۱۳۹۱ دی ۱۰, یکشنبه

نگاهی به کمپین تغییر برای برابری در گفتگو با منصوره شجاعی

کمپین در بین لایه های درونی جامعه نفوذ کرده است

کمپین تغییر برای برابری از طرف گروهی از فعالین زنان و با هدف جمع آوری یک میلیون امضا در داخل ایران از ۵ شهریور سال ۱۳۸۵ (منبع) در حمایت از رفع تبعیض‌های قانونی علیه زنان طی یک بیانیه ۷ ماده ای اعلام موجودیت نمود. (منبع)

خانم شیرین عبادی، سیمین بهبهانی، شهلا لاهیجی، بابک احمدی، شهلا اعزازی، ناصر زرافشان، نرگس محمدی، منیرو روانی پور، فریده غیرت، شهلا شرکت، اردشیر رستمی، فرزانه طاهری، فریبرز رئیس دانا، معصومه حیات غیبی، بنفشه حجازی، مائده طهماسبی، فرهاد آئیش، عمران صلاحی، هومن فخار، مهوش شیخ‌الاسلامی، مجید تولایی، ناهید توسلی، جعفر پناهی, خدیجه مقدم جزو اولین حامیان این کمپین شمرده می‌شوند.

این کمپین اولین فعالیت خود را با برگزاری تجمعی مسالمت آمیز در ۲۲ خرداد ۸۵ در میدان هفت تیر تهران آغاز نمود. این تجمع پیش از آغاز توسط نیروهای امنیتی سرکوب شد و بیش از ۷۰ نفر از اعضای این کمپین طی آن بازداشت گردیدند. (منبع) اعضای این کمپین با برگزاری کارگاههای آموزشی حقوقی و اجتماعی برای زنان و جمع آوری امضا از زنان به دفاع از تغییر قوانین حقوقی ایران در جهت برابری میان زن و مرد پرداختند هرچند در این مدت نیروهای امنیتی عده کثیری از فعالان این کمپین را بازداشت کردند

در همین راستا گفتگویی با منصوره شجاعی داشته ایم. وی معتقد است برای رفع تبعیض اولین اقدام طبیعتا، تغییر قوانین است.


کمپین در بین لایه های درونی جامعه نفوذ کرده است

پس از تشکیل جمهوری اسلامی ایران بسیاری از تلاشها صورت گرفته برای احقاق حقوق زنان از جمله تصویب “قانون حمایت خانواده” که تحول بزرگی‌در قانون خانواده به شمار می‌آمد وطی آن در اموری چون طلاق، حضانت کودکان، تعدد زوجات که تا پیش از این مردان اختیار مطلق داشتند، دادگاه‌ها صلاحیت پیدا می‌کرد به فراموشی سپرده شد و بسیاری از مواد قانون حمایت خانواده در عمل ملغی گردید، حجاب اجباری شد و تفکیک جنسیتی در بسیاری از مراکز عمومی‌اعمال گردید .همچنین حجاب اجباری به صورت قانون درآمد به طوری که تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، مجازات حبس و جزای نقدی را برای بی‌حجابی پیش بینی‌کرد. به علاوه طبق قانون مجازات اسلامی، دیه زنان نصف مردان گردید. در ارتباط با تصویب چنین قوانینی‌شیرین عبادی اظهار داشت :« این قوانین ما را به ۱۴۰۰ سال پیش برگرداند، زمانی‌که سنگسار زنان برای زنا و قطع عضو برای سرقت مجازات های مناسبی به حساب می‌‌آمدند.»

وجود چنین شرایطی باعث گردید تا در سال ۱۳۸۵ اولین حرکت منسجم، در قالب کمپین تغییر برای برابری با هدف برابری حقوق زن و مرد شکل بگیرد.

اما نگاهی که فعالان مدنی به خصوص فعالان حوزه زنان بعد از شش سال از عمر کمپین نسبت به کارنامه کمپین دارند نشان از کم فروغ بودن فعالیتهای کمپین در سالهای اخیر دارد بطور مثال زهره اسد پور در یاداشتی در آسیب شناسی کمپین تغییر برای برابری می‌نویسد (منبع): «جنبش های اجتماعی اغلب دوره های شکوفایی و رکود را به توالی در کارنامه خود دارند. اگر دوره های شکوفایی را زمانی بدانیم که جنبش‌ها نمود اجتماعی وسیع تری می‌یابند و افراد بیشتری به آن می‌پیوندند، دوره های رکود را باید زمان بازاندیشی فعالیتها و افزودن بر غنای تئوریک جنبش‌ها نامید.اکنون که با افزایش فشارهای اجتماعی بر جنبش زنان، با رکودی نسبی مواجهیم، به نظر می‌رسد زمان برای بازاندیشی آنچه که کرده ایم و آنچه که به دست آورده ایم بیش از پیش مناسب باشد».


در همین خصوص منصوره شجاعی در گفتگو با چراغ آزادی در خصوص ارزیابی خود از فعالیت کمپین می‌گوید:«هر چیز باید در فرآیند خودش مورد بررسی قرار دهیم، در مورد کمپین یک میلیون امضا من به این حرکت که طی این دوره رخ داده و تاثیری که این حرکت در جامعه گذاشته است بسیار خوشبینانه و پر افتخار نگاه میکنم.

یک جریانی شروع شده و حساسیت های جنسیتی جامعه برانگیخته شده است. بحث تضییع حقوق زنان وارد گفتمان رسمی و رایج کشور شده است و آن تصوری که از دوران مشروطه از فعالان حوزه زنان وجود داشته که تنها گروهی از افراد الیت و نخبه درگیر آن هستند بواسطه کار کمپین تغییر یافته است. امروز خواست تغییر و برابری زن و مرد در لایه های درونی جامعه و در اقشار پایین جامعه در شهرستان‌ها و روستا‌ها نفوذ کرده است.»

منصوره شجاعی در خصوص تحق یا عدم تحقق اهداف کمپین می‌گوید: «اجازه دهید با یک مثال پاسخ شما را بدهم. جنبش حق رای زنان بعد از اعلام قانون مشروطه و عدم اجازه به زنان برای شرکت در رای گیری شروع میشود و بعد از حدود ۵۰ سال مبارزه زنان به ثمر می‌نشیند .امروز من هرگز چشم اندازم، چشم اندازی ۶۰ ساله نیست، زیرا اکنون زمان تغییر کرده است؛ اما اگر میخواهیم به یک تغییر بنیادی و مسالمت آمیز و فرهنگی فکر بکنیم، این مطلبی نیست که با یک فعالیت یکی و دوسال بدست آید، کمپین با این دید که می‌خواهد یک میلیون امضا جمع کند بیش از میلیون‌ها دیالوگ با زنان جامعه در سطوح مختلف و به صورت چهره به چهره برقرار کرده است که به نظر من این به معنی فرهنگ سازی است و کمپین در این قضیه موفق بوده است، هرچند در تغییر قوانین هنوز به نتیجه نرسیده است. و با این اتفاقاتی که بعد از انتخابات رخ داد خب بطور طبیعی بسیار وضعیت متفاوت شد، وقتی ما دولتی را دولتی مبتنی بر تقلب ارزیابی می‌کنیم چگونه می‌تواهیم با پارلمانش ارتباط برقرار کنیم و وارد دیالوگ شویم. به همین خاطر همانطور که گفتم با دید بلندمدت داشتن و همچنین عوامل بیرونی مثل انتخابات نمی توان معتقد به عدم تحقق کمپین در اهدافش بود.»


امروز خواست تغییر و برابری زن و مرد در لایه های درونی جامعه و در اقشار پایین جامعه در شهرستان‌ها و روستا‌ها نفوذ کرده است.



حجاب اختیاری جز اهداف نانوشته کمپین است

سی و سه سال از تلاش حکومت ایران برای تحمیل حجاب اجباری می‌گذرد. تحمیل حجاب اسلامی به شکل عملی از نخستین و چشمگیر ترین تلاش‌های حکومت برای اجرایی کردن فقه شیعه در جامعه ایران بود که طی مراحلی در نهایت درسال ۱۳۶۳ به شکل قانون به تصویب مجلس رژیم رسید، اما حتی پیش از تصویب قانون نیز یعنی از سال ۱۳۵۷و براساس دستور آیت‌الله خمینی جلوگیری از ورود زنان بدون حجاب به ادار‌ه های دولتی آغاز شد.

شهلا شفیق در همین خصوص در گفتگویی اشاره دارد (منبع): «بعد از انقلاب و با به قدرت رسیدن اسلام‌گرایان، آقای خمینی در یک سخنرانی که قبل از روز جهانی زن انجام داد، اعلام کرد که زنان نمی‌توانند بدون حجاب در محل کار خود حاضر شوند و این آغاز اجباری شدن حجاب در ایران بود. در آن زمان چپ‌ها، ملی‌ها و ملی-مذهبی‌ها (که از گروه‌های خط امام متمایز بودند) هیچ توجهی به این موضوع نداشتند، یعنی نه اینکه با قضیه حجاب اجباری موافق باشند اما با اعتراض به آن مخالف بودند و می‌گفتند که اهداف انقلاب را مخدوش می‌کند. چپ‌ها بر آن بودند که این مسأله دغدغه زنان بالای شهری است و مسأله زنان خلق نیست. به نظر آنان در آن زمان، مسأله اصلی مبارزه ضد امپریالیستی و مبارزه علیه فقر و مبارزه برای سوسیالیسم بود. ملی‌ها هم می‌گفتند به دلیل خطر دخالت قدرت‌های خارجی و نیز امکان بازگشت سلطنت، بهتر است نسبت به این موضوع سکوت کرد.»

بعد سکوتی که به گفته شهلا شفیق به اجبار گروههای چپ‌ها، ملی‌ها و ملی-مذهبی‌ها در خصوص نوع پوشش به زنان تحمیل شد، شاید اولین اعتراض منسجم مربوط به کمپینی موسوم به کمپین نه به حجاب اجباری (منبع) است ،هرچند این توقع وجود داشت که کمپین تغییر برای برابری این مسئله را بصورت مستقل دنبال کند.

اما منصوره شجاعی در همین خصوص می‌گوید: «هرچند که در اهداف نوشته شده کمپین به مسئله حجاب اشاره ای نشد، اما این موضوعی بود که در کمپین مورد توجه بوده است، اما اینکه چرا کمپین مثل قانون طلاق، تابعیت، حضانت به این وضوح به آن نپرداخته است می‌توان دو علت مهم را مطرح کرد؛ اول اینکه وقتی حرکتهای اجتماعی بین طیف های مختلف در حال تبدیل شدن به ائتلاف است می‌باید به یک سری اشتراکات رسید تا این اشتراکات موجب همبستگی بین طیف های مختلف گردد، از آنجا که شروع فعالیت کمپین هم با طیفهای اسلام گرای معتقد به حجاب و راست و چپ و اصلاح طلب همراه بوده است می‌بایست مخرج مشترکی از همه نیازها برای ائتلاف بدست می‌آمد، اما بعد از شروع ائتلاف بسیاری از فمنیست های اسلام گرا هم، بعد از مدتی به مسئله حجاب پرداختند که نمونه آن مصاحبه فریده ماشینی پژوهشگر و فعال امور زنان و رئیس کمیسیون زنان حزب مشارکت در این خصوص بود. او در خصوص مسئله حجاب طی گفتگوی مفصلی با مدرسه فمنیستی که سه سال پیش انجام شد به این موضوع پرداخت.

و دلیل دوم مربوط به ان است که حجاب، پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است. در آن شرایط کمپین باید طوری حرکت می‌کرد که میزان هزینه وارد به فعالان این حوزه را کاهش دهد.

اما این روالی نبود که امروز هم توسط فعالان حوزه زنان دنبال شود. بطوریکه از دو سال گذشته گفتمانی که توسط فعالان این حوزه منتشر گردیده، مربوط به مساله حجاب است که می‌توانم مدرسه فمنیستی را بعنوان منبعی برای دسترسی به این مطالب معرفی نمایم.»



دوران احمدی نژاد، دوران فراگیری سخن گفتن در زمان تنگناست

محمود احمدی نژاد بارها قبل و بعداز انتخابات ریاست جمهوری، در خصوص آزادی اجتماعی و حمایت از این آزادی‌ها سخنرانی کرد و با اشاره به رقبای انتخابات خود گفت : رقبای چپگرایش در سالهای اول انقلاب با جوانان برخورد می‌کرده‌اند در حالی که او با آنان مخالفت می‌کرده (منبع) اما در خلال تصویب طرحی به نام طرح ارتقای امنیت اجتماعی احمدی مقدم اذعان داشت که اختیار تعیین نوع پوشش مردم توسط احمدی‌نژاد در طرحی به پلیس ابلاغ گردیده است. (منبع)

همچنین در این سالها سایت تغییر برای برابری بیش از ده بار فیلتر گردید، بازداشتهای گستره فعالان زنان رخ داد، طرح های عفاف و حجاب اسلامی با جدیت تمام دنبال گردید.

منصوره شجاعی ضمن قیاس فعالیت زنان در دوران خاتمی و احمدی نژاد، ارزیابی خود را از دولت نهم و دهم اینگونه بیان می‌دارد: «عملکرد افراد نمره هایشان را می‌سازد. از روی عملکرد آقای احمدی نژاد می‌توان تشخیص داد ایشان در چه محدوده ای از نمره قراردارند. دوران احمدی نژاد، سالهای فراگیری سخن گفتن در زمانی است، که تنگنا وکنترل وجود دارد.

اما در خصوص دوران آقای خاتمی، باید بگویم در هر جامعه ای وقتی حدی از دموکراسی برقرار می‌شود، طبیعتا جریانهای اجتماعی از این فضا بهره خواهند برد. بیشترین تشکل های زنان در دوران خاتمی شکل می‌گیرد هرچند که در همان دوران مرکز فرهنگی زنان پلمپ هم می‌شود، اما فضایی که دوران اصلاحات آقای خاتمی بوجود آورد، فضایی بود که بسیاری از نهاد های مدنی شکل گرفت. در سال ۱۳۸۳ یک سال قبل از پایان دوران دوم خاتمی بزرگترین هم اندیشی زنان که نقطه عطف جنبش زنان بود شکل گرفت که در دوران آقای احمدی نژاد تمام این نهاد‌ها بسته می‌شود و شرایط سختی بر عرصه فعالان زن حاکم شد بطوریکه ما تنها شاهد جریانات اصیل و ناب فعالان زن هستیم.»



تغییر قانون باید اولین اولویت باشد

اقداماتی از جمله آنچه کمپین به آن می‌پردازد، اقداماتی در جهت رفع تبعیض جنیسیتی و برابری حقوق برابر زن و مرد است، اقداماتی که در سالهای اخیر هزینه بسیاری را برای فعالان حوزه زنان و خود زنان در بر داشته است. در زمینه رفع تبعیض کارشناسان این حوزه نظرات مختلفی را ارائه داده اند از جمله نظرات رویا کاشفی که در سایت چراغ آزادی منتشر شده است. (منبع)

منصوره شجاعی در خصوص اقدامات لازم برای رفع تبعیض جنسیتی در ایران می‌گوید: «برای رفع تبعیض اولین اقدام طبیعتا تغییر قوانین است. جامعه ایران جامعه ای است که با قوانین مدرن آشناست، جامعه ما از زمان مشروطه فریاد مدرن شدن می‌زند، اما در کنار این تلاش به علت وجود افکار سنتی و حضور نیروی مذهبی همیشه شاهد مقاومت هایی هم بوده است. اما تاریخ نشان می‌دهد هر زمان قانون پیشروتر از مردم و نهادهای مذهبی بوده است، قوانین تاثیر گذار بوده، بنابراین همانطور که گفتم، تغییر قانون مهمترین مسئله است که می‌تواند به رفع تبعیض بیانجامد اما برای فرهنگ سازی من معتقدم این تغییر قانون باید از یک جوشش درونی اتفاق بیافتد یعنی یک جور خیزش و خواست مردمی برای تغییر قانون، فشار آوردن به نهادهای قانونگذار و تغییر قانون، دو عاملی است که وقوع توامان انها به برابری واقعی قوانین در جامعه می‌انجامد.



برابری حقوق زن و مرد فصل مشترک فعالیت فعالان زن است

منصوره شجاعی در خصوص نحله های سیاسی مختلف درون جنبش زنان می‌گوید: «این تفاوت یک حرکت اجتماعی و رویکرد فردی است. شما در یک حرکت اجتماعی ترکیبی از رویکردهای مختلف می‌بینید که در آن حرکت خاص اجتماعی سعی کرده اند یک فصل مشترکی از خواسته هایشان را مطرح کنند. اما در مطالبات فردی خودشان دلیلی ندارد هم شکل سازی بکنند. برابری حقوق زن و مرد که خاستگاهی مشترک بین تمام فعالان است به نوعی فصل مشترک نیاز زنان است. اما فعالیت فعالان در حوزه فردی ممکن است از این فصل مشترک پیروی نکند و بیشتر بیانگر دغدغه شخصی و یا فکر افراد باشد. لذا همانطور که گفتم بروز چنین مسئله ای یک تناقض یا کم ارج نهادن برابری حقوق زن ومرد نیست.»

هیچ نظری موجود نیست: