پیام و سخنرانی نوروزی رهبری نظام دارای آشفته گی و هم تندی و هم مقابله جویی با جامعه مدنی و هم رئیس جهموری بود .
این سخنان در عین حال فاقد سمت و سوی معین بود و نشان از نوعی لج بازی می داد تا تحلیلی که سمت روشنی داشته باشد. اما چه اتفاقی قرار بود رخ دهد که رای مردم در روز ۷ اسفند آن را بر هم زد؟
اتتخابات ۷ اسفند بازگشت به بازی مدنی –سیاسی بود؛ بازگشتی که ساده نبود اما عملی شد. سختی این بازگشت را برای حریف می توان در چندین مورد شاهد مثال آورد. زندانی که رای می دهد اما مورد توهین قرار می گیرد.
کروبی که می خواهد رای بدهد اما دادستان به این رای تمایل ندارد. لیستی که از شورای نگهبان عبور کرده باز نماینده انگلیس و نفوذی قلمداد می شود .
با این همه بازگشت به زمین بازی انجام گرفته است. بازگشتی که باعث شده رئیس قوه قضائیه از جاده عدالت که سهل است، از مسیر رفتار متعادل هم خارج شود تا در مقام یک فرد عصبانی به توهین به حریف بپردازد.
بازگشت به زمین بازی انجام گرفته است و در کلان شهر تهران حریف کاملا بازی را واگذار کرده است. لیست امید رای آورده است به استثنای یک نفر که جای آن را هم جنتی گرفته است.
سخنگوی شورای نگهبان می گوید که جنتی یک تنه همه را رد صلاحیت می کند، در شورای مزبورهم به شکلی فردی عمل می کند اگر چه او به شکل تعجب انگیزی در لیست ۱۶ نفر مانده است.
اما داستان این انتخابات اخیر که برخی سلبی و بعضی حداقلی و جمعی هم اقدام ناگزیر می خوانند را باید حرکت امیدی دانست برای مقابله با ناامیدی که کاری بس بزرگ بود.
نتیجه انتخابات نشان داد که جامعه مدنی ژله ای ایران که فعال است و به هر دری می زند تا در بزنگاه ها وارد بازی شود که در چیدمان آن نقش اصلی ندارد اما می داند که کسانی که برای او تصمیم می گیرند صلاحیت لازم را ندارند پس با ورود خود، بازی را دچار تحول می کند. نتیجه عالی اگر رقم نمی خورد جلوی فاجعه را می گیرد.
قرار بود مجلس دهمی تشکیل شود که حداد عادل رئیس آن شود، او که جبهه پایداری را به وساطت بیت رهبری به موتلفه نزدیک کرده بود. این اتحاد عمل به نفع تندروی تمام می شد که رهبری نظام هم این جریان و هم خود را تندرو در راه حق خوانده بود.
در ترکیب مجلس خبرگان قرار بود که هاشمی ادب شود و هم زمام کار به سمتی رود که راه رهبری آینده را به تمایل سپاه و بیت رهبری انتخاب شود. حال او نماینده اول کلان شهر تهران است. قرار بود در این مجلس برای لاریجانی یا مجتبی خامنه ای راه رهبری باز شود .
به همین خاطر حکومت از نتیجه راضی نیست. رهبری نظام از رای مردم استقبال می کند اما ازمحتوی رای مردم احساس خسارت می کند.
پیروز میدان حتی اجازه شادی کردن نمی یابد. همانند مسئله برجام که مردم حق شادی نداشتند. شاید این سرزمین تنها کشوری است که پیروز انتخابات حق شادی کردند هم ندارد.
همین نتیجه دور اول است که باعث می شود که در دور دوم باز مردم با جدیت به کسانی رای دهند که با نگاه تندروی فاصله دارند تا باز بر تردید های رهبری نظام افزوده شود.
سخنان نوروزی رهبری نظام جدا از آشفتگی نکات ورودی دارد که باید به آن توجه کرد. مقام رئیس جمهور ونمایندگان مجلس و کارشناسانان و هم بخشی از اصحاب رسانه و هم نهاد های مدنی می توانند وارد این نکات شوند.
وی از اقتصاد مقاومتی می گوید. قاچاق کالا را خطرناک می داند و از خوابیدن نهاد های تولیدی می گوید.
این ۳ نکته محل بازی نیروی مقابل است.
به مردم با آمار می توان نشان داد که تولید به ثبات و مراوده با جهان و البته به توقف قاچاق کالا نیاز دارد.
حال سخن این است که اسکله های قاچاق را چه نهادی مدیریت می کند؟ می توان نشان داد که برادران سپاهی که احمدی نژاد به آنان برادران قاچاق چی نام داد چه نقشی در تخریب تولید در جامعه ما بازی می کنند.
اگر رهبری نظام از مسئله اقتصادی و نان مردم سخن می گوید می توان نشان داد که ایجاد بخش عمومی که در حقیقت درست کردن شبه دولت است که سپاه آن را مدیریت می کند چه آسیبی به اقتصاد کشور می زند. آیا رهبری نظام نمی داند که کره شمالی بمب هم دارد اما تولید دارد پس نباید دقت موشکی را با دقت تولید یکی دانست؟
به نظر می رسد می توان با ورود کارشناسی به نکات مطرح شده از سوی رهبری نظام به تردید های وی به افکار عمومی و هم به خود وی نشان داد که آمار ها می گویند که سیاست عملی او در جهت اقتصاد مقاومتی نیست.
بی گمان در این راه هزینه دادن بس پر ارزش می شود. جامعه ما نشان داده است که با تردید های رهبری به خوبی تعامل کرده و نظر خود را به در بازی سلبی به حکومت اعلام کرده است.
اما به نظر می رسد باید این بازی را ادامه دهد تا به بازی ایجابی برسد چرا که چاره ای به جز ادامه این روال ندارد. پس نقشه راه معلوم است. ورود قوی به دور دوم انتخابات مجلس دهم.
سیاست روشنگرانه این است که اقتصاد تولیدی با قاچاقچی گری برداران نسبت معکوس دارد. سپاه در امر اقتصاد در جهت تولید عمل نمی کند بلکه سود محور است.
مطابق این نقشه راه ،برنامه ای برای نمایندگان مجلس طرح می شود که در نطق ها و طرح های خود سیاست تولید محور را با تشویق قدرت یافتن نهاد های مربوط در جامعه مشروعیت ببخشند.
کارشناسان می توانند نشان دهند که اقتصاد سپاه محور، بابک زنجانی و امیر منصور آریا درست می کند.
سخت نیست تا به جامعه نشان داده شود که از گوشت تا دام زنده تا لوازم خانگی در انحصار واردات سپاه است یا سپاه در آن نقش دارد. با این حجم واردات قاچاق یا گمرکی که با اعمال نفوذ سپاه صورت می گیرد اقتصاد مقاومتی چه معنی دارد؟
روحانی می تواند با آمار رقم به جامعه و هم رهبری نشان دهد که ادعای وی به اقتصاد مقاومتی با برنامه های سیاسی وی همخوان نیست.
بی گمان این نقشه راه که تقابل مستقیم با رهبری نیست نقد قوی بر سیاست های رهبری است که باید تغییر کند. رهبری نظام امسال را سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل خوانده است بی گمان در این عرصه سیاست های نهاد های زیر نظر وی بسیار قابل انتقاد هستند. تربیون مجلس که۱۲ سال است با نظرات کارشناسی بیگانه تر شده است می تواند جای طرح نقد و هم راه حل های اساسی در این باره باشد. مجلسی که می تواند نگاه به تولید و هم تقویت و مشروعیت بخشی به نهاد های مدنی را دو هدف عمده خود سازد.
راست افراطی با حمایت رهبری کارت های قدرت در اختیار دارد. این کارت ها به این جریان امکان بازی کردن می دهد اما این جریان با این روش مدام بازنده خواهد بود .
اما برنده این بازی مردم و جامعه مدنی خواهند بود اگر به درستی بازی کنند و حضور یابند، سماجت و پی گیری همراه با امید آنها می تواند برای ایران فردا روزنه موفقیت را باز کند.