مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری حسن روحانی یکی از سه عضو «هیات مرگ» وزارت اطلاعات بود که در سال ۱۳۶۷ هزاران نفر از زندانیان سیاسی بدست آنها بجوخه های اعدام سپرده شدند .
روحانی دراولین کنفرانس خبری اش بعنوان رییس جمهور چنین گفت:
معیارهای ما برای انتخاب کابینه، شایستگی های افراد و نیاز به افراد با تجربه و با سابقه بود. افرادی که در گذشته نشان دادند چکار کردند، آنها را برگزیدیم و انتخاب کردیم.
بنده با صراحت اعلام می کنم، هیچ کس بر بنده به عنوان رییس جمهور فشاری نیاورده تا من کسی را انتخاب کنم. بنده هم کسی نیستم که در شرایط فشار تصمیم بگیرم.
تمام افرادی را که من انتخاب کردم تصمیم خودم بود و آنچه که در بیرون شایعه است من به صراحت اعلام می کنم که واقعیت ندارد و درست نیست.
دولت شرکت سهامی نیست که بگوید این گروه و یا آن گروه سهمش چه مقدار است.
مبنای ما تجــــربــــه بوده، ایمان بوده، تخصص بوده، کاردانی بوده و شناخت واقعیت های کشور بوده.
من از تمام وزرایی که پیشنهاد دادم با قاطعیت دفاع می کنم و آنها را قبول دارم با آنها مستقیم کار می کنم و هیچ کس بمن فشار نیاورده.
مبنا مبنای شایسته سالاری بوده.
حال از حرفهای روحانی می توان نتیجه گرفت که ایشان پورمحمدی را بخاطر سوابق ایشان و بخاطر همکاری نزدیک با ایشان در گذشته انتخاب کرده.
یعنی آیا آقای روحانی با زبان خودش می گوید که در جنایات پورمحمدی سهیم بوده است؟
محمد خاتمی واصلاح طلبانی که روحانی را بعنوان رییس جمهور مورد اعتماد بمردم معرفی کردند، علاوه بر انتخاب پور محمّدی نظرشان درموارد زیر چیست؟
۱) عدم انتخاب آقای عارف به معاون اولی در حالی که آقای عارف به نفع حسن روحانی کنار رفت و یکی از شعار رای دهندگان “روحانی یادت باشه,عارف هم باید باشه” بود.
۲) انتخاب عبدالرضا رحمانی فضلی، قائممقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و معاون اجتماعی و سیاسی علی لاریجانی و رئیس ستاد انتخابات صدا و سیما که بیشترین نقش را در تهیه برنامههای ضد مردمی و ایجاد جو اختناق و توجیه سرکوب روشنفکران و نویسندگان و اعتراضهای دانشجویی برعهده داشت به عنوان وزیر کشور که از این پس تمام انتخابات ها توسط این فرد تندرو انجام خواهد شد.
۳) انتخاب علی ربیعی از افراد بدنام اطلاعاتی و امنیتی نظام به عنوان وزیرکار، تعاون و رفاه عبدالله شهبازی که در گذشته ریاست موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی وابسته به وزارت اطلاعات را برعهده داشته در مورد یکی از «خاطرات جالب زندگی(!)» علی ربیعی که در کمال خونسردی برایش تعریف کرده مینویسد: «در آذربایجان تعدادی از اعضای یک گروهک را دستگیر کردیم. باید آنها را برای حضور در دادگاه از راه آستارا به گیلان میفرستادیم. نگهبان و محافظ به اندازه کافی نداشتیم. همه را در تابوت خوابانیدیم و در تابوتها را میخ زدیم و با کامیون اعزامشان کردیم. زمانی که در مقصد در تابوتها را باز کردند همه به علت خفگی مرده بودند!» (نامه سرگشاده به خانم زهرا رهنورد - ایرج مصداقی ۷ آذر ۱۳۸۹)
معاونت وزارت اطلاعات، مسئول اجرایی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی از آخرین مسوولیتهای اجرایی علی ربیعی است.
۴) انتخاب حمید چیتچیان با سابقه فعالیت در اطلاعات سپاه باعنوان وزیر نیرو
۵) انتخاب حسین دهقان با سابقه فعالیت در سپاه بعنوان وزیر دفاع و عدم انتخاب وزیر دفاع از میان فرماندهان ارتش ایران
۶) انتخاب سید محمود علوی که با حکم مستقیم خامنهای به عنوان رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش وظیفه پاکسازی، تفتیش عقاید و پرونده سازی برای ارتشیان غیور کشور را در کارنامه بعنوان وزیر اطلاعات دارد .
۷) انتخاب محمد نهاوندیان که سابقه معاونت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دوران ریاست علی لاریجانی و معاونت وزارت بازرگانی وزارت یحیی آلاسحاق، از اعضای ارشد مؤتلفه اسلامی و انجام تجارت با استفاده از رانتهای حکومتی و همراهی با هیت مؤتلفه اسلامی که با شبکه اختاپوسی خویش بر بازار ایران حکمرانی میکنند را در کارنامه خویش دارا میباشد به عنوان رییس دفتر رییس جمهوری که به تمام اسناد، احکام، مدارک، مذاکرات و مکاتبات نهاد ریاست جمهوری و شخص رییس جمهوری دسترسی خواهد داشت.
۸) انتخاب علی یونسی وزیر سابق اطلاعات و ریاست شعبه دادگاه نظامی بعد از انقلاب که تنها در یک پرونده بیش از یکصد نفر را به جوخه اعدام سپرد با عنوان معاون سیاسی و امنیتی رئیسجمهور و انتخاب حسین فریدون (عضو بدنام وزارت اطلاعات) با عنوان رئیس دفتر بازرسی و حضور خانواده و برخی بستگان حسن روحانی با فامیلی فریدون با با عنوانهای مختلف و … را مشاهده میکنیم.
