در گزارشی که یک رسانه کُرد ایرانی منتشر شده از سرکوب فعالان زن كُرد در ايران به علت مشاركت در سازمانهاى سياسى كُرد و يا فعاليت در رسانهها و شبكههاى اجتماعى میگوید این گزارش نشان میدهد که این زنان متحمل سركوب مستمر شدهاند و بسيارى از آنان توسط نهادهاى امنيتى و اطلاعاتى جمهورى اسلامى ايران بازداشت و شكنجه و زندانی شدهاند.
هلمت معروفى فعال كُرد، طى مقالهاى در سايت "هاوار" با ذكر اسامى تعدادى از فعالان زندانى زن كُرد در ايران، به وضعيت كنونی آنان پرداخته و گفته كه "رشد و گسترش حضور زنان و مشارکت آنان در جبهه بندیها و مبارزات در عرصههای گوناگون، ترس بیش از پیش جمهوری اسلامی در ایران را بدنبال داشته است که نتیجه آن دستگیری و بازداشت و شکنجه و زندانی طویل المدت چند تن از دختران دانشجوی کورد می باشد ".
در ذيل اين گزارش اسامى اين زنان زندانى ووضعيت آنان آمده است كه عبارتند از:
1- سحر فیضی،۲۴ساله، دانشجوی رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه تبریز. وی روزچهارشنبه بیست و سوم تیرماه 1395 از سوی ماموران اطلاعات سقز بازداشت شد و 4 ماه است که در وضعیت نامعلومی به سر میبرد و از مکان و محل نگهداری وی هیچ اطلاعی در دست نیست. وی هنوز حق ملاقات یا دسترسی به وکیل را نداشته و مسئولین امنیتی و قضایی همچنان از پاسخ دادن در خصوص محل نگهداری و اتهامات وارده خودداری میکنند.
یکی از ماموران اطلاعات سقز طی دوهفته پیش به پدر نامبرده گفته است: «دختر شما مرتکب جرم شده و باید تاوان پس بدهد اما جرمی نابخشودنی»٬ ولی هرجا باشد تا زمان اتمام بازجویی از محل نگهداری «سحر فیضی» به شما اطلاعی داده نمی شود.
2- اسرین امین زاده، فرزند بهالدین، ۲۴ساله و دانشجوی رشته حسابداری، مورخه 17 خرداد ماه 1395 شمسی توسط دو نفر از ماموران اطلاعات مهاباد بازداشت شده است و تاکنون و علیرغم پیگیرهای مکرر خانواده اش تاکنون مکان بازداشت، علت بازداشت و وضعیت روحی و جسمانی وی نامشخص می باشد.
یک منبع نزدیک به خانواده امین زاده در گفتگوی اختصاصی با “هاوار” گفته است: ” با وجود پیگیریهای مداوم خانواده امین زاده، تاکنون از سرنوشت و محل نگهداری دخترشان اطلاعی ندارند.”
3- افسانه بایزیدى ، فعال دانشجویی کورد که در پنجم اردیبهشت ماه 1395 شمسی توسط ماموران امنیتی وزارت اطلاعات دستگیر شد پس از گذشت حدود چهار ماه بلاتکلیفی و بازداشت در اداره اطلاعات ارومیه، روز یکشنبه 31 مردادماه 1395 شمسی در شعبه یکم دادگاه انقلاب مهاباد، توسط “قاضی جوادی کیا” محاکمه و به چهار سال زندان و تبعید به زندان کرمان محکوم شد”. و مورخه ۱۸شهریورماه 1395 شمسی برای گذراندن حکم چهار سال حبس خود، به زندان کرمان منتقل شد.
افسانه بایزیدی در زندان کرمان، اقدام به انتشار رنجنامه ای نموده است که بخشی از آن که نشاندهنده و بیانگر وحشیگریهای ماموران و مسئولان زندان و نوع شکنجه های رژیم اسلامی ایران در زندانها و بازداشتگاههایش می باشد به شرح زیر است:
“من همان افسانەای هستم، برای ۹۰ روز شکنجه و عذاب، در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیلەای شکنجه ام دادند. نخستین روزهای بازداشتم میزان شکنجه ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. پاهایم و پشتم سیاه و کبود شده بود. به حدی کتک می خوردم که از دهان و بینی ام خون میآمد حتی سر سوزنی به من ترحمی نداشتند و ۱۵ روز در بهداری بازداشتگاه اطلاعات ارومیه تحت معالجه بودم که با من چه کردند که در یک قدمی مرگ بودم اما چون کُرد بودم و بایستی به یاد داشته باشیم کورد بودن یک جرم نابخشودنی است و دشمن دارد و دشمنش هرگز کوردها را عضوی از ایران نمیداند و به رسمیت نمی شناسد اگر غیر از این بود با من و صدها انسان شریف دیگر اینگونه رفتار نمی کردند.
دو بار حداقل بیش از چندین ساعت از دست و پا آویزانم کردند.در تمام مدت زمان بازداشت بازجویی و شکنجه چشم بندی بر روی چشمانم بسته بود که اکنون چشمانم آسیب دیده است و احساس میکنم دیگر کمسو شده ام. مدت ۴سال میباشد با بیماری تنگ نفسی دست و پنچه نرم می کنم که برای گرفتن اعتراف کپسولم را بهم نمی دادند تا عذاب بکشم.
تمام روشهای غیر انسانی و غیرقانونی را برای گرفتن اعتراف از من بکار گرفته شد که توسط دشمنانم بیش از سه ماه در سلولهای انفرادی بازداشتگاه اطلاعات بوکان و ارومیه بودم٬ «تهدید به تجاوزجنسی شدم» تهدید به مرگ٬ و تهدید به زندان قبله گاهم مادرم٬ ۱۱روز در دستشویی بازداشتگاه اطلاعات ارومیه نگهداری شدم و در همان توالت به من غذا دادند با یک حیوان اینگونه رفتار نمی شود که بدترین اعمال ناشایست را با من داشتند.
4- منیژه فاتحى ، ۲۲ساله، فرزند بهمن و اهل شهرستان بوکان، پانزدهم اسفند ماه 1394 شمسی توسط نیروهای امنیتی در بوکان و در منزل شخصی اش دستگیر و بازداشت گردید و به مکان نامعلومی انتقال داده شده است.
بە گفتە یکی از اعضای خانواده فاتحی که با بخش حقوق بشر روژی کورد مصاحبه ای داشته است: “حدود ساعت ۷شب بود سه تن از نیروهای امنیتی وارد منزل شده و بدون داشتن مجوز قضایی وی را بازداشت و به مکان نامعلومی بردند و با تلاش و پیگیری خانواده ازوضعیت و محل نگهداری منیژه ٬تا اکنون نتوانسته ایم از سرنوشت او اطلاعی کسب کنیم و 199 روز است دختر ما توسط ماموران اداره اطلاعات دستگیر شده و به شدت از این شرایط نگران هستیم.”
یکی از اعضای خانواده فاتحی به خبرنگار«مروفایتی»گفته است: در طول ۱۹۸روز بازداشت به تمام ارگانهای امنیتی-قضایی در بوکان٬ مهاباد٬ ارومیه و تهران رفتیم ولی هیچکدام نسبت به بازداشت منیژه پاسخگو نبوده اند و همچنان در بلاتکلیفی هستیم و به تهران رفتیم مسؤلان زندان اوین و بازداشتگاه ۲۰۹ این را رد کردند که او در تهران نگهداری شود.
5- نجیبه صالحزاده ، همسر محمود صالحی از فعالان کارگری کورد اهل شهرستان سقز می باشد. به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “توهین به رهبری” از طریق انتشار مطالبی در فیسبوک محاکمه شده است، اتهامی که نجیه با درج اینکه “وی اصلا حساب کاربری فیسبوکی ندارد”، آنرا رد می نماید.
او میگوید در صفحه فیسبوک شخصی با نام ساناز مطلبی منتشر شده که زیر آن شماره تلفن همراه خانم صالحزاده آمده و پلیس فتا از این طریق او را به عنوان عامل انتشار مطلب شناسایی کرده است. “در دادگاه گفتم که این عاقلانه نیست که کسی با نام مستعار در فیسبوک مطلب بنویسد و بعد شماره تلفن واقعی خودش را به صورت عمومی زیر آن یادداشت کند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر