نامش 'عزیز' بود، پدر کودک گمنام ایزدی چهار ساعت پس از مرگ فرزندش به بالین او رسید. جلال بدر پیسو و همسرش هنگام فرار از دست داعش مجبور شده بودند عزیز، فرزند چهار سالهشان را که معلول بود، رها کنند.
هنگامی که عکس و گزارش بیبیسی در باره عزیز در شبکههای اجتماعی منتشر شد، بستگان او پدرش را آگاه کردند. جلال به سوریه رفت و امیدوار بود که فرزندش را با خود به کردستان عراق ببرد. اما او دیر رسید. عزیز صبح زود همان روز فوت کرده بود.
پزشکان و پرستاران نام او را "گمنام" گذاشته بودند. آنان تلاش زیادی برای نجات عزیز کردند. او شوکه شده بود و نمیتوانست حتی پلکانش را به هم بزند. نمیتوانست حرف بزند و ۲۴ ساعته چشمانش باز بود. گاهی قطرههای اشک از گوشه چشمان سوختهاش جاری میشد.هزاران ایزدی در حال فرار از کنار عزیز گذشتند و کسی او را با خود نبرد. نیروهای کرد سوریه سه هفته پیش عزیز را تنها در کوهستان سنجار یافتند. ساعتها و شاید روزها زیر آفتاب سوزان قرنیه چشم او را خشکانده بود و چشمانش عفونت کرده بود. او به بیمارستانی در شهر دیریک در کردستان سوریه منتقل شد. آنجا بود که تیم بیبیسی برای اولینبار با او دیدار کرد.کلیکگزارش او در بیمارستان را اینجا ببینید.
یوسف شکری، دکتر عزیز میگفت "او در کما بود. ما فقط از ضربان ضعیف قلبش فهمیدیم زنده است."
پزشک او امیدوار بود بتواند کمی از بینایی کودک را حفظ کند.
جلال بدر مامور پلیس در منطقه سنجار بود. او و همسرش با سه کودک خردسال نمیتوانستند پیاده ادامه دهند. شبهنظامیان دولت اسلامی نزدیک شده بودند. آنها مجبور شدند یک انتخاب بسیار تلخ و دردناک کنند. پسر چهارسالهشان را رها کردند تا فرزندان دیگرشان را نجات دهند.
جلال آن لحظه دردناک را با اشک برای بیبیسی بازگو میکند: "یک کپر کنار جاده بود. او را داخل کپر گذاشتیم. دیگر توان حمل او را نداشتیم. خیلی سنگین بود. تصمیم بسیار دردناکی بود."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر