۱۳۹۱ مهر ۳۰, یکشنبه

اعدام غریب الوقوع سعید صدیقی و چند تن دیگر از زندانیان اوین

اعدام
واژه ای بسیار آشنا برای مردم ایران و مخصوصا مسلمانان !پس از انقلاب اسلامی و روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی طیف گسترده ای از اعدام های مردم و فرزندان ایران زمین را شاهد بوده ایم که میتوان فجیع ترین آنها را کشتار های پس از انقلاب 57 و همچنین اعدام های فتوای مرگ آیت الله خمینی در سال 67نام برد که دست بسیاری از رجال دولتی کنونی الوده به آن اعدام ها و خون هایست که این انقلاب مخوف از خود بر جای گذارده است .در سالهای 78  و ترور ها و اعدام های گسترده فعالین سیاسی و حقوق بشر و همچنین قتل های زنجیره ای ملی-مذهبی ها در دوران دولت اصلاحات نیز لکه ننگ دیگری از جکومت فاسق جمهوری اسلامی است که با استناد به تعالیم دینی و مهر تایید مراجع دینی و نوشتن قانون هایی موهون صورت گرفته است و نام ایران را بر صدر جدول اعدام در دنیا قرارداده است.
حال پس از مدت ها و بعد از انتخابات 88 و سرکوب معترضان و دگر اندیشان شاهد آن هستیم که باز در گوشه کنار زندان های کشور به صورت مخفیانه دست به اعدام های گسترده زده میشود که تعداد آنان نیز کم نیست.بسیارند ازسیاسیونی که به جرم سوری مواد مخدر و یا جاسوسی اعدام شده اند ویا اعدام خواهند شد.به جرات می نویسم که زندگی بسیاری از زندایان امنیتی در ایران در دست یه بازجو وزارت اطلاعات ویا کارشناس پرونده های امنیتی در اداره اطلاعات موازی سپاه است و به راحتی میتواند با یک گزارش حتی میزان مجازات را نیز برای قاضی مشخص کند و شک نکنید همان خواهد شد که در پرونده نوشته شده است.
این موضوع از عدالت بسیار فاصله دارد.سیستم قضایی یک کشور باید تا چه مقدار منحرف باشد که نه تنها از خود هیچ استقلالی نداشته باشد بلکه نتواند نظری هم اعمال نماید.البته اگر هم میتوانست دست کمی از وزارت اطلاعات نداشتند.وقتی که در کشوری تماشا کردن یک اعدام با جرثقیل یک جور تفریح به شمار می اید دیگر چه انتظاری از محاکم انداشت.ولی وظیفه تماممی فعالین حقوق بشر منجمله خودم است که در قبال هر کدام از اعدام ها چه امنیتی و چه جرایم کیفری دیگر ساکت ننشینند و با پنهان کاری های رژیم ایران مقابله کرده و با افشا کردن این اعدام ها و صدور بیانیه راهی را در براندازی اعدام در ایران دنبال کنند.امید وارم روزی رسد که هیچ کس بخاطر عقاید و فعالیت هایش محکوم به اعدام نشود و هیچ مجرم کیفری دیگری جانش را از دست ندهد بلکه در حبس تادیب شود.خبر ها حاکی از ان است که سعید صدیقی که به جرم حمل و نگهداری مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود فردا به چوبه ننگین دار آویخته خواهد شد.شرمم می آید که نام چوبه دار و اعدام را بر زبان بیاورم ویا بنویسم ولی پاره ای نیست جز اطلاع رسانی!!!
چرا؟چرا؟ باید جوانی به هر دلیل با تصمیم کسی ازجنس ونژاد خودش جانش گرفته شود؟چه کسی این مجوز را مقامات و رجال قضایی ایران داده است؟
مگر انسان با انسان فرق دارد که بتواند جان کسی را بگیرد ویا ببخشد؟
به تاثر فراوان و آرزوی رهایی سعید صدیقی خواهشمندم با مراجعه به لینک زیر طومار لغو حکم اعدام سعید صدیقی را امضا کنید تا امیدی دل مان برای رهایش روشن شود.
حکم اعدام سعید صدیقی و دیگر زندانیان را لغو کنید.

<a href="http://www.gopetition.com/petitions/stop-the-execution-of-saeed-sedeghi.html">STOP the execution of Saeed Sedeghi (سعید صدیقی را اعدام نکنید) Petition | GoPetition</a>






هیچ نظری موجود نیست: