«این آلودگی هوا همه را دارد میکشد!» پس از انتظامی (عزتالله انتظامی: داریم خفه میشویم، کسی نیست کاری بکند؟)، فریاد مهرجویی در مراسم ختم خواهرش از آلودگی هوا: «چه شده که امپراطوری ۲۵۰۰ ساله ما به این جا رسیده؟»
گوهر خیراندیش: «دختر من هم دارد میمیرد»
داریوش مهرجویی با اندوه و تاثر فراوان از درگذشت خواهرش (ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس سینمای ایران) گفت: یک چیزی مرا کُفری میکند و آن این است که چه چیزی ژیلا را کشت؟!
به گزارش کافه سینما به نقل از ایسنا، این کارگردان سینمای ایران که در مراسم یادبود زندهیاد ژیلا مهرجویی عصر ۱۱ آذر ماه در خانه هنرمندان ایران سخن میگفت، در حالی که اشک میریخت و به سختی خود را کنترل میکرد، گفت: من خیلی غمگینم. ژیلا با استعداد بود و تصاویری در اینجا نشان داده شد که من از او ندیده بودم اما از یک چیز کفری میشوم و آن هم این است که چه چیزی ژیلا را کشت!
مردم میگویند: زندگی پیش کش، نفس میخواهیم!
راه حل دولت اعتدال در تهران: فقط برای حفظ ظاهر چندین دستگاه اتوبوس آمبولانس در میادین اصلی شهر مستقر شده است!
راه حل دولت اعتدال در اهواز: بارانهای اسیدی و آبهای آلوده – دیگر آمار بیماران تنفسی در این استان اعلام نشود!
مهرجویی با اشاره به آلودگی هوای تهران ادامه داد: این آلودگی هوا، همه را دارد، میکشد. همه دوستان من سرطان گرفتهاند! عزتالله انتظامی در بیمارستان خوابیده است. این رییس محیط زیست ما کجاست، چه کار میکند؟ مردم ما از این آلودگی دارند، میمیرند.
کارگردان «هامون» که سخنانش را با لحن آرامی شروع کرده بود اما به مرور عصبانی شده بود، گفت: من بسیار خشمگین هستم. اهواز بدترین شهر جهان شده است، همه شما کامیونی را تجربه کردهاید که از کنار شما رد شده و کلی دود خارج کرده است.
مهرجویی که میان سخنان خود اشک میریخت و سکوت میکرد، گفت: خانم محیط زیست چقدر حرف، حرف حرف؟! ما یک تمدن ۲۵۰۰ ساله داشتیم و بزرگترین امپراتوری دنیا دست ما بود، چطور شده که اینگونه شدیم؟!
در میان سخنان داریوش مهرجویی، گوهر خیراندیش بازیگر سینما که در مراسم حاضر بود با صدای بلند خطاب به داریوش مهرجویی گفت: آقای مهرجویی دختر من «آناهیتا» هم در بیمارستان است و فقط ۲۰ درصد ریه دارد، او هم دارد میمیرد.
سپس داریوش مهرجویی اینگونه سخنانش را با تاسف ادامه داد: خواهر من هم زنده و شاداب بود اما ….
مهرجویی در پایان سخنانش گفت: رییس محیط زیست این مملکت باید به من جواب بدهد نه اینکه فقط حرف بزند. شهردار عزیز کاری بکن همه دارند، میمیرند.
به گزارش ایسنا، در این مراسم که حدود دو ساعت به طول انجامید، سینماگرانی چون لیلا حاتمی، نیکی کریمی، علی مصفا، فرشته طائرپور، محمود کلاری، کوهیار کلاری، گوهر خیراندیش، رخشان بنیاعتماد، مهدی سلطانی، محمدمهدی عسگرپور، ابوالحسن داودی، نظامالدین کیایی، ملکجهان خزاعی، جعفر پناهی، پرویز نوری، ناصر چشمآذر، امین حیایی، مهتاب کرامتی،مرجان شیرمحمدی،مسعود رایگان، پگاه آهنگرانی، نگارآذربایجانی، غلامحسین نامی، احمد امینی، همایون ارشادی، رضا درمیشیان، مانی حقیقی، پروین صفری، مریم بوبانی، حبیب اسماعیلی، امیرعلی دانایی و… حضور داشتند
داریم خفه میشویم، کسی نیست کاری بکند؟ فریاد عزتالله انتظامی برای احقاق حق طبیعیاش به عنوان یک انسان: «مگر نفس کشیدن حق طبیعی ما نیست؟»
…مگر استنشاق هوای تازه حق ما نیست؟ بالاخره نفس کشیدن حق طبیعی ما هست یا نیست؟ برای احقاق این حق به کجا پناه ببریم؟ آخر داریم خفه میشویم… ای خدا به دادمان برس… اگر تا یکی، دو سال پیش فقط تهران گرفتار آلودگی هوا بود، امسال تقریبا همه شهرهای بزرگ ایران آلوده اند و مردم هوای آلوده تنفس میکنند و در برخی از شهرهای بزرگ ایران و تهران بیش تر روزهای پاییز، آلودگی هوا از مرز هشدار میگذرد. آسیبهایی که این آلودگی به مردم میزند، قابل جبران نیست. هم جان مردم در خطر است و هم آرامش و امنیت روانیشان…
ژیلا مهرجویی در سکوت رفت
در ابتدای این مراسم، جهانگیر کوثری تهیهکننده سینما که اجرای آن را برعهده داشت، گفت: با این عمرهای کوتاه که قابل اعتبار نیست چگونه باید برخورد کنیم، ژیلا مهرجویی هنرمند متواضع و فرهیختهمان بود که در سکوت رفت. او تعهد خود را به درستی انجام داد و پر کشید، به اندازهای که میدانست نگفت اما چراغها را در ظلمت میدید.
وی ادامه داد: چند دریا اشک باید در نبودش بریزیم تا به اقیانوس پرتلاطم روحش نزدیک شویم.
بنیاعتماد: هنوز رفتنش را باور ندارم
رخشان بنیاعتماد کارگردان سینما هم در حالی که اشک میریخت، گفت: ژیلا در «گیلانه» و «خونبازی» فقط همکار من نبود، ما دورانی را زیر یک سقف گذراندهایم و چند سالی به همراه نوشین عاطفی در ساختمان قدیمی محله امامزاده «زرگنده» زندگی میکردیم که نام آنجا را «خانه آرزوها» گذاشته بودیم.
این کارگردان سینما بیان کرد: ما ایدههایی داشتیم اما اتفاقاتی افتاد که خانه آرزوهای ما را به هم ریخت.
بنیاعتماد با اشاره به اینکه آن زمان دوران دلتنگی ژیلا برای «مینا»یش بود و در عین حال دنیای امید و آرزو را سپری میکرد، ابراز خوشحالی کرد که مینا (دختر ژیلا مهرجویی) چقدر خوب رویاهای ژیلا را به واقعیت رساند.
او ادامه داد: ژیلا به معنای واقعی زنی زحمتکش و پر از شور و انرژی بود و هنوز رفتنش باورم نمیشود.
کارگردان «زیر پوست شهر» با بیان اینکه ژیلا عین خودش بود و شبیه هیچکسی نبود، گفت: بویی از تفاخر در رفتارش وجود نداشت.
این کارگردان سینما هنر بزرگ ژیلا مهرجویی را هنر زندگی کردن دانست و گفت: او با ناجوانمردانگیای که در حقاش شده بود، دنیایی از صلح در وجودش بود. ما سالها با هم رفاقت داشتیم اما هیچوقت تلخیهایی که در جوانی در کامش ریخته شده بود را از او نشنیدیم.
پس از سخنان رخشان بنیاعتماد که او هم به دلیل شرایط روحی نتوانست صحبتهای خود را ادامه دهد، مینا مهرجویی (دختر ژیلا مهرجویی) با تشکر از حاضران گفت: ممنونم که ما را در این روزها دلگرم میکنید. از دست دادن خیلی سخت و دردناک است اما گاهی مرگ واقعا باشکوه است که تمام غصههای ما یکی میشود.
او ادامه داد: دوست دارم کسی را که اینقدر کامل زندگی کرده است، در پایان زندگیاش تشویق کنم.
دختر ژیلا مهرجویی که به سختی میتوانست سخن بگوید، اضافه کرد: مهمترین چیزی که از او یاد گرفتم این بود که مقابل هیچ یک از اتفاقات ناگوار حسرت نخورم، الان هم میدانم او شاد است. ما امروز پیش او بودیم، او شاد بود. جای خوبی خوابیده است.
مینا مهرجویی در پایان گفت: مطمئن هستم او اکنون آرام است و از شما میخواهم که برایش شاد باشید.
بصیر نصیبی: ژیلا مهرجویی را جمهوری اسلامی سالها قبل کشته بود!
“تا آنجا که به من گفته اند وقتی ج. اسلامی شروع به قلع و قمع گروههای چپ می کند، محمود وژیلا را هم دستگیر می کنند آنها فرزند خردسالی ( مینا اسم دختر ژیلا ومحمود است) داشتند که با ژیلا در زندان بود .محمود را خیلی سریع تیر باران می کنند. ژیلا هم سرنوشتی چون همسرش را انتظار می کشید. ج. اسلامی می پذیرد که داریوش مهرجویی که در تبعید بود وقصد داشت کارگردان فیلمی با فیلمنامه ی ساعدی باشد به داخل برگردانده شود ودر عوض آنها ژیلا را آزاد کنند. بله ژیلا به ظاهر آزاد شد، اودر زندان چه کشیده بود ؟ آیا آنها که همسرش را با شقاوت تیرباران کرده بودند با او در زندان چگونه رفتار کردند؟ ژیلای خسته ، ژیلای ناامید ، ژیلایی که همه آرزوهایش بر باد رفته بود، ژیلایی که مدام تحقیر شده بود ، ژیلایی که همسرش را جلوی چشمانش تیر باران کرده بودند، دیگر چه داشت؟ …”
این گفتههای مینا مهرجویی با تشویق حاضران در سالن همراه شد.
در بخش دیگری از این مراسم سوسن پیرنیا، فریال جواهریان، پدرام اکبری هم به عنوان دوستان و همکاران ژیلا مهرجویی سخنان کوتاهی را مطرح کردند.
جواهریان در بخشی از صحبتهای خود با اشاره به فیلم «هامون» که مسوولیت طراحی لباس آن را ژیلا مهرجویی برعهده داشت، گفت: حتما به یاد دارید که لباسهای فیلم «هامون» چقدر مجلل و شیک بود. از همه مهمتر لباس عروس «هامون» بود که فکر میکنم با همان لباس عروس، جرقهای در ذهن ژیلا زده شد که کار خود را به عنوان طراح لباس جدی بگیرد.
او تاکید کرد: ژیلا در طراحی لباس همان کاری را کرد که افرادی همچون کامران بیباک در معماری کردند، یعنی ارزشهای اصیل ایرانی را با ارزشهای غربی تلفیق کردند.
در این مراسم، جهانگیر کوثری اعلام کرد که قرار بود فاطمه معتمدآریا اجرای مراسم را برعهده داشته باشد اما او نتوانست حضور داشته باشد و فقط متنی را به مراسم فرستاد که قرائت شد.
مراسم یادبود ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس در میان ازدحام علاقهمندان به سینما در خانه هنرمندان برپا شد.
همچون روال دیگر مراسمهای بزرگداشت و ختم هنرمندان متاسفانه بازار عکس گرفتن از بازیگران سینما داغ بود،بطوریکه امین حیایی به سختی امکان حضور در سالن را پیدا کرد.
پگاه آهنگرانی بازیگر سینمای ایران که در مقابل درب ورودی راهروی منتهی به سالن برگزاری مراسم مهمانان را راهنمایی میکند،از جمله کسانی است که متقاضی زیادی برای عکس گرفتن دارد.
به دلیل کوچک بودن سالن تعداد زیادی از علاقهمندان امکان حضور در سالن را پیدا نکردند و از مونیتورهای بیرون سالن، مراسم را دنبال کردند.
کارکنان بخش حراست خانه هنرمندان به طور ویژه در این مراسم و در راهروهای منتهی به سالن حضور داشتند و تلاش میشد نظم و ترتیب برنامه به دلیل حضور بیشماری از علاقهمندان سینما که در خانه هنرمندان حضور داشتند رعایت شود.
در بخشهایی از این مراسم چند کلیپ که تصاویر و فیلمهایی از ژیلا مهرجویی را نشان میداد، پخش شد که البته پخش این تصاویر باعث تاثر و ناراحتی شدید برخی از بستگان و همکارانش شد.
دستهگلی از سوی حجتالله ایوبی رییس سازمان سینمایی در سالن گذاشته شده بود.
ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس سینمای ایران و خواهر داریوش مهرجویی به تازگی بر اثر افت فشار در بیمارستان از دنیا رفت، او یک عمل قلب را پشت سرگذاشته بود.
گوهر خیراندیش: «دختر من هم دارد میمیرد»
داریوش مهرجویی با اندوه و تاثر فراوان از درگذشت خواهرش (ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس سینمای ایران) گفت: یک چیزی مرا کُفری میکند و آن این است که چه چیزی ژیلا را کشت؟!
به گزارش کافه سینما به نقل از ایسنا، این کارگردان سینمای ایران که در مراسم یادبود زندهیاد ژیلا مهرجویی عصر ۱۱ آذر ماه در خانه هنرمندان ایران سخن میگفت، در حالی که اشک میریخت و به سختی خود را کنترل میکرد، گفت: من خیلی غمگینم. ژیلا با استعداد بود و تصاویری در اینجا نشان داده شد که من از او ندیده بودم اما از یک چیز کفری میشوم و آن هم این است که چه چیزی ژیلا را کشت!
مردم میگویند: زندگی پیش کش، نفس میخواهیم!
راه حل دولت اعتدال در تهران: فقط برای حفظ ظاهر چندین دستگاه اتوبوس آمبولانس در میادین اصلی شهر مستقر شده است!
راه حل دولت اعتدال در اهواز: بارانهای اسیدی و آبهای آلوده – دیگر آمار بیماران تنفسی در این استان اعلام نشود!
مهرجویی با اشاره به آلودگی هوای تهران ادامه داد: این آلودگی هوا، همه را دارد، میکشد. همه دوستان من سرطان گرفتهاند! عزتالله انتظامی در بیمارستان خوابیده است. این رییس محیط زیست ما کجاست، چه کار میکند؟ مردم ما از این آلودگی دارند، میمیرند.
کارگردان «هامون» که سخنانش را با لحن آرامی شروع کرده بود اما به مرور عصبانی شده بود، گفت: من بسیار خشمگین هستم. اهواز بدترین شهر جهان شده است، همه شما کامیونی را تجربه کردهاید که از کنار شما رد شده و کلی دود خارج کرده است.
مهرجویی که میان سخنان خود اشک میریخت و سکوت میکرد، گفت: خانم محیط زیست چقدر حرف، حرف حرف؟! ما یک تمدن ۲۵۰۰ ساله داشتیم و بزرگترین امپراتوری دنیا دست ما بود، چطور شده که اینگونه شدیم؟!
در میان سخنان داریوش مهرجویی، گوهر خیراندیش بازیگر سینما که در مراسم حاضر بود با صدای بلند خطاب به داریوش مهرجویی گفت: آقای مهرجویی دختر من «آناهیتا» هم در بیمارستان است و فقط ۲۰ درصد ریه دارد، او هم دارد میمیرد.
سپس داریوش مهرجویی اینگونه سخنانش را با تاسف ادامه داد: خواهر من هم زنده و شاداب بود اما ….
مهرجویی در پایان سخنانش گفت: رییس محیط زیست این مملکت باید به من جواب بدهد نه اینکه فقط حرف بزند. شهردار عزیز کاری بکن همه دارند، میمیرند.
به گزارش ایسنا، در این مراسم که حدود دو ساعت به طول انجامید، سینماگرانی چون لیلا حاتمی، نیکی کریمی، علی مصفا، فرشته طائرپور، محمود کلاری، کوهیار کلاری، گوهر خیراندیش، رخشان بنیاعتماد، مهدی سلطانی، محمدمهدی عسگرپور، ابوالحسن داودی، نظامالدین کیایی، ملکجهان خزاعی، جعفر پناهی، پرویز نوری، ناصر چشمآذر، امین حیایی، مهتاب کرامتی،مرجان شیرمحمدی،مسعود رایگان، پگاه آهنگرانی، نگارآذربایجانی، غلامحسین نامی، احمد امینی، همایون ارشادی، رضا درمیشیان، مانی حقیقی، پروین صفری، مریم بوبانی، حبیب اسماعیلی، امیرعلی دانایی و… حضور داشتند
داریم خفه میشویم، کسی نیست کاری بکند؟ فریاد عزتالله انتظامی برای احقاق حق طبیعیاش به عنوان یک انسان: «مگر نفس کشیدن حق طبیعی ما نیست؟»
…مگر استنشاق هوای تازه حق ما نیست؟ بالاخره نفس کشیدن حق طبیعی ما هست یا نیست؟ برای احقاق این حق به کجا پناه ببریم؟ آخر داریم خفه میشویم… ای خدا به دادمان برس… اگر تا یکی، دو سال پیش فقط تهران گرفتار آلودگی هوا بود، امسال تقریبا همه شهرهای بزرگ ایران آلوده اند و مردم هوای آلوده تنفس میکنند و در برخی از شهرهای بزرگ ایران و تهران بیش تر روزهای پاییز، آلودگی هوا از مرز هشدار میگذرد. آسیبهایی که این آلودگی به مردم میزند، قابل جبران نیست. هم جان مردم در خطر است و هم آرامش و امنیت روانیشان…
ژیلا مهرجویی در سکوت رفت
در ابتدای این مراسم، جهانگیر کوثری تهیهکننده سینما که اجرای آن را برعهده داشت، گفت: با این عمرهای کوتاه که قابل اعتبار نیست چگونه باید برخورد کنیم، ژیلا مهرجویی هنرمند متواضع و فرهیختهمان بود که در سکوت رفت. او تعهد خود را به درستی انجام داد و پر کشید، به اندازهای که میدانست نگفت اما چراغها را در ظلمت میدید.
وی ادامه داد: چند دریا اشک باید در نبودش بریزیم تا به اقیانوس پرتلاطم روحش نزدیک شویم.
بنیاعتماد: هنوز رفتنش را باور ندارم
رخشان بنیاعتماد کارگردان سینما هم در حالی که اشک میریخت، گفت: ژیلا در «گیلانه» و «خونبازی» فقط همکار من نبود، ما دورانی را زیر یک سقف گذراندهایم و چند سالی به همراه نوشین عاطفی در ساختمان قدیمی محله امامزاده «زرگنده» زندگی میکردیم که نام آنجا را «خانه آرزوها» گذاشته بودیم.
این کارگردان سینما بیان کرد: ما ایدههایی داشتیم اما اتفاقاتی افتاد که خانه آرزوهای ما را به هم ریخت.
بنیاعتماد با اشاره به اینکه آن زمان دوران دلتنگی ژیلا برای «مینا»یش بود و در عین حال دنیای امید و آرزو را سپری میکرد، ابراز خوشحالی کرد که مینا (دختر ژیلا مهرجویی) چقدر خوب رویاهای ژیلا را به واقعیت رساند.
او ادامه داد: ژیلا به معنای واقعی زنی زحمتکش و پر از شور و انرژی بود و هنوز رفتنش باورم نمیشود.
کارگردان «زیر پوست شهر» با بیان اینکه ژیلا عین خودش بود و شبیه هیچکسی نبود، گفت: بویی از تفاخر در رفتارش وجود نداشت.
این کارگردان سینما هنر بزرگ ژیلا مهرجویی را هنر زندگی کردن دانست و گفت: او با ناجوانمردانگیای که در حقاش شده بود، دنیایی از صلح در وجودش بود. ما سالها با هم رفاقت داشتیم اما هیچوقت تلخیهایی که در جوانی در کامش ریخته شده بود را از او نشنیدیم.
پس از سخنان رخشان بنیاعتماد که او هم به دلیل شرایط روحی نتوانست صحبتهای خود را ادامه دهد، مینا مهرجویی (دختر ژیلا مهرجویی) با تشکر از حاضران گفت: ممنونم که ما را در این روزها دلگرم میکنید. از دست دادن خیلی سخت و دردناک است اما گاهی مرگ واقعا باشکوه است که تمام غصههای ما یکی میشود.
او ادامه داد: دوست دارم کسی را که اینقدر کامل زندگی کرده است، در پایان زندگیاش تشویق کنم.
دختر ژیلا مهرجویی که به سختی میتوانست سخن بگوید، اضافه کرد: مهمترین چیزی که از او یاد گرفتم این بود که مقابل هیچ یک از اتفاقات ناگوار حسرت نخورم، الان هم میدانم او شاد است. ما امروز پیش او بودیم، او شاد بود. جای خوبی خوابیده است.
مینا مهرجویی در پایان گفت: مطمئن هستم او اکنون آرام است و از شما میخواهم که برایش شاد باشید.
بصیر نصیبی: ژیلا مهرجویی را جمهوری اسلامی سالها قبل کشته بود!
“تا آنجا که به من گفته اند وقتی ج. اسلامی شروع به قلع و قمع گروههای چپ می کند، محمود وژیلا را هم دستگیر می کنند آنها فرزند خردسالی ( مینا اسم دختر ژیلا ومحمود است) داشتند که با ژیلا در زندان بود .محمود را خیلی سریع تیر باران می کنند. ژیلا هم سرنوشتی چون همسرش را انتظار می کشید. ج. اسلامی می پذیرد که داریوش مهرجویی که در تبعید بود وقصد داشت کارگردان فیلمی با فیلمنامه ی ساعدی باشد به داخل برگردانده شود ودر عوض آنها ژیلا را آزاد کنند. بله ژیلا به ظاهر آزاد شد، اودر زندان چه کشیده بود ؟ آیا آنها که همسرش را با شقاوت تیرباران کرده بودند با او در زندان چگونه رفتار کردند؟ ژیلای خسته ، ژیلای ناامید ، ژیلایی که همه آرزوهایش بر باد رفته بود، ژیلایی که مدام تحقیر شده بود ، ژیلایی که همسرش را جلوی چشمانش تیر باران کرده بودند، دیگر چه داشت؟ …”
این گفتههای مینا مهرجویی با تشویق حاضران در سالن همراه شد.
در بخش دیگری از این مراسم سوسن پیرنیا، فریال جواهریان، پدرام اکبری هم به عنوان دوستان و همکاران ژیلا مهرجویی سخنان کوتاهی را مطرح کردند.
جواهریان در بخشی از صحبتهای خود با اشاره به فیلم «هامون» که مسوولیت طراحی لباس آن را ژیلا مهرجویی برعهده داشت، گفت: حتما به یاد دارید که لباسهای فیلم «هامون» چقدر مجلل و شیک بود. از همه مهمتر لباس عروس «هامون» بود که فکر میکنم با همان لباس عروس، جرقهای در ذهن ژیلا زده شد که کار خود را به عنوان طراح لباس جدی بگیرد.
او تاکید کرد: ژیلا در طراحی لباس همان کاری را کرد که افرادی همچون کامران بیباک در معماری کردند، یعنی ارزشهای اصیل ایرانی را با ارزشهای غربی تلفیق کردند.
در این مراسم، جهانگیر کوثری اعلام کرد که قرار بود فاطمه معتمدآریا اجرای مراسم را برعهده داشته باشد اما او نتوانست حضور داشته باشد و فقط متنی را به مراسم فرستاد که قرائت شد.
مراسم یادبود ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس در میان ازدحام علاقهمندان به سینما در خانه هنرمندان برپا شد.
همچون روال دیگر مراسمهای بزرگداشت و ختم هنرمندان متاسفانه بازار عکس گرفتن از بازیگران سینما داغ بود،بطوریکه امین حیایی به سختی امکان حضور در سالن را پیدا کرد.
پگاه آهنگرانی بازیگر سینمای ایران که در مقابل درب ورودی راهروی منتهی به سالن برگزاری مراسم مهمانان را راهنمایی میکند،از جمله کسانی است که متقاضی زیادی برای عکس گرفتن دارد.
به دلیل کوچک بودن سالن تعداد زیادی از علاقهمندان امکان حضور در سالن را پیدا نکردند و از مونیتورهای بیرون سالن، مراسم را دنبال کردند.
کارکنان بخش حراست خانه هنرمندان به طور ویژه در این مراسم و در راهروهای منتهی به سالن حضور داشتند و تلاش میشد نظم و ترتیب برنامه به دلیل حضور بیشماری از علاقهمندان سینما که در خانه هنرمندان حضور داشتند رعایت شود.
در بخشهایی از این مراسم چند کلیپ که تصاویر و فیلمهایی از ژیلا مهرجویی را نشان میداد، پخش شد که البته پخش این تصاویر باعث تاثر و ناراحتی شدید برخی از بستگان و همکارانش شد.
دستهگلی از سوی حجتالله ایوبی رییس سازمان سینمایی در سالن گذاشته شده بود.
ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس سینمای ایران و خواهر داریوش مهرجویی به تازگی بر اثر افت فشار در بیمارستان از دنیا رفت، او یک عمل قلب را پشت سرگذاشته بود.