روحانی دراولین کنفرانس خبری اش بعنوان رییس جمهور چنین گفت:
معیارهای ما برای انتخاب کابینه، شایستگی های افراد و نیاز به افراد با تجربه و با سابقه بود. افرادی که در گذشته نشان دادند چکار کردند، آنها را برگزیدیم و انتخاب کردیم.
بنده با صراحت اعلام می کنم، هیچ کس بر بنده به عنوان رییس جمهور فشاری نیاورده تا من کسی را انتخاب کنم. بنده هم کسی نیستم که در شرایط فشار تصمیم بگیرم.
تمام افرادی را که من انتخاب کردم تصمیم خودم بود و آنچه که در بیرون شایعه است من به صراحت اعلام می کنم که واقعیت ندارد و درست نیست.
دولت شرکت سهامی نیست که بگوید این گروه و یا آن گروه سهمش چه مقدار است.
مبنای ما تجــــربــــه بوده، ایمان بوده، تخصص بوده، کاردانی بوده و شناخت واقعیت های کشور بوده.
من از تمام وزرایی که پیشنهاد دادم با قاطعیت دفاع می کنم و آنها را قبول دارم با آنها مستقیم کار می کنم و هیچ کس بمن فشار نیاورده.
مبنا مبنای شایسته سالاری بوده.
حال از حرفهای روحانی می توان نتیجه گرفت که ایشان پورمحمدی را بخاطر سوابق ایشان و بخاطر همکاری نزدیک با ایشان در گذشته انتخاب کرده.
یعنی آیا آقای روحانی با زبان خودش می گوید که در جنایات پورمحمدی سهیم بوده است؟
محمد خاتمی واصلاح طلبانی که روحانی را بعنوان رییس جمهور مورد اعتماد بمردم معرفی کردند، علاوه بر انتخاب پور محمّدی نظرشان درموارد زیر چیست؟
۱) عدم انتخاب آقای عارف به معاون اولی در حالی که آقای عارف به نفع حسن روحانی کنار رفت و یکی از شعار رای دهندگان “روحانی یادت باشه,عارف هم باید باشه” بود.
۲) انتخاب عبدالرضا رحمانی فضلی، قائممقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و معاون اجتماعی و سیاسی علی لاریجانی و رئیس ستاد انتخابات صدا و سیما که بیشترین نقش را در تهیه برنامههای ضد مردمی و ایجاد جو اختناق و توجیه سرکوب روشنفکران و نویسندگان و اعتراضهای دانشجویی برعهده داشت به عنوان وزیر کشور که از این پس تمام انتخابات ها توسط این فرد تندرو انجام خواهد شد.
۳) انتخاب علی ربیعی از افراد بدنام اطلاعاتی و امنیتی نظام به عنوان وزیرکار، تعاون و رفاه عبدالله شهبازی که در گذشته ریاست موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی وابسته به وزارت اطلاعات را برعهده داشته در مورد یکی از «خاطرات جالب زندگی(!)» علی ربیعی که در کمال خونسردی برایش تعریف کرده مینویسد: «در آذربایجان تعدادی از اعضای یک گروهک را دستگیر کردیم. باید آنها را برای حضور در دادگاه از راه آستارا به گیلان میفرستادیم. نگهبان و محافظ به اندازه کافی نداشتیم. همه را در تابوت خوابانیدیم و در تابوتها را میخ زدیم و با کامیون اعزامشان کردیم. زمانی که در مقصد در تابوتها را باز کردند همه به علت خفگی مرده بودند!» (نامه سرگشاده به خانم زهرا رهنورد - ایرج مصداقی ۷ آذر ۱۳۸۹)
معاونت وزارت اطلاعات، مسئول اجرایی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی از آخرین مسوولیتهای اجرایی علی ربیعی است.
۴) انتخاب حمید چیتچیان با سابقه فعالیت در اطلاعات سپاه باعنوان وزیر نیرو
۵) انتخاب حسین دهقان با سابقه فعالیت در سپاه بعنوان وزیر دفاع و عدم انتخاب وزیر دفاع از میان فرماندهان ارتش ایران
۶) انتخاب سید محمود علوی که با حکم مستقیم خامنهای به عنوان رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش وظیفه پاکسازی، تفتیش عقاید و پرونده سازی برای ارتشیان غیور کشور را در کارنامه بعنوان وزیر اطلاعات دارد .
۷) انتخاب محمد نهاوندیان که سابقه معاونت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دوران ریاست علی لاریجانی و معاونت وزارت بازرگانی وزارت یحیی آلاسحاق، از اعضای ارشد مؤتلفه اسلامی و انجام تجارت با استفاده از رانتهای حکومتی و همراهی با هیت مؤتلفه اسلامی که با شبکه اختاپوسی خویش بر بازار ایران حکمرانی میکنند را در کارنامه خویش دارا میباشد به عنوان رییس دفتر رییس جمهوری که به تمام اسناد، احکام، مدارک، مذاکرات و مکاتبات نهاد ریاست جمهوری و شخص رییس جمهوری دسترسی خواهد داشت.
۸) انتخاب علی یونسی وزیر سابق اطلاعات و ریاست شعبه دادگاه نظامی بعد از انقلاب که تنها در یک پرونده بیش از یکصد نفر را به جوخه اعدام سپرد با عنوان معاون سیاسی و امنیتی رئیسجمهور و انتخاب حسین فریدون (عضو بدنام وزارت اطلاعات) با عنوان رئیس دفتر بازرسی و حضور خانواده و برخی بستگان حسن روحانی با فامیلی فریدون با با عنوانهای مختلف و … را مشاهده میکنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر