کروبی درباره تاریخ شروع حصر چنین میگوید: "به دنبال دعوتی که اینها برای روز بیست وپنجم کردند٬ از چهار روز پیش از آن٬ منزل پدر ما به محاصره نیروهای وزارت اطلاعات در آمد و کلیه خطوط تلفنى منزل قطع شد. همچنین اجازه ورود و خروج به افراد خانواده داده نمیشود. حتی تلفن من و برادرم هم قطع شد و وقتی برای دیدن مادرم رفتیم٬ به ما اجازه ملاقات ندادند. در ابتدا گفته شد که این چند روز به صورت احتیاطی با توجه به موضوع بیست و پنجم٬ ارتباطها قطع شده و پس از چند روز اوضاع به شکل عادی در خواهد آمد".
اما تظاهرات آنگونه که حکومت پیشبینی میکرد٬ رخ نداد: "تظاهرات بیست و پنجم بهمن ماه برگزار شد و برخلاف انتظار حکومت٬ که برداشتش این بود که جنبش سبز مرده است و کمتر از ۵ - ۴ هزار نفر در تظاهرات شرکت میکنند - براساس تحلیلهایی که سه مجموعه در داخل حکومت از دعوت آقایان موسوی و کروبی کرده بودند -٬ بنا به گفته آقای سعیدی که ظاهرا در در شورای عالی امنیت ملی قرائت شده٬ جمعیتی بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر در نقاط مختلف تهران حضور داشتند. در آن گزارش تاکید شده بود که اگر نیروهای انتظامی و امنیتی٬ مانع به هم پیوستن جمعیت نمیشدند٬ این احتمال وجود داشت که جمعیت از ۲۵ خرداد هم بیشتر شود".
تقی کروبی میگوید: "از شب بیست و پنجم٬ عدهای از اراذل و اوباش حکومتی از ساعت ۱۲ تا ۳ شب٬ مقابل خانه پدرم حاضر میشدند. نیروهای امنیتی که به ما به عنوان اعضای خانواده اجازه نمیدادند یک لحظه آنجا معطل شویم٬ کنار میرفتند تا آن اراذل و اوباش که بیشتر از ۶۰ - ۵۰ نفر نبودند٬ توهین کنند. شش شب به این صورت گذشت و بعد از ششمین شب٬ در روز دوشنبه همزمان با هفدهم ربیعالاول٬ نیروهای امنیتی وارد منزل شدند. نزدیک ۶۰ نیرو که پدر را از آپارتمان خارج و در یک مکان مجزا نگهداری کردند٬ تمام خانه را بازرسی کردند و همه اموال - حتی وسایل اولیه - را خارج کردند و حصر به طور رسمی آغاز شد. گرچه اسم این رفتار را نمیتوان حصر گذاشت و باید آن را "تعدی و تجاوز به حریم منزل و رفتار غیرقانونی بدون هیچ مبنای قانونی" نامید. از آن روز ارتباط آنها با دنیای بیرون قطع شد و حتی در داخل آپارتمان هم نیروهای امنیتی حضور داشتند. از آن تاریخ این اتفاق افتاد. لذا ما یک دوره قبل داریم که محدودیت بود. اما از روز دوشنبه٬ دوم اسفندماه٬ رسما داستان اتفاق افتاد. بعد برادرم دستگیر شد و ما متواری بودیم".
چند روز پس از تظاهرات بیست وپنجم بهمن ماه٬ خبری درباره نگهداری موسوی و کروبی در زندان حشمتیه منتشر شد. خبری که البته بعدها تکذیب شد؛ توضیح تقی کروبی پیرامون آن خبر چنین است: "آن زمان هیچ ارتباطی نبود و تمام راههای تماس قطع بود. اخباری بود که از این سو و آن سو میرسید. این خبر ابتدا از سوی سایت کلمه منتشر شد. آن زمان خبرنگار شبکه جهانی بیبیسی از من سوال کرد و من همان موقع گفتم که نمیدانیم و نمیشود این خبر را تایید یا تکذیب کرد. بعد از اولین ملاقات٬ متوجه شدیم که هم درباره پدر و هم مهندس موسوی٬ در همان مکان خودشان حبس شده بودند".
انتظار حصر می رفت؟
در جمهوریاسلامی تاکنون چندین نفر به دلایل مختلف در حصر قرار گرفتهاند که البته اکثریت آنها از مراجع دینی بودهاند. ایا مهدی کروبی٬ تصور میکرد که روزی چنین برخوردی با او شود؟
"برخورد را آقای کروبی پیشبینی میکرد. بارها به خانواده گفته بودند. احتمال موارد مختلفی را میدادند. اما این را که با بدترین روش حبس و حصر شوند٬ ارتباطشان قطع شود و هیچ نهادی هم مسوولیت آن را بر عهده نگیرد، نه. آقای کروبی معتقد بودند که حکومت کردن٬ شأن لازم دارد. حاکم باید قبول مسوولیت کند. حتی عملی که خلاف قانون است٬ شان حکومت٬ - فارغ از آنکه چه نوع حکومتی است - این است که مسوولیت کار خود را بپذیرد. فکر میکنم این مورد برای ایشان تازگی داشت و تاکنون حکومت مسوولیت آن را نپذیرفته. نکته مهمتر اینکه بعدا مجازات را به خانواده تسری دادند. مهندس موسوی و پدر همیشه تصور میکردند که خودشان باید برخوردها را تحمل کنند و هرگز تصور نمیکردند که این مسایل دامن خانواده آنها را نیز بگیرد".
در دورانی که هنوز حصر موسوی و کروبی آغاز نشده بود و تظاهرات خیابانی برگزار میشد٬ بارها اخباری درباره حمایت برخی از نزدیکان حکومت٬ مسوولان و مراجع تقلید از جنبش سبز منتشر میشد. اخباری که اکنون تقی کروبی میگوید بسیاری از آنها صحت داشته٬ گرچه هنوز نمیتواند به نامها اشاره کند: "طبیعتا نمیتوانم به طور موردی به این مساله اشاره کنم. جنبش سبز٬ جنبشی بود که از درون حکومت و جمهوریاسلامی به وجود آمد. جمهوریاسلامی متشکل از نیروهای انقلابی است که مبارزه کردند و پیروز شدند و مسوولیت گرفتند. در رأس جنبش نخستوزیر دوران امام و رییس مجلس قرار داشتند که از نیروهای نزدیک امام بودند. طبیعی است که بخش اعظمی از مقامهای کشور٬ با این مجموعه بودند. من اسم نمیبرم٬در قم حداقل ۵ تن از مراجع با این طرف بودند. در درون حکومت٬ بسیاری از اعضای خانواده و نزدیکان امام٬ اکثریتی از وزرای گذشته حامی جنبش سبز بودند. حمایت رسمی در دورانی که حکومت برخورد سنگین میکند٬ کمی مشکل است. همه افراد خود را آماده هزینه دادن نکردهاند. به اصطلاح خود حکومت٬ این افراد تبدیل شدند به «ساکتین فتنه». کسانی که گرچه حاضر نشدند با این طرف همراه شوند٬ اما حاضر به موضعگیری علیه جنبش سبز هم نشدند و بیبصیرت لقب گرفتند. به جز مجموعهای که در این چند سال هویت سیاسی یافتند و در راس امور بودند٬ بخش اعظمی از مسوولان فعلی و سابق نزدیک و حامی جنبش سبز بودند. بسیاری از افراد با آقایان موسوی و کروبی دیدار میکردند و دلشان با این جریان بود. اما واقعیت این بود که خیلیها حاضر به هزینه دادن نبودند. اما همینکه با این مجموعه بودند٬ ارزشمند است".
در ماههای گذشته٬ چندین بار بحث توبه موسوی و کروبی مطرح شده است. بسیاری از مقامهای قضایی جمهوریاسلامی٬ این دو را توصیه به توبه کردهاند و حتی محسنیاژهای٬ سخنگوی قوهقضاییه٬ گفته است تا زمانی که این دوتوبه نکنند٬ تغییری در وضعیت آنها به وجود نخواهد آمد. مسالهای که یک بار تلویحا از سوی مشاور روحانی هم مطرح شد. آیا موسوی و کروبی سکوت می کنند تا از حصر رهایی یابند؟ پاسخ تقی کروبی این است: "من مطمئنم این دو هیچ شرطی را نخواهند پذیرفت. این حکومت است که اتفاقا باید شروط آنها را بپذیرد. اینها پای حرف خود ایستادهاند و به آن هم اعتقاد دارند. پدر من رسما در بیانیه خود گفته بود کسانی باید توبه کنند که دستشان به خون مردم آلوده است. طبیعی است که دولت آقای روحانی٬ منتخب مردم است و مشروعیت خود را از مردم گرفته. مطمئن هستم که کسی چنین درخواستی از آقایان موسوی و کروبی مطرح نخواهد کرد. مواضع آنها٬ مواضعی دلسوزانه برای کشور و نظام بوده است.اگر آقایان موسوی و کروبی امشب آزاد شوند٬ اما زندانیان سیاسی در زندان باشند٬ خب قطعا آنها موضع خواهند گرفت. مگر اینکه چنین فضایی در اختیارشان نباشد. اگر آنها در فضای آزاد باشند٬ مطالبات مردم را مطرح خواهند کرد. اما اگر بستر فراهم بود٬ شرایط کشور درست شد٬ زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد شدند٬ برای رفع وحل مشكلات تلاش شد٬ طبیعی است که آقایان موسوی و کروبی دیگر انتقادی ندارند. آنها اپوزیسیون دولت که نیستند. مشکل یا کلید حل این معضل٬ برداشتن موانعی است که موجب این فاصله شده که مهمترین قدم آن آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی است. از نظر شخص من٬ آزادی این زندانیان مقدم بر آزادی زندانیان است. من مطمئن هستم که این مساله از طرف دولت پیش نخواهد آمد و از طرف دیگر٬ اقایان موسوی و کروبی به مردم قول دادهاند که پیگیر مطالبات آنها باشند و بر سر این قول نیز خواهند ایستاد".
وی اما تاکید میکند که بخشی از بار رفع حصر هم بر دوش دولت قرار دارد: "بخشی از اینها در اختیار دولت نیست. برای مثال در مسایل مربوط به زندانیان سیاسی٬ چه بخواهیم و چه نخواهیم٬ پروندههایی برای دوستان ما تشکیل شده و دادگاههایی سیاسی - و نه قضایی - برگزار شده. این نیاز به تعامل رییسجمهور با دیگر مقامات دارد که برای آشتی ملی٬ این فضا را از میان ببرد. اما بخشی دیگر در اختیار خود دولت است. برای مثال اگر مشخص شود که پرونده حصر دراختیار شورای عالی امنیت ملی است٬ این شورا که در اختیار دولت است. شش عضو دولت در این شورا حضور دارند٬ غیر از رییسجمهور و دبیر شورا. پس در چنین جایی دولت باید اراده خود را نشان دهد. نکته مهم و اساسی٬ به نظر من٬ یادآوری وعدهها و شعارها به دولت است یادآوری این مساله به دولت است که باید به وعدهها و شعارهای خود عمل کند. این دولت قطعا میتواند و چنین ارادهای در آن وجود دارد. دولت با چنین شعاری به قدرت رسیده و این شعار٬ پشتوانه آن است. اما اگر به اعتماد هواداران این مجموعه لطمه بخورد٬ دولت مهمترین حامیان خود را از دست خواهد داد".
کروبی چند شب پیش در یک سخنرانی در پاریس٬نيز درباره تلاشهای دولت برای رفع حصر سخن گفت: "از پیش از پیروزی آقای روحانی٬ اسحاق جهانگیری٬ معاون اول فعلی ایشان٬ گفته بودند که پیگیر مسایل مربوط به حصر و همچنین آزادی زندانیان سیاسی خواهند شد. از بین مجموعه دولت و نزدیکان آقای روحانی٬ تا جایی که ما اطلاع داریم٬ خود آقای روحانی٬ و یکی از افراد پیگیر این مساله است. آنطور که ما شنیدهایم آقای روحانی در دو دیدار با آقای خامنهای بحث حصر و زندانیان سیاسی را پیگیری کرده بودند و در مجموع واکنش مناسبی دیده بودند. قرار بود که بخشی از زندانیان پیش از سفر ایشان به نیویورک آزاد شوند. این آزادیها محدود به خانم ستوده و چند نفر دیگر شد٬ در حالی که قرار بود این تعداد بیشتر باشد. در این فاصله درباره مسایل مربوط به رفع حصر هم بحث شده بود و قرار بود که حصر لغو شود".
اما چه شد که این اتفاق رخ نداد؟ به گفته کروبی: "چند تن از مسوولان یکی از دستگاهها٬ به دیدار آقای خامنهای رفتند و او را قانع کردند که این مساله به سود جمهوریاسلامی نیست. به گفته آنها رفع حصر و آزادی این سه تن٬ باعث روحیه گرفتن مخالفان و ناامیدی جوانان حامی جمهوریاسلامی خواهد شد و رفع حصر در نهایت منتفی میشود. پس از آن بود که آقای روحانی با وزیر اطلاعات تماس میگیرد و خواستار انتقال آقای کروبی به منزل شخصی خودشان میشود٬ چرا که به گفته ایشان رفع حصر در آینده نزدیک ممکن نیست".
از دیگر بحثهایی که در سالهای اخیر مطرح شد٬ درخواستهای احمدینژاد برای رفع حصر از موسوی و کروبی بود. اما این اخبار تا چه حد صحت داشت؟ تقی کروبی هم گرچه با اطمینان نمیتواند این مساله را تایید کند٬ اما دلایل آن را مسایلی غیر از آزادیخواهی دولت احمدینژاد میداند: "تا جایی که ما میدانیم و اخباری که به شکل غیررسمی به ما رسید٬ حکایت از آن داشت که اقای احمدینژاد برای ازادی زندانیان سیاسی نامه زده و حتی خواستار رفع حصر شده است. البته نمیتوانم با قاطعیت بگویم که این خبر تا چه حد صحت دارد. اما فراموش نکنیم که این مساله٬ از منظر آزادیخواهی نبود. مجموعه دولت از این منظر به این موضوع ورود میکردند که جنبش سبز و حاکمیت در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. به این شکل باید اجازه داد این دو با هم درگیر باشند تا آنها با خیال راحت کشور را غارت کنند. اگر واقعا این درخواستها به دلیل آزادیخواهی بود٬ چرا حتی یک قدم برای یک زندانی سیاسی یا یک روزنامهنگار برداشته نمیشد؟ قبل از حصر٬ در شبهای رمضان که به منزل حمله میکردند٬ فرماندار شمیران و استاندار تهران٬ در حمله به منزل پدر نقش کلیدی داشتند که هر دو از نزدیکان و منسوبان دولت بودند. آنها میخواستند در سایه دعوای دو مجموعه٬ کار خود را انجام دهند. دیدیم که بعد از حصر و سرکوب جنبش سبز٬ اختلاف میان دولت پیشین و حاکمیت٬ بالا میگیرد".
تقی کروبی در پاریس٬ با اشاره به بحثهایی که درباره واکنش مهدی کروبی و میرحسین موسوی پس از رفع حصر صورت میگیرد٬ گفته بود: "حاکمیت در سالهای گذشته بارها تلاش کرد که تضمینی حتی نانوشته از آقایان موسوی و کروبی بگیرد تا آنها در صورت رفع حصر٬ درباره مسایل سیاسی اظهارنظر نکنند. اما این اتفاق هرگز رخ نداد. برای مثال در دیدار معاون وزارت اطلاعات تهران٬ در دیدار با پدرم گفته بودشرایط سیاسی امروز جامعه به گونهای است که افراد دیگری همچون سیدحسن خمینی درباره مسایل سیاسی اظهارنظر میکنند. شما اگر کمتر وارد مسایل سیاسی شوید٬ هم برای شما خوب است و هم برای انقلاب. پدر من در پاسخ گفت که به محض برداشته شدن رفع حصر٬ هم بیانیه خواهم داد٬ هم با مردم صحبت خواهم کرد و هم موضع سیاسی خواهم گرفت. سپس به شوخی به آن مامور گفت که توصیه من به شما این است که در این صورت٬ اجازه دهید حصر ادامه داشته باشد. از این موضوع دو سال و نیم میگذرد".