الان این طیفی که پیرامون آقای خامنه ای هستند و در سپاه اند به ثروتی رسیده اند و می خواهند کارشان را گسترش دهند.مشکلاتی که این جریان در رابطه با ارز دارند مشکلات اساسیشان است. اینها به خامنه ای فشار می آورند که آقا اجازه دهید که روحانی کمی کار کند و فضا را باز کند.
با توجه به روندی که در مراسم تنفیذ و تحلیف طی شد یک نکته مهم که به خوبی قابل استنباط است این است که مواجهه با مشکلات اقتصادی برای آقای روحانی راحت تر و قابل حلتر است. مشکل بخش اقتصاد نیز حل مسئله روابط خارجی و نیزمدیریت درست و مدیران کارآ داشتن است. در هر دوی اینها دولت احمدینژاد سیاه ترین و زشت ترین و بدترین کابینه را داشت.
آقای روحانی در حوزه خارجی – اقتصادی بهتر می تواند کار کند. ایشان در سخنان مراسم تحلیف و نیز در سخنرانی پس از پیروزی انتخاباتی، تکیه شان بر مسئله اقتصاد و معیشت مردم و درست کردن روابط بین المللی بود و صحبت چندانی بر سر فضای آزاد نمی کنند. البته به طور تلویحی گاهی می گویند که مردم را آزاد بگذارید و یا مزاحم مردم نشوید ولی بوی باز شدن فضای سیاسی نمی آید. شاید درستش هم همین باشد.
من فکر می کنم این کار درستی است که اگر ایشان بتواند به طور منطقی حرکت کند و اقتصاد را مقداری نظم دهد و روابط بین المللی را درست کند و نشان دهد که توانایی کار دارد آن وقت می شود به سراغ مسئله سخت تر که همان باز کردن فضای سیاسی است بیاید.
ما می دانیم که خود آقای خامنه ای مایل است به شکلی مشکل روابط بین المللی حل شود و چرخشی هم که در حرفهای ایشان هست این را نشان می دهد. هر چند ایشان اعتمادی به غرب ندارد و به نظر من این بیاعتمادی خیلی هم بیاساس نیست. چون من مشکل را ایران نمی دانم بلکه بخش اساسی این مشکل را آمریکا می دانم. زبان غربی ها زبان نرم تر و زبان ما زبان تندتری است؛ اما این موضوع دیگران را به انحراف می کشاند.
الان این طیفی که پیرامون آقای خامنه ای هستند و در سپاه اند به ثروتی رسیده اند و می خواهند کارشان را گسترش دهند.مشکلاتی که این جریان در رابطه با ارز دارند مشکلات اساسیشان است. اینها به خامنه ای فشار می آورند که آقا اجازه دهید که روحانی کمی کار کند و فضا را باز کند.
نتیجهای که می خواهم بگیرم این است که منافع ملموس برای بخش نزدیک به آقای خامنه ای و سپاه، منافع اقتصادی است که در گرو رابطه بهتر با غرب و مدیریت بهتر این رابطه است. برای آقای روحانی کار کردن در این زمینه آسان و در زمینه سیاسی مشکل خواهد بود. بدین ترتیب ما می بینیم که حتی در مراسم تحلیف، آقای خاتمی را نمی گذارند حضور داشته باشد. به هر حال کار کردن در این سیستم مشکل خواهد بود.
مهمانان خارجی
دعوت از مهمانان خارجی را به حساب آقای روحانی گذاشتن کار درستی نیست. باید توجه داشت تغییراتی که در کشور صورت گرفته چندان منطبق بر آنچه ما سیاسیون فکر می کنیم نیست. یعنی به نوعی هنوز مانند زمان آقای خاتمی است. چون ابزار قدرت تغییری نکرده است. ابزار قدرت همه در دست آقای خامنه ای و یارانش است. آقای روحانی فقط رای آورده اند. اما تا زمانی که آقای روحانی موفق شود ریشه پیدا کند و قدرت بیابد کسانی که عمده کارها را می چرخانند آنها هستند.
دعوت هایی که خانم عبادی و دیگران به آن اعتراض کرده اند توسط آقای روحانی صورت نگرفته است. الان همان دولت ها و همان کسانی که مورد علاقه آقای خامنه ای هستند؛ آمده اند.
آقای خامنه ای بینشش را نسبت به دنیا عوض نکرده است. فقط الان زیر فشاری که هست حاضر شده کمی کوتاه بیاید که کار خودش درست شود. والا انزوای بین المللی ایران در دنیا سرجایش است و حکومت ایران هم یاران معدودی دارد که برخی از آنها هم کارنامه بسیار بدی دارند. از این بابت در ایران تغییر خاصی در ساختار قدرت صورت نگرفته است. حالا باید دید که آیا آقای روحانی میتواند کار را از دست آنان بگیرد یا نه. این موضوع را آینده نشان می دهد.
با توجه به روندی که در مراسم تنفیذ و تحلیف طی شد یک نکته مهم که به خوبی قابل استنباط است این است که مواجهه با مشکلات اقتصادی برای آقای روحانی راحت تر و قابل حلتر است. مشکل بخش اقتصاد نیز حل مسئله روابط خارجی و نیزمدیریت درست و مدیران کارآ داشتن است. در هر دوی اینها دولت احمدینژاد سیاه ترین و زشت ترین و بدترین کابینه را داشت.
آقای روحانی در حوزه خارجی – اقتصادی بهتر می تواند کار کند. ایشان در سخنان مراسم تحلیف و نیز در سخنرانی پس از پیروزی انتخاباتی، تکیه شان بر مسئله اقتصاد و معیشت مردم و درست کردن روابط بین المللی بود و صحبت چندانی بر سر فضای آزاد نمی کنند. البته به طور تلویحی گاهی می گویند که مردم را آزاد بگذارید و یا مزاحم مردم نشوید ولی بوی باز شدن فضای سیاسی نمی آید. شاید درستش هم همین باشد.
من فکر می کنم این کار درستی است که اگر ایشان بتواند به طور منطقی حرکت کند و اقتصاد را مقداری نظم دهد و روابط بین المللی را درست کند و نشان دهد که توانایی کار دارد آن وقت می شود به سراغ مسئله سخت تر که همان باز کردن فضای سیاسی است بیاید.
ما می دانیم که خود آقای خامنه ای مایل است به شکلی مشکل روابط بین المللی حل شود و چرخشی هم که در حرفهای ایشان هست این را نشان می دهد. هر چند ایشان اعتمادی به غرب ندارد و به نظر من این بیاعتمادی خیلی هم بیاساس نیست. چون من مشکل را ایران نمی دانم بلکه بخش اساسی این مشکل را آمریکا می دانم. زبان غربی ها زبان نرم تر و زبان ما زبان تندتری است؛ اما این موضوع دیگران را به انحراف می کشاند.
الان این طیفی که پیرامون آقای خامنه ای هستند و در سپاه اند به ثروتی رسیده اند و می خواهند کارشان را گسترش دهند.مشکلاتی که این جریان در رابطه با ارز دارند مشکلات اساسیشان است. اینها به خامنه ای فشار می آورند که آقا اجازه دهید که روحانی کمی کار کند و فضا را باز کند.
نتیجهای که می خواهم بگیرم این است که منافع ملموس برای بخش نزدیک به آقای خامنه ای و سپاه، منافع اقتصادی است که در گرو رابطه بهتر با غرب و مدیریت بهتر این رابطه است. برای آقای روحانی کار کردن در این زمینه آسان و در زمینه سیاسی مشکل خواهد بود. بدین ترتیب ما می بینیم که حتی در مراسم تحلیف، آقای خاتمی را نمی گذارند حضور داشته باشد. به هر حال کار کردن در این سیستم مشکل خواهد بود.
مهمانان خارجی
دعوت از مهمانان خارجی را به حساب آقای روحانی گذاشتن کار درستی نیست. باید توجه داشت تغییراتی که در کشور صورت گرفته چندان منطبق بر آنچه ما سیاسیون فکر می کنیم نیست. یعنی به نوعی هنوز مانند زمان آقای خاتمی است. چون ابزار قدرت تغییری نکرده است. ابزار قدرت همه در دست آقای خامنه ای و یارانش است. آقای روحانی فقط رای آورده اند. اما تا زمانی که آقای روحانی موفق شود ریشه پیدا کند و قدرت بیابد کسانی که عمده کارها را می چرخانند آنها هستند.
دعوت هایی که خانم عبادی و دیگران به آن اعتراض کرده اند توسط آقای روحانی صورت نگرفته است. الان همان دولت ها و همان کسانی که مورد علاقه آقای خامنه ای هستند؛ آمده اند.
آقای خامنه ای بینشش را نسبت به دنیا عوض نکرده است. فقط الان زیر فشاری که هست حاضر شده کمی کوتاه بیاید که کار خودش درست شود. والا انزوای بین المللی ایران در دنیا سرجایش است و حکومت ایران هم یاران معدودی دارد که برخی از آنها هم کارنامه بسیار بدی دارند. از این بابت در ایران تغییر خاصی در ساختار قدرت صورت نگرفته است. حالا باید دید که آیا آقای روحانی میتواند کار را از دست آنان بگیرد یا نه. این موضوع را آینده نشان می دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر