امروز پبجشنیه 16آذر 91 است .نمید انم باید امروز را به دانشجویان ایران زمینم تبریک بگویم یا تسلیت.16آذز را اگر بخواهم بسیار آمیانه و خودمانی تعریف کنم میتوانم بگویم که روز دانشجو مظهر اگاهی و ژرف اندیشی دنشجو یان است که اساس اجتماع را در اینده نزدیک تشکیل خواهند داد.ولی با این تعریف هر چند ناقص من در حال حاضر از این آگاهی و تفکر دانشجویی چیزی مانده است؟
سال های گذشته ایرانیان شاهد دانشگاه هایی پر جنب و جوش و مملو از دانشجویان فعال و حاضر در صحنه چه در گروه های اجتماعی و چه سیاسی بوده ایم چنانکه در 16 اذر سال 78تا80 هم شاهد حضور گسترده دانشجویان در سراسر کشور در اعتراض به سرکوب ها وفشار های حکومت بوده ایم.ولی حال چه ؟ از آن تفکر و شور و حال دانشجویی چه مانده؟
میتوانم تقریبا بگویم هیچ....
والبته از گفتن این "هیچ" بسیار متاسفم و قصد متهم کردن هیچ گروهی از دانشجویان را ندارم.ولی پر واضح است که با سرکوب های حکومت استبدادی ایران دانشجویان هم کنار کشیدندوسر در کتاب خود فرو برده اند!
یادم می اید در همین 10-12سال گذشته دانشگاه های تهران مبدا تمامی اعتراضات به تصمیمات و تخلفات حکومت بود و به تبع آن الباقی داشگاه هادر سایر شهر ها .ولی حال کار به جایی رسیده است که حکومت به آسانی با تفکیک جنسیتس دانشجویان حقوق فردی و اجتمایی آنان را زیر پا میگذارد و دانشجویان هم دم نمیزنند و موافق میشوند.پس از ستاره دار کردن دانشجویان فعال در زمان تصدی اقای خاتمی در دانشگاه ها و اخراج و ازار بسیاری از دانشجویان در آن زمان کم کم سطح فعالیت دانشجویان در عرصه های مختلف اجتماعی فروکش کرد و انجمن های اسلامی و بسیج در دانشگاه ها قدرت گرفتند به گونه ای که این انجمن و بسیج دانشجویی برای خود راسته حکومتی در دانشگاه ها مشخص کردند و دست به سرکوب نرم دانشجویان زدند.تا جایی که دانشجویان با کمترین اعتراض و تجمع های صلح امیز راهی کمیته انضباطی و غیره میشدند.حکومت با برنامه ریزی توانست تا حدودی ریشه فعالیت و آگاهی وازاد اندیشی را در دانشگاه ها بخشکاند البته شاید این سخن من بزرگ گویی باشد ولی نظر شخصی ام بر این است که اجتماعات فعال وآگاه دانشجویی در حال احتضارند . پس شاید تسلیت در روز دانشجو نه به شخص فردی دانشجو بلکه به روح آزاد اندیشی دانشجو مناسب تر از تبریک آن باشد.ولی من این روز را که با شکر هنوز در تقویم وجود دارد را به شخص داشجویان بدون در نظر گرفتن روحیه دانشجویی تبریک میگویم.
سال های گذشته ایرانیان شاهد دانشگاه هایی پر جنب و جوش و مملو از دانشجویان فعال و حاضر در صحنه چه در گروه های اجتماعی و چه سیاسی بوده ایم چنانکه در 16 اذر سال 78تا80 هم شاهد حضور گسترده دانشجویان در سراسر کشور در اعتراض به سرکوب ها وفشار های حکومت بوده ایم.ولی حال چه ؟ از آن تفکر و شور و حال دانشجویی چه مانده؟
میتوانم تقریبا بگویم هیچ....
والبته از گفتن این "هیچ" بسیار متاسفم و قصد متهم کردن هیچ گروهی از دانشجویان را ندارم.ولی پر واضح است که با سرکوب های حکومت استبدادی ایران دانشجویان هم کنار کشیدندوسر در کتاب خود فرو برده اند!
یادم می اید در همین 10-12سال گذشته دانشگاه های تهران مبدا تمامی اعتراضات به تصمیمات و تخلفات حکومت بود و به تبع آن الباقی داشگاه هادر سایر شهر ها .ولی حال کار به جایی رسیده است که حکومت به آسانی با تفکیک جنسیتس دانشجویان حقوق فردی و اجتمایی آنان را زیر پا میگذارد و دانشجویان هم دم نمیزنند و موافق میشوند.پس از ستاره دار کردن دانشجویان فعال در زمان تصدی اقای خاتمی در دانشگاه ها و اخراج و ازار بسیاری از دانشجویان در آن زمان کم کم سطح فعالیت دانشجویان در عرصه های مختلف اجتماعی فروکش کرد و انجمن های اسلامی و بسیج در دانشگاه ها قدرت گرفتند به گونه ای که این انجمن و بسیج دانشجویی برای خود راسته حکومتی در دانشگاه ها مشخص کردند و دست به سرکوب نرم دانشجویان زدند.تا جایی که دانشجویان با کمترین اعتراض و تجمع های صلح امیز راهی کمیته انضباطی و غیره میشدند.حکومت با برنامه ریزی توانست تا حدودی ریشه فعالیت و آگاهی وازاد اندیشی را در دانشگاه ها بخشکاند البته شاید این سخن من بزرگ گویی باشد ولی نظر شخصی ام بر این است که اجتماعات فعال وآگاه دانشجویی در حال احتضارند . پس شاید تسلیت در روز دانشجو نه به شخص فردی دانشجو بلکه به روح آزاد اندیشی دانشجو مناسب تر از تبریک آن باشد.ولی من این روز را که با شکر هنوز در تقویم وجود دارد را به شخص داشجویان بدون در نظر گرفتن روحیه دانشجویی تبریک میگویم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر