسد از کره شمالی الگو گرفته اند. حتماَ مستحضرید که منطق جناح حاکم کشورمان چنین است: تصمیم گیری درباره سیاست های کلان، طبق قانون اساسی، به عهده رهبر است. سپس نتیجه می گیرند که بحث درباره هر موضوع مهمی، از جمله در همین زمینه که چرا ما به جای الگو شدن، عبرت شده ایم، مجاز نیست و کار که از صدا و سیما گذشته است حتی هیچ روزنامه ای حاضر به ارائه گفت و گویی جدی و آزاد در این باره نیست چون بلافاصله توقیف می شود.''
فساد در ارکان حکومت
فساد گرانی دیگر مساله ای است که تاج زاده به آن اشاره کرده است: ''در این نامه قصد ندارم در زمینه وضعیت بی ثبات مدیریت کشور، فساد گسترده در ارکان حکومت( به اقرار رؤسای سه قوه و البته علیه یکدیگر)، گرانی و تورم، بی کاری و نیز شرایط نگران کننده اجتماعی و فرهنگی و حتی دینی جامعه و آثار سوء آن در وجهه بین المللی کشورمان تصدیع دهم. فقط یادآور می شوم که مردم مصر و تونس و لیبی اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی و دیپلماتیک ایران و ترکیه را می بینند و آن ها را با هم مقایسه می کنند. فکر نمی کنم حتی اگر جناب عالی نیز در آن کشورها به سر می بردید، الگوی ایران را ترجیح می دادید. اگرچه انتقادات زیادی نیز به آن چه در ترکیه می گذرد، وارد است.''
فرصت های ایجاد شده در حال تبدیل به تهدید علیه ایرانیان و شیعیان است
تاج زاده در ادامه خطاب به آیت الله خامنه ای درباره وضعیت کشورهای عربی شاهد انقلاب نوشته است: ''اگر مسأله صرفا این باشد که جمهوری اسلامی ایران پس از عصر اصلاحات دیگر نتوانسته است الگوی مختار مسلمان آزادی خواه و عدالت طلب باشد، اگرچه بد است اما فاجعه محسوب نمی شود. مشکل آن است که فرصت های ایجاد شده توسط بهار عربی، به سرعت در حال تبدیل شدن به تهدیداتی جدی علیه مردم منطقه به ویژه ایرانیان و شیعیان است. با کمال تأسف باید عرض کنم که خطاهای حکومت در بروز این روند خطرناک و گسترش عواقب سوء آن غیرقابل انکار است. اگر مسیر کنونی اصلاح نشود، هیچ بعید نیست که در آینده نزدیک مردم ما به طور کلی از زیارت عتبات عالیات در عراق و سوریه محروم شوند، اماکن مقدس شیعی مورد هجوم و اهانت های مرگ بار قرار گیرد، شیعیان در پاکستان و حتی در افغانستان با حملات تروریستی بیشتری مواجه شوند و ..در کنار دیگر دموکراسی خواهان .. با شدت بیشتری سرکوب شوند و جهان ،حتی دنیای آزاد، به علت ایران هراسی، نظاره گر ساکت این ظلم آشکار باشند و عراق و لبنان نیز به وضعیت کنونی سوریه دچار شوند. در یک کلام خدای ناکرده شاهد توسعه نزاعی خونین میان اهل سنت و شیعیان در سراسر منطقه شویم!''
اشتباهات حکومت ایران
تاج زاده در ادامه به اشتباهات حکومت ایران در چند سال گذشته پرداخته و خاطرنشان کرده است: ''اشتباه اول حکومت ما در چند سال گذشته به اجماع رساندن قدرت های بزرگ علیه میهن و مردم از یک طرف و تحریک غرب و به ویژه ایالات متحده بوده است به طوری که جمهوری اسلامی ایران جایگزین ستیزه جویان سلفی – تکفیری طالبان و القاعده شده است. تأسف انگیز آن که ما خود را سیبل حملات واشنگتن و لندن و پاریس کردیم بدون آن که حداقل آمادگی را در جامعه و حکومت فراهم کنیم. نمونه بارز آن اعتراف آقای احمدی نژاد است که دولت او تا مردادماه سال جاری اقدامی درباره الویت بندی ارز نکرده بود تا توجیه کند که چرا در نیمه اول سال جاری، بیش از دو و نیم میلیارد دلار ارز مرجع (دلار هزارتومانی) به ورود خودروهای لوکس اختصاص یافت! غافل از آن که این سخن از زبان رئیس دولت، عذر بدتر از گناه بود.''
او در ادامه به اشتباه حکومت ایران در منطقه اشاره کرده در افتادن حکومت ایران با سعودی و بحرین را خطا توصیف کرده که به گفته وی بدون آن که به این مسأله بیندیشد که وقتی تهران، بغداد، دمشق و بیروت عملا در کنترل شیعیان قرار گیرد، چه اندیشه ها و نیروهایی در ترکیه، مصر، عربستان و ... پرو بال خواهند گرفت و چه مخاطراتی همگان، به خصوص ایران و متحدانش را تهدید خواهد کرد. طبعا برای چنین شرایطی خود را آماده نکردیم.
تاج زاده معتقد است که اشتباه سوم در جریان انقلاب های اخیر برخی کشورهای عربی روی داده است: ''اشتباه سوم را در جریان بهار عربی مرتکب شدید. جنابعالی با دفاع از شعار تشکیل حکومت اسلامی و اجرای اجباری احکام شرعی (احکام متعارف فقهی) هم زمان هم مسلمانان دموکرات را در این جوامع از هم دردی اسلامی دور کردید و هم به تقویت جریان سلفی – تکفیری در میان اهل سنت پرداختید که در حال حاضر پرچم دار این شعار هستند و در صددند تا به هر قیمت که شده خلافت و امارت اسلامی را احیا کنند. باید مطلع باشید که این جریان ستیزه جو و خشونت طلب، ..شدیداً ضد شیعه است و با ایران خصومتی تاریخی دارد و آن را بزرگترین پایگاه فرقه ای می داند که از صفویه تاکنون، هم چون خنجری از پشت و پهلو بر پیکر جهان اسلام (یعنی اکثریت اهل سنت) فرود آمده است. البته استثنایی در این زمینه قائل شده اید که سوریه است. زیرا می دانید دفاع از ایده تشکیل حکومت اسلامی در آن کشور، به معنای سرنگونی رژیم ضداسلامی بعث از یک سو و حاکمیت سلفی – تکفیری های ضد شیعی از سوی دیگر است. حکمی که البته در تمام کشورهای اسلامی، به ویژه کشورهای عربی، صادق است و شما فقط در سوریه آن را به رسمیت می شناسید.''
دفاع مطلق از بشار اسد بزرگترین اشتباه
معاون سابق وزارت کشور ایران تاکید کرده است: ''بزرگترین خطای دو سال اخیر حکومت، دفاع مطلق از بشار اسد و عملکرد جنایت بارش بوده است. رژیمی که به اعتراف مقامات روس، از حمایت یک سوم مردم خود، عمدتا اقلیت های علوی و مسیحی و ... برخوردار است و با سرکوب خونین تظاهرات مسالمت آمیز مخالفان، راه کاربرد گسترده سلاح را به روی آنان و نیز البته به روی افراطی ترین نیروهای سلفی - تکفیری گشود تا آگاه یا ناآگاه، دوگانه حکومت استبدادی - مردم آزادی خواه را به دوقطبی شیعی – سنی تبدیل کند. نمی دانم که آیا ایران اسد را به سرکوب خشونت بار اجتماعات مسالمت آمیز سوریان، به بهانه مقابله با انقلاب مخملی و یا دفاع از مقاومت، تشویق کرد یا خیر؟ ولی یقین دارم که پشتیبانی کامل و مستمر از رژیم دمشق، نقش مهمی در گسترش تخاصم شوم شیعی-سنی در آن سرزمین ایفا می کند.''
او در ادامه خطاب به آیت الله خامنه ای افزوده است: ''آن چه اکنون در سوریه می گذرد، و می توانست با درایت و تدبیر ما روند امور به گونه ای دیگر باشد، فقط جنگی نیابتی نیست که در آن غرب (اروپا و امریکا) در برابر روسیه و چین آرایش گرفته است. بلکه با کمال تأسف باید گفت که آوردگاه شیعیان و سنی ها نیز شده است. مبارزان سنی (سلفی و غیرسلفی) سوری، مصری، تونسی، لیبیایی، عرب ( سعوی و یمنی و اردنی و ...) و ترکیه ای از یک سو در برابر شیعیان سوری، عراقی، لبنانی صف کشیده اند و بعضا به کشتار یکدیگر مشغولند.''
او پیامدهای پیامدهای این سیاست را این گونه برشمرده است: ''
1- تلفات و ضایعات گسترده جانی و مالی از هر دو طرف.
2- توسعه ناامنی به کشورهای همسایه ( به ویژه عراق و لبنان ).
3-اوج گیری مسابقه و رقابت های تسلیحاتی در منطقه و اختصاص درآمدهای نفتی به این مسأله و نه به خدمت گرفتن آن در جهت توسعه علمی، فنی و اقتصادی پایدار کشورها.
4- ارائه چهره ای خشونت بار و غیر مدنی از اسلام و مسلمانان.
5- اعاده حیثیت از رژیم های مستبد و فاسد پیشین که دست کم توانسته بودند به طور نسبی حافظ امنیت ملی و نظم عمومی جامعه خویش باشند.
6- خشنودی رژیم توسعه طلب اسرائیل که تا پیش از بهار عربی به خود می بالید که تنها رژیم دموکراتیک منطقه میان اقیانوسی از دیکتاتورهای خشن و فاسد است و اکنون ادعا خواهد کرد که تنها جامعه مدنی در دریایی از خصومت های خشونت بار فرقه ای مسلمانان است. بنابرین دنیای متمدن باید از آن رژیم در برابر این جریان غیرمتمدن دفاع کند.''
او تاکید کرده است: ''روشن است که در این نزاع خونین شیعیان آسیب پذیرترند. به این دلیل آشکار که اقلیت 15 تا 20 درصدی مسلمانان تشکیل می دهند. عقل سلیم حکم می کند که اقلیت همواره طرفدار حکومت قانون، امنیت و برابری حقوق باشد. چرا که در غیر این صورت، بازنده استراتژیک خواهد بود.''
به گزارش سایت ''نوروز'' تاج زاده با اشاره به انقلاب های اخیر در برخی کشورهای عربی نوشته است: ''مستحضرید که اکثریت قریب به اتفاق مردمی که در دو سال گذشته رژیم های مستبد و فاسد خود را سرنگون کرده سرنوشت خود را به دست گرفته اند، بلافاصله پس از پیروزی اعلام کردند که قصد استقرار مدل حکومتی مشابه جمهوری اسلامی ایران را در کشور خود ندارند. مسئله آنقدر جدی و آشکار بود که جنابعالی نیز مجبور به اعتراف به این موضوع شدید اما به دلایل آن هرگز اشاره نکردید.''
او سپس این سوال را مطرح می کند که ''به راستی اگر آن چه در منطقه مشاهده می کنیم «بیداری اسلامی» است، چرا ملت ها نظام برآمده از انقلاب اسلامی را که پیشتاز این جنبش است، به عنوان الگوی حکومتی خود برنمی گزینند با آن که اکثریت شان خواهان آنند که قوانین کشورشان با اسلام و موازین آن مغایرت نداشته باشد.''
معاون سابق وزارت کشور ایران در پاسخ به این پرسش نوشته است: ''معایب و نقائص ساختاری و نیز وضعیت ناگوار کشور در زمینه های گوناگون، به ویژه در عرصه مدیریت، چنان چهره ای از آن ترسیم کرده که بیش و پیش از الگو بودن، عبرت آموز شده است.''
سرکوب ها
او این معایب را این گونه برشمرده است: '' در درجه اول باید از نقش تخریبی سرکوب خونین اعتراضات مسالمت آمیز مردمی در سال 1388 نام برد که با کاربرد روش های خاص سرکوب گری، نه تنها چهره جمهوری اسلامی را ملکوک کرد بلکه سرود یاد مستان منطقه داد. مگر ندیدیم که در جریان انتخابات اعتراض آمیز مردم در قاهره، خودروی نیروهای امنیتی مبارک از روی آنان رد شد، تعدادی از تظاهرکنندگان را از پل پرتاب کردند و نظامیان شترسوار، البته با لباس مبدل، هم چون موتورسواران لباس شخصی در تهران وحشیانه به جان مردم افتادند؟ در حقیقت هم چنان که جنبش سبز الهام بخش جوانان مصری و تونسی و دیگر جوانان منطقه در جهت احقاق حقوقشان شد، عملکرد حکومت ما مورد سوء استفاده و تقلید دیکتاتوری های منطقه قرار گرفت.''
تمرکز قدرت در دست رهبر
نکته دومی که تاج زاده به آن اشاره کرده، مساله تمرکز قدرت در دست رهبر ایران است: ''در عصر ارتباطات و حاکمیت گفتمان دموکراتیک، کدام ملت رشید و آزاده ای را سراغ دارید که بپذیرد هفتاد درصد اختیارات حکومت را یک جا در اختیار یک نفر بگذارد.
آن هم در حالی که وی در برابر نهادهای حکومت عملاً پاسخ گو نباشد و نقد عملکردش در عرصه عمومی ( دانشگاه ها، انجمن ها و ...) ممنوع باشد؟ چنین حالتی که هم اکنون در ایران حاکم است از نظر مردمی که انقلاب کرده اند، مطرود است. در جهان معاصر حکومت مطلقه فردی، مطلقاً جاذبه ندارد. ممنوعیت انتقاد به شخص حاکم ویژگی یک نظام مطلوب نیست...
شرط اعتقاد به شخص رهبر برای تایید صلاحیت
تاج زاده در ادامه یادآور شده است: ''شرط تأیید صلاحیت نامزدها را اعتقاد به شخص رهبر خواندن و اعمال نظارت استصوابی – نظامی بر انتخابات هم دلی هیچ ملت آزادی خواهی را به خود جلب نمی کند.
آن چه در تونس و مصر و لیبی مشاهده شد و پیش از این در ترکیه، لبنان، فلسطین، مالزی، پاکستان، عراق و افغانستان نیز به مرحله اجرا درآمد، مگر رقابت آزاد اشخاص و احزاب با گرایش های گوناگون فکری و سیاسی اعم از مسلمان (شیعه یا سنی) سکولار، سوسیالیست، مارکسیست و غیره نبوده است؟ امیدوارم این شیوه به سنت جاافتاده در جهان اسلام تبدیل شود تا حقوق برابر شهروندان در این جوامع تضمین شود و تعهد سیاست ورزان به استقلال میهن، یک پارچگی ''سرزمینی و منافع ملی جای وفاداری های فردی و شخصی را که ویژگی نظام های استبدادی است، بگیرد.
تحمیل یک سبک زندگی
او سپس به نحوه مدیریت کشورهای عربی پس از انقلاب اشاره کرده و نوشته است: ''اکثریت قاطع رهبران و فعالان ملت های آزاد شده، تحمیل یک سبک زندگی را توسط حکومت، روشی شکست خورده ارزیابی می کنند که نتایج عکس مقاصد تحمیل گران در پی داشته است. به باور آنان سیاست «یا روسری یا توسری» نه تنها توهین به حرمت و کرامت انسان ها و نقض کننده اراده آزاد آنان است، بلکه پایه های ایمانی و اخلاقی جامعه، به ویژه نسل جوان و قشرهای تحصیل کرده را سست می کند و آنان را از مقابله با «اجبار حکومتی» به انکار و نفی «واجب شرعی» سوق می دهد. ایران پیش چشم آنان است!''
حزب پادگانی در ایران
تاج زاده فرق دیگر ایران پس از انقلاب با دیگر کشورهای عربی را پس از سرنگونی نظام هایشان مساله حزب پادگانی دانسته و آورده است: ''مردم این جوامع به تشکیل و فعال شدن حزب پادگانی که معمولا همراه با ایجاد مانع در راه احزاب منتقد و مستقل است، حساس اند و سیاست ورزی نظامی را روشی مطرود می دانند که تاریخ مصرف آن گذشته است. به باور آنان سیاست ورزی مدنی تنها شیوه درست و انسانی سیاست ورزی است. نیروهای مسلح حزب نیستند که نیاز به روزنامه، سایت خبری، خبرگزاری و ... داشته باشند و از نامزد خاصی حمایت کنند.''
