همزمان با ابراز نگرانی موسس انجمن حمایت از حقوق زندانیان در ایران نسبت به "بی نتیجه ماندن تحقیقات درباره مرگ ستار بهشتی" وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران که در بازداشتگاه پلیس این کشور درگذشت، ۴۱ زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین، به "تبعید" یکی از شاهدان آثار شکنجه بر بدن آقای بهشتی به زندان اهواز، اعتراض کرده اند.
مرگ وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران.
نویسندگان نامه که پیش از این در "شهادت نامه ای" علائم شکنجه بر بدن ستار بهشتی را تایید کرده بودند، در نامه تازه خود به "تبعید" ابوالفضل عابدینی به اهواز اعتراض کرده اند. آقای عابدینی در حضور بازپرس، آثار شکنجه بر بدن آقای بهشتی را تایید کرده بود اما از امضا کنندگان "شهادت نامه" زندانیان سیاسی نبود.
نویسندگان نامه می گویند که پیش از شهادت آقای عابدینی درباره وجود آثار شکنجه بر بدن وبلاگ نویس منتقد، شخصی به نام شهریاری که بازپرس پرونده از اداره جنایی بوده، به او اطمینان داده بود که "مشابه آنچه در بازداشتگاه کهریزک رخ داد، جای شاهد و مجرم عوض نخواهد شد" اما او پس از ادای این شهادت به زندان اهواز "تبعید" شده است.
این گروه از زندانیان سیاسی ایران گفته اند که ابوالفضل عابدینی پیشتر در اعتراض به احتمال انتقالش به اهواز و در گفت و گو با همبندانش، تهدید به اعتصاب غذا کرده بود و "اینک مسئولیت جانش با حکومت است."
بر اساس نامه ۴۱ زندانی سیاسی، مقامات زندان پیش از انتقال او به اهواز با دادن وعده مرخصی، خواستار تامین وثیقه برای آزادی موقت آقای عابدینی شده بودند.
۴۱ زندانی سیاسی نویسنده نامه هشدار داده اند که "برخورد با ابوالفضل عابدینی نشان میدهد که به جای برخورد با عاملان جنایت و قتل قرار است به افرادی که از جنایت اطلاع دارند و آن را پیگیری میکنند برخورد شود.
فاجعه ای بزرگ تر از مرگ ستار بهشتی این است که تکرار این حوادث عادی شود. این می تواند نشانه ای بالینی و هشدار نسبت به یک فروپاشی اجتماعی باشد که زنگ خطری جدی است"
عمادالدین باقی موسس انجمن حمایت از حقوق زندانیان در ایران
در تحولی دیگر درباره پرونده مرگ وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران در بازداشتگاه پلیس، عمادالدین باقی، مؤسس انجمن دفاع از حقوق زندانیان، در نامه ای به صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، ضمن ابراز تردید نسبت به نتیجه تحقیقات درباره این پرونده گفته است که "فاجعه ای بزرگ تر از مرگ ستار بهشتی این است که تکرار این حوادث عادی شود و حساسیت درخور نسبت به آن در سطوح مختلف جامعه و حکومت از میان برود."
آقای باقی گفته است که "این می تواند نشانه ای بالینی و هشدار نسبت به یک فروپاشی اجتماعی باشد که زنگ خطری جدی است."
قوه قضاییه ایران تایید کرده که آقای بهشتی، روز نهم آبان توسط پلیس دستگیر شده و چهار روز بعد، در حالی که بر پنج قسمت از بدن او آثار کبودی وجود داشت در بازداشتگاه پلیس، درگذشت.
کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران کمیته ای را برای رسیدگی به پرونده آقای بهشتی تشکیل داده و دادستان تهران، از بازداشت چند نفر در ارتباط با مرگ این وبلاگنویس خبر داده است.
ایالات متحده آمریکا و بریتانیا خواستار روشن شدن موضوع از سوی حکومت ایران شده اند.
مدیرکل یونسکو و گزارشگران ویژه سازمان ملل در زمینه شکنجه، اعدامهای غیرقانونی، آزادی بیان و وضعیت حقوق بشر در ایران، در موضع گیری های جداگانه ای نسبت به مرگ ستار بهشتی، وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران، واکنش نشان دادند.
