پویان فخرایی، روزنامه نگار و فعال سیاسی:
"محمد نوری زاد، از فعالان سیاسی شناختهشده که در مراسم بزرگداشت دومین سالگرد مرحوم دکتراحمدصدرحاج سیدجوادی، در منزل ایشان حاضر بوده، روایتی از سخنان مهندس امیر انتظام به دست داده که این پرسابقهترین زندانی سیاسی پس از انقلاب از نهضت آزادی ایران و رهبران آن به خاطر سکوت در برابر ظلم رفته به وی گلایه میکند.
در نوشته محمد نوری زاد و هم در تکملههایی که از سوی افراد دیگری بر این صحبتها زده شد روی این صحبتها مشخصاً به سوی نهضت آزادی و جریان ملی-مذهبی بازگردانده شد.
سایت انقلاب اسلامی، وابسته به جریان دکتر بنیصدر، این نوشته را با تیتر «پرسش طوفانی امیرانتظام؛ ابراهیم یزدی چه پاسخی دارد؟» انعکاس میدهد، در صفحه تقاطع (وابسته به مجموعه دانشآموختگان لیبرال) با عکسی از دکتر یزدی و مهندس امیرانتظام انعکاس یافت و یک فعال سابق دانشجویی هم در تحلیلی مدعی شد همفکران بازرگان زیرپای بهترین شاگرد استاد [مراد امیرانتظام است] را کشیدند تا در برابر اتوریته جدید [روحانیت] ارجوقرب پیدا کنند، حال امیرانتظام با صحبتهای اخیر خود به دنبال انجام آخرین رسالت مشفقانهاش، یعنی باز کردن راه نقد جریان ملی-مذهبی و نهضت آزادی، است. (نقل به مضمون)
این صحبتها غیرازآنکه از مشخصاً بر «دروغ» بنا شدند و با حقایقی که اسناد تاریخی مبنی بر دفاع همهجانبه و تمامعیار نهضت آزادی و اعضای آن از مهندس امیرانتظام بهدست میدهند، در تضاد است، یک ویژگی مهم دیگر دارند: آنها لوای نقد بر تن پوشیدهاند، اما برای تخریب نشانه رفتهاند.
جریانی که در سطور پیشین به مطالب آنها، که به انحاء مختلف نهضت آزادی و جریان ملی-مذهبی و سران آن را به ناجوانمردی در مقابل ستم رفته بر مهندس امیرانتظام و حتی زیرپاکشی برای مقرب درگاه شدن متهم کردند، اشاره شد؛ حتی بعد از ارائه اسناد فراوان درباره همراهی نهضت آزادی و رهبران آن با امیرانتظام در هنگام دادگاه یا وقوع اختلاف بین مرحوم مهندس سحابی و مهندس امیرانتظام در تاریخی بسیار عقبتر از شروع ماجرای بازداشت ایشان به اتهامات واهی، حاضر به اصلاح حرفهای خود نشدند.
این نگاه نه دنبال تظلم خواهی از مهندس امیر انتظام است و نه حتی در اندیشه جلب رضایت او، که با سلامت نفسی که تاریخ از امیرانتظام میشناسد این شخصیت ملی نمیتواند راضی به این گونه بازیها با افکار عمومی باشد.
"محمد نوری زاد، از فعالان سیاسی شناختهشده که در مراسم بزرگداشت دومین سالگرد مرحوم دکتراحمدصدرحاج سیدجوادی، در منزل ایشان حاضر بوده، روایتی از سخنان مهندس امیر انتظام به دست داده که این پرسابقهترین زندانی سیاسی پس از انقلاب از نهضت آزادی ایران و رهبران آن به خاطر سکوت در برابر ظلم رفته به وی گلایه میکند.
در نوشته محمد نوری زاد و هم در تکملههایی که از سوی افراد دیگری بر این صحبتها زده شد روی این صحبتها مشخصاً به سوی نهضت آزادی و جریان ملی-مذهبی بازگردانده شد.
سایت انقلاب اسلامی، وابسته به جریان دکتر بنیصدر، این نوشته را با تیتر «پرسش طوفانی امیرانتظام؛ ابراهیم یزدی چه پاسخی دارد؟» انعکاس میدهد، در صفحه تقاطع (وابسته به مجموعه دانشآموختگان لیبرال) با عکسی از دکتر یزدی و مهندس امیرانتظام انعکاس یافت و یک فعال سابق دانشجویی هم در تحلیلی مدعی شد همفکران بازرگان زیرپای بهترین شاگرد استاد [مراد امیرانتظام است] را کشیدند تا در برابر اتوریته جدید [روحانیت] ارجوقرب پیدا کنند، حال امیرانتظام با صحبتهای اخیر خود به دنبال انجام آخرین رسالت مشفقانهاش، یعنی باز کردن راه نقد جریان ملی-مذهبی و نهضت آزادی، است. (نقل به مضمون)
این صحبتها غیرازآنکه از مشخصاً بر «دروغ» بنا شدند و با حقایقی که اسناد تاریخی مبنی بر دفاع همهجانبه و تمامعیار نهضت آزادی و اعضای آن از مهندس امیرانتظام بهدست میدهند، در تضاد است، یک ویژگی مهم دیگر دارند: آنها لوای نقد بر تن پوشیدهاند، اما برای تخریب نشانه رفتهاند.
جریانی که در سطور پیشین به مطالب آنها، که به انحاء مختلف نهضت آزادی و جریان ملی-مذهبی و سران آن را به ناجوانمردی در مقابل ستم رفته بر مهندس امیرانتظام و حتی زیرپاکشی برای مقرب درگاه شدن متهم کردند، اشاره شد؛ حتی بعد از ارائه اسناد فراوان درباره همراهی نهضت آزادی و رهبران آن با امیرانتظام در هنگام دادگاه یا وقوع اختلاف بین مرحوم مهندس سحابی و مهندس امیرانتظام در تاریخی بسیار عقبتر از شروع ماجرای بازداشت ایشان به اتهامات واهی، حاضر به اصلاح حرفهای خود نشدند.
این نگاه نه دنبال تظلم خواهی از مهندس امیر انتظام است و نه حتی در اندیشه جلب رضایت او، که با سلامت نفسی که تاریخ از امیرانتظام میشناسد این شخصیت ملی نمیتواند راضی به این گونه بازیها با افکار عمومی باشد.
آنها بهروشنی نشان دادند کاری با واقعیت تاریخ ندارند بلکه سعی دارند با استفاده از خمیرمایه تحلیل تاریخ و با خلط کردن موضوع ستم رفته بر مهندس امیرانتظام در دادگاه انقلاب و اختلافات تاریخی ماقبل از آن یک فضای احساسی در ذهن مخاطب به وجود بیاورند تا آن را به ورطه مغلطه بکشانند تا بدون طی پروسه تحلیل منطقی به دنبال سیاسی کاری، تخریب و انتقام تاریخی بروند و از آبهای گلآلود تاریخ ماهی مطلوب خود را برای محکومیت شخصیتهایی نظیر مرحوم مهندس عزتالله سحابی و دکتر ابراهیم یزدی بگیرند. اینها، بیبهره از حداقل تقوای اخلاقی، بهمثابه جوفروشان گندمنمایی هستند که در راه نیل به اهداف سیاسی خود از قربانی کردن هیچکسی ابایی ندارند و اتفاقاً این بزنگاهها نقطه مطلوب برای شناخت این افراد است."