نغمه عابدینی، همسر سعید عابدینی می گوید این کشیش زندانی از همه حقوق خود محروم است؛ اجازه ملاقات حضوری ندارد، از مرخصی او، حتی برای درمان، جلوگیری می شود و در شرایطی که نیاز به جراحی دارد تاکنون اجازه درمان به او نداده اند.
خانم عابدینی در مصاحبه با "روز" می گوید که همسرش به دلیل شکنجه ها و کتک هایی که در اتاق های بازجویی متحمل شده دچار خونریزی داخلی شده و باید تحت عمل جراحی قرار گیرد اما تاکنون تنها قرص های مسکن برای کاهش درد در اختیار او قرار داده اند و درمانی صورت نگرفته است.
سعید عابدینی، شهروند امریکا است و مهرماه ۹۱ در ایران بازداشت شد. او که از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام تشکیل کلیسای خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی، به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد،در حال حاضر در زندان رجایی شهر به سر می برد. همسرش می گوید که موضوع تشکیل کلیسای خانگی به زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بازمیگردد و این کشیش زندانی سالها بود هیچ فعالیتی در این زمینه نداشت.
او توضیح میدهد: قبلا کلیسای خانگی راه انداخته بود ولی زیر نظر دولت بود که آن هم زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی بود. آن زمان سعید به کلیسای قانونی ایران می رفت، کلیسای جماعت ربانی، کلیسای مرکز که یک دانشگاه الهیات راه اندازی کرده بودند و سعید عضو این دانشگاه بود.سعید از خود این کلیسا، اجازه راه اندازی کلیسای خانگی گرفته بود. زمان آقای خاتمی کاری نداشتند ولی بعد از آمدن احمدی نژاد شروع به اذیت کردند و همان موقع سعید کلیسای خانگی را ول کرد و ما آمدیم امریکا. حالا برگشته اند به زمان آقای خاتمی که کلیسای خانگی زیر نظر کلیسای قانونی فعالیت می کرد و اجازه داده شده بود. در واقع برگشته اند به بیش از ۱۳ سال قبل و گفته اند به هم ریختن امنیت داخلی و ۸ سال زندان داده اند. در حالیکه سعید کلیسای خانگی را زیر نظر کلیسای تایید شده دولت شروع کرد؛ کلیسایی که دولت بر آن نظارت می کرد.
نغمه عابدینی می افزاید: سعید سالها بود کلیسای خانگی نداشت، اصلا ۴ سال ایران نبود و بعد هم برای پرورشگاه برگشته بود. دنبال ایجاد یک پرورشگاه در ایران بود. سه چهار سال بود ما به ایران می رفتیم و حتی بچه ها را هم برده بودیم ایران و هیچ مشکلی پیش نیامده بود. سعید پروژه ای را با خود دولت ایران شروع کرده بود؛مدارک موجود است که تایید کرده بودند. برای پرورشگاه دولت ۵ نفر را به عنوان هیات مدیره تایید کرده بود و باید نفر آخر را انتخاب می کردیم. همه کارها انجام شده بود وداشتند ساختمان را هم از سوی وزارت بهداری تایید می کردند؛ساختمانی که برای پرورشگاه و در مراحل نهایی کار بود. تا اینکه یکباره سعید را برای بازجویی بردند و از او تعهد گرفتند که دیگر سمت کلیسای خانگی و این مسائل نرود. سعید هم تعهد داد و برگشت،اما بعد آمدند و او را بازداشت کردند.
به گفته خانم عابدینی این کشیش زندانی انتظار چنین برخوردی را نداشت و"خیلی شوکه شد. تا لحظه آخر اعتماد داشت و اصلا انتظار این برخوردها را نداشت. هر موقع کسی را در ایران می گرفتند می گفت حتما کاری کرده،اینها الکی کسی را نمی گیرند. خیلی برایش سنگین بود و اصلا باورش نشد که برگردند به ۱۳ سال قبل و چنین برخوردی بکنند و ۸ سال حکم بدهند. روزی که ۸ سال را دادند روز بعد یکسری افراد را آوردند که ۱۳ سال قبل مسیحی شده بودند و درباره سعید بازجویی کردند".
درباره وضعیت فعلی این کشیش زندانی سئوال می کنم: هفته پیش او را از بند قاتلان به بندی برده اند که زندانیان سیاسی هستند. از نظر جسمی وضعیت خوبی ندارد. وضعیت داخلی اش از همان روزهای اول که در بازجویی ها خیلی به او ضربه وارد کرده بودند خوب نبود. دچار خونریزی داخلی شده بود که رسیدگی نکردند و فقط دارو برای درد یعنی مسکن می دادند. این مشکل شدیدتر شده. مدام بالا می آورد و خیلی اذیت می شود. پزشک خود زندان و همین طور پزشک بیرون گفته اند که باید جراحی شود، اما تاکنون پی گیری ها برای این مساله به جایی نرسیده.
او می افزاید: ماه های اول بازجویی در ۲۰۹ شکنجه شده بود. او را خیلی کتک زده بودند. توی شکم اش لگد زده بودند که خونریزی از همان موقع شروع شد. یک بار هم بعد از اینکه به بند ۳۵۰ منتقل شده بودند کتک اش زده و باز ضربه زده بودند و وضعیت اش بدتر شده بود. بعد چون رسیدگی نشد بدتر شد و رسیده به اینجا که باید جراحی کند. بیشتر الان نگران وضعیت جسمی اش هستیم.
به گفته خانم عابدینی، همسرش از همه حقوق قانونی خود محروم است: یکسری حقوقی که سایر زندانیان دارند را به سعید نداده اند. اصلا ملاقات حضوری ندارد. از یکسال قبل هم اجازه نداده اند با من تماسی داشته باشد. مرخصی هم تاکنون نداده اند. از اوین هم که بردند رجایی شهر، بردند بند قاتلان. در حالیکه ما امیدوار بودیم آزاد کنند برخوردشان باز با او بدتر شد و شرایط اش را بدتر کردند. من فکر می کنم درگیری های داخلی خودشان است؛یعنی بین تندروها. اخیرا هم مشکل جدی دارند با اقلیت ها و کلیساهای دیگری را بسته و مسیحیان بیشتری را بازداشت کرده اند.حتی بعد از آمدن روحانی بدتر هم شده در بخش اقلیت های مذهبی. اما خودشان هم می دانند که با این برخوردها نمی توانند جلوی انتخاب مردم را بگیرند. مردم حق دارند خود تصمیم بگیرند و انتخاب کنند هر اعتقاد و هر تفکری را. مردم اینقدر ساده نیستند که کسی بخواهد شستشوی ذهنی شان بدهد تا مثلا مسیحی شوند و... بلکه حق اصلی شان است که خود انتخاب کنند چه دین و مذهبی داشته باشند و حتی بخواهد خدا را قبول داشته باشند یا نداشته باشند.
نغمه عابدینی پیشتر گفته بود که در جریان مذاکره تلفنی روسای جمهور ایران و امریکا، اوباما در باره وضعیت سعید عابدینی هم صحبت کرده است. در همین زمینه سئوال می کنم.می گوید: مساله سعید، مساله مذهبی است و حقوق بشری. مسئولان امریکا خیلی پی گیری کردند. جدیدا آقای ظریف مصاحبه ای با سی ان ان کرده و کلمه ای که درباره سعید به کار برده بود به نوعی بخشیدن بود. دیروز هم در اخبار دیدم که آقای ظریف و آقای کری در آلمان ملاقات داشتند و آنجا هم صحبت سعید شده بود و همین طور امریکایی های دیگر که در ایران در زندان هستند. مساله سعید با امیرحکمتی و بقیه فرق دارد و مساله اش فقط مذهبی است. و ما امیدواریم با این پی گیری ها، سعید را هر چه زودتر آزاد کنند.