-------------
در حکومت ایران که جایی از آن عدالت را نمیتوان جستجو کرد.باید انتظار هر چیز و هر خبرناگواری را داشت.به موضوعی اسف بار که در این خبر نیز امده است باید توجه داشت که سرکوب وکشتار جوانان معترض به رفتار و سیاست های ایران تقریبا عادی شده است و هر از چند گاهی باید منتظر شنیدن اخباری شبیه به "مرگ ستار بهشتی بر اثر شکنجه" باشیم.پس از اعترضات سال88 که خیل عظمی از عزیزان هموطنمان در جای جای ایران جان خود را فدا کردند و پس از ان نیز در سالگرد های این خیزش و در بازداشتگاه کهریزک و حتی پس از ان توسط اعدام هایی که از سوی رژیم صورت گرفت. تقریبا با کمال تاسف شنیدن اخباری از این قبیل برای مردم عادی شده است ولی رسالت جوامع فعال حقوق بشری و مدافعان حقوق بشری همین است که نگذارند و نگذاریم تا این خون های پاک بع دست فراموشی سپرده شود.آنچه برما گذشت را از یاد نبریم....
این رسالت را بر خود واجب میدانم که تا جایی که بتوانم از ازلاع رسانی این اخبار و بررسی آن دست بر ندارم تا مردم بیش از پیش به ابعاد جنایات رژیم ایران پی ببرند تا بتوانبم کشوری عاری از ظلم و ستم را به مردممان نوید دهیم.
خون فرزندان عزیزی چون ستار بهشی هیچ گاه پایمال نخواهد شد و سیاهی ظلم آن تا ابد بر رخسار حاکمان ظلم خواهد نشست.
همیشه در تعالیم دینی ما حقیقت و حقیقت گویی جزئی اصلی بوده است ولی حال ارزشها ضد ارزش شده اند و کسی چون اقای عابدینی اگر شهادت به واقعیت اثار شکنجه دهد او را به دورترین زندان های کششور تبعید میکنند.این خود اموزه حقیقت ستیزی از سوی حکومت است که در آن سوی پرده به کودکانمان در مدرسه درس اخلاق و راست گویی میدهند.
محمد ناصری وبلاگ نویس وفعال حقوق بشر
مرگ وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران.
نویسندگان نامه که پیش از این در "شهادت نامه ای" علائم شکنجه بر بدن ستار بهشتی را تایید کرده بودند، در نامه تازه خود به "تبعید" ابوالفضل عابدینی به اهواز اعتراض کرده اند. آقای عابدینی در حضور بازپرس، آثار شکنجه بر بدن آقای بهشتی را تایید کرده بود اما از امضا کنندگان "شهادت نامه" زندانیان سیاسی نبود.
نویسندگان نامه می گویند که پیش از شهادت آقای عابدینی درباره وجود آثار شکنجه بر بدن وبلاگ نویس منتقد، شخصی به نام شهریاری که بازپرس پرونده از اداره جنایی بوده، به او اطمینان داده بود که "مشابه آنچه در بازداشتگاه کهریزک رخ داد، جای شاهد و مجرم عوض نخواهد شد" اما او پس از ادای این شهادت به زندان اهواز "تبعید" شده است.
این گروه از زندانیان سیاسی ایران گفته اند که ابوالفضل عابدینی پیشتر در اعتراض به احتمال انتقالش به اهواز و در گفت و گو با همبندانش، تهدید به اعتصاب غذا کرده بود و "اینک مسئولیت جانش با حکومت است."
بر اساس نامه ۴۱ زندانی سیاسی، مقامات زندان پیش از انتقال او به اهواز با دادن وعده مرخصی، خواستار تامین وثیقه برای آزادی موقت آقای عابدینی شده بودند.
۴۱ زندانی سیاسی نویسنده نامه هشدار داده اند که "برخورد با ابوالفضل عابدینی نشان میدهد که به جای برخورد با عاملان جنایت و قتل قرار است به افرادی که از جنایت اطلاع دارند و آن را پیگیری میکنند برخورد شود.