تجمعات اعتراضی حق مردم
عضو ارشد احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ادامه داده است: ''مردم تونس و مصر و ... برپایی اجتماعات اعتراضی مسالمت آمیز را حق طبیعی و اساسی خود می خوانند، هم چنان که ایرانیان در سال های 58 و 59 و 60 و تا پیش از ترورهای گسترده و کور مجاهدین خلق این گونه می اندیشیدند و براساس آن عمل می کردند. آنان به فتوای مفتیان ..که برپایی تظاهرات آرام ضدحکومتی را فتنه و حرام و الهام گرفته از خارجی ها می خوانند، وقعی نمی گذارند. یعنی همان منطقی که هم اکنون درایران نیز حاکم است. از نظر آنان یادآور رژیم های پیش از انقلابشان است و نشانه دیگری از دیکتاتوری.''
انحسار شبکه های منتعدد رادیویی و تلویزیونی
رسانه ها مساله دیگری است که تاج زاده به آن اشاره کرده و نوشته است: ''شبکه های متعدد رادیو – تلویزیونی در این جوامع در انحصار حکومت و در خدمت شخص حاکم نیست. بلکه احزاب و جریان های گوناگون دارای شبکه های خاص خود هستند. به طریق اولی، در این کشورها آزادی مطبوعات در حد قابل تحسینی مشاهده می شود. اگرچه وضعیت ایده آل نیست. نکته مهم دیگر آن است که برخلاف رویه جاری در جمهوری اسلامی ایران، در آن کشورها مهم ترین مسائل کشور مورد بحث و نقد آزاد در عرصه عمومی واقع می شود. وضعیت آزاد دنیای مجازی و اینترنت هم در آن جوامع نیاز به گفتن ندارد. موجب شرمندگی است که در ایران درصددند برای فیلتر شکنی شخص مجازات تعیین کنند! به نظر می رسد از کره شمالی الگو گرفته اند. حتماَ مستحضرید که منطق جناح حاکم کشورمان چنین است: تصمیم گیری درباره سیاست های کلان، طبق قانون اساسی، به عهده رهبر است. سپس نتیجه می گیرند که بحث درباره هر موضوع مهمی، از جمله در همین زمینه که چرا ما به جای الگو شدن، عبرت شده ایم، مجاز نیست و کار که از صدا و سیما گذشته است حتی هیچ روزنامه ای حاضر به ارائه گفت و گویی جدی و آزاد در این باره نیست چون بلافاصله توقیف می شود.''
فساد در ارکان حکومت
فساد گرانی دیگر مساله ای است که تاج زاده به آن اشاره کرده است: ''در این نامه قصد ندارم در زمینه وضعیت بی ثبات مدیریت کشور، فساد گسترده در ارکان حکومت( به اقرار رؤسای سه قوه و البته علیه یکدیگر)، گرانی و تورم، بی کاری و نیز شرایط نگران کننده اجتماعی و فرهنگی و حتی دینی جامعه و آثار سوء آن در وجهه بین المللی کشورمان تصدیع دهم. فقط یادآور می شوم که مردم مصر و تونس و لیبی اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی و دیپلماتیک ایران و ترکیه را می بینند و آن ها را با هم مقایسه می کنند. فکر نمی کنم حتی اگر جناب عالی نیز در آن کشورها به سر می بردید، الگوی ایران را ترجیح می دادید. اگرچه انتقادات زیادی نیز به آن چه در ترکیه می گذرد، وارد است.''
فرصت های ایجاد شده در حال تبدیل به تهدید علیه ایرانیان و شیعیان است
تاج زاده در ادامه خطاب به آیت الله خامنه ای درباره وضعیت کشورهای عربی شاهد انقلاب نوشته است: ''اگر مسأله صرفا این باشد که جمهوری اسلامی ایران پس از عصر اصلاحات دیگر نتوانسته است الگوی مختار مسلمان آزادی خواه و عدالت طلب باشد، اگرچه بد است اما فاجعه محسوب نمی شود. مشکل آن است که فرصت های ایجاد شده توسط بهار عربی، به سرعت در حال تبدیل شدن به تهدیداتی جدی علیه مردم منطقه به ویژه ایرانیان و شیعیان است. با کمال تأسف باید عرض کنم که خطاهای حکومت در بروز این روند خطرناک و گسترش عواقب سوء آن غیرقابل انکار است. اگر مسیر کنونی اصلاح نشود، هیچ بعید نیست که در آینده نزدیک مردم ما به طور کلی از زیارت عتبات عالیات در عراق و سوریه محروم شوند، اماکن مقدس شیعی مورد هجوم و اهانت های مرگ بار قرار گیرد، شیعیان در پاکستان و حتی در افغانستان با حملات تروریستی بیشتری مواجه شوند و ..در کنار دیگر دموکراسی خواهان .. با شدت بیشتری سرکوب شوند و جهان ،حتی دنیای آزاد، به علت ایران هراسی، نظاره گر ساکت این ظلم آشکار باشند و عراق و لبنان نیز به وضعیت کنونی سوریه دچار شوند. در یک کلام خدای ناکرده شاهد توسعه نزاعی خونین میان اهل سنت و شیعیان در سراسر منطقه شویم!''
اشتباهات حکومت ایران
تاج زاده در ادامه به اشتباهات حکومت ایران در چند سال گذشته پرداخته و خاطرنشان کرده است: ''اشتباه اول حکومت ما در چند سال گذشته به اجماع رساندن قدرت های بزرگ علیه میهن و مردم از یک طرف و تحریک غرب و به ویژه ایالات متحده بوده است به طوری که جمهوری اسلامی ایران جایگزین ستیزه جویان سلفی – تکفیری طالبان و القاعده شده است. تأسف انگیز آن که ما خود را سیبل حملات واشنگتن و لندن و پاریس کردیم بدون آن که حداقل آمادگی را در جامعه و حکومت فراهم کنیم. نمونه بارز آن اعتراف آقای احمدی نژاد است که دولت او تا مردادماه سال جاری اقدامی درباره الویت بندی ارز نکرده بود تا توجیه کند که چرا در نیمه اول سال جاری، بیش از دو و نیم میلیارد دلار ارز مرجع (دلار هزارتومانی) به ورود خودروهای لوکس اختصاص یافت! غافل از آن که این سخن از زبان رئیس دولت، عذر بدتر از گناه بود.''
او در ادامه به اشتباه حکومت ایران در منطقه اشاره کرده در افتادن حکومت ایران با سعودی و بحرین را خطا توصیف کرده که به گفته وی بدون آن که به این مسأله بیندیشد که وقتی تهران، بغداد، دمشق و بیروت عملا در کنترل شیعیان قرار گیرد، چه اندیشه ها و نیروهایی در ترکیه، مصر، عربستان و ... پرو بال خواهند گرفت و چه مخاطراتی همگان، به خصوص ایران و متحدانش را تهدید خواهد کرد. طبعا برای چنین شرایطی خود را آماده نکردیم.
تاج زاده معتقد است که اشتباه سوم در جریان انقلاب های اخیر برخی کشورهای عربی روی داده است: ''اشتباه سوم را در جریان بهار عربی مرتکب شدید. جنابعالی با دفاع از شعار تشکیل حکومت اسلامی و اجرای اجباری احکام شرعی (احکام متعارف فقهی) هم زمان هم مسلمانان دموکرات را در این جوامع از هم دردی اسلامی دور کردید و هم به تقویت جریان سلفی – تکفیری در میان اهل سنت پرداختید که در حال حاضر پرچم دار این شعار هستند و در صددند تا به هر قیمت که شده خلافت و امارت اسلامی را احیا کنند. باید مطلع باشید که این جریان ستیزه جو و خشونت طلب، ..شدیداً ضد شیعه است و با ایران خصومتی تاریخی دارد و آن را بزرگترین پایگاه فرقه ای می داند که از صفویه تاکنون، هم چون خنجری از پشت و پهلو بر پیکر جهان اسلام (یعنی اکثریت اهل سنت) فرود آمده است. البته استثنایی در این زمینه قائل شده اید که سوریه است. زیرا می دانید دفاع از ایده تشکیل حکومت اسلامی در آن کشور، به معنای سرنگونی رژیم ضداسلامی بعث از یک سو و حاکمیت سلفی – تکفیری های ضد شیعی از سوی دیگر است. حکمی که البته در تمام کشورهای اسلامی، به ویژه کشورهای عربی، صادق است و شما فقط در سوریه آن را به رسمیت می شناسید.''
دفاع مطلق از بشار اسد بزرگترین اشتباه
معاون سابق وزارت کشور ایران تاکید کرده است: ''بزرگترین خطای دو سال اخیر حکومت، دفاع مطلق از بشار اسد و عملکرد جنایت بارش بوده است. رژیمی که به اعتراف مقامات روس، از حمایت یک سوم مردم خود، عمدتا اقلیت های علوی و مسیحی و ... برخوردار است و با سرکوب خونین تظاهرات مسالمت آمیز مخالفان، راه کاربرد گسترده سلاح را به روی آنان و نیز البته به روی افراطی ترین نیروهای سلفی - تکفیری گشود تا آگاه یا ناآگاه، دوگانه حکومت استبدادی - مردم آزادی خواه را به دوقطبی شیعی – سنی تبدیل کند. نمی دانم که آیا ایران اسد را به سرکوب خشونت بار اجتماعات مسالمت آمیز سوریان، به بهانه مقابله با انقلاب مخملی و یا دفاع از مقاومت، تشویق کرد یا خیر؟ ولی یقین دارم که پشتیبانی کامل و مستمر از رژیم دمشق، نقش مهمی در گسترش تخاصم شوم شیعی-سنی در آن سرزمین ایفا می کند.''
او در ادامه خطاب به آیت الله خامنه ای افزوده است: ''آن چه اکنون در سوریه می گذرد، و می توانست با درایت و تدبیر ما روند امور به گونه ای دیگر باشد، فقط جنگی نیابتی نیست که در آن غرب (اروپا و امریکا) در برابر روسیه و چین آرایش گرفته است. بلکه با کمال تأسف باید گفت که آوردگاه شیعیان و سنی ها نیز شده است. مبارزان سنی (سلفی و غیرسلفی) سوری، مصری، تونسی، لیبیایی، عرب ( سعوی و یمنی و اردنی و ...) و ترکیه ای از یک سو در برابر شیعیان سوری، عراقی، لبنانی صف کشیده اند و بعضا به کشتار یکدیگر مشغولند.''
او پیامدهای پیامدهای این سیاست را این گونه برشمرده است: ''
1- تلفات و ضایعات گسترده جانی و مالی از هر دو طرف.
2- توسعه ناامنی به کشورهای همسایه ( به ویژه عراق و لبنان ).
3-اوج گیری مسابقه و رقابت های تسلیحاتی در منطقه و اختصاص درآمدهای نفتی به این مسأله و نه به خدمت گرفتن آن در جهت توسعه علمی، فنی و اقتصادی پایدار کشورها.
4- ارائه چهره ای خشونت بار و غیر مدنی از اسلام و مسلمانان.
5- اعاده حیثیت از رژیم های مستبد و فاسد پیشین که دست کم توانسته بودند به طور نسبی حافظ امنیت ملی و نظم عمومی جامعه خویش باشند.
6- خشنودی رژیم توسعه طلب اسرائیل که تا پیش از بهار عربی به خود می بالید که تنها رژیم دموکراتیک منطقه میان اقیانوسی از دیکتاتورهای خشن و فاسد است و اکنون ادعا خواهد کرد که تنها جامعه مدنی در دریایی از خصومت های خشونت بار فرقه ای مسلمانان است. بنابرین دنیای متمدن باید از آن رژیم در برابر این جریان غیرمتمدن دفاع کند.''
او تاکید کرده است: ''روشن است که در این نزاع خونین شیعیان آسیب پذیرترند. به این دلیل آشکار که اقلیت 15 تا 20 درصدی مسلمانان تشکیل می دهند. عقل سلیم حکم می کند که اقلیت همواره طرفدار حکومت قانون، امنیت و برابری حقوق باشد. چرا که در غیر این صورت، بازنده استراتژیک خواهد بود.''
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر