حامد فرازی، عضو جبهه متحد کرد، از فعالان سیاسی کردستان و نامزد رد صلاحیت شده برای انتخابات شوراها در مصاحبه با روز میگوید "بررسی صلاحیتها پایه و اساس منطقی ندارد"، اما امیدوار است در روزهای آینده صلاحیت برخی دیگر از نامزدها از سوی هیات نظارت بر انتخابات احراز شود.
آقای فرازی از چهرههای نزدیک به اصلاح طلبان کردستان که از حوزه انتخابیه سنندج اسمنویسی کرده، گرچه معتقد است "فضای کنونی مناسب نیست و نمیخواهند به افرادی که به لحاظ فکری مزاحم و متفاوت دیده میشوند، میدان داده شود" اما ابراز امیدواری میکند که افراد تائید صلاحیت شده که در میانشان به گفته او "افراد توانمندی هم حضور دارند" بتوانند در زمینه های مختلف تاثیر گذار باشند.
در روزهای گذشته کاندیداهای شاخص جریان اصلاح طلب برای شوراهای شهر با عناوینی چون عدم التزام به اسلام وولایت فقیه و عدم وفاداری به قانون اساسی از سوی هیات های اجرایی رد صلاحیت شدند؛ موضعی که کم و بیش در تمام نقاط کشور از جمله در کردستان مشابه بوده است.
نخست از آقای فرازی پرسیدهایم: صلاحیت شما برای ورود به انتخابات شوراها احراز نشده، چرا و بر اساس چه دلایلی رد صلاحیت شدهاید؟
صلاحیت من از سوی هیات اجرایی نظارت بر انتخابات و به استناد بند ج و د ماده ۲۶ یعنی عدم اعتقاد به ولایت فقیه و قانون اساسی و همچنین عدم وفاداری به نظام جمهوری اسلامی احراز نشده است. این رد صلاحیت توسط هیات اجرایی صورت گرفته و ما همچنان منتظر نظر نهایی هیات نظارت هستیم. هرچند امید چندانی نداریم، اما از کانالهای مختلف از طریق مجلس و افرادی در هیات نظارت، همچنان پیگیر نتیجه نهایی هستیم. به هر حال مساله تائید صلاحیت منتفی نیست. چون گویا بعد از تجدید نظر هیات نظرات، صلاحیت افراد دیگری از میان رد صلاحیت شدگان احراز شده است.
شما به این رای به صورت رسمی اعتراض کرده اید؟
بله اعتراض کردهام. البته یک بار دیگر در دوره قبل که از حوزه انتخابیه شهر بانه نامزد شده بودم، به استناد بند د ماده ۲۹ رد صلاحیت شدهام. این بندها بیشتر مرتبط است با همسویی با نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی. اما در این دوره صلاحیتم به استناد دو بند ماده ۲۶ صورت گرفته است. این موضوع نشان میدهد که بررسی صلاحیتها چندان پایه و اساس منطقی ندارد و بیشتر به صورت در بسته صورت میگیرد. در انتخابات قبلی موقعی که متوجه شدم رد صلاحیتم از سوی اداره اطلاعات بوده، اعتراضی نکردم، اما اینبار به صورت رسمی اعتراض کردهام و خواهان ارائه مستندات نسبت به رد صلاحیت خود شدهام. از طریق دوستان و آشنایان که در هیات نظارت و دستگاه های اجرایی و حتی چند نماینده استان کردستان پیگیر شدهام. نمیخواهیم بگویند خودتان نخواستید و پیگیر نشدهاید. در هر حال باید منتظر باشیم تا ببینیم در روزهای آینده روند تائید صلاحیتها به کجا میرسد.
شما میگویید در دو دوره صلاحیتتان به استاد مواد مختلف قانونی احراز نشده است، خودتان چه تصوری از این رد صلاحیت ها دارید و فکر میکنید چرا نمیتوانید در رقابتهای انتخاباتی شرکت کنید؟
من به همراهی تعدادی از دوستانی که به لحاظ فکری به هم نزدیک هستیم در ۱۵- ۲۰ سال گذشته به نوعی در فعالیتهای دانشجویی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی شرکت داشته ایم. این فعالیتها در سالهای گذشته در قالب تشکلهای سیاسی، مدنی و فعالیت های انتخاباتی نمود بیشتری داشته است.اما فضا در حال حاضر مناسب نیست و نمیخواهند به افرادی که به لحاظ فکری مزاحم و متفاوت دیده می شوند، میدان داده شود. به همین جهت تحمل افرادی مانند من که سابقه و پروندهای در ضدیت با نظام نداریم نیز قابل تحمل دانسته نمیشود و رد صلاحیت می شویم.
فکر می کنید این دوره انتخابات شوراها چه تفاوتی با دوره های پیشین دارد و اصولا از چه لحاظی حائز اهمیت است؟
انتخابات شوراها در این دوره به تنهایی اهمیت چندانی ندارد، شاید همزمانی آن با انتخابات ریاست جمهوری اهمیت مضاعفی به آن داده است. آن هم به دلیل شرایط حساس منطقه و اینکه ایران نیز در یکی از حساسترین دوره های تاریخ سیاسی خود قرار دارد. اما در مورد انتخابات شوراها باید ابعاد غیر سیاسی آن را از ابعاد سیاسی جدا کرد. فکر میکنم مردم باید با شور بیشتری در انتخابات شوراها مشارکت کنند، به این دلیل که انتخابات شوراها یک سویه مدنی و صنفی هم دارد به ویژه در مناطقی مانند کردستان که مردم میخواهند نقش بیشتری در امورات مربوط به خود داشته باشند. از این جهت انتخابات شوراها همواره برای من حائز اهمیت بوده است. اگر افرادی از حاشیه بتوانند وارد شوراها شوند، میتواند به زمینهای برای فعالیت مدنی، اقدامات عمرانی و تلاشهای پیشگیرانه اجتماعی و اقتصادی از طریق شهرداریها و دیگر نهادها تبدیل شود. عامل این مشکلات تنها سیاسی نیست، بلکه بخشی از آن به ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه بر میگردد. بنابراین برطرف کردن آن میتواند بستگی به توانایی افرادی داشته باشد که وارد شوراها میشوند. در صورت ورود این افراد، به نظرم می توان از حداقل ظرفیتها هم استفاده کرد. یک بحث دیگر در مورد انتخابات شوراها هم این است که حساسیت در مورد تائید صلاحیت ها نسبت به سایر انتخاباتها مانند مجلس و ریاست جمهوری کمتر است. هر چند افرادی مانند من که نسبت به ما حساسیت وجود دارد رد صلاحیت شده ایم، اما واقعیت این است که افراد توانمندی هم در حوزه های مختلف توانستهاند به عرصه رقابتها وارد شوند. به گمانم به کمک این افراد می توان پروژههای عمرانی، اجتماعی، فرهنگی و تا حدودی سیاسی را در جامعه پیش برد.
بسیاری از رد صلاحیت شدگان در سطح سراسری از میان اصلاح طلبان بوده اند، شما که در عین حال ناظر بر فضای سیاسی کردستان هستید، رد صلاحیت شدگان در این استان نزدیک به چه طیفهایی هستند؟
حاکمیت اصلاح طلبان را دشمن درجه یک خود می داند. در برخی از شهرها افرادی که به اصلاح طلبان نزدیک بودهاند رد صلاحیت شده اند. اما واقعیت این است که رد صلاحیت ها محدود به آنها نیست و بعضا افرادی تائید صلاحیت شدهاند که خود را به لحاظ سیاسی به اصلاح طبان نزدیک دانسته اند. در کنار اینها در کردستان افراد مستقل و افرادی هم که به هر صورت حاکمیت نسبت به آنها احساس خطر کرده است رد صلاحیت شدهاند. در برخی از شهرهای کردستان اما بیشتر رد صلاحیت شدگان افرادی هستند که به عنوان اصلاح طلب شناخته می شوند.
دولت احمدی نژاد به واسطه معاون اول خود محمد رضا رحیمی در کردستان فعالیتهایی داشته، آیا از نامزدهای نزدیک به آنها هم کسی رد صلاحیت شده است؟
در این باره چیزی نشنیدهام. احساس میکنم آنها نمود چندانی در کردستان ندارند. تا جایی که به شهر سنندج مربوط است در میان رد صلاحیت شدگان نامزدهای نزدیک به دولت وجود ندارد. این طیف در کردستان فعالیت چندانی ندارند و دارای جایگاه اجتماعی هم نیستند. در میان رد صلاحیت شدگان افرادی هستند که وابسته به هیچ کدام از جناح های سیاسی نبوده بلکه تنها خواستهاند به صورت متفاوت اما در چهارچوب قوانین موجود، نظر خود را منعکس کنند.
در صورتی که صلاحیت شما احراز شود، فکر میکنید از چه طریقی میتوانید در جامعه کردستان تاثیرگذار باشید؟ یا اینکه اصولا چه برنامهای مد نظر شماست؟
فعالیت ما محدود به شهر سنندج نیست. بلکه در بسیاری از شهرها تلاش کردیم با فعالان سیاسی و اجتماعی شهرهای مختلف تماس بگیریم و برای هر شهری لیستی تهیه کنیم و اگر هم بتوانیم از مجموع این لیستها جبهه ای تشکیل دهیم. اینها برنامه هایی بودند که به علت رد صلاحیتها موفق نشدیم پیش ببریم. اما با این وجود تلاش میکنیم با آنهایی که صلاحیتشان احراز شده و به ما از لحاظ اجرایی و قانونی نزدیک هستند، لیستی تهیه کنیم. برای این برنامه در نظر داشتیم منشوری را به عنوان تفاهم نامه فراهم کنیم که حوزههای مختلف را در بر بگیرد و ابتدا توضیح دهیم که چه ایده اجتماعی و سیاسی این افراد را دور هم جمع کردهو بر اساس چه معیارهایی این مجموعه فعالیت می کند. بر مبنای این منشور، ما میخواستیم برنامهای جامع در چهار حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی ارائه دهیم. در حوزه سیاسی به این موضوع اکتفا میکردیم که بهتر است افراد حامل یک فلسفه و نگرش سیاسی باشند و برای تقویت آزادی بیان و جامعه مدنی تلاش کنند. در مورد بعد فرهنگی این منشور قصد داشتیم که سنندج را به عنوان یک مرکز فرهنگی و موسیقی در ایران معرفی کنیم. در همین راستا به تشکیل و تقویت انجمن های ادبی و آموزش زیان کردی یاری برسانیم. در زمینه مسائل اجتماعی قصد داشتیم به کمک نهادهایی مانند کمیته امداد، بهزیستی و دیگر نهادها مشکلات اجتماعی مانند فحشا و اعتیاد و روسپیگری را در سطح جامعه مستند و برای رفعشان هم اندیشی کنیم. محور چهارم این منشور استوار بر فعالیت های عمرانی بود. برنامه داشتیم که در صورت حضور در شوراها با تعدادی از شرکتهای مشاور و پیمانکار کردستان جلساتی برگزار و یک برنامه جامع عمرانی برای توسعه شهرهای کردستان تهیه کنیم. ما فکر میکنیم یک شورای متخصص و توانمند با وجود همه موانع سیاسی می تواند بر زندگی روزمره مردم تاثیر بگذارد.
شوراها به لحاظ فرم واحد کوچکتری از مجلس به شمار میآیند و بنا به قانون یکی از ارکان نظام محسوب می شوند، فکر میکنید با وجود مجلس، دولت و حاکمیت نامتجانس چقدر امکان پیشبرد این اهداف وجود دارد؟
به این موضوعات باید به صورت نسبی نگریست. شوراها میتوانند نهاد موثری باشند، اما در صورتیکه افراد توانمند توانایی راه یافتن به آنها را داشته باشند. در صورت موفقیت افراد توانا و وجود ساز و کاری که جلو سوء استفاده را بگیرد شوراها میتوانند تاثیر گذار باشند. مجلس و دولت نیز در فعالیتهای شوراها تاثیر گذار هستند. ما فکر می کنیم در فضایی که اصلاح طلبان به وجود میآورند و قدرت را به دست میگیرند، یک شورا میتواند تاثیر گذارتر باشد، نهادهای مدنی قدرت می گیرند و برای افرادی مانند ما هم فضای بهتری فراهم می شود.
با توجه به نتیجه صلاحت نامزدهای ریاست جمهوری که در آخرین ساعات شب گذشته صورت گرفت، فکر می کنید نگاه مردم کردستان به این انتخابات چگونه خواهد بود؟
در مورد انتخابات ریاست جمهوری فکر میکنم مردم ایران، به ویژه بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی در مقابل انتخاب بسیار دشواری قرار گرفته اند. مردم در برابر دو نگرش و تصمیم قرار گرفته اند که هر یک از آنها هم تا اندازهای منطقی به نظر میرسد. نگرش نخست این است که با شرکت در انتخابات به افرادی در جبهه اصلاحات مانند آقای هاشمی (در صورت تائید صلاحیت) رای داده شود تا بدین ترتیب از بدتر شدن اوضاع جلوگیری شود. شرایط به گونهای ست که اگر به همین سمت برود، بعید نیست در سالهای آینده وضعیتی مانند کره شمالی بر ایران حاکم شود. این دلیلی است که برخی از مردم به استناد به آن در انتخابات شرکت میکنند. این بخش معتقدند با برسرکار آمدن کسانی ماند آقای هاشمی یا عارف امکان دارد از تنشهای ایران با جامعه جهانی کاسته شود، تحریمها رفع گردد و وضعیت اقتصادی بهبود یابد. فضایی بازتر ایجاد شود و جامعه مدنی از مرگ حتمی نجات یابد. اما در مقابل این نگرش نگاه دیگری هم وجود دارد که بر اساس آن، این نگاه به اصلاح طلبی می تواند نوعی بازگشت به عقب، حتی قبل از دوران اصلاحت، باشد. از دید اینان اصلاحات به نوعی در یک دور باطل افتاده است و این امکان وجود دارد که ما هر لحظه در این دور چرخ بخوریم و برگردیم به گذشته.
آقای فرازی از چهرههای نزدیک به اصلاح طلبان کردستان که از حوزه انتخابیه سنندج اسمنویسی کرده، گرچه معتقد است "فضای کنونی مناسب نیست و نمیخواهند به افرادی که به لحاظ فکری مزاحم و متفاوت دیده میشوند، میدان داده شود" اما ابراز امیدواری میکند که افراد تائید صلاحیت شده که در میانشان به گفته او "افراد توانمندی هم حضور دارند" بتوانند در زمینه های مختلف تاثیر گذار باشند.
در روزهای گذشته کاندیداهای شاخص جریان اصلاح طلب برای شوراهای شهر با عناوینی چون عدم التزام به اسلام وولایت فقیه و عدم وفاداری به قانون اساسی از سوی هیات های اجرایی رد صلاحیت شدند؛ موضعی که کم و بیش در تمام نقاط کشور از جمله در کردستان مشابه بوده است.
نخست از آقای فرازی پرسیدهایم: صلاحیت شما برای ورود به انتخابات شوراها احراز نشده، چرا و بر اساس چه دلایلی رد صلاحیت شدهاید؟
صلاحیت من از سوی هیات اجرایی نظارت بر انتخابات و به استناد بند ج و د ماده ۲۶ یعنی عدم اعتقاد به ولایت فقیه و قانون اساسی و همچنین عدم وفاداری به نظام جمهوری اسلامی احراز نشده است. این رد صلاحیت توسط هیات اجرایی صورت گرفته و ما همچنان منتظر نظر نهایی هیات نظارت هستیم. هرچند امید چندانی نداریم، اما از کانالهای مختلف از طریق مجلس و افرادی در هیات نظارت، همچنان پیگیر نتیجه نهایی هستیم. به هر حال مساله تائید صلاحیت منتفی نیست. چون گویا بعد از تجدید نظر هیات نظرات، صلاحیت افراد دیگری از میان رد صلاحیت شدگان احراز شده است.
شما به این رای به صورت رسمی اعتراض کرده اید؟
بله اعتراض کردهام. البته یک بار دیگر در دوره قبل که از حوزه انتخابیه شهر بانه نامزد شده بودم، به استناد بند د ماده ۲۹ رد صلاحیت شدهام. این بندها بیشتر مرتبط است با همسویی با نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی. اما در این دوره صلاحیتم به استناد دو بند ماده ۲۶ صورت گرفته است. این موضوع نشان میدهد که بررسی صلاحیتها چندان پایه و اساس منطقی ندارد و بیشتر به صورت در بسته صورت میگیرد. در انتخابات قبلی موقعی که متوجه شدم رد صلاحیتم از سوی اداره اطلاعات بوده، اعتراضی نکردم، اما اینبار به صورت رسمی اعتراض کردهام و خواهان ارائه مستندات نسبت به رد صلاحیت خود شدهام. از طریق دوستان و آشنایان که در هیات نظارت و دستگاه های اجرایی و حتی چند نماینده استان کردستان پیگیر شدهام. نمیخواهیم بگویند خودتان نخواستید و پیگیر نشدهاید. در هر حال باید منتظر باشیم تا ببینیم در روزهای آینده روند تائید صلاحیتها به کجا میرسد.
شما میگویید در دو دوره صلاحیتتان به استاد مواد مختلف قانونی احراز نشده است، خودتان چه تصوری از این رد صلاحیت ها دارید و فکر میکنید چرا نمیتوانید در رقابتهای انتخاباتی شرکت کنید؟
من به همراهی تعدادی از دوستانی که به لحاظ فکری به هم نزدیک هستیم در ۱۵- ۲۰ سال گذشته به نوعی در فعالیتهای دانشجویی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی شرکت داشته ایم. این فعالیتها در سالهای گذشته در قالب تشکلهای سیاسی، مدنی و فعالیت های انتخاباتی نمود بیشتری داشته است.اما فضا در حال حاضر مناسب نیست و نمیخواهند به افرادی که به لحاظ فکری مزاحم و متفاوت دیده می شوند، میدان داده شود. به همین جهت تحمل افرادی مانند من که سابقه و پروندهای در ضدیت با نظام نداریم نیز قابل تحمل دانسته نمیشود و رد صلاحیت می شویم.
فکر می کنید این دوره انتخابات شوراها چه تفاوتی با دوره های پیشین دارد و اصولا از چه لحاظی حائز اهمیت است؟
انتخابات شوراها در این دوره به تنهایی اهمیت چندانی ندارد، شاید همزمانی آن با انتخابات ریاست جمهوری اهمیت مضاعفی به آن داده است. آن هم به دلیل شرایط حساس منطقه و اینکه ایران نیز در یکی از حساسترین دوره های تاریخ سیاسی خود قرار دارد. اما در مورد انتخابات شوراها باید ابعاد غیر سیاسی آن را از ابعاد سیاسی جدا کرد. فکر میکنم مردم باید با شور بیشتری در انتخابات شوراها مشارکت کنند، به این دلیل که انتخابات شوراها یک سویه مدنی و صنفی هم دارد به ویژه در مناطقی مانند کردستان که مردم میخواهند نقش بیشتری در امورات مربوط به خود داشته باشند. از این جهت انتخابات شوراها همواره برای من حائز اهمیت بوده است. اگر افرادی از حاشیه بتوانند وارد شوراها شوند، میتواند به زمینهای برای فعالیت مدنی، اقدامات عمرانی و تلاشهای پیشگیرانه اجتماعی و اقتصادی از طریق شهرداریها و دیگر نهادها تبدیل شود. عامل این مشکلات تنها سیاسی نیست، بلکه بخشی از آن به ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه بر میگردد. بنابراین برطرف کردن آن میتواند بستگی به توانایی افرادی داشته باشد که وارد شوراها میشوند. در صورت ورود این افراد، به نظرم می توان از حداقل ظرفیتها هم استفاده کرد. یک بحث دیگر در مورد انتخابات شوراها هم این است که حساسیت در مورد تائید صلاحیت ها نسبت به سایر انتخاباتها مانند مجلس و ریاست جمهوری کمتر است. هر چند افرادی مانند من که نسبت به ما حساسیت وجود دارد رد صلاحیت شده ایم، اما واقعیت این است که افراد توانمندی هم در حوزه های مختلف توانستهاند به عرصه رقابتها وارد شوند. به گمانم به کمک این افراد می توان پروژههای عمرانی، اجتماعی، فرهنگی و تا حدودی سیاسی را در جامعه پیش برد.
بسیاری از رد صلاحیت شدگان در سطح سراسری از میان اصلاح طلبان بوده اند، شما که در عین حال ناظر بر فضای سیاسی کردستان هستید، رد صلاحیت شدگان در این استان نزدیک به چه طیفهایی هستند؟
حاکمیت اصلاح طلبان را دشمن درجه یک خود می داند. در برخی از شهرها افرادی که به اصلاح طلبان نزدیک بودهاند رد صلاحیت شده اند. اما واقعیت این است که رد صلاحیت ها محدود به آنها نیست و بعضا افرادی تائید صلاحیت شدهاند که خود را به لحاظ سیاسی به اصلاح طبان نزدیک دانسته اند. در کنار اینها در کردستان افراد مستقل و افرادی هم که به هر صورت حاکمیت نسبت به آنها احساس خطر کرده است رد صلاحیت شدهاند. در برخی از شهرهای کردستان اما بیشتر رد صلاحیت شدگان افرادی هستند که به عنوان اصلاح طلب شناخته می شوند.
دولت احمدی نژاد به واسطه معاون اول خود محمد رضا رحیمی در کردستان فعالیتهایی داشته، آیا از نامزدهای نزدیک به آنها هم کسی رد صلاحیت شده است؟
در این باره چیزی نشنیدهام. احساس میکنم آنها نمود چندانی در کردستان ندارند. تا جایی که به شهر سنندج مربوط است در میان رد صلاحیت شدگان نامزدهای نزدیک به دولت وجود ندارد. این طیف در کردستان فعالیت چندانی ندارند و دارای جایگاه اجتماعی هم نیستند. در میان رد صلاحیت شدگان افرادی هستند که وابسته به هیچ کدام از جناح های سیاسی نبوده بلکه تنها خواستهاند به صورت متفاوت اما در چهارچوب قوانین موجود، نظر خود را منعکس کنند.
در صورتی که صلاحیت شما احراز شود، فکر میکنید از چه طریقی میتوانید در جامعه کردستان تاثیرگذار باشید؟ یا اینکه اصولا چه برنامهای مد نظر شماست؟
فعالیت ما محدود به شهر سنندج نیست. بلکه در بسیاری از شهرها تلاش کردیم با فعالان سیاسی و اجتماعی شهرهای مختلف تماس بگیریم و برای هر شهری لیستی تهیه کنیم و اگر هم بتوانیم از مجموع این لیستها جبهه ای تشکیل دهیم. اینها برنامه هایی بودند که به علت رد صلاحیتها موفق نشدیم پیش ببریم. اما با این وجود تلاش میکنیم با آنهایی که صلاحیتشان احراز شده و به ما از لحاظ اجرایی و قانونی نزدیک هستند، لیستی تهیه کنیم. برای این برنامه در نظر داشتیم منشوری را به عنوان تفاهم نامه فراهم کنیم که حوزههای مختلف را در بر بگیرد و ابتدا توضیح دهیم که چه ایده اجتماعی و سیاسی این افراد را دور هم جمع کردهو بر اساس چه معیارهایی این مجموعه فعالیت می کند. بر مبنای این منشور، ما میخواستیم برنامهای جامع در چهار حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی ارائه دهیم. در حوزه سیاسی به این موضوع اکتفا میکردیم که بهتر است افراد حامل یک فلسفه و نگرش سیاسی باشند و برای تقویت آزادی بیان و جامعه مدنی تلاش کنند. در مورد بعد فرهنگی این منشور قصد داشتیم که سنندج را به عنوان یک مرکز فرهنگی و موسیقی در ایران معرفی کنیم. در همین راستا به تشکیل و تقویت انجمن های ادبی و آموزش زیان کردی یاری برسانیم. در زمینه مسائل اجتماعی قصد داشتیم به کمک نهادهایی مانند کمیته امداد، بهزیستی و دیگر نهادها مشکلات اجتماعی مانند فحشا و اعتیاد و روسپیگری را در سطح جامعه مستند و برای رفعشان هم اندیشی کنیم. محور چهارم این منشور استوار بر فعالیت های عمرانی بود. برنامه داشتیم که در صورت حضور در شوراها با تعدادی از شرکتهای مشاور و پیمانکار کردستان جلساتی برگزار و یک برنامه جامع عمرانی برای توسعه شهرهای کردستان تهیه کنیم. ما فکر میکنیم یک شورای متخصص و توانمند با وجود همه موانع سیاسی می تواند بر زندگی روزمره مردم تاثیر بگذارد.
