۱۳۹۵ مهر ۱, پنجشنبه

نبود نظارت مستقل بر ساز و کار دولت و همچنین سکوت بسیاری از اهالی رسانه در قبال آنچه رخ می‌دهد، روحانی را به موقعیتی می‌رساند که وظیفه رسانه‌ها را «هماهنگ کردن افکار عمومی با نظام» می‌داند.


ماه‌ها پیش از انتخابات مجلس، برنامه‌ای طنز رادیویی که سرمایه‌گذار واسطه‌اش، یک کمپین حقوق بشری است که کارش باید نظارت بر حقوق بشر در ایران و گزارش نقض حقوق انسانی ایرانیان باشد، از ایرانیان خواست که در انتخابات مجلس شورای اسلامی مشارکت کنند. این برنامه طنز، از شبکه‌ای که مالیات دهندگان غربی هزینه‌اش را تامین می‌کنند، بازپخش شد.
بررسی این‌گونه تبلیغات در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که سیاست برخی دولت‌ها، مشکلی با تقویت جمهوری اسلامی ندارد. طبیعتاً، مدیران پروژه‌هایی که مطابق این سیاست پیش می‌روند، نگرانی‌ای بابت تجدید حمایت مالی نخواهند داشت.
وقتی برخی از همکاران مطبوعاتی که به ظاهر در تبعید زندگی می‌کنند، کمک به دولت جمهوری اسلامی را سرلوحه‌ی کار خود قرار می‌دهند، نمی‌توان به برنامه‌ریزی امنیتی جمهوری اسلامی آفرین نگفت! یک روزنامه‌نگار از ترس از ایران خارج می‌شود اما به امیدی، در چارچوب سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی، شهروندان را ترغیب به مشارکت در انتخاباتی می‌کند که به‌واسطه دخالت شورای نگهبان، نه دموکراتیک است و نه کاندیداها، نمایندگان واقعی طبقات مختلف جامعه هستند.
اگر روزنامه‌نگار داخلی که این روزها برای نسان دادن مظلومیتش قبض دریافتی‌اش را در فیسبوک می‌گذارد، به جای پیروی از خواست مدیران حزبی، کار نظارتی‌اش را روی دولت متمرکز کند، بسیاری از مخاطبان متوجه فساد شدید حاکم بر ساختار قدرت خواهند شد.
بسیاری از رسانه‌ها و اهالی رسانه، چیزی را منتشر می‌کنند که خواننده و مخاطب‌شان را راضی کند، اما مگر کار رسانه، راضی کردن و مست کردن مردم است؟ گفتن و بازگویی واقعیت که اسباب شادی و رضایت نیست!
متاسفانه بخشی از روزنامه‌نگاران «اصلاح‌طلب» خیال می‌کنند که طرف مقابل فاسد است و یاران دولت اعتدال، محبوب و پاسخگو و مظلوم. در دوران خاتمی نیز خیلی از همکاران دچار چنین توهمی در مورد دولت بودند. اما هستند روزنامه‌نگاران شریفی که اینچنین نمی اندیشند. بهمن احمدی امویی می‌نویسد: «آبشخور مشترک تمام اصلاح‌طلب‌های دولتی و حکومتی و محافظه‌کارانی که خود را این روزها اصولگرا می‌نامند، رانت‌خواری و مال خودسازی مناصب و موقعیت‌ها و امکانات اجتماعی و اقتصادی کشور است. یکی کم و دیگری زیاد. اما در این نقطه باهم مشترک‌اند . ازاین‌رو از هیچ‌کدام از کسانی که به‌نوعی از این رانت برخوردار بوده‌اند، نمی‌توان انتظار کمترین اقدامی جهت کاهش فساد داشت . فسادی که سال‌ها است سیستمی ، همه‌گیر و عمومی شده است. از این زاویه دولت روحانی تفاوت معنی‌داری با اصولگرایان ندارد و تنها شکل و ظاهر رفتارش با آن‌ها متفاوت است.»
آیا چنین ادبیاتی را در نوشته‌های همکاران رسانه‌ای فارسی‌زبان داخلی و خارجی و سبز سراغ دارید؟ بررسی کنید میزان فرافکنی را در روزهای بعد از مطرح شد فیش‌های حقوقی کلان تعدادی از مدیران اقتصادی را.
در نبود برخی از سنگین‌وزن‌های اصلاح‌طلب، فرزندان‌ برخی از ایشان پرچم اصلاح‌طلبی به دست گرفته‌اند، مانند دختر صفدر حسینی. آقای حسینی بر اساس اطلاعات، حقوقش بالاتر از حقوق وزیر خزانه‌داری آمریکا است. بررسی کنید آقای حسینی، وزیر اسبق کابینه خاتمی دقیقاً چه کار مفیدی انجام می‌دهد که لایق دریافت چنین حقوقی است؟ و یا رئیس بانک رفاه کارگران، چگونه می‌تواند حقوقی چند صد برابر کارگران ایرانی دریافت کند؟
یکی از شهروند خبرنگاران در فیسبوک خود می‌نویسد: «دیگر بگذارید از صفدر حسینی و حقوق‌ها نگوییم. سکوت بر سر آن به اندازه کافی دیگر این دو روز سوژه بحث بوده است. حالا عده‌ای ممکن است بگویند چه کار به کارشان داری. کسی که دیگر آن‌ها را قبول ندارد. خب داشته یا نداشته باشد، شب انتخابات که دل‌مان خواست انگشتمان را برایسردبیر شرق و مدیر مسئول روزنامه اعتماد و رهبر معنوی سحام نیوز و دختر صفدر حسینی جوهری کنیم، بد نیست یادمان باشد که در طی یک انتخابات تا انتخابات بعدی چه بر سرمان آورده‌اند. شما که نه، خودم را عرض می‌کنم.»
همین عدم انجام وظیفه روزنامه‌نگاران است که می‌خوانیم رئیس جمهوری بنفش ایران، برای رسانه‌ها تعین تکلیف می‌کند و می‌گوید:  «وظیفه اصحاب رسانه است تا افکار عمومی را با اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران، هماهنگ و همراه کند».
روحانی که وزیر خارجه‌اش مدعی است هیچ‌کس در ایران به خاطر عقایدش به زندان نمی‌رود، به «آزادی مطبوعات، رسانه‌ها و قلم در ایران» افتخار می‌کند. احتمالاً منظورش، آزادی رسانه‌ها در حمایت از دولت او است و همراهی گروهی از روزنامه‌نگاران تبعیدی با دولت «تدبیر و امید» است که به زودی تبلیغ برای مشارکت مردمی در انتخابات سال آینده را در شبکه‌های اجتماعی کلید خواهند زد.

هیچ نظری موجود نیست: