۱۳۹۲ تیر ۹, یکشنبه

اعتراض روزنامه وطن امروز به نظارت هاشمی رفسنجانی بر روحانی

در روزنامه وطن امروز منتشر شد:

«اگرچه این روزها پیام‌های تبریک به حسن روحانی و دیدارهای شخصیت‌ها و مقامات با وی فروکش کرده است اما دیدار غیر‌منتظره آقای هاشمی‌رفسنجانی از محل استقرار حسن روحانی سبب شد بار دیگر توجهات به رئیس‌جمهور منتخب جلب شود.

آقای هاشمی‌رفسنجانی ظهر روز پنجشنبه در محل اسکان موقت رئیس‌جمهور منتخب حاضر شد و از نزدیک در جریان برنامه‌های حسن روحانی قرار گرفت.

هاشمی‌رفسنجانی پس از دیدار با حسن روحانی به خبرنگاران گفت: آمده بودم ببینم کارهایشان پیشرفت می‌کند یا نه که دیدم کارها به خوبی انجام می‌شود.

رفسنجانی افزود: رئیس‌جمهور منتخب سازماندهی خوبی انجام داده که امیدوارم به نتایج مطلوبی برسد.

برخی دیدگاه‌ها حضور آقای هاشمی در محل استقرار حسن روحانی را پاسخی به حضور روحانی در منزل هاشمی‌رفسنجانی می‌دانند.

دیداری که شنبه هفته گذشته در جماران برگزار شد و برخی ناظران آن را به معنای تشکر و تقدیر روحانی از حمایت هاشمی در زمان انتخابات دانستند، موضوعی که روحانی سعی کرده آن را در اظهارنظرهایش لحاظ کند.

او پس از اظهارات هاشمی در جمع خبرنگاران تصریح کرد که همواره از «مشورت» آقای هاشمی در تصمیم‌گیری‌ها استفاده می‌کند.

با این حال اما به نظر می‌رسد آنچه هاشمی‌رفسنجانی در دیدار روز پنجشنبه با رئیس‌جمهور منتخب گفت، فراتر از «مشورت» باشد.

ادبیات آقای هاشمی‌رفسنجانی بیشتر از آنکه به مشورت نزدیک باشد، شبیه نوعی نظارت بر عملکرد و تصمیم‌گیری‌ها بوده است.

آقای هاشمی پس از دیدار با رئیس‌جمهور منتخب گفته است که «آمده بودم ببینم کارهایشان پیشرفت می‌کند یا نه». به نظر نمی‌رسد این قبیل اظهارات، با آنچه آقای روحانی تحت عنوان «مشورت» یاد کرده هم‌سنخ باشد.»

یادداشت محمد نوری زاد پیرامون آیت الله های تریاکی و رهبری

محمد نوری‌زاد با انتقاد از «آیت‌الله‌های تریاکی» از رهبر جمهوری اسلامی خواست تا برای جمع شدن بساط مسؤولان تریاکی، آزمایش اعتیاد بدهد. وی همچنین به تریاکی بودن «حسین شریعتمداری، یکی از برادران لاریجانی، و یکی از مراجع عظام» اشاره کرد.



یادداشت محمد نوری‌زاد، روزنامه‌نگار و مستندساز که در سایت وی منتشر شده، به این شرح است: «من بر این باورم که مصرف بیش از اندازه مواد مخدر در ایران، و این که چرا سوداگرانِ تهیه و تولید و ترانزیت و توزیعِ این مواد از امنیت وافری برخوردارند، تنها به این خاطراست که بخش وسیعی از مسئولان و مردان صاحب‌نام ما خودشان آلوده و معتادند.»

نوری‌زاد می‌افزاید: «در جهانِ فهم، شدیداً با مسئولان معتاد برخورد اداری و قضایی می‌شود. حداقل این که از کار برکنارشان می‌کنند و امتیازات شهروندی‌شان را تقلیل می‌دهند. چرا که یک مسئول معتاد، هماره بیشترین انگیزه را برای خطاکاری‌های جوربجور می‌پرورد و رفته‌رفته حوزه عملِ بیمارگونه خود را نیز می‌گسترد.»

این منتقد آیت‌الله خامنه‌ای می‌نویسد: «ما معمولاً جوری تربیت شده‌ایم که به یک رهگذر معتاد، به چشم فردی معلق و بلاتکلیف و بی‌شخصیت بنگریم و او را از گردونه اعتبار و اعتنا به دور اندازیم اما در نقطه مقابل به یک آیت‌الله تریاکی، به چشم شخصیتی بنگریم که همچنان عالم و اندیشمند است و مایه مباهات. و یعنی اگر تریاک، به روان و شخصیتِ آن رهگذرِ بی‌نشان تیغ می‌کشد، به یک روحانی و یک مسئول اسلامی وجاهت می‌افشاند. شاید روی سخن و پیشنهاد عملیِ من در این نوشته با شخص رهبر باشد. چرا که مگر جناب ایشان بتوانند حریف این رویه نامبارک شوند و بساط مسئولان و مسئولیت‌های آلوده به اعتیاد را ریشه‌کن فرمایند. پیشنهاد من بسیار ساده است. این که: جناب رهبر دستور فرمایند همین فردا همه مسئولان و کارکنان و قاضیان و نمایندگان و روحانیان و مراجع تقلید و صاحبان رسانه‌ها و خلاصه همه کسانی که به نوعی با مردم مراوده اسلامی و حکومتی و دولتی دارند، مورد آزمایش قرار گیرند تا مبرّا بودن آنان از هر گونه اعتیاد محرز شود.»

نوری‌زاد در ادامه می‌گوید: «چه خوب می‌شود که بخشنامه‌ای از زبان رهبر منتشر شود و همگان را به این ضرورتِ اجتناب‌ناپذیر تحکم فرمایند. انشای این بخشنامه حتی می‌تواند اینگونه باشد: بر همه کارکنان دولت ومسئولان و شخصیت‌های کشوری و لشگری و روحانی و غیرروحانی و نمایندگان مجلس و قضات دستگاه قضایی وهمه وهمه واجب است که برگه آزمایشِ خود را – مبنی بر عدم اعتیاد – به دستگاه مربوطه خود تحویل دهند. ما نیز خودمان به همراه آقایان محمد نوری‌زاد، حسین شریعتمداری، یکی از برادران لاریجانی، و یکی از مراجع عظام برای اطمینان مردم از صحت و سلامت کسانی که در اطراف رهبر مجتمع‌اند، به یکی از مراکز تشخیص اعتیاد مراجعه و نتیجه آزمایش خود را برای آگاهی مردم درمعرض دید رسانه‌های داخلی و خارجی قرار می‌دهیم وهرگز نیز اجازه نمی‌دهیم در این حرکت ملی کوچکترین تقلبی صورت پذیرد.»

مقامات دانشگاه گلاسکو: اسناد کتبی حضور روحانی موجود نیست.

یک مقام دانشگاه کالدونین می‌گوید که نباید انتظار داشت که از روحانی در باره اطلاع، یا درگیر بودن احتمالی‌اش در نقض حقوق بشر و ترور سوال شود. مدیر بخش رسانه‌ای دانشگاه می‌گوید که اسناد کتبی حضور روحانی موجود نیست.

حسن روحانی تنها مدیری نیست که دولت بریتانیا به او ویزای تحصیلی اعطا کرده باشد. با توجه به گزارش‌هایی که اخیرا منتشر شده، و همچنین نقل قول از یکی از همکاران قدیمی حسن روحانی در مجلس، ایشان در سفرهای خارجی به جاهایی می‌رفته که دست دیگر نمایندگان به او نمی‌رسیده* است. از جمله، بر اساس گزارش یک خبرنگار معتبر اسرائیلی، در ۱۹۸۶، روحانی با یک مشاور امنیتی نخست‌وزیر اسرائیل نیز دیدار کرده است که این دیدار، بر پایه گفته خبرنگار اسرائیلی، بعد از ماندن طولانی‌تر روحانی در پاریس، دور از چشم بقیه میسر شده است.

حسن روحانی به عنوان یک مدیر امنیتی جمهوری اسلامی، عملا امکان حضور دائم در اسکاتلند را نداشته است. به علاوه، روحانی در دهه ۱۳۷۰، نایب رئیس مجلس نیز بوده است. داشتن چنین سمت‌هایی به معنای روزهایی با ساعت‌هایی طولانی‌تر از بقیه مدیران کشور است.

در حالی که بر اساس قوانین دانشگاه کالدونین در مورد دانشجویان پاره‌وقت دکترا، حسن روحانی می‌بایستی هفته‌ای ۱۲ ساعت درگیر کار رساله دکترایش می‌بوده و بر اساس جدول کاری او به عنوان نایب رئیس مجلس، نماینده تمام وقت مجلس، دبیر شورای‌عالی امنیت ملی، امکان مسافرت دائم به شهر گلاسکو برای انجام تحقیقات میسر نبوده است، مدیر رسانه‌ای دانشگاه، تاکید می‌کند این دانشجو، تمامی کارها و تحقیقات مورد نظر در قواعد دانشگاه را انجام داده است.

چارلز مک‌گی در جواب به پرسش خودنویس در باره مدارک و مستندات حضور دانشجو به طور فیزیکی در دانشگاه می‌گوید که آنها را در اختیار ندارد: «ما فقط به مدت هفت سال این اسناد کتبی را نگه‌داری می‌کنیم، اما سند دیجیتال پذیرش ایشان و عکس‌ مربوط به نام‌نویسی‌شان را داریم.»

دانشگاه کالدونین در طول ۵ ماه گذشته با تاخیری زیاد مدارک و مستندات مورد نیاز محققین در باره حسن روحانی را فراهم کرده است.

این مدیر دانشگاهی می‌گوین که مسوولان، امتیاز ویژه‌ای را نسبت به دیگر دانشجویان بین‌المللی برای حسن روحانی قائل نشده‌اند: «دانشجویان فقط باید کارهای مورد نظر را در حد رضایت استاد (دکتر زهرا) به انجام می‌رسانده‌اند، از جمله دفاع حضوری و شفاهی از رساله دکترا.»

او در پاسخ به این سوال که چگونه در خلاصه یک برگی رساله دکترای حسن روحانی، بخشی از ثمره تحقیقات او، کلمه به کلمه عین کتاب دکتر محمد هاشم کمالی است، می‌گوید: «پرسش شما در باره «کپی-پیست» کردن دقیق نیست ولی کتابخانه دانشگاه تایید می‌کند که یکی از مراجع تحقیق، کتاب «قواعد فقه اسلامی» دکتر کمالی بوده است.»

چارلز مک‌گی در باره تغییر نام دانشگاه در بیوگرافی حسن روحانی از «گلاسکو» به «کالدونین گلاسکو» می‌گوید نمی‌تواند در باره ادعاهای دیگری در باره‌ها سایت‌ها و آن‌چه در مورد دانشگاه‌های دیگر است اظهار نظر کند.

او همچنین در پاسخ به این سوال که چرا عکس‌هایی از آقای روحانی در فضای دانشگاه به عنوان دانشجو وجود ندارد، توضیح می‌دهد که ما فیلم فارغ‌التحصیلی ایشان در کنار دیگر دانشجویان در سال ۱۹۹۹ را در اختیار داریم که در زمان لازم بر روی سایت قرار خواهد گرفت.

خبرنگار روزنامه تلگراف از تعدادی از کسانی که باید هم‌دوره روحانی می‌بوده‌اند سوال کرده و هیچکدام این «دانشجو» را به یاد نداشته‌اند.

سوال دیگر خودنویس در باره پیشینیه امنیتی دکتر روحانی بود: با توجه رشته تحصیلی حسن روحانی (حقوق)، آیا مقام‌های دانشگاه هیچگاه از او به عنوان یک مقام امنیتی در باره نقض گسترده حقوق بشر در ایران، ترورهای انجام شده توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در دهه ۹۰، سوال کرده‌اند؟ آیا هیچگاه در باره حقوق سلامت مخالفان جمهوری اسلامی با توجه به تحقیقات رساله‌اش، سوالی پرسیده‌اند؟

چارلز مک‌گی در پاسخ گفت که برای حضور هر دانشجوی بین‌لمللی در بریتانیا، برای اعطای ویزا، رضایت مقام‌های مهاجرت باید کسب شود. و بعد از آن، مقام‌های دانشگاه به هیچ وجه نمی‌توانند حضور او را در کشور زیر سوال ببرند و نمی‌توان از آنها انتظار داشت که به پیشینه مسائل احتمالی مرتبط بپردازند و سوال کنند و نظری بدهند.

هنوز سوال‌های بسیار زیادی در مورد روحانی باقی است. مدارک نشان می دهد که این مقام امنیتی، ۲۰ سال قبل از اینکه دانشگاه کالدونین گلاسکو به او دکترا بدهد، مدعی داشتن این مدرک بوده است و معلوم نیست چرا از اول می‌خواسته مدرک دکترا بگیرد؟

تشدید توقیف وثیقه های فعالان سیاسی در تبعید

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی وثیقه سعید کلانکی، فعال حقوق بشر و عضو هیئت موسس کمیته گزارشگران حقوق بشر را توقیف کرد. این اقدام پس از درخواستهای مکرر مراجع قضایی برای تخلیه منزل مسکونی خانواده این فعال حقوق بشر و به مزایده گذاشتن آن صورت گرفته است.

بر اساس تصمیم دادسرای شهید مقدس زندان اوین وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آقای کلانکی به صورت ۲۱ میلیون تومان نقد و ماهیانه دو میلیون و پانصد هزار تومان به مدت ۳۶ ماه به اجرا گذاشته شد.

سعید کلانکی به روز می‌گوید مقامات قضایی طی‌ ۲ سال گذشته برای اجرای این وثیقه بارها خانواده را تحت فشار گذاشته بودند.

در سه دهه گذشته، بویژه سالهای بعد از انتخابات مناقشه برانگیز سال ۸۸ وثیقه بساری از روزنامه نگاران ،‌فعالان سیاسی و مدنی در پی عدم مراجعه به زندان توقیف شده است.

در خرداد ماه سال ۹۱ در پی خروج عبدالرضا تاجیک، روزنامه‌نگار از ایران قوه قضائیه وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی وی را توقیف کرد. آقای تاجیک در پی وقایع پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ در ایران، سه بار بازداشت شده بود. دست کم صد نفر از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی که در روبرو شدن با حکم های غیرقانونی و امنیتی مجبور به ترک کشور شده اند، خانواده شان یک سال بعد از مهاجرت آن ها با احضاریه هائی روبرو شده اند که مقدمه به اجرا گذاشتن خانه و محل های وثیقه ای است که معمولا افرادی از طبقات مرفه در بین آنان جا ندارند.

سعید کلانکی که اینک وثیقه او به اجرا درآمده است پس از خروج از ایران از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیر‌عباسی و به اتهام عضویت در کمیته گزارشگران حقوق بشر، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد.

این فعال حقوق بشر پیشتر ۴ مرتبه دیگر نیز در سال‌های ۸۱، ۸۲، ۸۳ و ۸۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر سعید کلانکی برای پنجمین بار در آذر ماه ۸۸ پس از وقایع مرتبط به انتخابات ریاست جمهوری، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

آقای کلانکی پس از گذراندن ۱۰۰ روز از جمله ۲۸ روز انفرادی در زندان به قید وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

در همان سال نه عضو دیگر کمیته گزارشگران حقوق بشر از سوی دستگاه امنیتی بازداشت شدند و مدتی در سلولهای انفرادی ۲۰۹، ۲۴۰ و ۲ الف به سر بردند.

سعید جلالی‌فر، دیگر عضو این کمیته حقوق بشری هفته گذشته پس تحمل حدود ۲ سال حبس به مرخصی موقت فرستاده شد. شیوا نظر‌آهاری دبیر سابق و عضو هیات موسس کمیته گزارشگران همچنان در بند زنان زندان اوین دوران 4 ساله حبس خود را سپری می کند.

سعید حائری و نوید خوانجانی از جمله دیگر اعضای سابق کمیته گزارشگران حقوق بشر هستند که در زندانهای اوین تهران و رجایی شهر کرج به سر می برند.

بسیاری از فعالان سیاسی، عقیدتی و روزنامه‌نگاران در سالهای گذشته از سوی دستگاه قضایی تهدید به اجرای وثیقه هایشان شده‌اند.

سعید کلانکی با تاکید بر قانونی بودن فعالیتهای او همکارانش می‌گوید: "دستگاه قضایی از این طریق می‌خواهد به فعالین حقوق بشری و یا همه فعالین خارج از کشور فشار بیاورد."

به گفته این فعال حقوق بشری: "گرچه از این طریق توانسته‌اند ایجاد محدودیت کنند، اما باوجود این فشارها، فعالان حقوق بشری و کمیته گزارشگران حقوق بشر همچنان به فعالیت‌های خود ادامه داده‌اند"

حسن روحانی مراقب باشد/تهدید نظامیان و منصوبان رهبری آغاز شد

در آستانه تشکیل دولت جدید برخی منصوبان رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه در عین حال که تلاش می کنند پیروزی حسن روحانی در انتخابات را پیروزی آیت الله خامنه ای و عدم پیروزی اصلاح طلبان جلوه کنند، در اظهارات خود رییس دولت آینده را تهدید می کنند که چنانچه علیه رهبر جمهوری اسلامی موضع گیری کند و یا با او و سیاست هایش "زاویه" پیدا کند "عاقبت بخیر" نخواهد شد و باید منتظر "عواقب و پیامد" آن باشد.

در همین ارتباط حجت الاسلام احمد خاتمی امام جمعه منصوب رهبر جمهوری اسلامی در تهران طی اظهاراتی گفت:" ولایت فقیه را رکن اساسی نظام جمهوری اسلامی است کسانی که در مقابل رهبری جامعه اسلامی موضع‌گیری کنند باید منتظر «عواقب و پیامد» مواضع خود از طرف ملت باشند."

وی در ادامه این موضوع را متوجه حسن روحانی نیز کرده و افزود: "ولایت فقیه شاخص ملت در نظام جمهوری اسلامی است و هیچ‌کس «حتی رئیس جمهور منتخب» نیز حق موضع‌گیری در برابر آن را ندارد."

همزمان دستیار و مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی طی یک گفت و گو با "هفته نامه آدینه" بولتن داخلی ستاد نماز جمعه تهران گفت: انتخابات اخیر نویدبخش پیام‌های خوبی برای آینده ملت ما و حل مسائل کشور باشد و تاثیر این حماسه سیاسی در کوتاه‌مدت ظاهر می‌شود."

سرلشکرپاسدار یحیی رحیم صفوی همچنین در بخشی از این گفت و گو تاکید کرده است که "در این ۳۴ سال بسیاری از مسئولین سیاسی،‌برخی از علما، وزرا و وکلا را دیدیم که عاقبت‌بخیر نشدند، بزرگترین توصیه بنده این است که همه باید به فکر «عاقبت کار» خود باشند باید تلاش کرد که رمز عاقبت‌بخیری را پیدا کرد، ‌بنده به شخصه سالهاست که دنبال رمز عاقبت‌بخیری هستم."

وی که پیش از این نیز درباره "منتقدان رهبری" و "عدم عاقبت بخیری" آنها سخن گفته بود در ادامه اضافه کرده که "خط و مشی سیاسی بنده همواره خط امام راحل و مقام معظم رهبری بوده است اگر کسی در مسائل سیاسی از رهبری زاویه گرفت و مخالفت و معاندت کرد مصداق این جمله خواهد شد که «من صارع الحق صرعه». هر کس با حق درآویخت حق او را به زمین می‌زند. ولایت فقیه یک ولایت بر حق است و کسانی که معاندت و ضدیت می‌کنند خوراک گرگ‌های سیاسی خواهند شد."

هفته گذشته نیز حجت الاسلام عبدالله حاجی صادقی جانشین نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران طی اظهاراتی در جمع بسیجیان قم در تحلیل شرایط پس از انتخابات و پیروزی حسن روحانی با گفتن اینکه "ما ابتدا دلمان نمی خواست چنین اتفاقاتی در انتخابات ۲۴ خرداد بیفتد" گفته بود که "امروز برخی به منتخب مردم مشاوره می دهند که خودت عمل کن و به رهبری کاری نداشته باش، عملکرد رییس جمهور منتخب در کنفرانس خبری مثبت بود، اما در آینده با مشکلاتی روبرو خواهد شد که باید «کمکش» کرد."

سرتیپ پاسدار یدالله جوانی رییس سابق اداره سیاسی سپاه پاسداران نیز که پیش از انتخابات حسن روحانی را در مقالات و اظهارات خود مورد حملات شدید قرار داده و او را به "وادادگی" و "سازش با غرب" متهم و تاکید کرده بود که "مدال شجاعت بر سینه وادادگان هسته ای نمی چسبد" طی دو روز گذشته در اظهاراتی برای وی درباره چالش هسته ای جمهوری اسلامی و مذاکرات با غرب تعیین تکلیف کرد.

او در این ارتباط طی گفت و گویی با باشگاه خبرنگاران وابسته به صدا و سیما و مرتبط با سپاه، اظهار کرد: "اگر تصور غربی‌ها این باشد که با روی کارآمدن دولت جدید در ایران، رفتار سیاسی نظام اسلامی در موضوع هسته‌ای تغییر می‌کند، این اشتباه بزرگی از سوی آن‌ها است. خود آقای روحانی هم به این قضیه اشاره کردند و غربی‌ها هم متوجه شده‌اند که در ایران سیاست‌های کلان و کلی از سوی رهبر معظم انقلاب مشخص می‌شود و دولت‌ها مجری سیاست‌ها هستند. «ما به رئيس‌جمهور می‌گوییم رئیس قوه مجریه.» در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی نیز دستگاه سیاست خارجی کشور پیگیر سیاست‌های کلی نظام است."

همچنین معاون فرهنگی اجتماعی سپاه نیز در گفت و گویی با وبسایت اینترنتی برهان وابسته به سپاه در تحلیل فضای پس از انتخابات ریاست جمهوری، در عین حال که آرای مردم به حسن روحانی را"رای به نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی و عضو جامعه روحانیت مبارز" قلمداد کرد بصورت تلویحی به تهدید وی پرداخت.

سرتیپ پاسدار حمیدرضا مقدم فر در اینباره «مخالفت» با حسن روحانی را مشروط به عدم رفع مشکلات اقتصادی کشور کرده و گفت: "آقای روحانی اگر چه در مبارزات انتخاباتی رقیب اصول‌گرایان بوده است، ولی پس از پیروزی ایشان در انتخابات، اصولگرایان تکلیف دارند که از او حمایت کنند. او باید موفق شود، ولو اینکه رقیب انتخاباتی بوده باشد. حرف‏هایی در دوران تبلیغات زده شده است ولی از آنجا که اصل نظام مطرح است، موفقیت آقای روحانی موفقیت نظام است. اگر آقای روحانی موفق به اصلاح وضعیت اقتصادی و گرانی‌ها و تحقق وعده‏هایش بشود چه کسی با او «مخالفت» خواهد کرد؟"

او همچنین تاکید کرد که "من فکر می‌کنم بچه های حزب‏اللهی و انقلابی و اصول‌گرایان مطالبه‌ی خاصی از آقای روحانی نداشته باشند. خواست و انتظار آن‏ها همان مطالبه‌ی عموم مردم است. مثلاً اینکه به عنوان اولویت مسائل معیشتی را که خود ایشان هم وعده داده بود حل کنند.شاید مطالبه‌ی دیگر بچه های انقلابی که در حال حاضر بصورت دغدغه برایشان وجود دارد این است که آقای روحانی از ارزش‎های فرهنگی کشور مراقبت کنند و نگذارند به اصول امام، رهبری و مبانی انقلاب اسلامی خدشه وارد شود."

این فرمانده سپاه که پیش از این مدیرعامل خبرگزاری فارس بود همچنین مدعی شد: "امروز کسانی هستند که می‌خواهند پیروزی آقای روحانی را تبدیل به فرصتی برای احیای ارزش‎های انحرافی خودشان کنند. آن‎ها در پی فرصتی برای اهداف شوم خود برای ساختارشکنی نظام و ایجاد بحران و جنجال هستند. انتظار اصول‌گراها این است که آقای روحانی «مراقب این خطرات باشد». مراقب خط امام و ولایت فقیه به عنوان گنجینه اصلی نظام باشد."

حسین الله کرم یکی از فرماندهان نیروهای لباس شخصی وابسته به سپاه پاسداران که اخیرا تحت عنوان کارشناس مسایل سیاسی به اظهار نظر درباره موضوعات مختلف می پردازد نیز در موضوعی مرتبط با آنچه که معاون فرهنگی سپاه درباره حسن روحانی گفت: "گذشته روحانی به دیدگاه کارگزاران و توسعه غربی نزدیکتر است تا اصلاح‌طلبان، البته نمی‌توان انکار کرد که وی در دوره اصلاح‌طلبان به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی با آنها همکاری داشت."

او که خود در دوره ریاست جمهوری محمدخاتمی حملات علیه اعضای دولت اصلاحات و روشنفکران را فرماندهی می کرد،با اشاره درگیری های تیرماه ۱۳۷۸ افزود: "روزی که مردم در مقابله با تحرک سه روزه برخی اصلاح‌طلبان تندرو که سعی داشتند با فشار از پایین زمینه را برای چانه‌زنی از بالا فراهم کنند، آقای روحانی در جمع گسترده آنها سخنرانی کرد."

حسین الله کرم با گفتن اینکه" حسن روحانی شعارهای اقتصادی را به دلیل گرانی‌های اخیر و نابسامانی‌های موجود در مسائلی همچون بیکاری و افزایش قیمت‌ها انتخاب کرد" به برخی شورش های شهری و نارضایتی های اقتصادی در دوران ریاست جمهوری آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی اشاره کرده و گفت: "ما در دوران حمایت از عرضه با چالش‌هایی مواجه و در اسلامشهر، قزوین و برخی دیگر از شهرها با اعتراضات شدید مردم رو‌به‌رو شدیم در حالی که در دوران احمدی‌نژاد اینطور نبود."

وی با این توضیح به تهدید ضمنی حسن روحانی دراین باره پرداخته و تاکید کرد: "اگر حسن روحانی بخواهد به سمت سیاست‌های اقتصادی کارگزاران که اعلام کرده حرکت کند باید منتظر باشد مردمی که در دوران احمدی‌نژاد بردبار بودند در دوران وی دست به «تظاهرات» بزنند."

سعید لیلاز پس از بازجویی آزاد شد

سعید لیلاز روزنامه‌نگار و مفسر اقتصادی که دیروز برای اجرای حکم ۶ سال حبس به زندان اوین رفته بود ساعتی پیش آزاد شد.

به گزارش جرس سعید لیلاز بازداشت و با عنوان اجرای حکم به زندان اوین منتقل شده بود اما به جای بند ۳۵۰ او را به بند ۲۰۹ برده بودند و در بند ۲۰۹ از او بازجویی کرده و عصر آزادش کردند.

وی که استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی و سردبیر روزنامه توقیف‌شده سرمایه بود در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ در منزلش دستگیر و به ۹ سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر به شش سال زندان تبدیل شد.

اتهامات وی «فعالیت تبلیغی علیه نظام، نگهداری اسناد طبقه‌بندی شده و ارتباط با بیگانگان» بود.

لیلاز پس از گذراندن بیش از ۱۰۰ روز در سلول انفرادی به سلول های چند نفره منتقل شد. او پس از نه ماه زندان با قید وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمد.

سعید لیلاز برای اجرای حکم 6سال حبس خود به زندان رفت

دکتر سعید لیلاز، تحلیل گر اقتصادی و روزنامه نگار برای اجرای حکم شش سال به زندان اوین منتقل شد.

به گزارش کلمه، وی که از بازداشت شدگان بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ است، با قید وثیقه آزاد بود و اینک برای اجرای حکم زندان راهی اوین شده است.

سعید لیلاز روزنامه نگار و تحلیل گر اقتصادی روز ۲۷ خرداد ماه در منزلش بازداشت و روانه زندان اوین شد. او پس از گذراندن بیش از ۱۰۰ روز در سلول انفرادی به سلول های چند نفره منتقل شد. لیلاز پس از نه ماه زندان با قید وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمد.

دادگاه انقلاب، سعید لیلاز را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، نگهداری اسناد طبقه بندی شده و ارتباط با بیگانگان به ۹ سال حبس تعزیری محکوم کرد. حکم صادره برای این روزنامه نگار، سنگین ترین حکم صادر شده برای زندانیان مطبوعاتی اخیر بوده است. حکم وی در دادگاه تجدیدنظر به شش سال زندان تبدیل شد.

وی طی هفته های گذشته در خصوص انتخابات و پیروزی روحانی در نشریات و رسانه های مختلف اظهار نظر کرده بود.

سعید لیلاز در آخرین نوشته خود در مورد مجاهدان روز شنبه با مقایسه شرایط فعلی و مشروطه نوشته بود: به نظر می‌رسد یک‌بار دیگر بناست این ماجرا در ایران تکرار شود؛ همان‌گونه که در نهضت مشروطیت، ملی‌شدن صنعت نفت و دوم‌خرداد ۷۶ تکرار شد. مجاهدان روز شنبه در تشکیل کابینه آقای روحانی نیز جلو افتاده‌اند و در صف اول جشن پیروزی جا خوش کرده‌اند. آنها مجاهدان روز جمعه را به حاشیه رانده‌اند. البته مجاهدان روز جمعه هیچ گله و انتظاری ندارند. همین‌که بار سنگین فشار دولت احمدی‌نژاد از مردم برداشته شود برای آنها یک دنیا می‌ارزد اما باید مراقب باشیم این «انا شریک» گفتن بعد از پیروزی توسط مجاهدان روز شنبه، باعث منحرف‌شدن ذهن آقای روحانی از وظایف اصلی و انتخاب‌های درست نشود.

اولین سخنرانی حسن روحانی پس از انتخابات و انتقاد از معیار های دوگانه صدا و سیما

حسن روحانی که در همایش ملی افق رسانه سخن می گفت، از رسانه ملی خواست در برخورد دوگانه به مسئله حقوق بشر پرهیز کند. به گفته او : " نمی‌شود اگر ظلمی در کشور دشمن رخ داد بگوییم ظلم است و اگر در کشور دوست همین اتفاق افتاد بگوییم ظلم نیست یا کم ظلم است. حقوق بشر، حقوق بشر است، حال شما تعبیر حقوق بشر اسلامی یا هر تعبیر دیگری را داشته باشید."






میتوانید این سخنرانی را در لینک زیر ببینید:

http://www.youtube.com/watch?v=A6TbDOcMmKc

۱۳۹۲ تیر ۷, جمعه

یکی از بازجویان ستار بهشتی مقصر اصلی قتل وی است

وکیل ستار بهشتی: یکی از بازجویان مقصر اصلی مرگ ستار است
دویچه وله : گیتی پورفاضل، وکیل پرونده ستار بهشتی می‌گوید یک بازجو مقصر اصلی مرگ این وبلاگ‌نویس بوده است. او می‌گوید، این بازجو را "چون مأمور اطلاعات است به دادگاه نمی‌فرستند، مبادا که محکوم شود."
گیتی پورفاضل، وکیل پرونده ستار بهشتی، روز چهارشنبه (۵ تیر/ ۲۶ ژوئن) در گفت‌وگو با کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران یکی از بازجویان موکلش را عامل اصلی مرگ وی خواند. ستار بهشتی وبلاگ‌نویسی بود که در آبان ۱۳۹۱ توسط پلیس فضای مجازی (فتا) دستگیر شد و در همان ماه در بازداشت جان سپرد.

خانم پورفاضل گفت: «ستار ۴ بازجو داشته که یک نفر از آنها مقصر اصلی در مرگ ستار بوده است. او در جلسه بازپرسی آمد و ما هم او را دیدیم. او را چون مأمور اطلاعات است به دادگاه نمی‌فرستند مبادا که محکوم شود.»

وکیل پرونده ستار بهشتی با اشاره به قانون اساسی ایران و این موضوع که "همه تابعین ایران در برابر قانون مساوی هستند" از این وضع شکایت می‌کند و می‌پرسد، چرا برخی "با توجه به شرایط، مرتبه و وابستگی‌هایی که دارند قانون در موردشان اعمال نمی‌شود؟"

"بازپرس پرونده می‌خواهد زمان بخرد"

گیتی پورفاضل با اعتراض به "۸ ماه اهمال در ارسال پرونده ستار بهشتی به دادگاه" می‌گوید: «بازپرس پرونده را به دادگاه نمی‌فرستد چون می‌خواهد زمان بخرد و فکر می‌کند با این کار پرونده کم‌رنگ می شود و با گذشت زمان حساسیت آن کمی تعدیل می‌شود، در حالی که بزرگ‌ترین اشتباه را می‌کند.»

رئیس سازمان پزشکی قانونی دوم تیرماه سال جاری در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس در مورد علت مرگ ستار بهشتی گفته بود: «بر اثر شرایط خاص و فشارهای روحی ستار بهشتی فوت ‌کرده است.»

وکیل بهشتی در این باره عنوان می‌کند: «این اولین بار نیست که پزشکی قانونی این اظهار نظر را می‌کند. از ابتدا هم که من دنبال پرونده در دادسرا بودم به من گفتند، او تحت فشار و استرس فوت کرده است. من هم گفتم بله، اما تحت فشار چه زمانی بوده و کجا بوده است؟ زیر دست بازجو و زیر فشار بوده و در اثر اعمال فیزیکی و روانی که روی او انجام شده؟ ممکن است ایست قلبی هم کرده باشد که بله، ایست قلبی هم کرده است اما چه کسانی باعث ایجاد این شرایط شدند؟»

خانم پورفاضل در اسفندماه ۱۳۹۱ در گفت‌وگو با کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفته بود، با وجود این که تمام مدارک و مستندات پرونده ستار بهشتی کامل و آماده ارسال به دادگاه هستند ولی این پرونده هنوز هم به دادگاه ارسال نشده است.

پور فاضل در باره علت احتمالی عدم ارسال پرونده به دادگاه می‌افزاید: «من با یکی، دو زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین که چندی پیش به دلیل بیماری در بیمارستان بستری شده بودند صحبت کردم. آنها ستار را یک روز قبل از مرگش در بند دیده بودند. آنها گفتند، ما با چشم خودمان دیدیم که بدن این بچه کبود بوده و از نظر روحی هم تضعیف شده بوده. آنها برای شهادت‌دادن در دادگاه اعلام آمادگی هم کردند.»

وکیل ستار بهشتی ادامه می‌دهد: «دقت کنید، برای همین است که پرونده را به دادگاه نمی‌فرستند، چون من بلافاصله از دادگاه تقاضا خواهم کرد تا شاهدان در دادگاه حاضر شوند و دیده‌های خودشان را بگویند.»

اتهام بهشتی به هنگام بازداشت "اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی و نوشتن مطالب انتقادی در وبلاگ شخصی" اعلام شد.

علی ناظری از فعالان جنبش سبط بازداشت شد

علی ناظری از فعالان جنبش سبز بازداشت شد

دکتر علی ناظری از فعالان جنبش سبز بازداشت و روانه بند ۳۵۰ زندان اوین شد.

به گزارش کلمه، عصر روز چهارشنبه پنجم تیرماه ۱۳۹۲ ماموران اجرای احکام دادستانی تهران به مطب دندانپزشکی دکتر علی ناظری رفته و وی را جهت اجرای حکم به زندان اوین منتقل کردند.

علی ناظری دندانپزشک و از پایه گذاران جامعه سبز مدنی ایران دارای گرایشات ملی و از فعالان جنبش سبز است که در زمینه مسایل محیط زیست و حمایت از فعالین حقوق بشر فعالیت می کرد.

این فعال ۶۲ ساله جنبش سبز درتاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۸۹ توسط اداره اطلاعات سپاه بازداشت و مدت ۴۰ روز در سلول های انفرادی بند ۲الف بازداشت بود که با سپردن وثیقه آزاد شد.

این زندانی سیاسی درشعبه ۲۶ دادگاه انقلاب توسط قاضی پیرعباسی محاکمه و به اتهام شرکت در راهپیمایی ها و تجمعات اعتراضی مردم در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ جنبش سبز به ۱۰ سال تبعید در شهرستان زابل و یکسال حبس تعزیری محکوم شد.

مجازات محمد داوری به دلیل اعتراض به حکم

مسئولان زندان اوین دور تازه ای از فشار بر زندانیان را آغاز کرده اند و برای نخستین بار نیز زندانیان را به اتهام غیبت مورد محاکمه قرار داده اند.

به گزارش جرس، در همین رابطه محمد داوری زندانی بند۳۵۰ روز دوشنبه ۲۷ خرداد، پس از اعتراض به رای شعبه ۱۱۷۴ مجتمع قضایی قدوسی تهران با تشدید مجازات مواجه شد و حسن اسدی زیدآبادی، عماد بهاور، حسین نعیمی پور، سید محمد باقری و محسن صادقی نور به یک میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شدند.

بر اساس این گزارش، داوری به همراه پنج نفر دیگر از زندانیان بند روز دوشنبه به دادگاه ۱۱۷۴ مجتمع قضایی قدوسی تهران احضار شدند و در حالی که منتظر تفهیم اتهام بودند، منشی دادگاه در غیاب قاضی از آنان خواست که حکم صادر شده را امضاء کنند. پس از این که این شش زندانی از پذیرش حکم خودداری کردند، معاونت مجتمع قضایی قدوسی به آنان گفته است: به دلیل این که قاضی در مرخصی به سر می برد و خواسته است که این پرونده سریع مورد بررسی قرار بگیرد حداقل مجازات برای آنان در نظر گرفته شده است و چنانچه از پذیرش آن خودداری کنند، پرونده به شعبه دیگری ارجاع داده خواهد شد و ممکن است مجازات آن ها تشدید شود

ضرب وشتم 36 تن از فعالان مدنی ارومیه

تن از فعالین مدنی که ۸ نفر از ایشان را زنان تشکیل می‌دادند و قصد برگزاری مراسمی در دامنه‌های کوه سهند را داشتند، در حال عبور از پل میان‌گذر دریاچه ارومیه، بازداشت و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

بنا به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ماموران امنیتی با انتقال فعالین بازداشت شده به پاسگاه شهید کلانتری اقدام به توهین و ضرب و شتم آنها کرده‌اند. چند نفر از فعالین بر اثر ضرب وشتم زخمی شده‌اند و حال یکی از بانوان بازداشت شده نامساعد گزارش شده است.

اسامی برخی از این ۳۶ تن عبارت است از: پریا خلیل زاده (عضو تیم ملی فوتبال بانوان ایران)، سئودا خلیل زاده، معصومه پریوژ، زهرا زاد قاسم، حسین زاد قاسم، توحید حسنی، سعید لطفی، سعید عبدی، سمیه علی دوست (استاد دانشگاه اورمیه)، وحید فائزپور( وبلاگ نویس)، میثم آزادی (فعال مدنی)، غلام قلیزاده (فعال مدنی)، وحید نصیبی، مرتضی زرین، نیما حسنی، سینا حسنی، عرفان …، سیما ساکنی، میلاد (سابوتای) کولانی.

گفتنی است، مامورین امنیتی تعدادی از این بازداشت شدگان را به اداره اطلاعات اورمیه انتقال داده‌اند. تعدادی از آنها نیز همچنان در پاسگاه شهید کلانتری در بازداشت بسر می برند.

هشدار حسین الله کرم به حسن روحانی پیرامون تکرار سیاست های هاشمی رفسنجانی

حسین الله‌کرم٬ رئیس شورای هماهنگی حزب‌الله به حسن روحانی هشدار داد در صورت اجرای سیاست‌های اقتصادی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی باید در انتظار «تظاهرات مردمی» باشد.

به گزارش دیگربان آقای الله‌کرم روز جمعه (هفتم تیر) در گفتگو با خبرگزاری فارس این هشدار را به روحانی داده است.

وی با انتقاد از سیاست‌های اقتصادی دولت هاشمی و حزب کارگزاران گفته در صورتی که دولت روحانی بخواهد به سمت این سیاست‌ها حرکت کند٬ مردم مثل دوره احمدی‌نژاد «بردباری» نخواهد کرد.

حسن روحانی در بسیاری از حوزه‌ها دیدگاه‌های بسیار نزدیکی به هاشمی دارد و سال‌ها در مجمع تشخیص مصلحت نظام با وی همکاری‌ تنگاتنگی داشته است.

بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی معتقدند حسن روحانی در دولت خود از برخی مدیران و برنامه‌های اقتصادی هاشمی رفسنجانی سود خواهد برد.

آن‌ها همچنین پیش‌بینی می‌کنند که دولت روحانی فضای بسته سیاسی چهار سال گذشته را تا حدودی شکسته و به منتقدان اجازه دهد با رعایت برخی اصول به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند.

این در حالی است که حسین الله‌کرم از حسن روحانی خواسته «باید به جرم کسانی که فرصت انتخابات ۴۰ میلیونی {انتخابات سال ۸۸} را به تهدیدی علیه کشور تبدیل کردند، رسیدگی کند.»

الله‌کرم همچنین اضافه کرده است: «جریان اصلاح‌طلب رادیکال تلاش می‌کند که با روحانی مطالباتی همچون آزادی زندانیان سال ۸۸ را دنبال کند.»

وی در پایان گفته که «ما از رئیس‌جمهور منتخب می‌خواهیم به جرم کسانی که بستر‌ساز کشته شدن و شهادت حدود ۳۰ نفر از هموطنانمان شدند رسیدگی کنند.»

خاطرنشان می شود حزب الله در طول هشت سال ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بارها دست به بحران سازی کرد.

نامه خانواده ستار بهشتی به رییس جمهور منتخب

گیتی پور فاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی که پیگیر پرونده قتل این وبلاگ نویس است، در نامه ای خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب ملت؛ ضمن بر شمردن شعار تبلیغاتی وی در دوران انتخابات در خصوص دفاع از حقوق شهروندی، بخشی از پرونده ستار بهشتی را برای وی بازگو کرده است.
به گزارش سحام، وکیل خانواده ستار بهشتی با ابراز نگرانی از روند طولانی رسیدگی به این پرونده از سوی مسئولان می گوید: “هفت ماه ازمراجعه خانواده او به من وهشت ماه هم از تشکیل پرونده قتل این جوان ۳۲ ساله که در۱۶ آبانماه ۱۳۹۱می گذرد لیکن تاکنون ازبازپرسی به دادگاه برای ارسال نگشته است.”
گیتی پور فاضل در بخش دیگری از این نامه تشریح می کند: “پرونده پیچیده نیست، پلیس فتا که کارش پرسه زدن درفضای سایبری وچک کردن سایتها و وبلاگهاست با نوشته های این جوان که مربوط به گرانی وتورم روزافزون،ویرانی اقتصادی کشور و تنگدستی مردم که همچنان ادامه دارد، برخوردکرده شناسایی می شود سپس چهارنفر ازماموران پلیس فتا به خانه او یورش برده ودرنهم آبان ماه سال گذشته بنا به گفته خانواده اش بدون نشان دادن حکم جلب دستگیرش می کنند وپس ازبازجویی های نخستین به زندان اوین تحویل می دهند. کسانی که در زندان با وی همبند بوده اند شهادت داده اند که بدن وی پرازکبودی وازنظر روحی دروضع نامناسبی بوده است ، دوباره پلیس فتا ستار را ازمحوطه اوین بیرون برده و در جایی نامعلوم هنگام بازجویی جانش ازدست می رود.”
وی در پایان نامه خود خطاب به رئیس جمهور منتخب چنین می نویسد: “چگونه برخی از ارگان های دولتی با بی اعتنایی آشکار به حقوق شهروندان باور بیداد را درجامعه می گسترانند و ستمگری را با همه ابعاد ناخوشایندش به تماشای مردم می گذارند؟ امید است در زمان ریاست جمهوری شما دیگر شاهد اینگونه کردار های نا پسند از سوی هیچ ارگانی نباشیم که چنین بی رحمانه بذر یاس را درکشور بکارند.”

اکنون بیش از ۸ ماه از کشته شدن ستار بهشتی، کارگر وبلاگ نویس؛ در بازداشتگاه پلیس فتا، گذشته است و هنوز به پرونده قتل این فعال سیاسی اجتماعی رسیدگی نشده است.

متن این نامه که برای انتشار در اختیار سحام قرار گرفته به شرح زیر است:

بنام خداوند جان و خرد

جناب آقای دکترحسن روحانی
ریاست جمهورفرزانه وفرهیخته برگزیده مردم ایران
با خرسندی ازاینکه توانسته اید بیشترین مردم رابا اندیشه ها وخواسته های همسان ونیز ناهمسان از پیر و جوان وازلایه های گوناگون جامعه گردآورده اید .
رای دهندگان با رای خود ازشما نمادی استوار برای بانجام رسانیدن آرزوهایشان ساخته اند که بزرگترینش سرافرازی این سرزمین کهن درنگاه جهانیان است، سپس سامان بخشیدن به گسست های اقتصادی واجتماعی وایجاد فضای بایسته فرهنگی بدورازخرافات وخرافی زُدایی است تاباتوجه به دگرگونی اندیشه چگونه زیستن درجهان امروز قوانین ما به توانندهمگام با هر دگرگشتی پویایی خود را در زمینه های گوناگون و به ویژه درهموارکردن ناهمواری ها هم پا با نیازهای جامعه خود رابه شیوه ای رسا بنمایانند .
جوانان ما که آینده کشوررارقم میزنند بایسته است با شیوه ای که پسند زمان کنونی است و با روشی خردمندانه آموزش وبا پرورشی کارساز ببالند تا بتوانند آفریده های ذهنی خویش را به منصه ظهوربرسانند واین خاک اهورایی پُرگهر را که بَرماند نیاکانشان است ازگزندباد وباران درامان نگهدارند. شماباواژه هایی استوار دیدگاه هایتان رابه تماشای همگان گذاشتید و دریافتید که مردم چگونه داوری کردند و گرویدند، ستایشگرانه به رویکردتان به اینکه همه دربرابر قانون یکسانند می نگرم وآنرا بدینگونه تعبیر میکنم که از این پس اصول قانون اساسی که در هشت سال گذشته تنها نامی ازآن مانده واصولش به عمد بفراموشی سپرده شده دوباره زنده خواهد شد ، همچنین اشاره به حقوق شهروندی کردیدوبه امید ناامیدان جانی تازه بخشیدید تا برخی ازشهروندان فراموش شده که گاه نه تنها حقوق که همه هستی خویش را بدلیل باوری که دارند ازدست میدهندبا آمدنتان چراغ عدالت را در دل فروزان کنند وآینده راروشن ببینند.
با پوزش ازاینکه ناگزیرم پنهانیهای دلم رابرایتان آشکارسازم تا بتوانم به زخمهای همچنان بازمردمی که با بی اعتنایی دولتهای پیشین بی مرهم مانده بپردازم وآن نابرابری دراجرای قانون وبیدادی است که برمردمانی ازکشورمان میرود.
اینکه میگویم اصول قانون اساسی سالهاست مهجوروحقوق شهروندی نیززیرپا گذاشته شده بدین دلیل است که بعنوان یک وکیل دادگستری با لایه های گوناگون جامعه درپیوندهستم و ودفاع ازپرونده های بی شماری را به عهده داشته ام ، یکی ازآن بی شمارپرونده شادروان ستاربهشتی است .
هفت ماه ازمراجعه خانواده او به من وهشت ماه هم از تشکیل پرونده قتل این جوان ۳۲ ساله که در۱۶ آبانماه ۱۳۹۱می گذرد لیکن تاکنون ازبازپرسی به دادگاه برای ارسال نگشته است زیراهیچ اخطاری ازهیچ شعبه ای برای زمان دادرسی دریافت نکرده ام .
پرونده پیچیده نیست ، پلیس فتا که کارش پرسه زدن درفضای سایبری وچک کردن سایتها و وبلاگهاست با نوشته های این جوان که مربوط به گرانی وتورم روزافزون،ویرانی اقتصادی کشوروتنگدستی مردم که همچنان ادامه دارد، برخوردکرده شناسایی می شود سپس چهارنفر ازماموران پلیس فتا به خانه اویورش برده ودرنهم آبانماه سال گذشته بنا به گفته خانواده اش بدون نشاندادن حکم جلب دستگیرش میکنند وپس ازبازجوییهای نخستین بزندان اوین تحویل میدهندکسانی که درزندان باوی همبند بوده اندشهادت داده اندکه بدن وی پرازکبودی وازنظر روحی دروضع نامناسبی بوده است ، دوباره پلیس فتا ستار را ازمحوطه اوین بیرون برده ودرجایی نامعلوم هنگام بازجویی جانش ازدست میرود .
درشانزدهم آبان به خانواده اش اطلاع میدهند که بیایند جسدش راتحویل بگیرندیعنی اززمان دستگیری تامرگ تنها یک هفته بدرازا می کشد.
بنابه گفته خانواده ستاربهشتی پلیس فتا پس ازدفن وی با شتاب مادر، خواهر، برادر، شوهر خواهر ستار را با تهدید به اینکه اگررضایت ندهید جلب سحر(خواهرستار) را درجیب داریم واورا هم دستگیرخواهیم کرد مادرش بینوا که پسرش راازدست داده بود ومی ترسید که دخترش راهم به همان سرنوشت دچارکنندانگشت خودراپای برگ رضایتنامه اجباری می گذارد ، پلیس فتاخرسندازاینکه بااین رضایتنامه دیگر مشکلی نخواهدداشت پرونده راازشعبه سوم به شعبه اول بازپرسی میفرستند ، غافل آنکه ازنظرقانونی ایراد بسیاربراین رضایتنامه کذایی وارد وازجمله اینکه رضایتنامه پیش ازمشخص شدن قاتل گرفته شده وارزش قانونی ندارد.
درتاریخ اول آذرماه۹۱که وکالت پرونده رابعهده گرفتم به رضایتنامه اجباری اعتراض کردم وبرای آنکه جریان پرونده کند نشود وکالتنامه تنظیمی با پدر ستاررا هم تسلیم بازپرسی کردم وچشم به راه ارسال به دادگاه شدم تا باخوانش پرونده برای دفاع ازسوی اولیای دَم آماده شوم.
اینک هشت ماه ازتشکیل پرونده می گذرد و شخص قاتل هم که ازماموران پلیس فتاست معلوم گردیده است پرونده همچنان دربازپرسی خاک می خورد وبه دادگاه فرستاده نمی شود .
باپوزش ازاینکه وقت حضرتعالی رامی گیرم به استحضارتان میرسانم که چگونه برخی از ارگانهای دولتی بابی اعتنایی آشکاربه حقوق شهروندان باور بیداد رادرجامعه می گسترانند و ستمگری را باهمه ابعاد ناخوشآیندش به تماشای مردم میگذارند؟ امید است در زمان ریاست جمهوری شما دیگرشاهد اینگونه کردارهای نا پسندازسوی هیچ ارگانی نباشیم که چنین بی رحمانه بذر یاس را درکشور بکارند .
پیروزی شما را دربارسنگین تعهداتی که بعنوان رئیس جمهوربه عهده گرفته اید خواستارم.
با تقدیم احترام
گیتی پورفاضل – وکیل پایه یک دادگستری

حواشی سخنان پورمحمدی پیرامون پرونده 450میلیون یورویی

در پی انتشار سخنان اخیر حجت الاسلام پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور درباره پرونده ۴۵۰ میلیون یورویی کیش، که در آن ادعاهای وی در این خصوص مجدداً تکرار شده، اداره کل روابط عمومی معاونت اجرایی و سرپرستی نهاد ریاست جمهوری طی اطلاعیه ای به این مساله پاسخ داد.

در این اطلاعیه از پورمحمدی خواسته شده مدارک خود را در این مورد منتشر کند در غیر این صورت از سوی مردم این ادعا در نظر مردم به عنوان یک چاخان بزرگ تعبیر خواهد شد.

در بخشی از این اطلاعیه امده است:«جنابعالی که مدعی کشف فسادهای بزرگ مالی هستید بالاخره چرا اقدامی در جهت پس دادن مبلغ ۲۵۰ میلیارد ریال نمی کنید که در دوران تصدی وزارت کشور به پرداخت غیر قانونی آن متهم شده اید؟ آیا این مبلغ از بیت المال مسلمین جداست؟!”

متن این اطلاعیه به نقل از ایسنا به شرح زیر است:
آقای پورمحمدی.. کشف خیالی شما شوی تبلیغاتی است!
شما در مصاحبه اخیرتان مجدداً به کشف «فساد در قرارداد ۴۵۰ میلیون یورویی کیش» اشاره کرده‌اید. این در حالی است که تا این لحظه از ارائه متن قرارداد این «فساد بزرگ!!» عاجز مانده‌اید. جناب آقای مصطفی پورمحمدی، خوب است بدانید مطابق روایات و آموزه های دینی و اخلاق اسلامی، دروغ گویی و تهمت و افترا و سوءاستفاده از مقام و قدرت، مصداق مفسده بزرگ است.
اگر ادعای شما مبنی بر «کشف فساد ۴۵۰ میلیون یورویی» شوی تبلیغاتی نیست، پس چیست؟ آیا تیزر تبلیغات انتخاباتی است؟!
جنابعالی که مدعی کشف فسادهای بزرگ مالی هستید بالاخره چرا اقدامی در جهت پس دادن مبلغ ۲۵۰ میلیارد ریال نمی کنید که در دوران تصدی وزارت کشور به پرداخت غیر قانونی آن متهم شده اید؟ آیا این مبلغ از بیت المال مسلمین جداست؟!
به نظر می رسد که این بار نباید از «شوی تبلیغاتی» شما گذشت. باید شکایت از شما را به مراجع قضایی برد و قطعاً دادگاه صالح نیز روشنگری بزرگ خواهد بود برای کشف خیالی شما.
در خاتمه، برای آخرین بار به شما فرصت می دهیم که عین متن قرارداد، اسناد مالی پرداختی و نیز اسامی همه کسانی را که خورده اند! و برده اند! منتشر کنید. اگر منتشر کردید که ما رسماً در پیشگاه ملت بزرگ ایران عذرخواهی خواهیم کرد؛ اما اگرمنتشر نکردید باید بدانید که ملت شریف ایران اظهارات شما را یک بلوف آشکار و یک چاخان بزرگ خواهند دانست.

۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

نامه 135 روزنامه نگار به حسن روحانی :احیای انجمن صنفی روزنامه نگاران، رفع محدودیت های امنیتی، رفع اتهام از روزنامه نگاران زندانی و تبعیدی

روزنامه نگار ایرانی در نامه ای به حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ایران ضمن انتقاد از فضای امنیتی که در سال های اخیر بر مطبوعات ایران سایه افکنده خواستار فعالیت مجدد انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران شده اند.

به گزارش ملی-مذهبی این روزنامه نگاران همچنین با انتقاد از بازداشت روزنامه نگاران و توقیف رسانه ها در سال های اخیر از حسن روحانی خواسته اند شرایط را برای فعالیت حرفه ای روزنامه نگاران فراهم کند.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای حسن روحانی

رییس جمهور منتخب ایران

با سلام و ادای احترام

مشارکت مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری دوره‌ یازدهم، نشانه‌ اعتماد آنها به قانون اساسی به عنوان میثاقی ‌ست که در اصل یکصد و سیزدهم، مسوولیت اجرای قانون اساسی را بر عهده رییس جمهور قرار داده است. فروگذاشتن یا اجرای ناتمام هر یک از اصول قانون اساسی، به این اعتماد عمومی، که بزرگ ترین سرمایه امروز ایران است، خدشه وارد می کند و مانعی بر سر راه توسعه همه جانبه کشور است.

در سال های گذشته، تفّوق فضای امنیتی بر فضای سیاسی در کشور ما، امکان بهره گیری از مترقی ترین اصول قانون اساسی را، که زمینه ساز مردم سالاری پایدار است، محدود کرده است.

ما، جمعی از روزنامه نگاران ایرانی، معتقدیم محدود کردن دامنه فعالیت حرفه ای رسانه ها و اهالی رسانه از آسیب های جدی مردم سالاری و نقض آشکار اصل بیست و چهارم قانون اساسی است که بر آزادی نشریات و مطبوعات – که مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی نباشد – تاکید دارد. در سال های گذشته بسیاری از رسانه ها توقیف شده و اهالی رسانه زندانی، خانه نشین یا مجبور به ترک سرزمین خود شده اند. نقد دلسوزانه، جرم انگاشته شده است و اهالی قلم و بیان متهم و مجرم.

نه تنها روزنامه نگاران و اهالی رسانه، که خانواده آنها نیز در مظان اتهام قرار داشته و زیر فشار نگاه های امنیتی و کنترل همه جانبه فرسوده شده اند. شرح حال ایشان، نقض آشکار اصول بیست وسوم و بیست و پنجم قانون اساسی است که بر آزادی اندیشه و تجسس نکردن در مکاتبات و مکالمات افراد – بدون داشتن حکم قانونی- تصریح می کند. جناب عالی از تفصیل این ماجراها آگاهید.

اگرچه اصل بیست و ششم قانون اساسی فعالیت انجمن های صنفی را مشروط به نقض نکردن اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی، آزاد می داند؛ «انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران» که خانه روزنامه نگاران و مدافع حقوق صنفی ما بوده است، پس از کارشکنی های بسیار و سرانجام بدون توجیه حقوقی و قانونی ۴ سال است که از فعالیت بازمانده است.

ما، روزنامه نگاران ایرانی، همچون همه ایرانیان، دل در گرو پیشرفت و تعالی کشور داریم و معتقدیم نخستین گام در این مسیر اجرای کامل قانون اساسی ست که در سایه آن از همکارانمان که در راه اطلاع رسانی و عمل به وظایف حرفه ای خود، متهم، زندانی یا مجبور به ترک وطن شده اند، رفع اتهام شود.

بازداشت های غیرقانونی روزنامه نگاران و فشار بر خانواده آنها پایان یابد که بر اساس اصل سی و هفتم قانون اساسی « اصل‌، برائت است و هیچ‌کس از نظر قانون مجرم ‌شناخته نمی‌شود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.»

موانع از سر راه فعالیت «انجمن صنفی روزنامه نگاران» برداشته و با پایبندی بر اصل آزادی مطبوعات و نشریات، امنیت حرفه ای رسانه ها تامین شود و رسانه های توقیف شده از حق قانونی فعالیت در فضای اطلاع رسانی کشور و انعکاس مطالبات شهروندان ایرانی برخوردار شوند.

ما، به پشتیبانی قانون اساسی که پناهگاه و میثاق ملی ست، حقوق قانونی خود را که متضمن آگاهی عمومی و نشاط اجتماعی است، پی خواهیم گرفت و در این راه سرمایه اعتماد ملی به حضرت عالی را قدر می دانیم.

با آرزوی توفیق «دولت تدبیر و امید» در خدمتگزاری به مردم شریف ایران

سخنان محمدرضا عارف پیرامون حصر و زندانیان سیاسی

محمد رضا عارف ضمن تمجید از شخصیت مهندس بازرگان و ایت الله طالقانی ابراز امیدواری کرد مسئله حصر و زندانیان سیاسی هر چه زودتر حل شود.

به گزارش تسنیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: در جشن‌های مردمی به هیچ‌کس توهینی نشد و مردم با همراهی نیروی انتظامی به شادمانی پرداختند و بلوغ سیاسی خودشان را نشان دادند.

محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات در دیدار تعدادی از فعالان احزاب اصلاح‌طلب و نواندیشان دینی در سخنانی اظهار امیدواری کرد که روحانی با تفاهم و همراه شدن با جریان‌هایی که تاثیرگذار هستند، مساله زندانیان سیاسی را حل کند.

وی در عین حال تاکید کرد که باید به رئیس جمهور منتخب برای حل این مساله فرصت داد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به جایگاه و نقش مهدی بازرگان و آیت‌الله سید محمود طالقانی در پیروزی انقلاب که مورد اشاره یکی از حاضرین در جلسه بود گفت: مهندس بازرگان و آیت‌الله طالقانی جزو افتخارات کشور ما محسوب می‌شوند و از افتخارات من بود که در دانشکده‌ای درس خواندم که مهندس بارزگان رئیس آن بود.

عارف در ادامه با اشاره به مساله زندانیان سیاسی که از جمله دغدغه‌های حاضرین در جلسه بود ،افزود: امیدواریم که مساله حصر و زندانیانی‌ که بخشی از آن هیچ توجیهی ندارد حل شود.

وی گناه برخی از افرادی که بازداشت شده‌اند را تنها وفاداری به ارزش‌ها، انقلاب و دلسوزی برای نظام دانست و ادامه داد: محدودیت‌هایی که برای برخی فعالان سیاسی ایجاد شده است، به خاطر کج سلیقگی و تنگ‌نظری‌ است و امیدوارم با توجه به فضای صمیمیتی که ایجاد شده است، به تدریج این مسائل حل شود.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: باید به آقای روحانی فرصت داد که با پشتوانه قوی که ایجاد شده ،بتواند با تفاهم و همراه شدن با جریان‌هایی که تاثیرگذار هستند، این مساله را به خوبی حل کند.

عارف با اشاره به نقش و جایگاه اساتید دانشگاه افزود: باید افرادی مانند غلامعباس توسلی جزو افتخارات باشند نه اینکه دنبال بهانه بگردیم که وی درس ندهد و مقاله ننویسد. با این کار خودمان را محروم می کنیم.

وی در ادامه با اشاره به برگزاری انتخابات ریاست جهوری، مساله پیروزی مردم را یک سرمایه اجتماعی دانست و افزود: در جشن‌های مردمی به هیچکس توهینی نشد و مردم با همراهی نیروی انتظامی به شادمانی پرداختند و بلوغ سیاسی خودشان را نشان داده‌اند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کرد: بحثی که همواره مطرح کرده‌ام این است که اگر نمی‌توانیم درآمد ملی داشته باشیم هزینه ملی را افزایش ندهیم و این بار هزینه ملی را کاهش دادیم و امیدوارم این الگویی برای انتخابات آینده باشد.

هاشمی:امیدوارم اقدامات آقای روحانی بزودی به نتیجه برسد

اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و حسن روحانی رییس جمهوری منتخب ملت ایران روز پنجشنبه دیدار و گفت وگو کردند.

به گزارش تسنیم هاشمی رفسنجانی بعداز این دیدار که در محل استقرار موقت رییس جمهوری منتخب برگزار شد، گفت که دکتر روحانی سازماندهی خوبی کرده‌اند و کارها به خوبی پیش می‌رود.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: امیدوارم اقدامات آقای روحانی به زودی به نتیجه برسد.

روحانی نیز گفت که در این دیدار مباحث مختلف روز و آینده مطرح شد.

رییس جمهوری منتخب تصریح کرد که ما همیشه از مشورت‌های خوب ایشان بهره برده‌ایم و خواهیم برد.

هاشمی رفسنجانی تاکید کرد که ما هم متقابلا از مشورت‌های آقای روحانی استفاده کرده‌ایم.

نتیجه نهایی انتخابات خوشنودی رهبری/اینبار رفتار انتخاباتی " نجیبانه" بود

پس از آنکه منصوبان آیت الله خامنه ای و فرماندهان نهادهای نظامی به صورت گسترده مشارکت در انتخابات و "رای مردم" را "رای به نظام" و "لبیک" و "اعتماد" به او خواندند، رهبر جمهوری اسلامی نیز طی اظهاراتی با ابراز خوشنودی اعلام کرد که "این انتحابات نشان داد کسانی که طرفدار نظام هم نیستند، به نظام اعتماد دارند و می‌دانند جمهوری اسلامی از منافع و عزت کشور دفاع می‌کند." وی سپس با اشاره به حوادث پس از انتخابات ۸۸،و تاکید مکرر خودبر"قانونگرایی"، رفتارهای انتخاباتی در ۲۴ خرداد را "نجیبانه" دانست و گفت: "در این انتخابات نیز می شد بهانه گیری کرد و با راه اندازی اختلاف و دعوا، عظمت و شکوه حضور ملت را نادیده گرفت و کام مردم را تلخ کرد اما رفتار با نجابت و قانونمدار دیگر نامزدها،برای مردم احساس آرامش و شادی به همراه آورد و این قانونگرایی باید برای همیشه و برای همه درس باشد."

رهبر جمهوری اسلامی در جریان دیدار با مسئولان قوه قضاییه با اشاره به یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و مشارکت مردم گفت:" شبهه‌افکنی و تردیدآفرینی درباره صحت انتخابات از جمله روش‌های دشمنان برای دلسرد کردن مردم بود اما ملت به گونه‌ای عمل کرد که دستگاه‌های تبلیغاتی استکبار، در همان روز انتخابات مجبور شدند به حضور پرشور و عظیم مردم اعتراف کنند."

وی افزود:"معناى حضور مردم اين بود كه به سرنوشت كشور علاقه‌مندند؛ به نظام جمهورى اسلامى، كه اين انتخابات جزو اركان و متون آن است، علاقه‌مندند؛ به دستگاههاى برگزاركننده‌ى انتخابات چه مجرى، چه ناظر اعتماد دارند و اميدوار به حركت مستمرِ پيشرونده‌ كشورند."

او با اشاره به آخرین اظهارات خود پیش از برگزاری انتخابات اضافه کرد: "عرض كرديم كه خب مردم نظامشان را دوست ميدارند، مى‌آيند رأى ميدهند؛ اما اگر احياناً كسى هم هست كه با نظام اسلامى خيلى دل صافى ندارد، اما براى كشورِ خودش و منافع كشور اهميت قائل است، او هم بيايد. لابد «بعضى‌ها» از اين مجموعه بودند و آمدند."

آیت الله خامنه ای با این توضیح مدعی شد که "این نشان‌دهنده‌ى اين است كه حتّى كسانى كه طرفدار نظام هم نيستند، به نظام اعتماد دارند؛ آنها هم ميدانند كه نظام جمهورى اسلامى منافع كشور را و عزت ملى را ميتواند حفظ كند و از آن دفاع كند."

وی همچنین ادعا کرد که "جمهورى اسلامى، استوار و مستحكم «مثل شير» در مقابل دشمنان ايستاده، از منافع ملت دفاع ميكند؛ اين را حتّى آن كسانى هم كه «احياناً آمدند» رأى دادند، اما به نظام اعتقادى هم نداشتند، با اين كارِ خودشان تصديق كردند؛ نشان دادند كه «اعتماد به نظام جمهورى اسلامى»، عمومى است."

علی خامنه ای که پیش از این درپیام نورزی اش سال جاری را سال "حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی" نامگذاری کرده بود همچنین با ابراز خوشنودی از نتیجه حاصل از انتخابات گفت: "به هر حال انتخابات حقيقتاً يك پديده‌ى برجسته و مهم بود؛ و اين فضل الهى بود، لطف پروردگار بود كه دلهاى ملت را هدايت كرد و نيروهاى عظيم مردم وارد صحنه شدند و اين حماسه را به وجود آوردند. انتخابات حقيقتاً حماسه شد؛ مردم همان چيزى را كه «آرزوى خيرخواهان» بود كه يك حماسه‌ى سياسى به وجود بيايد، تحقق دادند."

این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی درحالی است که وی دو روز مانده به برگزاری انتخابات ۲۴ خردادماه طی سخنان بی سابقه ای و برخلاف اظهارات پیشین اش از مردم خواسته بود "حتی اگر نمی خواهند از نظام جمهوری اسلامی حمایت کنند" در این دوره از انتخابات شرکت کنند.

او با گفتن اینکه "مصونیّت کشور، وابسته به حضور مردم است؛ کم شدن فشارهاى دشمنان، وابسته به حضور مردم است" تاکید کرده بود که "من توصیه اوّل و اهمّم حضور در پاى صندوقهاى رأى است؛ این از همه چیز مهمتر است براى کشور. ممکن است بعضیها حالا به هر دلیلى «نخواهند از نظام جمهورى اسلامى حمایت بکنند» امّا از کشورشان که میخواهند حمایت کنند، آنها هم باید بیایند پاى صندوق رأى. همه باید بیایند پاى صندوقهاى رأى، حضور خودشان را اثبات کنند."

اما بیشترین تاکید کنونی وی بر "اعتماد به جمهوری اسلامی" به اظهارات او در ۱۴ خردادماه در سالروز مرگ آیت الله خمینی برمی گردد که خطاب به مردم گفته بود: "هر رأیى که شما به یکى از این نامزدهاى محترم بدهید این هشت نفر آقایان محترمى که در صحنه هستند رأى به جمهورى اسلامى داده اید. رأى به هر نامزدى، رأى به جمهورى اسلامى است؛ رأى«اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات» است. اینکه شما وارد عرصه انتخابات میشوید؛ چه آن کسى که نامزد ریاست جمهورى است، چه آن کسى که انتخاب میکند مثل من و شما نفْس ورود در این میدان، به معناى «اعتماد به جمهورى اسلامى» و اعتماد به سازوکار انتخابات است."

دیگر مسئولان حکومتی و منصوبان ایت الله خامنه ای هم پس از برگزاری یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی حسن روحانی کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان، آرای مردم به کاندیدای مورد انتقاد خود را "رای به نظام جمهوری اسلامی" و "لبیک رسای ملت به ولی فقیه زمان و رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی" قلمداد کردند.

از جمله حجت الاسلام مجتبی ذوالنور جانشین سابق و مشاور کنونی نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران در این مورد گفت: "رهبر معظم انقلاب قبل از انتخابات تاکید کردند کسی که نظام را قبول ندارد اما ایران را قبول دارد پای صندوق رای بیاید. از این رو ما دیدیم که مردم ایران پاسخ درخوری به این مطالبه رهبری دادند. کسانی هم که می‌گویند خیلی از مردم به خاطر ایرانیت و نه جمهوری اسلامی در انتخابات شرکت کردند، باید بدانند که آنها نیز به فراخوان رهبر انقلاب پاسخ دادند که این نشانه علاقمندی و اعتقاد به رهبری است."

حجت الاسلام محمدرضا تویسرکانی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در بسیج نیز طی اظهاراتی اعلام کرد که "ناشادمانی از انتخاب فردی در انتخابات نباید به موضوعاتی همچون حق و باطل و جبهه کفر و جبهه اسلام تعبیر شود چون انتخابات اینگونه نبوده است و این انتخابات در داخل نظام اسلامی انجام شده و در واقع شهر سقوط نکرده بلکه شهردار عوض شده است."

جانشین نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران نیزهفته گذشته طی اظهاراتی با گفتن اینکه "ما خبر نداشتیم خدا تدبیری می‌کند و رییس جمهوری منتقد به نظام اما محکم نسبت به اصولش را سر کار می آورد" گفت: "مردم در انتخابات ۲۴ خرداد نشان دادند فشار، سختی و رفتار بد برخی از مسؤولان را می بینند اما حاضر نیستند «اصل انقلاب» را با این مسائل معاوضه کنند."

حجت الاسلام عبدالله حاجی صادقی همچنین با تاکید بر اینکه "این انتخابات پیروزی بزرگی برای ما است" نتیجه انتخابات را نشانه "اعتماد مردم به نظام" تلقی و تصریح کرد: "دشمن اصرار داشت که در ایران انتخابات سالم برگزار نمی‌ شود و نمی توان به انتخابات ایران اعتماد کرد و رهبری در جواب آنها فرمودند؛ «به درک» که انتخابات ایران را قبول ندارید. دشمن مدت ها کار می کرد تا مردم را نسبت به نتیجه انتخابات بی اعتماد کند و فرضیه تقلب نیز از همین جا آغاز شد."

در روزهای اخیر نیز تعداد زیادی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و منصوبین آیت الله خامنه ای در این نهاد نظامی مدعی شده اند که مشارکت مردم در انتخابات ۲۴ خردادماه نتیجه اقدامات آنها بوده است.

سرتیپ پاسدار یدالله جوانی مشاور نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه نیز روز چهارشنبه همزمان با اظهارات آیت الله خامنه ای به صراحت اعلام کرد که "این هنر نظام اسلامی و مدیریت راهبردی رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی بود که با تبدیل صحنه انتخابات به «یک فرصت بزرگ» برای نظام و کشور، چندین هدف راهبردی را به صورت همزمان در پرتو انتخابات، با خلق یک حماسه سیاسی تحقق بخشید که «ابطال نظریه تقلب» یکی از این اهداف راهبردی بود."

این گفته های آیت الله خامنه ای و منصوبان وی در شرایطی است که برخی کارشناسان معتقدند "مشارکت" مردم در انتخابات و رای به حسن روحانی،به نوعی "مقاومت" در برابر سیاست های جاری حاکمیت جمهوری اسلامی و اعتراض به شرایط موجود کشور است.

گفتگو با سعید مرتضوی پیرامون رای نهایی دادگاه جنایات کهریزک/فرشته قاضی

سعید مرتضوی که در حاشیه آخرین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده کهریزک اعلام کرده بود به رای دادگاه تمکین نخواهد کرد اکنون در مصاحبه با "روز" میگوید که از حقوق قانونی خود نخواهد گذشت و در عین حال به رای نهایی قوه قضائیه تمکین خواهد کرد. او در عین حال تکذیب میکند که از عدم تمکین به دادگاه و سیاسی بودن دادگاه حرفی زده باشد.

برخی گزارش ها از صدور حکم ۱۰ سال حبس و ۵ سال انفصال از خدمت برای دادستان سابق تهران حکایت دارد. قاضی مدیر خراسانی، قاضی دادگاه پرونده کهریزک هم به خبرگزاری فارس گفته است که این مساله را نه تایید میکند و نه تکذیب. دیروز با سعید مرتضوی تماس گرفتم تا بپرسم با حکم دادگاه چه خواهد کرد. مرتضوی ابتدا به یاد من آورد که جزو متهمانی بوده ام که توسط او بازداشت شده بودم. در پایان هم از من خواست به ایران بازگردم تا با هم صحبت کنیم!

سعید مرتضوی، که پرونده کهریزک را پرونده داخلی نظام می داند، متهم اصلی پرونده کهریزک است که به اتفاق حسن دهنوی (قاضی حداد) و علی اکبر حیدری فرد، مردادماه ۸۹ و با حکم دادگاه انتظامی قضات از سمت خود تعلیق شدند و همزمان مصونیت قضایی آنها نیز سلب شد. شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران در یازده جلسه به اتهامات این سه نفر رسیدگی کرده؛ اتهاماتی که سعید مرتضوی رد کرده، دادگاه را سیاسی خوانده و سخن از عدم تمکین به حکم دادگاه گفته بود.

او متهم به "معاونت در قتل، مشارکت در بازداشت غیرقانونی و معاونت در تنظیم گزارش خلاف واقع از طریق امر یا ترغیب ماموران مربوطه به تنظیم گزارش خطاب به خود" شده است.

متن این مصاحبه که عینا از نوار پیاده شده در زیر می آید:



سلام آقای مرتضوی من فرشته قاضی هستم، از سایت روز آنلاین.

بفرمایید خواهش میکنم.



دیروز خبری در مورد حکم دادگاه منتشر شده مبنی بر اینکه ۱۰ سال زندان و ۵ سال انفصال از خدمات برای شما در نظر گرفته شده. آقای خراسانی، قاضی دادگاه کهریزک هم گفته که نه تایید میکند نه تکذیب. نظر شما درباره حکم چیست با توجه به اینکه قبلا گفته بودید به حکم تمکین نمیکنید.

رایی که اول صادر می شود رای بدوی است دلیلی ندارد که تمکین کنیم چون در قانون آئین دادرسی تصریح شده که ظرف ۲۰ روز می توانیم اعتراض کنیم بنابراین اگر رایی صادر شود که مطابق عدل و عدالت نباشد تمکین اش الزامی نیست. حق داریم اعتراض کنیم برود مرحله بعدی و دیوان عالی کشور رسیدگی کند و تجدید نظر.



یعنی اگر در مراحل بعدی حکم تایید شود شما تمکین خواهید کرد؟

شما از متهمینی بودید که توسط خود من بازداشت شدید درسته؟



بله.

حالا چون خیلی "دلبند" هستید بدانید نظر من چیه ببینید ما سرباز نظامیم و وقتی کسی سربازی نظام را قبول کرد برای هزینه هایش حاضر است جانش را هم بدهد، زندان و حبس که چیزی نیست مطلبی ندارد. ما وقتی پا گذاشتیم برای سربازی نظام، خودمان را برای شهادت هم آماده کرده بودیم و این زندان و حبس و این چیزها حضورتان عرض کنم که برای شما مهم است برای ما اصلا مهم نیست.



یعنی کهریزک و اتفاقاتی را هم که افتاد به عنوان سرباز نظام و برای نظام کردید؟

اینها را در واقع دوستان می گویند برای اینکه دلخوشی شما باشد. اما درباره رای که علاقه مند بودید بحثی نبوده و رایی صادر نشده. آقای خراسانی هم گفته رایی صادر نشده، صبر کنید رای صادر شود بعد دست تان بگیرید و اظهار نظری داشته باشید.



شما قبلا گفته بودید تمکین نخواهید کرد و دادگاه سیاسی است و صلاحیت ندارد و.. الان حرف شما عوض شده و میگویید به حکم دادگاه بدوی تمکین نمیکنید و..

قطعا تمکین خواهم کرد. باید در قوه قضائیه رسیدگی و رای نهایی شود، وقتی شد حتما تمکین میکنیم، اما رای بدوی قابل اعتراض است و حق اعتراض به ما داده شده که اعتراض کنیم و دلیلی ندارد از حق مان استفاده نکنیم.



یعنی اعتراض خواهید کرد؟

بله مراحل بعدی هم اعاده دادرسی و اعمال ماده ۱۸ دارد، باید از همه ظرفیت های قانونی استفاده کنیم.



ولی شما گفته بودید تمکین نخواهید کرد و دادگاه سیاسی است و صلاحیت ندارد. الان یعنی دادگاه را به صلاحیت می شناسید؟

بد شنیدید خانم قاضی. چون خارج از کشور هستید صحبت ها را تحریف میکنند، قلب واقعیت میکنند و وارونه به شما منعکس میکنند. من اصلا چنین چیزی نگفته بودم.



آقای مرتضوی صحبت های شما را رسانه های داخل کشور کامل منعکس کرده بودند و شما هم تکذیب نکردید. شما خیلی از روزنامه نگاران را محاکمه و زندانی کردید آنها صلاحیت شما را به عنوان قاضی، و دادگاه را قبول نداشتند و خیلی هایشان این را اعلام کرده بودندولی هیچ وقت حرف از عدم تمکین به قانون نزدند و...

من اصلا چنین حرفی نزده بودم.



شما می گویید سرباز نظام اید و برای شهادت آماده اید و زندان و حبس چیزی نیست و.. آقای مرتضوی فجایع کهریزک باعث آبروریزی نظام شد و...

ببین خانم قاضی من یک مطلبی به شما بگویم. ما با افرادی که شاکی ما هستند، در درون نظام هستیم، هیچ مشکلی هم با هم نداریم بالاخره شکایتی هست و آنها ادعاهایی دارند، دادگاه هم رای میدهد و مراحل تجدید نظرخواهی و.. است هر چه هم رای نهایی قوه قضائیه شد ما به چشم می گذاریم و قبول میکنیم. من نصیحتا هم به شما میگویم از این کار اشتباهی که رفتید در آغوش غرب و حضورتان عرض کنم که معاندین نظام و اینها، برگرد اینجا، انشاالله برگشتی اینجا می نشینیم حرف می زنیم. من با کسی که پناه می برد به آغوش دشمن نظام، حرفی ندارم اینجا در درون خانواده نظام هستیم و هر رایی که نهایی شود به چشم میگذاریم و اجرا میکنیم. شما خیلی نگران این ها نباشید، نگران خودتان باشید.



شما خودتان اشاره کردید که من توسط خود شما بازداشت شدم حالا از پناه بردن به غرب می گویید آقای مرتضوی شخص شما با بلاهایی که سر من آوردید مرا مجبور به ترک کشورم کردید. اما بحث من الان با شما این نیست درباره حکم گفتید و حال سئوال من این است که با پایان یافتن دولت محمود احمدی نژاد شما چه خواهید کرد؟ کجا خواهید رفت؟

صدایتان نمی آید خانم قاضی خداحافظ شما.

۱۳۹۲ تیر ۵, چهارشنبه

کانون صنفی معلمان تعطیل شد!

به گزارش شهرزاد نیوز به نقل از خبرگزاری هرانا در پی انتشار نامه سرگشاده شورای مرکزی کانون های صنفی فرهنگیان سراسر کشور خطاب به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، مبنی بر خواست آزادی همکاران خود و انتقاد از سیاست‌های امنیتی علیه معلمان کشور، اداره تشکل های صنفی و تخصصی دفتر سیاسی وزارت کشور اعلام کرد که «کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با تمدید پروانه کانون صنفی معلمان موافقت نکرده است».

به گزارش خبرگزاری هرانا، خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به نقل از ایسنا، «میثم بصام‌تبار»، رئیس اداره تشکل‌های صنفی و تخصصی دفتر سیاسی وزارت کشور، در این رابطه گفت که بنا به این تصمیم، این تشکل با عنوان کانون صنفی معلمان اجازه فعالیت ندارد.

شورای مرکزی کانون های صنفی فرهنگیان در سراسر کشور، در نامه خود، که در تاریخ اول تیرماه منتشر شد، از جمله آورده بود که «یا دستور بازداشت و حبس هزاران معلّم معترض را نیز صادر نمایید و یا در اقدامی درست و انسانی، به آزادی همکارانِ ‌بی گناه ما امر کنید».


در بخشی دیگر از نامه آمده بود که از نظر جامعه ی عظیم فرهنگیان کشور، معلّمان منتقدی چون رسول بداقی، محمود باقری، محمد داوری، عبدالله مؤمنی، هاشم خواستار، محمود بهشتی، اکبر باغانی، اسماعیل عبدی و … جُرمی مرتکب نشده اند که سالیانِ سال در زندان به سر برند.

غیرقانونی اعلام کردن کانون مزبور در حالی صورت می‌گیرد که به گفته «مهدی بهلولی»، یک فعال صنفی معلمان، افزایش حقوق معلمان و فرهنگیان در سال‌های اخیر نصف تورم واقعی بوده است که قدرت خرید آنان را کاهش داده و وضعیت معیشتی‌شان را بد‌تر کرده است.

وی، همچنین با انتقاد از بی‌توجهی وزارت آموزش و پرورش به تشکل‌های صنفی فرهنگیان و شوراهای آموزگاران خواستار رفع محدودیت‌ها و مشارکت آنان در تصمیم گیری‌ها شده بود.

کانون صنفی معلمان ایران در سال ۱۳۷۸ تأسیس شد و در یک دهه اخیر تحت فشارهای امنیتی شدیدی قرار گرفت. سال گذشته نیز دیوان عدالت اداری با لغو فعالیت های کانون صنفی معلمان ایران مخالفت کرده بود.


به گزارش هرانا، در دوره نخست ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد نزدیک به دو هزار معلم و فرهنگی در ایران به دادگاه احضار یا بازداشت و یا توسط هیئت تخلفات اداری محکوم شدند. رسول بداغی، محمود باقری، علی‌اکبر باغانی، اسماعیل عبدی و محمود بهشتی از جمله مسئولان این تشکل صنفی هستند که به پنج تا ۱۰ سال حبس و تبعید محکوم شده‌اند.

تصمیم به جلوگیری از ادامه فعالیت کانون صنفی معلمان، در حالی اعلام می شود، که طبق نوشته هرانا، جمعی از اعضای کانون مزبور اخیرا تصمیم داشتند تا مشکلات امور صنفی خود را در جلسه ای با حسن روحانی، رئیس جمهور جدید، مطرح کنند.

انتقاد صریح محبیان از جریان اصول گرایان

سایت دیگربان گزیده ای از سخنان امیر محبیان را در مصاحبه با فارس منتشر کرده است . در این مصاحبه محبیان به نقد اصولگریان پرداخته و به صراحت تاکید کرده ما نباید خود را مترادف نظام بدانیم. به اعتقاد وی اصولگریان از تحولات اجتماعی عقب هستند و به همین دلیل در انتخابات ها شکست می خورند.
امیر محبیان٬ تحلیلگر سیاسی می‌گوید محافظه‌کاران همیشه بدنبال «رانت حکومتی» هستند٬ خود را «مترادف» نظام می‌بینند و گاهی به گونه‌ای موضع‌گیری می‌کنند که «درست مقابل مردم قرار می‌گیرند.»

وی گفته است: «اکثر اصولگرایان جامعه را از منظر حاکمیت می‌بینیم٬ لذا به دغدغه‌های اجتماعی کمتر توجه داریم و حکم‌مان همیشه یکطرفه و به نفع حاکمیت است.»

مهم‌ترین قسمت های این گفتگو به شرح زیر است:

● خود فریبی و فرافکنی مشکلی را حل نخواهد کرد؛ ۱۶ سال است کاندیدای مطلوب اصول‌گرایان رای نمی‌آورد و تیرشان به هدف نمی‌خورد.

● مشکل اصول‌گرایان عدم برخورداری از سیستم‌های هشداردهنده در متن جامعه است. از این رو دائم گرفتار تغییرات اجتماعی می‌شویم.

● یکی از مسائلی که خطرناک است این که اصول‌گرایان جزء بدنه حاکمیت هستند و حاکمیت نیز به تحلیل‌های ما اصولگرایان نگاه می‌کند و اگر ما اشتباه کنیم، حاکمیت هم اشتباه می‌کند.

● اگر تحلیل ما {اصول‌گرایان} مبتنی بر وهمیات باشد، هرچقدر در درون حاکمیت رشد می‌کنیم خطر تحلیل اشتباه را نیز با خود پیش می‌بریم و از تحلیل غلط نیز رفتار غلط بدست می‌آید که این رفتار غلط باعث می‌شود که به نظام صدمه بخورد و این نکته خطرناک است.

● یکی دیگر از ضروریات برای اصول‌گرایان که آن‌ها دیگر اشتباهات خود را تکرار نکنند، مهندسی الزامات است؛ مهندسی الزامات یعنی ما فرق بین اصول ناب و بنیادین فکری را با اصول ترکیب‌پذیر بدانیم. ما اصول‌گرایان گاهی فکر می‌کنیم تمام اصول‌مان، اصول بنیادین است و اگر از یکی کوتاه بیاییم، دیگر همه چیز تمام شده است.

● گاهی برخی اصول‌گرایان نوعی موضع‌گیری می‌کنند که درست در نقطه مقابل مردم قرار می‌گیرند. اینکه ما همه اصول خود را بنیادین بدانیم این همان بنیاد‌گرایی و مبنای تحجر می‌شود در حالی‌که اصول‌گرایی با این رویکرد فرق می‌کند.

● باید بپذیریم یکی از بازیگرانی هستیم که در نظام فعالیت می‌کنیم و ما مترادف نظام نیستیم. در حالی‌که همیشه به دنبال رانت حکومتی هستیم. بنابراین به خاطر همین است که در ذهن جامعه القا می‌شود کسی که از طرف ما کاندیدا می شود اگر پیروز شود مردم فکر می‌کنند که به دست حکومت و اگر شکست بخورد آن را شکست حکومت تلقی می‌کنند.

● در تحلیل‌های خود به جای اینکه ببینیم مردم چه می‌خواهند اخبار پنهان و نهان را دنبال می‌کنیم و فکر می‌کنیم با تشخیص برخی افراد رای می‌آوریم لذا می‌بینیم برخی افراد به دنبال جذب نظر اشخاص خاصی هستند به این دلیل است که فکر می‌کنند رای‌شان با این کار تضمین می‌شود. این افراد نیروی پیشران خود را مردم ندیده‌اند برای همین دائما شکست می خورند. این تصور «خودنظام پنداری» غلط است.

● این القاء غلط باعث شده که مردم همیشه فکر کنند افراد خاصی کاندیدای نظام هستند لذا چون مردم می‌خواهند بر آزادی خود تاکید کنند؛ اگر برحسب این القاء غلط فکر کنند که نظام به دنبال این است که فرد خاصی را تائید کند برخلاف او رای می‌دهند. این جزء رفتار مردم شده است.

● قالیباف با روحانی از لحاظ منش در مصلحت‌گرایی تفاوتی ندارد…نکته این است که دو قطبی بین روحانی و قالیباف نبود بلکه ما شاهد دو قطبی بین جلیلی و روحانی بودیم…اگر آقای جلیلی نبود احتمال اینکه آقای قالیباف پیروز شود وجود داشت و هرگز چنین دوقطبی ‌ای به وجود نمی‌آمد.

ارسال پرونده مشایی به وزارت اطلاعات در آستانه پایان دولت

سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس از ارسال پرونده شکایت اظهارات اسفندیار رحیم مشایی به نهادهای نظارتی همچون وزارت اطلاعات و سازمان بازرسی کل کشور خبر داد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجلس شورای اسلامی مصطفی افضلی‌فرد سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی گفت: پرونده‌ای در خصوص اظهارات اسفندیار رحیم مشایی در مورد مکتب ایرانی، انبیا، مدیریت داوود نبی و حضرت مسیح و رژیم صهیونیستی در کمیسیون اصل نود مورد بررسی قرار گرفت و برای رسیدگی به مبادی ذی‌ربط ارسال شد.

وی افزود: این پرونده با شکایت اشخاص حقیقی و حقوقی تنظیم شده و تعدادی از نمایندگان مجلس هفتم و هشتم نیز در این میان هستند.

سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس در پاسخ به این سوال که پرونده نهایی به چه دستگاهی ارسال می‌شود، توضیح داد: پرونده‌های کمیسیون اصل نود مجلس عمدتا به نهادهای نظارتی همچون وزارت اطلاعات و سازمان بازرسی کل کشور فرستاده می‌شود.

خاطرنشان می شود پیش از این برخی از تحلیلگران سیاسی معتقد بودند بعد از انتخابات ریاست جمهوری با تیم احمدی نژاد برخورد خواهد شد.

دیدار اکبر اعلمی و هاشمی رفسنجانی

اکبر اعلمی نماینده پیشین مجلس با اشاره به دیدار روز گذشته خود با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، که قدرت‌الله علیخانی خبر آن را اعلام کرده بود، جزئیاتی از دیدار را تشریح کرد.
به گزارش ایسنا، اعلمی با اشاره به چگونگی انجام این دیدار گفت: با وجود اینکه در انتخابات ریاست جمهوری ثبت‌نام کرده بودم اما با توجه به رویکرد شورای نگهبان اطمینان داشتم که از فیلتر شورای نگهبان عبور نخواهم کرد. به همین سبب من نیز مانند بخش قابل توجهی از جامعه این‌بار به این نتیجه رسیده بودم که در میان کاندیداهای مورد تائید شورای نگهبان، آقای هاشمی رفسنجانی با توجه به رویکرد و موقعیت و سوابقی که دارد تنها گزینه‌ای است که می‌تواند با اتخاذ گفتمان و سیاست معتدل‌تر، کشور را از بحران نجات دهد و کمتر کسی باور می‌کرد که او هم به صف ردصلاحیت شدگان بپیوندد.


وی افزود: از همین رو در ۲۱ اردیبهشت یعنی یک روز قبل از پایان یافتن مهلت ثبت‌نام کاندیداها، پیامکی را به آقای شیخ قدرت علیخانی که همیشه به آقای هاشمی رفسنجانی وفادار بوده و هم‌اکنون نیز مشاور پارلمانی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام است ارسال کردم با این مضمون که “از قول من به هاشمی بگوئید حتما در انتخابات ثبت‌نام کند.” دقایقی بعد آقای علیخانی تلفنی با من تماس گرفت و گفت همین الان به نزد آقای هاشمی می‌روم تا پیامت را به او برسانم. گفتم از قول من به ایشان بگویید مادامی که رد صلاحیت نشده‌ام به عنوان رقیب جدی ایشان در میدان رقابت‌ها باقی خواهم ماند اما اگر رد صلاحیت شدم با همه توان و ظرفیت‌های خود به نفع او کار خواهم کرد تا پیروز انتخابات شود.

این نماینده پیشین مجلس در ادامه گفت: یکی – دو روز پس از ثبت‌نام آقای هاشمی در انتخابات، آقای علیخانی دوباره تماس گرفت و اظهار کرد پیامت را به آقای هاشمی رساندم و ایشان از شما تشکر کرد. علیخانی پیشنهاد کرد که همان روز به ملاقات آقای رفسنجانی بروم. به او پاسخ دادم همانطور که قبلا گفتم، هم‌اکنون رقیب انتخاباتی ایشان هستم و بهتر است پس از اعلام نتایج رسیدگی به صلاحیت‌ها این دیدار صورت بگیرد.

اعلمی با اشاره به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در انتخابات اظهار کرد: متاسفانه آقای هاشمی هم مانند بسیاری دیگر رد صلاحیت شد و بیش از همه نظام و جریان حاکم از خدمات و توانمندی‌های وی در پست ریاست جمهوری محروم شد که بنده نیز با نگارش نامه سرگشاده‌ای به این اقدام شورای نگهبان واکنش نشان دادم. روز گذشته (سه‌شنبه) نیز به دیدار ایشان رفتم تا ضمن ابراز تاسف از رد صلاحیت وی، نقطه نظرات خود را پیرامون مسائل جاری کشور با ایشان در میان بگذارم. در طول ۳۴ سال گذشته این اولین دیدار بنده با آقای هاشمی بود.

وی با اشاره به برخی محورهای صحبت خود با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: در این دیدار صمیمانه که آقای شیخ قدرت علیخانی هم حضور داشت، نکات و پیشنهاداتی را با ایشان در میان گذاشتم؛ از جمله اینکه به دو کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب برینتون و مزرعه حیوانات اثر جرج اورول که در نقد انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه به نگارش درآمده اشاره کردم . همچنین گفتم که وضع امروز ما نتیجه و محصول تصمیمات و رفتارهای دیروز همه ماست و در گذشته اشتباهات زیادی رخ داده و در نتیجه لازم است منصفانه نسبت به نقد آن اقدام و از اشتباهات گذشته اعلام برائت شود.

به گفته اعلمی، وی در این دیدار پیشنهاد تشکیل حزبی فراگیر را به هاشمی رفسنجانی ارائه کرد و خطاب به او گفت: با رد صلاحیت شدن از سوی شورای نگهبان، شما عاقبت به خیر شدید و برای شما فرصت و ظرفیت جدیدی در میان بسیاری از مردم و حتی و منتقدان سابق شما ایجاد شد و در نتیجه هم‌اکنون می‌توانید در چارچوب قانون اساسی موجود، اصلاحات مورد نظر مردم را مطرح و به شیوه‌های مختلف آن را پیگیری کنید و لذا پیشنهاد می‌کنم که با تشکیل یک حزب فراگیر از فرصت ایجاد شده در جهت پیشبرد حقوق و منافع مردم حداکثر استفاده را ببرید.

اعلمی خطاب به هاشمی رفسنجانی ادامه داد: شما مسئولیت مجمعی را عهده دارید که باید مصلحت نظام را کشف کند و اگر مصلحت نظام را مساوی با مصالح کشور و ملت بدانید لازم است در قالب سفرهای استانی بدون تشریفات مرسوم و پرهزینه و انجام دیدارهای بی‌پیرایه با اقشار مختلف مردم به کشف مصالح مردم و کشور بپردازید و در این مورد پیشنهاد می‌شود اولویت اول را به سفر به استان‌های آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، زنجان، سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، لرستان، کردستان و مازندران بدهید.

وی افزود: در ادامه این دیدار پیشنهاد کردم که با شیوه‌های مختلف درباره نظریه ولایت فقیه و نظرات معارض با آن و همچنین برخی برداشت‌های نادرست در این رابطه و خطرات و پیامدهای ناشی از آن و نیز ظرفیت‌های اجرای نشده قانون اساسی بویژه اصول مندرج در فصل حقوق ملت مورد موشکافی عالمانه شود.

این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در پایان اظهار کرد: آقای هاشمی دو کتاب مورد اشاره بنده را مطالعه کرده بود. برخی پیشنهادات مطرح شده مورد توجه ایشان قرار گرفت و نقطه نظرات خود را در مورد آنها ارائه دادند.

گفتگو با حسین علیزاده پیرامون مسایل بعد از انتخابات/روز

شادمانی برای سه رویداد ورزشی

یکم؛ ۸ آذر ۷۶ گویی خاک مرده بر تهران و شهرستان ها ریخته بودند. شهرها در سکوتی مرگبار بودند و از ترافیک سنگین تهران بطور غیر معمول خبری نبود که ناگاه موجی انسانی، گوشه گوشه شهرهای ایران را پر از شادی و شعف کرد. این موج انسان های شادمان در خارج از کشور و در هر نقطه ای که جمعی از ایرانیان وجود داشتند نیز به همین روال با رقص و شادی و پایکوبی همراه بود. علت این شادمانی همگانی چیزی بود که علاقمندان فوتبال آن را "حماسه ملبورن" نام نهادند؛ حماسه ای که منجر به پیروزی تیم فوتبال ایران در برابر استرالیا در ملبورن در بازی های پلی آف برای جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه شد.

دوم؛ ۳۰ خرداد ۷۷ میلیون ها ایرانی میخکوب در برابر صفحه تلویزیون به تماشای حساس ترین بازی سیاسی تاریخ فوتبال نشسته بودند. شهرها در سکوت محض بودند که ناگاه فوج مردمی که از پیروزی ۲ بر ۱ ایران در برابر امریکا در بازی های مقدماتی جام جهانی به وجد آمده بودند، به خیابان ها ریختند.

سوم؛ ۲۸ خرداد ۹۲ ایران در یک بازی حساس به مصاف تیم قدرتمند کره جنوبی در خاک این کشور رفته تا نتیجه تیم صعود کننده به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل مشخص شود. نتیجه مطلوب بازی آن گاه محرز بود که شهرهای ایران غرق در شادی و خوشی مملو از انسان هایی سرمست از پیروزی شده بود: پیروزی ایران بر کره جنوبی و صعود مستقیم به جام جهانی ۲۰۱۴.



شادمانی برای یک رویداد سیاسی

شنبه ۲۵ خرداد ۹۲ شهرهای ایران که به روال معمول بودند، به ناگاه پر شدند از سیل عظیمی از مردمی که پایکوبان و رقصان و شادمان، شنیدن خبری را جشن می گرفتند. گزارش های تصویری بدانگونه بود که همه جهانیان را شگفت زده کرد. خبر بسیار کوتاه بود: برگزیده شدن حسن روحانی با ۵۱ درصد آرا و کسب ۱۸.۶۰۰.۰۰۰ رأی به عنوان رییس جمهور ایران.

روحانی برای پیروزی، فراخوان جشن و شادمانی نداد و به هیچ رو، در جمع مردم حضور نیافت که حضورش ولوله ای را دامن زده باشد. هرچه بود شادمانی "گسترده" مردم به عنوان "واکنش طبیعی" به رخداد انتخاب یک رییس جمهور بود.



رییس جمهوری با ۲۵ میلیون رأی

پاسی از نیمه شب ۲۲ خرداد ۸۸ نگذشته بود که در سرعتی حیرت انگیز، تلویزیون ایران به نقل از ستاد برگزاری انتخابات، احمدی نژاد را با احراز ۶۳ درصد آرا و ۲۵ میلیون رأی برنده انتخابات آن سال اعلام کرد.

شهر وضع عادی نداشت. نه از آن جهت که از شادمانی "گسترده" خبری نبود بلکه برای اینکه همه در بُهتی فراگیر از نتیجه انتخابات فرو رفته بودند. احمدی نژاد فراخوان برای جشن پیروزی داد و در یکی از میادین تهران با نصب "جایگاه" و سیستم صوتی، برای طرفدارانش که شاید به صد هزار نفر می رسید سخنرانی کرد. جز این نقطه پایتخت از دیگر نقاط شهر و یا دیگر شهرها گزارشی از شادمانی عمومی گزارش نشد. این در حالی بود که احمدی نژاد ۴ سال تمام، سفرهای استانی به اقصی نقاط کشور رفته وبه گفته خودش به جای جای ایران سرکشی کرده و مورد استقبال قرار گرفته بود.

نه تنها در تهران شادمانی عمومی، به جز همان یک میدان، دیده نشد که برعکس مردم معترض به نتایج انتخابات، تجمعات اعتراض آمیزی را به منظور اعلام "تقلب" ترتیب دادند. این اعتراض ها تدریجاً به دیگر شهرهای کشور از قبیل شیراز، اصفهان، تبریز، ارومیه، زاهدان، اهواز، رشت، کرمان و مشهد نیز گسترش یافت.

ابعاد اعتراض به نتایج اعلام شده گسترده بود و ۳ تن از دیگر نامزدهای این انتخابات (موسوی، کروبی و رضایی) هم همگی مدعی تقلب در انتخابات شدند. میر حسین موسوی نتیجه انتخابات را "شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سیما" نامید.

تنها در عرص سه روز، نه این بار ابعاد شادی و شادمانی بلکه ابعاد "اعتراضات" چنان گسترده شده که در نتیجه آن راهپیمایی ۲۵ خرداد موسوم به «راهپیمایی سکوت» در پایتخت شکل گرفت که به رغم فشار و تهدیداتی که منجر به کشته شدن تعدادی از مردم شد، به گفته محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، حدود ۳ میلیون نفر از میدان توپخانه تا میدان آزادی را پر کرده بودند.



مقایسه ای ساده

اینک، ۸ سال ریاست زیانبار احمدی نژاد بر کشور به پایان رسیده است؛ زیانی که حتی وزیران او و حامیان رهبر و اصولگرایان هوادار او نیز ابایی از بیان آن ندارند. اما هنوز کمیته حقیقت یابی تشکیل نشده تا ادعای تقلب گسترده در انتخابات ۸۸ را بررسی کند. رهبر جمهوری اسلامی، اما، در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ (یک هفته پس از انتخابات) امکان تقلب در نظام جمهوری اسلامی را از اساس منتفی دانست.

اینک پرسشی ساده در غیاب رهبران جنبش ۸۸ که برای بیش از ۲ سال در حصر خانگی هستند، خودنمایی می کند و آن اینکه:

چگونه است که مردم در یک واقعه ورزشی (چنانکه مثال آورده شد)، چنان در سرتاسر کشور به صورت "غیر تصنعی" و "غیر سازمان داده شده" به جشن و پایکوبی می پردازند ولی در انتخابات ۸۸ چنین نکردند؟

چگونه است که در پی انتخابات ۹۲ مردم باز به صورت "طبیعی" به ابراز شادی و شادمانی می پردازند ولی در ۸۸ جز یک نقطه از شهر که تجمع دولتی سازمان داده شد، سرتاسر کشور غرق در بُهت و حیرت بود؟

این پرسش زمانی تردید به پیروزی احمدی نژاد در سال ۸۸ را دامن می زند که به یاد آوریم:

- احمدی نژاد با ۷ میلیون رای بیش از روحانی و احراز ۶۳ درصد پیروز انتخابات اعلام شد و روحانی با ۵۱ درصد.

- احمدی نژاد فراخوان برای جشن پیروزی داد و روحانی خیر.

- احمدی نژاد در فراز جایگاهی در جمع هوادارانش حضور یافت (که خود باید بر گرد آمدن طرفدارانش تاثیرگذار باشد) ولی روحانی از این اقدام خودداری کرد.

آیا به راستی نمی توان شادی و شادمانی هایی طبیعی از نوع ۲۵ خرداد ۹۲ (اعلام پیروزی روحانی) و ۲۸ خرداد ۹۲ (صعود تیم ملی به جام جهانی) را دلیل تقلب ۸۸ دانست؟

۱۳۹۲ تیر ۴, سه‌شنبه

افشین اسانلو دفن شد،خانواده اش احضار شدند!

مراسم به خاک سپاری افشین اسانلو، فعال کارگری، در حالی در تهران برگزار شد که برخی از اعضای خانواده وی به نهادهای امنیتی احضار شده و ماموران درمراسم خاک سپاری او اقدام به فیلمبرداری از حاضران کرده‌اند.همچنین اجازه برگزاری مراسم وی در مسجد الجواد صادر نشده است.

افشین اسانلو، ۳۰ خرداد پس از سکته در زندان رجایی شهر به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شد و صبح روز جمعه، ۳۱ خرداد در بیمارستان شهید رجایی کرج درگذشت. وی که هنگام مرگ 42 سال سن داشت، پاییز سال 89 بازداشت و به اتهام "اجتماع غیرقانونی و تبانی" به پنج سال زندان محکوم شده بود.

مراسن تشییع جنازه وی در حالی برگزار شد که ماموران امنیتی، پیش از آغاز آن، برخی از اعضای خانواده وی را احضار کرده و خواسته بودند که این مراسم بدون تنش و درگیری انجام شود. آن‌ها نسبت به سر دادن شعارهای سیاسی در این مراسم هم هشدار داده بودند.

در همین حال یکی از اعضای خانواده اسانلو به "روز" گفت که در روزهای گذشته اعضای این خانواده از سوی نهادهای امنیتی تحت فشار بوده‌اند. وی اضافه کرد که نهادهای امنیتی اجازه برگزاری مراسم این فعال کارگری در مسجدهای تهران را نداده‌اند و برنامه‌ای هم که برای برگزاری مراسم در دو مسجد ریخته شده بود، از سوی آن‌ها لغو شده است. وی اضافه کرد که ماموران حاضر در مراسم تشییع جنازه، اقدام به بازجویی از برخی حاضران کرده و به بازرسی وسایل آن‌ها پرداخته‌‎اند.

در مراسم تشییع جنازه افشین اسانلو، علاوه بر اعضای خانواده‌ی وی، برخی از فعالان کارگری، اعضای سندیکاها و همچنین برخی از فعالان سیاسی حضور داشتند.

هم‌زمان با برگزاری این مراسم، 44 تن از زندانیان سیاسی، با انتشار نامه‌ای سرگشاده، "سهل انگاری و بی توجهی مسئولين دستگاه قضايی و سازمان زندان ها" را باعث فوت افشين اسانلو دانسته و نوشته اند: "دستگاه قضايی و سازمان زندان‌ها مسئول جان باختن هدی صابر و افشين اسانلو و هرگونه اتفاقات ديگری از اين نوع هستند".

اسانلو در دوران بازداشت تحت شکنجه و فشارهای شدیدی قرار گرفته بود، به گونه‎ای که زمستان سال 90 به دلیل "جراحات ناشی از شکنجه" در بیمارستان بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت.

سام محمودی‌سرابی، روزنامه‌نگار و از زندانیان سابق سیاسی، که مدتی را با افشین اسانلو در زندان هم‌بند بوده، درباره وی به "روز" گفت: "افشین آدم زندان و اتاق و حبس نبود. او به جاده‌ها تعلق داشت. شرایط زندان هم بسیار او را افسرده کرده بود. خودش معتقد بود علت حکمی که برایش صادر کرده‌اند، انتقام حاکمیت از برادرش، منصور اسانلو، است و همین مساله و آگاهی به اینکه در زندان، و به عنوان یک فعال سندیکایی، تاوان شخص دیگری را پس می‌دهد، بیشتر به او فشار می‌آورد".
اين زنداني سياسي درباره وضعیت جسمی اسانلو در زندان می‌گوید: "افشین ناراحتی قلبی داشت، برادر او هم دچار ناراحتی قلبی بود. اما اين مسئله خاص افشين نبود. اگر به لحاظ آماری به قضیه نگاه کنید، متوجه می‌شوید که بیش از هفتاد و پنج درصد زندانیان دچار ناراحتی قلبی هستند. این مساله به دلیل فشارهای بازجویی و شرایط خاص زندان است."
محمودي سرابي ادامه می‌دهد: "روی کتف سمت چپ افشین یک غده بزرگ چربی وجود داشت. این غده ناشی از ضربات کابلی بود که در دوران بازجویی به او زده بودند. قسمت‌های مختلفی از سر و صورت افشین در دوران بازجویی شکسته و چندتا از دندان‌هايش را هم در بازجویی‌ها از دست داده بود. در اداره اطلاعات سنندج هم،افشین به شدت شكنجه شده بود. خودش مي‌گفت او را به «تخت معجزه» می بستند و به شدت با کابل می‌زدند. کف پاهای او بر اثر ضربه‌های ناشی از کابل، پاره شده بود. وقتی به کف پای او کابل می‌زدند، مجبورش می‌کردند که با همان وضعیت راه برود. به دلیل فشارهای زیادی که در دوران بازجویی به او وارد شده بود، مشکل داشت و به سختی می‌توانست راه برود. اما به دلیل غروری که داشت، این مساله را علنی نمی‌کرد و به کمتر کسی گفته بود که به دلیل این مشکلات، نمی‌تواند زیاد راه برود".
اين روزنامه‌نگار با اشاره به وضعیت خانوادگی اسانلو ادامه می‌دهد: "در زندان و با شرایط خاصی که در آن حاکم است، اسانلو دچار مشکلات روحی شده بود. همسرش پس از بازداشت، از او جدا شد. افشین همیشه آرزو داشت که بتواند دو پسر خود را ببیند و تاجايي كه مي‌دانم تا آخرين روزها هم اين امكان برايش مهيا نشد. از طرف دیگر تا روزهای آخر، تتمه بازجویی‌ها را به شکل روحی و جسمی و فکری پس می‌داد. او علاوه بر مشکلات جسمی، مدتی در زندان دچار مشكلات روحي شديد شد، از همه كناره مي‌گرفت و به ندرت به هواخوري مي‌آمد. به خاطر بلاهایی که در بازجویی سر او آورده بودند، با کمتر کسی معاشرت می‌کرد البته هميشه لبخندش را حفظ مي‌كرد تا مبادا باعث بي‌روحيه شدن بچه‌ها بشود. افشین به شدت تودار بود، اما بلاهای زیادی سر او آورده بودند. جنایاتی که در حق او مرتکب شده بودند، غیرقابل تحمل بود و فکر می‌کنم کسی جز خود او نمی‌توانست آن‌ها را تحمل کند".
سام محمودی سرابي اما به نکته‌ی دیگری هم اشاره می‌کند: "با وجودي‌كه آقايان برخي از زندانيان را براي ساكت كردن به متادون آلوده كرده بودند، افشین اما هیچ‌گاه در دام حکومت نیفتاد و هميشه سعي داشت كساني را كه دچار اين بازي شده بودند به اعتصاب و واكنش وادارد".

رییس کمیسیون حقوقی مجلس:قطع ید در ملاء عام برای امنیت جامعه مفید است!

هنوز چند ماه از قطع دست جوانی ۲۹ ساله به جرم دزدی در شیراز و اعتراض گسترده فعالان حقوق بشر در پی انتشار تصاویر هولناک اجرای این حکم در ملاعام نگذشته است که دادستان عمومی و انقلاب این شهر از صدور ۶ حکم قطع دست در این شهر خبر داده است. علی القاصی‌مهر گفته برای اجرای این احکام منتظر جواب مکاتبات انجام شده با رئیس قوه قضاییه است تا به زودی اجرایی شود.

"الهیار ملکشاهی" رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با اشاره به لزوم اجرای چنین احکامی به روز می‌گوید: "قطع ید یکی از احکام و حدود شرعی ما است و مجازاتی که در قوانین ما برای مجرمینی که سرقت انجام داده‌اند پیش‌بینی شده." رئیس کمیسیون قضایی معتقد است: "قطع دست در سرقت‌هایی که با شرایط ویژه ای صورت می‌گیرند ناگزیر است. بالاخره چون سرقت امنیت جامعه و مردم را به خطر می‌اندازد و نامنی روانی جدی برای جامعه ایجاد می‌کند به نظرم در این موارد اجرای این حکم می تواند موجب احساس امنیت بیشتر مردم بشود."



"نظر جامعه جهانی موثر نیست"

"قطع عضو" یکی از موارد نقض کننده حقوق بشر است. جامعه جهانی و قعالان حقوق بشر بارها برای حذف چنین مجازاتی به ایران هشدار داده‌اند. آخرین بیانیه سازمان عفو بین‌الملل هم با انتقاد از افزایش قطع عضو، شکنجه و اعدام زندانیان در ایران تأکید کرده است که مقام‌های جمهوری اسلامی همچنان به نقض حقوق بشر ادامه می‌دهند. از رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در همین رابطه پرسیده‌ام؛ آیا وجهه بین المللی ایران با اجرای این احکام بیش ار پیش خدشه‌دار نمی‌شود؛ الهیاری اما پاسخ می‌دهد: "بر اساس قواعد بین‌المللی، قانون هر کشور برای آن کشور محترم است به خصوص که حالا این قوانین شرعی هستند و بر اساس احکام دینی وضع شده‌اند. اینکه برخی در دنیا بخواهند علیه قوانین ما تبلیغ بکنند چیز جدیدی نیست. همیشه نسبت به اموری که بر طبق واقعیت‌های جامعه و قوانین اصولی ما انجام می‌شود، یک سری جوسازی‌های بین‌المللی صورت می‌گیرد که طبیعتا این‌ها نمی‌تواند خیلی موثر باشد، چون این قوانین ریشه در احکام ما دارد و لازم‌الاجرا است."



"شما فقط به فکر سارق هستید؟"

بر اساس ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی، حکم قطع دست درباره سارقی اجرا می شود که ۱۶ شرط را داشته باشد. بر اساس این قانون، سارق باید به حد بلوغ شرعی رسیده باشد، در حال سرقت عاقل باشد، با تهدید و اجبار وادار به سرقت نشده باشد و بداند که مال غیر است و ربودن آن حرام است.

همچنین در قانون آمده است که سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد، سارق مال را به عنوان دزدی برداشته باشد و مال دزدی از اموال دولتی و وقف و مانند آن که مالک شخصی ندارد، نباشد.

تعدد شروط صدور این حکم باعث شده در این میان خیلی از قضات دادگستری مجازات‌های جایگزینی برای قطع عضو در نظر بگیرند. از رئیس کمیسیون قضایی مجلس می پرسم آیا بهتر نیست با توجه به شرایط ویژه صدور حکم قطع ید، از مجازات‌های دیگری برای اینگونه سارقان در نظر گرفته شود؟ الهیاری پاسخش این است: "نه، بهتر نیست، همانطور که گفتم در موارد خاصی حکم قطع ید صادر می‌شود. بالاخره این یکی از احکامی است که صراحتا ذکر شده و از طرف دیگر امنیت جامعه هم خیلی مهم است. شما فقط به فکر سارق هستید؟ اینکه افراد امنیت داشته باشند اموالشان امنیت داشته باشد مهم نیست؟ برای مثال وقتی می بینیم یک نفر ۲۰ سال زحمت کشیده و اموالی را جمع کرده و یکی ظرف یک ساعت می‌آید و همه مال او را به سرقت می‌برد، آیا نباید با او برخورد شدیدی صورت بگیرد؟"



"درصد خطا بسیار پایین است"

رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با اشاره به اینکه از جزئیات این پرونده ها خبر ندارد درخصوص رویه صدور حکم قطع عضو توضیح می‌دهد: "برای اینکه یک حکم قطع ید صادر بشود، اولا؛ دو تا سه قاضی در دادسرا درباره‌اش اظهار نظر می‌کنند سپس کیفرخواست صادر می‌شود. بعد پرونده به دادگاه کیفری استان فرستاده می‌شود. آنجا هم پنج قاضی پرونده را بررسی می‌کنند، چرا که هیات دادگاه کیفری استان پنج نفره است. بعد پرونده وارد دیوان عالی کشور که عالی‌ترین مرجع فضایی کشور است می‌شود. یعنی قریب به ۱۰ نفر قاضی روی این پرونده اظهار نطر می‌کنند. سپس پرونده می رود اجرای احکام، آنجا هم باز یکی دو نفر قاضی نظر می‌دهند تا یک حکم قطع دست اجرا بشود."

او معتقد است: "از این جهت درصد خطا در صدور حکم قطع عضو بسیار پایین است."

از او می‌پرسم این اولین موردی نیست که یکی از دادگاه‌های شیراز حکم به قطع عضو متهم می‌دهند، آیا تمایل خاصی برای اجرای این حکم در بین قضات این شهر وجود دارد؛ این نماینده مجلس پاسخ می‌دهد: "شیراز شهر بزرگی است و جمعیت زیادی از کشور ما در استان فارس ساکن هستند. بنابر این درصد وقوع جرم هم بیشتر است. به نظر من این پرونده از این جهت که بگوییم قضات یک شهر تمایلی به صدور چنین احکامی دارند قابل بررسی نیست."

ملکشاهی ادامه می‌دهد: "حتما اگر قاضی پرونده هم سوال بشود مایل نیست دست هیچ انسانی قطع بشود ولی بالاخره قانون است و باید اجرا شود حتی اگر با میل ما مخالف باشد چون هم قانون و هم شرع می گوید سزای کسی که این جرم مشخص را انجام دهد قطع دست است."



"اجرا در ملاءعام مناسب‌تر است"

بسیاری از جامعه‌شناسان و حقوقدانان اجرای احکام در ملاعام را ترویج خشونت می‌دانند. چنانچه عبدالکریم لاهیجی، رئیس فدراسیون بین‌المللی جوامع حقوق بشر هم پیش‌تر در یادداشتی آورده است: "۳۰ سال است که قانون مجازات اسلامی با مجازات های قرون وسطایی نظیر "آویختن به دار، قطع دست راست و سپس پای چپ، مصلوب کردن به مدت سه روز، رجم (سنگسار)" و دیگر مجازات‌های وحشیانه به صورت "آزمایشی" به مورد اجراء گذاشته شده و مسئولان قضایی و اجرایی به عیان می بینند که تنها با شدت مجازات نمی توانند با پدیده پیچیده ای چون جرم و جنایت مبارزه کنند، ولی همچنان بر اجرای سیاست جزایی شکست خورده خویش اصرار می‌ورزند. این حقوقدان معتقد است: "ما بارها و بارها گفته و نوشته ایم که مبارزه با جرم، موکول بر از میان بردن و ریشه کن کردن عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جرم زا در جامعه است."

نظر الهیار ملکشاهی رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی و مجلس اما چیز دیگری است: "اگر یک جرم یا سرقتی که در منطقه‌ای اتفاق افتاده به شکل وسیعی احساسات مردم را جریحه دار کرده و مردم منتظر اجرای قانون هستند، به نظر من اجرا در ملاءعام مناسب‌تر است."

حکم پرونده کهریزک تا 3 روز دیگر

قاضی پرونده کهریزک اعلام کرد: صدور حکم پرونده کهریزک تا پایان هفته قوه قضائیه انجام می شود.
به گزارش مهر، قاضی مدیر خراسانی در حاشیه همایش سراسری قوه قضائیه اعلام کرد: احتمال دارد تا آخر هفته قوه قضائیه حکم دادگاه کهریزک صادر شود و باید رسانه ها منتظر باشند و عجله ای نداشته باشند.
وی در مورد برخی اخبار منتشر شده مبنی بر اینکه سعید مرتضوی به ۱۵ سال حبس و ۵ سال انفصال از خدمت محکوم شده است، گفت: در مورد این خبر تاییدیه تا تکذیبیه ای ندارم و باید منتظر رای باشید.
قاضی مدیر خراسانی در مورد پرونده بیمه ایران هم گفت: هنوز این پرونده از دادسرا بازنگشته است.

بیانیه 385 از غعالان مدنی سیاسی در حمایت از سعید مدنی

سیصد و هشتاد و پنج نفر از فعالان مدنی و سیاسی، روزنامه‌نگاران، هنرمندان و پژوهشگران با صدور بیانیه ای، از محکومیت سنگین سعید مدنی توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی انتقاد کردند.

هفته گذشته، سعید مدنی فعال ملی ـ مذهبی و پژوهشگر مسایل اجتماعی با صدور حکم از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست پیرعباسی، به تحمل ۶ سال حبس در زندان بندرعباس و ۱۰ سال تبعید به این شهر محکوم شد.

در واکنش به این حکم، سیصد و هشتاد و پنج نفر از فعالان مدنی و سیاسی، روزنامه‌نگاران، هنرمندان و پژوهشگران با صدور بیانیه ای اعتراض خود به این محکومیت را اعلام کردند.

در این بیانیه آمده است: با آن‌که کنش سیاسی مردم در هفته های اخیر، پیامی روشن را به انحصارطلبان داد و آن ها را به دست برداشتن از حبس و حصر و تحدید آزادی‌های بشری فرا می‌خواند، بخش امنیتی دستگاه قضایی ایران بار دیگر نشان داد، منافع قدرتمندان را نسبت به خواست و اراده عمومی، صداقت و دفاع از حقوق انسانی ترجیح می‌دهد. دادگاه انقلاب در حکمی کم سابقه، سعید مدنی، جامعه شناس، فعال اجتماعی و استاد دانشگاه را به ۶ سال حبس و ۱۰ سال تبعید به بندرعباس محکوم کرده است.

در این بیانیه تاکید شده که جرم این جامعه شناس، بازگو کردن و ترسیم وضعیتی است دال بر افزایش کم‌سابقه تبعیض‌های اقتصادی و اجتماعی و پیامد‌های فاجعه بار این بحران ساختاری-اجتماعی برای کارگران و طبقات فرودست جامعه.

نویسندگان بیانیه در ادامه ضمن اعتراض به صدور این حکم، خواهان آزادی این استاد دانشگاه و فعال اجتماعی و بازگشت وی به جمع مردم امیدوار، دانشجویان و جامعه علمیِ متعهد، ابراز امیدواری کردند تا در رویه جاری تجدید نظر شود.

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار سایت ملی-مذهبی قرار گرفته به شرح زیر است:


حکایتی عجب است این ندیده ای که چه سان/ به تیغ کینه فکندند مان به کوی و گذر؟
چراغ علم ندیدی به هر کجا کُشتند؟/ زدند آتش هر جا به نامه و دفتر
(ا.بامداد- زندان قصر ۱۳۳۳)

با آن‌که کنش سیاسی مردم در هفته های اخیر، پیامی روشن را به انحصارطلبان داد و آن ها را به دست برداشتن از حبس و حصر و تحدید آزادی‌های بشری فرا می‌خواند، بخش امنیتی دستگاه قضایی ایران بار دیگر نشان داد، منافع قدرتمندان را نسبت به خواست و اراده عمومی، صداقت و دفاع از حقوق انسانی ترجیح می‌دهد. دادگاه انقلاب در حکمی کم سابقه، سعید مدنی، جامعه شناس، فعال اجتماعی و استاد دانشگاه را به ۶ سال حبس و ۱۰ سال تبعید به بندرعباس محکوم کرده است.

برای ما روشن است که جرم این جامعه شناس، بازگو کردن و ترسیم وضعیتی است دال بر افزایش کم‌سابقه تبعیض‌های اقتصادی و اجتماعی و پیامد‌های فاجعه بار این بحران ساختاری-اجتماعی برای کارگران و طبقات فرودست جامعه. او سال‌ها برای بهبود شرایط کودکان ایران تلاش کرده و آثارش درباره خشونت علیه کودکان و کودک آزاری این تلاش بی وقفه را نشان می‌دهد. گواه دلسوزی او برای مردم ایران، سال‌ها تدریس در دانشگاه‌های تهران و تحقیقات با ارزش وی در زمینه نابرابری‌های اجتماعی است و مقالات علمی، پژوهشی و انتقادی او در مجلاتی همچون فصل‌نامه “رفاه اجتماعی” و ماهنامه توقیف شده “ایران فردا” و تالیفات ارزنده وی درباره اعتیاد، تن فروشی و برنامه‌های اجتماع محور در در طول این سال‌ها، بر سویه‌های تاریک و پنهان مناسبات نابرابر جامعه ایران پرتو آگاهی افکنده است. جای سوال است که فردی با این میزان از تاثیر گذاری علمی و پژوهشی چرا باید به خاطر خدمات ارزنده اش به چنین مجازاتی محکوم شود؟

ما، شهروندان، فعالان اجتماعی، سیاسی، حقوق کودک، حقوق زنان، حقوق بشر، دانشجویان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان در شرایطی که جامعه امیدوارانه به آینده می‌نگرد، ضمن اعتراض به صدور این حکم، خواهان آزادی این استاد دانشگاه و فعال اجتماعی و بازگشت وی به جمع مردم امیدوار، دانشجویان و جامعه علمیِ متعهد، هستیم و امیدواریم تا در رویه جاری تجدید نظر شود.

فعالان مدنی و اجتماعی:

احمد مدادی، احمد مشعوف، اسماعیل قنواتی، اکبر کریمیان، الهام قیطانچی، الهام هومین فر، اﻣﻴﺮ ﻭاﺭﺳﺘﻪ ﺣﻴﺪﺭﻱ، امید بیگی زاده، امیر صحتی، امیر صفاریان، انسیه سلمانی، آرمان اسعد، آریا علی محمدی، آزیتا رضوان، بابک ذاکری، بابک بازرگان، بشیر احسانی، بنفشه پورزند، بهمن امینی، بهمن شکوفنده، بهنوش عامری، بیژن پیرزاده، پرستو اله یاری، پروین اردلان، پگاه حمزه ئی، پویا جهاندار، حامد ابراهیمی نژاد، حسام سلامت، حسن روحانی، حسن کلانتری، حسن نایب هاشم، حمید رضا واشقانی فراهانی، حمید شیرازی، خرد دوست، داریوش محمدی مجد، دلارام علی، رضا اکوانیان، رضا مولایی، رها دانشگری، ساغر غیاثی، ساقی لقایی، سپیده پورآقایی، سپیده پورآقایی، سعید شیرزاد، سمیرا حاتمی زاده، سهراب رزاقی، سید احمد موسوی، سید اکبر روحانی، شاهین مقرب، شهرزاد آل داود، شیلا نخجوانی، شیوا شریف زاد، صادق کار، صبری نجفی، عابد توانچه، عاطفه عاطفی، عباس بیدار، عبدالرضا احمدی، علی تقی پور، علی طیبی،علی طایفی، علی فتوتی، علی کلائی، فرحروز رنجبر، فرهاد قربان‌زاده، فرهاد مرادی، فروزنده فرهادی، فرید اشکان، فهیمه ملتی، کاوه رضائی شیراز، کاوه مظفری، لیدا حسینى نژاد، ماهدخت فصیحیان، محمد خانی، محمد سجاد نقوی، محمد غزنویان، محمد مصطفایی، محمدرضا حمیدی، مرجان فرزین، مریم اهری، مزدک عبدی پور، منصور عباسی، مهدی حاجتی، مهدی نخل احمدی، مینا ابراهیمی، نریمان رحیمی، نسیم سرابندی، نگین بانک، نوید زردکف، نوید محبی، نیره توحیدی، نیما صفار، هیوا کوردستانی مولانیا، یاشار پورخامنه.

فعالان سیاسی:

ابراهیم مهتری، احسان رمضانیان، الیاس قنواتی، امیر یعقوب‌علی، امیرحسین اعتمادی، امین احمدیان، امین ریاحی، آزرم نوروزی، آیدین حسنلو، بهزاد مهرانی، پویان فخرایی، تقی رحمانی، جواد درد کشان، حامد ابراهیمی، حسن یوسفی اشکوری، حسین نقاشی، حسین نورانی نژاد، حمید کوثری، رژا روشن، رسول عالی نژاد، رضا کریمی، رضا مبین، سعید آگنجی، سعید حسن زاده، سعید درخشندی، سلمان سیما، سید جواد متولی، سید ضیا خلیلی، صابر عباسیان، عباس سماکار، عباس محمودی، عبدالعلی بازرگان، علی افشاری، علی تارخ، علی شاکری، علی علیزاده، علی مزروعی، علی نظری، علی هنری، علیرضا موسوی، عمار ملکی، فرشته ناجی حبیب زاده، فرهاد روحی، فریدون نقیبی، کاوه شیرزاد، مارال فرخی، محمد جواد اکبرین، محمد حبیبی، محمد شوراب، محمد قدیانی، مرتضی صادقی، مرتضی کاظمیان، مسعود شب افروز، ملیحه محمدی، مهدی وزیری، مهدی امینی زاده، مهدی عربشاهی، مهدی ممکن، مهدی نوربخش، مهران براتى، مینا سلطانی، هادی کهال زاده، یاسر معصومی.

فعالان حقوق زنان:

احترام شادفر، الاهه شکرائی، الهام قیطانچی، آزاده خسروشاهی، آزاده فرامرزیها، آیدا ابروفراخ، آیدا سعادت، بنفشه جمالی، بهناز مهرانی، پروین شهبازی، ثریا فلاح، جلوه جواهری، خدیجه مقدم، رضوان مقدم، رها عسکری زاده، ریحانه جدیدفرد، زهره ارزنی، زینب پیغمبرزاده، سالومه رحیمی، ستاره هاشمی، سحر دیناروند، سحر رضازاده، سوده راد ، سیما حسین زاده، عفت ماهباز، فروغ سمیع نیا، فیروزه مهاجر، کاوه مظفری، گلنوش اشتری، مریم پرواز، مریم رحمانی، مریم زندی، معصومه زمانی، مهدیه فراهانی، مهرنوش رمضانعلی، مهسا نصراللهی، ناهید جعفری، ناهید میرحاج، نجیبه اسدپور، نیکزاد زنگنه، وحیده مولوی.

روزنامه نگاران:

احسان مهرابی، احمد ابوالفتحی، احمد باطبی، احمد رافت، ارژنگ علی پور، ارشاد علیجانی، اسماعیل جلیلوند، اصغر زارع، اکرم احقاقی، امجد حسین پناهی، آرش تنهایی، آسیه امینی، آمنه شیرافکن، آیدا قجر، آیدین حسنلو، بابک ذاکری، بنیامین صدر، بهداد بردبار، بهرام رفیعی، بهمن دارالشفایی، بهنام صابر نعمتی، پروین بختیارنژاد، پویان فخرایی، ثمین مهاجرانى، حدیث علمی، حمید اسلامی، حمید جعفری، حمید مافی، حنیف مزروعی، داوود موسوی، رضا حاجی‌حسینی، رضا شنطیا، رضا طالبی، رضا گنجی، رضا گوهرزاد، روح‌الله سپندارند، روشنک آسترکی، ریحانه طباطبایی، زروان روح‌بخشان، سارا امت على، سام محمودی سرابی، سپیده بهکا، سحر بیاتی، سعید برآبادی، سعید پورحیدر، سعیده امین، سعیده خدابخش، سوگند علیخواه، شاهین نوربخش، شایا شهوق، شبنم آذر، شبنم شعبانی، شکوفه آذر، شهرام رفیع زاده، شهرزاد همتی، شهناز نیکوروان، شیدا هوشمندی، صبا آذرپیک، عسل عباسیان، علی اصغر رمضانپور، علیرضا فیروزی، علیرضا کنعان رو، فاطمه خردمند، فاطمه فنائیان، فرزانه بذرپور، فرزانه روستایی، فرزین گلپاد، فرشته قاضی، فرشید فاریابی، فرناز فرضی، فرهمند علیپور، فریبا داودی مهاجر، فریبرز سروش، کوهیار گودرزی، لیلا سعادتی، مجتبی نجفی، محبویه حسین زاده، محمد آقازاده، محمد تنگستانی، محمد جواد صابری، مریم حسین خواه، مزدک دانشور، مسعود بهنود، مسعود بهنود، مصطفی خلجی، مهدى محسنى، مهدی افروزمنش، مهدی قدیمی، مهران فرجی، مهرداد ابوالقاسمی، مهرداد مشایخی، نازنین کاظمی، نازنین متین‌نیا، ناهید توسلی، نعیمه دوستدار، نگار باقری، نگین بهکام، نوشابه امیری، نوشین پیروز، همایون خیری

هنرمندان:

ابراهیم دمشناس، جاوید قوانی، جواد قاسمی، رامین رادمنش، روح الله زم، زینب حسن پور، سیاوش قلیچ خانی، علی فاتحی، فرشته اصلاحی، فروغ رخشا، فریبا فیاضی، لیلا فلاحی سرابی، مزدک موسوی، ناصر سجادی، نیما اسماعیل‌پور

پژوهشگران و اساتید دانشگاه:

اتوسا فولادی، احمد علوی، ارسلان کهنمویی پور، بورگان نظامی نرج‌آباد، پیام روشن فکر، حسن فرشتیان، خسرو صادقی بروجنی، رضا یونسی، عاصفه صادقی، عظیم خاتم، على عبدى، علی اکبر مهدی، فتانه فراهانی، مریم کسمایی، میثم بادامچی، یاسر میردامادی

فعالین دانشجویی و …

اردوان اصحابی، الهام محمدنژاد، امیر کلهر، بهنام امینی، بهنام صارمی، بیژن معجری، پیمان ملاذ، جادی میرمیرانی، جعفر قدیم خانی، جلال شهروزی، حسین ترکاشوند، حمید ملک زاده، خسرو بندری، خلیل عباسی، راضیه (پری) نشاط، رضا امیدی، رضا انصاری راد، رضا قوامی، زهرا شفیعی، سپیده یوسف زاده، سجاد جهانگرد، سجاد ویس مرادی، سمیرا یحیایی، سهراب رزاقی، سهراب کریمی، سوفیا صدیق پور، سیامک نادعلی، سینا کجباف، شهرام جیدری، عباس شهرابی فراهانی، علی اکبر معصوم بیگی، ﻋﻠﯽ ﻗﻠﯽ ﺯﺍﺩﻩ، فرزانه جلالی، کاوه شفا، کاوه کرمانشاهی، کیانا آرمانی، لیلا اسدی، ماهان محمدی، محمد اسماعیل زاده، محمد پورعبدالله، محمد حاجی پور، مرضیه آریان فر، مریم طهماسبی، مسعود سلطانی، مهدی توپچی، مهشید راستی، میثم گودرزی، میلاد پناهی پور، میلاد پورعیسی، هلی نعمتی، ونداد اولادعظیمی، یاسر ریکی.

کتمان حقیقت از سوی روحانی بجای بیان صادقانه آن

انتخابات ریاست جمهوری در ایران، به عرصه مبارزات میان کاندیداهای «بد» و «بدتر» تبدیل شده است و رای دهنده گاه از ترس رای آوردن دیگری، حاضر به پذیرش کسی می‌شود که در شرایط معقول، کم‌ترین بختی برای کسب آرا اکثریت را ندارد.

در کشورهای پیش‌رفته دموکراتیک، رای دهندگان ماه‌ها وقت دارند تا از دل رقابت‌های چند مرحله‌ای حزبی، کاندیداهای قوی‌تر را برگزینند و گاه در میانه رقابت‌ها، با رو شدن دروغ کاندیدایی، دوران فعالیت سیاسی او نیز یا پایان می‌یابد، یا سال‌ها به تاریکی می‌خزد تا دیده نشود.

اما فعالان مدافع کاندیداها در ایران معتقدند که باید «واقعیت» را مد نظر داشت و ایران تا رسیدن به شرایط معقول، راهی دراز را باید بپیماید. اما این «واقعیت» گاه با «دروغ» و «پنهان‌کاری» همراه می‌شود.

انتشار لینک‌های رسمی مجلس شورای اسلامی به بخشی از سوال‌های کسانی که تحت تاثیر تبلیغات رسانه‌های حامی رئیس جمهوری منتخب قرار نگرفته بودند، پاسخ داد. بر اساس این لینک‌ها، آقای روحانی در سال ۱۳۵۸ با ادعای داشتن مدرک دکترا وارد رقابت‌های انتخابات مجلس شده بود.

میلیون‌ها نفر نمی‌دانند که حسن روحانی در سال ۱۳۵۸، خود را دارای مدرک دکترا معرفی کرده بود.

رو شدن یک دروغ بزرگ در رقابت‌های سیاسی در غرب، باعث افزایش دقت روزنامه‌نگاران و محققین در کارنامه سیاسی کاندیدا می‌شود، چرا که بر اساس آن، اعمال گذشته و ادعاهای او را مجدد بررسی می‌کنند.

اما نکته مهم این است که آقای روحانی اگر با جعل عنوان، باعث فریب حتی یک رای دهنده شده باشد، مرتکب خطایی بر اساس قانون مجازات اسلامی شده است، خطایی که می‌تواند مجازات‌هایی را در پی داشته باشد.

اگر قانون مجازات اسلامی که در زمان حضور ایشان در مجلس به تصویب رسیده باشد، و ایشان هم خود را حقوق‌دان معرفی کرده باشند، مسوولیت‌شان بسیار بیشتر از بقیه است، چون با اطلاع و علم به فقدان مدرک دکترا، حتی تا سال ۱۹۹۹ (مدرک مورد تردید دانشگاه کلدونین گلاسکو) باز به رای دهندگان در باره درجه علمی خود دروغ گفته‌اند.

سوال اینجا است که اگر نام‌برده بابت مساله‌ای به این کوچکی متوسل به دروغ شده باشد، آیا در مورد مسائل بزرگ‌تر نیز برای رفع مسوولیت و پیش‌برد امور، مرتکب همین خطا خواهد شد؟ و نیز اگر برای رفع مشکلات آتی، به جای پاسخ‌گویی، «مصلحت» را جانشین واقعیت کند، مسوولیت معرفی «خواستگار» رای مردم با کیست؟

اگر اکثر رای دهندگان می‌دانستند که حسن روحانی یک هفته مانده به انتخابات، نامه‌ای لبیک وار به رهبری نوشته تا به تایید کامل او برسد، با استقبال بخش عمده‌ای از رای دهندگان روبرو می‌شد؟

اینکه معلوم شده که حسن روحانی یک هفته پیش از انتخابات با رهبری در باره نوع رابطه‌اش نامه‌نگاری کرده، اما هیچ‌گاه این مساله را تا قبل از انتخابات به مخاطبان خود بازگو نکرده، باز هم برای حامیان قسم خورده مساله‌ای عجیب نیست، اما برای بخشی از جامعه که از سر استیصال یا نگرانی به روحانی بیشتر از بقیه اطمینان کرده‌اند و او را متفاوت از منتصبین رهبری دیده‌اند حتما عامل امیدوار کننده‌ای نخواهد بود.

نقش رسانه‌هایی که از بودجه عمومی ارتزاق می‌کنند اما اطلاعات کامل و جامعی در باره روحانی را به مخاطبان نداده‌اند، همچنین نقش دبیرانی که شائبه سابقه سو استفاده از امکانات رسانه‌ها برای رفع شرایط بحرانی در باره نزدیکان خود را داشته‌اند و عملکردشان احتمالا از سوی مدیریت رسانه‌ها زیر ذره‌بین نرفته، به تیره‌تر شدن چاه ویل «روزنامه‌نگارای ایرانی» کمک شایانی کرده است.

بررسی بیشتر ادعاهای طرح شده در باره آقای روحانی، از عدم هماهنگی داده‌ها سخن می‌گوید تا حدی که پیگیری محققین سایت «بررسی انتخابات ایران» باعث شد مرکز تحقیقات استراتژیک بیوگرافی حسن روحانی را تغییر بدهد.

۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه

رییس جمهور منتخب به اعمال خلاف قانون ماموران حکومتی خاتمه دهد/شیرین عبادی

شیرین عبادی، مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ در ادامه گزارش های ماهانه خود، به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران در ماه خرداد ۱۳۹۲ پرداخت. خانم عبادی در مقدمه گزارش ماه خرداد ۱۳۹۲ به موضوع آزادی بیان و لزوم گردش آزاد اطلاعات و چگونگی برخورد جمهوری اسلامی ایران با این دو مقوله پرداخته است. این مدافع حقوق بشر در گزارش خود، به هک کردن سایت ها و احضار خانواده خبرنگاران شاغل در رسانه های فارسی زبان در خارج از ایران به وزارت اطلاعات اشاره کرده است.

خانم عبادی در گزارش ماهانه خود، از لزوم رعایت آزادی بیان توسط مقام های مسوول حکومت جمهوری اسلامی سخن گفته است.

برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ در ادامه گزارش خود که به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر می شود، در سه بخش “حقوق مدنی و سیاسی”، “حقوق اقتصادی و اجتماعی” و “میراث فرهنگی و محیط زیست” به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخته است.

به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن گزارش ماه خرداد ۱۳۹۲ شیرین عبادی که در اول تیر ماه ۱۳۹۲منتشر شده، به شرح زیر است:



گزارشی مختصر از وضعیت حقوق بشر در ایران در ماه خرداد ۱۳۹۲



مقدمه



در خرداد ماه، ماهی که در آن انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران برگزار شد، تعدادی از وب سایت ها از جمله سایت “کانون مدافعان حقوق بشر” برای سه مرتبه توسط گروهی که خود را “جهاد گمنام مجازی” می نامید، هک شد.



با تحقیقاتی که به عمل آمد، مشخص شد که گروه مذکور توسط مأموران حکومتی جمهوری اسلامی ایران اداره و هدایت می شوند. البته این مشکل تا پایان خرداد ماه همچنان وجود داشت به گونه ای که تلاش متخصصان نیز نتیجه بخش نبود.



این در حالی بود که دسترسی به اینترنت با کاهش سرعت و مسدودسازی در بسیاری از نقاط کشور، مختل شده بود و تعدادی از سایت‌ها و خبرگزاری‌های رسمی نیز توسط “کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه ” مسدود شدند.



بنابراین اینگونه اعمال خلاف قانون نمونه دیگری از محدودیت آزادی بیان و اطلاع رسانی در ایران است که در گذشته نیز بارها اتفاق افتاده است. جمهوری اسلامی ایران هر زمان که احساس خطر می کند با شیوه های غیر قانونی چون هک کردن سایت های اینترنتی و یا ارسال پارازیت بر روی تلویزیون های فارسی زبان خارج از ایران و همچنین اعمال فشار و تهدید بر خانواده افرادی که خارج از ایران بسر می برند و به امر اطلاع رسانی و خبرنگاری اشتغال دارند، سعی می کند تا صدای منتقدان خود را خاموش کرده و در امر اطلاع رسانی ایجاد محدودیت کند.



همچنین شرکت گوگل، ارائه‌دهنده خدمات موتور جست‌وجوی اینترنتی در خرداد ماه اعلام کرد که متوجه اقداماتی برای هک کردن حساب ده‌ها هزار تن از کاربران ایرانی با هدف سیاسی شده است.



این اعمال خلاف قانون و اخلاق در حالی انجام شده است که پیش از این نیز سایت اینجانب با عنوان “شیرین عبادی” هک و از دسترس من خارج شده و هکرها با سوء استفاده از نام، اقدام به انتشار مطالبی می کنند که با دیدگاه های من همخوان نیست. همچنین در اسکایپ نیز آی دی های متعددی به نام شیرین عبادی ایجاد شده است که ارتباطی با من ندارند.



علاوه بر مطالبی که در بالا بیان شد، خلاصه ای از وضعیت نقض حقوق بشر در ایران در خردادماه ۱۳۹۲ در پی می آید. این گزارش بر مبنای اطلاعاتی است که در سایت ها و رسانه های مختلف درج شده و صحت آن به احراز رسیده است و در سه بخش و به ۲ زبان فارسی و انگلیسی منتشر می شود.



وضعیت حقوق بشر در ایران در ماه خرداد ۱۳۹۲



بخش اول – حقوق مدنی و سیاسی و فرهنگی



الف- وضعیت فعالان سیاسی – اجتماعی دگر اندیش



1) در این ماه ۲۹ نفر بازداشت که برخی پس از چند روز با وثیقه آزاد شدند. بازداشت شدگان عبارتند از: محمدرضا واحدی، آزیتا راستی فیروز زاده و مهدی فرمانی- سه فعال دانشجویی دانشگاه شیراز-، سعید الله بداشتی- رییس ستاد انتخاباتی جوانان حسن روحانی، یکی از کاندیدهای انتخابات ریاست جمهوری-، بهنام نیکزاد، امین فرید یحیایی و علی اروج زاده- سه عضو ستاد انتخاباتی جوانان حسن روحانی در تبریز-، اسماعیل میرزایی- مسئول جبهه مشارکت استان آذربایجان غربی-، محمدرضا فرید، سعید صافی و حمیدرضا قدیری- سه عضو کلیسای خانگی استان اصفهان، رضا آقاخانی، نصر الله لشنی، علیرضا اکبرزاده و حسین بحیرایی- چهار علاقه مند به شورای فعالان ملی- مذهبی-، سید ضیالدین رضا توفیقی- رئیس سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در استان کهگیلویه و بویراحمد-، سید رضا عسکری- رئیس جبهه مشارکت در استان کهگیلویه و بویراحمد-، قاسم یزدانی- عضو جبهه مشارک استان کهگیلویه و بویراحمد- و سید عسکر عرفانی زاده- عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد-، محمد پارسی، محسن رحمانی، نفیسه نیکبخت، شیرین میرکریمی، محمد احتشام، زهرا صف یاری- پنج شهروند حاضر در نشست انتخاباتی حسن روحانی در تهران-، روبرت آسریان یکی از کشیشان کلیسای جماعت ربانی و نعیم صلواتی- فعال مدنی در اصفهان-، پژمان ظفرمند- فعال سیاسی- و آرش محمدی- فعال دانشجویی در تبریز-.



2) افشین کشتکاری از فعالان دانشجویی برای گذراندن حکم شش ماه حبس تعزیری به زندان عادل آباد شیراز و اشکان ذهابیان از فعالان دانشجویی برای گذراندن۶ ماه حبس به زندان بابل منتقل شدند. همچنین اکبر امینی که با حکم پنج سال حبس مواجه است، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.



3) سید محمودعلیزاده‌طباطبایی- وکیل دادگستری- به ۴ ماه حبس تعزیری و ۵۰ ضربه شلاق و همچنین به عنوان مجازات تکمیلی به ۵ سال محرومیت از حرفه وکالت، صالح مرادی از فعالان حقوق دراویش به یکسال حبس تعزیزی و یکسال تبعید، محمود بهشتی‌ لنگرودی- سخنگوی پیشین کانون صنفی معلمان ایران- به پنج سال حبس تعزیری علاوه بر۴ سال حبس تعلیقی پیشین و احسان هوشمند- فعال ملی- مذهبی- به یکسال حبس تعلیقی محکوم شدند. همچنین سعید مدنی، عضو شورای فعالان ملی- مذهبی که در حال حاضر در زندان بسر می برد به شش سال حبس در تبعید به بندرعباس و ۱۰ سال تبعید به بندرعباس و محمدصادق هنرور شجاعی، روحانی منتقد محبوس در زندان اوین به یک سال حبس دیگر محکوم شدند.



4) محترم رحمانی- فعال مدنی برای بازپرسی به دادسرای انقلاب احضار شد. همچنین حامد سیاسی‌راد، مهدیه گلرو و حسین معصومی نیز برای بازجویی به وزارت اطلاعات احضار شدند.



5) وزارت اطلاعات کلیسای جماعت ربانی را بست.



6) نهادهای امنیتی و دولتی مانع از برگزاری مراسم ترحیم آیت‌الله طاهری از روحانیون منتقد حکومت ایران در قم شدند. همچنین مقام های ارشد جمهوری اسلامی ایران با دفن پیکر آیت الله طاهری در کنار آیت الله منتظری مخالفت کردند.



ب- وضعیت فعالان فرهنگی، کتاب و مطبوعات، نویسندگان و روزنامه نگاران



1) دو روزنامه نگار به نام های امید عبدالوهابی و حسام‌الدین اسلام‌لو بازداشت شد.



2) بنگاه خبری بی‌بی‌سی و رادیو فردا از احضار خانواده کارکنان بخش فارسی این رسانه ها به وزارت اطلاعات ایران خبر داد. خانواده جمشید برزگر از جمله افراد احضار شده هستند.



3) دادگاه حکم توقیف موقت ۶ ماهه برای روزنامه ایران صادر کرد.



4) وثیقه۷۰۰ میلیون ریالی یاسر معصومی از همکاران بخش سایت روزنامه ها که از ایران خارج شده است، توقیف و وثیقه گذار باید هر دو ماه، چهل میلیون ریال پرداخت کند.



5) سایت حسن روحانی، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری از دسترس خارج شد. سایت ائتلاف عارف- روحانی، سایت روزنامه مردم سالاری، ایبنا نیوز و سایت دولت بهار و وبلاگ وبگاه شخصی غلامعلی رجایی، مشاور هاشمی رفسنجانی نیز فیلتر شدند. همچنین دستور فیلتر خبرگزاری مهر صادر شد که با دستور مستقیم دادستان رفع فیلتر شد.



6) استفاده از سرویس جی‌میل مدتی برای کاربران داخل کشور غیر ممکن شد. شرکت همراه اول اقدام به فیلتر برخی کلمات ارسالی از سوی ستاد انتخاباتی حسن روحانی کرد.



7) ضمیمه روزنامه «ایران» توسط دادستانی تهران توقیف شد.



8) رئیس انجمن سینماداران ایران از ورشکستگی ۹۵ درصد سینماهای کشور خبر داد.



پ- سایر موارد نقض حقوق بشر



1) “مجید” در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد. روزنامه جوان اتهام این فرد را قتل عمد عنوان کرد. همچنین “منصور” و “مرتضی” در شهر بهارستان به اعدام محکوم شدند. رسانه های وابسته به دولت ایران، اتهام این افراد را آزار و اذیت و قتل کودکان اعلام کردند. “جواد” و “سعید” در ورامین به اعدام محکوم شدند. رسانه های وابسته به دولت ایران، اتهام این افراد را ربودن و آزار و اذیت زنان اعلام کردند.



2) بر اساس دفترچه انتخاب رشته آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۳۹۲، پذیرش دانشجویان دختر در هفت رشته گرایش دانشگاه صنعتی اصفهان متوقف شد.



3) مأموران پلیس و فدراسیون فوتبال ایران از ورود زنان به استادیوم آزادی برای شرکت در مراسم جشن صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی جلوگیری کردند. جمهوری اسلامی ایران مخالف حضور زنان در استادیوم های ورزشی با حضور مردان است.



بخش دوم – حقوق اقتصادی و اجتماعی



1) وضعیت اقتصادی در ایران همچنان نامناسب گزارش می شود. طبق آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران، یک میلیون و ۷۰۰ هزار کودک در ایران به جای تحصیل، مجبور به کار کردن هستند. این در حالی است که بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، تورم در اردیبهشت ماه به ۳۱ درصد و شاخص کل با رشد بیش از یک درصدی به ۱۵۶٫۷ درصد افزایش یافته است.



2)- خودروسازان به ریخته گران ۸۰۰ میلیارد تومان بدهی دارند.



3) قانون بودجه، ۷۰۰ هزار کارگر ساختمانی را از بیمه محروم می کند. این در حالی است که رئیس خانه صنعت و معدن ایران گفته است که بیش از۴۰ درصد از فعالیت‌های تولیدی در کشور تعطیل شده‌اند.



4) حقوق جمعی از کارگران کارخانه فارسیت دورود برای مدت ۶ ماه به تعویق افتاده است.



5) برخی شهرهای آذربایجان غربی و اردبیل و خوزستان با مشکل کمبود نان مواجه شدند.



6) همسر رضا شهابی، عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد که در حال حاضر در زندان اوین دوران محکومیت شش ساله خود را سپری می کند، برای بازجویی به وزارت اطلاعات احضار شد.



بخش سوم- میراث فرهنگی و محیط زیست



اخبار منتشر شده از میراث فرهنگی و محیط زیست در خرداد ماه نیز همچنان نشان از نامناسب بودن وضعیت این حوزه دارد.



1) رییس اداره بهداشت آب و فاضلاب وزارت بهداشت اعلام کرد که مشکل آبیاری تعدادی از مزارع با آب فاضلاب همچنان وجود دارد.



2) حجم آب موجود در مخزن سدهای تهران از ابتدای سال آبی جاری (مهرماه ۹۱) تاکنون، ۲۶ درصد در مقایسه با دوره مشابه سال آبی گذشته کاهش یافته است.



3) فعالیت حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان اشیای عتیقه در ماه‌های آغازین سال جاری افزایش یافته است.



4) بخشی از خانه های تاریخی یزد تخریب شد.



5) ۴۰۰ هکتار از جنگل های بلوط استان ایلام در معرض نابودی قرار دارد.



6) بر اساس گفته سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی ایران ریزگردها به ۲۲ استان ایران نفوذ کرده اند. به گونه ای که بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد جنگل‌های زاگرس در استان ایلام خشک شده است. همچنین به گفته عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی، سرطان حنجره در بین مردم استان های درگیر با پدیده ریزگردها افزایش یافته است. سمی بودن ریزگردهای ناشی از خشکسالی زاینده رود نیز گزارش شده است.



خاتمه



رعایت آزادی بیان و لزوم گردش آزاد اطلاعات یکی از وظایف حکومت ها است. بنابراین توجه مقام های مسوول حکومت جمهوری اسلامی را به این نکته جلب کرده و امیدوارم که آقای حسن روحانی به عنوان رییس جمهور منتخب به اینگونه اعمال خلاف قانون مأموران حکومتی خاتمه دهد.



شیرین عبادی



مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳



اول تیر ۱۳۹۲



توضیح: علاقه مندان می توانند برای کسب اطلاعات بیشر در خصوص این گزارش به سایت ها و خبرگزاری های زیر مراجعه کنند: خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا)، خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، خبرگزاری فارس، خبرگزاری مهر و باشگاه خبرنگاران جوان و سایت های کانون مدافعان حقوق بشر، جرس، الف، کمیته گزارشگران حقوق بشر، ندای آزادی، بازتاب، هرانا، قانون، کلمه، محبت نیوز، سنی آنلاین، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، مجذوبان نور، ملی- مذهبی، موکریان، ندای سبز آزادی، رادیو زمانه، رادیو فردا و بی بی سی.