شوراها به لحاظ فرم واحد کوچکتری از مجلس به شمار میآیند و بنا به قانون یکی از ارکان نظام محسوب می شوند، فکر میکنید با وجود مجلس، دولت و حاکمیت نامتجانس چقدر امکان پیشبرد این اهداف وجود دارد؟
به این موضوعات باید به صورت نسبی نگریست. شوراها میتوانند نهاد موثری باشند، اما در صورتیکه افراد توانمند توانایی راه یافتن به آنها را داشته باشند. در صورت موفقیت افراد توانا و وجود ساز و کاری که جلو سوء استفاده را بگیرد شوراها میتوانند تاثیر گذار باشند. مجلس و دولت نیز در فعالیتهای شوراها تاثیر گذار هستند. ما فکر می کنیم در فضایی که اصلاح طلبان به وجود میآورند و قدرت را به دست میگیرند، یک شورا میتواند تاثیر گذارتر باشد، نهادهای مدنی قدرت می گیرند و برای افرادی مانند ما هم فضای بهتری فراهم می شود.
با توجه به نتیجه صلاحت نامزدهای ریاست جمهوری که در آخرین ساعات شب گذشته صورت گرفت، فکر می کنید نگاه مردم کردستان به این انتخابات چگونه خواهد بود؟
در مورد انتخابات ریاست جمهوری فکر میکنم مردم ایران، به ویژه بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی در مقابل انتخاب بسیار دشواری قرار گرفته اند. مردم در برابر دو نگرش و تصمیم قرار گرفته اند که هر یک از آنها هم تا اندازهای منطقی به نظر میرسد. نگرش نخست این است که با شرکت در انتخابات به افرادی در جبهه اصلاحات مانند آقای هاشمی (در صورت تائید صلاحیت) رای داده شود تا بدین ترتیب از بدتر شدن اوضاع جلوگیری شود. شرایط به گونهای ست که اگر به همین سمت برود، بعید نیست در سالهای آینده وضعیتی مانند کره شمالی بر ایران حاکم شود. این دلیلی است که برخی از مردم به استناد به آن در انتخابات شرکت میکنند. این بخش معتقدند با برسرکار آمدن کسانی ماند آقای هاشمی یا عارف امکان دارد از تنشهای ایران با جامعه جهانی کاسته شود، تحریمها رفع گردد و وضعیت اقتصادی بهبود یابد. فضایی بازتر ایجاد شود و جامعه مدنی از مرگ حتمی نجات یابد. اما در مقابل این نگرش نگاه دیگری هم وجود دارد که بر اساس آن، این نگاه به اصلاح طلبی می تواند نوعی بازگشت به عقب، حتی قبل از دوران اصلاحت، باشد. از دید اینان اصلاحات به نوعی در یک دور باطل افتاده است و این امکان وجود دارد که ما هر لحظه در این دور چرخ بخوریم و برگردیم به گذشته.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر