عار”انتخابات آزاد” بلافاصله با واکنش بسیار تند مقامات جمهوری اسلامی ایران روبرو شد. همانطور که گزارش های این شماره” انتخاب روز” نشان می دهد، ابتدا آیت الله خامنه ای مخالفت شدید خود را با این شعار اعلام داشت و در پی او حمله بی سابقه ای به ” انتخابات آزاد” توسط مسئولین و رسانه های حکومت شکل گرفت و سرانجام بصورت یکی دیگر از خطوط قرمز “نظام” در آمد.
“انتخاب روز” از فعالین سیاسی ایران پرسیده است: “چرا جمهوری اسلامی از “انتخابات آزاد” می ترسد؟”
اولین پاسخ های رسیده از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
فریدون احمدی: حاکم شدن مردم
ستون و به قول خودشان عمود خیمه و خرگاه جمهوری اسلامی را ولایت فقیه تشکیل می دهد و معنای عملی و نظری این نظام سیاسی، صغیر و سفیه شمردن ملت و مردم است. موجودی به نام فقیه که مثلا توسط خدا انتخاب شده است و از سوی او نمایندگی دارد می بایست همچنان که کودکان و سفیهان را سرپرستی می کنند، مردم را ولایت کند. انتخابات آزاد در معنای واقعی و جهانگیر آن، یعنی حاکم شدن مردم بر سرنوشت خویش، یعنی درهم فروریختن ستون و تمام این بنای پوسیده و ناهم عصر، یعنی نفی بنیاد فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی، یعنی پاسخی امروزین به این توهین بزرگ تاریخی. تبلور و فشرده شدن هدف برقراری دموکراسی و خواست حاکم شدن مردم بر سرنوشت خویش، در یک استراتژی سیاسی و همچنین فراگیر شدن آن به عنوان یک شعار آن کیفیتی است که هم اکنون به عنوان یک روند شاهد آن هستیم. انتخابات آزاد بر اساس معیارها و موازین جهانی به عنوان یک گفتمان می رود که به گفتمان غالب و تعیین کننده در فضای سیاسی کشور ما تبدیل شود و به عنوان یک شعار به خواست سیاسی فراگیر فرابروید و این همان موضوعی است که در دل حاکمان هراس افکنده است. تبدیل انتخابات آزاد براساس معیارهای جهانی به گفتمان غالب بدین معناست که حتا مدافعین اصلاح طلب نظام نیز در دفاع از انتخابات گزینشی و رقابتی در درون نظام و خودی و غیرخودی کردن ایرانیان دچار مشکل خواهند شد وادامه رانت خواری از حذف و سرکوب دگراندیشان و سکولارها برایشان هزینه زا تر خواهد بود. گرایش های مختلف درون اپوزیسیون نیز خود را مجبور خواهند یافت در برابر راهبرد انتخابات آزاد اتخاذ سیاست کنند. علاوه بر نگاه گفتمانی به انتخابات آزاد و اتکا به آن به مثابه یک راهبرد و استراتژی، نقش انتخابات آزاد به عنوان یک خواست و شعارسیاسی نیز دارای اهمیت است. برای اولین بار طی سی و چند سال گذشته مجموعه بزرگی هم از نیروهای منتقد و هم از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی هرچند با تفسیر و تعریف های گوناگون، در طرح شعار انتخابات آزاد هم سخن و هم نوا شده اند و این دل رهبر و رهبران نظام را به درد آورده است. من بسیار شادمان هستم که حرکت ما، حرکت “اتحاد برای دموکراسی” در راه غلبه گفتمانی انتخابات آزاد و فرارویاندن آن به یک شعار فراگیر نقش غیر قابل انکاری ایفا کرده است نقشی که حتا حکومتیان نیز بدان معترفند.
جمشید اسدی: از دست دادن امتیازات
انتخابات آزاد شکلی است برای تعیین حاکمیت اداره امور مردم توسط مردم خوب بدیهست که جمهوری اسلامی همچون هر دیکتاتور مستبد دیگری از اینکه از طریق انتخابات آزاد امتیازهای انحصاری خودش را از دست بدهد میترسد و قبول نمیکند. دلیل اصلی این است که سردمداران نظام جمهوری اسلامی طالبند که امتیازات کشور را در دست خودشان داشته باشند و میدانند با انتخابات آزاد این امتیازات را از دست می دهند. این است که اصل انتخابات آزاد را که تعیین مدیران حکومتی مردم از سوی حذف شوند نمیپذیرند. از انتخابات آزاد میهراسند چون میدانند که از این طریق قدرت و انحصارهای خودشان را از دست میدهند.
رامین پرهام: جام زهر
چون انتخابِ آزاد بدیل و نقیضِ ولایتِ فقیه است و ولایتِ فقیه ستونِ فقراتِ نظام! چون “انتخابات آزاد”، به عنوان یک خواست و شعار راهبردی، قابلیتِ همگرا کردن اپوزیسیون را دارد و چون اتحاد نیروهایِ مخالفِ نظام برای نظام ولایی مُهلک است! ببینید، هر نظامی تجسّم سیاسیِ یک ایدهیِ بنیادین است: ایالات متحده آمریکا و جمهوریِ فدرال آن تجسّم ایدهیِ بنیادینِ “جستجویِ آزاد خوشبختی” است (اعلامیه استقلال آمریکا)؛ جمهوریِ فرانسه تجسّم ایدهیِ بنیادینِ “آزادی، برابری، برداری” است (اصل ٢ قانون اساسی جمهوری فرانسه)؛ اتحاد جماهیر شوروی تجسّم ایدهیِ بنیادینِ “حکومتِ شوراها” (قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی ١٩٢۴) به عنوان تنوارهیِ سیاسیِ دورانِ انتقالی بین سوسیالیزم و کمونیزم بود، دورهای که در آن، به گفته مارکس، “دولت نمیتواند چیزی جز استبداد انقلابی طبقه کارگر” باشد. ذات و ذهنیّتِ جمهوریِ اسلامی از دل رساله آقای خمینی تحت عنوان “حکومت اسلامی” برآمد و ایده بنیادینش در قانون اساسی ١٣۵٨ تجسّم یافت. اصل ٢ این قانون، با صراحت تمام، ایدهیِ بنیادینِ این نظام را مشخص میکند: جمهوری اسلامی نظامی است مبتنی بر “اختصاصِ حاکمیّت” به “خدای یکتا” و “وحیِ الهی و نقش بنیادیِ آن در بیان قوانین.” انتخابات آزاد برای نظامی که حاکمیّت در آن، نه به مردم، که به خدا اختصاص دارد، همان جام زهر است.
محسن سازگارا: جایگزین درست
ج. جایگزین درست نظام ولایت فقیه، حاکمیت مردم است. برای بنای نظامی مبتنی بر حاکمیت مردم، انتخابات آزاد یکی از ارکان لازم آن است. به همین دلیل رژیم ازیک انتخابات آزاد بیش از هرچیزی می ترسد، به خصوص که از میزان
نامحبوبی خود هم به خوبی آگاه است و می ترسد خود را به آزمون رای مردم بگذارد
حسن شریعتمداری : کنترل رای توسط مردم
ج.دلیل آن بسیار واضح است برای اینکه نظامهای توتالیتر(تمامیت خواه) که از انقلاب برخاسته اند منظورشان از انتخابات در حقیقت بیعت گرفتن از مردم است و از انتخابات این توقع را دارند که مردم فقط بیایند و به کسانی که آنها کاندیدا کرده اند رای بدهند و اگر هم خواستند رای هارا دستکاری کنند مورد اعتراض مردم واقع نشوند. کسانی که در حقیقت رای می دهند هیچ کنترلی بر رای خودشان نداشته باشند و کسا نی که مورد رای مردم قرار بگیرند قبلا از فیلتر شورای نگهبان برحسب اراده ولی فقیه بگذرند وبعد با رای دستکاری شده مردم انتخاب شوند. معیارهای یک انتخاب آزاد و منصفانه همه این تمهیدات را بر هم می زند. برای اینکه به طرز دقیقی همه مقررات و قوانین لازم برای صیانت از ارای مردم و صیانت از حقوق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان در آن پیش بینی شده و مکانیسم نظارت بر چنین انتخاباتی هم معلوم است و تجربه جهانی در مقیاسی تاریخی در همه زمینه ها وجود دارد . بنابراین اگر چنین انتخاباتی در این نوع نظامهای توتالیتر مانند جمهوری اسلامی برقرار شود٬ حتی در صورتیکه درجاتی از آزادی در انتخابات وجود داشته باشد٬ مانند رایهایی که مردم به آقای موسوی دادند همه رشتههای آنها پنبه می شود. بنابرین انتخابات آزاد ستون فقرات این نوع نظامها که مشروعیت ایجاد شده برای آنها که ناشی از بیعت گرفتن از مردم بنام تقلبی انتخابات آزاد است را مورد هدف قرار میدهد و کنترل انتخابات را از دست آنها خارج میکند و به دست امنای مردم و قوانین شفاف و نظارت دقیق میسپارد و این چیزیست که این نوع نظامها انرا در شرایط عادی برنمی تا بند و از آن می ترسند.
“انتخاب روز” از فعالین سیاسی ایران پرسیده است: “چرا جمهوری اسلامی از “انتخابات آزاد” می ترسد؟”
اولین پاسخ های رسیده از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
فریدون احمدی: حاکم شدن مردم
ستون و به قول خودشان عمود خیمه و خرگاه جمهوری اسلامی را ولایت فقیه تشکیل می دهد و معنای عملی و نظری این نظام سیاسی، صغیر و سفیه شمردن ملت و مردم است. موجودی به نام فقیه که مثلا توسط خدا انتخاب شده است و از سوی او نمایندگی دارد می بایست همچنان که کودکان و سفیهان را سرپرستی می کنند، مردم را ولایت کند. انتخابات آزاد در معنای واقعی و جهانگیر آن، یعنی حاکم شدن مردم بر سرنوشت خویش، یعنی درهم فروریختن ستون و تمام این بنای پوسیده و ناهم عصر، یعنی نفی بنیاد فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی، یعنی پاسخی امروزین به این توهین بزرگ تاریخی. تبلور و فشرده شدن هدف برقراری دموکراسی و خواست حاکم شدن مردم بر سرنوشت خویش، در یک استراتژی سیاسی و همچنین فراگیر شدن آن به عنوان یک شعار آن کیفیتی است که هم اکنون به عنوان یک روند شاهد آن هستیم. انتخابات آزاد بر اساس معیارها و موازین جهانی به عنوان یک گفتمان می رود که به گفتمان غالب و تعیین کننده در فضای سیاسی کشور ما تبدیل شود و به عنوان یک شعار به خواست سیاسی فراگیر فرابروید و این همان موضوعی است که در دل حاکمان هراس افکنده است. تبدیل انتخابات آزاد براساس معیارهای جهانی به گفتمان غالب بدین معناست که حتا مدافعین اصلاح طلب نظام نیز در دفاع از انتخابات گزینشی و رقابتی در درون نظام و خودی و غیرخودی کردن ایرانیان دچار مشکل خواهند شد وادامه رانت خواری از حذف و سرکوب دگراندیشان و سکولارها برایشان هزینه زا تر خواهد بود. گرایش های مختلف درون اپوزیسیون نیز خود را مجبور خواهند یافت در برابر راهبرد انتخابات آزاد اتخاذ سیاست کنند. علاوه بر نگاه گفتمانی به انتخابات آزاد و اتکا به آن به مثابه یک راهبرد و استراتژی، نقش انتخابات آزاد به عنوان یک خواست و شعارسیاسی نیز دارای اهمیت است. برای اولین بار طی سی و چند سال گذشته مجموعه بزرگی هم از نیروهای منتقد و هم از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی هرچند با تفسیر و تعریف های گوناگون، در طرح شعار انتخابات آزاد هم سخن و هم نوا شده اند و این دل رهبر و رهبران نظام را به درد آورده است. من بسیار شادمان هستم که حرکت ما، حرکت “اتحاد برای دموکراسی” در راه غلبه گفتمانی انتخابات آزاد و فرارویاندن آن به یک شعار فراگیر نقش غیر قابل انکاری ایفا کرده است نقشی که حتا حکومتیان نیز بدان معترفند.
جمشید اسدی: از دست دادن امتیازات
انتخابات آزاد شکلی است برای تعیین حاکمیت اداره امور مردم توسط مردم خوب بدیهست که جمهوری اسلامی همچون هر دیکتاتور مستبد دیگری از اینکه از طریق انتخابات آزاد امتیازهای انحصاری خودش را از دست بدهد میترسد و قبول نمیکند. دلیل اصلی این است که سردمداران نظام جمهوری اسلامی طالبند که امتیازات کشور را در دست خودشان داشته باشند و میدانند با انتخابات آزاد این امتیازات را از دست می دهند. این است که اصل انتخابات آزاد را که تعیین مدیران حکومتی مردم از سوی حذف شوند نمیپذیرند. از انتخابات آزاد میهراسند چون میدانند که از این طریق قدرت و انحصارهای خودشان را از دست میدهند.
رامین پرهام: جام زهر
چون انتخابِ آزاد بدیل و نقیضِ ولایتِ فقیه است و ولایتِ فقیه ستونِ فقراتِ نظام! چون “انتخابات آزاد”، به عنوان یک خواست و شعار راهبردی، قابلیتِ همگرا کردن اپوزیسیون را دارد و چون اتحاد نیروهایِ مخالفِ نظام برای نظام ولایی مُهلک است! ببینید، هر نظامی تجسّم سیاسیِ یک ایدهیِ بنیادین است: ایالات متحده آمریکا و جمهوریِ فدرال آن تجسّم ایدهیِ بنیادینِ “جستجویِ آزاد خوشبختی” است (اعلامیه استقلال آمریکا)؛ جمهوریِ فرانسه تجسّم ایدهیِ بنیادینِ “آزادی، برابری، برداری” است (اصل ٢ قانون اساسی جمهوری فرانسه)؛ اتحاد جماهیر شوروی تجسّم ایدهیِ بنیادینِ “حکومتِ شوراها” (قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی ١٩٢۴) به عنوان تنوارهیِ سیاسیِ دورانِ انتقالی بین سوسیالیزم و کمونیزم بود، دورهای که در آن، به گفته مارکس، “دولت نمیتواند چیزی جز استبداد انقلابی طبقه کارگر” باشد. ذات و ذهنیّتِ جمهوریِ اسلامی از دل رساله آقای خمینی تحت عنوان “حکومت اسلامی” برآمد و ایده بنیادینش در قانون اساسی ١٣۵٨ تجسّم یافت. اصل ٢ این قانون، با صراحت تمام، ایدهیِ بنیادینِ این نظام را مشخص میکند: جمهوری اسلامی نظامی است مبتنی بر “اختصاصِ حاکمیّت” به “خدای یکتا” و “وحیِ الهی و نقش بنیادیِ آن در بیان قوانین.” انتخابات آزاد برای نظامی که حاکمیّت در آن، نه به مردم، که به خدا اختصاص دارد، همان جام زهر است.
محسن سازگارا: جایگزین درست
ج. جایگزین درست نظام ولایت فقیه، حاکمیت مردم است. برای بنای نظامی مبتنی بر حاکمیت مردم، انتخابات آزاد یکی از ارکان لازم آن است. به همین دلیل رژیم ازیک انتخابات آزاد بیش از هرچیزی می ترسد، به خصوص که از میزان
نامحبوبی خود هم به خوبی آگاه است و می ترسد خود را به آزمون رای مردم بگذارد
حسن شریعتمداری : کنترل رای توسط مردم
ج.دلیل آن بسیار واضح است برای اینکه نظامهای توتالیتر(تمامیت خواه) که از انقلاب برخاسته اند منظورشان از انتخابات در حقیقت بیعت گرفتن از مردم است و از انتخابات این توقع را دارند که مردم فقط بیایند و به کسانی که آنها کاندیدا کرده اند رای بدهند و اگر هم خواستند رای هارا دستکاری کنند مورد اعتراض مردم واقع نشوند. کسانی که در حقیقت رای می دهند هیچ کنترلی بر رای خودشان نداشته باشند و کسا نی که مورد رای مردم قرار بگیرند قبلا از فیلتر شورای نگهبان برحسب اراده ولی فقیه بگذرند وبعد با رای دستکاری شده مردم انتخاب شوند. معیارهای یک انتخاب آزاد و منصفانه همه این تمهیدات را بر هم می زند. برای اینکه به طرز دقیقی همه مقررات و قوانین لازم برای صیانت از ارای مردم و صیانت از حقوق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان در آن پیش بینی شده و مکانیسم نظارت بر چنین انتخاباتی هم معلوم است و تجربه جهانی در مقیاسی تاریخی در همه زمینه ها وجود دارد . بنابراین اگر چنین انتخاباتی در این نوع نظامهای توتالیتر مانند جمهوری اسلامی برقرار شود٬ حتی در صورتیکه درجاتی از آزادی در انتخابات وجود داشته باشد٬ مانند رایهایی که مردم به آقای موسوی دادند همه رشتههای آنها پنبه می شود. بنابرین انتخابات آزاد ستون فقرات این نوع نظامها که مشروعیت ایجاد شده برای آنها که ناشی از بیعت گرفتن از مردم بنام تقلبی انتخابات آزاد است را مورد هدف قرار میدهد و کنترل انتخابات را از دست آنها خارج میکند و به دست امنای مردم و قوانین شفاف و نظارت دقیق میسپارد و این چیزیست که این نوع نظامها انرا در شرایط عادی برنمی تا بند و از آن می ترسند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر