۱۳۹۵ شهریور ۲۵, پنجشنبه

عقد وکالتی بدون حلقه و با چادر سیاه؛ روایتی از تبلیغات رسانه‌ای ازدواج در زندان


خبرگزاری هرانا – اول تیرماه سال جاری خبری تبلیغاتی از ازدواج یک زندانی در زندان رجایی‌شهر کرج به تیتر رسانه‌های ایران تبدیل شد. محمد مردانی، رئیس این زندان با «خرسندی» ابراز امیدواری کرده بود «این‌گونه مراسم‌ها زیاد شود». اما واقعیت ازدواج در زندان بدون حضور خبرنگاران و دوربین‌های آنان و در پشت پرده تبلیغات رسانه‌ای چیز دیگری است؛ «دو ماه و نیم دوندگی، بازرسی توهین آمیز، عقد وکالتی بدون ردوبدل شدن حلقه و موکدا با چادر سیاه» تنها بخشی از قسمت تاریکی است که حسرت یک مراسم ساده را برای نوعروسان این ازدواج‌ها برجای می‌گذارد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، واقعیت مراسم ازدواج در زندان با خبر تبلیغاتی آن در اول تیرماه سال جاری تفاوت بسیار فاحشی دارد.
از عکس های منتشر شده در رسانه های ایران از مراسم عقد در زندان رجایی شهر کرج
از عکس های تبلیغاتی منتشر شده در رسانه های ایران از مراسم عقد در زندان رجایی شهر کرج
در این مراسم محمد مردانی، رئیس این زندان با «خرسندی» ابراز امیدواری کرده بود «این‌گونه مراسم‌ها زیاد شود».
اما واقعیت ازدواج در زندان بدون حضور خبرنگاران و دوربین‌های آنان و در پشت پرده تبلیغات رسانه‌ای، حکایت دیگری را روایت می‌کند.
گزارشگران هرانا در گفتگو با بانوی جوانی که با همت بالا و دوماه ونیم دوندگی در پیچ و خم ادارات قضایی و زندان موفق به انجام این امر شده؛ واقعیتی را بازگو می‌کند که از حسرت یک مراسم ساده برای نوعروسان این ازدواج‌ها توام با رفتارهای توهین‌آمیز پرده برداشته است.
این بانوی نوعروس در مورد چگونگی مراحل اداری این امر به گزارشگر هرانا گفت: “همسرم در زندان برای انجام مراحل اداری وکالت داد. مسئولین زندان گفته بودند باید اجرای احکام دادگاه امضا کند. در دادگاه گفتند بایستی به دادیار ناظر بر زندان مراجعه کنید. دادیار اصلا قبول نمی کرد و می‌گفت ازدواج به من ربطی ندارد. حدود یک‌ماه و نیم بین این مسئولین پاس‌کاری شدم تا این‌که مددکاری زندان خبر داد یکی از دادیارهای زندان قبول کرده است که امضا کند. هرچقدر هم اصرار کردیم که همسرم به مرخصی بیاید قبول نکردند درصورتی‌که قبلا مرخصی آمده بود و از شرایط مرخصی نیز برخوردار بود. در زندان دانشجوی مقطع لیسانس است و نامه حسن رفتار دارد. به هرحال با تمام این مشکلات بعد از دو ماه و نیم نوبت به عقد در زندان رسید.”
این شهروند هم‌چنین در مورد چگونگی برگزاری مراسم عقد در ادامه تاکید کرد: “ما فکر می کردیم مثل مراسمی که در رسانه‌ها در زندان رجایی‌شهر برگزار شده بود ما هم مراسمی خواهیم داشت. اما دریغ و افسوس… در ابتدای ورود به طرز شرم‌آوری من و همراهانم را بازرسی بدنی کردند. به عنوان تازه عروس حتی اجازه ندادند چادر سفید سرکنم. موکدا گفتند چادر مشکی. حتی نگذاشتند حلقه شوهرم را دستش کنم، حتی خطبه عقد را نیز آن‌جا جاری نکردند. از هردوی ما وکالت گرفتند که خطبه بعدا خوانده شود و فقط ما امضاها را انجام دادیم. فقط حدود ۲۰ دقیقه در آنجا حضور داشتیم. هردوی ما ازدواج اول‌مان بود، تشریفات اولیه یک مراسم عقد حق‌مان بود که از انجامش جلوگیری بعمل آمد.”
نوعروس جوان درپایان با بیان این‌که از این مراسم بسیار دلگیر شده و حسرت حقوق اولیه اش برجای مانده خاطرنشان کرد: “داستان عقد زندان رجایی‌شهر به گفته خودشان چون رسانه‌ای بود و کل دنیا می‌دید به آن شکل برگزار شد که از زندان‌های ایران تصویر خوبی ارائه دهند ولی این‌چنین نیست، همه‌اش دروغ بود.”

هیچ نظری موجود نیست: