بهمن احمدی امویی در ادامه گفت: «ظاهرا وقتی از نگهبانی زندان اعلام کرده اند که دکتر متخصص آمده، هم بندی های شاهرخ رفته اند تا بیدارش کنند و او را به بهداری ببرند که می بینند بدنش کاملا سیاه شده، فوت کرده در حالیکه از بینی و دماغش خون آمده و دست چپش مشت بود. هم بندی هایش جسد او را به بهداری زندان می برند. مشخص می شود او سکته مغزی کرده است. چند نفر از مقامات زندان هم به داخل بند می روند و از محل تختش عکس می گیرند. همین.»
این روزنامه نگار و زندانی سابق گفت: «متاسفانه دکتر متخصص فقط یک روز در ماه به زندان می رود که زمان مشخصی هم ندارد.  به این شکل زندانیان باید قبل از آمدن او بیمار شوند و یا احتمال بیمار شدن خود را بدهند تا شانس معاینه را در آن روز پیدا کنند. شانسی که همراه با مرحوم زمانی نبود و در روزهای که او نیاز به معالجه داشت پزشک متخصص نبود.»
بهمن احمدی امویی با تاکید بر اینکه آقای زمانی مشکل قلبی یا بیماری خاص دیگری نداشته است به کمپین گفت: «در سالهایی که من در زندان بودم، شاهرخ یکی از سالم ترین زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج بود. هر روز صبح در زمان هوا خوری یکساعت می دوید. هر روز حمام می کرد و تا دیر وقت شب کتاب می خواند. او آدم سالمی بود.»
شاهرخ زمانی، نقاش ساختمان و فعال کارگری بود. او  در سال ۱۳۹۰ به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی از طریق تلاش برای ایجاد سندیکای کارگران نقاش از سوی دادگاه انقلاب تبریز به یازده سال زندان محکوم شد.  در طی این چهار سال به زندان های تبریز، یزد، قزلحصار و رجایی شهر کرج تبعید شد. او در ۱۷ اسفند ماه ۱۳۹۲ در اعتراض به انتقالش به زندان قزلحصار و نگهداری در میان زندانیانی با جرم های غیرسیاسی دست به اعتصاب غذا زد و در تاریخ ۲۵ فروردین ماه ۱۳۹۳ با وخیم شدن وضعیت جسمیش اعتصاب غذای خود را شکست.
طی چهار سال حبس آقای زمانی حتی یک روز مرخصی هم به او تعلق نگرفت و علیرغم تقاضایش حتی برای مراسم مرگ مادرش و ازدواج دخترش هم نتوانست از زندان مرخصی بگیرد. مرحوم شاهرخ زمانی علاوه بر این از ملاقات حضوری محروم بوده است. در حالیکه داشتن مرخصی و ملاقات حضوری حق هر زندانی است.
آقای زمانی در سال ۱۳۹۳ طی نامه ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه امور حقوق بشر در ایران از بدرفتاری هایی که به او و خانواده اش اعمال شده، نوشت. شاهرخ زمانی در بخشی ازنامه خود نوشته بود: « کارشناس دیوان عالی کشور گفته متاسفانه در حق ایشان اجحاف شده و کوچکترین ادله قانونی و محکمه پسندی که قاضی بتواند این حکم را بدهد در پرونده ایشان موجود نیست. یکی از افراد حقوق بشر اسلامی در تهران در مقابل پیگیری زیاد پرونده همسر من گفته است خانم چیزی از اینجا عاید شما نخواهد شد تصمیم جای دیگری گرفته شده است.»
از سال ۱۳۸۹ تا کنون ۶ زندانی سیاسی در زندان اوین و رجایی شهر کرج فوت کردند
بهمن احمدی امویی با اظهار اینکه در طی ۵ سال و نیم گذشته شش زندانی سیاسی در زندانهای اوین و رجایی شهر کرج فوت کرده اند، گفت: «سرهنگ حمید قاسمی، هدی صابر، محسن دکمه چی، علیرضا کرمی خیرآبادی، افشین اسانلو و منصور رادپور از زندانیان سیاسی بودند که به دلیل بیماری های متعدد و بی توجهی مسولان به مداوای آنها فوت کردند. سرهنگ ناصر قاسمی، منصور رادپور و علیرضا کرمی خیرآبادی در تختشان در زندان فوت کردند و بقیه در بهداری زندان یا لحظاتی پس از انتقال دیرهنگام به بیمارستان جان دادند.»
این روزنامه نگار ادامه داد: «همچنین تعدادی زندانیان سیاسی سن بالا و با بیمارهای متعدد در زندان رجایی شهر کرج وجود دارند که ممکن است هر لحظه برایشان اتفاق خطرناکی بیفتد. در حالیکه پزشک قانونی بارها تاکید کرده است که این زندانیان تحمل زندان ندارند و باید به آنها یا مرخصی داده شود یا در بیمارستان بستری شوند. کسانی مانند عفیف نعیمی، امان الله مستقیم، دکتر فواد مقدم و جمال الدین خانجانی. متاسفانه مقامات مسول تاکنون هیچ توجهی نشان نداده اند. به دلیل شرایط ویژه زندان ها، آدم سالم هم می تواند بیمار شود و با بی توجهی و عدم درمان به موقع فوت کند.»
بهمن احمدی امویی همچنین به سعید رضوی فقیه و رمضان احمد کمال، زندانی سوری اشاره کرد که به دلیل عدم انتقال به بیمارستان دست به اعتصاب غذا زده اند تا مگر به این شکل توجه مسولان را به شرایط خود جلب کنند. زندانیانی که ممکن است با تجربه مرگ در زندان به دلیل عدم رسیدگی به موقع پزشکی مواجه شوند.