فاجعه ای بزرگ تر از مرگ ستار بهشتی این است که تکرار این حوادث عادی شود. این می تواند نشانه ای بالینی و هشدار نسبت به یک فروپاشی اجتماعی باشد که زنگ خطری جدی است"
عمادالدین باقی موسس انجمن حمایت از حقوق زندانیان در ایران
در تحولی دیگر درباره پرونده مرگ وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران در بازداشتگاه پلیس، عمادالدین باقی، مؤسس انجمن دفاع از حقوق زندانیان، در نامه ای به صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، ضمن ابراز تردید نسبت به نتیجه تحقیقات درباره این پرونده گفته است که "فاجعه ای بزرگ تر از مرگ ستار بهشتی این است که تکرار این حوادث عادی شود و حساسیت درخور نسبت به آن در سطوح مختلف جامعه و حکومت از میان برود."
آقای باقی گفته است که "این می تواند نشانه ای بالینی و هشدار نسبت به یک فروپاشی اجتماعی باشد که زنگ خطری جدی است."
قوه قضاییه ایران تایید کرده که آقای بهشتی، روز نهم آبان توسط پلیس دستگیر شده و چهار روز بعد، در حالی که بر پنج قسمت از بدن او آثار کبودی وجود داشت در بازداشتگاه پلیس، درگذشت.
کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران کمیته ای را برای رسیدگی به پرونده آقای بهشتی تشکیل داده و دادستان تهران، از بازداشت چند نفر در ارتباط با مرگ این وبلاگنویس خبر داده است.
ایالات متحده آمریکا و بریتانیا خواستار روشن شدن موضوع از سوی حکومت ایران شده اند.
مدیرکل یونسکو و گزارشگران ویژه سازمان ملل در زمینه شکنجه، اعدامهای غیرقانونی، آزادی بیان و وضعیت حقوق بشر در ایران، در موضع گیری های جداگانه ای نسبت به مرگ ستار بهشتی، وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران، واکنش نشان دادند.
-------------
در حکومت ایران که جایی از آن عدالت را نمیتوان جستجو کرد.باید انتظار هر چیز و هر خبرناگواری را داشت.به موضوعی اسف بار که در این خبر نیز امده است باید توجه داشت که سرکوب وکشتار جوانان معترض به رفتار و سیاست های ایران تقریبا عادی شده است و هر از چند گاهی باید منتظر شنیدن اخباری شبیه به "مرگ ستار بهشتی بر اثر شکنجه" باشیم.پس از اعترضات سال88 که خیل عظمی از عزیزان هموطنمان در جای جای ایران جان خود را فدا کردند و پس از ان نیز در سالگرد های این خیزش و در بازداشتگاه کهریزک و حتی پس از ان توسط اعدام هایی که از سوی رژیم صورت گرفت. تقریبا با کمال تاسف شنیدن اخباری از این قبیل برای مردم عادی شده است ولی رسالت جوامع فعال حقوق بشری و مدافعان حقوق بشری همین است که نگذارند و نگذاریم تا این خون های پاک بع دست فراموشی سپرده شود.آنچه برما گذشت را از یاد نبریم....
این رسالت را بر خود واجب میدانم که تا جایی که بتوانم از ازلاع رسانی این اخبار و بررسی آن دست بر ندارم تا مردم بیش از پیش به ابعاد جنایات رژیم ایران پی ببرند تا بتوانبم کشوری عاری از ظلم و ستم را به مردممان نوید دهیم.
خون فرزندان عزیزی چون ستار بهشی هیچ گاه پایمال نخواهد شد و سیاهی ظلم آن تا ابد بر رخسار حاکمان ظلم خواهد نشست.
همیشه در تعالیم دینی ما حقیقت و حقیقت گویی جزئی اصلی بوده است ولی حال ارزشها ضد ارزش شده اند و کسی چون اقای عابدینی اگر شهادت به واقعیت اثار شکنجه دهد او را به دورترین زندان های کششور تبعید میکنند.این خود اموزه حقیقت ستیزی از سوی حکومت است که در آن سوی پرده به کودکانمان در مدرسه درس اخلاق و راست گویی میدهند.
محمد ناصری وبلاگ نویس وفعال حقوق بشر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر