"حدود ساعت ۹ الی ۹.۳۰ شب دوشنبه فردی که چهره اش را پوشانده بوده و فقط چشمها و ابروهای او مشخص بوده از روی دیوار یا در کوچه وارد منزل می شود و بدون اینکه صحبتی بکند به پدرم ضربه چاقویی می زند. در همان حین خواهر و مادرم می پرسند چی شده و چه می خواهی؟ فرد ضارب ابتدا به خواهرم سه ضربه چاقو می زند که ضربه به دست خواهرم باعث می شود رگ دست پاره شود که خطرناک هم بوده است. ضربه ای با چاقو به گردن مادرم و مشتی هم به دهان مادرم می زند. دکتر جراح گفت که ورید کاملا قطع شده نصف شاهرگ پاره شده و چند عصب صوتی مادرم نیز قطع شده که قدری صدای مادرم تغییر نموده. مجدد فرد ضارب به سمت پدرم می رود و ۶ضربه چاقو و چند ضربه مشت به ایشان می زند. در جواب سئوال پدرم که چه می خواهی فقط می گوید پول می خواهم که پدرم می گوید هرچه می خواهی بردار اما فرد ضارب با آرامش از خانه خارج می شود".
این توضیحات محمدرضا مودی است در مصاحبه با "روز" درباره چگونگی حمله فردی ناشناس به اعضای خانواده اش. قدرت الله مودی و طوبی مودی به اتفاق دختر جوان شان اعظم مودی، ۱۴ بهمن ماه از سوی فردی ناشناس شبانه و در منزل شخصی شان در بیرجند مورد حمله قرار گرفتند. به گفته محمدرضا مودی، وضعیت جسمانی هر سه عضو این خانواده بهائی مساعد است اما هنوز ضارب مورد شناسایی قرار نگرفته. محمدرضا مودی، فرزند قدرت الله و طوبی مودی می گوید: اینکه حمله کننده چه کسی بوده مشخص نیست و انگیزه فرد ضارب هم برای ما روشن نیست اما از آنجایی که خانواده ما مشکلی با کسی نداشته اند و فرد ضارب هم چیزی ندزدیده و بعد از چاقو زدن با آرامش از خانه خارج شده احتمال انگیزه های مذهبی در این عمل قوت می گیرد.
او در مورد پی گیری های قضایی برای شناسایی ضارب توضیح می دهد: از اداره آگاهی به منزلمان مراجعه کرده اند و همچنین برای سئوالاتی درمورد ضارب به بیمارستان آمده و سئوالاتی پرسیده اند. قرار شده پدرم هم برای چهره نگاری ضارب، به آگاهی مراجعه کند. همچنین هر سه نفر به پزشکی قانونی جهت تکمیل پرونده مراجعه کرده اند. اما هنوز اقدام دیگری صورت نگرفته است.
و اینکه: فعلا از مراجع قضایی یا پلیس آگاهی خبری یا پیشرفتی در پرونده به ما اعلام نشده است. در روز اول حادثه فردی که از آگاهی به بیمارستان آمده گفته که "برای ما بهایی و مسلمان فرقی نمی کند" به این معنی که ما وظیفه خودمان می دانیم این پرونده را رسیدگی کنیم.
اما این اولین حمله به خانواده ها یا شهروندان بهائی در ایران نیست. تجربه های قبلی همگی حاکی از این است که بعد از مدتی پرونده مسکوت می ماند. براساس اعلام جامعه بهائی "از سال ۲۰۰۵ تا کنون بهاییان ایران در ۵۰ نمونه مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفتهاند که در هیچ مورد مهاجمان تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتهاند".
حمله به سیدالله اقدسی، شهروند بهائی یکی از همین موارد است که از اردیبهشت ماه تاکنون ضارب و قاتل او شناسایی و یا معرفی نشده است. این شهروند بهائی در شب یکی از اعیاد بهائیان در منزل شخصی اش در شهر میاندواب مورد حمله قرار گرفت و کشته شد. سحر اقدسی، برادر زاده سیدالله اقدسی در مصاحبه با "روز" می گوید: عموی من ۸۳ سال داشت و ازدواج نکرده بود. تنها زندگی می کرد و در شهر میاندواب مغازه نجاری داشت. شب عید رضوان ما مغازه را بسته و ۲ روز بعد همسایه مغازه اش رفته دیده مغازه هنوز بسته است. دو روز بعد رفته اند منزل عموی من که نزدیک مغازه شان است دیده اند در خانه شکسته شده. وارد منزل شده و دیده اند خون روی زمین ریخته و سر و صورت عمویم با ضربات قمه مصدوم شده و روی زمین افتاده.
به گفته خانم اقدسی موقعی که جنازه این شهروند بهائی را در منزلش پیدا کرده اند "دست و پاهای او بسته بوده و ۷ ضربه با قمه به سر او زده بودند".
درباره پی گیری های قضایی برای شناسایی قاتل سیدالله اقدسی سئوال می کنم. برادرزاده اش می گوید: ما نتوانستیم وکیل بگیریم چون در آن منطقه کسی به خاطر بهایی بودن حاضر نشد وکالت را بپذیرد. با اینکه در میاندواب پزشکی قانونی وجود دارد اما جنازه عمویم را به پزشکی قانونی ارومیه منتقل کردند. بعد هم گفتند که هیچ اثر انگشتی در خانه پیدا نشده و قاتل شناسایی نشد. با توجه به اینکه هیچ چیزی از خانه دزدیده نشده بود انگیزه قاتل قطعا مسائل مذهبی بوده یعنی به خاطر بهائی بودن، عموی مرا کشته اند. قبلا یکبار دزد به خانه عموی من زده بود و بعد از قتل او، همان دزد را گرفتند و معلوم شد کار انها نبوده آزادشان کردندو بعد دیگر رسیدگی نشد. به فامیل های ما هم که برای پی گیری مراجعه می کردند پرخاش می کردند که چرا مدام می آیید وقتی می گوییم اثرانگشتی نیست و شناسایی نشده.
شهریور ماه نیز عطالله رضوانی، شهروند ۵۴ ساله بهائی در بندرعباس به قتل رسید. خانواده او همان زمان درمصاحبه با "روز" قتل را سازماندهی شده و عقیدتی عنوان کردند. به گفته نزدیکان خانواده آقای رضوانی قاتل او نیز تاکنون شناسایی و معرفی نشده است.
دیان علائی، نماینده جامعه جهانی بهائیان در سازمان ملل در مصاحبه با "روز" در خصوص حمله به شهروندان بهائی می گوید: اولین بار نیست چنین اتفاقی می افتد و تاکنون متاسفانه هیچ وقت نه پلیس، نه دولت جمهوری اسلامی و نه قوه قضائیه به طور عادلانه با این نوع حملات برخورد نکرده اند. به شکایات هم رسیدگی درست نشده. البته هر موردی، علت های مختلفی دارد ولی کلا می توان گفت رسیدگی درست نشده.
به گفته او منشا این حملات دو مورد متفاوت است: یکی اینکه بعضی وقت ها این حملات از طریق نیروهای وزارت اطلاعات به صورت مستقیم صورت می گیرد. مساله دوم نفرت و خشونتی است که علیه بهائیان از رادیو و تلویزیون و سایت ها و رسانه های حکومتی ایجاد می شود و برخی افراد متعصب با تاثیرپذیری از آن دست به چنین حملاتی می زنند. در عمل هم، نه دولت پی گیری می کند و نه در قانون بهائی ها حقی دارند. یعنی دیه ای برای آنها حساب نمی شود بنابراین کسی که این حملات را می کند میداند که پی گیری نخواهد شد.پی گیری هم شود و برود دادگاه، مباح است کشتن یک بهائی.
خانم علائی در عین حال یادآور می شود: البته باید بگویم که تعداد خیلی بیشتری از ایرانیان از بهائیان دفاع می کنند. یعنی کسانی که به بهائیان به خاطر تعصب دینی حمله می کنند، از کسانی که از بهائیان دفاع می کنند، خیلی کمترست. هرچند متاسفانه نمی شود گفت حملات کمتر شده ولی حمایت خیلی بیشتر شده.
درباره پی گیری های جامعه جهانی بهائی نسبت به چنین حملاتی سئوال میکنم. می گوید: به تمام گزارشگران ویژه سازمان ملل از احمد شهید تا گزارشگران ویژه برای آزادی ادیان و اقلیت ها و گزارشگر ویژه شکنجه خبر داده ایم. همانطور که می دانید این گزارشگران ویژه از دولت ایران سئوال می کنند. ما مطمئن هستیم که پی گیری خواهند کرد. ضمنا از دولت های دیگر هم خواسته ایم که پی گیری کنند. به نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل برای جلوگیری از نسل کشی هم خبر داده ایم و امیدوارم که موضوع را پی گیری کنند.