هفته نامه تجارت فردا : بابک زنجانی در سلسله داستانهای دنبالهدار خود از چگونگی میلیاردر شدن به یک نام اشاره کرده است. محسن نوربخش رئیس کل فقید بانک مرکزی. زنجانی مدعی است در مسیر کاری خود برخورد با مرحوم نوربخش موجب شده کارمزدی 17 میلیونتومانی به دست آورد. در آن زمان به طور متوسط قیمت آپارتمان در تهران حداکثر 170 هزار تومان بوده است. زیرا آقای میلیاردر میگوید با این پول در خیابان میرداماد یک دفتر خریده است.
گزارش مرکز آمار نیز نشان میدهد قیمت خرید یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به طور متوسط 160 هزار تومان بوده است. با این حساب آقای میلیاردر توانسته با یک تومان کارمزد برای فروش هر دلار در بازار آزاد، سود 17 میلیونتومانی به دست بیاورد. سودی که به گفته او با لطف خدا حاصل شده و از قبل آشنایی با مرحوم نوربخش. زیرا او در دوران سربازی راننده وی بوده و دکتر نوربخش پس از سربازی به او اعتماد کرده و زنجانی را در کنار چند تن دیگر رابط بانک مرکزی برای تزریق ارز به بازار قرار داده است.
اما اولین سوال این است که آقای نوربخش رانندهای به نام بابک زنجانی داشته است؟
به گزارش تجارت فردا،یزدانپناه ، سالهای سال رئیس دفتر مرحوم نوربخش در وزارت اقتصاد و بانک مرکزی بوده است. شخصی که نزدیکترین ارتباط کاری را با او داشته است و بدون شک کسی را که قریب به دو سال راننده رئیس کل بوده و نامه در کارتابل وی قرار میداده از یاد نمیبرد.
یزدانپناه با صراحت میگوید: مرحوم نوربخش هیچگاه رانندهای به نام بابک زنجانی نداشته است.
حسن معتمدی مدیر سیاستها و مقررات ارزی نیز یک گام جلوتر از یزدانپناه قدم برمیدارد. او میگوید: راننده رئیس کل بانک هیچگاه سرباز نبوده است و چهرههایی که این مسوولیت را داشتند، تماماً چهرهای جاافتاده بودند.
اما شاید نکته کلیدی را محمدرضا شجاعالدینی معاون اداری و مالی پیشین بانک مرکزی بیان کرده است. او میگوید پس از آنکه این ادعا را شنیده با توجه به آنکه تصویر چاپشده از بابک زنجانی برایش غریب بوده از دوستانش در معاونت مالی و اداری خواسته تا سابقه بابک زنجانی را در این بانک بررسی کنند. پاسخ معاونت مالی و اداری جالب بوده است: هیچگونه سابقهای از بابک زنجانی در کارگزینی بانک مرکزی وجود ندارد.
گرچه با رد ادعای اول بابک زنجانی مبنی بر آنکه راننده زندهیاد نوربخش بوده است، ادعای دوم نیز رد میشود اما محمدجواد وهاجی قائممقام بانک مرکزی حرف آخر را زده است. در دوران مرحوم نوربخش کمیته تزریق ارز به بازار زیر نظر او فعالیت میکرده است. بنابراین او تمامی چهرههایی که رابط بانک مرکزی بودهاند به خوبی میشناسد. آقای وهاجی میگوید: به هیچ وجه شخصی به نام بابک زنجانی را نمیشناسد.
بدبیارهای آقای میلیاردر تمامی ندارد، پس از دو میلیارد دلار پول نفتی که به وزارت نفت نیامده، ریزش گود ایران زمین، باز شدن پای باشگاه راهآهن به رشوه به داوران و ... تکذیب ادعای نقطه آغاز پولدار شدن او اتفاق تازهای به حساب میآید. اما این اتفاق با دیگر بدبیاریها فرق دارد.
شاید بازگشت پول وزارت نفت به بهانه تحریم طول بکشد، خانههای اطراف گود ایران زمین را با پول بخرد، در ماجرای رشوه خود را کنار بکشد اما در این ماجرا پس از تکذیب مدیران مرحوم نوربخش باید اثبات ادعا کند. آقای پولدار اگر سندی نداشته باشد این بار نه بهانه میتواند بیاورد نه پولش چارهساز است.
حتی اگر خانواده نوربخش اعاده حیثیت نکند یا بانک مرکزی اقدام قانونی انجام ندهد زنجانی با بحران هویت روبهرو است. او چگونه توانسته صاحب این موقعیت شود؟ مردی که تلاش کرده بود با دو گفتوگو مسائل پیرامون خود را شفاف کند دوباره به کانون ابهام باز خواهد گشت.
گزارش مرکز آمار نیز نشان میدهد قیمت خرید یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به طور متوسط 160 هزار تومان بوده است. با این حساب آقای میلیاردر توانسته با یک تومان کارمزد برای فروش هر دلار در بازار آزاد، سود 17 میلیونتومانی به دست بیاورد. سودی که به گفته او با لطف خدا حاصل شده و از قبل آشنایی با مرحوم نوربخش. زیرا او در دوران سربازی راننده وی بوده و دکتر نوربخش پس از سربازی به او اعتماد کرده و زنجانی را در کنار چند تن دیگر رابط بانک مرکزی برای تزریق ارز به بازار قرار داده است.
اما اولین سوال این است که آقای نوربخش رانندهای به نام بابک زنجانی داشته است؟
به گزارش تجارت فردا،یزدانپناه ، سالهای سال رئیس دفتر مرحوم نوربخش در وزارت اقتصاد و بانک مرکزی بوده است. شخصی که نزدیکترین ارتباط کاری را با او داشته است و بدون شک کسی را که قریب به دو سال راننده رئیس کل بوده و نامه در کارتابل وی قرار میداده از یاد نمیبرد.
یزدانپناه با صراحت میگوید: مرحوم نوربخش هیچگاه رانندهای به نام بابک زنجانی نداشته است.
حسن معتمدی مدیر سیاستها و مقررات ارزی نیز یک گام جلوتر از یزدانپناه قدم برمیدارد. او میگوید: راننده رئیس کل بانک هیچگاه سرباز نبوده است و چهرههایی که این مسوولیت را داشتند، تماماً چهرهای جاافتاده بودند.
اما شاید نکته کلیدی را محمدرضا شجاعالدینی معاون اداری و مالی پیشین بانک مرکزی بیان کرده است. او میگوید پس از آنکه این ادعا را شنیده با توجه به آنکه تصویر چاپشده از بابک زنجانی برایش غریب بوده از دوستانش در معاونت مالی و اداری خواسته تا سابقه بابک زنجانی را در این بانک بررسی کنند. پاسخ معاونت مالی و اداری جالب بوده است: هیچگونه سابقهای از بابک زنجانی در کارگزینی بانک مرکزی وجود ندارد.
گرچه با رد ادعای اول بابک زنجانی مبنی بر آنکه راننده زندهیاد نوربخش بوده است، ادعای دوم نیز رد میشود اما محمدجواد وهاجی قائممقام بانک مرکزی حرف آخر را زده است. در دوران مرحوم نوربخش کمیته تزریق ارز به بازار زیر نظر او فعالیت میکرده است. بنابراین او تمامی چهرههایی که رابط بانک مرکزی بودهاند به خوبی میشناسد. آقای وهاجی میگوید: به هیچ وجه شخصی به نام بابک زنجانی را نمیشناسد.
بدبیارهای آقای میلیاردر تمامی ندارد، پس از دو میلیارد دلار پول نفتی که به وزارت نفت نیامده، ریزش گود ایران زمین، باز شدن پای باشگاه راهآهن به رشوه به داوران و ... تکذیب ادعای نقطه آغاز پولدار شدن او اتفاق تازهای به حساب میآید. اما این اتفاق با دیگر بدبیاریها فرق دارد.
شاید بازگشت پول وزارت نفت به بهانه تحریم طول بکشد، خانههای اطراف گود ایران زمین را با پول بخرد، در ماجرای رشوه خود را کنار بکشد اما در این ماجرا پس از تکذیب مدیران مرحوم نوربخش باید اثبات ادعا کند. آقای پولدار اگر سندی نداشته باشد این بار نه بهانه میتواند بیاورد نه پولش چارهساز است.
حتی اگر خانواده نوربخش اعاده حیثیت نکند یا بانک مرکزی اقدام قانونی انجام ندهد زنجانی با بحران هویت روبهرو است. او چگونه توانسته صاحب این موقعیت شود؟ مردی که تلاش کرده بود با دو گفتوگو مسائل پیرامون خود را شفاف کند دوباره به کانون ابهام باز خواهد گشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر