۱۳۹۱ بهمن ۱۲, پنجشنبه

اطلاعیه وزارت اطلاعات در خصوص بازداشت روزنامه نگاران

وزارت اطلاعات درخصوص شناسایی و دستگیری "عوامل" یک شبکه رسانه‌ای وابسته به استکبار اطلاعیه‌ای منتشر کرد.

به گزارش ایلنا، متن این اطلاعیه به شرح ذیل است:

در آستانه دهه مبارک فجر و با عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن سی‌وچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به استحضار ملت شریف و سرافراز ایران می‌رساند که این وزارتخانه در چارچوب وظایف و مسوولیت‌های قانونی خویش در مبارزه با هرگونه نفوذ و دخالت بیگانگان و بدخواهان ملت آزاده ایران اسلامی، موفق به کشف یکی از بزرگترین شبکه‌های رسانه‌ای متصل به اردوگاه رسانه‌ای استکبار گردید.

این شبکه که توسط سازمان عملیات روانی دولت انگلیس (موسوم به بی‌بی‌سی) با بهره‌برداری از تجارب مقطع فتنه 88 احداث و با همکاری چند دولت غربی اداره می‌شد، به دلیل چند لایه بودن، گستردگی بهره برداری از ابزار و روش‌های خاص ارتباطی در ارسال اخبار و دریافت خطوط کاری از عوامل بیگانه، ماه‌ها تحت نظر و تعقیب سربازان گمنام امام زمان (عج) قرار داشت تا سرانجام با تکمیل چرخه شناسایی عوامل داخلی، عوامل مستقر در خارج از کشور، گردآوری اطلاعات و فراهم نمودن مستندات قضایی لازم، مورد اقدام قانونی قرار گرفت.

در این راستا مواردی را متذکر می‌گردد:

1- به دلیل حساسیت ویژه پرونده و ملاحظات متعدد اطلاعاتی، امنیتی و قضایی، اطلاعات گرد آمده از ارتباط افراد بازداشت شده با شبکه عملیات روانی دولت انگلیس، کاملا مستند و مستحکم بوده و حتی فارغ از اقاریر متهمان، گویای نوع و ماهیت سازماندهی رسانه‌ای بیگانگان می‌باشد.

2- به دلیل تعدد عناصر مرتبط با این شبکه (در داخل و خارج از کشور) و با توجه به تفاوت‌های موجود در نوع و سطح تماس عناصر مورد نظر با شبکه موصوف و اطلاعات ارائه شده و احتمالا عدم آگاهی تعدادی از مرتبطین نسبت به منشاء خارجی شبکه، لذا ضمن استمرار تحقیقات در روزهای آینده، ممکن است تعدادی دیگر از مرتبطین شبکه احضار یا بازداشت و عده‌ای از بازداشت شدگان قبلی، مرخص شوند. بنابراین اطمینان می‌دهد که این روند تا تحقیق از آخرین فرد وابسته به این شبکه استمرار خواهد یافت و جنجال‌های رسانه‌ای ماشین جنگ روانی استکبار، سازمان‌های به اصطلاح حقوق بشری وابسته به آن اردوگاه و بیانیه‌های انبوه سازمان‌های متعدد جعلی و خلق الساعه، کمترین تاثیری بر اراده سربازان گمنام امام زمان و روند اقدامات جاری نخواهد گذاشت.

ترور یا قتل مسول دفتر ابوالحسن نواب

مسئول دفترحجت الاسلام ابالحسن نواب معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز، در محل دفتر کارش بر اثر اصابت گلوله کشته شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی دانا، هفته گذشته (ر.ر)مسئول دفترحجت الاسلام سید ابالحسن نواب معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز، قائم مقام مجمع جهانى اهل بيت و رئیس دانشگاه ادیان قم در محل دفتر کارش بر اثر اصابت گلوله کشته شد.

دراین حادثه که در محل دفتر نواب واقع در حوالی پل کالج رخ داد، بر اثر شلیک دو یا سه گلوله از یک سلاح کمری بوده است.

درباره علت وقوع این حادثه گمانه زنی های متفاوتی شنیده می شود.

"ر.ر"بیش از یک دهه بود که به عنوان مسئول دفتر و البته راننده حجت الاسلام مشغول به فعالیت بوده است.

دستگیری فاطمه ساغر چی

فاطمه ساغرچی مدیر سابق کتابخانه مرکز تحقیقات استراتژیک شنبه هفت بهمن٬ ساعت هشت شب در منزل خود بازداشت شده است.

به گزارش کلمه، علیزاده طباطبایی وکیل ایشان، پرونده فاطمه ساغرچی در ارتباط با موج جدید دستگیری خبرنگاران و روزنامه نگاران است.

وی هنگام دستگیری ادیتور سایت جماران بوده و در این مدت در انفرادی های بند امنیتی ۲۰۹ نگهداری شده و نتوانسته با هیچ کدام از اعضای خانواده ی خود تماس تلفنی داشته باشد.

ابراز نگرانی خانم اشتون از بازداشت روزنامه نگاران

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، امروز، پنجشنبه ۳۱ ژانویه (۱۲ بهمن) با انتشار بیانیه‌ای از گزارش‌های مربوط به موج جدید بازداشت روزنامه‌نگاران، سردبیران و حمله به دفتر پنج روزنامه در ایران ابراز نگرانی کرد.

به گزارش بی بی سی، خانم اشتون همچنین گفت مطلع شده که خانواده‌های خبرنگاران بی‌بی‌سی فارسی که در ایران زندگی می‌کنند، به واسطه مطالب افترا آمیزی که در مورد این روزنامه‌نگاران در ایران مطرح شده، تحت آزار و اذیت قرار گرفته‌اند.

در بخشی از بیانیه خانم اشتون آمده است: به نظر می‌رسد این اعمال رعب و تهدید با انگیزه سیاسی صورت می‌گیرد، به ویژه با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در ایران، این وضعیت نگران کننده است.

خانم اشتون همچنین گفته است حق برخورداری از آزادی بیان و نیز حق افراد برای جستجو، دریافت و به اشتراک‌‌گذاری اطلاعات از جمله حقوق بنیادین بشر است که جامعه بین‌المللی آن را به رسمیت شناخته و ایران نیز با امضای منشور حقوق بشر متعهد به احترام و حمایت از آن شده است.

در بخش دیگری از این بیانیه آمده: خانم اشتون خواستار آن شده که مقام‌های ایرانی به طور کامل این موارد را بررسی و اتهامات مطرح شده علیه روزنامه‌نگاران را روشن کنند.

جزییات بازداشت ریحانه طباطبائی به نقل از مادرش

مادر ریحانه طباطبایی خبرنگار روزنامه بهار با اعلام این خبر که تعدادی مامور صبح امروز به منزل ما آمدند و ریحانه را بازداشت کردند می گوید: عده ای پایین پنجره، توی کوچه، ایستاده بودند، ریحانه گفت بفرمایید بالا. گفتند نه ما از منکرات هستیم برای مواد مخدر آمدیم و با طبقه بالای شما کار داریم. اما ریحانه گفت برای بردن من آمده اید، چرا حرف الکی می زنید؟ بیایید داخل. پرسیدند که آقاتون خانه است؟ گفتیم بله و در را باز کردیم.

مادر ریحانه طباطبایی در ادامه ی گفت و گو با کلمه می افزاید: آمدند داخل خانه و همه جا را گشتند. حتی انباری و داخل ماشین ها را. داخل همه اتاق ها را گشتند، اما خیلی به هم نریختند. دفترچه های یادداشت و کیس کامپیوتر ما را هم بردند. آقای خاتمی چند روز پیش برای تولدش دستخطی داده بودند که ریحانه آن را قاب کرده بود که این قاب را هم با خود بردند.

شهناز سیاقی با بیان اینکه “نگفتند که از کجا آمده اند” می گوید: ولی می خواستند او را ببرند بند ۲۰۹ زندان اوین. از سپاه نبودند، و ظاهرا از وزارت اطلاعات بودند و رفتارشان هم خیلی خوب بود.

ریحانه طباطبایی ۲۱ آذر ۱۳۸۹ از سوی سپاه بازداشت و به مدت ۳۶ روز در انفرادی بند ۲ الف سپاه تحت بازجویی قرار گرفت. وی فروردین امسال به اتهام فعالیت برای دستیابی به انتخابات آزاد و انتشار اخبار جنبش سبز، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

همان زمان کلمه گزارش داده بود که در حکم صادره برای این روزنامه نگار و فعال جنبش سبز، تلاش برای انتخابات آزاد از طریق”حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و اصلاح شورای نگهبان، مطبوعات آزاد، احزاب آزاد و آزادی زندانیان اغتشاشات و فتنه گران و عدم دخالت نظامیان در سیاست و اقتصاد و بازگشت نظامیان به پادگان ها” به معنای “تضعیف ارکان نظام جمهوری اسلامی” فرض شده و این موارد که همگی ریشه در قانون اساسی و شعارهای انقلاب دارد را “بر اساس ایده و نظریه انحرافی مصطفی تاجزاده” دانسته اند!

در بخش های دیگری از حکم صادره برای این روزنامه نگار، انتشار اخبار زندانیان سیاسی و دیگر اخبار جنبش سبز به عنوان “زنده نگهداشتن جریان فتنه و برجسته کردن اخبار مربوط به محکومان جریان فتنه و متهمان حوادث پس از انتخابات” عنوان شده و نیز “شرکت در مراسم چهلم ندا آقا سلطان و سهراب اعرابی و مراسم شمع روشن کردن در خیابان ولی عصر و شرکت در تجمع اعتراضی خانواده های زندانیان و محکومان در مقابل زندان اوین” به عنوان دیگر مصادیق ارتکاب ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی موسوم به “تبیلغ علیه نظام” ذکر شده است.

طباطبایی بیش از این در مجله ایران فردا، خبرگزاری سینا، روزنامه های فرهیختگان، کلمه سبز، شرق و بهار سابقه فعالیت داشته است.

مادر در خصوص احضار چندی پیش او و حکم بازداشت وی در زمان بازداشت سایر روزنامه نگاران، گفت: رفته بودند روزنامه با حکم بازداشت ولی ریحانه برای مصاحبه رفته بود و زمانی که به روزنامه رسید آنها رفته بودند. بازجویش هم به او توصیه کرد که مراجعه نکند.

خانم سیاقی در ادامه می افزاید: روز گذشته هم با او تماس گرفتند و از او خواستند که اواسط هفته ی آینده برای پاسخ به سوالاتی مراجعه کند.

به کجا چنین شتابان؟ "دلار از 4000 تومان گذشت"

بعدازظهر امروز – پنجشنبه ۱۲ بهمن ماه – و در آخرین ساعات کاری هفته جاری، نرخ دلار از مرز ۴۰۰۰ تومان گذشت.
منابع مطلع از بازار آزاد معاملات ارز تهران خبر داده اند که در آخرین ساعات انجام خرید و فروش در بازار غیر رسمی معاملات ارز در هفته جاری، قیمت فروش دلار از مرز ۴۰۰۰ تومان گذشته است.

بر اساس این گزارش، قیمت فروش یورو نیز به ۵۵۰۰ تومان و قیمت فروش پوند هم به ۶۳۰۰ تومان رسیده است.

دیروز هم قیمت دلار به طور ناگهانی بیش از ۲۰۰ تومان بالا رفت و به ۳۸۰۰ تا ۳۹۰۰ تومان رسید. یورو و پوند نیز به ترتیب تا ۵۳۰۰ و ۶۱۰۰ تومان برای فروش قیمت گذاری شدند.

اما همانند دیروز، امروز هم این خبر در رسانه های رسمی کشور سانسور شد و هیچ یک از خبرگزاری ها خبری در این باره منتشر نکردند.

بدین ترتیب همانند بسیاری از مقاطع بحرانی دیگر، این بار هم خبر افزایش قیمت ارز در رسانه های حکومتی نادیده گرفته شد.

افزایش قیمت دلار تا بیش از ۴۰۰۰ تومان در شرایطی رخ داده است که که کمتر از یک هفته تا آغاز تحریم های تازه علیه ایران فرصت باقی است؛ تحریم هایی که قرار است مانع از ورود هرگونه درآمد نفتی به کشور شود و ایران از پول نفت محروم و وارد مرحله نفت در برابر کالا خواهد کرد.

بدین ترتیب می توان پیش بینی کرد که در هفته آینده نیز وضعیت بحرانی بازار ارز همچنان تا روز هجدهم بهمن ماه و آغاز تحریم ها ادامه داشته باشد.
--------
با سیاست های خود سرانه و بدون در نظر گرفتن منافع مردم این رژیم منفور ایران را در قعر جدول ارزش های پولی نسبت به ارز های رایج دنیا قرارداده است.این شتاب تا به کی ادامه دارد؟ارعاب و بازداشت و توقیف مطبوعات مهم تر است یا رسیدگی به معاش مردم؟....

۱۳۹۱ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

خبر موثقی از روزنامه نگاران و اصحاب مطبوعات در دست نیست!!!

با گذشت حدود3روز از بازداشت اصحاب مطبوعات توسط ماموران امنیتی هنوز هیچگونه اطلاعات موثقی از وضعیت و موقعیت انها در دست نیست.
ایرن به محلی برای گذراندن عمر خبر نگاران و روزنامه نگاران در زندان های مخوف رژیم جکهوری اسلامی مبدل شده است.البته در طی تاریخ بعد از انقلاب همیشه شاهد بوده ایم که اعمال فشار به اصحاب رسانه و مطبوعات نتایج عکس در پی داشته است و لی در عجبم که چرا جمهوری اسلامی از اتفاقات گذشته درس عبرت نمیگیرد؟!

۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

سرکوب منتقدان نظام

دست کم ١٢ روزنامه‌نگار در کمتر از ٢٤ ساعت بازداشت شدندو تعدادی دیگر از روزنامه‌نگاران نیز باید در روزهای آینده خود را به شعبه‌های مختلف دادگاه‌های انقلاب و از این میان شعبه ٩ دادسرای فرهنگ و رسانه معرفی کنند.
در تاریخ ٨ بهمن ١٣٩١ نیروهای قضایی – امنیتی با یورش به دفاتر چهار روزنامه‌ی بهار، شرق، اعتماد، آرمان و هفته‌نامه آسمان، پس از بازرسی محل و ضبط کامپیوتر و ابزارکار روزنامه‌نگاران برخی از اعضای تحریره این نشریات را بازداشت و به محل نامعلومی انتقال دادند. حکم بازداشت تعدادی دیگر از روزنامه‌نگاران نیز صادر شده است.

کریستف دولوار دبیر اول گزارش‌گران بدون مرز در این باره اعلام کرد :" تشدید سرکوب بی وقفه‌ی روزنامه نگاران در ایران ادامه دارد، هنوز دوران ترور و سرکوبی که از فردای انتخابات مورد اعتراض خرداد ١٣٨٨ آغاز شد، به پایان نرسیده است. ٥ ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران، این بازداشت‌ها هشداری روشن است! دهان و زبان روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها بسته خواهد شد."

گزارش‌گران بدون مرز خواهان آزادی بدون فوری و بدون قید و شرط همه‌ی روزنامه‌نگاران زندانی در ایران است. مقامات مسئول ایران باید به بازداشت‌های خودسرانه و پی در پی که تنها هدف‌شان تضمین ثبات و ادامه حیات نظام است، پایان دهند. فرجام این اقدامات تنها شکست است.
بنا بر اطلاعات جمع‌اوری شده از سوی گزارش‌گران بدون مرز، دست کم ١٢ روزنامه‌نگار در کمتر از ٢٤ ساعت بازداشت شده‌اند. در تاریخ ٨ بهمن، ساسان آقایی، نسرین تخیری، جواد دلیری و امیلی امرایی، همکاران روزنامه‌اعتماد، مطهره شفیعی، نرگس جودکی و صبا آذرپیک از روزنامه آرمان، پوریا عالمی و پژمان موسوی از روزنامه شرق و اکبر منتجبی از هفته‌نامه آسمان بازداشت شدند. در تاریخ ٧ بهمن نیز، میلاد فدایی اصل روزنامه‌نگار خبرگزاری ایلنا و سلیمان محمدی روزنامه‌نگار روزنامه‌ی بهار در محل کار و منزل خود بازداشت شده بودند. منازل روزنامه نگاران بازداشت شده نیز از سوی نیروهای قضایی – امنیتی ساعت ها مورد بازرسی قرار گرفته و لوازم کار، دست نوشته‌ها و کامپیوترهای آنها مصادره شده است.

تعدادی دیگر از روزنامه‌نگاران نیز باید در روزهای آینده خود را به شعبه‌های مختلف دادگاه‌های انقلاب و از این میان شعبه ٩ دادسرای فرهنگ و رسانه معرفی کنند.

از ٢٢ دی‌ماه به ویژه در تهران تعدادی از روزنامه‌نگاران از سوی اطلاعات سپاه پاسداران و وزرات اطلاعات، احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بودند. در بازجویی‌ها از این روزنامه‌نگاران پرسش‌ها چون " چه برنامه ای در انتخابات آینده دارید، از کدام نامزدها می خواهید حمایت کنید؟ و سوالات متعددی در باره سخنرانی ١٩ دی ماه رهبر جمهوری اسلامی پرسیده شده بود. علی خامنه‌‌ای در این سخنرانی اعلام کرده بود "آن کسانی که راجع به انتخابات توصیه‌هایی می‌کنند، حواسشان باشد به دشمن کمک نکنند. دائما نگویند انتخابات باید آزاد باشد. از اول انقلاب ۳۴ انتخابات داشتیم. کدامش آزاد نبوده است؟ "

در تاریخ ٢ بهمن غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل جمهوری اسلامی ایران در نشست مطبوعاتی اعلام کرده بود : " براساس اطلاعاتی که از منابع موثق به دست من رسیده است، متأسفانه عده‌ای از روزنامه‌نگاران امروز جدای آنکه در روزنامه‌های کشور قلم می‌زنند دستشان در دست غربی‌ها و ضد انقلاب است."

تهدید وزارت اطلاعات به سرکوب فعالان سیاسی خوزستان

چهار نفر از فعالان سیاسی استان خوزستان به اداره کل اطلاعات این استان احضار شده اند.
صفایی مقدم از فرماندهان سابق سپاه در ابتدای جنگ و مسئول جبهه مشارکت استان خوزستان، مهدی قمیشی مسئول سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی استان خوزستان، حسن دادخواه دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز، و ایرج زارع عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از جمله احضار شدگان هستند.

نیروهای امنیتی و بازجویان وزارت اطلاعات این افراد را تهدید کرده و گفته اند که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، احزاب اصلاح طلب و اعضای آن ها حق برگزاری هیچ جلسه ای را ندارند در غیر اینصورت همگی بازداشت می شوند.

از سوی دیگر، دکتر شیرودی از دیگر فعالان سیاسی این استان نیز توسط حراست دانشگاه شهید چمران احضار و با تهدید به اخراج مواجه شده است.

نیروهای اطلاعاتی از آقای شیرودی خواسته اند که به مدت یک سال و نیم تقاضای مرخصی بدون حقوق کند.

دستگیری گسترده روزنامه نگاران اصلاح طلب نقض آشکار حق بیان

nر ادامه موج سرکوب و بازداشت فعالان مطبوعاتی و روزنامه نگران در ایران، کیوان مهرگان و حسین یاغچی نیز بازداشت شدند.

بر اساس گزارش های رسیده، کیوان مهرگان، روزنامه‌نگار مقیم تهران، برای چهارمین مرتبه طی چهار سال اخیر بازداشت شد.

وی در جریان حوادث بعد از انتخابات دو بار و همچنین پس از مراسم تدفین هدی صابر نیز بازداشت شده بود.

همچنین روز دوشنبه حسین یاغچی، از فعالان مطبوعاتی اصلاح طلب نیز، توسط ماموران امنیتی دستگیر شد.

طی دو روز گذشته، دست کم ١٢ روزنامه‌نگار و فعال مطبوعاتی در ایران بازداشت شدند و تعدادی دیگر از روزنامه‌نگاران نیز باید در روزهای آینده خود را به شعبه‌های مختلف دادگاه‌های انقلاب و از این میان شعبه ٩ دادسرای فرهنگ و رسانه معرفی کنند.

بر اساس آخرین گزارش ها، هم اکنون ساسان آقایی، نسرین تخیری، جواد دلیری و امیلی امرایی، همکاران روزنامه‌اعتماد، مطهره شفیعی، نرگس جودکی و صبا آذرپیک از روزنامه آرمان، پوریا عالمی و پژمان موسوی از روزنامه شرق و اکبر منتجبی از هفته‌نامه آسمان، میلاد فدایی اصل روزنامه‌نگار خبرگزاری ایلنا و سلیمان محمدی روزنامه‌نگار روزنامه‌ی بهار در محل کار و منزل خود بازداشت شده اند.

همچنین تعدادی دیگر از روزنامه‌نگاران نیز باید در روزهای آینده خود را به شعبه‌های مختلف دادگاه‌های انقلاب و از این میان شعبه ٩ دادسرای فرهنگ و رسانه معرفی کنند.
------------
پر واضح است این موج دستگیری ها در تهران و شهرهای بزرگ ترفند امنیتی سوخته ای برای ترعیب روزنامه نگاران برای کنترل اخبار پیش رو پیرامون انتخابات آتی است.این نوع حرکت ها از سناریو های سوخته دستگاه های امنیتی برای تحت کنترل گرفتن فضای انتخابات است.با توجه به انتخابات گذشته و سذکوب گسترده اصلاح طلبان و زمزمه حضور اصلاح طلبان و با در نظر گرفتن اینکه حضور منتخبین اصلاح طلب در کاندیداتوری ریاست جمهوری مساوی با جنچال و احتمالا آشوب های مشابه با سال 88 است مقام های امنیتی با استفاده از مهندسی معکوس و پیش دستی دست به ترعیب و فشار به مطبوعاتیان نمودند.بعید نیست که در چند ماه آینده شاهد بسته شدن مطبوعات معترض و یا منتقد نیز باشیم.

۱۳۹۱ بهمن ۸, یکشنبه

قطع وحشیانه انگشتان دست یک سارق در شیراز

دادگاه شیراز سارقی را به جرم سرقت به قطع ید در ملاء عام محکوم کرد.واین حکم در مقابل دادسرای شیراز در حضور مردم با دستگاه گیوتین برقی صورت گرفت.این نوع احکام که منشاء در مجازات های اسلامی دارد چهره ای بسیار کریه از ایران و ایرانیان به جهان شناسانده است.پیروی سیستم قضایی ایران از شرع اسلام برای محاکمه مجرمان ایران را در قعر جدول مدافعان حقوق بشر قرار داده است.اعدام و قطع اعضاء بدن به هر شکل و به هر دلیل از دیدگاه اخلاق مدرن و دین شناسی مدرن محکوم است.درست است که مردم ایران و من جمله خود من مسلمان هستیم و لی قواعد و اصول مجازات اسلامی به 1400 سال پیش به دوران جاهلیت اعراب باز میگردد و این گونه احکام برای جوامع آن زمان مورد قبول بود  نه در جامعه مدرنیته امروزی که تمام کشور های جهان پای در راه پیشرفت و شکافت علم  برای ریبدن به حقانیت قدرت خداوند هستند.
از لحاظ روانشناسی اجتماعی و آسیب شناسی ان نیز اشد مجازات آن هم در ملاء عام جز اشاعه خشونت چیزی در بر نخواهد داشت.پس تادیب کجاست؟
پس اموزش کجاست؟
اگر هر کسی به هر دلیلی یا نیاز یا فشار اجتماعی و خانواده و یا تربیت نادرست و یا حتی اختلال روانی دست به جرمی بزند که در اسلام حکم اعدام یا قطع اعضاء را در پی داشته باشد..... پس تادیب و آموزش روش درست زندگی چه میشود؟
همه را از دم تیغ گذراندن و صورت مساله را پاک کردن راه حل معضلات اجتماعی نیست.بله من قبول دارم در زمان شکا گیری اسلام شرایط اجتماعی برای تادیب و زندان و.... غیره وجود نداشت ولی کم کمک شرایط تغییر نمود جوامع بزرگ شدند و تفکر ها تغییر یافت ولیکن احکام شرع اسلامی و مجازات های مربوطه همچنان در همان عصر خفته است.چنانکه در عصر تکنولوژی و سرعت هنوز شاعد اعدام و قطع اعضاء بدن و محاصبه غرامت دیه به دینار و شتر هستیم!!!!!!!
مگر پول ما دینار و مال ما شتر است که براین دست موضوعات حکم صادر شود؟

مرگ 3دانش اموز دیگر به علت قصور مسولان نظام

مرگ 3 دانش‌آموز به خاطر طرح تجمیع مدارس
نماینده شهر کرد در مجلس گفت:‌ با توجه به اجرای طرح تجمیع مدارس روستایی و عدم توجه به سرویس رفت و برگشت، دو هفته پیش سه دانش‌آموز در راه برگشت از مدرسه غرق شده و فوت کردند.

سیدسعید زمانیان دهکردی در گفت‌وگو با فارس افزود: آموزش و پرورش طرح تجمیع مدارس روستایی را به خاطر کمبود بودجه و به صورت ناقص انجام داده است، در حالی که دانش‌آموزان سرویس ایاب و ذهاب ندارند و خوابگاه‌های شبانه‌روزی مدارس روستایی نیز به دلیل مشکلات مالی تعطیل شده است.

وی گفت: دانش‌آموزان مجبورند مسیرهای پنج شش کیلومتری روستا تا مدرسه‌های تجمیع شده را بپیمایند. نماینده شهر کرد در مجلس شورای اسلامی افزود: طرح تجمیع مدارس هزینه‌های تحمیلی به خانواده‌های روستایی وارد کرده و برخی از دانش‌آموزان به دلیل مشکل مالی امکان ادامه تحصیل در مدارس تجمیع شده، دور دست ندارند. زمانیان دهکردی افزود: دو هفته قبل متأسفانه سه نفر از دانش‌آموزان یک مدرسه روستایی در شهرستان اردل استان چهارمحال و بختیاری هنگام برگشت از مدرسه بر روی یخ‌های یک رودخانه در حال بازی بودند که بر اثر شکستن یخ غرق شده و فوت کردند.

این نماینده مجلس گفت: اجرای هر طرح در مدارس باید با امکانات و جوانب آن انجام شود و رفت و آمد دانش‌آموزان بی‌بضاعت در زمستان و فاصله روستاها بسیار خطرناک است. نماینده شهر کرد در مجلس افزود: یقین داشته باشید، با بازگشایی مجلس این موضوع را از مسئولان آموزش و پرورش به طور جد پیگیری می‌کنیم و ما نمایندگان استان چهار محال و بختیاری مدعی این دانش‌آموزان خواهیم بود و باید با سوء مدیریت و جایی که حق مردم ضایع می‌شود، ایستادگی کرده و محکم برخورد کنیم.

طرح تجمیع مدارس به علت کاهش جمعیت دانش آموزی و کاهش زاد و ولد و نگاه اقتصادی به مدارس اجرا شده که جوانب اجتماعی آن کمتر لحاظ شده است.

نا پدید شدن پدر ستار بهشتی..پلیس: ایشان دچار آلزایمر شده اند!!

وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی نسبت به مفقود شدن 10 روزه پدر ستار بهشتی و سوء استفاده احتمالی از این قضیه در به سرانجام رسیدن پرونده مرگ مرحوم ستار بهشتی به شدت ابراز نگرانی کرد.

گیتی پورفاضل در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در رابطه با آخرین وضعیت پرونده ستار بهشتی، گفت: آخرین باری که من به آقای شهریاری بازپرس پرونده مراجعه کردم به من قول داد که تا آخر بهمن پرونده به دادگاه برود و در این بین اتفاقی افتاد که من را مقداری نگران کرد و آن مفقود شدن ناگهانی پدر ستار بهشتی است.

وی گفت: ماجرا از این قرار است که به دلایل نامعلومی پدر ستار حدود 10 روز مفقود بود و متاسفانه خانواده‌اش نیز به هر جا سر می‌زدند و یا تلفن می‌کردند نمی‌توانستند خبری از او بگیرند. با توجه به اینکه پدر ستار بهشتی به دلیل شوک وارده از خبر مرگ پسرش دوران سختی را طی می‌کند طبیعی است که به هم بریزد. او هم در یک ماه اول حال بسیار بدی داشته است، به طوری که ناگزیر او را در بیمارستان بستری کردند تا آرامش خود را به دست آورد.

وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی اظهار کرد: با گم شدن پدر ستار بهشتی نگرانم که از این مساله در پرونده «ستار» سوء استفاده شود، به دلیل اینکه وقتی به خانواده او بعد از 10 روز خبر می‌دهند پدر ستار پیدا شده است، خواهر مرحوم بلافاصله به من زنگ زد و گفت دارند از آنها فیلمبرداری می‌کنند. من پرسیدم فیلمبرداری برای چه که خواهر ستار گفت نمی‌دانم و من گفتم اجازه ندهید فیلمبرداری کنند زیرا دلیلی ندارد و اصلا مگر هر کسی گم می‌شود هنگام پیدا شدن از او فیلم تهیه می‌کنند؟

پورفاضل افزود: خواهر ستار نیم ساعت بعد به من زنگ زد و گفت در پرونده‌ای که برای پدر ستار تشکیل داده‌اند نوشته‌اند که او دچار آلزایمر است. من گفتم آلزایمر را دکترهای دیگر هم باید گواهی کنند و اصلا مگر در کلانتری پزشک وجود دارد؟

وی گفت: این مساله را باید پزشکی قانونی یا پزشک معالج پدر ستار تشخیص دهد که البته تا به حال چنین چیزی به ما نگفته‌اند و حتی زمانی که ایشان در بیمارستان بستری بود، گفتند به دلیل شوک وارده مقداری به هم ریخته است ولی صحبتی از آلزایمر نبوده است، حالا اینکه بعدا چه استفاده‌ای از این موضوع شود، فعلا نمی‌دانم!

وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی تصریح کرد: تا پرونده به دادگاه ارسال نشود و من آن را مطالعه نکنم نمی‌توانم چیزی در این مورد بگویم ولی احساس من این است که با این ترتیب و برنامه‌ای که گذاشته شده، شاید بخواهند سوء استفاده‌هایی از این مساله بکنند و من از این موضوع نگران هستم.

پورفاضل خاطرنشان کرد: تا به حال چنین اتفاقی برای پدر ستار بهشتی نیفتاده است و او هر جا می‌خواسته برود به خانواده‌اش اطلاع می‌داده است و این یک مساله عجیب است، زیرا به هر حال ممکن نیست ایشان 10 روز گم شده باشد و باید پرسید که او در این 10 روز کجا بوده و چه سرپناهی داشته است؟

وی که به وکالت از پدر ستار بهشتی تقاضای قصاص متهمان پرونده ستار بهشتی را به دادسرا ارائه کرده است، تصریح کرد: پدر ستار بهشتی که نمی‌توانسته 10 روز در پارک خوابیده باشد، پس باید این 10 روز در جایی نگهداری شده باشد، ولی به هر حال اگر بخواهند با توجه به این قضیه، پدر ستار بهشتی را محجور قلمداد کنند خود به خود زمان خریداری می‌شود. به دلیل اینکه تا حکم حجر او ثابت شود و معلوم شود اولیای دم چه کسانی هستند زمان خواهد برد.

وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی تاکید کرد: اگر پدر ستار بهشتی که الان پرونده فرزندش را دنبال می‌کند، نباشد حق او به فرزندانش می‌رسد ولی این قضیه، پروسه را طولانی‌تر می‌کند در حالی که پرونده مرگ ستار بهشتی فقط حدود سه ماه است که در دادسراست.

این وکیل دادگستری در ادامه با انتقاد از تبصره ماده 128 قانون آیین دادرسی کیفری، اظهار کرد: در همه جای دنیا این رسم وجود دارد که وقتی از متهم بازجویی می‌شود متهم می‌تواند تقاضا کند وکیلش در کنار او حضور داشته باشد. البته قانون ما هم این موضوع را پیش‌بینی کرده است منتهی تبصره‌ای که به ماده 128 قانون آیین دادرسی کیفری اضافه شده موضوع حضور وکیل را به سلیقه و تشخیص قاضی واگذار می‌کند.

وی تصریح کرد: به طور کلی در اکثر پرونده‌های امنیتی یا سیاسی هیچ وقت وکیل حضور نداشته است و در نتیجه می‌بینیم اتفاق های ناگواری که مثلا برای بنی‌یعقوب، زهرا کاظمی و ستار بهشتی افتاده است به خاطر این بوده که در بازجویی‌ها و تحقیقات اولیه وکیل حضور نداشته است زیرا وقتی وکیل حضور داشته باشد خود به خود شکنجه برای گرفتن اقرار صورت نمی‌گیرد و این اتفاق ناگوار هم رخ نمی‌دهد که جامعه را به نحوی خشمگین کند.

پورفاضل گفت: من معتقدم هر کدام از این پرونده‌ها مانند یک زخم سالک حتی با خوب شدن اثرش بر پیکر جامعه ماندگار شده است و مردم نمی‌توانند این مساله را از یاد ببرند.

وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی تاکید کرد: کسانی که از متهم بازجویی می‌کنند واقعا باید دوره دیده باشند و بتوانند با پاسخ و پرسش از متهم اقرار بگیرند البته اگر واقعا اقراری وجود داشته باشد زیرا گاهی وقت‌ها مسائلی به متهم القاء می‌شود که ممکن است اصلا روح او از قضیه خبر نداشته باشد.
------------
ارائه دادخواست قصاص عاملان قتل ستار بهشتی با ناپدید شدن پدر وی همراه شده است که بنا به اظهار نظر نیروی انتظامی ایشان دچار آلزایمر شده است .البته یک شبه!!!
و این موضوع میتواند روند پرونده را به دالان های قانونی بکشاند.از سویی اثبات بیماری پدر ستار بهشتی میتواند زمان را برای نیروی انتظامی باز نگه دارد و البته این سناریو بسیار پیش پا افتاده است. حکومت سرکوب گر ایران که هیچ ابایی از سرکوب و قتل ندارد نمیدانم چرا دست به این نوع راهکار های قدیمی برای متوقف کردن پرونده میزند....مثل همیشه یه پرونده سازی .... ثتل ناگهانی و تمام و همه هم به زودی فراموش میکنند.... کاری کع حکومت ایران در آن مهارت فراوان دارد..

فتنه گران ! فسیل های زنده اند!!! "مدیر مسول کیهان"

مدیر مسئول روزنامه کیهان پیش‌بینی کرد که اصلاح طلبان قطعا وارد انتخابات شده و رای می‌دهند.

به گزارش ایسنا، حسین شریعتمداری که در سلسله همایش‌های بصیرت‌افزایی سازمان بسیج شهرداری تهران با موضوع "شایسته‌گزینی در انتخابات" صحبت می‌کرد، با مورد توجه قرار دادن نقش بسیج و بسیجیان، اظهارکرد: در جریان فتنه 78 گفتیم که بسیج بی‌ترمز است. باغ، خانه،‌ ماشین که برای دیگران ترمز قلمداد می‌شود، برای بسیج ترمز نیست و چه امتیازی بالاتر از این‌که امام فرمودند من بر دست و بازوی بسیجیان بوسه می‌زنم.

وی با تحلیلی از شرایط امروز، اظهار کرد: ما امروزه در شرایط حساس و نه بحرانی به سر می‌بریم. بحران هنگامی ایجاد می‌شود که پایه‌ها و مولفه‌های اقتدار یک نظام تضعیف شود، اما شرایط حساس هم می‌تواند خطرناک باشد، ولی به هر ترتیب ویژگی شرایط حساس این است که حرکت از عقبه‌ای برای رسیدن به یک فراخنای انجام می‌شود.

شریعتمداری ایجاد بلوا و ناامنی را هدف اصلی دشمن دانست و گفت: یکی از تاکتیک‌های دشمن،‌ طرح فریب است و طرح مباحثی چون انتخابات آزاد در این چارچوب قرار دارد.

نماینده خامنه ای در کیهان در ادامه ضمن این‌که عوامل فتنه را فسیل‌های زنده خواند، خاطرنشان کرد: به دو دلیل بحث انتخابات آزاد مطرح شد؛ یکی برای این‌که مجبور نباشند، عقبه خودشان و ادعایی که در بحث تقلب در انتخابات مطرح کردند را پس بگیرند و دیگر این‌که برای ایجاد تردید نوعی زمینه‌سازی کنند، اما ما باید ببینیم هدف اصلی کجاست.

در ادامه این نشست یکی از حاضرین از شریعتمداری در خصوص مواضع اخیر عسگراولادی پرسید که وی اظهار کرد: آقای عسگراولادی چه قبل و چه بعد از انقلاب یکی از استوانه‌های نظام ما هستند و نزدیک به چهارده سال زندان بوده‌اند. همچنین یار وفادار و فداکار در خدمت اسلام و امام و رهبری بودند. برخی نظرات ایشان وارونه مطرح شد؛ چرا که ایشان نمی‌گویند افرادی که از آن نام بردند مجرم نیستند، بلکه می‌گویند فتنه‌زده هستند.

8سال حبس برای اعتقاد مذهبی سعید عابدینی

وکیل مدافع سعید عابدینی شهروند آمریکایی ایرانی‌الاصل از صدور حکم ۸ سال حبس برای موکلش خبر داد.
ناصر سربازی در گفت‌وگو با ایسنا در این باره ادامه داد: روز یک‌شنبه به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب مراجعه کردم و رای دادگاه به اینجانب ابلاغ شد. البته موکل نیز از زندان به دادگاه منتقل شده بود و در جریان رای صادره قرار گرفت.

وی تصریح کرد: موکلم به اتهام تشکیل و راه‌اندازی کلیسای‌های خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

وکیل مدافع عابدینی گفت که در مهلت قانونی نسبت به رای صادره اعتراض خواهد کرد.

وی در مورد آزادی موکلش نیز گفت: وثیقه ارائه شده برای آزادی موکلم فعلا مورد پذیرش قرار نگرفته و هم‌چنان پیگیر آزادی‌اش هستم.

سعید عابدینی که اخیرا رسانه‌های خارجی و وزارت خارجه آمریکا درباره سرنوشت وی اظهارنظر کرده بودند، در اوایل مهر سال جاری در منزل پدری‌اش بازداشت شده است.
---------------
چند روز پیش از دادگستری اخباری منتشر شد که در حال حاضر هیچ کس به خاطر اعتقاد و مذهبش در زندان به سر نمی بردو در انتخاب عقیده و دین آزادی وجود دارد.و کسانی که در زندان ها به سر میبرند مرتکب جرایم دیگری شده اند!!!!

۱۳۹۱ بهمن ۵, پنجشنبه

زندان اوین بوستان میشود.... راهکاری برای دور زدن افکار عمومی

قائم مقام معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران گفت: بزودی زندان اوین منتقل خواهد شد و مکان آن به بوستان و موزه تبدیل می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام میثم امرودی در دومین جشنواره سفرنگاری ناصرخسرو که ظهر پنجشنبه در سالن اجتماعات برج میلاد برگزار شد، افزود: مردم ما تعلقشان به کشور بسیار زیاد است و تهران بیش از چند هزار سال سابقه تاریخی دارد و بهانه برای گردش در آن بسیار زیاد است.

وی گفت: نزدیک به 1800 بوستان و 4 پارک بانوان در تهران وجود دارد که اگر خوب معرفی شوند می تواند فضایی را به وجود بیاورند که مردم اوقات خود را به خوبی در آنجا سپری کنند.

امرودی افزود: برخی از افرادی که به ایران می آیند در گفتگو با ما عنوان می کنند ما فکر می کردیم وارد ویرانه خواهیم شد در حالی که نقاطی در تهران وجود دارد که در مقایسه با نقاط گردشگری خارج زیباتر است.

وی به احداث بزرگراه خلیج فارس اشاره کرد و گفت: برای اتصال شمالی ترین نقطه تهران تا اتوبان قم 6 هزار خانه تملک شده است که آن را بزرگراه خلیج فارس نامیده ایم.
-----------
تبدیل شدن زندان های پر سر و صدا و جنجال بر انگیز به بوستان و موزه از تدابیر امنیتی و انحرافی حکومت است که هر چند سال یک بار برای تحریف اذهان عمومی و از زبان افتادن اسم این زندان ها رواج پیدا کرده است.چند سال پیش شاهد تبدیل زندان قصر تهران که یکی از مخوف ترین زندان های ایران به شمار می آمد و اعدام های بسیاری در ان صورت گرفت به بوستان و موزه بودیم که پروژه آن همچنان ادامه دارد که زندانیان ان را بعضا به اوین و رجایی شهر و یا به شهرستان ها منتقل کردند.
حال نیز به علت پر سر و صدا شدن زندان اوین و نیز قدیمی شدن آن حکومت قصد دارد آن را تخریب و زندانیان را به مکتن دیگری منتقل کند که در این میان چندی به سرنوشت های نا معلومی دچار خواهند شد.بند های مخفی و انفرادی که اسم و نشانی از ان ها در هیچ جایی ذکر نمیشود و بازداشتگاه های موقت بند 2الف اداره اطلاعات سپاه بخشی از این قسمت هاست که سرنوشت در بند آنان مشخص نیست.
به جای انتقال زندان اوین باید تکلیف زندانیان آن خصوصا زندانیان سیاسی و امنیتی مشخص گردد.

پیرامون زندانیان سیاسی

بازداشت و بی‌خبری از دوتن از بستگان یک زندانی سیاسی

مامورین امنیتی ۱۰ روز پیش رضا و علی اکبری منفرد را بازداشت و تا کنون از ایشان هیچ گونه اطلاعی در دست نیست. این دوتن برادر و برادر‌زاده مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی بند زنان زندان اوین می‌باشند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حدود ۱۰ روز پیش مامورین امنیتی رضا و علی اکبری منفرد (پدر و پسر) را بازداشت کرده و به مکان نامعلومی منتقل نموده‌اند.

این دو تن که از بستگان مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی بند زنان اوین می‌باشند، تا کنون اجازه تماس با خانواده خود را پیدا نکرده‌اند و با وجود پیگیری خانواده ایشان به مراجع امنیتی از سرنوشتشان هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.

گفتنی است، پیش‌تر چهار تن از خواهران و برادران رضا اکبری منفرد که خود از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ می‌باشد در قتل عام زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ اعدام شده‌اند.

مریم اکبری منفرد که در اعتراضات به نتیجه انتخابات ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به ۱۵ سال زندان محکوم شد، هم اکنون در بند زنان زندان اوین بسر می‌برد.

درخواست شيرين عبادی و ٢٩ نهاد حقوق بشری برای توقف حکم اعدام پنج عرب اهوازی

در يک بيانيه مشترک، شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل و ٢٩ سازمان و نهاد ايرانی و خارجی مدافع حقوق بشر خواهان توقف حکم اعدام پنج زندانی عرب اهوازی شدند.

در اين بيانيه که چهارم بهمن‌ماه منتشر شده با ابراز نگرانی شديد از اعدام نزديک پنج فعال مدنی و فرهنگی اهوازی، از مجامع بين‌المللی و نهادهای حقوق بشر خواسته‌ شده است تا فورأ تمامی تلاش‌های خود را برای توقف اجرای حکم اعدام و نجات جان اين زندانيان به عمل آورند.

جابر آلبوشوکه ۲۸ ساله، مختار آلبوشوکه ۲۶ ساله، هادی راشد ۳۹ ساله، هاشم شعبانی‌نژاد ۳۲ ساله و محمدعلی عموری نژاد ۳۴ ساله، پنج زندانی عرب اهوازی اهل خلفيه (رامشير) هستند که هم اعدامشان تأييد شده و نيروهای امنيتی آن‌ها را روز جمعه ۲۹ دی‌ماه از زندان کارون اهواز به مکان نامعلومی انتقال منتقل کرده‌اند.

خانوادەهای اين پنج زندانی بيم آن دارند که آن‌ها را جهت اجرای حکم اعدام از بند عمومی زندان کارون خارج کردە باشند.

احکام اعدام اين پنج فعال مدنی و فرهنگی عرب اهوازی، روز چهارشنبە ۲۰ دی‌ماه (نهم ژانویە) به خانوادە آنان ابلاغ شد.

به گزارش رادیو زمانه امضاکنندگان بيانيه گفته‌اند، افزون بر پنج زندانی يادشده در حال حاضر بيش از ۳۰ زندانی وابستە به گروەهای اتنيکی و مذهبی در زير حکم اعدام هستند

عفو بین الملل عدم تمدید مرخصی نسرین ستوده را «بی‌رحمانه» توصیف کرد

سازمان عفو بین الملل روز چهارشنبه با انتشار بیانیه ای از عدم تمدید مرخصی سه روزه نسرین ستوده انتقاد کرد و آن را «یک بازی بی‌رحمانه»‌ خواند.

آن هریسون معاون بخش خاورمیانه عفو بین الملل گفت: «نسرین ستوده برنده جایزه حقوق بشری ساخاروف و یک وکیل شناخته شده در سطح بین‌المللی است که با اتهاماتی مبهم زندانی شده است.»

به گزارش رادیو فردا این بیانیه در ادامه به وضعیت چند زندانی سیاسی دیگر از جمله محمدعلی دادخواه، احمد زیدآبادی، مسعود باستانی، مهسا امرآبادی، بهمن احمدی امویی و بهاره هدایت که طی روزهای اخیر به مرخصی آمده اند، نیز اشاره کرده و خواستار آزادی بی قید و شرط این افراد شده است.

۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه

اعتراض فائزه هاشمی در دیدار با نمایندگان مجلس

اظهارات اعتراض آمیز فائزه هاشمی در حضور نمایندگان مجلس
یک عضو کمیته امنیت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به بازدید 6 ساعته اعضای این کمیته از زندان اوین، از اظهارات گلایه‌آمیز فائزه هاشمی به نمایندگی از زندانیان بند نسوان در حضور نمایندگان خبر داد.
مهدی دواتگری در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی ایسنا، با اشاره به بازدید اعضای کمیته امنیت از بندهای امنیتی 209 و 350 زندان اوین اظهار کرد: در این بازدید با تعدادی از محکومین این بندها صحبت شد و حرف‌های آنها را هم شنیدیم که البته نمی‌شود بدون بررسی کارشناسی، عجولانه درباره آنها اظهار نظر کرد.

وی افزود: طبیعی است که ممکن است در زندان ادعاهایی مطرح شود و ما نمی‌توانیم بگوییم که هر ادعایی درست است بلکه این حرف‌ها مستلزم بررسی و کار کارشناسی است.

نماینده مردم مراغه در مجلس با اشاره به اظهارات فائزه هاشمی در حضور نمایندگان خاطرنشان کرد: فائزه هاشمی در این دیدار به عنوان وکیل بند بانوان مسائلی در مورد سایر زندانیان این بند مطرح کرد که عمدتا گلایه‌آمیز بود و صحت و سقم آن قابل بررسی است.

این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس همچنین خاطرنشان کرد: کمیته امنیت گزارش خود از بازدید 6 ساعته از نحوه پذیرش، تشکیل پرونده، قرنطینه، بهداری، وضعیت خوراک، ارائه خدمات به زندانیان و بازدید از بخش‌های مختلف را پس از بررسی از جهات مختلف حقوقی در اختیار کمیسیون امنیت قرار می‌دهد و سخنگوی کمیسیون گزارش جامع را در اختیار رسانه‌ها قرار خواهد داد.

وی تصریح کرد: در این بازدید همچنین بخش عمومی زندان اوین که زندانیان جرایم مالی، مهریه و چک در آنجا مستقر هستند، مورد بازدید قرار گرفت.

نماینده مردم مراغه در مجلس با اشاره به همراهی مسوولان سازمان زندان‌ها در این بازدید، تاکید کرد: در این بازدید رشیدی رییس زندان اوین و سهراب سلیمانی مدیرکل اداره زندان‌های استان تهران، نیز حضور داشتند.

دواتگری درباره برنامه این کمیسیون برای بازدید از سایر زندان‌ها نیز گفت: اعضای کمیته امنیت کمیسیون امنیت ملی به خاطر وسعت و گستردگی کار زندان اوین امروز از این زندان بازدید کردند و بعد از بررسی گزارش در فرصت‌های آینده از سایر زندان‌ها نیز بازدید خواهند داشت.
----------------
این همه سال کسی حال و هوای بازدید از زندان اوین را نداشت و زندان اوین به سطلی مبدل شده بود که مستعملات نظام را به آن جا روانه میکردند.حال با فشار های بین الملل و گیر و دار قوه قضاییه با رییس جمهوری ! همه دلشان به حال زندانیان آن هم فقط بند های امنیتی سوخته است و به دیدار زندانیان میروند.
ما هم که بل نسبت شما خر!!!
هیچ کس از قصد و مقصود این بازدید ها مطلع نیست؟ اگر دتان به حال زندانیان سوخته و گوش شنوا پیدا کردید؟
چرا سری به الباقی زندان ها نمیزنید؟ یا حتی همان 2 الف اوین؟رجایی شهر؟زندان و بازداشتگاه های مخوف سپاه که در جای جای شهر پخش است؟
بس کنید این بازی روبه گونه را ....مردم را نادان فرض نکنید....

بیانیه حزب سوسیال دموکرات پیرامون انتخابات آتی ایران

به پای صندوق های انتخابات رژیم نباید رفت
هم میهنان :رأی شما به صندوق های انتخابات رژیم خونخوار اسلامی بمعنای تأ ئید حکومتی است که به فرزندان معترض ما نخست تجاوز و آنها را شکنجه و بقتل میرساند .رأی به رژیم تبهکاران اسلامی بمعنای دوزدی اموال و دارائی های مردم و توسعه بیکاری و فقر معیشتی .رأی به رژیم تروریستی بمعنای ادامه شکنجه و قتل حکومتی اعدام است.رأی به رژیم بمعنای خفقان و رعب در ایران و تروریسم در جهان است .رفتن به پای صندوق های رژیم به معنای پر شدن زندان های رژیم از زندانیان سیاسی است.مردم در سرتا سر کشور باید از مردم کردستان بی آموزند که هرگز به پای صندوق های رژیم سفاک و جنایت پیشه اسلامی نروند مگر برای آتش زدن صندوق های رژیم خون خوار اسلامی .

رژیم برای تأئید جنایاتش و ادامه فساد 33 ساله است که شما را میکوشد به پای صندوق های ریاکاران فاسد و مزدوران بیگانگان وگماشتگان اجنبی بکشد.آن کسانی که بر قدرت اند مرگ همه جانبه ایرانیان را در سر میپرورانند، ما ایرانیان باید مرگ این رژیم تروریستی را با براندازیش تسریع کنیم ،میباید مجا ل هرنوع حیات را از این رژیم تبهکار گرفته وزدودن ترس را از خود پیشه کنیم . در تهاجم به رژیم بزرگترین قدرت در ایران مردم ایرانند و نه رژیم و نه مزدوران خائنی مثل پاسدار و بسیج و یا دیگر دسته های سرکوب رژیم .از موضع قوه به فعل توانائی خود را در مقابل رژیم قرار دهید.رژیم جنایتکار و مجرم، کمتر از آن است که بتواند در مقابل شما مقاوت کند. خود را برای رهائی میهن و فرزندان آینده کشورمان برای نبردی سرنوشت ساز آماده کنید. به هیچ کدام از گماشتگان رژیم خون خوار اسلامی در ستیز ترحم نشان ندهید .رژیم از مسا لمت خواهی و صلح دوستی شما هم میهنان ، سوء استفاده کرده است و برای سرکوبتان بهره برده و فرزندان ایران را به هلاکت رسانده است

.ترحم به رژیم و گماشتگان جنایتکارش بمفهوم ادامه استبداد و استحکام سرکوب آن ها علیه مردم ایران است .براندازی رژیم راهکار نهائی برای رهائی از غارت و چپاول ، تجاوز،شکنجه و قتل حکومتی است . گوش به فرمان جنایتکارانی چون موسوی ،کروبی و یا دیگر ارازل اوباش مثل خاتمی و شرکا ء ندهید.آنها چون سال 88 کوشیدنند رژیم نکبت بار و فاسد اسلامی را از سقوط حتمی نجات دهند و مردم را به برگشت به خانه هایشان فرا خواندند.این عوامل که خود را اصلاح طلبان حکومتی مینامند چون دیگر باندهای سازمان یافته رژیم ،در حفظ رژیم و بقای آن و به چپاول کشورمی اندیشند. مرگ بر رژیم اسلامی در تمامیت و کلیتش.

حزب سوسیال دمکرات ایران 13.01.2013

(کلن / آلمان)

اعدام علی نادری محکوم است

عفو بین الملل؛ اعدام علی نادری، نشانگر بی توجهی اسفناک ایران به معیارهای بین المللی در مورد مجازات اعدام می باشد

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: در پی به دار آویختن علی نادری، متهم به قتل 21 ساله در زندان رجایی شهر، سازمان عفو بین الملل طی بیانیه ای آن را نشانگر بی توجهی اسفناک جمهوری اسلامی ایران به معیارهای بین المللی در مورد مجازات اعدام عنوان کرد.

بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی مهر، علی (کیانوش) نادری در زندان رجایی شهر در کرج، وقع در شمال غرب تهران روز چهارشنبه بیست و هفتم دی ماه اعدام شده است.

وی به خاطر نقش داشتن در قتل یک زن سالخورده (یکی از بستگان خود) در جریان یک سرقت در چهار سال پیش (در حالی که وی ظاهرا تنها 17 سال داشته است) به مرگ محکوم شده بود.

بر اساس قوانین بین المللی، افراد زیر هجده سال به هنگام ارتکاب جرم به عنوان کودک تلقی شده و اعدام ایشان موکداً ممنوع می باشد.

دو حوان دیگری که در این سرقت دست داشتند، هر یک به اتهام سرقت به پانزده سال زندان محکوم شده اند.

آن هریسون معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بین‌الملل گفت: «اعدام علی نادری، نشانگر بی توجهی اسفناک جمهوری اسلامی ایران به معیارهای بین المللی در مورد مجازات اعدام می باشد».

خانم هریسون افزود: «ایران از معدود کشورهایی در جهان است که بر خلاف الزامات بین المللی حقوق بشر، اعدام نوجوانان بزهکار در آن همچنان اجرا می شود».

آن هریسونهمچنین گفت: «مقامات جمهوری اسلامی باید فوراً به استفاده از مجازات مرگ بر علیه نوجوانان پایان دهند».

به گفته این سازمان "طی سال گذشته میلادی بیش از 500 تن در ایران اعدام شده اند که حداقل یک تن از آنان یک نوجوان بوده که در ماه مارس در ملاء عام به دار آویخته شد".

ایران به عنوان یکی از شرکای میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، در سال 1994 کنوانسیون حقوق کودک (CRC) را به تصویب رسانده است. با این وجود، سن مسئولیت کیفری در ایران همچنان سن بلوغ افراد، یعنی 9 سال قمریبرای دختران و 15 سال قمری برای پسران می باشد.

احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران در آخرین گزارش خود در سپتامبر 2012 در مورد ایران، مقامات ایرانی را به متوقف کردن مجازات اعدام در مورد نوجوانان فراخوانده بود.

در ماه مارس 2013، گزارش های حقوق بشر در مورد ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به بحث گذاشته خواهد شد. تداوم میزان بالای اعدام ها و اعدام نوجوانان به جرم قتل دو علتی است که نشان می دهد چرا مساله حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از نگرانی های بین المللی باقی مانده است.

همه چیز کشور درست است! مشکل فقط محرم و نامحرم هاست!!!

خنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از نگرانی اعضای این کمیسیون در مورد عدم رعایت شئونات اسلامی در مکالمات تصویری اپراتور جدید تلفن همراه (رایتل) خبر داد.

حجت‌الاسلام سیدعلی طاهری در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: اعضای کمیسیون فرهنگی مدتی است در مورد اپراتور جدید تلفن همراه که خدماتی را در مورد مکالمات تصویری ارائه می‌کند ابهاماتی دارند.

وی افزود: با توجه به اینکه سیم‌کارت رایتل علاوه بر صوت، تصویر را هم منتقل می‌کند این موضوع در اعضای کمیسیون و در بخش‌های مذهبی و متدین جامعه ایجاد نگرانی کرده که آیا در انتقال این تصاویر رعایت محرم و نامحرم و حریم خصوصی افراد می‌شود یا نه!

نماینده مردم گرگان در مجلس یادآور شد: پیش از این ما می‌خواستیم مسئولان وزارت ارتباطات در این باره به کمیسیون توضیح بدهند که با توجه به جابجایی وزیر، این بحث همچنان باقی ماند و در جلسه روز گذشته مجددا مطرح شد لذا از مسئولان مربوطه می‌خواهیم برای رفع این نگرانی اقدام کنند.

طاهری با اشاره به بازدید روز گذشته کمیسیون فرهنگی از صداوسیما، خاطرنشان کرد: در این بازدید کمیسیون از برخی بخش‌های صداوسیما از جمله معاونت سیاسی، استودیوی خبر و واحد مرکزی بازدید کرد و در انتها هم در نشستی کاری با رییس سازمان صداوسیما نظرات خود را مطرح کرد.

وی یادآور شد: آقای ضرغامی هم در این نشست دغدغه‌های خود را مطرح کردند و گزارشی کلی از برنامه‌های صداوسیما در حوزه فناوری‌های جدید ارائه دادند.

سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به تلاش این کمیسیون برای ضابطه‌مند کردن کمک به موسسات فرهنگی در بودجه، تصریح کرد: با توجه به اینکه تاکنون در مورد کمک به موسسات فرهنگی که در جدول دوازده بودجه دیده می‌شود، ضابطه مشخصی وجود نداشته کمیسیون بحث و بررسی در این رابطه را آغاز کرده تا بودجه این موسسات به صورت ضابطه‌مند تخصیص پیدا کند.

سعید مرتضوی مجرم کهریزک بر سمت خود می ماند!!!

براساس اعلام يک مقام مسئول؛ با ابلاغ حکم سرپرستي، مرتضوي در سازمان تامين اجتماعي مي ماند.

يک مقام مسئول در گفتگو با خبرنگار خبرگزاري موج، در خصوص حکم ديوان عدالت بر تغيير مديرعامل سازمان تامين اجتماعي بيان داشت:مرتضوي در سازمان تامين اجتماعي مي ماند و وي با حکم سرپرستي جايگزين خودش خواهد شد.
وي گفت: حکم سرپرستي مرتضوي در سازمان تامين اجتماعي به وي ابلاغ شده است و بدين ترتيب مرتضوي در سازمان تامين اجتماعي مي ماند.
گفتني است، تعيين حکم سرپرستي در محدوده اختيارات دولت است و کسي نمي تواند در اين خصوص اظهار نظر و مخالفتي کند.

اعدام 2جوان-سعید عسگر را به یاد دارید؟

در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۱، دو نفر در تهران اقدام به زورگیری با قمه نمودند و مبلغ هفتاد هزار تومان از وی سرقت کردند. فیلم این واقعه در یوتیوب پخش شد و واکنش گسترده‌ای را برانگیخت. پس از دستگیری متهمان، جلسه دادگاه آنان به جرم دو فقره زورگیری در ۹ دی‌ماه برگزار شد. دادستان برای دو نفر از آنها درخواست اعدام کرد. متهم ردیف اول (که دوستانش را به انجام این کار دعوت کرده بود) گفت: من مادرم مریض بود، قبول دارم که جرمی را انجام دادم ولی برای عمل مادرم احتیاج به چهار میلیون تومان پول داشتم. از دو شاکی که در دادگاه حاضر بودند شاکی نخست گفت هر تصمیمی که دادگاه بگیرد برای من مورد احترام است. اما شاکی دوم گفت نظرش محاربه و اعدام متهمان نیست چون حتی بدترین آدم هم جا دارد درست شود. محکومان در سحرگاه ۱ بهمن در بوستان هنرمندان که انتخاب نامناسب محل اعدام نیز انتقاداتی را برانگیخت.اما اگر کمی به عقب تر برگردیم فرد دیگری هم بود که نه با چاقو و قمه بلکه در روز روشن با اسلحه جنگی وسط یکی از خیابان های تهران جلو شورای شهر پایتخت به صورت عضو منتخب شورای شهر تهران به قصد قتل شلیک کرد. در دادگاه هم این اتهام به سعید عسکر نسبت داده شد او هم پذیرفت البته با پوزخند. حکم عادلانه برای او چیست؟ و او الان کجاست؟
مشکل اصلی نه نحوه اجرای حکم کسی است در روز روشن وسط خیابان با سلاح سرد، سرقت مسلحانه می کند بلکه رفتار تبعیض آمیز دستگاه قضا و بی اعتمادی شدید به دستگاهی است که باید حافظ امنیت جامعه و اجرا عدالت باشد.
سعید عسگر هم اکنون در سازمان بسیج مستضعفین سپاه پاسداران با درجه سروانی شاغل است !
---------------
شاید برخی از دوستان و یا فعالین سیاسی از جزییات ماجراهای حجاریان و عسگر و بازی ترور مطلع باشند و یا حداقل یادشان باشد که قصد من هم دقیقا با استناد به شعار وبلاگم یادآوریست!
اگر بتوانید هم اکنون کتاب بازی ترور را که اگر اشتباه نکنم چاپ سال های 82-83 باشد را تهیه کنید که البته با پشتیبانی و تحریف سپاه به چاپ رسید در میابید که آن زمان سعید عسگر با یک هدفمندی خاصی تشویق به ترور حجاریان شده بود که با پشتیبانی انصار حزب الله و سپاه و بسیج به راحتی از محاکمه رهید و الان عم پاسدار رسمی سپاه است.
به هر حال اعدام 2نفر از شهروندان تهرانی ان هم پس از گذشت کمتر از 2ماه بسیار جای تامل دارد.کسانی در زندان های جمهوری اسلامی به جرم های مشابه حضور دارند که بیش از 5سال است در انتظار اجرای حکم خویشند و بعد این 2 جوان به دلیل رسانه ای شدن و یا به معنای دیگر خدشه دار شدن چهره امنیتی نظام به اعدام محکوم شدند و اعدام شدند.ظلم های بسیاری جمهوری اسلامی به فرزندان این مرزو بوم روا کرده است و میکند تا کی بنشینیم و دست بر دست بگذاریم؟
اعدام به هر جرمی و به هر نحوی محکوم است.همه با هم به اعدام نه بگوییم....

۱۳۹۱ دی ۲۸, پنجشنبه

واکنش قدریانی به تبعیدش:بیهوده است...

ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی منتقد رهبر جمهوری اسلامی، عصر روز دوشنبه (۲۵ دی-۱۴ ژانویه) از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان قزل‌حصار در کرج منتقل شده است.

به گفته‌ی زهرا رحیمی، همسر آقای قدیانی، مسوولان زندان اوین روز دوشنبه با اعلام اینکه این فعال سیاسی در لیست اعزام به زندان قزل‌حصار قرار دارد، از ملاقات وی با خانواده‌اش جلوگیری کردند و آن‌گونه که تارنمای کلمه گزارش داده، عصر همین روز، در حالی که گارد ضد شورش پشت درهای بند ۳۵۰ زندان اوین مستقر شده بود، ابوالفضل قدیانی توسط ماموران و در میان شعارهای زندانیان سیاسی از این بند خارج شده است.

در همین حال خانم رحیمی بعد از اطلاع از تصمیم مسوولان قضایی مبنی بر انتقال همسرش به زندان قزل‌حصار اعلام کرده که از ابولقاسم صلواتی، قاضی شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی که دستور این انتقال را صادر کرده به دادگاه قضات شکایت خواهد کرد.

به گفته‌ی همسر ابولفضل قدیانی، قاضی صلواتی روز ۱۸ دی‌ماه در جریان یک جلسه‌ی دادگاه تلویحا به وکیل این زندانی سیاسی گفته بوده که قصد دارد او را به دلیل نگارش نامه‌ی آخرش به زندانی دیگر تبعید کند.

آقای قدیانی که از زمان بازداشت در سال ۸۹ بارها شدیدترین انتقادها را شخص رهبر جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه کرده است، در آخرین یادداشت خود که روز نهم دی ماه امسال منتشر شد، این روز را که رسانه‌های حامی حکومت به دلیل تظاهرات حکومتی در سال ۸۸ علیه جنبش سبز از آن به عنوان «حماسه» یاد می‌کنند، «روز نکبت استبداد دینی» نام‌گذاری کرد.

همسر آقای قدیانی با ابراز نگرانی از وضعیت همسرش که در سن ۶۷ سالگی از بیماری شدید قلبی نیز رنج می‌برد گفته است: «زندان قزل‌حصار، محل نگهداری زندانی سیاسی نیست. بازجوها تاوان افشاگری‌های همسرم را می‌دهند. می‌خواهند انتقام بگیرند.»

گفتنی است زندان قزل‌حصار، محل نگهداری مجرمان عادی و خطرناک، به ویژه زندانیان مربوط به مواد مخدر و قتل است.

قدیانی خطاب به صادق لاریجانی: اگر به دنبال سکوت من هستید، آب در هاون می‌کوبید

از سوی دیگر، تارنمای کلمه، نامه‌ای را از آقای قدیانی خطاب به صادق لاریجانی در همین ارتباط منتشر کرده که پیش از انتقالش از زندان اوین به نگارش درآمده است.

متن کامل نامه عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی را در ادامه بخوانید:

آن سرای آخرت را برای کسانی قرار می‌دهیم که نه هیچ گونه برتری را در زمین می‌خواهند و نه هیچ گونه فسادی را و عاقبت نیکو برای تقوا پیشگان است «سوره قصص آیه ۸۸»

آقای صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه

اخیرا قاضی صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برای من پیغام فرستاده که مرا به زندان رجایی‌شهر تبعید می‌کند. قاضی فاسد و بدنامی مثل صلواتی کسی نیست که من او را مخاطب قرار دهم و به وی پاسخ دهم. شما حتما از انواع مفاسد این فرد زمانی که در همدان قاضی بود و سپس در تهران به گونه‌ای دیگر در دادگاه‌های سیاسی آن مسیر را ادامه داده اطلاع دارید و قطعا از این موضوع نیز مطلعید که او و امثال او به دلیل همین فساد‌ها و آلودگی‌ها و نقاط ضعف‌شان به عنوان قاضی دادگاه‌های سیاسی منصوب شده‌اند تا به راحتی تسلیم عوامل اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات باشند و بی‌چون و چرا احکام دیکته شده به وسیله آن‌ها علیه نیروهای سیاسی را امضا کنند و باز به خوبی می‌دانید که این فرد در خود قوه قضاییه و در بین قضات به ارتکاب انواع مفاسد معروف است.

اگر لازم شد من در آینده در مورد مفاسد وی توضیح خواهم داد تا مردم بدانند در دستگاهی که باید پاک‌ترین و شریف‌ترین افراد در مسند قضا بنشینند، چگونه افراد فاسد جایزه می‌گیرند و ارتقا پیدا می‌کنند و علیه افراد شریف و خدوم این آب و خاک حکم صادر می‌کنند.

قاعدتا پیغام وی برای من نیز باید به دستور مقامات مافوق، شما یا بالا‌تر از شما باشد، چون اصولا وی تنها و تنها مجری دستورات و احکام دیکته شده است.

اگر هدف شما این است که با این تهدیدات مرا از بیان دیدگاه‌هایم باز دارید، بدانید که من قبل از انقلاب در رژیم شاه زندانی سیاسی بوده‌ام و شکنجه‌های آن رژیم را تجربه کرده‌ام و به حبس ابد محکوم شده‌ام و پس از سال‌ها تحمل زندان به لطف مجاهدت‌ها و مبارزات مردم و سقوط آن رژیم استبدادی آزادی خود را باز یافتم.

در این رژیم نیز پس از انتخابات رسوای سال ۸۸، بدون هیچ دلیل بازداشت و به یک سال زندان محکوم شدم و پس از آن هم به دلیل دفاعی که در دادگاه از خود کرده‌ام به سه سال زندان محکوم شدم و پس از آن نیز در پی بیان نقطه نظراتم پرونده‌های متعددی برایم تشکیل شده و تاکنون حکم شش سال زندان برایم صادر شده و چند پرونده مفتوح دیگر هم برایم تدارک دیده شده است. البته روشن است که من هم به دلیل اینکه این دادگاه‌های فرمایشی را خلاف قانون اساسی و نوع قضات آن‌ها را نیز فاسد و فاقد صلاحیت می‌دانم در آن‌ها شرکت نکرده و نخواهم کرد.

در زندان علی‌رغم تاکید پزشک قانونی بر ضرورت معالجه بیماری قلبی‌ام عوامل شما حتی از عمل به نظر پزشک قانونی و معالجه من ممانعت به عمل آورده‌اند. البته از شما و سایر مسوولین کشور که برای انقلاب و مبارزه با استبداد شاهنشاهی یک قدم برنداشته و یک سیلی هم نخورده‌اید و از انقلاب تنها سفره رنگینی که با خون شهیدان و زندانیان دوران مبارزه رنگین شده، دیده و حریصانه بر سر آن نشسته‌اید، طبیعی است که نه خون دل‌های زندانیان قبل از انقلاب و نه شرایط امروز زندانیان سیاسی و ظلم و ستم‌هایی را که به آن‌ها می‌رود را درک کنید و به آن‌ها اهمیت بدهید. و تمام و هم و غم‌تان برقراری‌‌ همان ساز و کارهای استبدادی و حتی بد‌تر از آن و ابزارهای سرکوب باشد.

این‌جانب علی‌رغم میلم سابقه قبل از انقلاب خود را اجمالا گفتم تا روشن شود اگر صدور احکام متعدد و تهدید اخیر علیه من برای جلوگیری از بیان نظراتم است، آب در هاون می‌کوبید.

من دردمندانه می‌بینم نظامی که با خون دل ملت و دادن شهیدان بسیار شکل گرفت و قرار بود جمهوری اسلامی باشد به نظام استبداد دینی با حاکمیت مطلقه فردی تبدیل شده است. تا زمانی که این انحراف وجود دارد، بر اساس تکلیف اعتقادی، اخلاقی و شرعی خود این را خواهم گفت که این نظام نه جمهوری است، نه اسلامی و نه آن چیزی که مردم شریف ایران در انقلاب بزرگ‌شان آن را می‌خواستند.

امروز‌‌ همان استبداد فردی شاه حاکم شده و متاسفانه نام دین را نیز یدک می‌کشد که به مراتب بد‌تر و خطرناک‌تر از استبداد غیر دینی رژیم پیشین است.

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَىَ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَى مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ

گفت: اى قوم من، مرا خبر دهید، اگر من از جانب پروردگار خود بر دلیلى روشن و معجزاتى (بر نبوت خویش) باشم و او از جانب خود مرا روزیى نیکو (نبوت و دینى جامع) داده باشد (آیا باز هم دعوت من باطل و سفاهتى است)؟ و من نمى‏خواهم خود بر خلاف کارى که شما را از آن نهى مى‏کنم بروم، من تا آنجا که بتوانم جز اصلاح (حال جامعه را) نمى‏خواهم، و توفیق من جز به یارى خدا نیست بر او توکل کردم و به سوى او بازمى‏ گردم «سوره هود آیه ۸۸»

ابوالفضل قدیانی

18سال حبس برای برای امدادگران زلزله اذربایجان-کمک=زندان

دادگاهی در تبریز، بیست تن از امدادگرانی را که در جریان کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان استان آذربایجان شرقی ایران در نخستین روز شهریور ماه امسال در کمپی در نزدیکی سرند بازداشت شده بودند، مجموعا به بیش از ۱۸ سال حبس محکوم کرد.

بر اساس اساس حکم صادر شده از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاطی حملبر، حمیدرضا مسیبیان به دو سال و شش ماه حبس تعزیزی، بهروز علوی به دو سال و سه ماه، حسین رونقی ملکی، واحد خلوصی و بهرام شجاعی هر کدام به دو سال حبس، و فرید روحانی، حسن رونقی ملکی، شایان وحدتی، مسعود وفابخش، هومن طاهری، سپهر صاحبان، دانیال حسنی، علی محمدی، مرتضی اسمائیل‌پور، محمد ارجمندی راد، محمداسماییل سلمان‌پور، محمدامین صالحی، محسن صامعی، میلاد پناهی‌پور و امیر روناسی هر کدام به شش ماه حبس تعزیزی محکوم شده‌اند و برای نوید خانجانی، فعال حقوق‌بشری که در حال سپری کردن محکومیت ۱۲ سال حبس خود در زندان رجایی‌شهر است، حکمی صادر نشده است.

این دادگاه همه‌ی ۲۰ امدادگر را در اتهام «مشارکت در اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» مجرم شناخته است.

روز یکم شهریور ماه سال جاری، ۳۵ فعال مدنی و حقوق بشر که برای کمک به زلزله‌زدگان اهر و ورزقان، در یک کمپ در نزدیکی شهر سرند، مشغول به فعالیت بودند با هجوم نیروهای امنیتی تبریز بازداشت و به بازداشت‌گاه پلیس امنیت تبریز منتقل شدند.

یک روز پس از بازداشت، ۱۴ نفر از آنها، شامل تمام زنان بازداشت‌شده آزاد و ۲۱ نفر دیگر با صدور قرار وثیقه‌ به بند قرنطینه زندان مرکزی تبریز انتقال یافتند که از این جمع در حال حاضر تنها نوید خانجانی در زندان است و بیست نفر دیگر با قرار وثیقه موقتا آزاد هستند.

انتقال محمود دولت ابادی به بیمارستان

ماموران امنیتی از انتقال محمود دولت‌آبادی، زندانی سیاسی که از هفته‌ی گذشته در بیمارستانی در تهران بستری شده است به بیمارستانی خصوصی ممانعت کرده‌اند. این ماموران هم‌چنین مانع از انتقال وی به بخش سی-تی-اسکن بیمارستان با وجود دستور پزشک شده‌اند.

به گزارش بامدادخبر، آقای دولت‌آبادی که دوران حبس ده ساله‌ی خود را در زندان اوین می‌گذراند، ابتدا روز سه‌شنبه‌ی هفته‌ی گذشته (۱۹ دی) به دنبال مشکل تنفسی به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد که علی‌رغم دستور پزشک بیمارستان برای بستری شدن، ماموران وی را به زندان اوین باز گرداندند که وی بار دیگر در روز پنج‌شنبه (۲۱ دی) دچار شوک تنفسی می‌شود و این بار پس از انتقال به بیمارستان شهدا، ابتدا در بخش اورژانس بستری شده یک روز بعد به بخش داخلی این بیمارستان انتقال می‌یابد.

پزشکان بیمارستان گفته‌اند که علت بیماری تنفسی او، لخته‌ی خونی است که درنتیجه‌ی ضربات شلاق به کف پای او ایجاد و پس از مدتی وارد ریه‌هایش شده است.

در همین حال، به دنبال بستری شدن محمود دولت‌آبادی در بیمارستان شهدای تجریش، خانواده این زندانی سیاسی که سابقه‌ی دو دوره عضویت در شورای شهر صباشهر را نیز دارد، موافقت دادستان تهران را برای انتقال وی به بیمارستانی خصوصی با هزینه‌ی شخصی می‌گیرند اما با وجود ارسال نامه‌ی دادستانی به زندان اوین، ماموران امنیتی مانع از این انتقال شده‌اند و محمود دولت‌آبادی تا لحظه‌ی تنظیم این خبر، در اتاقی با حضور سه مامور در بخش داخلی بیمارستان شهدای تجریش بستری است. بیمارستانی که بر اساس گزارش‌ بامدادخبر، از نظر بهداشتی در سطح پایینی قرار دارد و با خرابی دستگاه‌ها و کمبود امکانات روبه‌رو است.

در همین حال، روز یک‌شنبه (۲۴ دی)، ماموران حاضر در اتاق محل نگهداری آقای دولت‌آبادی مانع از انتقال وی به بخش سی-تی-اسکن این بیمارستان با وجود دستور پزشک شدند که این موضوع موجب درگیری لفظی میان ماموران و این زندانی سیاسی شد.

محمود دولت‌آبادی ۵۴ ساله، در آبان‌ماه ۱۳۸۸ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و نگهداری اسلحه بازداشت و به سلول انفرادی در زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شد. او پس از تحمل شکنجه‌های فراوان فیزیکی و روحی از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد که این حکم در شهریور ماه ۱۳۹۰ از سوی دیوان عالی کشور شکسته و به ده سال زندان تبدیل شد.

وی پس از ۳۳ ماه حبس در سلول‌های انفرادی و بسته‌ی زندان رجایی‌شهر، در مردادماه سال ۹۱ به بند ۳۵۰ زندان اوین در تهران منتقل شد.

گفتنی است وکالت این زندانی سیاسی را محمدعلی دادخواه، وکیل مدافع حقوق بشر بر عهده داشته است.

۱۳۹۱ دی ۲۷, چهارشنبه

متن یک ترانه در شرح انتخابات ایران....

امروز میان آهنگ هایی که گوش میکردم.یه ترانه رو گوش دادم که مفهوم متن اون برام جالب بود و ارتباز مستقیم به موضوع انتخابات در یاران داشت که بصورت یک نقد اجتماعی در قالب موزیک و ترانه در اومده بود که توسط "ابی" خونده شده. برام جاب بود تا اون رو منتشر کنم تا شا دوستان هم روش تاملی کنید .که بی ارتباط با انتخابات اینده جمهوری اسلامی نیست آونم هم سیاه بازی احزاب که دم از ازادی انتخابات میزنند....
از این تصمیم می ترسم ، در افکارم غم نام هست
دلم در کاغذی مرموز ، در این صندوق پنهان است
از این تصمیم می ترسم که مار از آستین روید
و دست معرکه گیری ، کلید جعبه را جوید
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست

به انسان رای خواهی داد ، به عنوان ، عکس یا تبلیغ
به اسم بهتر از هیچ دموکراسی در تعلیق
کسی که فکر کرد از بد ، نمادی خوب پیدا کرد
به جای دیدن یک فیلم ، میان پرده تماشا کرد
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست

خبرهای خوش فردا به دست کولیان افتاد
بهای فال خوشبختی برای ما گران افتاد
اگر روباه جای شیر ، نصیبش تاج زرین شد
بدان که سرنوشت ما ، همه از پیش تعیین شد
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست

۱۳۹۱ دی ۲۶, سه‌شنبه

نقد ولایت خامنه ای/بهروز ستوده

امنه ای کمترازتوبه وذوب درولایت قبول ندارد / بهروز ستوده


نمیدانم خانمها وآقایان اصلاح طلب ، و هم آن دسته از گروههای سیاسی و روشنفکران و شخصیت های اپوزیسیون جمهوری اسلامی که سالهاست برای باز شدن فضای سیاسی ایران ، چشم امیدشان به معجزه "انتخابات آزاد" در جمهموری اسلامی که لاجرم میبایستی زیر نظر شورای نگهبان خامنه ای برگزار شود دوخته اند و سالیان درازی است که شعار"انتخابات آزاد"را محور مطالبات خود قرار داده اند بدون اینکه برای مردم ایران توضیح دهند که این "انتخابات آزاد" را چه کسانی و با چه مکانیسمی قرار است در کشوری که حکومت عهد عتیقی اش ، 34 سال است که نه تنها حق انتخاب شدن و انتخاب کردن آزاد را که حتی حق خوردن و پوشیدن و راه رفتن آزاد را از مردم ایران سلب کرده است بمرحله اجرا درآید ؟ نمیدانم تاکنون نهیب رهبر و پیامهای سران ریز و درشت جمهوری اسلامی در مورد "انتخابات آزاد" و اعلام آمادگی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران برای"مهندسی" کردن انتخابات آزاد ، به خانمها وآقایان اصلاح طلب و دنباله روهای خیالاتی آنان رسیده است یا اینکه لازم است کسی با ساز و دهل در گوش آنان بنوازد و آنها را از خواب گران و رویاهای شیرین شان بیدار نماید و بگوید که رهبر و تمام حواشی بیت رهبری ، توپ "انتخابات آزاد" را به سمت شما پرتاب کرده اند ، اینک توپ در میدان شماست آقایان و خانمهای اصلاح طلب!

درست زمانی که رهبر و باند مافیائی پیرامون او ، خود را برای وارد کردن ضربه نهائی بر شعار "انتخابات آزاد" آماده میکردند اصلاح طلبان حکومتی و غیر حکومتی نیز مشغول رایزی و جستجوی منفذی بودند که بتوانند اجازه عبوراز جداره نفوذ ناپذیر بیت رهبری و شورای نگهبان خامنه ای بگیرند و با شرکت در "انتخابات آزاد" برای تعیین ریاست جمهوری اسلامی ، یکبار دیگر شانس خود را دراین عرصه آزمایش کنند ! عقب نشینی پشت عقب نشینی تا رسیدن به مرز اصولگرائی ، شاید دل سنگ رهبر نرم شود و جواز عبور برای حضور در "انتخابات آزاد" صادر شود ، غافل از اینکه بیت رهبری و آقای جنتی ، همانطوریکه بارها اعلام داشته اند برای کسانی که میخواهند از منفذ باریک شورای نگهبان رهبر عبور کنند تنها یک راه وجود دارد وآن : توبه و ندامت از گذشته خویش و اعلام برائت خود از "سران فتنه" است ! معلوم نیست که مافیای قدرت و ثروت و جنایت ، با چه زبانی میبایستی با اصلاح طلبانی که شیفته ی مشارکت در "انتخابات آزاد"و سهیم شدن در قدرت اند سخن بگوید که متوجه شوند!

درست زمانی که خامنه ای خود را آماده میکرد که تعریف جدیدی از "انتخابات آزاد" ارائه دهد تا معاندان و بدخواهان انقلاب اسلامی اینقدر هی نگویند "انتخابات آزاد ، انتخابات آزاد" آقای عبدالله نوری ، یکی از رهبران اصلاح طلب نیز در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران مشغول بدست دادن تعریف جدیدی از جریان اصلاح طلبی و جنبش سبز بود تا با این تعرف جدید شاید روزنه ای برای حضور در "انتخابات آزاد" ریاست جمهوری گشوده گردد ! ببینید که آقای عبدالله نوری برای نرم کردن دل سنگ رهبر و شورای نگهبانش تا کجا پیش میرود :

« متاسفانه تعریفی روشن از اصلاحات و جنبش سبز ارائه نشده است و معیار و مرزبندی مشخص و مدونی برای اصلاح طلبی و جنبش سبز موجود نیست. از جنبش سبز می توان تعریف اعم یا تعریف اخص کرد. درخصوص جریان اصلاحات هم همین طور است. با این وجود، هم اصلاح طلبان و هم جنبش سبز همراه با رهبران و نخبگان این جریانات مدعی پایبندی به قانون اساسی هستند و شاید بشود همه جریانات منتقد و غیربرانداز را حول محور قانون اساسی شکل داد و منسجم کرد. من فکر می کنم اصلاحات و جنبش سبز هم پوشانی زیادی دارند و محور آنها قانون اساسی است.»

بگذریم که حتی آقایان موسوی و کروبی در اوج خیزش های سبز و خودجوش مردم ایران ، هرگز بخود اجازه ندادند که خود را رهبر و سخنگوی جنبش سبز معرفی کنند و حالا در رکود آن جنبش ، آقای عبدالله نوری بخود اجازه میدهد که جنبش سبز را به سود جریان اصلاح طلبی مصادره نماید ، از جانب این جنبش سخن بگوید و تعرفی از آن ارئه دهد که به مذاق سران جنایتکار جمهوری اسلامی و برپا کنندگان کهریزک ها خوش آید و راه را برای شرکت در "انتخابات آزاد" هموار نماید ! بهر حال پس از گذشت دو دهه ازعمرجریانی موسوم به اصلاح طلبی و گذشت سه سال و نیم ازجنبش به خون نشسته سبز ، و انتشار هزاران مقاله و رساله و کتاب در مورد این دو مقوله ، آقای عبدالله نوری گویا به این نتیجه رسیده است که هنوزتعریف درستی از اصلاحات و جنبش سبز در دست نیست ! بهمین خاطرایشان به کشف جدیدی نائل آمده و از آن دو مقوله که گویا "همپوشانی" و مشابهت زیادی با یکدیگردارند تعریف جدیدی بدست میدهد ! و تعریف جدید هم این است که : اصلاحات و جنبش سبز، هردو غیر براندارو پای بند به قانون اساسی جمهوری اسلامی هستند و محور خواسته و فعالیت شان قانون اساسی جمهوری اسلامی است ! بعبارت دیگرآقای عبدالله نوری ، در تعریف جدیدی که از جریان اصلاح طلبی و جنبش سبز ارائه میدهد، قبول و یا عدم قبول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را معیار و ملاک براندازی و غیر براندازی نظام جمهوری اسلامی تعیین میکند ، و این همان معیاری است سران جلاد جمهوری اسلامی برای تشخیص براندار از غیر برانداز تعیین نموده اند ، و با چنین معیاری ، زنان ایران که نیمی از جامعه ایران را تشکیل میدهند ، اقلیت های قومی و مذهبی ایران ، دگراندیشان و روشنفکران ایران ، احزاب و گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ، و تمامی نهادهای حقوق بشری که همه وهمه مخالف قانون اساسی تبعیض آمیز جمهوری اسلامی هستند در زمره ی براندازان قرار میگیرند! و این همان اتهامی است که جانیان حاکم بر میهن ما با توسل به آن ، از بدو تولد نامیمون جمهوری اسلامی تا کنون ، هزاران هزار زن ومرد و پیر و جوان ایرانی را به زندان و شکنجه و اعدام محکوم کرده اند .

آقای عبدالله نوری با تردستی آخوندی میخواهد آبروی جنبش سبز را پشتوانه ی بی آبروئی اصلاح طلبان ورشکسته ای سازد که پس از هشت سال تسلط بر سه قوه مقننه و مجریه و قضائیه و اجرای احکام ولایت مطلقه فقیه ، رئیس جمهور دولت اصلاحات اعلام داشت که : درمدت زمامداری اش فقط یک "تدارک چی" بوده است و بدین خاطر موفق نشده است برنامه های اصلاحی وعده داده شده را بمرحله اجرا درآورد ! و کسی نیست از آقای عبدالله نوری ، این چهره شاخص اصلاحات سئوال کند که چگونه میتوان یک جریان ورشکسته و بی اعتبار دولتی را به جنبش جوان ومردمی سبز که در پی کسب حقوق شهروندی و رفع تبعیض های جمهوری اسلامی است به همدیگر پیوند زد ؟ من تصور نمیکنم که آقای عبدالله نوری آنقدر ساده اندیش باشد که نداند نسل جوان ایران ، پس از کودتای انتخاباتی خامنه ای – احمدی نژاد درخردادماه 88 ، با شعارهائی از قبیل "رأی من کو" و "جمهوری ایرانی" و"نه غزه نه لنبان ..." برای بازگرداندن اصلاح طلبان به قدرت ، به خیابان نیامدند ، و شاید آقای عبدالله نوری فراموش کرده است که اصلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی و رفع تبعیض های موجود ، یکی از مطالب مهمی بود که آقایان موسوی و کروبی در مناظرات انتخاباتی خود مطرح بودند ، و مردم ایران در انتخابات 88 به این امید به این دوکاندید رأی دادند تا شاید بتوانند از آن طریق ، قانون اساسی تبعیض آمیز جمهوری اسلامی را تغییر دهند ، بنابراین روی آوردن مجدد مردم به صندوق رأی در خردادماه 88 ، بمنظور تکراربازی ملال آور اصلاح طلبانی که مردم ایران آنان به مدت 8 سال آزموده بودند ، نبوده است ، پس بهتر است که آقای عبدالله نوری وسایر اصلاح طلبان ، حساب خود را از حساب جنبش سبز جدا کنند و از جانب خود و جناحهای اصلاح طلب سخن گویند نه از جانب جنبش جوان سبز .

درسخنان خود آقای عبدالله نوری پس از اینکه جنبس سبز را بنفع جریان اصلاح طلبی مصادره مینماید و آنرا پای بند به قانون اساسی جمهوری اسلامی وانمود میسازد و پس از اینکه به شرح اختلاف نظرها در میان اصلاح طلبان بر سر حضور یا عدم حصور در انتخابات آینده می پردازد و برلزوم اجماع درمیان جبهه اصلاحات بر سر مسئله انتخابات ریاست جمهوری تأکید میکند ، آقای نوری بر روی یک نظریه که در حقیقت نظریه ی خود ایشان و دوستانش میباشد ، تأمل بیشتری مینماید و به شرح وبسط آن میپردازد ، در مورد حضور یا عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ، آقای عبدالله نوری چنین میگوید:

« برخی دوستان استدلال میکنند درشرایطی که عزیزان بزرگوار، آقایان کروبی و موسوی و سرکار خانم رهنورد درحصر و یا عزیزان دیگری در حبس هستند در انتخابات شرکت نمی‌کنیم ، در پاسخ ، گروهی از دوستان می گویند که در همه دنیا در انتخابات شرکت می‌کنند تا چنانچه برنده انتخابات شدند مشکلات سیاسی و اقتصادی را بر اساس برنامه های خود حل کنند و ایده‌ها و برنامه های خود را عملی کنند نه اینکه احزاب منتقد از جریان حاکم بخواهند اگر ایده‌های ما را عملی کنید و دغدغه های ما را برطرف کنید در انتخابات شرکت می‌کنیم . به هر حال بحث‌ها زیاد است و باید به یک جمع‌بندی رسید. البته فعلا بحث‌ها در مراحل مقدماتی است. ولی به نظر می رسد در صورت ایجاد اجماع میان بزرگان اصلاحات و جنبش سبز و گروه های مختلف اصلاح‌طلب و جمع بندی در خصوص حضور و شرکت در انتخابات و معرفی یک چهره مقبول دارای شاخصه های یک اصلاح طلب مردمی ، قدرتمند و سیاستمدار به عنوان كاندیدای جریان اصلاحات و جنبش سبز، چنانچه برای مردم توضیح داده شود که برای اصلاح امور و تغییر فضا و بهبود وضع مردم و دفاع از حقوق ملت باید در انتخابات حضور پیدا کرد و از این حق مسلم و قانونی نباید به سادگی چشم پوشی کرد، مردم نیز همراهی خواهند كرد و این حضور و همراهی می تواند به اثر گذاری و نهایتا پیروزی بیانجامد. »

گفته های آقای عبدالله نوری بقدر کافی روشن است ونیازی به تشریح ندارد ، فقط بد نیست این نکته را اضافه کنم که آقای نوری در این قسمت ازسخنان خود ، تلاش دارد تضاد شرکت در انتخابات و همچنان در زندان وحصر خانگی باقی ماندن شخصیت ها و رهبران اصلاحات را که قبلاً ازجانب سران اصلاح طلب و حتی آقای رفسنجانی ، به عنوان پیش شرط برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات تعیین شده بود را بگونه ای حل نماید تا اگر کسی از آنان سئوال کرد که مگر شما تا همین چند هفته قبل ، شرکت خود را در انتخابات ریاست جمهوری ، مشروط به آزادی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و سایرشخصیت های اصلاح طلب زندانی و نیز باز شدن فضای سیاسی جامعه نکرده بودید ، حالا چطور بدون اینکه شروط و خواسته های شما تحقق یافته باشد میخواهید در"انتخابات" شرکت کنید ! درجواب بگویند که : با این هدف در انتخابات شرکت میکنیم که پیروز شویم و وقتی رئیس جمهوراصلاح طلب از صندوق بیرون آمد و قدرت را بدست گرفتیم ! آنوقت به حصر خانگی سه شخصیت اصلاح طلب پایان دهیم ! فضای سیاسی جامعه را باز کنیم ! مسئله اتمی را حل کنیم ! به اقتصاد درهم ریخته و گرانی و بیکاری سرو سامان دهیم و دهها وعده توخالی دیگر که بیشتر به قصه های شب که برای خواب کردن کودکان گفته میشود شباهت دارد تا ارائه یک راهکار سیاسی صادقانه .

و بالاخره شاه بیت سخنان آقای عبدالله نوری در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران و توجیه اینکه با وجود زندانی بودن رهبران اصلاحات و حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی ، اصلاح طلبان همچنان میتوانند در انتخابات شرکت کنند ! ببنید آقای عبدالله نوری ، از رهبران و شیفتگان شرکت در انتخاباتی که مهندسان سپاه پاسداران از هم اکنون خود را برای "مهندسی"کردن آن آماده میسازند چه میگوید ، و این گفته آقای عبدالله نوری بقول معروف چیزی نیست مگرعذر بدتر از گناه !
آقای عبدالله نوری میگوید :

« در زمان دولت اصلاحات آیت الله منتظری سال ها در حصر بودند، آیا اصلاح طلبان فعالیت اصلاحی و تلاش سیاسی و انتخاباتی خود را تعطیل و مشروط به رفع حصر و یا آزادی زندانیان سیاسی کردند ؟ آیا اصلاح طلبان ازحضور در اداره کشور و جامعه و فعالیت های سیاسی، اجتماعی کنار رفتند؟ در حال حاضر بسیار مهم است که هر چه در توان داریم تلاش کنیم تا عزیزان بزرگوار آقایان کروبی، میرحسین موسوی و خانم رهنورد و زندانیان سیاسی آزاد شوند. با وجود این تاکید بر این موضوع به گونه ای نباشد که فرصت های موجود برای فعالیت سیاسی را از بین ببرد و به تعطیل اصلاحات بیانجامد و آن را در بن بست قرار دهد که بن بست در گفتمان اصلاحات راه را برای جریانات تند و افراطی حاکمیت و یا در طیف برانداز هموار می کند.»

در پاسخ به این قسمت از سخنان آقای عبدالله نوری ، قلم رها شد تا هرآنچه دل تنگ اش میخواهد تراوش کند ولی در نیمه های راه به حرمت مصطفی تاج زاده و هم زنجیرانش ازحرکت باز ماند و خود را سانسور کرد . آخر هرچه باشد او و هم زنجیرانش ، هنوزعنوان اصلاح طلب را با خود حمل میکنند .
23 دی ماه 1391
12 ژانویه 2013

تبعید ابوالفضل قدیانی به زندان کرج

ابوالفضل قدیانی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی روز گذشته به دستور قاضی صلواتی از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان قزل حصار کرج منتقل شد. پیش نماز بند ۳۵۰ اوین آخرین نماز جماعت ظهر و عصر را دیروز در فضای عاطفی و معنوی خاصی برگزار کرد.

این زندانی سیاسی دوران ستمشاهی معتقد است که دلیل این تصمیم غیرقانونی، بیانیه ها و نامه های منتشر شده از سوی وی بوده است.

روز گذشته نیز زهرا رحیمی همسر قدیانی در گفت و گو با کلمه گفته بود گرچه این دستور از سوی قاضی صلواتی ابلاغ شده البته ما که می دانیم خودش کاره ای نیست و امنیتی ها سوار بر قانون هستند.

صبح روز دوشنبه هنگامی که خانواده آقای قدیانی برای ملاقات کابینی هفتگی به زندان اوین مراجعه کردند به آنها گفته شد صلواتی دستور داده ملاقات انجام نشود و ایشان به زندان قزل حصار منتقل شود.

در زندان قزل حصار هیچ زندانی سیاسی ای وجود ندارد و زندانیان آن عمدتا قاچاقچیان مواد مخدر و یا جرم هایی هستند که در طبقه بندی سازمان زندان ها، جزو زندانیان خطرناک محسوب می شوند.

بر اساس این گزارش بعد از ظهر روز دوشنبه، پس از مستقر شدن گارد ویژه و پلیس مسلح در ورودی بند ۳۵۰ و ورود گار ضد شورش به بند ۳۵۰، قبل از انتقال قدیانی، زندانیان این بند با تجمع و در فضایی متاثر کننده، ضمن خواندن سرود های ملی و میهنی و سردادن شعار های جنبش سبز: یا حسین میر حسین، مرگ بر دیکتاتور مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر، نصر من الله و فتح قریب – مرگ بر این دولت مردم فریب، قدیانی قدیانی خدا به همراه تو – بمیرد بمیرد دشمن گمراه تو، هیهات من الذله، حمایت خود را از آقای قدیانی و اعتراض به انتقال وی را ابرازداشتند.

ابوالفضل قدیانی در این جمع با تاکید بر اینکه مشکل تاریخی کشور استبداد است گفت: ملت ما بیش از صد سال است با استبداد مبارزه می کنند ولی هنوز موفق نشده اند استبداد را ریشه کن کنند و در مقاطع تاریخی نیز که فرصت محو استبداد بوجود آمد از آن درست استفاده نکرده اند.

وی در ادامه تصریح کرد مشکل امروز کشور، نیز استبداد مطلقه فقیه در قالب استبداد دینی است که خود بدترین نوع استبداد است.

۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

گفت و گوی پدر زانیار و لقمان مرادی با دویچه وله

ویچه وله: شما کی و چه طور متوجه شدید که احتمال اعدام پسرتان زانیار و دوست او لقمان مرادی وجود دارد؟ چه طور به آن‌ها اعلام کردند که حکم اعدام اجرا خواهد شد؟

پدر زانیار مرادی: متاسفانه حدود ۱۰ روز پیش از مریوان که یکی از شهرهای کردستان ایران است و زادگاه من و زانیار است متوجه شدیم دادستان کردستان و امام‌ جمعه مریوان که شاکی اصلی این پرونده است و خودش هم در این سناریوسازی با کادرهای اطلاعات همراه است، از طرف وزارت اطلاعات به تهران فراخوانده شده‌اند. ما هیچ دلیلی برای احضار آن‌ها به تهران نمی‌بینیم.

بعد از دو روز که ما سکوت کردیم، اجرای احکام، لقمان و زانیار را فرامی‌خواند و یک نفر که خود را مامور آمار زندان معرفی می‌کند، حدود دو ساعت و نیم با زانیار و لقمان حرف می‌زند. ما از محتویات حرف‌هایی که بین آن‌ها رد و بدل شده خبر نداریم ولی از طرف یکی از زندانیان که دوست زانیار و هم‌بند او بوده است به ما اطلاع دادند که به زانیارو لقمان گفته‌اند "پس چرا تا حالا حکم را به اجرا درنیاورده‌اند، چرا شما را اعدام نکرده‌اند؟"

زانیار هم در جواب به او گفته است ما بی‌گناه هستیم و بارها و بارها درخواست تجدیدنظر در پرونده و در خواست محاکمه در انظار عمومی با حضور وکیل به‌دور از هیچ‌نوع خشونتی داشتیم ولی تا به حال از طرف هیچ مسئولی یا دستگاه قضاییه پاسخی به ما داده نشده است.
لقمان مرادی که به همراه دوست خود زانیار مرادی به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است

در صحبت‌های‌تان به سناریوسازی وزارت اطلاعات و امام‌جمعه اشاره کردید. مقامات قضایی ایران زانیار و لقمان مرادی را به قتل فرزند امام جمعه مریوان متهم کرد‌ه‌اند، لطفا بفرمایید ماجرا از چه قرار است و چرا به پسرتان و دوست او چنین اتهامی وارد شده است؟

من یک فعال سیاسی هستم و عضو یکی از احزاب کردستان بودم. به دلیل فعالیت‌های سیاسی، نظام با من خصومت‌های زیادی دارد. من خودم سال‌ها زندانی سیاسی بودم. اعضای خانواده‌ام بارها و بارها مورد بی‌احترامی قرار گرفته‌اند و زندانی شده‌اند.

در ایران هر کسی با ایدئولوژی نظام مخالفت کند به او مهر ضدانقلاب می‌زنند. ۱۰، ۱۵ روز قبل از این‌که زانیار را دستگیر کنند، تروریست‌هایی که دست پرورده ایران بودند به عمق خاک عراق آمدند و من را به‌شدت زخمی کردند. به پشت من نه گلوله اصابت کرد. خوشبختانه نتوانستند من را بکشند. بعد از ۱۵ روز زانیار را گرفتند. ابتدا فکر می‌کردم زانیار را گرفته‌اند تا من را وادار به سکوت بکنند. بعد از نه ماه بی‌خبری رسانه اطلاعات یا همان Press TV، اعلام کرد زانیار جاسوس بریتانیا بوده و با یکی از احزاب کردی ارتباط داشته است.

چند روز بعد وقتی نتوانستد این سناریو را به سرانجام برسانند و نتوانستند اتهام جاسوسی زانیار را ثابت کنند، به او اتهام قتل فرزند امام جمعه مریوان را زدند.

تمام اهالی مریوان می‌دانند و خود امام جمعه مریوان هم به خوبی می‌‌داند که چه کسی قاتل فرزندش است. یک سری قتل‌های زنجیره‌ای توسط کادرهای اطلاعات در مریوان صورت گرفته بود. اطلاعات به خاطر ترس از رسوایی کسی را گیر نیاورد غیر از مسئله زانیار و لقمان. لقمان مرادی فقط رفیق زانیار مرادی است و بین آن‌ها یک وجه تشابه فامیلی است.

سایت‌های حقوق بشری آخرین نامه‌ای را که زانیار و لقمان مرادی در زندان رجایی شهر به صورت مشترک نگاشته‌اند، منتشر کرده‌اند. در این نامه به شکنجه اشاره شده است. شما چه اطلاعی از احتمال شکنجه پسرتان در زندان برای گرفتن اعتراف دارید؟

هر کسی رنجنامه اول زانیار یا همین رنجنامه دوم را خوانده باشد، پی می‌برد که چه بی‌عدالتی‌هایی درباره این دو بچه مظلوم صورت گرفته و با ابتدایی‌ترین شیوه‌های غیرانسانی آن‌ها را شکنجه داده‌اند.

زانیار حتی پس از آن‌که این شکنجه‌های طاقت‌فرسا را تحمل کرد، بارها و بارها درخواست پزشک کرده است. چون سه تا چهار مهره پشتش بر اثر شکنجه‌های کادرهای اطلاعات ضربه دیده و شکسته شده است.

زندانیان زندان رجایی‌شهر شاهد بوده‌اند و گواهی می‌دهند که حدودا از چهار سال پیش به دلیل همین شکنجه‌ها زانیار نمی‌تواند روی پای خودش بایستد. زانیار بارها درخواست درمان و پزشک و معالجه کرده است، حتی دادستان هم موافقت کرده است، دکتر بیمارستان موافقت کرده است ولی شخصی به نام "مردانی"، که مسئول آن زندان است به دلایل مبهمی ممانعت کرده و حتی یک‌بار به زانیار گفته است: "بدبخت تو که اعدامی هستی، دیگر برای چه دکتر می‌خواهی بروی؟".

در رنجنامه آخر نوشته شده است که زانیار و لقمان مرادی از امام‌جمعه مریوان به دلیل "جایگاه دینی" توقع داشته‌اند تا به وعده خود عمل بکند و به بی‌گناهی آن‌ها اذعان کند. آیا امام جمعه مریوان قبلا چنین وعده‌ای داده بوده است؟ شما در جریان هستید؟

بله، من در جریان هستم، در ابتدا این بچه‌ها شکنجه‌های وحشیانه‌ای می‌شوند و حتی به تجاوز جنسی تهدید می‌شوند. به لقمان می‌گویند که پدر و مادر و خواهرت را جلوی چشمت می‌آوریم و بلا سرشان می‌آوریم. در رنجنامه اول لقمان به همین مسئله اشاره کرده است. چون به من دسترسی نداشتند به زانیار گفته‌اند پدرت که دست ما نیست ولی خودت هستی. به او گفته‌اند پدرت که علیه امنیت ملی اقدام می‌کرد فکر نمی‌کرد که تو روزی دست ما بیفتی و بلا سرت بیاوریم. ما از تو به عنوان گروگان استفاده می‌کنیم و بعد تو را می‌کشیم. این مسئله را زانیار در رنجنامه اول اظهار کرده است.

امام جمعه مریوان هم در این سناریوسازی دست داشته. وقتی مردم پیش او می‌روند به دروغ به آن‌ها می‌گوید "من از لقمان و زانیار شکایتی ندارم، قاتلان پسر من عوامل اداره اطلاعات هستند". ولی دروغ می‌گوید چون امام جمعه مریوان در یک سناریو ساختگی و یک بازی سیاسی که که توسط کادرهای اطلاعات طراحی شده قرار گرفته و نه راه پس دارد و نه راه پیش.

با توجه به نامه‌ای که زانیار و لقمان نوشته‌اند، هنگام قبول اتهام توسط زانیار و لقمان، امام جمعه مریوان هم حضور داشته و به آن‌ها قول شرف داده است که شما بیایید به‌خاطر این‌که حیثیت نظام به‌خطر نیفتد این قتل را بر عهده بگیرید و من قول شرف می‌دهم که نگذارم حتی بیست‌وچهار ساعت در زندان بمانید و آزادتان می‌کنم. این سخنان بین لقمان و زانیار و امام جمعه مریوان و کادرهای اطلاعات صورت گرفته است.

از نهادهای مدنی و مدافعان حقوق بشر و کمپین‌های حقوق‌بشری که در راستای مسئله لقمان و زانیار تشکیل شده، از همه‌شان تک‌تک تشکر می‌کنم و امیدوارم بتوانند اقدام مناسبی برای توقف‌ اعدام همه زندانیان مخصوصا در مورد لقمان و زانیار انجام دهند

همه با هم اعدام نه! مرادی ها را اعدام نکنید....

جمهوری اسلامی به بهانه اسلامی بودنش ناقض آشکار حقوق بشر است.باید در دادگاه های بین المللی به اتهام جنایت علیه بشرین مورد پیگرد قرار گیرد.
همانطور خدا یکتا قادر مطلق بر دادن جان به انسان هاست تنها او میتواند جان را طلب کند نه هیچ انسانی دیگر به هر بهانه ای در هر دینی و آیینی این پدیده شوم محکوم است.
حکومت ها تنها حق دارند بنا به قانون و  جلوگیری ار آشوب و کنترل ناهنجاری های اجتماعی متهمان را با دلیل و مدرک در دادگاه های عدالانه به رای گیری از هیئتی به حبس محکوم کنند یا کسی را از خدمات اجتماعی محروم یا تبعید کنند.
دور کردن بزهکاران از فضای اجتماعی چه در زندان چه تبعید تنها حق حکومت هاست.نه گرفتن جان یک انسان به دلیل هر جرمی که مرتکب شده است.
دادگاه های ایران فاقد شرایط و استاندارد های بین المللی قضاوت هستند و قانون ما با پیروی از دین تدوین شده که خود دارای بسی اشکال است.
قضات ایران در هیچ یک از سطوح خصوصا در دادگاه های انقلاب (امنیتی) اختیارات تام ندارند و تحت تاثیر سازمان های امنیتی اند. و نیز دانش مناسب را برای برسی و اجرای عدالت ندارند.
حکم اهدام برادران مرادی باید متوقف شود.چون از وجه قانونی برخوردارد نیست.
این حکم در بدو صدور محکوم است چه برسد به اجرای ان.

۱۳۹۱ دی ۲۲, جمعه

نامه فعالین سیاسی و مدنی به اعتراض کشتار کردها

شماری از فعالین سیاسی و نهادهای مدنی، بهمراه خانواده‌ی چند زندانی سیاسی سرشناس، نسبت به اعدام شهروندان کُردستان، اعتراض کردند.

در این اعتراض که به صورت نامه‌ای سرگشاده انتشار یافته است، از اعدام قریب‌الوقوع دو زندانی سیاسی کُرد به نام‌های زانیار و لقمان مرادی ابراز نگرانی جدی شده است.

فعالان سیاسی و مدنی در این نامه خواهان دیدار فوری احمد شهید، گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل در امور حقوق‌بشر ایران، از مناطق کُردنشین کشور شده‌اند.

متن نامه‌ی سرگشاده و اسامی امضاء‌کنندگان:

اعدام جنایتی است که با آگاهی صورت می‌گیرد. حکومت ايران اعدام را به مثابه‌ی اهرم کنترل و فشار در جامعه اعمال می‌کند و به اشکال مختلف شهروندان ایرانی را به قتل می‌رساند. نه تنها بسیاری از زندانیان سیاسی و کودکان در خطر مرگ قرار دارند بلکه افراد عادی نیز از ماجراجویی‌های نیروهای انتظامی و بسيج ایران در امان نیستند. اعدام‌های بدون دلیل، اعدام‌های شتاب‌زده و اعدام‌های خیابانی در ایران روز به روز شدت می‌گیرد.

با وجود اینکه طی دو سال گذشته حکم اعدام چند تن از زندانیان سیاسی کُرد نقض شده است، اما هنوز بیش از بیست زندانی سیاسی دیگر در انتظار اعدام به سر می‌برند.

ازطرفی دیگر علی و رزگار افشاری، حبیب‌الله گلپری‌پور، زانیار و لقمان مرادی چهار تن از تعداد زندانیان سیاسی کُرد هستند که بر ایشان حکم اعدام صادر شده و این احکام از سوی دادگاه تجدیدنظر یا دیوان عالی کشور تایید نیز شده است.

تعدادی از فعالان سیاسی و حقوق‌بشری و خانواده‌های زندانیان سیاسی و چند نهاد مدنی طی نامه‌ی سرگشاده‌ای نسبت به اعدام‌های سیاسی در کُردستان اعتراض کرده و خواهان قطع فوری اعدام‌ها و بخوصوص جلوگیری از اجرای حکم این چهار زندانی سیاسی کُرد شدند.

ما خواهان توقف بلادرنگ اعدام‌های سیاسی هستیم. ما این اعدام‌ها را اقدام علیه وحدت ملی و علیه حیثیت و شان تمام مردم ایران و بخصوص مردم کُردستان می‌دانیم. اعدام‌های سیاسی برای تولید ترس و وحشت عمومی در تمام ایران و بخصوص مناطق کُردنشین است. ما صدور حکم اعدام را ترویج و تشویق خشونت می‌شناسیم و درباره‌ی تاثیر بسیار مخرب آن بر شرایط سیاسی و انباشتن خشم و نفرت در جامعه هشدار می‌دهیم. اعدام سیاسی یعنی ویرانگری زمینه‌های همزیستی گروه‌های اجتماعی.

ما از هیچ کوششی برای توقف بلادرنگ ماشین اعدام فروگذار نخواهیم کرد. اعتراض به اعدام یک وظیفه ملی است.

ما خواهان دیدار فوری آقای احمد شهید گزارشگران ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل متحد از ایران و دیدار از مناطق کُردنشین هستیم. ما از جهانیان استمداد می‌طلبیم. ما از همه مجامع حقوق‌بشری، صلح دوست و عدالتخواه جهان تقاضا می‌کنیم در این روزهای دشوار مردم کُردستان را تنها نگذارند.

ما خواهان اجرای عدالت و خواهان دادگاهی مجدد این عزیزان که بی‌گناه و در دادگاه‌های غیرعلنی و بدون حضور هیأت منصفه محاکمه شده که برایشان حکم اعدام صادر شده و این احکام از سوی دادگاه تجدیدنظر یا دیوان عالی کشور تایید نیز شده است. و همان گونه که روز به روز بر آمار فعالین کُرد محکوم به اعدام افزوده می‌شود و دستگاه قضایی و امنیتی رژیم جمهوری اسلامی در پی اعدام یکایک این فعالین می‌باشد بر این اساس مداخه‌ی مؤثر و حمایت تمامی انسان‌های آزاده و مجامع بین‌المللی در مقطع حساس کنونی از زندانیان سیاسی و مدنی کُرد، مانع از وقوع هر فاجعه و تراژدی دیگری می‌باشد .

اسامی امضاء‌کنندگان:
خانواده‌های زندانیان سیاسی کُرد: علی و رزگار افشاری، لقمان و زانیار مرادی، شیرکو معارفی، انور حسین‌پناهی، ارسلان اولیایی، مصطفی سلیمی، رشید آخکندی، علی مرادی

١. جلیل آزادیخواه ٢. سیروس ملکوتی ٣. بهزاد خوشحالی ٤. رحمان جوانمردی ٥. هیمن سیدی ٦. هادی محمدی ٧. امجد حسین پناهی ٨. جمیله رحیمی ٩. امیر صلواتی١٠. شمزین جهانی ١١. آرام مدرسی١٢. آریز اندریاری ١٣. فریبا محمدی ١٤. شهین شهلایی ١٥. اردلان فرجی ١٦.منصور تیفوری ١٧. کویستان فتوحی ١٨. جمشید بهرامی ١٩. هیرش علیزاده ٢٠. بیژن قبادی ٢١. وریا محمدی ٢٢. مهین شکرالله‌پور ٢٣. شیلر باپیری ٢٤. صبری بهمنی ٢٥. جمال نجاری ٢٦. محمد ایزدی ٢٧. نوید مهرآور ٢٨.داود آذرفر ٢٩. کیهان یوسفی٣٠. سیامک حیدری٣١. نظام زکریایی٣٢. رفیق حسین‌پناهی٣٣. عطاء جمالی ٣٤. لقمان بیستونی ٣٥.حامد کهنه‌پوشی ٣٦. سلیمان چوگلی ٣٧. مجید مارابی ٣٨. ارسلان یاراحمدی ٣٩. رسول سیلکه ٤٠. آسو پیروتی ٤١. احمد اسکندری ٤٢. عطاء ناسر سقزی ٤٣. پرویز رحیم‌زاده ٤٤. زاهد کردی ٤٥.علی دباغی ٤٦. کاوه کریمی ٤٧. صباح نصری ٤٨. یوسف پاوی ٤٩. جوامیر مارابی ٥٠. منوچهر شفائی ٥١. آسو صالح ٥٢. شاهو نادری ٥٣. اسماعیل زارعی ٥٤. مریم حکمت شعار ٥٥. ابراهیم کهنه پوشی ٥٦. منیر فرهودی ٥٧. دارا قریشی ٥٨. سعید سنندجی ٥٩. محمد حکیمی ٦٠. آرام ملکشاه ٦١. ایمان شیر علی٦٢.داود آذر دوست ٦٣. علی زیرک ٦٤. شهریار ایازی ٦٥. مرتضی پرویزی ٦٦.دکتر مهزاد امید مهر ٦٧. آذر میدخت فاضلی ٦٨.محمود شاکری ٦٩.کیومرث رستمی ٧٠. شهرام آزادی ٧١. خلیل فتاحی ٧٢.کمال عبدی ٧٣.عارف نادری ٧٤.اسعد مرادی ٧٥. سعید خلیلی ٧٦.حسین علوی ٧٧. جواد ریاحی ٧٨. مهدی سامع ٧٩. منصور راوند ٨٠. ارسلان میرموکری ٨١. سارو خلیقی ٨٢. فرانک حسین پناهی ٨٣. میترا درویشیان ٨٤. افسانه عبدالهی ٨٥. نسرین شریفی ٨٦. هوشنگ حامدی ٨٧. جلال حیدری ٨٨. مریم هدایتی ٩٠. ساناز یاوری ٩١.فرزاد محمدی ٩٢. زاگروش اندریاری ٩٣. آرمان محمدی ٩٤. یاور بابایی ٩٥.شورش ناسری ٩٦.صلاح حسین پناهی ٩٧. سمیرا زارعی ٩٨.اشرف السادات امید مهر ٩٩. شیما مرادی ١٠٠. داورد قمری ١٠١. جانی دیلان ١٠٢. زهره محسنی پور ١٠٣. آهو منصوری ١٠٤. باسط کردستانی ١٠٥. نکو انصاری ١٠٦.کویستان جعفری ١٠٧. نهیه خوشکلام ١٠٨. صدیق احمدی ١٠٩. فرزانه محمد پور ١١٠. جهانبخش رستمی ١١١. هوگر موکری ١١٢. شافعه وتری ١١٣. عرفان شعبانی ١١٤. جلال ساعدپناه ١١٥. ساسان صادقی ١١٦. سبحان دارایی ١١٧. سیروان قبادی ١١٨. کاوه علای ١١٩. هادی نادری ١٢٠. دانیال نورانی ١٢١. قادر امین پناه ١٢٢. رضا سیاووشی ١٢٣. علی اکبر تسچانگای ١٢٤. صنم کازرونی ١٢٥. پرویز هراتی نژاد ١٢٦. جهان برجیان ١٢٧. صادق خاک پور ١٢٨. علی رزاقی ١٢٩. آرش شکری ١٣٠. جلیل خود بسوز ١٣١. معصومه ضیاع ١٣٢. کامران عثمان پور ١٣٣. دلیر کمانگر ١٣٤. آرش ناجی ١٣٥. ایساک مسیحی ١٣٦. امیر حسین بهادری ١٣٧. فرزین هدائی ١٣٨. صدیقه جعفری ١٣٩. هیوا رادن ١٤٠. هوشنگ حامدی ١٤١. زهره محسنی پور ١٤٢. علیرضا فلاحی ١٤٣. آریافلاحی ١٤٤. مسعود خواجه علی ١٤٥. جلال مظهری ١٤٦. مهدی ساجدی ١٤٧. حسن دانایی ١٤٨. ژریک هارطونیان ١٤٩. خسرو خواجه نوری ١٥٠. مهران قدرخواه ١٥١. وحید حیدری ١٥٢. نصر آباد امر الله ابراهیمی ١٥٣. نرگس کرمانشاهی ١٥٤. بنفشه بلوری ١٥٥. حسن عربزاده حجازی ١٥٦. کژال بلوری ١٥٧. آفاق طوفانی ١٥٨. هوشنگ سنندجی ١٥٩. نسرین سارایی ١٦٠. سایه حسن ١٦١. مسعود شعبانی ١٦٢. حامد خیرآبادی ١٦٣. فریبا داودی ١٦٤. امیر حسین گنج بخش ١٦٥. مهران براتی ١٦٦. اکبر عطری ١٦٧. علی میر فطروس ١٦٨. آزاد سنجانی ١٦٩. امیر احمدی ١٧٠. ابراهیم سلیمانی ١٧١. خالدی سیاوشی ١٧٢. هیوا کردستانی ١٧٣. حسن عربزاده حجاز ١٧٤. روزبه گرجی ١٧٥. کیومرث محمدی ١٧٦. آرش زکریایی ١٧٧. ناسر راستینه ١٧٨. سامان ایلخانی زاده ١٧٩. کاوه معتمدی ١٨٠. هاوار نجاری ١٨١. نوشین شاروخی ١٨٢. ربابه جوزقی ١٨٣. ابد شامی ١٨٤. خسر کرمانشاهی ١٨٥. یاسمین انصاری ١٨٦. فرهاد عارفیان ١٨٧. طاهر صابری ١٨٨. کامران افرازی ١٨٩. سارا محمدی ١٩٠. علی شاهینی ١٩١. ادریس غفوریان ١٩٢. سوسن بابایی ١٩٣. روناک فدوی ١٩٤. علی فتاحیان ١٩٥. عتا کریمی ١٩٦. فاطمه طباطبایی ١٩٧.هژیر بلدی ١٩٨. کیومرث ویسی ١٩٩. عزیز آجی کند ٢٠٠. کارزان سنندج ٢٠١. ساسان امجدی ٢٠٢. خالد محمد زاده ٢٠٣. کیومرث محمدی ٢٠٤.روناک فدوی ٢٠٥. هیوا مولانیا ٢٠٦. لونا مقدم ٢٠٧ . داریوش ایرانمنش ٢٠٨. هادی حق شناس ٢٠٩. مریم فتحی ٢١٠. مسعود فتحی ٢١١. فرشته خوشحال ٢١٢. آزاد محمدزاده ٢١٣. مهمدی قدوسی ٢١٤. شری جم ٢١٥. سودابه موسوی ٢١٦. زهرا قنبری ٢١٧. ارام ابراهیم خس ٢١٨. سید مصطفی علوی ٢١٩. آزاد سنجانی ٢٢٠. سیمن ایرانی ٢٢١. سیاوش شمس ٢٢٢. شورش ایرانی ٢٢٣. سعدون مهاباد ٢٢٤. شاروخ نادری ٢٢٥. آزاد بیر ٢٢٦. یحیی خضرنژاد٢٢٧. آزاد خیلفه زاده ٢٢٨. قادر عزیزی ٢٢٩. علی فتواتی ٢٣٠. سیوان نوری ٢٣١. حمید ارنجی پور ٢٣٢. ارسلان احمدی ٢٣٣. هیوا زکریایی ٢٣٤. کیومرث ویسی ٢٣٥. عزیز اجی کند ٢٣٦. روناک نصیری ٢٣٧. علی بهرامی ٢٣٨. سوسن شهبازی ٢٣٩. مراد احمدی ٢٤٠. سوران پالانی ٢٤١. رحمت ناصری ٢٤٢. قادر محمد گل ٢٤٣. عطا نصیری ٢٤٤. ارزو نصیری ٢٤٥. دیاکو مرادی ٢٤٦. شهلا دباغی ٢٤٧. جمال پور کریم ٢٤٨. شلیر درویشی ٢٤٩. لیمو مولودی ٢٥٠ . آنیتا اریان ٢٥١. الهام سابیتیان ٢٥٢. ناصر برزوی مریوانی ٢٥٣. صلاح رسولی ٢٥٤. شورش سولتانی ٢٥٥. بهروز سورن ٢٥٦. فاتح ارش ٢٥٧. هوسینگ تاهیر ٢٥٨. هادی حق شناس ٢٥٩. زینب الخانی زاده ٢٦٠. حسین شبق ٢٦١. آرش زمانی ٢٦٢. سورکیو زکی ٢٦٣. آرام محمدیان ٢٦٤. حمید بهرامی ٢٦٥. صباح مفیدی ٢٦٦. فاطمه رضایی ٢٦٧. مینا نیک ٢٦٨. علی ناصری ٢٦٩. الهام ملاعلی حسینی ٢٧٠ . قاسم محمدی ٢٧١. نیما بازالهی ٢٧٢. فازل سولتان پناه ٢٧٣. رضا خلیلی ٢٧٤. گلی مریم ٢٧٥. اوا اریکسون ٢٧٦. نادر یاوری ٢٧٧. سیروس انزلی ٢٧٨. مامند صوفی ٢٧٩. ریباز کرمانشانی ٢٨٠. مهرنوش رمضان علی ٢٨١. شهرام قادری ٢٨٢. کاوه روژهلات ٢٨٣. سوریا مانی ٢٨٤. یوسف پری ٢٨٥. حمید مافی ٢٨٦. جملیه حکیمی ٢٨٧. ناهید موکری ٢٨٨. سیران علوی ٢٨٩. کاوه میدانی ٢٩٠. یادگار بارزی ٢٩١. سارا مینویی ٢٩٢. غفور حسینی ٢٩٣. محمد رشیدی ٢٩٤. نادر اریایی ٢٩٥. مریم ناصری ٢٩٦. خبات شکوری ٢٩٧. علی کمالی ٢٩٨. بابک حیدری ٢٩٩. هادی میامی ٣٠٠. سحر دیناروند ٣٠١. جلال محمدزاده ٣٠٢. عارف نادری ٣٠٣. متین محمدی ٣٠٤. سودابه موسوی ٣٠٥. آریان سیاوشی ٣٠٦. زاگروس اندریاری ٣٠٧. جنگی عارف شوانی ٣٠٨. ارسلان موکری ٣٠٩. رضا منوچهری ٣١٠. ملائیکه علم هولی ٣١١. کامیل نورانی فرد ٣١٢. شورش مرادی ٣١٣. شریف حسن زاده ٣١٤. یاسمین منبری ٣١٥. هاوار کرمانشاهی ٣١٦. مریم هدایت ٣١٧. ناهید افشاری ٣١٨. کیوان خانساری ٣١٩. مانی قادری ٣٢٠. جمال خدری ٣٢١. ظاهر میانه ٣٢٢. داود خندانی ٣٢٣. مرتضی پرویزی ٣٢٤. دیلان سعیدی ٣٢٥. شکوفه قبادی ٣٢٦. یوتی قربانی ٣٢٧. ندا شهبازی ٣٢٨. شورش سولتانی ٣٢٩. لیلا موسوی ٣٣٠ . وحید روحبخش ٣٣١. سمکو سواره ٣٣٢. فرزانه رضوی ٣٣٣. امید یاپال ٣٣٤. مینا لبادی ٣٣٥. لایق مرادی ٣٣٦. دلشاد خضر دشتی ٣٣٧. کاوه الوندکوهی ٣٣٨. شبو قلندری ٣٣٩. تارا وزیری ٣٤٠. اسمر میماری ٣٤١. گولاله قبادی ٣٤٢. باران مشائی ٣٤٣. کامران افرازی ٣٤٤. علی رضا خوشبخت ٣٤٥. یحیا خضر نژاد ٣٤٦. حسن لاوه ٣٤٧. روژین شریفی ٣٤٨. امجد اسدزاده ٣٤٩. سوسن شعبانی ٣٥٠ . شراره موسوی ٣٥١. علی مرادی ٣٥٢. علی بهرامی ٣٥٣. ایوب رحمانی ٣٥٤. جلال هویدا ٣٥٥. آذرمیتا پارسی ٣٥٦. مسعود سمیعی ٣٥٧. بیژین رنجبر ٣٥٨. شهرام ازادی ٣٥٩. ناصر راستی ٣٦٠. کتی پیرسین ٣٦١. امانج روژهلاتی ٣٦٢. کمال هادی ٣٦٣. مسعود سمیمی ٣٦٤. بهروز اردلان ٣٦٥. کامیار شریفی ٣٦٦. هژار رحیمی ٣٦٧. فرهاد فلاحی ٣٦٨. شهلا دباغی ٣٦٩. عزیز عارفی ٣٧٠. امیر کلهور ٣٧١. مسعود حقیقت فر ٣٧٢. طلا خوشکلام ٣٧٤. شلیر شبلی ٣٧٥. مهسا شادبان ٣٧٦. علی هدایتی ٣٧٧. دیلان کریمی ٣٧٨. فرید سنه ٣٧٩. حامد مرادی ٣٨٠. شهاب علوی ٣٨١. کمال نوری ٣٨٢. امید ساعدی ٣٨٣. محمد حشمتی ٣٨٤. علی رضا منصوری ٣٨٥. حمیرا فاطمی ٣٨٦. مریم طباطبایی ٣٨٧. حسین مروتی ٣٨٨. مادع ناصری ٣٨٩. هادی خالدی ٣٩٠. سروه میامی ٣٩١. شهین قادری ٣٩٢. نشمیل شبلی ٣٩٣. آمر گلی ٣٩٤. شادی ابراهیم خاس ٣٩٥. سنگر عبدالله محمد احمد ٣٩٦. عبدالله ویسی ٣٩٧. زاگروس خسروی ٣٩٨. هیمن سورانی ٣٩٩. مینا زاده ٤٠٠. ژاکلین هابرت ٤٠١. جمیله ندایی ٤٠٢. داریوش ایرانی ٤٠٣. فرزان فراهی ٤٠٤. سمیرا پوراندخت ٤٠٥. میلاد آریا نیا ٤٠٦. فرانک رودکی ٤٠٧. شهرام حاجی حسینی ٤٠٨. ارش اعلم ٤٠٩. سوسن شهبازی ٤١٠. آزاد مستانی ٤١١. سالار پیکارگر ٤١٢. میدیا بایزیدپور ٤١٣. فریاد اریا ٤١٤. سیروس اریا ٤١٥. بختیار هموند ٤١٦. فریاد امینی ٤١٧. رضا راد ٤١٨. بابک پارسا ٤١٩. مریم افشاری ٤٢٠. سید مصطفی علوی ٤٢١. کمال رحمتی ٤٢٢. حبیب نیک مرد ٤٢٣. علی رضا بهجودی ٤٢٤. اسرین سنندجی ٤٢٥. ریباز روژ ٤٢٦. کورش دادمهر ٤٢٧. افسانه شهره ٤٢٨. سوهیلا موسوی ٤٢٩. بابک افروزی ٤٣٠. آرش عابدی ٤٣١. افشار ایرانی ٤٣٢. رحمان پیروتی ٤٣٣. کژال بلوری ٤٣٤. سوریا مانی ٤٣٥. هاوار بازیان ٤٣٦. افشین پولانی ٤٣٧. علی فتوتی ٤٣٨. الهام ملاعلی حسینی ٤٣٩. بهاره خانساری ٤٤٠. هدایت موسوی ٤٤١. آرش همیتی ٤٤٢. مریم شهبازی ٤٤٣. نامو آسو ٤٤٤. شهاب ایرانی ٤٤٥. ایمان ایرانی ٤٤٦. علا صلاحیان ٤٤٧. ریبوار ملایی ٤٤٨. فرهاد میدانی ٤٤٩. سارا مولانا ٤٥٠. ارس میونویی ٤٥١. عباس امینی ٤٥٢. امیر شعبانی ٤٥٣. مینا سعیدی ٤٥٤. محمد نیک بخت ٤٥٥. مهسا مروتی ٤٥٦. حامد محمدی ٤٥٧. رضا رها ٤٥٨. مجید مهربانی ٤٥٩. سکینه جمالی ٤٦٠. سارا قمبری ٤٦١. میلیس یسوعی ٤٦٢. وریا بداغی ٤٦٣. کردستان زرار ٤٦٤. طیب هوشیاری ٤٦٥. هیوا امجدی ٤٦٦. وحید حبیب پناه ٤٦٧. میم شکیب ٤٦٨. رزگار ملا محمودی ٤٦٩. الهام ایرانی ٤٧٠. نیوشا حسینی فر ٤٧١. پیروز پارسی ٤٧٢. سوگند مپ ٤٧٣. جعفر بلازاده ٤٧٤. فرزاد جاسمی ٤٧٥. بابک آریا ٤٧٦. بهزاد سبز ٤٧٧. پرواز صامت ٤٧٨. شهرام قربانی ٤٧٩. مهدی بخشی ٤٨٠. کیانا پیرساین ٤٨١. پارسا پارسایان ٤٨٢. کاوه معتمدی ٤٨٣. شورش سقز ٤٨٤. صلاح الدین عزیزیان ٤٨٥. اریان سرگولی ٤٨٦. سوما کریمی ٤٨٧. حسن نایب هاشم ٤٨٨. پری آزاد ٤٨٩. ریبوار مریوان ٤٩٠. امین راوردژ ٤٩١. زهره رمضان علی ٤٩٢. پویان رمضان علی ٤٩٣. ساقی صالحی مجد ٤٩٤. دینا کینگ ٤٩٥. لیلا تگاهاوی ٤٩٦. آرش نصیری اقبالی ٤٩٧. کورش ایران دوست ٤٩٨. نشتمان زاگروس ٤٩٩. علی آزودی ٥٠٠. غالب محمدیان ٥٠١. مرتضی اسماعیل پور ٥٠٢. نوید محبی ٥٠٣. نادر جهان فرد ٥٠٤. نیما گنجفر ٥٠٥. کامران آزاد ٥٠٦. رضا امیر عزیز ٥٠٧. کامران آزاد ٥٠٨. ندا ایرانی ٥٠٩. پاریسا یقوبی ٥١٠. مرتضی اسماعیل پور ٥١١. اشکان ٥١٢. مریم ماصوفی ٥١٣. سیروس اریا ٥١٤. شهاب‌الدین شیخی ٥١٥. شادابدخت شادابی ٥١٦. عه تا منبری ٥١٧. شورش منبری ٥١٨. رشاد منبری ٥١٩. سارا قورچیان ٥٢٠. محمد مینایی ٥٢١. عباس خرسندی ٥٢٢. تینا پارسا ٥٢٣. ایمان سارامی ٥٢٤. مهسا زرین چنگ ٥٢٥. نکیسا سبز ٥٢٦. احسان بداغی ٥٢٧. ابراهیم مهتاری ٥٢٨. مظفر امیر ٥٢٩. عاصفه هاشمی نژاد ٥٣٠. آروا ایرانی ٥٣١. مریم کاویانی ٥٣٢. اردوان صفری ٥٣٣. امجد زندی ٥٣٤. فرهاد محمد رسول ٥٣٥. سید احمد موسوی ٥٣٦. محمد امین گنبدی پور ٥٣٧. نعمت الله گنبدی پور ٥٣٨.سیروس بنه گزی ٥٣٩. خلیل موحد ٥٤٠. حمید موذنی ٥٤١. مهدی بهرامی ٥٤٢. محمد جعفر یزدان پناه ٥٤٣. بابک فقیه ٥٤٤.محمد رضا عزیز زاده ٥٤٥. حسین دهقان ٥٤٦. محمد قدسی ٥٤٧. مسعود ماهینی ٥٤٨. احسان مصلح ٥٤٩. فاطمه علیخواه ٥٥٠ . ناصر علیخواه ٥٥١. حسام موسوی ٥٥٢. محمود کرمانی ٥٥٣. فرزین تابناک ٥٥٤. کریم شامبیاتی ٥٥٥. مریم کاویانی ٥٥٦. علی صابری ٥٥٧. میلاد پناهی ٥٥٨. آرش سنگری ٥٥٩. سینا قاسمی ٥٦٠. الهه رضایی ٥٦١. صلاح حسینی ٥٦٢. هژیر حسینی ٥٦٣. صدیق ویسانی ٥٦٤. محمد کریم زارعی ٥٦٥. بهنام نیک زاد ٥٦٦. شورش ناصری ٥٦٧. زهرا عزیزی ٥٦٨. بهنام امینی ٥٦٩. احسان شبلویی ٥٧٠. محمد قریشی ٥٧١. شنه رزابی ٥٧٢. سینامنبری ٥٧٣. امین فریدیحیایی ٥٧٤. حبیب کلانتری ٥٧٥. رضوان مقدم ٥٧٦. اکرم خیرخواه ٥٧٧. شهین ناسری ٥٧٨. سیما حسین زاده ٥٧٩. مهران راد ٥٨٠. حمید ایرانی ٥٨١. باقر فاطمی ٥٨٢. رضا جعفریان ٥٨٣. مادران ایرانی ٥٨٤. محمد امینی ٥٨٥. فری ایرانی ٥٨٦. رامبد لطف‌پوری ٥٨٧. شادی طبیب زاده ٥٨٨. زاییر ئه مین زاده ٥٨٩. درسیم اوریمر ٥٩٠. آرمان نادری ٥٩١. فرحناز عمادی ٥٩٢. سام ستلایت ٥٩٣. آرش ایروانی ٥٩٤. کورش هجازی ٥٩٥. ایراندخت ستوده ٥٩٦. آذر طاهرآبادی ٥٩٧. فریمه فتاحی ٥٩٨. محمد موسوی نژاد ٥٩٩. امیر دوشمن زیاری ٦٠٠. محمد معینی ٦٠١. سامیه رونقی ٦٠٢. پروانه مرادی ٦٠٣. مهرداد احمدی ٦٠٤. باربد خسروانی ٦٠٥. آذر طاهرآبادی ٦٠٦. رضا ازموده ٦٠٧. ایران میرحبیبی ٦٠٨. پاریس نوینی ٦٠٩. پینی نوینی ٦١٠. مرتضی رمضانی ٦١١. نسرین رمضانی ٦١٢. نیگیل فولر ٦١٣. مهریار دستمالچی ٦١٤. نجمدین واوی ٦١٥. احمد خاکی ٦١٦. فراح اریا ٦١٧. احمد فارسی ٦١٨. مهسا دارایی ٦١٩. آرمین شریفی ٦٢٠. یوسف حسین پور ٦٢١. منوچهر محمدی ٦٢٢. آنایتا شایان ٦٢٣. پوستلو سولومون ٦٢٤. علی رضا صادقی ٦٢٥. شهرام تهرانی‌ ٦٢٦.ارنواز بهرنگی ٦٢٧. علیرضا کریمی ٦٢٨. جمشید بهرامی ٦٢٩. سروناز حیدری ٦٣٠. موسی ساکت ٦٣١. هاریس قلی پور ٦٣١. علی اصغر جاهد اورنگ ٦٣٢. سیما امیس ٦٣٣. خالد مرادی ٦٣٤. آمانج یاسری ٦٣٥. حامد سیدی ٦٣٦. آذر مینایی ٦٣٧. دانا احمدی ٦٣٨. مریم خانایی ٦٣٩. سرور مشائی ٦٤٠. شاهین مردوخی ٦٤١. علی فرجی ٦٤٢. کامران پایدار ٦٤٢. منیره برادران ٦٤٣. تاتی پارسیا ٦٤٤ . فریدون کاویان ٦٤٥. مانی صادقی ٦٤٦. غالب شمسی ٦٤٧. کمال نادری ٦٤٨. فرزاد خدا مرادی ٦٤٩. طاهر رزایی ٦٥٠ . سیامک سازگارا ٦٥١.شهره فهمیده ٦٥٢. امید فهمیده ٦٥٣. جواد حیدری ٦٥٤. صالح شریفی ٦٥٦. ساناز ارجمند ٦٥٧. محمد معینی ٦٥٨. آسو کردستانی ٦٥٩. خاطره معینی ٦٦٠. ژیلا حسن پور ٦٦١. مجید جباری ٦٦٢. آکو محمدیان ٦٦٣. ئه ژین شیخی ٦٦٤. مهدی شیخی ٦٦٥. کومار رشی ٦٦٦. شورش صوفی ٦٦٧. کامران صوفی ٦٦٨. شاهین صوفی ٦٦٩. لیمو صوفی ٦٧٠. مامند صوفی ٦٧١. نینا امیدی ٦٧٢. یادگار شعبانی ٦٧٣. لیلا فاطمی ٦٧٤. سوسن حمیدی ٦٧٥. شادمان زمانی ٦٧٦. پروین جمالی ٦٧٧. قادر محمدخانی ٦٧٨. داود ماسانی ٦٧٩. جهانگیر عدالهی ٦٨٠. دنیای سبز ٦٨١. بهمن نیک زاد ٦٨٢. سارا مقدم ٦٨٣. حمید مقدم ٦٨٤. بیتا محمدی ٦٨٥. کاروان بهمنی ٦٨٦. فرزاد گیرن ٦٨٧. ثریا میساقی ٦٨٨. صابر مکانی ٦٨٩. خبات محمدی ٦٩٠. شهین مرادی ٦٩١. دارا خالدیان ٦٩٢. ظاهر معارفی ٦٩٣. بابک شیرعلی ٦٩٤. یاسمین علیخانی ٦٩٥. زانا محمدیان ٦٩٦. کاروان سرداری ٦٩٧. سامان قادری ٦٩٨. ریبوار بهمنی ٦٩٩.سام موسوی ٧٠٠. فاطمه صفا ٧٠١. صلاح الدین مدرسی ٧٠٢. حسن کرمونی ٧٠٣. سوران دانشور ٧٠٤. عمانوئیل یشوا ٧٠٥. شری جم ٧٠٦. ناهید عصاری ٧٠٧. آرش آقایی ٧٠٨. محمد زرین قلم ٧٠٩. لیلیان روزبه ٧١٠. دیاکو مرادی ٧١١. فریبرز اشنا ٧١٢. شراره گمانه عرب ٧١٣. داود رستم بخش ٧١٤. رها آزاد ٧١٥. احمد نجاراها ٧١٦. ویکتوریا آزاد ٧١٧. پیام سابلاغی ٧١٨. فریبرز آشنا ٧١٩. محمد مرادی ٧٢٠. آلافی دکتر ٧٢١. سعید ایرانی ٧٢٢. محمد رنجبر ٧٢٣. مسعود نجاری ٧٢٤. عبداله عبدالی ٧٢٥. سیاوش کاهکش ٧٢٦. سعید سعیدی ٧٢٧. کارو رحمتی ٧٢٨. فرشید زندی ٧٢٩. مسعود خدا مرادی ٧٣٠. رضا سنجری ٧٣١ . مانی موسوی ٧٣٢. حامد خالدی ٧٣٣. کمال خالدی ٧٣٤. جمال احمدی ٧٣٥. انور غفوری ٧٣٦. مریم حاتمی ٧٣٧. کیومرث میدانی ٧٣٨. شری جم ٧٣٩. داریوش ایرانی ٧٤٠. عرفان محمدی ٧٤١. فرهاد یاسری ٧٤٢. محسن عبدلی ٧٤٣. یحیا خضرنژاد ٧٤٤. سامان ایرانی ٧٤٥. سلیمان فرهادی ٧٤٦. ئاسۆ محمدپوور ٧٤٧. رستاخیز ایران ٧٤٨. میدیا بایزیدپور ٧٤٩. پت پستچی ٧٥٠. سیاوش شمس ٧٥١. نیلوفر اسکیلاس ٧٥٢. سیما اوستا ٧٥٣. فرهاد قمبری ٧٥٤. محمدرضا حمیدی

اسامی نهادهای مدنی و بشردوست و مدافع حقوق‌انسان و زندانیان سیاسی
١ــ کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
٢ــ کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران – برلین
٣ــ شیوا محبوبی، کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
٤ــ جمعی از دانشجویان پیام نور استان کردستان
٥ــ سازمان حقوق بشر کوردوساید چاک
٦ــ مرکز زنان کرد در شهر کلن آلمان
٧ــ انجمن زنان آذر مهر کردستان
٨ــ سازمان ضد اعدام در کردستان
٩ــ جمعیت جوانان کردستان ایران
١٠ــ انجمن بیان - بلژیک
١١ــ اتحادیه خانواده های دربند کورد
١٢ــ کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
١٣ــ کمیته اقوام و ملل ایرانی
١٤ــ حامیان مادران پارک لاله/لس آنجلس
١٥ــ حامیان مادران پارک لاله / فرانکفورت
١٦ــ کمیته جنبش نافرمانی مدنی کردستان
١٧ــ حامیان مادران پارک لاله / هامبورگ
١٨ــ حامیان مادران پارک لاله / کلن
١٩ــ حامیان مادران پارک لاله / ایتالیا
٢٠ــ حامیان ماداران پارک لاله / اسلو
٢١ــ جوانان و دانشجویان موج سبز کلن
٢٢ــ خانه کُرد ، کلن آلمان
٢٣ــ جمعیت جوانان کردستان ایران / سنندج
٢٤ــ انجمن بیان – بلژیک
٢٥ــ مرکز جوانان خبات کردستان ایران
٢٦ــ سایت گزارشگران
٢٧ــ کمیته حزب دمکرات کردستان / ترکیه
٢٨ــ حامیان ماداران پارک لاله / دورتموند
٢٩ــ کومیته ی دانشجوی دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
٣٠ــ تانپوآرت برای حقوق انسان و بچه‌ها
٣١ــ انجمن حمایت ازپناهجویان ایرانی درترکیه‌
٣٢ــ جنبش سبز ، شاخه کردستان
٣٣ـ تشکل سبز آذربایجان
٣٤ــ تیم آنها به ما اهمیت نمی دهند
٣٥ــ سایت پناهجویان ایرانی در ترکیه
٣٦ــ مرکز جوانان شرق کردستان
٣٧ــ سازمان خبات کردستان ایران ـــ کومیته کانادا
٣٨ــ گروه مادران ایرانی

۱۳۹۱ دی ۲۰, چهارشنبه

6ماه حبس برای فرزند شیخ اصلاحات.محمد حسین کروبی

حمد حسین کروبی از سوی دادگاه انقلاب به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش سحام، فرزند ارشد مهدی کروبی با اعلام این خبر در صفحه شخصی خود در فیس بوک، گفته که این پرونده مربوط به مصاحبه های وی بار رسانه های خارجی، در مورد جنایات کهریزک بوده است.

در ۱۸ مرداد ماه سال ۱۳۸۸ آقای کروبی در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی ازاو خواسته بود که در مورد تجاوز جنسی به بازداشت شدگان در بازداشتگاه ها و زندان ها تحقیق شود.

مهدی کروبی در بخشی از آن نامه آورده بود: “عده‌ای از افراد بازداشت شده مطرح نموده‌اند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده اند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده‌است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کرده‌اند به طوری که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیده‌اند و در کنج خانه‌های خود خزیده‌اند.”

محمد حسین کروبی در این یادداشت خود همچنین گفته که از اتهام پرداخت پول به یکی از زندانیان سیاسی در اوین برای انجام شهادت دروغ در مورد تجاوز؛ تبرئه شده است.

افراد بسیاری پس از آغازین روزهای کودتای انتخاباتی ۸۸ و در پی دستگیری گسترده مردم؛ با حضور در دفتر آقای کروبی، از تجاوز ماموران به خود، خبر داده بودند. لذا در همین راستا، شهادت این افراد به همراه برخی اسناد دیگر جمع آوری و در اختیار افراد و نهادهای مربوطه برای رسیدگی قرار گرفت. اما نه تنها به این مدارک و اسناد از سوی نهادهای مربوطه و مسئولان رسیدگی نشد، بلکه در ۱۸ شهریور ماه ۸۸، ماموران امنیتی با هجوم به دفتر مهدی کروبی و دفتر حزب اعتماد ملی اقدام به پلمپ این دو ساختمان نموده و محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز را به اتهام واهی، در این رابطه دستگیر کردند. همچنین ماموران با ارعاب شهادت دهندگان؛ تهمت هایی همچون گرفتن پول برای دادن شهادت در مورد تجاوزات را به افراد نسبت دادند.

اکنون نزدیک به سه ماه است که محمد حسین کروبی از ملاقات با پدرش محروم است. این پرونده توسط قاضی مجرم جنایات کهریزک، سعید مرتضوی؛ برای حسین کروبی مفتوح شده بود.

روز گذشته نیز فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی در نامه ای خطاب به مردم از ظلم وارد شده به خود و والدین شان گفتند. همچنین در بخشی از این نامه، فرزندان این دو زندانی سیاسی تاکید کرده بودند که “مقامات عالی حکومت باید در اسرع وقت نقض حقوق قانونی و انسانی آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و نیز خانم رهنورد را متوقف کنند.”

به گزارش سحام متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

“بعد از انتشار نامه پدرم به آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۸۸ در روزنامه اعتماد ملی، در مورد جنایات کهریزک؛ مصاحبه هایی که با رسانه های خارجی انجام داده بودم، سعید مرتضوی، دادستان وقت و متهم اصلی کهریزک پرونده ای برای من در دادگاه انقلاب تشکیل داد و تمام توان خود را هم برای به زندان انداختن من به کار گرفت. که با درایت مسئولین عالی رتبه نظام، این کار صورت نگرفت. اما بعد از عزل سعید مرتضوی، پرونده من در دادگاه انقلاب راکد شد. ولی مجددا چند ماه پیش همان پرونده به جریان افتاد که بعد از جلسه دادرسی و محاکمه، توسط قاضی آقای پیرعباسی، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب؛ از اتهام پرداخت پول به یک زندانی سیاسی در اوین که به تجاوز اعتراف کند، تبرئه شدم. ولی به خاطر انتشار نامه در روزنامه اعتماد ملی و مصاحبه با رسانه های خارجی، که به تشویش اذهان عمومی بر علیه جمهوری اسلامی تعبیر شده بود، به ۶ ماه حبس تعزیری، ولی با توجه به نداشتن سابقه کیفری به مدت ۵ سال حکم تعلیق شد.”

مهندسی انتخابات از وظایف خود تعیین شده جدید سپاه

خبرگزاری وابسته به سپاه در خبری که به عنوان خبر اختصاصی فارس منتشر کرده است از ترکیب هیات رئیسه جبهه اصلاحات خبر داد!

به گزارش کلمه خبرگزاری فارس به نقل شخصی که او را سخنگوی جبهه اصلاح‌طلبان نامید از انتخاب هیئت رئیسه این جبهه در جلسه دیشب (سه‌شنبه شب) خبر داد و نوشت: حق‌شناس به عنوان رئیس ستاد انتخابات ریاست جمهوری این تشکل و مجید محتشمی به عنوان رئیس ستاد انتخابات شوراها انتخاب شدند.

این خبر در حالی منتشر می شود که اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات هنوز تصمیمی نگرفته اند و سیدمحمد خاتمی در آخرین اظهار نظر رسمی خود عنوان کرد شرایط معرفی کاندیدا از سوی اصلاح طلبان چندان فراهم نیست و چشم اندازی هم برای فراهم آمدنش نمی بینم.
در میان افراد هیات رییسه این تشکل تنها نام آشنا حق شناس است و تشابه اسمی مجید محتشمی با حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر محتشمی پور، بنظر می رسد در راستای شبیه سازی های رسانه ای صورت گرفته است.

مصطفی کواکبیان در غیاب شخصیت های مهم اصلاح طلب، هر چند از مجلس نهم هم جا مانده، اما ادعا کرده است: «خوشبختانه برخلاف انتخابات مجلس نهم که تعداد اندکی از اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت کردند همایش ملی تبیین طرح مناسک نشان داد که اکثریت اصلاح‌طلبان می‌خواهند فعالانه در انتخابات ۹۲ حضور یابند به شرط آنکه قانون انتخابات رعایت شود. »

در همین حال مجید محتشمی که خود را سخنگوی جبهه اصلاح‌طلبان! می‌نامد در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، درباره جزئیات جلسه دیشب این جبهه، اظهار داشت: در این جلسه مصطفی کواکبیان به عنوان رئیس جبهه، حق‌شناس نایب رئیس اول، علی فائزی نایب رئیس دوم، مجید محتشمی سخنگوی جبهه و مجید بهمن‌زاده به عنوان دبیر جبهه اصلاح‌طلبان به مدت یکسال انتخاب شدند.

سایر اسامی منتشر شده این جبهه که وجه مشترکشان گمنام بودن آنهاست عبارتند از: جمشید ایرانی رئیس کمیته سیاسی، صفرپور رئیس کمیته اطلاع‌رسانی، آل قیس رئیس کمیته مالی، بهمن‌زاده رئیس کمیته اجرایی، تجرلو رئیس کمیته اقشار، فرح خسروی رئیس کمیته زنان، خراسانی رئیس کمیته جوانان و باقرزاده رئیس کمیته استان‌ها شد.
تلاش برای جا افتادن این اسامی به عنوان اصلاح طلب در حالی صورت می گیرد که اصلاح طلبان، با اشاره به ظهور اصلاح طلبان بدلی در انتخابات ، آن را استراتژی ای دانسته بودند که بر اساس آن اصلاح‌طلبان بدلی، کاندیدایی برای شکست در انتخابات معرفی و در واقع همچون سیاه لشگران ایفا کننده نقش “کتک خور” در فیلم های فارسی عمل می کنند.

دیروز سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه در سخنانی که خلاف نظر صریح امام و قانون اسی کشور است گفته بود:‌ وظیفه ذاتی ما «مهندسی معقول و منطقی انتخابات» است.