روزنامه بهار توقیف شد و وزیر ارشاد و همچنین مشاور رسانه ای حسن روحانی از توقیف این روزنامه دفاع کردند، وزیر معرفی شده از سوی حسن روحانی برای وزارت ورزش و جوانان با افشاگری بی سابقه نمایندگان مجلس مواجه و متهم به صدور دستور شکنجه، دریافت رشوه و ضرب و شتم نمایندگان شده است. دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد پس از ملاقات با والدین خود مورد اهانت و ضرب و شتم ماموران وزارت اطلاعات قرار گرفتند، آن هم در حالیکه امیدها برای رفع حصر آنها و مهدی کروبی افزایش یافته بود، دو زندانی سیاسی کرد به صورت ناگهانی و در بی خبری کامل اعدام شدند و ۱۶ زندانی در بلوچستان به تلافی حمله اشرار به مرزبانان که کشته شدن بیش از ۱۴ سرباز وظیفه را به همراه داشت، به دار آویخته شدند.
این اتفاقات در شرایطی همزمان و با فاصله کمی از هم رخ میدهد که در تضاد با وعده های حسن روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری و همچنین وعده های برخی وزرای کابینه اوست. از سعید لیلاز، روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل سیاسی که از چهره های اصلاح طلب به شمار می رود در این زمینه سئوال کرده ایم و اینکه: آقای روحانی و وزرای او به وعده هایی که به مردم داده اند پایبندند؟ ارزیابی اصلاح طلبان از اتفاقات اخیر چیست؟ و....
سعید لیلاز در مصاحبه با "روز" میگوید: در اینکه نیروهای ارتجاعی چه الان در ایران، چه در هر حرکت اصلاحی دیگری، بعد از یک مدت خودشان را جمع و جور و سعی میکنند بر بحران های ناشی از شکست شان، غلبه و این تجمع نیرو را تبدیل به تهاجم کنند و از حالت تدافعی بیرون بیایند، تردیدی نیست. بنابراین من فکر میکنم بخشی از این تحرکات ناشی از این است که این نیروها به هر حال دارند در برابر تغییرات مقاومت میکنند. اما واقعیت قضیه این است که من معتقدم هنوز مقدار کافی شواهد در دست ما نیست که بتوانیم اینطور تصویر یا تصور کنیم که این نیروها مثلا در دستگاه امنیتی ایران، مثل وزارت کشور یا قوه قضائیه، هستند و تجلی شان در این دو است. این مواردی که شما گفتید برمیگردد به دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات. من شخصا تصور میکنم ما به شواهد بیشتری احتیاج داریم تا بتوانیم تحلیل کنیم که دستگاههای امنیتی، مشخصا وزارت اطلاعات یا قوه قضائیه، در زمره این نیروهایی است که نمیخواهند در ایران اصلاحات شود. چرا این را میگویم؟ چون اولا شدت و نوع هجمه ای که در دولت خاتمی در همان اوایل شده بود با چیزی که الان هست اصلا قابل مقایسه نیست. ثانیا خود ظهور آقای روحانی بر صحنه قدرت سیاسی ایران، معلول به نتیجه رسیدن حاکمیت از جمله دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات است به اینکه این کشور را دیگر نمی شود مثل سابق اداره کرد. آقای روحانی برخلاف آقای خاتمی دارد به حکومت بیشتر محبت میکند تا مردم. دارد محبت میکند که آمده جلو و تلاش میکند خرابی ها را جبران و پاکسازی و اصلاح و کشور را از لبه پرتگاه سقوط واقعی که در آن قرار گرفته نجات دهد. بنابراین من تصور نمیکنم که دستگاههای رسمی مثل نیروهای مسلح، دستگاه قضایی، امنیتی و دستگاه رهبری و مدیران اصلی ورهبران و اداره کننده این نهادها دارند در برابر آقای روحانی می ایستند و با هدف کارشکنی در کارهای ایشان.
او می افزاید: این یک واقعیت است که اصلاحات سیاسی با احتیاط و سختی بیشتری صورت میگیرد تا اصلاحات اقتصادی.مثلا همکاران ما در روزنامه بهار بی احتیاطی بدی کرده بودند و خودشان قبل از توقیف بستند. البته کاری که هیات نظارت کرد بی سلیقگی بسیار بزرگی بود چون بعد از دو سه هفته تعطیلی خودخواسته، روزنامه می توانست باز منتشر شود. یا اعدام دو فعال سیاسی کرد، ما میدانیم که از این بی حساب و کتابی ها و بی ضابطگی ها، در قوه قضائیه ایران وجود دارد. همان اعدام ۱۶ نفر در قضیه سراوان هم در همین راستا است، ما که در اسلام انتقام گیری نداریم. این اصلا مصلحت هم نبود. ما از این تحرکات داریم ولی در عین حال فضای سیاسی بین المللی و منطقه ای هم دارد علیه ایران حاد می شود و فشار عربستان دارد افزایش پیدا میکند و ممکن است این حرکت ها واکنش در آن راستا باشد.در مورد بحث دختران آقای مهندس موسوی هم که طبیعتا نمی شود براساس یک حرکت یا اتفاقی که افتاده اینطور نتیجه گرفت که حرکتی سازمان یافته بوده. وزارت اطلاعات تلویحا از قضیه ای که اتفاق افتاده، فاصله گرفته. ثانیا میدانیم وضعیتی که برای مهندس موسوی است با آن چیزی که باید باشد زمین تا آسمان فاصله دارد، یعنی از آنچه که سه ماه پیش بوده اندکی بهتر شده و امیدواریم این وضعیت بهبود پیدا کند و منجر به رفع حصر کامل ایشان شود.من هم نگران این روندها و تحولات هستم اما هنوز شواهد را به اندازه کافی نمی بینم که بتوانم این نتیجه را بگیرم که برخی نهادهای رسمی در نظام بنای ایستادگی در مقابل اصلاحات آقای روحانی دارند.
میگویم: شما اشاره میکنیدکه وزارت اطلاعات از قضیه توهین به دختران آقای موسوی به صورت تلویحی فاصله گرفته، در حالیکه خبرگزاری رسمی دولت ـ ایرنا ـ مصاحبه ای از یک مقام آگاه وزارت اطلاعات منتشر کرده که دختران آقای موسوی را متهم کرده اند. این در حالیست که افکار عمومی توقع داشتند مساله مورد بررسی قرار بگیرد.
سعید لیلاز می گوید: توجه شما را به این جلب میکنم که درست است که یک شبه آقای روحانی جای آقای احمدی نژاد را گرفته اما آقای موسوی نمی تواند یک شبه از یک فتنه گر، به زعم آقایان، تبدیل به یک قهرمان ملی شود. ما در این مورد به زمان بیشتر و سرعت کمتری احتیاج داریم. ای کاش این مساله پیش نمی آمد و روند بهبود اوضاع در مورد آقای موسوی بیشتر می توانست جلو برود و امیدوارم این مساله روی این روند تاثیری نگذارد. اما نمی توانیم انتظار داشته باشیم یک شبه آقای موسوی تغییر وضعیت پیدا کند. دولت عوض شده، رژیم که عوض نشده. هنوز در مجلس، اساس انتقاداتی که به وزرای معرفی شده می کنند این است که مثلا توفیقی در فتنه بوده یا میلی منفرد اهل فتنه است و.. در چنین شرایطی نیاز به زمان بیشتری است تا این مسائل حل شود. نمی توانیم انتظار داشته باشیم زندانبان های آقای موسوی، که به تفسیر البته نادرست حکومت بزرگترین ظلم را به حکومت کرده، تبدیل به محافظان او شوند و بگویند زنده باد.
در پاسخ آقای لیلاز بر این نکته تاکید میکنم که بحث من درباره اتفاقی است که برای دختران آقای موسوی افتاده و حداقل انتظار پی گیری از سوی دولت و وزارت اطلاعات است. میگوید: این اتفاق ناگوار و نادرستی بوده که نباید اتفاق می افتاد. ما هم انتظار داریم مساله بررسی شود، اما حرف من این است که ماجرای حصر موسوی و کروبی به شدت پیچیده شده و گرهی نیست که با دندان باز شود. این آخرین زخمی است که از ۸۸ مانده و زخم عمیقی هم هست. اگر بخواهیم این زخم درست شود به زمان بیشتری احتیاج دارد. البته من هم معتقدم که این عمر آقای موسوی و آقای کروبی و خانم رهنورد است که در حصر میگذرد ولی امیدوارم کمی صبرو فرض کنیم تا آخر ۹۲ برای حل وفصل این قضیه فرصت داریم. این آخرین زخم است بر چهره کشور و حکومت هم باید به حل آن علاقه مند باشد.
جنتی شجاعت به خرج دهد توقیف بهار طولانی نشود
آقای لیلاز درباره دفاع وزیر ارشاد از توقیف روزنامه بهار میگوید: ما از اول هم انتظار نداشتیم آقای جنتی مثل آقای مهاجرانی باشد، او هم نگفته بود که اینطور خواهد بود.
می گویم البته آقای علی جنتی در این زمینه دقیقا مثل آقای مهاجرانی عمل کرد. مهاجرانی هم در زمان وزارت از توقیف روزنامه توس حمایت و دفاع کرده بود. سعید لیلاز می گوید: خب او که مهاجرانی بود، آقای جنتی که کمتر ازآقای مهاجرانی اصلاح طلب است و چنین ادعایی هم نداشته. ولی ماجرای روزنامه بهار، ماجرای بدی بود و می توانست بهانه ای دست مخالفان آقای روحانی بدهد که واسلاما سر دهند. من امیدوارم آقای جنتی اینقدر از خودش شجاعت به خرج بدهد که توقیف روزنامه بهار را دائمی یا طولانی نکند و اجازه دهند بهار بعد از وقفه ای دو سه هفته ای منتشر شود.
معرفی صالحی امیری به عنوان وزیر ورزش و جوانان از سوی حسن روحانی یکی از دیگر مسائلی است که طی روزهای گذشته و پس از افشاگری برخی نمایندگان مجلس درباره سوابق او، انتقادات بسیاری را برانگیخته و این سئوال را مطرح کرده که چرا آقای روحانی چنین فردی را به عنوان وزیر معرفی کرده است. آقای لیلاز ضمن اشاره به اینکه "رئیس جمهور بهر حال می تواند یک وزیر را از رفقای خودش بگذارد" میگوید: من اطمینان ندارم اتهاماتی که به آقای صالحی زدند اتهامات درستی باشد.
سئوال میکنم: در صحبت های تان به وضعیت حاد ایران در عرصه بین المللی اشاره کردید. با توجه به اینکه سیاست های آقای روحانی تنش زدایی در عرصه بین المللی بوده و حتی تابوهایی در عرصه سیاست خارجی شکسته شد که طی ۳۰ ساله گذشته ممکن نبود منظور شما از این وضعیت حاد چیست؟
این روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی می گوید: مساله خیلی روشن است، چون عادی سازی روابط ایران و امریکا به نفع هیچ کشوری نیست. علاوه بر برخی نیروها درداخل، سازمان مجاهدین خلق ایران، حزب لیکود در اسرائیل و دولت نتانیاهو و جناح هایی در داخل کشور عربستان به شدت مخالف این رابطه هستند. شما ببینید رفتار عربستان بعد از رویکرد جدید دیپلماسی آقای روحانی به شدت تغییر کرده. من بلافاصله بعد از ماجرای سراوان حدس ام به سمت عربستان و حتی اسرائیل رفته. این یک اخلال بین المللی در مسائل ایران است نه یک مساله در اختلافات داخلی.
اصلاح طلبان از پشتیبانی روحانی دست برنمیدارند
در دوران ۸ ساله ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی هم بخش هایی از حاکمیت در مقابل او ایستادند و امکان تحقق برنامه های او را ندادند. آیا اصلاح طلبان از تجربه دوران خاتمی، درس گرفته اند یا اکنون نیز با توجه به اتفاقاتی که اخیرا افتاده این تجربه را تکرار میکنند؟ سعید لیلاز میگوید: ما خیلی درس گرفتیم. شما به هیچ وجه شاهد تندروی هیچ اصلاح طلبی نخواهید بود. این بزرگترین درسی بود که گرفتیم و بیشترین عصبانیت این گروه همین است که ما اصلاح طلبان رادیکالیزم را تشدید نمیکنیم. ما وارد فاز رادیکالی، طبق چیزی که اینها میخواهند، نشدیم بنابراین آنها هم نتوانستند از نیروهای اطراف خودشان یارگیری کنند و هر روز کوچکتر و ضعیف تر می شوند. ببینید سر و صداهایشان علیه آقای ظریف هم خوابید. درحال حاضرنیروهایشان ضعیف است و امکان کارشکنی جدی در راه دولت را ندارند.از طرف دیگر بهترین راهکار مقابله با آنها این است که آقای روحانی برنامه هایش را بی وقفه و به ویژه در حوزه بهبود اقتصاد داخلی پیش ببرد و این اتفاقی است که کمابیش دارد می افتد. هنوز صد روز آقای روحانی نرسیده خانم. با اینحال خیلی اقدامات جدی صورت گرفته و ما باید همین مسیر را برویم. تا زمانی که بخش اصلی حکومت و ۴ نهادی که گفتم بنای ایستادگی علنی مقابل آقای روحانی را نداشته باشند من نگران ظهور رادیکالیسم نیستم. دوران خاتمی همین ایام بود که تعدادی از فرماندهان سپاه آن نامه را علیه وی نوشتند. یادمان نرفته چه گذشته و.. درس گرفته ایم.
او می افزاید: ما پشت آقای روحانی را خالی نخواهیم کرد. ما به رادیکالیزم مورد نظر دوستان تن نخواهیم داد و آنها قادر نخواهند بود ما را به بازی ای که مورد نظرشان است بکشانند. این رویکرد ما خواهد بود. ما بایستی با آقای روحانی تعاملی سازنده داشته باشیم. من در دوران آقای هاشمی در روزنامه همشهری که بودم، حمایت سیاسی از موجودیت کل دولت و شخص آقای هاشمی و انتقاد کارشناسی از تک تک وزرا را به کار گرفته بودیم، الان هم این رویکرد توسط اصلاح طلبان به کار گرفته خواهد شد. ممکن است با این یا آن تصمیم در حوزه اجرایی مخالف باشیم و نظرمان را هم بگوییم ولی هیچ گاه از پشتیبانی سیاسی آقای روحانی دست نخواهیم کشید. چنین اتفاقی، به یقین می گویم، نخواهد افتاد.من مطمئن ام که نیرومندی رابطه بین اصلاح طلبان و آقای روحانی حتی خدشه هم پیدا نخواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر